فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱۶٬۶۳۷ مورد.
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
37 - 57
حوزههای تخصصی:
علما بأن فلسطین کانت تعیش ظروفا عسیره فی النصف الثانی من القرن العشرین فقد أبدع الروائی الفلسطینی الموهوب جبرا إبراهیم جبرا فی تألیف روایه تعالج الأوضاع الاجتماعیه والسیاسیه والثقافیه فی تلک الحقبه الزمنیه وراح یبحث عن المنجی لفلسطین من الشرّ والظلم والتراجع الفکری. وقد أظهر لنا جبرا إبراهیم جبرا جیلا جدیدا أخذ علی عاتقه القیام بالتحول والثوره علی القدیم المتخلف. ومن الجانب الفنی فقد تأثر جبرا بنظریه الأصوات المتعدده لباختین ونری فی روایته "البحث عن ولید مسعود" أنه تم تشکیلها سردیاً عبر مجموعه من الأصوات المتعدده، اشترکت فی المنظومه السردیه، وتفاوتت أهمیه هذه الأصوات بتفاوت درجه علاقتها بصوت البطل. کما تمّ توظیف تقنیه تیار الوعی متکئا علی الشریط المسجَّل الذی ترکه البطل ولید مسعود وضمّ معظم ملامح تیارالوعی. وقد تبین من خلال هذه الدراسه أن جبرا استخدم تقنیه جدیده وهی أنه جاء بأصوات الشخصیات، ولکن هذه الشخصیات کلها محاطه بصوره "ولید مسعود" وحینما تنکشف هذه الصوره وتتجلی ملامحها تسقط سائر الأصوات لیرتفع صوت واحد ووجهه نظر سائده ألا وهو صوت ولید مسعود الذی یرمز إلی الوطن الفلسطینی.
دراسه قصه "الثلاثاء الرطیب" الغنائیه ل "بیجن نجدی" بناءً على نظریه إیلین بالدشویلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
59 - 78
حوزههای تخصصی:
یشمل المجال الواسع للأدب الخیالی نقاطاً وموضوعات تشمل مجموعه واسعه من العناصر والمواضیع المختلفه نظراً لعلاقاتها البلیغه والتلاحم فیما بینها. وفی غضون ذلک، تعدّ دراسه هذه القصص بناءً على أفکار المنظرین ورؤى أصحاب النظریات فی مجال الأدب الغنائی، خطوهً صلبه فی اتجاه نقد النصوص وتحلیلها من حیث اکتشاف العناصر الداخلیه للنص. إیلین بالدشویلر تعد إحدى المنظرین الذین قدّموا علاقات وأواصر متعدده فی القصص وذلک بالتأکید على المبادئ الخمسه فی کشف القصص الغنائیه، ومن هذا المنطلق اتخذ هذا البحث فی دراسه قصه "الثلاثاء الرطیب" لبیجن نجدی منهج المنظره بالدشویلر اعتماداً على نظریاتها. تشیر نتائج البحث فی هذا المجال إلى أن قصه الثلاثاء الرطیب، بما أنها تحظى بعناصر وموضوعات مناسبه، توفّر منصه مناسبه لنقد وتحلیل المبادئ الغنائیه. وهکذا، فإن سیر عملیه شرح هذه القصه بناءً على أفکار إیلین بالدشویلر، یمکن أن تبیّن للمرء الذاتیهَ العمیقه القائمه على المفارقه التاریخیه أو الزمنیه وملاحظه التقاء النزعات العاطفیه مع الرموز والتحدّیات الفکریه للشخصیات فی الصور الحالمه الخیالیه والعقلیه. ونهایه القصه مفتوحه والمؤلف لا یخبر القارئ بمصیر البطل النهائی لیجعل القارئ حراً فی اختیار المصیر.
