ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۱۶٬۶۳۷ مورد.
۲۱۲۱.

بررسی تطبیقی آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ‌آداب و رسوم اجتماعی دوره صفوی صائب کلیم کاشانی محتشم کاشانی نظیری نیشابوری وحشی بافقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۳ تعداد دانلود : ۶۲۴
  با توجه به این که در تحلیل اشعار شعرای دوره صفوی، نوعی جامعه شناسی مولد و زادگاه، مثل هر دوره دیگری محسوس است و با عنایت به این که شناخت و تحلیل آثار ادبی و نیز شناخت زندگی آفرینندگان این آثار، بدون بررسی اجتماع و فرهنگی که در آن بالیده اند میسر نیست؛ پژوهش حاضر، با هدف بررسی مستند اوضاع اجتماعی این عهد و آشنایی با زندگی عمومی مردم آن روزگار، به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی انواع آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی (اشعار وحشی بافقی، محتشم کاشانی، نظیری نیشابوری، کلیم کاشانی و صائب) می پردازد و نشان می دهد که اشاره به انواع مختلف آداب و رسوم برگزاری اعیاد، ازدواج، سوگواری، باده نوشی و سایر آداب و رسوم از قبیل انعام دادن، بستن طفل بر گهواره، بستن نامه بر بال کبوتر، پری در شیشه کردن و تعویذ بر بازو بستن، بیشترین فراوانی و بسامد را در دیوان صائب دارد. در اشعار وحشی بافقی نیز کمترین اشارات به آداب و رسوم اجتماعی دیده می شود.
۲۱۲۲.

نگاهی به درونمایه های اجتماعی در رمان های الطیب صالح سودانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عروسی زین موسم هجرت به شمال مریود سودان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۶۴
هرچند اکثر شخصیت ها در رمان های الطیب صالح رمان نویس سودانی برگرفته از جامعه سنتی و عربی- آفریقایی سودان است؛ کشوری که طعم بسیار تلخ استعمار انگلستان را چشیده و با گذر از این دوران شوم، مرحله پسا استعماری و پیامدهای آن را تجربه کرده و می کند، اما نوع نگرش الطیب صالح جدای از آفریقایی و عرب بودنش، نگرشی بشر دوستانه توأم با حس نوع دوستی فارغ از وابستگی به جریان ها و گرایش های سیاسی، اجتماعی، رنگ، نژاد، جنس، و دین است. در این میان، تأثیرپذیری شاعران و نویسندگان ایرانی نیز از شرایط اجتماعی و سیاسی امری است که مورد تأیید اکثر صاحبنظران است. فرخی یزدی نیز از شرایط اجتماعی و سیاسی متأثر است. هدف از این پژوهش معرفی الطیب صالح و رمان های او به جامعه دانشگاهی و ادبی ایران و بررسی تبیین دیدگاه الطیب صالح نسبت به پدیده های اجتماعی در رمان هایش. روش مورد استفاده در این مقاله، کتابخانه یا اسنادی است که با ابزار فیش برداری مبادرت به جمع آوری داده ها و اطلاعات پرداخته شده است.
۲۱۲۳.

دراسه مقارنه للتصدیر البدئی فی الروایات العربیه والفارسیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الأدب المقارن عتبات النص التصدیر الروایه العربیه الروایه الفارسیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۳۵۰
یسعی النقد الجدید بالبحث عن العتبات النصّیه لما له من أهمیّه فی قراءه النص والکشف عن دلالاته والتصدیر بوصفه عتبه ذا أهمیّه ذات وظیفه جمالیه و دلالیه، استُثمِر فی کثیر من الأعمال الروائیه؛ فهذه الدراسه تتناول مدی استخدام هذه العتبه فی الروایات الفارسیه والعربیه ویهدف إلی دراسه مقارنه للتصدیر بین الأدبین روایهً، للوقوف علی طبیعه استثمار عتبه التصدیر وللإطّلاع علی کمیّه توظیف التصدیر وأنواعه ونوع مصادره وتعدّد التصدیر وعلاقه التصدیر مع العنوان. الدراسه هذه تعمل بالرصد والوصف والتحلیل والمقارنه من خلال استخدام المنهج الوصفی والتحلیلی وبواسطه استخدام برنامج SPSS، یتمّ عرض السکّان الإحصائیه. الروائیون العرب أکثر حرصا لاستخدام التصدیر فی مستهلّ روایاتهم فتعدّدت مصادر تصدیراتهم من الدینی والأوروبی والشرقی والکتاب المقدّس والشعر والنثر والمثل و... فی حین اختیار التصدیر واستخدامه فی الروایه الفارسیه عفویه ولیس فیها تعمّد وتکلّف. تعدّدت التصدیرات فی الروایه العربیه وتنوّعت وصارت أسلوبَ خاصٍّ للکاتب الروائی. غاده السمّان وواسینی الأعرج وإبراهیم الکونی أکثر مستخدما للتصدیر فی الروایه العربیه وفی الروایات الفارسیه، محمد أیوبی ونادر إبراهیمی أکثر استخداما له. إنّ نصیب التصدیر الغربی من مجموعه التصدیرات العربیه أکثر من سائر التصدیرات ویمتلک 60% منها.فی حین التصدیر الغربی فی الروایه الفارسیه یمتلک أقلّ نصیب (5/17%) وفی الروایه الفارسیه التصدیر الشرقی أکثر، یلیه فی المرتبه الثانیه، التصدیر الذاتی. والمصادر الفارسیه المستفاده، فی الأغلب هی أشعار حافظ ومولوی. برتولد بریخت ومیکل أنجلوو، إریک فروم، باسکال، لئون تولستوی أکثر حضورا فی التصدیرات الروائیه العربیه. إنّ الروائی العربی تأثّر من الغربیین واستخدم التصدیر کفنّ وزخرفه والروائی الفارسی استخدمه للمعنی ویأتی بالأقوال الشهیره لدی المخاطب.  
۲۱۲۴.

نقد انگاره بی بهرگی فرشته از عشق در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق امانت الهی دُردی دَرد حافظ عطار نیشابوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۶ تعداد دانلود : ۹۱۳
معنای انگاره فرشته در اندیشه حافظ، در تطبیق اثر با سایر متون صوفیه، دستخوش تحولی جدی شده است. غالب حافظ پژوهان بر این باورند که حافظ عشق را همان بار امانت الهی تلقی می کند که منحصراً به انسان سپرده شده است و در مقابل، فرشتگان را از عشق بی نصیب می داند. با وجود این، مقایسه نشانگان موجود در شعر حافظ، با صورت بندی های مفهومی موجود در تألیفات سایر صوفیه، صحت این گزاره را مورد تردید قرار می دهد. ادعای حافظ مبنی بر بی بهرگی فرشتگان از عشق، از آنجا که با رویکرد کلی عرفای اسلامی یعنی سیطره عام عشق در جهان خلقت تضاد دارد، شایسته بازنگری است. به نظر می رسد که حافظ در این میانه بیش از همه از عطار نیشابوری تأثیر پذیرفته و با وجود اعتقاد به سیطره عام عشق در جهان خلقت، نقطه کمال عشق را که همان دَرد عشق است، مخصوص انسان می داند. این در حالی است که حافظ پژوهان عمدتاً این دیدگاه حافظ را به گونه دیگری تفسیر کرده اند. در خلال این تفاسیر، بسیاری از مفاهیم و مضامین شعر حافظ از دسترس فهم مخاطب خارج خواهد شد. این مقاله با تبیین یکی از استعاره های بنیادین موجود در متون تصوف، یعنی «دُردی دَرد»، و مقایسه گزاره های مرتبط با آن در شعر حافظ و سایر تألیفات اهل تصوف به بازخوانی انگاره فرشته و بهره آنان از عشق در متن اندیشه حافظ می پردازد.
۲۱۲۵.

شهر بی نشان در اندیشه عبدالوهاب البیاتی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرمانشهر پلیدشهر انسان آرمانی آزادی اسطوره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۸۹
شهر آرمانی نمایانگر حقیقتی است دست نیافتنی که از گذشته های دور همواره در اندیشه انسان وجود داشته و پناهگاه او برای گذر از ناملایمات روزگار و تلخی های هستی بوده است. این نامرادی ها سبب شده که شاعران معاصر بکوشند در آثار خود دنیایی آرمانی و شایسته زیستن انسان بیافرینند. در این آرمانشهرها کمال مطلوب، دستیابی به نظام و سامانی عقلانی و انسانی است که شر و فساد و سایر خوی های تباه کننده بدان راه نداشته باشند. پژوهش حاضر، به آفرینش آرمانشهر و متضاد آن پلیدشهر، در اندیشه دو شاعر معاصر ایرانی و عراقی، مهدی اخوان ثالث و عبدالوهاب البیاتی ، می پردازد. محیط یکسان زندگی دو شاعر، برداشت و واکنشی یکسان را از رویدادهای هستی برای دو شاعر در پی داشته است. اخوان و بیاتی هر دو نگاهی یکسان به پدیده آرمانشهر داشته اند و در مقابلش پلیدشهر را نیز تصویر کرده اند، اما در پرداختن به این موضوعات تفاوت هایی نیز باهم دارند که این پژوهش به شرح این تفاوت ها می پردازد.
۲۱۲۶.

رویکرد تطبیقی زبان شناسی در مطالعات ترجمه نیمه دوم قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه تعادل زبان شناسی ساختاری معنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۵۹
زبان شناسی تطبیقی یا زبان شناسی هم سنجشی یکی از شاخه های عمده در زبان شناسی تاریخی است که به هم سنجی زبان ها به منظور اکتشاف و استخراج نزدیکی ها و خویشاوندی های آن ها در طول تاریخ می پردازد. در قرن بیستم تئوری های ترجمه از تأثیرات فرهنگ مدرن و نیز زبان شناسی بی نصیب نمانده است. از این رو این مقاله به بررسی نظام مند تئوری های ترجمه و تأثیر زبان شناسی بر ترجمه به ویژه در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست می پردازد. چراکه در این برهه زمانی، نظریات ترجمه تأثیرات زیادی از زبان شناسی و نظریه پردازان آن گرفته است. مفاهیم کلیدی در این مقاله، معنا، تعادل، و تبدیل در ترجمه و برتری زبان شناسی ساختاری و زایشی و نیز تأکید بر برخی زبان شناسان برجسته می باشد. همچنین این مقاله نشان می دهد که چطور رویکرد ترجمه با تلاش افرادی مانند نایدا ، که نظریه اش را از مدل گشتاری- زایشی چامسکی گرفته بود، به سمت علمی شدن پیش می رود. در پایان نیز خاطرنشان می سازد که چگونه زبان شناسی با تئوری های ترجمه ادغام و مطالعات ترجمه در دنیای مدرن مطرح شده است. 
۲۱۲۷.

بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی در کنایه های فارسی و مصری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی استعاره های مفهومی حوزه های مفهومی کنایه های فارسی و مصری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۴ تعداد دانلود : ۵۴۸
استعاره های مفهومی از جمله نطریات مورد بحث در حوزه زبان شناسی شناختی است که نحوه ادارک و شناخت مفاهیم مختلف در ذهن را مورد بررسی قرار می دهد. از آنجا که درک این مفاهیم با روابط تجربی انسان ارتباط مستقیمی دارد، استعاره های مفهومی را باید در رفتارهای روزانه او، از قبیل گفتار بررسی نمود؛ که البته می تواند در شناخت عقاید، فرهنگ و زبان ملت های مختلف نیز کارساز باشد. از این رو، بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی در زبان اقوام و ملل مختلف، آن هم بر اساس گونه های زبانی آنها نظیر امثال و کنایات ضروری به نظر می رسد. کنایه، بعنوان نماینده گفتاری ملت ها می تواند نمونه خوبی جهت مقایسه و تطبیق زبان دو یا چند ملت از لحاظ شناختی باشد. در پژوهش حاضر، با بهره گیری از شیوه تحلیلی- نموداری؛ درصدد بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی براساس حوزه مبدأ آنها هستیم و پس از آن با تحلیل آنها در سه بخش 1. مطابقت واژگانی و مفهومی کامل، 2. مطابقت نسبی واژگانی و مفهومی کامل و3. عدم مطابقت واژگانی همراه با مطابقت مفهومی کامل؛ به کشف ارتباط تطابق واژگان دو زبان در تعیین حوزه های مفهومی می پردازیم. شایان ذکر است که جامعه آماری در این پژوهش ششصد و شصت و پنج کنایه مصری است که به صورت تصادفی گزینش شده است و در پایان هر بخش نتایج تحلیل ها و بررسی های انجام شده، به صورت جدول و نمودار ترسیم می شوند. به نظر می رسد که بیشترین حوزه مفهومی مبدأ در دو زبان به ترتیب شامل حوزه «بدن» و «اشیاء» باشد.
۲۱۲۸.

بررسی لحن روایت در داستان اعرابی درویش و ماجرای زن با او؛ بر پایه نظریّه کانون روایت ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مولوی مثنوی اعرابی ژنت کانون روایت لحن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۷ تعداد دانلود : ۵۵۲
روایت شناسی در دهه های اخیر با ارائه نظریّه های گوناگون بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته و دست کم در ادبیّات داستانی از جهات بسیاری راه گشا بوده است. در این رابطه، یکی از نظریّه پردازان برجسته، ژرار ژنت نام دارد که با تکیه بر مقوله لحن، تحوّل مهمّی در روایت شناسی پدید آورده است. کاربست مبانی آراء ژنت در داستان های فارسی، بخش های نوینی از هنرنمایی نویسندگان را آشکار می کند. در حوزه ادبیّات داستانی کلاسیک فارسی، مولوی چهره ای ممتاز است. او در مثنوی بسیاری از موضوعات اخلاقی، عرفانی و دینی را در قالب داستان تشریح کرده است. در مقاله پیش رو، با روش توصیفی- تحلیلی، تکنیک های روایی به کاررفته در حکایت اعرابی درویش و ماجرای زن با او و لحن آن با رویکرد به آراء ژنت، کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زمان غالب روایت، هم زمانی و کانون مکان روایت پربسامد، من- قهرمان بوده است. دیگر آن که، تک گویی درونی تنها مؤلّفه ای بوده که در داستان دیده نشده است. این امر، بیانگر برون گرایی شخصیّت ها و کنشگری آن ها در دنیای واقعی است.
۲۱۲۹.

بررسی جایگاه و نقش عصا در اساطیر و ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصا چوبدستی اساطیر ادیان نماد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۲ تعداد دانلود : ۵۸۸
عصا از عناصر مهم اساطیری و فرهنگی است که علاوه بر کارکردهای طبیعی و اولیه، در اسطوره ها و ادیان مختلف حضور گسترده ای داشته است. روزگاری ابزاری ساده برای انجام کارهای روزمره بود؛ اما به مرور زمان، کارکردهای اساسی و بنیادینی در زندگی مردم یافته است و در دوره های بعد، متناسب با رشد عقلی بشر، به شکلی نمادین ظهور پیدا کرده است. نقش های نمادین عصا در ادوار مختلف اساطیری و دینی تغییر شکل داده، گاه بر اثر این دگرگونی ها، ارتباط و پیوند ظاهری خود را با فلسفه وجودی خویش قطع کرده، به شکل و شیوه ای متفاوت جلوه گر شده است. از طرف دیگر، همگام با پیشرفت های مادی بشر، بخشی از کارکردهای عصا به ابزارهای به نسبت پیشرفته تری مانند نیزه، کمان، شمشیر و سلاح های نوین واگذار شده است. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی حضور عصا و اشکال گوناگون آن در دوران اساطیری و حماسی، در پیوند با خدایان، پادشاهان و پهلوانان، همراه با بازتاب آن در ادیان بررسی و نقش های مختلف نمادین عصا و علل تغییرات تدریجی آن تبیین شده است.
۲۱۳۰.

بررسی تطبیقی «کارگفت های» بکار رفته در لالایی های دو فرهنگ کلامی فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لالایی های فارسی لالایی های انگلیسی فرهنگ کلامی کارگفت ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۶ تعداد دانلود : ۵۹۳
مطالعه حاضر با هدف کلی مقایسه انواع کارگفت های گفتاری در دو فرهنگ کلامی فارسی و انگلیسی انجام گرفته است. نتایج حاصل از مقایسه داده ها نشان داد که انواع کارگفت در لالایی های هر دو زبان مشاهده شد که به نسبت فراوانی به ترتیب شامل کارگفت های ترغیبی (مستقیم و غیرمستقیم) و عاطفی، اظهاری، تعهدی و اعلامی می باشد. هر دو زبان کنش های عاطفی در لالایی ها را بصورت های مختلفی چون تعریف، آرزو، دعا، ترس و تهدید بیان می کنند، با این تفاوت که در فارسی تشبیه کودک به انواع گل ها بسیار معمول است. به همین صورت، عنصر ترس و تهدید نیز از گستره و تنوع بیشتری در لالایی های فارسی برخوردار بوده، ترس و نگرانی از تجدید فراش همسر نیز مشخصه زن ایرانی در گذشته است. بعلاوه، در لالایی های انگلیسی عنصر خستگی مادر مشاهده نگردید. بیان دلبستگی های اعتقادی و دلواپسی های اجتماعی در قالب کارگفت های اظهاری نیز از مشخصه های مشابه لالایی ها در دو فرهنگ کلامی بود است. تعهد به انجام عمل و قول و قرارهایی در قبال فرزند و اعلام شرایطی که کودک ناچار به پذیرش آن باشد به ترتیب کارگفت تعهدی و اعلامی نیز در هر دو زبان با گستره بیشتر در فارسی مشاهده گردید.
۲۱۳۱.

القلب والروح فی قصائد شمس الغزلیة مع عنایة خاصة بصنعة التشخیص؛ دراسة موازنة(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: القلب الروح التشخیص مولوی قصائد شمس الغزلیة

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۹۱۳
تعد فکرتا القلب والروح من أکثر الأفکار والمفاهیم تکراراً فی قصائد شمس الغزلیة من بین جمیع المفاهیم المجردة الواردة فی تلک القصائد حیث تحولتا إلی أهم تلک المفاهیم وأقواها. ومن جانب آخر فإن مولانا جلال الدین الرومی قد قام بتشخیص هذین العنصرین المجردین مرات عدیدة حیث تحاول هذه الصور إظهار هاتین الفکرتین والمیزات التی یتصف بها هذان العنصران فی أفکار مولوی وفی طریقته. تحاول هذه العجالة دراسة وتصنیف التشخیص لمفهومی القلب والروح محاولة معرفة الشحنة المعنویة لکل منهما والخروج منها بموازنة بینهما. یعتمد البحث المنهجین الوصفی والتحلیلی حیث یتم تصنیف وجوه الاختلاف عبر استخراج الشواهد والأمثلة وتصنیف مفاهیمها لتنتهی فی نهایة المطاف إلی مقارنة المعانی بینها فی نسیج کلام مولوی للخروج منها بنتائج للبحث. بالنظر إلی الصور التشخیصیة یمکن القول بأن هناک بوناً شاسعاً بین مفهومی القلب والروح المجردین من حیث المعنی ونطاق الاستخدام فالقلب عنصر ملموس وقریب إلی مولانا جلال الدین الرومی وهو قریب الصلة منه غیر أن الروح أبعد منه وهی بعیدة المنال للشاعر ونتیجة لذلک فإننا نشهد طریقة مختلفة فی نسبة الأفعال والمیزات والأوصاف الإنسانیة إلی کل منهما.
۲۱۳۲.

استعاره های شناختی و تأثیر آن در ترجمة نهج البلاغه (مطالعة موردی خطبة جهاد در ترجمه های شهیدی و فیض الاسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعارة شناختی الگوی فرهنگی مندلبیت خطبة جهاد نهج البلاغه ترجمة شهیدی ترجمة فیض الاسلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۴ تعداد دانلود : ۵۱۶
محققان در این مقاله با بررسی استعاره های مفهومی در خطبة جهاد میان متن نهج البلاغه به عنوان متن مبدأ و دو ترجمة فارسی آن، از محمدجعفر شهیدی و علی نقی فیض الاسلام به عنوان متون مقصد، به دنبال پاسخگویی به این پرسش ها هستند که چگونه تفاوت های فرهنگی بر ترجمة مفاهیم انتزاعی و یا تعابیر استعارة مفهومی اثر می گذارد؟ نقش مترجم در ترجمة تعابیر استعاری چه بوده است؟ لذا نویسندگان با در نظر گرفتن آنچه مندلبیت دربارة ارتباط استعاره ها و الگوهای فرهنگی بیان کرده، استعاره های مفهومی را به دو دستة استعاره های مشترک و استعاره های خلاقه تقسیم بندی نموده اند و با استفاده از روش تحلیل استعاره، آن ها را در سه سطح زبانی، مفهومی و پردازشی بررسی کرده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مترجمان در ترجمة این خطبه به واسطة اشتراکات فرهنگی میان تمدن ایرانی و عربی در دامنة فرهنگ اسلامی، کمتر دچار لغزش و انحراف از زبان مقصد شده اند و در مقابل، هر دو مترجم در برخی موارد به واسطة رویکرد متفاوتی که در ترجمه داشته اند، از تعبیرهای زبانی متفاوتی در ترجمة مفاهیم استعاری مشترک و متفاوت استفاده کرده اند؛ بدین معنا که در ترجمة شهیدی دسته ای از استعاره های شناختی به کار رفته که مترجم آن ها را به واسطة رویکرد بلاغی و ادبی به کار برده است، در حالی که در متن اصلی به کار نرفته است. فیض الاسلام نیز استعاره های خلاقانه ای به کار برده که در متن اصلی وجود ندارد و کاربرد آن به دلیل رویکرد تفسیری و ساده سازانة مترجم است.
۲۱۳۳.

طریقه فردوسیه و تأثّرات آن از سلسله کبرویه از رهگذر مکتوبات صدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصوف در هند کبرویه کبرویه فردوسیه شرف الدین مَنیَری مکتوباتِ صدی سهروردیه چشتیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۵ تعداد دانلود : ۵۹۸
در برخی از منابع کهن و متأخر، طریقه شرف الدین مَنیَری (661 ؟‑782 ق) به سلسله سهروردیه و گاه چشتیه منسوب شده؛ حال آنکه به گواه آثار شیخ منیری و نیز بیشترِ منابع هم روزگار او، شرف الدین به طریقه کبرویه فردوسیه منتسب بوده است. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به این مسئله کانونی، نادرستی انتساب شیخ منیری به سهروردیه و گاه چشتیه، پرداخته شده است تا افزون بر تبیین ضرورتِ مشخص کردن طریقه شیخ منیری به این پرسش ها نیز پاسخ داده شود: انتساب شرف الدین به سلسله ها در منابع به چند دسته تقسیم می شود؟ احتمالات برای شکل گیری و رواج این انتساب ها در چند رده دسته بندی می شود؟ بنابراین نخست با رجوع به یکی از ملفوظات شرف الدین با نام معدن المعانی (تألیف: پیش از 15 شعبان 749 ق) و دیگر منابع کهن و معاصر، نادرستی انتساب شیخ منیری به سهروردیه و گاه چشتیه گوشزد و سپس سه احتمال برای شکل گیری و رواج این انتساب ارائه شده است. همچنین در بخش سوم مقاله، به هدف پژوهش یعنی ارائه برخی از مهم ترین تأثیرپذیری های شرف الدین منیری از آثار نجم الدین کبری (540‑618 ق) و دیگر مشایخ کبرویه، که در مکتوبات صدی نمود یافته، پرداخته شده است تا انتساب فردوسیه به سلسله کبرویه به عنوان دستاورد برجسته این نوشتار بیش از پیش نمایان شود.
۲۱۳۴.

درآمدی بر بوم فمنیسم: مطالعه ی موردی دو دوست و دیلینگ دیلینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بوم فمنیسم منطق چیرگی رابطه ی زن طبیعت دو دوست دلینگ دلینگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۳۷۸
این مقاله برآنست تا پس از معرفی بوم فمنیسم با کاربستش در ادبیات کودک ایران جنبه های جدیدی از آن را آشکار کند. رابطه ی زن طبیعت کانون بررسی پژوهش های بوم فمنیسم است. دو دیدگاه جوهرگرا و ساخت گرا برای تفسیر این رابطه وجود دارد. بوم فمنیسم سه موضع مختلف در برابر این رابطه اتخاذ می کند: تقویت، تضعیف و یا بازنگری در آن. البته، توجه به بدن به عنوان چاره ای برای برون رفت از اختلاف نظرها بر سر جوهرگرایی و ساخت گرایی مطرح شد. به رغم اختلاف نظرها، بوم فمنیست ها بر سر مبارزه با منطق چیرگی، تکثّرگرایی و رویکردهای چندفرهنگی، تأکید بر تنوع، و ارتباط انواع مختلف تعدی با یکدیگر توافق دارند. پس از تبیین اصول بوم فمنیسم، دلینگ، دلینگ نوشته ی زهره پریرخ و به تصویرگری لیسا جمیله برجسته و دو دوست اثر هدا حدادی در این چارچوب بررسی می شوند. دلینگ، دلینگ رابطه ی زن طبیعت را به شکلی سنتی، غیرنقّاد و بدون به چالش کشیدن آن بیان می کند. همین رویکرد سنتی در رابطه ی متن و تصویر نیز آشکار است. مضمون متن و تصویر پیرامون رابطه ی مادر، دختربچه و عناصر طبیعی و تلاش انسان برای مهار نیروی طبیعت است و هر دو ویژگی های مادرانگی سنتی را به زن و طبیعت نسبت می دهند. اما دو دوست تأویلی متفاوت از این رابطه به دست می دهد که در برهم کنشی فعّال و افزاینده ی متن و تصویر نیز نمود یافته است. در این کتاب تصویرها به جای رنگ از عناصر طبیعی تشکیل شده اند و رابطه ی زن طبیعت غالباً به دور از برتری جویی انسان بر طبیعت تصویر شده و به تقویت رابطه ی زن زن و توجه به بدن و مفاهیم انتزاعی چون عشق می انجامد.
۲۱۳۵.

بررسی دو تحریف شناختیِ تفکر دوقطبی و صافی ذهنی؛ مبتنی بر تمثیل های مثنوی معنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی مولوی تمثیل شناخت درمانی تفکر دوقطبی صافی ذهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۶ تعداد دانلود : ۶۹۶
شناخت درمانی از رویکردهای غالب روان شناسی معاصر برای درمان اختلالات روانی است که بر مبنای بازسازی و اصلاح شناخت های تحریف شده و تفکرات غیرمنطقی و ناکارآمد بنا نهاده شده است. تمثیل نیز یکی از مؤثرترین و کاربردی ترین روش هایی است که روان درمانگران در فرایند درمان های شناختی از آن استفاده می کنند. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، تمثیل هایی از مثنوی مولانا که بر دو تحریفِ شناختیِ تفکر دوقطبی و صافی ذهن دلالت دارد، ارائه و برپایه تبیین رویکرد شناختی بررسی می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تمثیل های مثنوی مولانا، هم با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی هماهنگی دارد و هم به سبب ساختار مناسب، فن ثبت پیام در ذهن مخاطب، درج نکته های ظریف در چگونگی ارائه تمثیل در متن و فرایند انتقال مفاهیم قابلیت ویژه ای در درمان های شناختی دارد؛ همچنین به سبب پیوند مفاهیم نظری و انتزاعی با تصاویرِ روشن و پویا می تواند بهترین الگو و راهنمای عملی بسیار مؤثری در بازسازی شناختی این تحریف ها باشد.
۲۱۳۶.

جلوه های معنایی نماد «خضر» در اشعار حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حزین لاهیجی شعر عرفانی نماد خضر آب حیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۴۸۳
حزین لاهیجی، شاعر برجسته سبک هندی، از شعر برای بیان احساسات و باورهای صوفیانه خود بهره برده است. از شگردهای این شاعر عرفان مشرب، ابراز عواطف ناب عارفانه به پشتوانه شخصیت های صوفی مسلک بوده است که در تبیین جهان بینی او اهمیّت بسزایی دارد. از بن مایه های نمادین شعر لاهیجی در این حوزه، می توان به «خضر» اشاره کرد که به سبب برخورداری از ویژگی انعطاف معنایی یا تأویل پذیری مفهومی، کارکردهای متنوع و گاه متناقض به خود گرفته است. در این پژوهش، مبنای کار نگارندگانْ پردازش توصیفی تحلیلی آن بخش از سروده های حزین است که با دگردیسی شخصیت خضر، قاموس واژگانی این کهن الگوی نمادین را با متغیرهای معناییِ متنوع گسترش داده است. یافته های تحقیق گویای آن است که کاربردهای نمادین خضر ماهیت دینی خود را حفظ کرده است؛ اما وقتی با افکار عاشقانه حزین درمی آمیزد، با جهش محسوس، از حدود متعارفِ باورهای مخاطب درمی گذرد و جلوه های گریز از معانی عُرفی را به نمایش می گذارد.
۲۱۳۷.

بررسی تطبیقی مولّفه های ادبیات آپوکالیپسی(آخرالزمانی) در «سفر» احمد شاملو و «بازگشت دیگر» ویلیام باتلر ییتس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احمد شاملو ویلیام باتلر ییتس ادبیات آپوکالیپسی (آخرالزمانی) شعر نو مدرنیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۱ تعداد دانلود : ۶۶۴
ادبیات آپوکالیپسی (Apocalyptic Literature) یا آخرالزمانی، گونه ای از ادبیات هشداردهنده و شهودآمیز است که به انحاء مختلف در آثار معاصرین ظهور کرده است. پژوهش حاضر با بهره گیری از مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی، در صدد بررسی این گونه ادبی در ادبیات جهان، و نیز سنجش و قیاس درون مایه هایِ به کار رفته در شعرِ «سفر» احمد شاملو (1379-1304 ش) و شعرِ «بازگشت دیگر» ویلیام باتلر ییتس (1317-1244 ش؛ 1939-1865 م) می باشد. الگوی به کار رفته در این تحقیق، گونه شناسی و بررسی ژانر، و نیز تحلیل درون مایه های مشترک در آثار این دو شاعر می باشد تا نحوه پرداخت و نگرش شاملو و ییتس به آخرالزمان و پایانِ هزاره روشن گردد. لذا از میان انبوهِ مولّفه ها و درون مایه های مرتبط با این ژانر ادبی، بررسی تطبیقیِ مضامینی چون مکاشفه و اندریافت شاعرانه، پیش گویی و هشدار، هزاره گرایی و پایانِ تاریخ، و خشونت زبانی در اشعار «سفرِ» شاملو و «بازگشت دیگرِ» ییتس، برگزیده شده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که هر دو شاعر با این گونه ادبی کاملا آشنا بوده اند و فارغ از تاثیر و تاثّر مستقیم از یکدیگر، درون مایه ها و مولّفه های ادبیات آپوکالیپسی در آثار منتخب هر دو شاعر برجسته و قابل قیاس می باشد.
۲۱۳۸.

خوانشی عرفانی از نماد پرنده در قصیده «اوراق طائراللیل» فیتوری با تکیه بر تأثیرپذیری از منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اوراق طائراللیل منطق الطیر فیتوری عطار نماد پرنده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۴۷۶
یکی از دلایل گرایش شاعران معاصر عرب به استفاده از اصطلاحات و نمادهای عرفانی، تمایل بیش از اندازه این شاعران به مکتب رمانتیسم و حزن عمیقی بود که شاعران این مکتب، آن را فریادمی زدند. محمّد الفیتوری، شاعر سودانی که در برهه ای از زندگی شعری اش از مکتب رمانتیسم متأثرشد، برای بیان اندوه (درد) درونی متعالی و تجربه عرفانی خود، به استفاده از زبان صوفیانه روی آورد. او در قصیده «اوراق طائراللیل»، پرنده را نماد روح شفاف خود قرار داده است که معبود را تسبیح می کند و نغمه های صوفیانه سرمی دهد. این شاعر سودانی، در این قصیده، با تکیه بر نماد پرنده، حالت غربت و اندوه خود را به تصویرمی کشد و برای تحقق این هدف، نمادپردازی عطار در منطق الطیر و دو اندیشه اصلی این منظومه، یعنی صیرورت و شدن و نیل به وحدت وجود را مطمح  نظر قرار داده است. این پژوهش نشان می دهد که وحدت وجود انفسی و به دنبال آن حیرت، اصلی ترین مفاهیمی است که دو اثر با استفاده از نماد پرنده سعی در بیان آن دارند، هرچند در برخی موارد اختلاف هایی وجود دارد. همچنین، تأویلی عرفانی از تجربه شعری فیتوری ارائه داده و به شیوه تطبیقی، تأثیرپذیری وی از نماد پرنده در منطق الطیر را تحلیل      کرده است.
۲۱۳۹.

مراتب سلوک از منظر عطار و شبستری با تکیه بر منطق الطیر و گلشن راز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق الطیر گلشن راز مراتب سلوک و عرفان مقام توحید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۴۶
منطق الطیر و گلشن راز با فاصله زمانی تقریباً یک قرن، مبتنی بر سیر و سلوک هستند. نویسندگان، طریقت را راهی دشوار می دانند؛ و از طریقت با عنوان وادی و مانع یاد کرده اند؛ چنان که در گلشن راز موانع سلوک آمده، و در منطق الطیر به هفت وادی (طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر و فنا) اشاره شده است. اگر مراتب سلوک این دو عارف با تکیه بر هفت وادی منطق الطیر و مقامات اربعین تحلیل شود، در برابر وادی طلب با اندکی تسامح، برخی مقام توبه را برای شبستری به عنوان اولین وادی اتخاذ کرده اند. شبستری بر خلاف عطار برای وادی عشق و توحید مفاهیمی بیان داشته که توأم با شطح و طامات است، و آن را نهایت تفکر می پندارد؛ اما عطار حیرت را لازمه توحید می داند. وادی چهارم در سیر و سلوک عطار (استغنا) همچون مقامات محبت، صبر، جهد، عبادت و تسلیم در شعر شبستری به کار نرفته، همان گونه که نهایت، ورع، اخلاص و ولایت در شعر شبستری آمده، اما در منطق الطیر نیامده است. این دو شاعر 27 مقام مشترک دارند که البته برخی مقامات نیز در شعر هر دو به کار نرفته است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا هفت وادی عطار و مقامات اربعین، به عنوان مبانی تحقیق، در گلشن راز و منطق الطیر بررسی شده و مفاهیم، الفاظ مشترک و متباین در این دو، مشخص گردیده است.
۲۱۴۰.

واکاوی عنصر زبان در رمان شبی که جرواسک نخوانَد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جمشید خانیان جنگ رمان نوجوان شبی که جرواسک نخواند زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۷ تعداد دانلود : ۵۴۲
شبی که جرواسک نخوانَد، نوشته ی جمشید خانیان، یکی از آثار برجسته در حوزه ی رمان نوجوان است که توجه بسیاری از منتقدان و خوانندگان را برانگیخته است. ازآنجاکه زبان، اصلی ترین ابزار نویسنده برای آفرینش متن ادبی است، در پژوهش پیش ِرو، زبان این رمان در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی شده تا ویژگی های بنیادی آن شناسایی شود. از مهم ترین ویژگی های زبانی این رمان می توان به موارد زیر اشاره کرد: فراوانی فعل هایی که بر حرکت دلالت می کنند، دگرگونی ناگهانی ساخت فعل ماضی، چیرگی ویژگی های صرفی زبان معیار بر گونه ی گفتاری آن، فراوانی جمله های کوتاه، جابه جایی ارکان جمله، تکرار برخی جمله ها، آهنگین بودن کلام، تقابل (برجسته ترین آرایه ی اثر)، توصیف و تصویر (پرشمارترین و آشکارترین آرایه)، نمادسازی و اقتباس. درنگ بر این ویژگی ها و جزئیات آن، نشان می دهد که بسیاری از آن ها در ساختار کلی رمان کارکردی مثبت دارند و در پرداخت عناصر گوناگون داستان (موضوع، درون مایه، شخصیت، فضا و...) اثرگذار بوده اند. این ویژگی ها گویای توجه نویسنده به اهمیت زبان در بهبود کیفیت اثر و انتقال بهتر اندیشه است و می تواند یکی از عوامل توجه منتقدان گوناگون به داستانی با موضوع تکراری جنگ و برگزیده شدن این رمان در چندین جشنواره های باشد. واژه های کلیدی: جمشید خانیان، جنگ، رمان نوجوان، شبی که جرواسک نخواند، زبان.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان