فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۱۶٬۶۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
لطایف عرفانی عشق در باب پنجم گلستان سعدی
حوزههای تخصصی:
معرفت یا عرفان پدیدهای وجدانی است؛ یعنی اتّفاقی که در جغرافیای ملکوتی وجود انسان میافتد. آنچه ما به عنوان معرفت مطرح میکنیم، به قول عزّالدین محمود کاشانی در مصباح الهدایه (ص 82) علمِ معرفت است نه خود معرفت و به تعریف همین نویسنده، معرفت نتیجة ذوق و حال است، نه حاصل علم و تصوّر و از کشف و عیان است، نه از خبر و برهان. (همو: ص 93). البته دست یافتن به تعریف نسبی و حتّی ناقص از عرفان دشوار است و به پژوهشهای مستقل نیازمند، امّا برای آنکه از بحران تعریف که آفت بزرگی در مقولات فرهنگی و تحقیقات عرفانی است، بر کنار باشیم، باید در تعریف نسبی خود، عوامل زمان و مکان و زبان و شیوههای پژوهش و جامعیّت و مانعیّت را به دقّت واکاوی کنیم. آنچه از موضوع و حوصلهء این مقاله بیرون است. لاجرم بر این اصل که مقبول همگان است، بسنده میکنیم که پدیدهء معرفت اگر از مقولة ادراک باشد، یا نگرش یا روش و والاتر اینکه تبدیل وجود انسان در سایه عرفان اتفاق میافتد، همه و همه امری وجدانی و به اعتبار حضور دین، قدسی است. پس چیزی است مربوط به باطن و درون انسان، امّا در هر کسی به گونهای خاص ظهور میکند. این باد اندر هر سری سودای دیگر میپزد. در اینجا، آنچه مطرح است این است که چگونه از تظاهرات بیرونی راهی به آن گنج نهانی بیابیم و چگونه مکتب و مدرس هر عارفی را با امتیازات و ارزشهای کاربردی آن بشناسیم و نشناسانیم. در این مقال کوشیدهایم تا از منظر انسانشناختی عرفانی و ارتباط آن با عالم، زبان لطایف عرفانی عشق را در باب پنجم گلستان بررسی کنیم.
خواننده درون متن
بررسی جنبه های ادبی فتوح السّلاطین عصامی (فردوسی دکن)
حوزههای تخصصی:
در پی دستور علاءالدین حسن بهمنی ـ بنیانگذار سلسلة بهمنیان در دکن ـ مبنی بر اقامت فارسی زبانان در منطقة جنوب هند، عده ای از عارفان، دانشمندان، شاعران، هنرمندان و تاجران، از دهلی و بعضی شهرهای دیگر هند، و نیز از ایران و سرزمین های دیگر، به جنوب هند مهاجرت کردند. از جملة مهاجران برجسته، عبدالملک عصامی ـ شاعر بلندپایه و سرایندة فتوح السلاطین (شاهنامة دکن) ـ است.
در این مقاله، جنبه های ادبی این اثر عصامی (فردوسی دکن) ـ که آمیختگی دلکشی از تاریخ و شعر است ـ بررسی شده است.
دین و اسطوره در اندیشه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فردوسی بنیاد سترگ حماسه سرای این مرز و بوم می باشد و در تجسم اسطوره های ایرانی جهت احیای هویت فرهنگی و ملی و اعتلا بخشیدن به ارزشهای انسانی و آرمانی بر مبنای آئین مذهبی، مقام اول را به خود اختصاص می دهد. اگر چه شاهنامه به سه قسمت اساطیری، پهلوانی و تاریخی تقسیم می شود، ولی وی بینش اسطوره ای خود را – ولو به صورت خفیف و کم رنگ تر - در بخش پهلوانی و تاریخی نیز تعمیم می دهد. باور برخی متفکرین و اندیشمندان علم اساطیر این است که اسطوره و دین همانندی های بسیاری دارند. نگاه فردوسی در شاهنامه به اسطوره و دین تلفیقی از واقع بینی و آرمان گرایی است. او بین اسطوره های اهریمنی و اهورایی فرق می نهد و بر آن است تا حقایق ماورایی را در زبان رمزی و تمثیلی و در قالب اسطوره بیان نماید. ناهمسانی الگوهای اساطیری ایران و سایر ملل در دو حوزه دین و اخلاق تجلی می کند. در اساطیر یونان خدایان منفعل و دارای صفات پست می باشند. ولی در اندیشه فردوسی مهر جاودانگی بر پیشانی اسطوره های درخشان و مثبت چون فریدون، سیاوش، گیو، کیخسرو و ... نهاده می شود و نیز اعتقاد او به خدای واحد بر مبنای دین ابراهیمی قطعا یکی از علل ماندگاری شاهنامه بر تارک اساطیر جهان می باشد.
محمد معشوق طوسی
منبع:
مهرسال دوم ۱۳۱۳ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی تعالیم اخلاقی در گلستان سعدی و قصه های کنتربری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه های کنتربری مجموعه داستان هایی در قالب حکایت به قلم جفری چاسر، نویسنده و شاعر نامدار انگلیسی قرن چهاردهم میلادی است که نخستین شاهکار ادبیات انگلیسی به شمار می رود. این اثر از بسیاری جهات از حیث شکل و درون مایه با گلستان سعدی شیرازی دارای شباهت و قابل مقایسه و تطبیق است و علت این مشابهت را باید در زمینه های مشترک آفرینش آن ها جستجو کرد. یکی از مهمترین زمینه های مشترک قابل بررسی و تطبیق این دو کتاب، آموزه های تعلیمی و اخلاقی نویسندگان آنهاست. آموزه هایی چون تاکید بر نوع دوستی، لزوم تهذیب نفس و دوری از هوس های شیطانی و تعلیم و تربیت صحیح کودکان، از جمله دغدغه های مشترک این دو سخنور نام آور شرق و غرب بوده است.
مقایسه نمایشنامه تیمور لنگ اثر کریستوفر مارلو با پیش نمونه اسپانیایی، کتاب سیلوا اثر مخیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسنده این مقاله بر آن است با توجه به مستندات تاریخی زندگی امیر تیمور لنگ در نمایشنامه تیمور لنگ اثر کریستوفر مارلو (و مرجعش سیلوا) به بررسی تطبیقی ماتریالیسم فرهنگی بپردازد و نشان دهد آنها از لحاظ تاریخی چه تفاوت ها و شباهت هایی دارند و ماتریالیسم فرهنگی چه تأثیراتی در نمود اثر داشته و چرا مارلو به نوشتن چنین اثری مبادرت کرده است. همان طور که می دانید کمتر کسی است که با جهان گشایی و قساوت تیمور لنگ آشنا نباشد. او با این اشتهای سیری ناپذیر، جان بسیاری از مردم را گرفت تا به اهدافش در سرزمین های مختلف برسد. اروپاییانِ آن زمانِ کوتاه، این میل را نادیده گرفته بودند زیرا آنها تیمور را به سبب از بین بردن دشمنانشان می ستودند. از آن میان می توان به دولت اسپانیا اشاره کرد که حتی سفارتخانه ای در شهر سمرقند دایر نمود. این مسئله باعث شد تا نویسندگان و مورخان اسپانیایی به نوشتن کتاب های تاریخی درباره زندگی تیمور مبادرت کنند که از آن جمله می توان به کتاب سیلوا اثر مخیا و نمایشنامه تیمور لنگ اثر کریستوفر مارلو اشاره کرد که مورد توجه نویسندگان و نمایشنامه نویسان قرن شانزدهم (دوره الیزابت) قرار گرفت. چنین می نماید که مارلو با این کار زمینه را برای ماتریالیسم فرهنگی فراهم آورده است.
مقایسه ای میان دو اثر مشهور صوفیه: کشف المحجوب هجویری و خلاصه ی شرح تعرف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
دایره واژگان (Diction) و نقش آن در شتاب روایت شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شاهنامه با وجود اطناب و کندی، در موارد زیادی نیز با ایجاز و شتاب همراه شده است. بررسی ابیات شاهنامه نشان می دهد، یکی از عوامل مهم ایجاد شتاب در این روایت، به کارگیری شگردهایی در عرصه داستان پردازی مانند حذف بخشی از کنش داستانی، ارجاع به گذشته، بیان واحد حادثه تکرار شده، افزایش عناصر و اجزا و شخصیت های داستان و بهره گیری از فضاهای جادویی است؛ امّا از سوی دیگر انتخاب دایره واژگان ( Diction ) نیز در تسریع روایت شاهنامه نقش مهمّی بر عهده دارد. بررسی دایره وازگان به کار رفته در شاهنامه نشان می دهد که فردوسی در دو سطح قاموسی و ادبی، از تأثیر واژگان در تسریع روایت خود بهره برده است که از این دو، سهم وازگان قاموسی (اسم ها، فعل ها، صفت ها و قیدها) از واژگانی که در کاربرد ادبی استفاده شده اند (تشبیه، استعاره و کنایه) بیشتر است.
اقتباس مفهومی و نگارشی از شاهنامه در ادبیّات کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه عملکردهای فرهنگی سبب شده است که قلمرو ادبیّات کودک و نوجوان به سوی متون کهن ادبی کشیده شود. در این میان شاهنامه ی فردوسی، شاهکار کلاسیک زبان فارسی به عنوان پرکاربردترین متن ادبی کهن، وارد محدوده ی ادبیّات رسمی کودکان و نوجوانان ایران شده است. در این مقاله ضمن معرّفی انواع اقتباس مفهومی و نگارشی از شاهنامه در ادبیّات کودک و نوجوان، چگونگی کاربردهای آن نیز بررسی شده است. این تحقیق نشان می دهد که بخش قابل ملاحظه ای از اقتباس های محتوایی در ادبیّات کودک و نوجوان، از نوع اقتباس بسته است و بازآفرینی، تلخیص، بازنگری و گزیده نویسی در انواع اقتباس محتوایی از شاهنامه، کاربرد کم تری دارد. در انواع اقتباس نگارشی از شاهنامه نیز پنج نوع، اقتباس معرّفی شده است که در این شیوه، بهترین و ساده ترین کاربرد، اقتباس از نظم به نثر است.
سیری در مضامین و معانی زهد در اشعار سنایی غزنوی و ابو اسحاق البیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های نسبتاً گستردة پژوهش در ادبیات تطبیقی معاصر، حوزة مضامین و موضوعات است. موضوع، یک ماده تاریخی و فرهنگی و از عناصر تشکیل دهنده متن است، از این رو قابلیت تحلیل و بررسی را دارد. برخی از موضوعات و مضامین، فراملّی و جهان شمولند؛ مانند زندگی و مرگ، خیر و شر، دادگری و ستمگری، عشق و نفرت، جوانمردی و سخاوت و... . مطالعه تطبیقی در حوزه مزبور می تواند به تبیین فصلی هرچند کوتاه، از تاریخ افکار و عقاید و فرهنگ دو یا چند ملت در طول تاریخ بینجامد و خاستگاه برخی از آن ها را نیز مشخص کند. از جمله موضوعات فراملّی و مورد اختلاف در فرهنگ اسلامی و سایر ادیان الهی، موضوع زهد است که مکاتب فکری و عقیدتی مختلف، تعاریف متفاوت و گاه متناقضی از آن ارائه داده اند. مفهوم زهد وارد حوزه ادبیات نیز شده و بر همین اساس، برخی از شعرا زهد سرا نامیده شده اند که از جمله آنان سنایی غزنوی و ابو اسحاق البیری دو شاعر نامی در ادب فارسی و عربی هستند. در پژوهش حاضر برآنیم که در چشم اندازی تطبیقی، انگیزه های این دو شاعر در روی آوردن به شعر زهد و نحوه نگرش آن ها به دنیا و دلبستگی های آن را مورد بررسی قرار دهیم تا به تعریف و کارکرد زهد در حوزه ادبیات دست یابیم و نشان دهیم که با وجود مانندگی های بسیار در رویکرد این دو شاعر به مفهوم زهد، تفاوت های قابل ملاحظه ای هم بین آن دو وجود دارد.