فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
آدمی در مسیر زندگی خود همواره در جستجوی کمال مطلوب بوده و هست و در این کاوش به اعمال و رفتارهایی دست می یازد که «سفر» و سیاحت یکی از آن رفتارهای انسان در طول تاریخ بوده است. این سفر به دو شکل انجام می پذیرد؛ یا به تن و پای خاکی است (سفر آفاقی) که در اقصای گیتی می گردد تا با افزودن به تجربیات و دانسته هایش با نگرشی گسترده و شفاف زندگی اش را بسازد و دستور آفریننده بیچون هم همین است. و یا به پای دل و باطن است (سفر انفسی) که به قصد دیدار سرمنزل معشوق جاوید انجام می گیرد و با ریاضت های فراوان و تهذیب نفس برای مسافر راه حق و حقیقت همراه است تا با دلی آیینه گون و پاک از ناپاکی ها و کدورت ها به دیدار محبوب ازلی اش بشتابد.
سیرالعباد سنایی غزنوی و کمدی الهی دانته
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که از دیرباز دستمایه داستانهای تمثیلی عرفانی بوده است،شرح سفر روح به عالم علوی است.سفر روحانی ،درونمایه اصلی مثنوی سیرالعباد سنایی(ف535ق ) و مظومه کمدی الهی سروده دانته الیگیری(فوت 1321 م) است.با توجه به فضل تقدم سنایی بر دانته در سرودن چنین منظومه ای آیا می توان سنایی را الگوی دانته دانست؟برای پاسخ به این پرسش،دو منظومه را از جهات گوناگونی چون ساختار،درونمایه،صورخیال،مبانی فلسفی و جز آن مقایسه کردیم و وجوه اشتراک و افتراق آن دو را تا حد معینی بازنمودیم.
بررسی مقاومت فلسطین در شعر محمود درویش و حسین اسرافیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات تطبیقی، حوزه ای از مطالعات ادبیّات است که به بررسی روابط و شباهت های بین متنی می پردازد. از طریق ادبیّات تطبیقی، روابط فرهنگی بین ملّت ها کشف می شود و اثرگذاری و اثرپذیری آثار ادبی مورد مطالعه قرار می گیرد. مسئلة اشغال فلسطین و مقاومت مردمی در برابر آن، یکی از اساسی ترین موضوعات در شعر فلسطین و اعراب است. با توجّه به مشترکات سیاسی و اعتقادی که میان دو ملّت ایران و فلسطین وجود دارد، موضوع مقاومت در برابر اشغالگران به عنوان یکی از موضوعات محوری شعر انقلاب اسلامی، در آثار بسیاری از شاعران متعهّد و انقلابی مطرح است. در این مقاله با رویکردی تطبیقی به شعر محمود درویش، شاعر برجستة فلسطینی و حسین اسرافیلی، از شاعران مطرح انقلاب اسلامی پرداخته شده و مضامین مشترک این دو شاعر در مواجهه با موضوع اشغال فلسطین مورد بررسی قرارگرفته است. علی رغم زبان متفاوت و بهره گیری از نمادها و استعاره های خاص، در شعر هر دو شاعر موضوعاتی مشترک چون پیوند مفهوم مقاومت با مفاهیم دینی، اعتراض به اشغالگران، انتقاد از سکوت مجامع بین المللی و رهبرانِ عرب، امید به آزادسازی فلسطین و پیروزی، یادکرد شهدا دیده می شود. در اشعار محمود درویش، عواطف انسانی به فراوانی دیده می شود و همچنین رگه هایی از نومیدی و یأس نیز مشاهده می گردد؛ در حالی که جنبه ها و تصاویر حماسی و انقلابی در شعر اسرافیلی بیشتر وجود دارد و شاید این اختلاف، برخاسته از تجربه های متفاوت این دو شاعر در برخورد با موضوع اشغال فلسطین است.
