فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۲٬۰۰۵ مورد.
کارکرد روایت در «یک هلو و هزار هلو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت دارای ساختاری است و اصطلاح ادبی که برای ساختار روایت بهکار میرود پیرنگ است. پیرنگ باید ابتدا، وسط و انتها داشته باشد. بر این باور هستیم که اگر عنصری از پیرنگ کاسته شود اساس داستان به هم میریزد. در این مقاله سعی میشود به عنصر طرح در «یک هلو و هزار هلو» پرداخته شود. چرا این عنصر و نه عناصر دیگر؟ زیرا با بررسی این موضوع نگارنده میخواهد بداند که این اثر ویژگیهای یک روایت را دارد یا نه؟ و چرا؟ به همین منظور ابتدا به تعریف روایت نزد ولادیمیر پروپ میپردازیم و آنگاه به بررسی این اثر میپردازیم تا بتوان پاسخی برای پرسشهای مطرح شده بهدست آورد.
گزارشی از خوزستان
منبع:
آرش آبان ۱۳۴۴ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
جهان بیرون متنی
قدرت و ژانرهای ادبی (نگاهی تبارشناسانه به پیدایش داستان های جنایی/ کارآگاهی در دوره معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژانر جنایی/کارآگاهی یکی از ژانرهای ادبی ای است که می توان پیدایش آن را به گفتمان مدرن نسبت داده، از ارتباط این دو با یکدیگر سخن گفت چرا که میان عناصر اصلی داستان های جنایی/کارآگاهی (کارآگاه، توجه به جزئیات و ...) با گفتمان مدرن و نظام معرفت شناسی آن ، تجربه گرایی (پوزیتیویسم)، ارتباط معناداری وجود دارد تا آنجا که می توان این ژانر ادبی و عناصر آن را انعکاس دهنده گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن ، تجربه گرایی ، دانست.
اما نباید ارتباط این دو (ژانر جنایی/کارآگاهی و گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن یعنی تجربه گرایی ) را ارتباطی یکسویه دانست؛ اگر با دیدی تبارشناسانه به ارتباط این دو بنگریم، خواهیم دید که ژانر جنایی/کارآگاهی که خود محصول مدرنیته و نظام معرفت شناسی آن است با القاء این باور که تنها راه رسیدن به حقیقت (شناسایی مجرم) استفاده و کاربست روش های تجربه گرایی است، به طرد سایر نظام های معرفت شناختی رقیب پرداخته، سبب استیلا و سلطه گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن می شود. به تعبیری دیگر تبارشناسی ژانر جنایی/کارآگاهی خبر از پیوندی ناگسستنی میان قدرت و ژانرهای ادبی می دهد.
ملکه عروسکی
منبع:
کیان ۱۳۷۰ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
هنر دشوار بیوگرافی
بررسی وتحلیل ِداستان ِ غنایی حُسن و دل سیبک نیشابوری و رمان گُل سرخ
حوزههای تخصصی:
مولانا محمدبن یحیی سیبک نیشابوری ، ازشاعران و نویسندگان قرن نهم هجری است، وی کتاب «حُسن و دل» را به سال 840 هـ ق ، ساخته است. حُسن و دل داستانی است غنایی که به زبان سمبولیک وبا نثری مسجع نوشته شده و دارای تازگی ها و لطایف ویژه ای است.نمونه داستان حُسن ودل سیبک درمغرب زمین رمان مشهور گل سرخ اثرنویسندگان «دو لوریس»و«دومونگ»(قرن سیزدهم میلادی) است.
چنان که از متن داستان ِ حُسن و دل و رمان گل سرخ برمی آید انگیزه ی تصنیف، در هر دو داستان نمایش ِتلاشی است پُرحادثه که در این نمایش، صحنه ، تن و جان آدمی است، بازیگران، اعضای آن!
حُسن ودل ، بی شک ، یکی ازشاهکارهای غنایی ادب ایران است. چنین اثرژرفی درکنار التذاذ هنری حاصل ازآن،توانایی آن راداردکه همواره مورد بازاندیشی وتأمل قرارگیردتا بدین وسیله بتوان باژرف اندیشی وغوردرساختمان، محتوای درونی وسایر توان های ساختاری نهفته درآن ، موارد ارزشمندی رایافت.
هدف ازتدوین این مقاله آن است که مضامین مشترک دو داستان «حُسن ودل » و رمان «گل سرخ » با هم بررسی شود؛ازآن جایی که این دو اثر با وجود این که یکی درایران ودیگری دراروپا تدوین شده است، همسانی بسیاری باهم دارند ، مقاله تلاش داردتا همانندی این دو اثر را تبیین نماید ؛ به همین دلیل محورکلی این مقاله بررسی امکانات نهفته در این دو اثر است.
زبان و ادبیات: تمثیل در ادب پارسی
حوزههای تخصصی: