درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۲٬۲۲۰ مورد.
۱۱۲۲.

بررسی مفهوم عرفانی « درد » در شعر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان دین عشق درد عطار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۴۶۷۸ تعداد دانلود : ۴۴۴۴
مقاله حاضر پژوهشی است درباره مفهوم عرفانی درد و اقسام آن از دیدگاه عطار که در سرتاسر آثار منظوم وی به چشم می خورد. وی یکی از چهره های درخشان عرفان و ادب فارسی است که در این فرهنگ جایگاه بلندی را به خود اختصاص داده است. در میان عرفای بزرگ جهان اسلام، کمتر شاعری را می توان یافت که به اندازه عطار، دارای آثار متعدد و متنوع منظوم عرفانی باشد. مجموعه آثار منظوم وی در بردارنده عالی ترین معانی و مضامین عرفانی است که هر کدام به لحاظ پختگی فکر و تنوع اندیشه در کمال اهمیت است. یکی از موضوعاتی که جای برجسته ای را در قلمرو اندیشه و نظر عطار به خود اختصاص داده است، «دردمندی و احساس درد داشتن» است. آن گونه که وی شعر خود را «شعر درد» می داند. این درد فردی و جسمانی نیست بلکه عرفانی و معنوی است که انسان سطحی نگر وتنک مایه نمی تواند حقیقت آن را درک کند. البته عطار این درد را خود «نه با پای سیر بلکه با بال طیر» در عوالم معنوی و عرفانی با تمام وجود احساس کرده و حاصل و نتیجه تجربیات روحی و معنوی خود را بابیانی رسا و شیوا در اختیار مشتاقان و دردمندان راه حق قرار داده است. عطار چون خود عاشق بی قرار و مشتاق چشم انتظار وصال حق و معشوق لم یزلی است از «دردعشق » سخن می گوید، و چون متدینی بی ریاست و جوهره شریعت محمدی (ص) را از اعماق جان و دل درک کرده است: درد دین داشته و از حقیقت دین در برابر مدعیان دروغین متظاهر دفاع می کند. و چون خود را بسان قطره ای دربرابرعظمت خداوند می داند که توانایی معرفت و شناخت حق را ندارد و در برابر بیکرانگی شناخت او حیرت زده و مبهوت مانده است، از «درد بی درمان حیرت» حرف می زند.
۱۱۲۳.

مجلس گویی و شیوه های آن براساس مجالس سبعه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تداعی مقتضای حال سجع مجلس گویی نثر خطابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹۲ تعداد دانلود : ۱۷۷۱
مجلس گویی از شیوه های کهن تعلیم و تبلیغ موضوعات دینی و عرفانی در میان مردم عامه است. متصوفه نیز این شیوه را در خانقاه ها به کار می بسته اند. از آن جا که بسیاری از صوفیان بزرگ اهل وعظ و منبر بوده و کتاب هایی نیز تالیف کرده اند، بی شک این شیوه در تدوین آثارشان تاثیر داشته است. در این مقاله، شیوه مجلس گویی در مجالس سبعه مولوی بررسی شده است. خطابی بودن نثر، به کار بردن شیوه گفتگو، ترجمه آیات و احادیث، آوردن دعا و مناجات در جای هایی از سخن، استناد به داستان و حکایت و مثال و تمثیل در توضیح و تبیین مطلب، استناد به شعر، توصیف صحنه ها و حالات به شیوه داستان نویسان و استفاده از سجع از ویژگی های مجالس است. آن چه مطالب را در مجالس به هم پیوند می دهد، اصل تداعی ذهنی است. در مجالس مولوی از شیوه های بلاغی مانند تکرار و تاکید و پرسش و امثال آ ن ها نیز در القای مطلب به مخاطب استفاده شده است. به کار بستن بیشتر شیوه های مذکور براساس رعایت مقتضای حال است
۱۱۲۵.

مولانا و حافظ؛ دو همدل یا دو همزبان؟

کلیدواژه‌ها: استعاره صورت محتوی حافظ مولانا بینامتنیت مجاز مرسل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۴۰۸۰ تعداد دانلود : ۶۴۱۹
در این نوشته کوشیده ام پاسخی برای این سؤال پیدا کنم که: آیا در شعر حافظ هیچ نشانه ای دال بر اثرپذیری حافظ از شعر مولانا هست یا نه؟ در انجام این کار، خود را به دو دلیل ناگزیر از تفکیک حساب محتوای شعر این دو شاعر از حسابِ صورت آن یافته ام: یکی به دلیل سرشتِ تغییرگریز و ایستای معانی و مضامین در هر فرهنگ سنتی از جمله در فرهنگ ایران؛ و دیگری به دلیل ضرورت بهره گیری از دو پایگاه نظری متفاوت (یعنی نظریه بینامتنیت و نظریه استعاره و مجازِ مرسل)، به ترتیب، برای تحلیل محتوای شعر و تحلیل صورت آن. حاصل کوشش من این بوده است که، به لحاظ محتوی، تنها می توان نشان داد که میان این دو شاعر نوعی همدلیِ معطوف به هم فرهنگی وجود دارد و، به لحاظ صورت، شعرِ این دو هیچ شباهتی با یکدیگر ندارد؛ چه، اولاً شعر مولانا شعری صورت شکن است؛ حال آن که شعر حافظ شعری است سخت صورتگرا؛ ثانیاً شعر مولانا شعر سلوک در راستای محور همنشینی است؛ حال آن که شعر حافظ شعر عروج در راستای محور جانشینی است؛ و ثالثاً حافظ، به شهادت شعر او، از مولانا بیش از آن مضمون و صورت در جهت بهینه سازی وام نگرفته که از شاعران دیگر مضمون و صورت وام گرفته است.
۱۱۲۶.

دیدگاه های عرفانی سنایی متاثر از غزالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان غزالی عشق سنایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۲۷۴۰ تعداد دانلود : ۱۴۳۹
اوایل قرن ششم هجری در تاریخ ادبیات ایران( بویژه در شعر فارسی) نقطه عطفی محسوب می شود. سنایی غزنوی، شاعری اندرزگو، شریعت مداری عرفان پسند با همه ابتکارات و نوآوری های ادبی از لحاظ اندیشه، در راس هرم تحولات ادبی قرار دارد. از طرف دیگر مهم ترین شخصیتی که در همین اوان، هم عصر و هم ولایتی سنایی، اندیشه آمیختگی دین و عرفان را بنیان نهاد و در تکامل اندیشه سنایی، تاثیر شگفت انگیزی گذاشت «امام ابو حامد محمد غزالی» است. این مکتوب، سیری در اندیشه های عرفانی غزالی و سنایی با تاکید بر خلاصه اندیشه های غزالی در اثر «اربعین فی اصول الدین» و «حدیقه الحقیقه» سنایی است. اندیشه ای که بر گرفته از قرآن و شریعت اسلامی آراسته به رنگ و دیبای عرفانی است. با توجه به محدودیت تحقیق تنها چند ویژگی مهم عرفانی - که سنایی برای سالک خود توصیه می کند- بررسی شده است.
۱۱۲۷.

