فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴۴۲ مورد.
چگونه برای مطبوعات طنز بنویسیم؟
حوزههای تخصصی:
بررسی و سیر تحول طنز در متون ادبی
حوزههای تخصصی:
بیشتر پژوهشگران ایرانی معتقدند : از آنجا که شاعران ونویسندگان گذشته ایران ، دید اجتماعی و انتقادی کمتری نسبت به مسائل جامعه داشته اند ، حجم ادبیات طنز آمیز به نسبت آثار فراوان ادبیات فارسی ، بسیار کم است و توجه شاعران فارسی زبان ، بیشتر به هجو و هزل معطوف بوده است تا به طنز عمیق و انتقاد از اجتماع.سنایی ،زاده و پرورده دورانی است که شعر،جز برای مدح معنا ندارد ..به همین سبب اشعار سنایی در دل مردم راه می یابد.عطار در آثار خود رنج فقر و فاقه مردم را تصویر می کند اما بیشتر از آن به فقر معنوی و جهالت انسان تاخته است .
صابری معنای طنز بود
حوزههای تخصصی:
طنز و هجو در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبانِ طنز از قدرتی بس ژرف برخوردار است؛ قدرتی که در سایة آن گوینده می تواند بسیاری از معضلات را بازگو و در بهتر شدن اوضاع تلاش نماید. زمانی که جامعه به بلایا و آشفتگی های فرهنگی و اخلاقی فراوانی دچار باشد، بر دامنة طنز، به ویژه هجو و هزل افزوده می شود. در این مقاله اثبات شد که عطاملک جوینی با طبعِ شوخ و انتقادی خود، همانند بسیاری از شوخ طبعان و منتقدان تاریخ این سرزمین، از این ابزار شگفت و تأثیرگذار به صورت چشمگیر بهره برده است. جوینی بر بسیاری از اعمال، وقایع، افراد، عقاید و غیره نگاهی توأم با نقد و طنز انداخته است و از این طریق، توانسته چون مُصلحی اجتماعی و سیاسی، در بهتر شدن اوضاع و بیان معایب بکوشد. همچنین این پژوهش ثابت کرد که این نگاه منتقدانة او (طنز و هجو) تنها به مغولان اختصاص نیافته، بلکه رعیّت، زنان، شاهان و فرماندگان خوارزمشاهی، شیخ الاسلام و بسیاری از صاحب نامان آن روزگار را نیز در بر می گیرد. با این حال، نباید توقّع داشت که نویسنده ای توانا و ناقد، آن هم در دبار حاکمانی به غایت خشن و بی منطق، نقد و طنز را به صراحت بازگوید و خود را در معرض خطر و تاریخ را از ثبت این وقایع تلخ محروم سازد. نقد و طنزهای جوینی بیشتر در لفّافه زبان پنهان است و پی بردن به این جنبه از نوشتار او، تأمّل ویژه می طلبد.
سکنجبیه و زخاریف و دیوان هزل از کیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آقای ذاکرالحسینی در مقاله خود با عنوان «آیا فرهنگ شیرازی طنز می پرداخت؟» (نامه فرهنگستان، سال نهم (پاییز (1386، شماره 3، شماره مسلسل 35، ص (149-126، در انتساب چند اثر به میرزا ابوالقاسم فرهنگ شیرازی، فرزند وصال شیرازی، تشکیک و به دلایلی آن را رد کرده اند. این آثار به شرح زیرند: - قصیده ای در وصف پاریس که سروده حاجی پیرزاده است و به غلط به فرهنگ نسبت داده شده است. - رساله سکنجبیه که در سال 1312 در مجله ارمغان (سال چهاردهم، شماره 6 و 7) چاپ شده و عشرت شیرازی، نوه وصال، آن را از تالیفات فرهنگ شمرده است. آقای ذاکرالحسینی نام نویسنده این رساله را نتوانسته اند به دست آورند. شادروان علی اصغر حکمت، در ابتدای نسخه ای از آن که به خط خود نوشته اند، آن را از میرزا احمد وقار، پدر عشرت، دانسته اند. - رساله زخاریف یا الزخاریف (سال تالیف: 1278 ق) که، در ابتدای آن، مولف خود را ابوهاشم بن الشیخ المفید معرفی کرده است. این رساله به سبک و سیاق رساله سکنجبیه نوشته شده و این هر دو رساله باید از یک مولف باشد. زخاریف هنوز به چاپ نرسیده است. - دیوان هزل که نسخه ای خطی از آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران محفوظ است و ناظم آن خود را هاشم یا ابوهاشم یا شیخ ابوهاشم بن مفید معرفی کرده و نام پسر خود، داود، و برادر خود، شیخ تراب یا بوتراب، را در آن ذکر کرده است. پنج شش بیت از این دیوان در مقاله آقای ذاکرالحسینی نقل شده است، ضمنا، در آخر مقاله، اشاره ای به خانواده و فرزندان شیخ هاشم شده و شجره نامه آنها نیز درج شده است برای آنکه نشان داده شود چنین شخصی ساخته و پرداخته ذهنی نیست.
کاریکاتور کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه در عناصر سازنده هر اثر ادبی و کشف قوانین حاکم بر آن، ما را در شناخت ساختارهای درونی متن و تعیین عنصرهای سازنده آن یاری می دهد. در این مقاله با نگاهی ساختارگرایانه به مثنوی، عناصر سازنده طنزهای آن بررسی، و نشان داده می شود که کدام یک از این عناصر، عنصری کاراتر در شکل گیری طنزهای این کتاب به شمار می رود. به علاوه با کشف عامل یا عوامل اصلی زیبایی طنزهای مثنوی، مشخص می گردد که هنر مولانا در آفرینش طنز در کدام گستره از ساختهای چهارگانه زبانی، محتوایی، ساختاری و بلاغی، قویتر است.