هویّت شخصی و جمعی و مؤلّفه های بارز آن ها در شعر محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
23 - 40
حوزههای تخصصی:
محمود درویش و قیصر امین پور هر دو از شاعرانی هستند که در آثارشان هویّت - چه اجتماعی و چه فردی - رشد، بلوغ و تبلور ویژه ای یافته است؛ تعهّد اجتماعی و معنابخشیدن به آرمان های فرمی و ساختاری یک شعر، از اجزاء جدانشدنی شعر متعهّد بوده است؛ به طوری که بسیاری از منتقدان هدف نهایی شعر را تحقّق همین تعهّد دانسته اند. وجود هویّت های فردی و جمعی در شعر، زمینه ساز بروز آرمان های شخصی و اجتماعی می شود که شاعر به وسیله آن ها همزادپنداری خود با جامعه و مخاطب خاص را به نمایش می گذارد. محمود درویش و قیصر امین پور هردو از هویّت های جمعی خود، برای حفظ ارزش های جامعه و روحیه انقلابی، نهایت استفاده را برده اند تا جایی که بسیاری از شاخصه های محتوایی آثارشان از زاویه دید این گرایش، قابل تحلیل و تطبیق است. عشق به وطن، مقاومت و مبارزه، نوستالژی جمعی، تاریخ یک ملّت و... از ارکان قابل لمس این نگاه است. درکنار این واکنش متعهّدانه، هویّت شخصی نیز توانسته خود را - نه در حدّ هویّت های جمعی - پررنگ سازد؛ امّا بستر رشد و نموّ آن هرگز نتوانسته به طورکامل، خود را به شخص و روحیه فردی محدود سازد و شاعر همیشه در مسیر میل به اجتماع و خروج از هویّت شخصی گام برداشته است.
مقایسه ی قصه ی «خیر و شر» در هفت پیکر با بازنویسی آن به گویش بختیاری از نظر روایتمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه ی قصه ی خیر و شر در هفت پیکر نظامی، با روایت بازنویسی شده ی آن در فرهنگ بختیاری از نظر روایتمندی است تا نشان داده شود با توجه به دیدگاه نیکولایوا درباره ی روایتمندی داستان های کودکان، روایت بازنویسی شده چه ویژگی هایی یافته و همچنین نوع نگرش به کودک و انتظارها از وی در فرهنگ بختیاری، چه تأثیری بر بازنویسی داشته است. براساس این، عناصر داستانی در این دو قصه مانند شروع، تعلیق، گره افکنی، پایان، شخصیت، زاویه ی دید، زمان و مکان بررسی شد. نتایج پژوهش، نشان می دهد بسیاری از عناصر داستان، تغییر داده شده است تا روایت بازنویسی شده، با فهم مخاطب کودک متناسب شود. همچنین نوع نگرش به کودکان در فرهنگ بختیاری، باعث تغییرهایی در قصه ی بازنویسی شده گردیده است. پذیرش از سوی خانواده و شیوه ی اعتماد به دیگران، ازجمله ارزش ها و هنجارهایی هستند که در فرهنگ بختیاری، کودکان باید بیاموزند و در قصه ی بازنویسی شده نیز بر آن ها تأکید شده است. نگرش منفی به خشونت، باعث شده است تا داستان پایان خوشی داشته باشد. نامناسب دانستن موضوع عشق برای کودکان، موجب شده تا این صحنه در قصه ی بازنویسی شده بسیار خلاصه روایت شود. اهمیت دادن به تجربه ی زیستی کودکان و اصل همذات پنداری، سبب شده است تا زمان و مکان داستان، به منطقه ی عشایری بختیاری تغییر داده و در سن و نقش شخصیت ها تغییرهایی ایجاد شود. با توجه به این مسئله که در فرهنگ بختیاری، کودکان باید در حل مشکلات زندگی نقش آفرین باشند، در روایت بختیاری، برخلاف نگرش جبرگرایانه در روایت نظامی، شخصیت ها نقش فعّال تری یافته اند. واژه های کلیدی: بازنویسی، روایت مندی، فرهنگ بختیاری، قصه ی خیر و شر، نظامی، نیکولایوا.