بازنمایی سیمای زن در داستان معاصر افغانستان با تکیه بر رمان نقره، دختر دریای کابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان نقره، دختر دریای کابل نوشته ی حمیرا قادری نویسنده ی مطرح و جوان افغانستان یکی از رمان های مهم معاصر افغانستان است که در آن به مسائل اجتماعی و سیاسی از دیدگاه زن و با محوریّت زن پرداخته شده است. این رمان حوادث و وقایع سالهای پرالتهاب(۱۳۰۸-۱۳۵۷)، را با دیدی متفاوت توصیف می-کند.
این مقاله با هدف بررسی جایگاه اجتماعی و نقش زن افغانستانی در داستان نویسی معاصر فارسی این کشور، به بررسی رمان مذکور به شیوه ی تحلیل گفتمان پرداخته و پس از معرفی روش پژوهش و مبنای نظری فرکلاف، تحلیل متن را در سه مرحله پی گرفته است. نتایج حاصل از واکاوی متن نشان داد که سراسر رمان عرصه ی تقابل گفتمان های سنّت و مردسالاری در برابر گفتمان زنانگی(فمینیستی) و گفتمان قدرت در برابر گفتمان روشنفکری است. نگرش نویسنده در بازنمایی وقایع و حوادث داستان جریان های فکری جامعه را درباره ی مسایل سیاسی و اجتماعی در برهه ی خاصی از دوره ی معاصر به نمایش می گذارد؛ بدین ترتیب واکاوی مولفه های تشکیل دهنده ی رمان به شیوه ی تحلیل گفتمان انتقادی، علاوه بر این که نگرش نویسنده را در بازنمایی وقایع داستان آشکار می کند، خواننده را با بخشی از تحولات فکری جامعه ی افغانستان که در این داستان نقش آن به زنان داده شده آشنا می سازد. تأکید قادری بر یک برهه ی خاص از تاریخ نیز بیان گر گرایش های ملی و ضد استبدادی و استعماری وی است که با توجه به حضور نیروهای خارجی و دخالت احتمالی و پنهانی آنان هشدار می دهد و در کنار آن با طرح مسایل اجتماعی و عاطفی زنان، سوگیری آشکار وی را در برابر گفتمان سنّتی و مردسالارانه نشان می دهد.
بررسی تطبیقی خواب و رویا در اندیشه های قرآنی و مثنوی مولانا (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین النوم والأحلام فی الآراء القرآنیة وفی مضامین مثنوی لمولانا)
حوزههای تخصصی:
خواب و رویا، یکی از داده های الهی است که همواره در پرده ای از رمز و راز نهفته شده و ذهن آدمی را به خود مشغول ساخته است. پدیده ای که همیشه حیرت انگیز و شگفتی ساز بوده و گاه همین حیرت و سرگردانی، شناخت دادار یکتا را برای ما به همراه داشته است:نی چنان حیران که پشتش سوی اوست بل چنین حیران و غرق و مست دوست)مولوی، 139:1382)هر گروه با جهان بینی متفاوت خویش به این قلمرو نگریسته، فرضیه هایی را برای پاسخ به پرسشهای خویش طرح کرده اند؛ به گونه ای که از هر زاویه ای که به رویا نگریسته شود، تعریف متفاوتی پیدا میکند. بدین روی، تعریف رویا از دیدگاه ادیان گوناگون، روانشناسان، فیلسوفان و عرفا یکسان نخواهد بود و تاکنون نیز نتوانسته اند درمورد چگونگی رویا و چند و چون آن به یک اندیشه یکسان برسند و شاید هرگز نتوان در این زمینه به پاسخی روشن و آشکار رسید. بنابراین، ارایه پاسخی دقیقی و روشن درمورد ماهیت و چگونگی خواب و رویا، کاری بسیار سخت و دشوار است. عرفا این روشندلان آگاه که از آبشخورهای ناب فرهنگ ایرانی و اندیشه های اسلامی بهره جسته اند از رویا به فراوانی در آثار خود استفاده کرده اند و این پدیده، نمود ویژهای در آثار ایشان داشته است. در این پژوهش برآنیم تا با توجه به اندیشه های قرآنی در زمینه خواب و رویا، زمینه های پیوند آن را درمیان اشعار مولانا با تاکید بر کتاب مثنوی معنوی بسنجیم. چکیده عربی:یعتبر النوم والأحلام من العطایا الإلهیة، ولم یستطع الإنسان الوصول إلی أسرارها، وشغلت خفایاها بال الإنسان، بل کانت مظهر إعجابه وحیرته دوما، وقادته هذه الحیرة أحیانا إلی معرفة الله تعالی. نظر کل فئة بنظرته المختلفة إلی هذا الإقلیم، وطرح نظریات للإجابة إلی أسئلته، بحیث یتغیر مفهوم الرؤیا وفقا لتلک النظریات. فالإجابة الدقیقة، والواضحة عن ماهیة الأحلام وکیفیتها، عمل مضن. والعرفاء بما أنهم نهلوا من مناهل الثقافة الإیرانیة، والآراء الإسلامیة، استخدموا عنصر الرؤی فی نتاجاتهم بکثرة، بحیث تجلت هذه الظاهرة تجلیا بارزا فی تلک النتاجات. یهدف هذا المقال إلی کشف مجالات الصلة بین الآراء القرآنیة، والمضامین الشعریة لمولانا فی النوم والأحلام.
سرچشمه نظریه های ترجمه بررسی موردی نظریه های گوته و شلایرماخر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، مراد ما از نظریه ترجمه روش یا شیوه عمل ترجمه است. روش هایی که در ترجمه از آنها پیروی می شود نامحدود نیستند؛ زیرا عوامل دخیل در عمل ترجمه محدودند. مهم ترین این عوامل اند شیوه بیان نویسنده، اقتضاهای زبان مقصد، ملاحظات مربوط به مخاطبان فرضی ترجمه، و هدف مترجم از ترجمه. بر این مبنا، روش های ترجمه را از دیرباز به دو دسته مقید به متن اصلی و مقید به زبان مقصد یا آشنایی زدایی و آشنایی گرایی تقسیم کرده اند. این تقسیم بندی، هر چند در مباحث جدید زبانی دقیق تر به کار رفته و عوامل بیشتری در آن دخیل گشته اند، هنور هم معتبر است.نظریه ترجمه، به اعتقاد ما، مبنای علمی ندارد و از عوامل اجتماعی و فرهنگی و سنت فکری جامعه و مشخصا نظریه های ادبی و فلسفی و هنری حاکم بر آن متاثر است. البته نظریه پردازان برای توجیه آرا خود دلایلی عقلانی می آورند اما نمی توان انتظار داشت که نظریه ای در همه جوامع و در هر زمانی مقبولیت پیدا کند زیرا که جامعه نه از نظر سنت فکری در جایگاه ثابتی قرار دارد و نه پیوسته بر یک حال می ماند. در مثل، جامعه ای که تولید ادبی و، در نتیجه، نظریه ادبی و زیباشناختی ندارد با جامعه ای قابل قیاس نیست که، در برابر سایر فرهنگ ها، خود را در جایگاهی چندان رفیع می یابد که احساس بی نیازی فرهنگی می کند و برای فرهنگ و، به تبع آن، زیان جامعه ای دیگر پذیرندگی ندارد. آلمان قرن هجدهم / نوزدهم عرصه اوج مباحثات نظری در باب ترجمه بود. در این قرن، نظریه پردازان بزرگی همچون گوته (1832-1749)، هومبولت (1835-1767)، شلایرماخر (1834-1768)، فریدریش فن شلگل (1829-1772)، و نووالیس (1801-1772)، سنت ترجمه و سخن گفتن در باب ترجمه را شکوفا ساختند. در این میان، آرا دو تن از این نظریه پردازان، گوته و شلایرماخر، حایز اهمیت دیگری است. بررسی آرا آنان نشان می دهد که آنچه در باب ترجمه گفته اند چگونه به آرا اجتماعی و فرهنگی پیشتیبان مربوط است.
روایت و دامنة زمانی روایت در قصه های مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
هر پدیدة نسبتاً دامنه¬داری که دارای سیری پیش¬رونده باشد، ساختار روایی ساده¬ای را در بطن خود میپروراند. در این ساختارِ ساده¬گویی، عناصر تشکیل دهندة پدیده از نقطة¬ A به سمت B ، از Bبه سمت C و ... حرکت می¬کنند؛ شبیه رشد تکاملی دانه تا مرحلة درخت شدن و میوه دادن. آنچه به ساختاری پیشرونده و روایی شکل داستانی می¬بخشد، گشتارهایی است که از سوی نویسنده/ راوی بر پیکرة موضوع تحمیل می¬شود؛ این گشتارها در توالی خطی- زمانی داستان قابل تحلیلاند. مقالة حاضر، در تحلیل ابعاد زمانی روایت داستانی، بر دو مدخل اصلی زمان روایت و دامنة زمانی روایتشدگی تأکید دارد: در مدخل نخست با سه گونة زمان تقویمی، زمان حسّی و زمان روایت مواجه می¬شویم. در مدخل بعدی مقاله نیز، پنج محور کلی صحنه، گسترش، چکیده، حذف و زمان حال اخلاقی مطرح خواهد شد؛ توضیـح اینکه ضمن تطبیق مباحث مطرح شده با نمونه¬هایی از رمانهای معاصر، در پایان هر مدخل، قصه¬هایی از مثنوی نیز، متناسب با موضوع، ارائه و تحلیل شده است.
چند نکته درباره فردوسی و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به برخی از جاذبه های فکری و اعتقادی و رفتاری فردوسی و جنبه های هنری شاهنامه پرداخته شده است. عشق به جاودانگی ایران، شناخت قوم ایرانی و نیازها و آرزوهایشان، ستایش خداوند به عنوان خالق جان و خرد سرسپردگی به خاندان رسالت و امامت، تاکید بر شرافت انسانی، بیدار کردن حس ملیت ایرانی در مقابل بازگشت به عصبیت جاهلی حکومت های بنی امیه و بنی عباس و ستایش احساس مشترک و شعور جمعی ایرانیان در پیوند با نیکی و برخورد با بدی از جمله این جاذبه هاست که با دقت و امانت در داستان های شاهنامه نقل می شود. زبان ساده و صمیمی، توصیف کوتاه و با شکوه صحنه ها و القای عواطف انسانی، تناسب اجزای کلام و ارتباط میان لفظ و موضوع، ایهام ذهنی، اغراق هنرمندانه برای ایجاد تناسب میان توصیف با موضوع حماسه و توان قهرمان و کاربرد استشهادی یا تاکیدی آیات و احادیث - که برای پرهیز از تعارض جاذبه ها، صراحت را در کاربرد آنها مجاز نمی داند و بی هیچ اشاره خاصی از آن درمی گذرد- از جمله جلوه های هنری شاهنامه فردوسی است.
ساختار کلمات هم خانواده ساز
حوزههای تخصصی:
در آموزش زبان، گنجینه لغات و گسترش آن نقشی مهم در یادگیری دارد. یکی از شیوه های افزایش واژگان ساخت کلمات هم خانواده است. واژگان زبان فارسی در اثر ترکیب با «وندها» در ساختاری تازه بروز می یابند. گاهی این وندها، واژگان جدیدی را می سازند و گاهی فقط دایره شمول معنایی آن کم و زیاد می شود، بدون آنکه واژه جدیدی عرضه شود. وندها بسیار متنوع هستند و معناهای گوناگونی دارند. یکی از روابط معنایی حاکم میان واژه ها، رابطه «هم خانوادگی» است. در کتب دستوری کمتر به این موضوع پرداخته شده است که کدام دسته از وندها می توانند کلمات هم خانواده بسازند. برخی به خطا تمام وندها را جزو وندهای هم خانواده ساز معرفی نموده اند که البته اینگونه نیست. جهت رسیدن به این مسأله باید شناختی کلی درباره وندها عرضه شود. این مسأله از آن جهت اهمیت دارد که برخی از وندها «تصریفی» هستند و کلمات جدید نمی سازند و فقط واژه را برای پذیرش نقش جدید در جمله آماده می نمایند. این دسته از وندها به هیچ وجه نمی توانند کلمات هم خانواده بسازند. برخی دیگر نیز که به وندهای اشتقاقی معروفند در دایره وندهای هم خانواده ساز قرار می گیرند. به سبب اهمیت این موضوع در آموزش زبان، در این مقاله با بررسی ساختمان کلمات، انواع وندهای هم خانواده ساز و کاربرد معنایی آن ها بیان می شود