نسبت میان عشق انسانی و عشق ربانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق مجازی روزبهان بقلی عشق انسانی عشق ربانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات مفهوم شناسی تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۲۹۸۹
عشق انسانی که در آموزه¬های صوفیه و نیز منتقدان آنها غالباً با تعبیر "عشق مجازی" ظاهر می‌شود، یکی از مواضع غامض و دشوار در عرفان اسلامی است. اهمیت روزبهان در این عرصه، از آنجاست که وی نه تنها از به کاربردن اصطلاح رایج "عشق مجازی" تعمداً امتناع و به¬جای آن از تعبیر "عشق انسانی" استفاده می¬کند، بلکه تجربة عشق انسانی را برای تحقق عشق ربانی اجتناب‌ناپذیر می‌داند. آموزة روزبهان، بالطبع این پرسش‌ را پیش می‌کشد که حیثیت معرفت‌شناختی عشق انسانی چیست که بدون تجربة آن، عشق ربانی رخ نمی‌نماید. در این پژوهش، به منظور یافتن پاسخ، نخست نشان داده می‌شود که تحسین عشق انسانی در اندیشة عرفا در قالب پارادایم¬های گوناگون رخ داده است؛ سپس جایگاه عشق انسانی در منظومة عرفانی روزبهان مورد کاوش قرار گرفته و با شرح واژة کلیدی "تجلی" و تبیین فرایند "تأویل"، نوآوری‌های روزبهان در این باب طرح و تحلیل گشته و وجوه تمایز اندیشة وی با عارفان دیگری که عشق مجازی را مقبول می‌داشته¬اند، تقریر شده است.
۱۱۳۲.

سریان حقیقت وجود و مساله شرور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: وجود منبسط شرور وجود مطلق سریان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۸۸۰ تعداد دانلود : ۱۰۰۵
وجود در عرفان به واجب تعالی اختصاص دارد و اوست که در دار هستی خودنمایی می کند و غیر از او هر چه که به ظاهر موجود می نماید در نگاه دقیق عرفانی از ظهورات و تجلیات حقیقت وجود است که حقیقتی جز اعتباریت و ربط محض نیستند. و چون جهان هستی را فقط خدا پر کرده است هر جا، نور وی در آن متجلی شود کمال و جمال او نیز در آن دیده می شود. اما نقایص و شروری که مشهود است ربطی به وی ندارد بلکه مربوط به خود متعینات و ماهیات امکانی است و این تعینات هستند که نقص و شر حساب می شوند و اگر اینها برداشته شوند؛ چیزی جز خود وجود واجب تعالی باقی نمی ماند. بدین سان می گوییم ذات باری تعالی در مرتبه ذات،جدا از دیگران و در مرتبه فعل، همراه با ماسواست. در این مقاله سعی کرده ایم با روش توصیف و اسناد، دیدگاه عرفای محقق را درباره وجود، نحوه ظهور و سریان آن در خارج تبیین کنیم و نشان دهیم که با این دیدی که ارایه می شود جهان هستی چهره دیگری پیدا می کند و زیبایی خاصی در آن جلوه گر می شود. وحتی با این دیدگاه بسیاری از مشکلاتی که در تفسیر هستی وجود دارد -و به آسانی نمی توان از طعن منکران تدبیر الهی در جهان هستی آسوده بود- برطرف می شود و مصائب و سختی هایی که در طول تاریخ بر سر انسانها آمده و می آید؛ راحت تر قابل تحمل می شود.
۱۱۳۳.

درآمدیبر داستان گوییصوفیانه (قصه هایکرامت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داستان زبان کرامت ساختمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۰ تعداد دانلود : ۶۲۲
در این مقاله بخش عمده قصه هایکوتاه صوفیانه، با محوریت کرامات عارفان، مورد بحث قرار گرفته، بین سندیت تاریخیقصه ها با جنبه هایداستانیآن ها ارتباطیبر اساس رویکردهاینوین به تاریخ و روایت برقرار میشود، آن گاه رویدادهایغیرعادیکرامت در فضایروایت به نقد کشیده شده، ساختمان این نوع داستان ها از نظر عناصر طرح، راوی، شخصیت، زاویه دید و ... مورد بررسیقرار میگیرد و در نهایت تناقض هایبیانیعرفا از منظر زبانیبه تفصیل تحلیل میشود.
۱۱۳۵.

جلوه های طنزهای عرفانی در مثنوی های عطار

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طنز هجو هزل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۲۳۹۷ تعداد دانلود : ۱۲۹۹
طنز یکی از فروع ادبیات انتقادی و اجتماعی است که در ادبیات کهن فارسی، به عنوان نوع ادبی مستقل شناخته نشده و حدود مشخصی با دیگر مضامین انتقادی و خنده آمیز چون هجو و هزل و مطایبه نداشته است. و از واژه طنز، اغلب معنی لغوی آن یعنی مسخره کردن و طعنه زدن مد نظر شاعران و نویسندگان بوده است، ولی معنی امروزی آن که جنبه انتقاد غیر مستقیم اجتماعی با چاشنی خنده، که بعد تعلیمی و اصلاح طلبی و آموزندگی آن مراد است از واژه satire اروپایی اخذ شده است که در حقیقت اعتراضی است بر مشکلات و نابسامانی ها و بی رسمی ها که در یک جامعه وجود دارد و گویی جامعه و مسئولان امر نمی خواهند این اعتراض ها را مستقیم و بی پرده بشنوند و وجدان بیدار و ضمیر آگاه برخی شاعران و نویسندگان با بزرگ نمایی و نمایان تر جلوه دادن جهات زشت و منفی و معایب و نواقص پدیده ها و روابط حاکم در حیات اجتماعی، در صدد تذکر، اصلاح و رفع آنها بر می آیند. یکی از بهترین جلوه های شکل گیری طنز از زبان فرزانگان شوریده حال ( عقلای مجانین) در متون عرفانی در قالب تمثیل و حکایت است و این ویژگی در مثنوی های شاعر عارفی چون عطار جلی خاص دارد.
۱۱۳۸.

زهد پارسا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرامت اجتهاد زهد ورع مقام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵۳
اهل حقیقت بر این باورند که زهد و ورع یا پارسایی دو مقام از مقامات سلوک است. زهد در لغت به معنی بی رغبت شدن است (لغت نامه دهخدا: ذیل لغت). اهل حقیقت با تکیه بر آیه 86 از سوره 11 قرآن کریم که می فرماید: «بقیه الله خیر لکم»، زهد را با همان بار معنایی بی رغبتی در سه چیز می دانند: دنیا، خلق، خود. ورع یا پارسایی نیز در لغت به معنی پرهیزگار شدن و پرهیزگاری و در اصطلاح عرفانی، اجتناب و خودداری کردن است از هر آنچه که مورد پسند نیست. بنابراین زهد پارسا گریز از هر سه مرتبه زهد است. در این مقاله، افزون بر بررسی این دو مقام، با بیان اختلاف آرای عرفا درباره مقدم یا متاخر بودن این دو، به انعکاس اندیشه شاعر بزرگ، بیدل دهلوی، درباره این دو اصطلاح عرفانی در دیوانش می پردازیم. شباهت یا تفاوت بار معنایی کلام وی درباره زهد و پارسایی با متون ناب عرفانی پیش از زمان شاعر و علل آن، از دیگر مواردی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.
۱۱۳۹.

جولان گرد میدان عشق جستاری در باب بازتاب عناصر حماسی در شعر سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات عرفانی شعر سنایی عناصر حماسی ادبیات فارسی قرن 6

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۶۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۶۹
در عرصه ادب فارسی، سنایی به عنوان مبدع اصلی تغییر سبک خراسانی به عراقی و گذر از توصیف ظاهری به توصیف باطنی و عرفانی پدیده ها شناخته شده است. بالطبع سنایی در نمودن همسانی و یکتایی نمادهای عرفانی با حماسی نقش بسزایی دارد. استحاله، دگردیسی و تصعیدی که در این نوع شعر ایجاد می شد، شعر حماسی را از بن بست رهاند. این جستار به نمایاندن وجوه همانندی عناصر حماسی و عرفانی و بازتاب آنها در شعر سنایی می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان