فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۲٬۲۰۸ مورد.
در پیرامون ریشه تصوف
زبان رمز در آثار حلاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان از مهم ترین ویژگی های بیانگر باورهای عارف است و به همین سبب اهمیت ویژه ای دارد. حلاج از عرفایی است که رمزهای زبانی آثار و سخنان او، زبان وی را از زبان معمول متمایز می کند. دستیابی به رویکردهای فکری و تجربیات او مرهون تحلیل و تفسیر این رمزها است. این نوشتار پس از توضیح رمز و رابطة مستقیم آن با تجربة عرفانی و تبیین دیدگاه حلاج دربارة زبان رمزی، رموز زبانی حلاج را در سه بخش حروف، کلمات و تصاویر، با روش توصیفی تحلیلی بررسی می کند. در این مقاله نقش رمز در زبان حلاج، ارتباط زبان رمزی حلاج با تجربه های روحانی او و نقش آن در شناخت تجربه ها و باورهای وی بررسی می شود. با توجه به تفاوت ظریف شطح و رمز، کشف رموز زبان حلاج، می تواند نوع تجارب و حقیقت باورهای او را آشکار کند. رمز و شطح، اصلی ترین و پراهمیت ترین بخش سخنان حلاج است و در زبان او بسیار به شطحیات توجه شده است؛ به همین سبب بررسی و تحلیل انواع رمز در سخنان او ضرورت دارد.
خلوت در حرای دل، بارزترین توصیه اقبال برای عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجلی عرفان اسلامی در ادبیات فارسی به درجه یی است که همچون طاووس در آثار مختلف زبان فارسی جلوه های گوناگون و متنوع دارد.این چشم اندازهای دل فریب وقتی با سایر نحله ها از قبیل عرفان هندی-بودایی همجوار می گردد دلبری صد چندان پیدا می کند. اقبال شاعر جامع الاطراف شبه قاره که از زیور علم و دین و نظر و عمل توامان بهره مند است، در خصوص مبانی و اصول تصوف و عرفان نیز، با عنایت به همجواری با مکتب غنی عرفان هندی و مطالعات و سیر و سفر در ممالک غربی،عقاید نو و نقدهای راهگشا ابراز نموده است.اقبال لاهوری برای خروج مسلمین از انزوا و سکوتی که اسلام را به گوشه نشینی سوق داده است و از طرف دیگر بستر ورود توسعه طلبان و استعمار گران را فراهم ساخته است به گونه ی دیگر از خلوت رو می آورد. در این پژوهش با روش توصیفی و مراجعه به اسناد و مراجع بر آن هستیم تا نظر خاص اقبال در باب خلوت که هم متاثر از اندیشه های رایج در عرفان شبه قاره است و هم ناشی از دیدگاه اقبال در باب ورود و دخالت مسلمین در مباحث اجتماعی جامعه خودشان می باشد، را بررسی می نمائیم.
نقش تأویل در گسترش زبان عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث از زبان عرفان در گرو ارایه ویژگی هایی است که آن را متمایز از دیگر گونه های زبانی معرفی کند. تأکید بر وجود اصطلاحات حوزه تصوف و یا حضور عناصر هنری- ادبی در این زبان، نشان از برخوردی غیرمسأله وار با مبحث زبان عرفان در اغلب پژوهش های پیشین دارد. مقاله حاضر بر آن است تا تأویل را به عنوان ویژگی و اصل اساسی شکل گیری و گسترش زبان عرفان معرفی کند. زبان عرفان در روند حرکتی خود با گذر از مفاهیم و ساختارهای زبانی موجود، در فرایندی تأویلی به ارائه مفاهیم و ساختارهایی نو می پردازد. اهمیت نقش تأویل گذشته از گونه های آشکار و مرسوم آن، در تولید ژرف ساخت هایی است که عامل اصلی گسترش معنایی و صوری زبان عرفان بوده اند. این نگاه، «ظاهر» و «باطن» را نیز با صرف نظر کردن از معانی مرسوم هستی شناختی یا معرفت شناختی آنها، با تعبیری زبان شناختی و براساس خروج از بافت پیشین و ورود به بافتی نو معرفی می کند. ژرف ساخت های تأویلی و نقش آن ها در حرکت باطنی معنا، موجب می شوند تا زبان عرفان بیش از محور همنشینی بر روی محور جانشینی گسترش یابد؛ عاملی که برجستگی وجه ادبی در متون عرفانی را نیز در پی دارد.
تأملات مرگ اندیشانه در آثار سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل جامع تأمّلات مرگ اندیشانه در آثار سنایی است. مرگ، یکی از اندیشه های کلان و مهمّ در آثار سنایی است و او به پدیده مرگ از زاویه ها و چشم اندازهای گوناگون نگریسته و آن را به شیواترین و نغزترین بیان تصویر نموده است. این چشم اندازهای متنوّع را می توان حاصل ساحت های اندیشگی(حکیمانه، زاهدانه و عارفانه) و نیز نوعی نسبی نگری هستی شناسانه سنایی قلمداد کرد که نشان می دهد او در هر سه ساحت وجودی، تجربه و تأمّلات شگرف و نغزی دارد.