مازندران در شاهنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
واژه «مازندران» برای نخستین بار در شاهنامه فرزانه توس، فردوسی بزرگ، دیده شد. شهر مازندران در روزگار باستان با نام هایی همچون «تپورستان» پرآوازه بود. این سرزمین به عنوان قطب اصلی مناطق جغرافیایی شاهنامه، در حوزه جغرافیای شهری از اهمیت بسیاری برخوردار است.در این پژوهش، افزون بر واژه شناسی، یافته های ناب اسطوره ای حکیم توس در مورد مرزهای این سرزمین، همچنین تاریخچه و وسعت و حدود مازندران و انطباق شگفت انگیز آن با هاماوران مورد بررسی قرار گرفته است.
از ملی گرایی فردوسی تا فراملی گرایی مولوی
حوزههای تخصصی:
"حفظ هویت ملی سنگ بنای دست یابی به هویت انسانی است، که برای تقویت خودباوری و اعتماد به نفس در مقابل بیگانگان کاملا ضروری به نظر می رسد. ولی با فرض حذف هر نوع سلطه جویی و حرکت به سوی هویتی فراملی، هویت انسانی برتری می یابد. حماسه سرایی فردوسی با ترویج آزاد منشی، نیک اندیشی، انعطاف پذیری هوشیارانه و دین باوری، زمینه تعامل اندیشه ها را در پرتو هویت فرهنگی فراهم می کند. نگرش جهانی شدن هویت با ظهور اسلامی آغاز می گردد و در قلمرو ادبیات با تاثیر پذیرفتن زبان فارسی از اندیشه های عرفانی استمرار می یابد.
مولوی در اوج قله ادبیات عرفانی احیاگر هویت انسانی است. سر تکوینی زبان و ادبیات فارسی از ملی گرایی فردوسی تا انسان گرایی یا فراملی گرایی مولوی فتح الباب دست یافتن به هویت جهانی است."
نگاهی به استفاده تمثیلی مولوی از داستان اصحاب کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان اصحاب کهف از مشهورترین داستانهای قرآن است که همه یا دست کم بخشی از آن مورد استفاده اغلب شعرا و نویسندگان قرار گرفته است. به سخن دیگر ردپای این داستان و شخصیتهای اصلی آن در اغلب متون نظم و نثر گذشته به چشم می خورد. ساختار داستان اصحاب کهف به گونه ای است که امکان نگریستن از زوایای مختلف را فراهم می سازد و به نویسنده یا شاعر اجازه می دهد تا به مقتضای نوشته یا نظم خود و بنا به مقصود و مفهومی که در پی انتقال آن است، برداشتهای گوناگونی از داستان ارائه دهد و یا برحسب ضرورت بخشی یا روشی از داستان ...
موسیقی غزل سعدی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده ضمن نگاهی گذرا به زبان غزل و مقایسه آن با زبان قصیده؛ غزل را قالب محبوب شاعران ایران در شعر غنایی و عاشقانه می داند و معتقد است که زبان آن زبانی است ظریف با موسیقی گوشنواز و دقیق که در طول قرن ها تراش خورده و جاافتاده است. زبان غزل را شاعران ساخته و پرداخته اند و آن چه آن را از نثر و انواع دیگر شعر متمایز ساخته؛ نوعی موسیقی یعنی وزن، ریتم، ضرب یا آهنگ بوده است.
دگردیسی ایندرا به رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت رستم(1) در شاهنامه و ایندرا در ریگ ودا ـ کتاب مقدس هندی ها ـ آن قدر به هم شباهت دارد که هر دو در یک پژوهش کنار هم مقایسه و تحلیل شوند. این پژوهش با طرح شباهت ها در وظایف، اعمال و شخصیت هر دو اسطوره و با ذکر شواهدی از هر دو کتاب می کوشد این نظریه را تقویت کند که رستم دگردیسی/تغییر یافته ایزد ایندرا است؛ ایندرا که زمانی مورد ستایش هر دو قوم آریایی هند و ایران بود، در سال های بعد در ایران با عبور از صافی دین زردشت- که مجالی برای چند خدایی باقی نمی گذاشت- به شکل پهلوانی درآمد. نگاهی دقیق به رفتار و ویژگی های رستم در شاهنامه همان شخصیت ایزدی او را که هنوز در هند ایندرا نامیده می شود، به ذهن می آورد. در این پژوهش به سی مورد از این شباهت ها اشاره می کنیم.
لیکو شعر شفاهی بلوچی، هایکو شعر ژاپنی: یک بررسی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، «لیکو»، شعر شفاهی و محلی بلوچی و «هایکو»، شعر کوتاه ژاپنی را ازلحاظ ساختاری و محتوایی مقایسه کرده ایم. لیکو شعر تک بیتی بلوچی با وزن هجایی است، مصرع های آن هم قافیه هستند، فی البداهه سروده می شود و موضوع آن ملموس و درمورد اتفاقات روزمره است. هایکو قطعة آغازین شعر بلندی به نام «های کای نو رِِنگا»بوده است. این قطعة آغازین که «هوکّو» نام دارد، تا اوایل قرن بیستم باعنوان هایکو شناخته نمی شد و در اوایل قرن بیستم به طور کامل از های کای نو رِنگا مستقل شد. هایکو قالب شعری کوتاهی است که از هفده هجا، به صورت پنج- هفت- پنج هجا، تشکیل شده است. هایکو نیز مانند لیکو فی البداهه سروده می شود و درمورد وقایع و پدیده های ملموس است و وزن هجایی دارد. برخی ویژگی های ساختاری و محتوایی برای مقایسة هایکو و لیکو در این مقاله، عبارت اند از: تعداد هجا، جایگاه درنگ، انتخاب واژگان، هنجارگریزی سبکی، اسامی خاص، وام واژه ها، واژگان فرهنگی، تشبیهات، هنجارگریزی معنایی، بازنمود نگرش های قومی و واقع گرایی. این بررسی نشان داد که هایکو و لیکو به جز در یک مورد، یعنی هنجارگریزی معنایی، در همة ویژگی ها مشترک هستند.
مقایسة جاودانگی در اساطیر زرتّشتی و سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترس از مرگ، چون کابوسی وحشتناک، همیشه لذت و آرامش بشر را مکدر و خواب خوش وی را پریشان کرده است و شاید بتوان از آن به عنوان کهن ترین ترس بشر یاد کرد که خود منشأ پیدایش دیدگاه های فلسفی و اسطوره ای فراوانی در طول تاریخ بشریت شده است. از جمله تلاش های مهم، اما گذرای انسان در طول تاریخ برای کاستن از تلخی این حقیقت مهلک، پردازش داستان هایی بوده است که امروزه از آن به عنوان اساطیر جاودانگی نام می بریم. در سراسر نقاط جهان کهنه و نو، شاهد چنین داستان های مقدسی هستیم که هر کدام بازگوکنندة زمینه های فرهنگی و آمال پردازندگان خود هستند. در این مقاله کوشش بر این است تا اساطیر جاودانگی ایران و بین النهرین و اقوام سامی با توجه به خویشکاری شخصیت های نامیرا، معرفی و تجزیه و تحلیل شود. از میان اساطیر ایرانی به کسانی چون پشوتن، توس، گرشاسب، ... و از شخصیت های اساطیری سامی به اوتانپیش تیم، اخنوخ، ایلیا و ... اشاره خواهد شد
پژوهش: انواع فانتزی در کتاب های داستان ترجمه سال 1382
حوزههای تخصصی: