فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۲٬۲۱۴ مورد.
سیاوش در آیینه ادب فارسی (تا قرن هفتم)
حوزههای تخصصی:
سیاوش از شخصیت های مقبول و محوری شاهنامه به شمار می رود که حکایت زندگی پاک و مرگ ناجوانمردانه اش، انعکاس وسیع و چشمگیری در ادبیات فارسی داشته است.
این شخصیت، دارای ویژگی هایی خاص و منحصر به فرد است زیرا ریشه هایی عمیق در اساطیر ایرانی، اوستا و متون پهلوی دارد و همواره حجم قابل توجهی از آیین ها و مناسک ایرانی در شخصیت فراانسانی او دیده می شود.
باتوجه به این پیشینة اساطیری و قدمت دیرینه، می توان چنین گفت که وسعت ابعاد وجودی او تا آنجا دامنه پیدا کرده که بخش خاصی از ادبیات وسیع فارسی و طیف عظیمی از تشبیهات، استعارات، کنایات و تلمیحات ادبی را به خود اختصاص داده است.
سیاوش باتوجه به موقعیتی که به عنوان یک شاهزاده اهورایی در شاهنامه دارد، فرصت رشد و تکامل پیدا کرده و با داشتن مؤلفه های خاص فردی و ویژگی های والای اجتماعی به آن مرتبه از کمال انسانی دست یافته است و همواره پاکی و خوبی را برای انسان های بعد از خودش تداعی می کند.
ظهور، حضور و انعکاس این ویژگی ها در گسترة ادبیات فارسی موضوعی است که در این نوشتار به آن پرداخته می شود.
تجلی عناصر بلاغت در چامه های سعدی
حوزههای تخصصی:
مقالة پیش رو که «تجلی عناصر بلاغت در چامه های سعدی» نام دارد، حاوی مباحثی پیرامون بلاغت و توابع آن در چکامه های مدحی و وصفی شیخ شیراز ـ سعدی ـ است.
در این تحقیق، قصاید سعدی از دیدگاه سه حوزة زیباشناسی سخن (معانی، بیان و بدیع) به طور جامع و دقیق بحث و بررسی شده است.
در آغاز مقاله به برخی از عناصر موسیقایی سخن مانند وزن، قافیه و ردیف، به دلیل اهمیت آنها در گستردگی های زبانی، افزونی و انسجام بخشی موسیقی شعر فارسی
ـ به ویژه چامه های سعدی ـ گذرا پرداخته شده است.
در ادامه، پژوهنده کوشیده است اهداف و اغراض بلاغی را در چامه های سعدی با ذکر شواهد شعری به دقت باز نماید.
شیخ چغندر فضیل عیاض ایرانی
منبع:
حافظ اسفند ۱۳۸۶ شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی زبان در نوبت سوم کشف الاسرار
حوزههای تخصصی:
آنچه بیش از هر چیز در نتیجة تحقیق در سبک ادبی بخش سوم کشف الاسرار به چشم می خورد، کشف توازن های بسیار موسیقایی (لفظی و معنوی) در بند بند این پیکرة نگارین است: توازن ها و نگارگری هایی از نوع سجع، جناس، تناسب و طباق و ... . حال آنکه با تأملی ژرف تر درمی یابیم که حضور شیوه ها و شگردهای تازه تر اما پنهانی است که افزون بر شیوه های پیدای قاعده افزایی، سبب سحرانگیزی و دلربایی هر چه بیشتر نثر میبدی شده است.
در این گفتار با ذکر نمونه هایی از مجلدات ده گانة این اثر بر این باوریم که شاید انواع شیوه های هنجارگریزی زبان ـ به ویژه هنجارگریزی نحوی ـ و شگردهایی چون خلاف آمد، غافلگیری، عکس، متناقض نما و ...، بیش از شیوه های مرسوم بلاغت سنتی در شکل گیری زبان مؤثر و مهیج نویسندة توانای این اثر کارگر افتاده است؛ شیوه های تازه ای که حاصل جست وجو در ظرفیت های بالقوه و بی انتهای پنهان زبان است.
تحلیل نوع ادبی سمک عیار
حوزههای تخصصی:
سمک عیار، ازآثار ادبی قرن ششم است که فرامرز بن خداداد الارجانی آن را از زبان یکی از قصه پردازان زمان ـ صدقه بن ابی القاسم شیرازی ـ تحریر کرده است. محققان ادبیات، دربارة نوع ادبی سمک عیار، نظر واحدی ندارند؛ گروهی آن را حماسه می دانند و برخی دیگر رمان و عده ای نیز آن را رمانس به شمار می آورند. در این پژوهش، افزون بر تعریف حماسه، رمان، رمانس و قصه و برشمردن ویژگی های این انواع و سنجش تطابق سمک عیار با هر کدام از آنها، مشخص خواهد شد که اطلاق حماسه، رمانس و رمان بر سمک عیار نادرست است و باید آن را قصه پهلوانی ـ تخیلی نامید که با آرمان ها و آرزوهای بشر پیوند خورده است.
رساله ای کهن در تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان دست نوشته های کتابخانه قره مان ترکیه، نسخه ای فارسی وجود دارد با موضوع زهد و تصوف و متعلق به سده هفتم.این اثر-که براساس قرائن و دلالت های متن در نیمه دوم قرن ششم تالیف شده است – ازجهات بسیاری ازجمله ساختار متن و تعداد حکایات ، رباعیات و ابیات فارسی و نیز نثر کتاب و لهجه مولف دارای اهمیت و اعتبار است . بدیهی است که این اثر می تواند مبنای تحقیقات تازه ای در حوزه نگارش های خانقاهی و عرفانی قرار گیرد.
مولانا و گیر و دار جبر و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسالهی جبر و اختیار یا آزاد بودن و یا آزاد نبودن انسان در انجام کارها و افعال موضوعی است که همراه با خردگرایی و خردوری انسان و بارمند بودن به آن اگرچه از هنگام ظهور فلاسفه در یونان بوده است؛ اما در تمدن و فرهنگ خاورمیانه، بویژه در ایران پس از ظهور اسلام و گرویدن ایرانیان به آیین تازه و آشنایی آنان با فلاسفه های ارسطو افلاطون و نو افلاطونیان از راه ترجمه های عربی مورد توجه قرار گرفت، و این باور اگرچه وسیله فرقهی خردگرای اسلامی به نام معتزله در تمدن اسلامی رواج پیدا کرد اما فرقهی اشعریه یا اشاعره به مبارزه با آن پرداخت، و پس از مدتها همین باور خردمندی انسان وسیلهی فرقهی دیگر اسلامی نشر و تبلیغ شد چنانکه دیوان شاعران در سده های پنجم و ششم از همین باور پر است.مولانا جلال الدین را که می توان در سیر ادبیات منظوم ایران «متمم» شعر و نظم عارفانه به شمار آورد با توجه به عقلمند بودن انسان در اثر عرفانی خود – مثنوی- در ضمن داستانها و تمثیل ها خواسته است انسان را مختار و آزاد معرفی کند، اما باید گفت در این داستانها با توجه به مسایل جبری که برای اثبات مختار بودن انسان به نظم کشیده باز هم در اثبات اختیار آنچنان که به جبر استناد کرده و خود نیز طبق روش افتنانی در مثنوی نتوانسته است از کمند جبر رها شود و گویی در میان این دو نیروی حاکم بر سرنوشت انسان غربت زده در پهنهی گیتی درگیر بوده است در این نوشته مواردی را از مثنوی با توجه به این دو موضوع فراهم کرده و از نظر می گذراند.