بررسی حجابهای عرفانی از دیدگاه ابوعبداللّه نفّری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی حجاب های سلوک و راه های گذر از آنها، از مباحث مهم عرفان عملی است که عارفان در سیر و سلوک، بسیار به آن توجه داشته اند. حجاب های عرفانی از موضوعات اساسی مدّنظر ابوعبدالله نفّری، عارف شیعی قرن چهارم است؛ در آیات قرآن کریم و روایات امامان نیز در این باره نکاتی مطرح شده است. نفّری در المواقف و المخاطبات، ضمن تمرکز بر حجاب و انواع آن، دیدگاه های ویژه ای را بیان می کند که برخی از آنها برای نخستین بار مطرح می شود.
در این مقاله با تمرکز بر المواقف و المخاطبات و جستجو در دیگر متون عرفانی، ضمن بیان نظریه های متقدمین صوفیه و عرفا، دیدگاه های نفّری دربارة انواع حجاب و مهم ترین آنها، علل ایجاد کنندة آنها و درنهایت رفع حجاب، بررسی می شود. این مقاله با توجه به نگارش و سبک متفاوت نفّری نسبت به سایر عرفای مسلمان، جایگاه حجاب های سلوک را از دیدگاه او تبیین می کند. او مفاهیم و تقسیم بندی های متفاوتی در این باره مطرح کرده است؛ برخی از این حجاب ها ابداع اوست؛ نفّری به بعضی از حجاب ها اولویت و اهمیت بیشتری می دهد و ازآراء رایج در این باره نیز بهره می برد. در مقالة حاضر با توضیح و تشریح متن نمادین و دشوار المواقف و المخاطبات، دیدگاه های نفّری دربارة حجاب های عرفانی تبیین می شود.
آداب ورود به حلقه جوان مردان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فتوت و جوان مردی، کمال مطلوب اخلاقی است که منشا آن را باید در فطرت پاک و آسمانی آدمی جست. این آیین که در ابتدا بیشتر طریق اخلاقی و عملی میان پهلوانان و عیاران بود، هنگامی که با زهد و تصوف و طریقت در آمیخت، به صورت جوان مردی معنوی و روحی جلوه گر شد. در این دوران، شرایط و آداب بسیاری برای آن وضع گردید و سلسله مراتب و اصطلاحات و مراسم خاصی میان فتیان متداول شد.در این مقاله، با استناد به منابع مهم اهل طریقت در موضوع جوان مردی، ضمن بازگویی آیین و مراسم خاص ورود به حلقه جوان مردان، برخی اصطلاحات مهم رایج میان فتیان بیان گردیده و به معانی رمزآلود و لطیف آن اشاره شده است.
رابطه اعیان خارجی و اعیان ثابته بر اساس نظریه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعیان ثابته یکی از نظریه های ابن عربی در حوزه جهان شناسی عرفانی است که عامل تبیین معارف بسیار دیگری مانند شیوه علم خداوند به جزئیات و مسئله قضا و قدر و خیر و شر و توحید افعالی و نظریه وحدت وجود است. اعیان ثابته مظاهر علمیِ اسماء و صفات خداوند و پیش زمینه خلقت موجودات و مقدرات مؤثر همراه آنان است. ازنظر ابن عربی پس از مرتبه احدیت ذاتی در مرتبه واحدیت، همه اسماء الهی و لوازم و صور آنها در علم خداوند ظاهر می شود. بر این اساس در مرتبه واحدیت به واسطه کثرت اسماء و صفات حق، کثرت صور علمی موجودات در «حضرت علمیه» ظهور می یابد. تجلی خارجی موجودات بعد از شیئیت ثبوتی به واسطه فیض مقدس خداوند اتفاق می افتد و شیئیت وجودی موجودات تجلی می یابد. در این مقاله مشخص می شود که علم خداوند به موجودات برپایه اعیان ثابته به خلقت و پیش از آن محدود نمی شود؛ بلکه در عین ثابت موجودات، علم به شیوه زندگی و حیات آنها و مقدرات طول زندگی و حیات اخرویشان نیز وجود دارد. هدف این پژوهش آشکارکردن پیوند و ارتباط فعال و مداوم بین اعیان خارجی و اعیان ثابته است. اعمال و رفتار و اخلاق وجود خارجی اعیان ثابته انسان ها قابلیت تغییر در بسیاری از مقدرات پیش بینی شده در عین ثابت آنها را فراهم می آورد؛ درنتیجه یک تعامل دوسویه و فعال بین موجودات خارجی و اعیان ثابته برقرار است که ضمن انکار جبرگرایی مطلق از ساحت عرفان، نقش اختیار انسان را در ترسیم سرنوشت خود و تغییر مقدرات به نمایش می گذارد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی بر مبنای روش اسنادی و برپایه تحلیلِ محتواست. در این پژوهش برپایه زبانِ تأویلی روشن می شود ارتباط دوسویه زبان و مفاهیم ذهنی درباره اعیان ثابته و اعیان خارجی نیز برقرار است