بررسی جلوه های پایداری در سروده های زنان فلسطینی و الجزایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
237 - 257
حوزههای تخصصی:
بی شک مسأله فلسطین به عنوان تراژدی جهان امروز شناخته شده است و موضوع فلسطین هم اکنون به عنوان یکی از مباحث مهم محافل بین المللی و سازمان های دولتی به شمار می آید. در کنار آن استعمار کشور الجزایر توسط فرانسوی ها و جنایت های آنان در حق الجزایری ها و انقلاب آزادی بخش ایشان، بازتاب وسیعی در ادبیات این دو ملت داشته اند. زنان نیز به عنوان بخشی از جامعه، تحت تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آن بوده، و با تمام توان خود در آن تحولات ایفای نقش کردند. لذا در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر نمونه های شعری به بررسی شعر زنان فلسطینی و الجزایری در جریان مقاومت پرداخته شده و مضامینی چون وطن دوستی، دعوت به مبارزه، سرزنش حکام و محکوم کردن پیمان نامه بالفور و مبارزه طلبی در شعر آنان بررسی شده است.
وحدت؛ گفتمانی در بستر ادبیات پایداری؛ با تأملی در شعر معاصر فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
335 - 355
حوزههای تخصصی:
دعوت به وحدت و انسجام ملی، از درونمایه های اصلی در ادب پایداری است. از همین رو، یکی از گفتمان های مورد توجه در میان شاعران بیداری اسلامی در شعر معاصر فارسی و عربی، موضوع اتحاد و دعوت همگانی به همبستگی و تشکیل صف واحد در برابر دشمنان است. این مقوله مهم سیاسی- اجتماعی که سرچشمه های اصلی آن، رهنمودهای قرآن کریم و احادیث نبوی(ص) است، در دوره معاصر و در سروده های شاعران دو زبان، بازتاب گسترده ای دارد؛ به نحوی که این شاعران، عامل اتحاد در زمینه های دینی و نیز ملی را یکی از اصلی ترین عوامل پیروزی و موفقیت مسلمانان در صحنه های سیاسی و اجتماعی خود می دانند. در این جستار با گذری بر اشعار مهم ترین سرایندگان معاصر فارسی و عربی در عرصه ادب پایداری، به بررسی و تحلیل دیدگاه آنان درباره مسأله وحدت خواهیم پرداخت. رهیافت این پژوهش گویای آن است که این شاعران، ضمن برشمردن خطرات تفرقه و دودستگی، اتحاد را در دو حوزه اسلامی و ملی آن، اساس رسیدن به اهداف و شکست توطئه ها و نقشه های دشمن می دانند.
نماد حیوانی شیر در مذهب و اساطیر ایران باستان و ادبیات منظوم فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
439 - 456
حوزههای تخصصی:
در ادبیات هر قومی شگردهای مختلفی برای جلب توجه خواننده و تأثیرگذاری بجا به کار گرفته می شود. یکی از این شیوه های ادبی کاربرد نماد و سمبل در متون نظم است تا نویسنده با زبانی نمادین و غیر مستقیم هدف مورد نظر خود را به خواننده انتقال دهد. استفاده از نماد حیوانات یکی از این موارد است که به شکل گسترده برای بیان مطلبی و توجیه هدفی و یا القای باوری خاص به کار برده می شود. در این مقاله به بررسی نماد حیوانی شیر می پردازیم. تا کنون نماد شیر در تاریخ و هنر و ادبیات مورد پژوهش واقع شده است؛ اما وجوه عرفانی و دینی این نماد کم تر مورد توجه واقع شده است. هدف مقاله حاضر بررسی این نماد از وجوه دینی و عرفانی و ادبی می باشد، تا با تکیه بر یافته های علمی بتوان خواننده را به درک درستی از نمادهای حیوانی شیر رهنمون شد.
تحلیل روانکاوانه اشعار آرمانی سیمین بهبهانی و غاده السمان بر مبنای نظریه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد روانکاوانه برای اوّلین بار توسط زیگموند فروید بنیان گذاری شد. پس از وی شماری از متفکران روانشناس و روانکاو همچون کارن هورنای، کارل گوستاو یونگ، آلفرد آدلر با دیدگاه ها ی روان شناسانه خود به مطالعه ادبیات پرداختند، بر این اساس نقد روان شناختی پدید آمد. آنها کوشیدند متن ادبی را با نگاهی روان شناسانه بررسی کنند و ضمیر ناخودآگاه و ناهوشیار شاعر یا نویسنده را بر طبق مفاهیم نظری روانشناسی کشف کنند.آرمان شهر دنیایی است که زاییده فکر اخلاق گرای شاعران، هنرمندان، نویسندگان و اندیشمندان و همچنین حاصل بروز احساسات و عواطف آنان نسبت به خود و جامعه خود است و از سوی دیگر نشانگر احساس تعهد و رسالت اجتماعی آنان می باشد. اندیشه های آرمان گرایانه که نقطه مقابل رئالیسم است، نخستین بار توسط افلاطون مطرح شد. این اندیشه ها، دفاعی در برابر سختی های روزگار، رنج ها و مرارت هایی بود که بشر متحمل شده است. در این پژوهش اشعار آرمانی سیمین بهبهانی و غاده السمان با توجّه به نظریه کارن هورنای مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که هر دو شاعر اشعار آرمانی را دست مایه مطلوبی برای بیان انزواطلبی خویش که از شیوه های دفاعی در نظریه اضطراب اساسی کارن هورنای است، قرار داده اند.
بررسی بن مایه های اساطیری در افسانه سیستانی نهنگ بور و شهزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
93 - 125
حوزههای تخصصی:
داستان نهنگ بور و شهزاده از لحاظ بن مایه ها و ریشه های اساطیری غنی است و می توان بسیاری از بازنمودهای اسطوره ای، علی الخصوص اسطوره های سکایی، یونانی، چینی و هندی را در آن مشاهده کرد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی بن مایه های اساطیری مطرح در این داستان همچون خون خوردن، اژدهاکشی، آفرودیت، بن مایه عدد سه، گذر قهرمان از آب به همراه اسب، آزار نرساندن آتش به پاکان و رسیدن به جاودانگی، بی مرگی و پیروزی مرگ بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که داستان نهنگ بور و شهزاده به عنوان یکی از داستان های عامیانه سیستانی، از لحاظ بن مایه های اساطیری از غنای بسیاری برخوردار است و این امر به نوبه خود، لزوم توجه بیشتر به فرهنگ بومی و داستان های عامیانه سرزمین سیستان را نشان می دهد.
التهجین فی الروایه الجزائریه المعاصره على ضوء نظریه هومی بابا (روایه "کیف ترضع من الذئبه دون أن تعضک" لعماره لخوص أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
31-50
حوزههای تخصصی:
یتعرّض المهاجرون لتغیّرات جذریه فی کیفیه التعامل مع البیئه الجدیده أثناء الهجره وإن هاجس الحفاظ علی الثقافه الوطنیه من جهه والتواصل البناء مع البیئه الجدیده من جهه أخری یعتبران من تعقیدات تعامل مجتمع المهاجرین مع السکان الأصلیین. بما أنّ الروایه والقصه من أکثر الأدوات خلودا لتصویر التحدیات التی یواجهها المهاجرون عند اعتناقهم الهویه المزدوجه، تناول العدید من الکتّاب العرب فی أعمالهم الأدبیه موضوع المهاجرین فی أوروبا، منهم الروائی الجزائری المعاصر عماره لخوص فی روایه "کیف ترضع من الذئبه دون أن تعضک" التی تدور أحداثها حول المهاجرین من دول العالم الثالث الذین هاجروا إلی إیطالیا.یرسم الروائی أزمات هویه المهاجرین والتناقضات الثقافیه والاجتماعیه والدینیه التی تعرّضوا لها فی البلد المستضیف. یحاول المقال الحاضر إلى تحلیل موضوع الهجنه فی شخصیه المهاجرین علی ضوء آراء هومی بابا الناقد الأمیرکی ذو أصل هندی مستعینا بالمنهج الوصفی التحلیلی، ومن أبرز النتائج التی توصلنا إلیها هی أن لخوص یجسّد الهویه المهجنه للمهاجرین فی شؤون کالدین والطعام واللغه والاسم والعادات والتقالید وأنّ معظم المهاجرین الجدد ماعدا بطل الروایه؛ أمدیو غیر قادرین علی خلق الخطاب والتبادل الثقافی مع السکان الأصلیین، وقد یؤدی عجزهم علی التعامل مع فضاء الهجره إلی عدم تمکنهم من قبول الهویه الجدیده.