هجای عبید
طنزپردازی مظفرالنواب و علی اکبر دهخدا (عنوان عربی: الفکاهة عند مظفر النواب وعلی أکبر دهخدا)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به موقعیت سیاسی، جغرافیایی و دینی مشابه ایران و عراق، این دو کشور، طی قرن بیستم، سرنوشت مشترکی داشته اند و به عنوان کشورهای نفت خیز همیشه مورد طمع بیگانگان و کشورهای غربی بوده اند. در طول قرن گذشته، همزمان با وقوع تحولات بی سابقه در عرصه جهانی، به ویژه جنگ جهانی اول و دوم و تبعات آن بر روی کشورهای خاورمیانه، رفته رفته، قشر روشن فکر این جوامع درصدد انتقاد از وضعیت سیاسی حاکم بر این کشورها و شرایط اجتماعی مردم برآمدند که باعث شد نقد اجتماعی با مسایل سیاسی درهم آمیخته شود. در این میان، شاعران و ادیبان برجسته ای ظهور کردند که با دست مایه قرار دادن این موضوعات، پیامهای اصلاح گرانه خود را در قالبهای جدیدی به مخاطبان خود منتقل می کردند. از جمله این متفکران و ادیبان اصلاح طلب میتوان از مظفرالنواب ــ شاعر برجسته عراقی ــ و علی اکبر دهخدا ــ ادیب سرشناس ایرانی ــ نام برد.چکیده عربی:اشترک مصیر إیران والعراق طیلة القرن العشرین نظرا إلی حالاتهما السیاسیة والجغرافیة والدینیة المتشابهة ما أدی إلی طمع الأجانب والدول الغربیة فیهما دوما لکونهما من البلدان المنتجة للنفط. فمنذ القرن الماضی وتزامنا مع التطورات الدولیة خاصة الحربین العالمیتین وأثرهما علی بلدان الشرق الأوسط اتجه المثقفون شیئا فشیئا نحو توجیه الانتقادات إلی الوضع السیاسی السائد فی هذه البلدان وظروف الشعب الاجتماعیة ما أدی إلی اختلاط النقد الاجتماعی بالأمور السیاسیة وظهر أثناء ذلک کبار الشعراء والأدباء الذین استغلوا هذه الموضوعات لنقل رسالتهم الإصلاحیة إلی مخاطبیهم بأشکال أدبیة جدیدة.یمکننا أن نعتبر مظفر النواب الشاعر العراقی الکبیر وعلی أکبر دهخدا الأدیب الإیرانی الشهیر ضمن هؤلاء الإصلاحیین من الشعراء والأدباء.
طنز سیاسی - اجتماعی
حوزههای تخصصی:
بعداز انقلاب، شاهد تولد طنزهایی قوی هستیم که متعرض دشوارترین موضوعهای سیاسی جامعه شدهاند.
در مقام به کارگیری صحیح طنز در یک رسانه فراگیر، سهعامل باید گردهم آیند تا جایگاه واقعی برای این ابزار موثر در حفظ سلامت جامعه ایجاد شود:
1- شناخت دقیق شیوههای پردازش هنرمندان و روش های بیان تلطیف شده واقعیت های تلخ که ادبیات غنیما، طنزپرداز را از آن برخوردار میسازد.
2- آشنایی عمیق با مسائل و معضلات اجتماعی
بررسی مؤلفه های طنز در شعر فرانو با تأکید بر اشعار اکبر اکسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکبر اکسیر شاعر طنزپرداز مبدع و منتقد آذری زبان آستارایی، در زمره ادب دوستان و شعرسرایانی است که شعری بدون وزن و قافیه را با عنوان فرانوکه شاخه ای از شعر نو است، با درنظر گرفتن دو عامل مسلط بر جهان حاضر یعنی سرعت و فن آوری، به بازار ادبیات معرفی می کند تا بتواند ادبیات غنی فارسی را به جنبشی نو واداشته، مخاطب جوان امروز را به دوستی مجدد با این ادبیات کهنسال دعوت نماید. او در این میان از مؤثرترین و نافذترین نوع ادبی یعنی طنز بهره می گیرد. طنز که همواره بهترین وسیله انتقادی اصلاح طلبانه بوده، ماهیت اصلی شعر اکسیر را نیز تشکیل می دهد. اکسیر برای خلق طنز در شعر فرانو که ایجاز ویژگی بارز این شعر است، ضمن گزینش هوشمندانه واژگان ساده از صنایع بدیع معنوی و لفظی همچون ایهام، مراعات نظیر و جناس و ... و سازوکارهای بیانی مانند نقیضه، غافلگیری، هنجارگریزی و ... به طور نامحسوس و غیرتحمیلی استفاده می کند که گاهی طنز اشعار منتج از تلفیق چند شگرد با هم است. هدفاز این پژوهش معرفی شعر فرانو و ذکر ویژگیهای آن و بررسی شگردها و تکنیک های طنزساز در اشعار اکسیر به عنوان یکی از برجسته ترین نمایندگان این شعر است. نتیجهآنکه اکسیر ضمن نوآوری در استفاده از شگردهای طنزآفرین، عمدتاً از طنز کلامی و طنز موقعیت در آفرینش آثار شعری خود بهره جسته است. ضمناً این مقاله به روش توصیفی- تحلیلیتدوین گردیده است.
طنز و خلاقیت
حوزههای تخصصی:
تقلید مضحک و کنایه طنزآمیز (بخش دوم)
حوزههای تخصصی: