فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کمتر کسیممکن است به مولانا به چشم منتقد و مصلح اجتماعینگاه کند و در آثار عرفانیو غناییویبه دنبال آرایانتقادیو سیاسیباشد، اما درک عرفان و اندیشه انسانیو مردم گرایانه او، تردیدیدر جامعیت شخصیت و جهان بینیویباقینمیگذارد، از این رو بسیار طبیعیمینماید که او وقتیاز رستگاریانسان و زندگیصلح آمیز و مبتنیبر معنویت و آگاهیسخن میگوید، قدرت ستم گرایانه و استبداد ظالمانه را به مثابه مانعیعمده نکوهش میکند. در این نوشتار سعیشده است با کنکاش در مثنوی، برخورد او با مساله قدرت و حکومت و جهت گیریانتقادیش نسبت بدان بررسیو تحلیل شود.
تاریخ نگاری فارسی در سندِ دوره حکومت مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هند در زمان تیموریان آبادان شد و به بالاترین سطح فعالیتهای فرهنگی و ادبی خود رسید. دربار تیموریان محلی برای گردآمدن نویسندگان و شاعران از سراسر شبه قاره و خارج از هند شد. در خلال دوران فرمانروایان شایسته این سلسله، مانند همایون، اکبر، جهانگیر و شاه جهان، هند گسترش یافت و بسیار قدرتمند و با عظمت شد بگونه یی که اکثر شهرهای آن محلی امن برای رشد و فرهنگ و ادب شد. بزودی این مکانها هنرمندان و نویسندگان و شاعران و معماران و دانشمندان و نیز عارفان و عالمان هر دیار را به خود جلب کرد و آنها از ایران و سایر کشورهای همسایه به هند مهاجرت کردند. آنها در سرزمین جدید به گرمی پذیرفته و به مشاغل عالی گماشته شدند. بخصوص در دوران آخرین و بزرگترین امپراتور این سلسله یعنی اورنگ زیب، که به عنوان حامی هنر و ادب شناخته شده است، هند به بالاترین شکوه خود رسید.
یکی از فنون برجسته در زمان تیموریان، فن تاریخنگاری بود که در عین حال از سرگرمیهای دربار و شاهزادگان محسوب می شد. زبان و ادب فارسی در شبه قاره بخاطر توجه دربار گسترش یافت و اندک اندک پیشرفت کرد. شاهان و وزیران آنها علاقه مند به شعر فارسی و به همان اندازه به تاریخنگاری فارسی بودند و به این هنرها عشق می ورزیدند. بنابراین تاریخنگاران کارهای بزرگ و با ارزشی انجام دادند.
از طرف دیگر، بخش جنوب غربی هند به نام سند تاریخی بود که در طی سده های میانه در تاریخنویسی فارسی دنباله رو تیموریان بود و آثار بزرگی در آنجا نیز پدید آمد. اینها همه منابع مهم تاریخ این منطقه هستند که نه تنها برای درک بهتر تاریخ شبه قاره در دوران اسلامی اهمیت دارند بلکه برای درک شرایط اجتماعی و فرهنگی آن دوره بسیار مهم هستند. از این جهت این مقاله تلاش دارد تا با بحث و بررسی 17 متن از این منابع مهم و موثق، امتیاز و برتری آنها را برجسته تر نماید.
بررسی رابطه ی کتاب خوانی و رشد اجتماعی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، بررسی رابطه ی کتاب خوانی و رشد اجتماعی دانش آموزان است. جامعه ی آماری این پژوهش همه ی دانش آموزان دختر و پسر پایه ی پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی ناحیه 1 و 2 آموزش و پرورش اردبیل در سال تحصیلی 89-1388 بودند. حجم نمونه ی این مطالعه 640 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. ماهیت موضوع و اهداف مطالعه ایجاب می کرد که از روش تحقیق همبستگی استفاده شود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته، آزمون رشد اجتماعی و تست ریون است. نتایج تحلیل های آماری نشانگر آن بود که در دانش آموزان کلاس پنجم مطالعه ی کتاب ها و مجلات تخیلی، تاریخی و ورزشی پیش بینی کننده ی مثبت و کتاب های پلیسی پیش بینی کننده ی منفی و معنادار رشد اجتماعی بود و در دانش آموزان سوم راهنمایی نیز کتاب ها و مجلات علمی و ورزشی پیش بینی کننده ی مثبت و کتاب های شعر پیش بینی کننده ی منفی و معنادار رشد اجتماعی بود. هم چنین تفاوت های جنسیتی نیز در مطالعه ی کتاب ها به دست آمد.
تحلیل شخصیت مجنون
بررسی تطبیقی سیمای امام مهدی (عج) در شعر معاصر فارسی و عربی (مطالعة موردپژوهانه: اشعار سید رضا موسوی هندی، شیخ محسن ابوالحب، سلمان هراتی و قیصر امین پور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشة انتظار و بیان سیمای امام مهدی (عج) در شعر شاعران متعهّد به اهل بیت (ع) از دیرباز تاکنون؛ بویژه در شعر دورة معاصر، بوفور دیده می شود. شاعران معاصر، باب جدیدی را در زمینة شعر و ادب، به نام ادبیّات مهدوی گشودند و از دریچة شعر، امام مهدی (عج) را به عنوان منجی آخرالزّمان به تشنگان حقیقت معرّفی کردند. سیّد رضا موسوی هندی، شیخ محسن ابوالحب، سلمان هراتی و قیصر امین پور، از شاعران معاصر مطرح در ادبیّات متعهّد هستند. در مقالة حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به شواهدی از اشعار این شاعران، به بررسی تطبیقی سیمای امام مهدی (عج) در شعر معاصر فارسی و عربی پرداخته شده است. مباحثی همچون ولادت امام عصر (عج)، غیبت، انتظار، بشارت به ظهور منجی آخرالزّمان و توصیف ویژگی های مدینة فاضلة مهدوی، از جمله مضامین مشترک در شعر شاعران مورد بحث است؛ امّا موضوعاتی همچون القاب، رجعت و نیز پاسخ به انحرافات در زمینة موضوعات مربوط به مهدویت، در شعر برخی از آنان همچون سیّد رضا موسوی هندی ملاحظه می گردد. شاعران معاصر فارسی زبان، با بیانی ادبی و با استفاده از تعابیر استعاری، کنایه و تشبیه به وصف و مدح سیمای امام مهدی (عج) پرداخته اند؛ در حالی که شاعران عرب بیشتر به صورت مستقیم به وصف سیمای امام مهدی (عج) پرداخته اند. افزون بر این، شاعران با اقتباس هنری و ادبی از تفاسیر آیات و روایات متواتر، به وصف امام مهدی (عج) پرداخته و به شعر خویش صفت جاودانگی و تأثیرگذاری بر مخاطب بخشیده اند.
پدیده های ایرانی در زبان و ادبیات عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطة زبان فارسی و عربی را در سه سطح باید بررسی کرد: تأثیر عربی در فارسی، فارسی در عربی، ادبیات تطبیقی. در این مقاله که به مرحلة نخست می پردازد، نشان داده شده که از دوران ساسانی (= جاهلی عرب)، زبان عربی تعدادی واژة فارسی (105 واژه شناسائی شده) با مفاهیم آنها وام گرفته است. طی چهار قرن نخستین اسلامی، وام واژه های فارسی در عربی سخت کثرت یافت، چندان که تعداد آنها را می توان بین 2000 تا 2500 کلمه برآورد کرد. علاوه بر واژگان، فرهنگ ایرانی نیز با شدت و کثرتی چشم گیر به جهان عرب راه یافت و فرهنگ تازة عظیمی پدید آورد که پس از این، باید «فرهنگ اسلامی» خواند نه «عربی»
ویژگی های نگرش خیامی با رویکردی به شعر خیام و ابوالعلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درآمد: سال ها پیش صادق هدایت نوشته بود: کمتر کتابی در دنیا مانند مجموعه ترانه های خیام تحسین شده، مردود و منفور بوده، تحریف شده، بهتان خورده، محکوم گردیده، حلاجی شده ... است. مجتبی مینوی هم درباره آوازه جهانی خیام گفته است: تاکنون هیچ یک از شعرا و نویسندگان و حکما و اهل سیاست این سرزمین به اندازه او در فراخنای جهان شهرت نیافته اند. پس از گذشت چندین دهه از این اظهارنظرها و با وجود رویکرد جدی جهانیان به شاعرانی مثل مولانا و حافظ، هنوز هم می توان بر سخن مینوی مهر تایید نهاد؛ زیرا شهرت جهانگیر حافظ و مولوی ذره ای از محبوبیت خیام نکاسته و او هنوز از زبانزدترین شاعران ایرانی در محافل ادبی شرق و غرب است. اگر شمار اندک رباعیات او را مقایسه کنیم با حجم انبوه نوشته هایی که اینجا و آنجا درباره او و شعرش منتشر شده، به این نتیجه می رسیم که این دانشمند و حکیم نیشابوری، به نسبت حجم بسیار کم اشعارش، بسی بیشتر از دیگر شاعران، در مرکز توجه قرار داشته و توانسته است آفاق عالم را تصرف کند و قلمرو معنوی خود را تا آن سوی مرزهای سیاسی ایران بگستراند. قلمرو معنوی خیام گسترده زمان را هم در نوردیده است. او، در دوره های متعدد، خوانندگان خاص خودش را داشته است. اینکه امروز شمار بسیاری رباعی منسوب به خیام وجود دارد بیانگر این معنی است که پیوسته بوده اند کسانی که به سیاق او به هستی نگاه کنند، به سبک او شعر بسرایند، یا درباره او و شعرش بیندیشند و مجادله کنند. همین گستردگی و تنوع طیف مخاطبان در گستره زمان و مکان نشانه عظمت شاعر است. به تعبیر لونگینوس، اگر اثر ادبی بعد از خواندن های مکرر و در بین اشخاص با علایق و زندگی ها و آرمان ها و سن ها و زبان های مختلف باز هم تاثیر داشته باشد، در بزرگی آن تردیدی نیست.
نسبت اخلاق و سیاست در اندیشة سعدی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار بر آن است تا نسبت میان سیاست و اخلاق (در معنای اخلاقیات و کردارهای متداول اجتماعی) را در گلستان و بوستان سعدی شیرازی دریابد. از همین رو با محور قرار دادن مفهوم عدالت به مثابة مفهومی که توأمان هم به قلمرو اخلاق و هم به قلمرو سیاست تعلق دارد، می توان به درکی از نسبت میان این دو حوزه در اندیشه سعدی دست یافت. عدالت از جمله کانونیترین مفاهیم تاریخ اندیشه و نظریة اجتماعی و سیاسی بوده است که هم در سنت فکری غرب و هم ایرانی، سابقه ای دیرینه دارد. سعدی نیز متأثر از همین سنت به ارث برده ایرانی، آن را در حکایات و روایات خویش وارد میکند و با اصرارهای مداوم بر عدلگستری و اندرز به پرهیز از ستمگری، اخلاق و سیاست را در آثار خویش به هم گره میزند. بنابراین اخلاق و سیاست در گلستان و بوستان پیوندی ناگسستنی دارند.
زبان شناسی: زبان در خدمت باطل
حوزههای تخصصی:
تحلیل فرمالیستی زبان عرفانی: لوازم و عواقب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی زبان عرفان، همواره یکی از پژوهش¬هایی است که از آغاز تکوین عرفان اسلامی و در سیر تکاملی آن همواره در کانون توجّه محقّقان قرار داشته است. پس از بالندگی نظریّه پردازی در قرن بیستم و پیدایش نظریه فرمالیسم، به جهت قدرت تحلیلی و علمی این نظریّه، بسیاری از پژوهشگران به کاربست نظریه فرمالیسم در حوزه¬های مختلف رغبت نشان دادند. امّا از آنجایی¬که نظریّة فرمالیسم اساساً در پی تبیین ادبیّات و کشف ساز¬و¬کارهای برجسته¬سازی کلام به طور عام است، در این اواخر شاهد به کارگیری این نظریّه در بخش های مختلف ادبیّات و قلمرو عرفان اسلامی هستیم. کاربست این دیدگاه در حوزه عرفان¬پژوهی چندان دقیق و کارآمد نبوده و به نادیده گرفتن حقایقی منجر شده که در کارایی این دسته از تحقیقات عرفانی خدشه وارد کرده است. این مقاله بر آن است ضمن تبیین خاستگاه فکری این نظریّه¬ و ارایه ملزومات تحلیلی آن، کاربست این نظریّه را به طور خاص در حوزه عرفان پژوهی نقد و تحلیل کند. روش به کار گرفته شده در این تحلیل، بنا به ضرورت، روش ساختارگرایانه است؛ روشی که ضمن تحلیل جزء به جزء عناصر یا نشانه¬ها در پی کشف سازوکارهای تألیف عناصر و ساخت گزاره¬هاست.
شعر تجسمی (کانکریت) در نیم نگاهی تحلیلی، انتقادی و تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جریان های مدرن شعری در اروپا و ایران، شعر «تجسّمی» (Concrete poetry) است. شعر «تجسّمی» یکی از هنجارگریزی های نوشتاری (Deviation) و برجسته سازی های زبانی (Foregrounding) است که از درهم آمیختگی شعر و گرافیک پدید می آید. در این جریان شعری، ساختار نوشتاری متن به گونه ای گزینش می شود که نوع چیدمان و طرز تلفیق حروف، واژه ها و جملات شعر، نوعی تصاویر دیداری قابل تأویل بیافریند. در این مقاله، اهتمام نگارنده بر آن است که با استفاده از شیوه های تلفیقی مختلف، از جمله ادبیات تطبیقی (Comparative Literature) در مفهوم آمریکایی و فرانسوی آن و با رویکرد مقایسة فرمالیستی، به نقد مقارنه ای و بررسی تأثیر و تأثّرات میان شعر «تجسّمی» با گونه های مشابه آن در شعر سنتّی ایران بپردازد. بدین منظور، شعر تجسّمی با گونه های مشابه آن در ادبیات کلاسیک ایران، از جمله انواع شعر توشیح (مشجّر، مطیّر، مدوّر و معقّد)، شعر مجسّم، موصّل، تدبیج، حرف گرایی، تصویرسازی، تجسیم (تجسّم)، مورد مقایسة فرمالیستی قرار گرفته است. نتیجة بحث، کشف تشابهات فراوانی است که بین شعر «تجسّمی» با نمونه های مشابه در شعر سنّتی فارسی به چشم می خورد. از جملة آن ها می توان به موارد زیر اشاره نمود: هنجارگریزی های نوشتاری، برجسته سازی، همانندی اشکال گرافیکی، آشنایی زدایی، بیگانه سازی و... . این همانندی ها را نمی توان حمل بر «توارد» نمود؛ چراکه با توجه به دلایل مختلف مذکور، بی گمان گیوم آپولینر در آفرینش «کالیگرام»هایش، متأثّر از شعرهای عینی و دیداری سنّتی فارسی، از جمله شعر «توشیح» بوده است.