بررسی چگونگی رویکرد به شهر در شعر نوجوان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش کوشش شده، تا با رهیافتی آماری و توصیفی-تحلیلی، چگونگی رویکرد به «شهر» در شعر نوجوان، بررسی شود. برای این منظور 15 تن از شاعران کودک و نوجوان گزینش شدند، سپس از میان آن دسته از مجموعه هایی که برای گروه های سنی «ج تا ه» سروده شده بودند، یک تا پنج مجموعه ی شعری برگزیده، انتخاب شد، تا با درنظرگرفتن سیر تاریخی اشعار، تناسب این مضمون برای نوجوانان و تحول آن تا سال1390 بررسی شود. نتایج نشان داد که شهرستیزی و طبیعت ستایی، نارضایتی از مهاجرت به شهر، فقر شهری و بمباران شهرها در جنگ تحمیلی، رایج ترین مضامین در پیوند با رویکرد به شهر در شعر نوجوان هستند که اغلب، شایستگی های لازم برای پذیرفته شدن از سوی مخاطب را ندارند؛ همچنین، در رویکرد به عناصر زندگی شهری معاصر، مانند نام شهرها و فناوری های جدید، فقط در شعر معدودی از شاعران تحول و نواندیشی صورت گرفته و در سایر آثار، در سطوح زبانی باقی مانده است.
همسنجی ترجمه رسانه های عربی از اصطلاحات نوین سیاسی- اجتماعی کشور ( با تکیه بر الگوی ایویر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر اشخاص صاحب نام و مطرح کشور در مصاحبه ها و سخنرانی های خود اصطلاحات و تعابیری به کار گرفته اند که به علت بار معنایی نسبتاً بالا، ضمن اینکه با استقبال فراوان فارسی زبانان به همراه بوده و رواج چشمگیری در جامعه ایرانی یافته است. در رسانه های عرب زبان داخلی و خارجی نیز بازتاب یافته و با تعریب خبر، گاه چندین معادل عربی برای یک اصطلاح خاص ارائه شده است که شناسایی، نقد و بررسی آن ها از اهمیت خاصی برخوردار است. در پرتو اهمیت مسأله، پژوهش پیش روی می کوشد ضمن شناسایی و استخراج جدیدترین و مهم ترین تعابیر و اصطلاحات رایج در ادبیات سیاسی و اجتماعی کشور، عملکرد آن رسانه ها در ترجمه اصطلاحات یادشده را بر پایه الگوی ایویر به عنوان یکی از الگوهای مطرح در حوزه ترجمه به روش استقرایی- تحلیلی مورد ارزیابی و سنجش قرار دهد. جامعه آماری مورد مطالعه داخلی این تحقیق عبارتند از: خبرگزاری های العالم، الکوثر، ایسنا، ایرنا و سایت خامنه ای. خبرگزاری های خارجی مورد مطالعه نیز شامل العرب، الجزیره، الیوم السابع، الحیاه، الغد، الشرق الأوسط، الوطن، الأهرام، الدستور، الرایه، الإتحاد و المعارف می شوند. از مهم ترین دستاورد این تحقیق آن است که خبرگزاری های عرب زبان داخلی از کم ترین «وام گیری» و بیشترین «حذف» و در مقابل، خبرگزاری های عرب زبان خارجی از کمترین «حذف» و بیشترین «جایگزینی» نسبت به یکدیگر در ترجمه تعابیر و اصطلاحات مورد بحث استفاده کرده اند.