جغرافیای ملکوتی و اوقات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان رمزی و نمادین روایات و تمثیل های عرفانی علاوه بر انتقال شبکه ای از مفاهیم قدسی و تجریدی، مملو از تصاویر عینیِ مجردی است که ملکوت را با صورت های زمینی توصیف می کند. گرچه اصل اساسی لامکان و لازمان در مباحث جهان های بالاتر از فلک قمر، یعنی عالم ملکوت و بالاتر، همواره مورد توجه عرفا بوده است اما در برخی از رسایل فلاسفه اشراق گرا مانند ابن سینا یا عرفای اشراقی مانند سهروردی یا متکلمان عرفان گرا مانند امام محمد غزالی، زبان رمز و نماد در ترسیم جغرافیای ملکوتی و جزئیات آن، کارآمدتر از نظریه های خشک فلسفی و کلامی عمل کرده است؛ حتی بخشی از تمثیل های جغرافیای ملکوتی با آیات قرآن، اشارات عهدین، روایات مذاهب و روایات ملّی و اسطوره ای نیز همخوانی دارد. اگرچه تئوری جغرافیای ملکوتی در نظریه های دینی، فلسفی و عرفانیِ لامکان و لازمان محل یقین علما و فلاسفه است اما در جهان شناسی عرفانی جهت دیگری را معرفی می کند؛ جغرافیایی که دقیقاً در دل لامکان واقع شده است و زمان های آن همه بر مدار لازمان است. رساله الطیرهای موجود در ادبیات عرفانی و برخی دیگر از رسائل رمزی یا نمادین، در ارائه تصویر جغرافیای ملکوتی برای سالکان حقیقت همواره جذابیت فکری و هنری داشته است و آنان را به سرزمینی دعوت کرده است که در جهت شناسی جغرافیاییِ قدسی، می تواند شمال، مشرق یا حتّی غرب باشد.
تحلیل روایی- عرفانی داستان دلاویزتر از سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منتقدان و پژوهشگران ادبی در تحلیل عرفانی آثار ادبی معاصر بیشتر به بررسی اشعار فارسی پرداخته اند؛ در حالی که نثر داستانی به ویژه داستان کوتاه، در دهه های اخیر در بازتاب دادن باورها، رفتارها، و آموزه های عرفانی نقش بسزایی داشته است؛ داستان کوتاه دلاویزتر از سبز نوشته علی مؤذنی ازجمله این داستان ها است. هدف ما در این مقاله این است که این داستان را با روش توصیفی تحلیل کنیم و با بررسی آن در سه سطح درون مایه، کاربرد تصاویر ادبی، و نحوة روایت نشان دهیم که چگونه مفاهیم عرفان کلاسیک در آن بازسازی شده اند. در این داستان، مضامین عرفانی مانند سیروسلوک، معرفت نفس، امتحان الهی، صلح و دوستی، ولایت، وحدت شهود، و جمعیت خاطر با مفاهیم دینی پیوند خورده اند و مفاهیم و درون مایه های عرفان کلاسیک در فرمی جدید در آن بازتاب یافته اند؛ همچنین هماهنگی نحوة به کارگیری تصاویر ادبی و شیوة روایت با درون مایة عرفانی آن سبب انسجام ساختاری داستان شده است.
بررسی معراج پیامبر اسلام(ص) در شعر فارسی (دورة مغول و تیموریان)
حوزههای تخصصی:
شاعران پارسی گوی پس از برکت یافتن سرزمین ایران با قدوم تمدن اسلامی، آن را با جان و دل پذیرفتند و به شعر فارسی رنگ و بویی الهی و معنوی بخشیدند. آنان افزون بر آمیختن شعر فارسی به ارزش های اسلامی، مدیحه های خود را به ثنای باری تعالی و مدح ستایش پیشوایان دینی، به ویژه پیامبر اسلام (ص)، آراستند. از جمله موضوعاتی که زمینة مدح پیامبر را در شعر فارسی فراهم آ ورد، سفر آسمانی آن حضرت از مسجد الحرام به مسجد الاقصی بود که «معراجیه» نامیده شد. هدف این نوشتار، بیانِ نمایی کلی از مفهوم معراج و بررسی مستندات مهم آن در شعر فارسی، به ویژه دورة مغول و تیموریان است.