بررسی تطبیقی آموزه های چهار میثاق میگوئل روئیز و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استقبال از آثار مروجان طریقت تولتک، در ایران نیز همچون سراسر جهان شایان توجه بوده است. از آن میان «چهارمیثاق» اثر «دُن میگوئل روئیز» بیش از دیگر آثار ترجمه و چاپ شده است. چرایی گرایش خارج از حد انتظار به چنین آثاری آن هم در کساد بازار کتاب ایران، مسئله ای شایسته تحقیق است. اگر پیروی از موج جهانی بازگشت به معنویت و گرایش به عرفان های مدرن (در جستجوی آرامش روانی) را از مهم ترین دلایل این امر بدانیم، این پرسش مطرح می شود که آیا مضامین کتاب چهار میثاق، در آثار عرفای مسلمان معادلی نداشته است؟ اگر پاسخ مثبت است چرا خوانندگان ایرانی این آموزه ها را از سرچشمه های دیگر طالب هستند؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها، به روش تطبیقی- تحلیلی، مضامین کتاب «چهارمیثاق» با مثنوی معنوی مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تقریباً همه آموزه های این کتاب، به روشنی در مثنوی بیان شده است. به نظر می رسد علاوه بر همراهی بخشی از جامعه با موج جهانی گرایش به معنویت مدرن و بی خبری عامه مردم از سرمایه های بومی؛ تلقی خاص عامه مردم از عرفان و تصوف؛ گرایش به بیان ساده و مینی مالیستی و از همه مهم تر، تفاوت زبان و نحوه بیان مضامین در دو اثر، مهم ترین دلایل کم توجهی به مثنوی و گرایش به آثاری همچون چهار میثاق است. دقت در طیف خاص مخاطبان این آثار، ضرورت توجه به سرمایه های خودی را بیشتر نشان می دهد.
بررسی تطبیقی غزل واسوخت فارسی و غزلواره ضدپترارکی انگلیسی (Anti-Petrarchan Sonnet) و زمینه های اجتماعی، فرهنگی، و تاریخی آنها: مطالعه غزل هایی از وحشی بافقی و ویلیام شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
119-148
حوزههای تخصصی:
غزل فارسی و غزلواره انگلیسی (Sonnet) در طول حیات پُرفرازو نشیب خود تصویرهای مختلفی از معشوق را به نمایش گذاشته اند. طی این دوران، شرح و توصیف معشوق در غزل واسوخت فارسی و نیز غزلواره ضدپترارکیِ انگلیسی (Anti-Petrarchan Sonnet) دستخوش تغییر شدند به گونه ای که معشوق دیگر موجودی اثیری و بی نقص به حساب نمی آمد و عاشق از نکوهش و تحقیر معشوق ابایی نداشت. پژوهش حاضر با بهره از شیوه ای توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب تطبیقیِ آمریکایی و نیز بر اساس نظریه بوطیقای تاریخی وسلوفسکی مبنی بر اشتراکات ادبیات جهان فارغ از تاثیروتاثّر مستقیم و تکامل تاریخی-فرهنگیِ ادبیات ها، درصدد مقایسه و موازنه غزل واسوخت فارسی با غزل ضدپترارکیِ انگلیسی می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این دو شیوه غزل سرایی از نظر محتوایی کاملا شبیه به هم هستند امّا آبشخور و علل اصلی ظهور آنها فراخور محیط اجتماعی-فرهنگیِ با یکدیگر فرق می کنند؛ شعر واسوخت فارسی ماحصل یکپارچگیِ سیاسی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی در عهد صفویان و متاثّر از فرهنگ هندی و با تکیه بر عینیّت گرایی و نزدیکی به توده مردم شکل گرفت، درحالی که غزلواره ضدپترارکیِ انگلیسی متاثّر از ذائقه متنوع آن سرزمین و تقریبا همزمان با غزلواره پترارکی و در همان بستر ظهور کرد. برای تبیین بهتر موضوع نیز غزل هایی از وحشی بافقی (939-991 ق) و ویلیام شکسپیر (1564-1616 م) مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند.
پذیرش ادبی کریستین بوبن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های جدیدی که در چند دهه ی اخیر توانسته در مطالعات تطبیقی مسیر تازه ای را برای تطبیقگران باز کند نظریه ی پذیرش است. این تئوری که توسط هانس روبر یاوس مطرح شده است، نقش فراموش شده ی خوانندگان را به آن ها بازمی گرداند و به آن تاکید می ورزد. با توجه به این که بر اساس این نظریه پذیرش یک نویسنده در کشوری بیگانه بررسی می شود، در این تحقیق به بررسی اقبال ادبی کریستین بوبن، نویسنده ی معاصر فرانسوی، در ایران می پردازیم. با توجه به حجم آثار ترجمه شده از این نویسنده در ایران به نظر می رسد وی از اقبال ادبی خوبی در کشورمان برخوردار است. در این نوشتار ضمن ارائه و تجزیه و تحلیل آثار ترجمه شده با استفاده از مفهوم افق انتظار، درصدد یافتن دلایل استقبال خوانندگان ایرانی از بوبن هستیم. مهم در این جستار بررسی ذائقه ی ادبی خوانندکان ایرانی و میزان سازگاری آثار بوبن با انتظارات آن ها است.
بررسی تطبیقی طرح واره ای استعاره های عناصر اربعه در شعر متنبّی و انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسانی مانند جورج لیکاف و مارک جانسون، استعاره را پدیده ای فقط زبانی نمی دانند، بلکه برای آن ماهیتی ادراکی و مفهومی قائل اند. در دیوان انوری، برخی مضمون های مشابه با شعر متنبّی یافت می شود؛ یکی از این مضمون ها حضور و تأثیرپذیری از عناصر طبیعت، به ویژه عناصر اربعه است. جستار حاضر با رویکردی توصیفی - تحلیلی مبنای طرح واره ای استعاره های عناصر اربعه در شعر انوری و متنبّی را به طور تطبیقی بررسی کرده است. استعاره مفهومی، به واکاوی علّت ادّعای همانندی می پردازد. این امر کمک می کند تا خواننده با دیدی واضح تر و ادبی تر به مفهوم شعر بنگرد و آن را لمس کند. نتیجه حاصل از این پژوهش، دست یابی به بازتاب عناصر اربعه به ویژه در شعر انوری با بسامد 60 بار و در شعر متنبّی با بسامد 33 بار تکرار شده است. نگاشت های مرکزی مشترکی همانند «بخشایش، تحرّک و جابه جایی (طرح واره جابه جایی)، تکاپو، تحرّک و نابودگری» در شعر این دو شاعر در مفهوم عناصر اربعه به کار رفته است و تناقضاتی در نگاشت های همانند «قناعت، گمراهی، عشق، حرص، صبر، خشم، حیات و هجران» به کار رفته است که بازتاب و بسامد آن در شعر انوری بیشتر است و نشان دهنده برون گرایی این شاعر و نگاه مثبت وی به طبیعت و عناصر چهارگانه است.
حافظ و انسان امروز
منبع:
سالنامه حافظ پژوهی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ دفتر ۲۴
17-54
حوزههای تخصصی:
حافظ، چونان حکیم فردوسی، بر آن است که «آز (حرص و طمع)» منشا رذایل (صفات بد) است و موجب تنگ نظری ها و انحصارطلبی ها و درنتیجه سبب فجایعی جبران ناپذیر می شود. درمان بیماری آز، عشق است و عشق، سرچشمه ی فضایل (صفات نیک) است. با گرویدن به مذهب عشق، می توان به فضایلی دست یافت که ازجمله ی آن ها باورداشتن به تکثر دینی، اصالت صلح و آشتی و حق آزادی و آزادگی برای همه ی مردم است. حافظ این معانی بلند جاودانی را با هنری ترین زبان و بیان گزارش کرده و از این طریق، نه تنها بر علاقمندان خود، که بر تمام جست وجوگران حقیقت در تمام اعصار تاثیر نهاده است.
بررسی زبان ایدئولوژیک در شعر سعاد الصباح و سیمین بهبهانی با رویکرد جامعه شناسی زبان
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در این جستار با مطالعات کیفی و در پیش گرفتن روش کاربرد شناسی زبان بر آنند تا زبان ایدئولوژیک را در سروده های سعاد الصباح شاعر کویتی و سیمین بهبهانی، شاعر ایرانی، مشخص کنند. دستاورد تحقیق بیانگر این است که در انتخاب ساختارها و الگوهای زبانی، سعاد و سیمین پیرو الگوهای خاص گونه زبانی جنس خود هستند. بسامد استفاده زنان به این دلیل که از دسترسی به قدرت در جامعه و از پایگاه اجتماعی شایسته خویش، محروم بوده اند از جمله های تأکیدی در سروده هایشان زیاد است تا شاید سخنانشان مورد توجه قرار گیرد. این دو شاعر با استفاده از ضمیر متکلم، قصد برهم زدن موازنه قدرت و اثبات حضور فعّالتر زنان را عرصه های فرهنگی و اجتماعی دارند. سعاد الصباح، «دجاجه» را استعاره از زن معاصر عربی آورده است تا بیان کند که زن معاصر، آزادی خود را از دست داده و وطن برای او به زندان تبدیل شده است. سیمین بهبهانی نیز با به کارگیری استعاره «کولی» برای زن معاصر ایرانی، بیان می کند که از سرسپردگی، ضعف، ظلم پذیری، خانه نشینی و تسلیم بیزار، و خواستار حقوق انسانی، آزادی، عشقی پاک و دو سویه است.
فلسفه الوجود من منظور شعر سهراب سبهری؛ أسطوره النور والظلام (مقاربه فلسفیه لماهیّه الشعر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
105-135
حوزههای تخصصی:
إن سرّ الخلق ونشأه الکون قاد الإنسان إلى عالم الأساطیر للعثور على الإجابه المطلوبه. یقسم الباحثون، أساطیر الخلق إلى فئتین عامتین. أساطیر "علم الکونیات" أو "الکونیه" التی تصف بشکل رمزی خلق العالم وأساطیر "الأصل" التی ترکز على أصل ونشأه وظهور النباتات والحیوانات والبشر وما إلى ذلک ... ومن أکثر الأساطیر الکونیه شهرهً عالمیاً هی أسطوره "النور" و"الظلام" والتی لها صله خاصه بالأدب الصوفی والعرفانی. یعتبر سهراب سبهری شاعرا عرفانیا یحضر وقائع وأحداث الخلق فی شعره. ففی الشهود العرفانی للفئه الأولى، یلتفت الشاعر إلى کل من "الأسطوره الکونیه" و"أسطوره الأصل" معاً، ولکن فی الفئه الأخرى نواجه "أسطوره الأصل" فقط. یقوم هذا البحث بدراسه "هشت کتاب" (ثمانیه کتب) لسهراب سپهری، معتمداً المنهج الوصفی التحلیلی. کما تناول البحث الشهود العرفانی لسبهری من منظور النقد الأسطوری القائم على أسطوره النور والظلام، لیتمکّن من الإجابه على بعض الأسئله التی یطرحها الباحثون فی مجال الوجود والکون والخلق.
بررسی تطبیقی مهم ترین مؤلفه های رمانتیسم در شعر شاملو و تاگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
311 - 341
حوزههای تخصصی:
تاگور از برجسته ترین شخصیت های ادبی هندی و جهانی به شمار می رود که شهرت اصلی او در شاعری است. شاملو نیز شاعر، نویسنده و مترجم ایرانی است که نماینده اصلی شعر سپید در زبان فارسی به شمار می رود. آثار و اشعار تاگور و شاملو از ابعاد گوناگون ادبی، به ویژه مؤلفه ها و ویژگی های مکتب رمانتیسم قابل تحلیل و بررسی است. هرچند به لحاظ جهان بینی، شرایط مکانی زمانی و زبانی متفاوتند، از نظر بعضی گرایش های فکری، ادبی و مضامین غنایی وجوه تشابهی دارند. شاملو و تاگور بیشتر از مکتب رمانتیسم متأثر شده اند. در این جستار به شیوه توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به بررسی تطبیقی مهم ترین مولفه های مکتب رمانتیسم، همچون: طبیعت، تخیل، فردیت، آزادی، سفر، نوستالوژی و عشق در شعر آنان پرداخته شده است. به طورکلی بسامد به کارگیری سه مولفه طبیعت، رفتار انسانی و طبیعت و فردیت در اشعارشان همسان است. هردو عاشق طبیعت بودند و از عناصر طبیعت برای خلق تصویرهای تخیلی بهره برده اند؛ البته شاملو از عنصر خیال بیشتر از تاگور بهره گرفته است. هر دو به عشق معتقد بودند و به جز جنبه های جسمانی معشوق به روح و پاکی او نیز نظر داشتند؛ تاگور بیشتر به عشق عرفانی پرداخته است. دغدغه هر دو آزادی انسانی بود و می کوشیدند، اصلاحاتی را در جامعه ایجاد کنند.هردو زندگی و مرگ را چون سفر دانسته اند.