فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از جلوه های دل انگیز و پر شور مثنوی، انعکاس خُلق و خوی انسانی است که معمولاً در قالب حکایات و تمثیلات نمادین و با نقش آفرینی موجودات و پدیده های غیر انسانی متجلی شده است. مولانا در این تمثیلات در پی آن است که با نگاهی نقادانه به جهان طبیعت و عالم معنا، برای تعمیق و تبیین آموزه های عرفانی و تعالیم آموزه های اخلاقی، از هر عنصر و شگردی بهره بگیرد، تا چراغی فرا راه سالکان حقیقت و جویندگان راه سعادت بیفروزد و آنان را به سر منزل مقصود هدایت کند. از جملة هنرنمایی های مولوی در این زمینه، بهره گیری اخلاقی و عرفانی از شخصیت ها و تمثیلات جانوری است. که در این مقاله بعد از مقدمه، به اختصار به نمونه هایی از فضایل و رذایل اخلاقی که در حکایت های جانور محور مثنوی به آن ها اشاره شده، پرداخته می شود.
زهد فلاطون خم نشین در مضمون سازی صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی دیوان حجیم صائب تبریزی، این ادعا را اثبات می کند که او در یادکرد از دیوجانس یونانی و زهد و گوشه نشینی او، مانند دیگر شخصیت های موجود در دیوانش، نگاهی دوگانه دارد. او در بیان، تایید و تاکید مفاهیم و مضمون های اخلاقی و تعلیمی خود، بیش از هر چیزی از شخصیت های موجود در منابع شعری پیش از خود بهره می برد اما گاهی در بیان ارزش مضامین والای اخلاقی و تعلیمی، حتی پختگی و سختگی این شخصیت ها نیز چندان طبع اندرزگو و مضمون پرداز صائب را راضی نمی کند؛ پس، او در نگاهی تازه با کنار زدن مقام این شخصیت ها و برخلاف آن چه خود نیز از آن ها به کار می گیرد، بر ارزش مضامین مورد نظر خود تاکید می ورزد. در این مجال به بررسی این نوع کاربرد و تمثیل های دوگانه و تعلیمی صائب در مورد زهدورزی فلاطون خم نشین می پردازیم.
نسبت اخلاق و سیاست در اندیشة سعدی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار بر آن است تا نسبت میان سیاست و اخلاق (در معنای اخلاقیات و کردارهای متداول اجتماعی) را در گلستان و بوستان سعدی شیرازی دریابد. از همین رو با محور قرار دادن مفهوم عدالت به مثابة مفهومی که توأمان هم به قلمرو اخلاق و هم به قلمرو سیاست تعلق دارد، می توان به درکی از نسبت میان این دو حوزه در اندیشه سعدی دست یافت. عدالت از جمله کانونیترین مفاهیم تاریخ اندیشه و نظریة اجتماعی و سیاسی بوده است که هم در سنت فکری غرب و هم ایرانی، سابقه ای دیرینه دارد. سعدی نیز متأثر از همین سنت به ارث برده ایرانی، آن را در حکایات و روایات خویش وارد میکند و با اصرارهای مداوم بر عدلگستری و اندرز به پرهیز از ستمگری، اخلاق و سیاست را در آثار خویش به هم گره میزند. بنابراین اخلاق و سیاست در گلستان و بوستان پیوندی ناگسستنی دارند.
فرآیند یادگیری با تکیه بر آیات قرآن کریم و اشعار مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی دیدگاه های تربیتی ایرانیان باستان در قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابوس نامه کتابی است به پارسی که مؤلف آن عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر آن را برای فرزندش گیلانشاه در ۴۴ فصل نوشته است که اگر بخواهد پس از پدر حکومت کند و یا از روی اضطرار کاری دیگر انتخاب کند، بداند چگونه وظایف خود را انجام دهد.
عنصرالمعالی در این کتاب پند های تربیتی بسیاری را از قول حکیمان و یا با لفظ «گفته اند» آورده است که گوینده آنها معلوم نیست و صاحب نظرانی که به شرح و تحلیل قابوس نامه پرداخته اند نیز به نام گوینده این سخنان حکیمانه اشاره ای نکرده اند. با تأمل در حکمت هایی که در منابع عربی از ایرانیان قبل از اسلام نقل شده است، معلوم می گردد که بسیاری از این سخنان متعلق به حکیمان ایرانی است و یا دست کم در ایران باستان رایج و شناخته شده بوده است.
در این مقاله علاوه بر معرفی بیش از ۴۰ پند اخلاقی و تربیتی ایرانی که در قابوس نامه بی نام و نشان آمده و در منابع عربی به ایرانیان نسبت داده شده است، نقش دیدگاه های تربیتی ایران باستان و تأثیر آن را در قابوس نامه نشان می-دهیم.
نگاه تعلیمی به دنیای شاهنامه در سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکایات تعلیمی و کارکردهای آن در مطلع الانوار امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از شاخه های مهم و کهن ادب فارسی است مضامین تعلیمی از دیرباز در داستان ها که همواره از نیازهای ذهنی و عاطفی بشر بود، راه یافت و ایرانیان به جنبه تعلیمی آن توجه کرده اند. حکایت پردازی نیز از شیوه های داستان پردازی است که در قرون چهارم با مضامین اندرزی در مثنوی هایی چون کلیله و دمنه به کار رفته است. در قرن پنجم هـ .ق حدیقه سنایی نخستین منظومه عرفانی است که با هدف تعلیم مباحث عرفانی، دینی و اخلاقی سروده شد و از حکایت های تمثیلی در بیان مفاهیم استفاده کرد. پس از او عطار این شیوه را گسترش داد و مولانا آن را به کمال رساند. امیرخسرو دهلوی نیز در قرن هشتم، در تأسی از نظامی، نظیره مطلع الانوار را به شیوه مخزن الاسرار سرود. در همة این مثنوی ها برای تبیین و تأکید بر مضامین عرفانی – اخلاقی، از حکایت استفاده شده است. حکایت ها با توجه به جنبه تعلیمی از کارکردهای متفاوتی برخوردارند لذا هدف از این پژوهش آن بوده است تا معلوم گردد، حکایت های تعلیمی در مطلع الانوار، از چه اهدافی برخوردارند و امیرخسرو با چه کارکردهایی به تبیین و آموزش تعالیم اخلاقی، مذهبی و عرفانی خویش پرداخته است. در این پژوهش، با شیوه تحلیلی – توصیفی مجموع بیست حکایت تعلیمی در مثنوی اخلاقی مطلع الانوار، از جهت محتوایی مورد بررسی قرارگرفته است و در نهایت این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو دهلوی در حکایت هایش از کارکردهای متنوعی از جمله اقناع و اثبات، تصویر سازی و ادراک، عبرت پذیری، تسهیل مباحث پیچیده، آشنایی زدایی، تحول و جز آن در جهت تبیین مسائل اخلاقی، آداب شرعی و عرفانی استفاده کرده است.
نقش های شش گانه زبانی در ادبیات تعلیمی با تکیه بر یکی از قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجلی اخلاق در ادبیات
مضمون عیاری و جوانمردی و آموزه های تعلیمی- القایی آن در حماسه های منثور (مطالعه موردی: سمک عیار، داراب نامه و فیروزشاه نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های پیشین، کاوش درباره مضمون عیاری و آموزه های جوانمردی و جریان ها و شاخه های این آیین اجتماعی-سیاسی عموماً بر اثر غلبه گرایش و نگاه نخبه گرای محققان و محوریت و جایگاه ویژه قرآن کریم و متون دینی، بیشتر معطوف به متون عرفانی منثور و گاه منظوم بوده است. روشنگری و بازنمایی ارتباط تنگاتنگ و کهن عیاری و جوانمردی با متون حماسی و نمایاندن آموزه های تعلیمی- القایی این جمعیت اخلاقی می تواند گامی نو و جهت ساز باشد تا خاستگاه اولیه و ایرانی عیاری را آشکار سازد و برخی برداشت های نادرست موجود را نیز در این مورد اصلاح نماید. با این چشم-انداز نوشتار حاضر کوشیده است نخست مبانی نظری تحقیق را در چهار محور روایت های حماسی منثور، ادبیات تعلیمی و چیستی و زیرشاخه های آن، پیشینه تاریخی و فراز و فرودهای جوانمردی و عیاری معرفی کند و سپس با رویکرد تطبیقی موردی و گونه شناختی، به تحلیل و توصیف آموزه های تعلیمی- القایی عیاران و جوانمردان در دو حماسه منثور سمک عیار و داراب نامه بپردازد. دست آوردهای جستار حاضر، ناگفته ها و ابعادی را آشکار می سازد که پیشتر بدان ها توجهی نشده است.
ابعاد اجتماعی مهارت های زندگی از دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی مدنی الطبع است که برای تداوم حیات و رفع نیازهای خویش در اجتماع ناگزیر از به کار بستن مهارت های زیست جمعی همچون ارتباط مؤثر، جرأت و همدلی است.
عارفان مسلمان با حفظ اصول و مبانی انسان-شناسی دینی و در عین زیستن در فضای چند فرهنگی با گویاترین زبان به تبیین ژرفای وجود آدمی و نیازهای ثابت و متغیر وی پرداخته اند. مولانا جلال الدین محمد بلخی (۶۷۲-۶۰۴) در زمره عارفانی است که با دستیابی به آگاهی کیهانی، نیازهای زیست فردی و اجتماعی انسان را در قالب حکایت و تمثیل برای ایجاد و استمرار حیاتی سالم و طیبه گوشزد کرده است. این دانشمند بزرگ تحت تأثیر فرهنگ اسلامی و با نقب زدن به لایه های عمیق درون انسان توانسته است ریشة احساسات عمیق آدمی را به خوبی نشان دهد.
در این پژوهش می کوشیم تا با شناسایی مهارت های زندگی در آثار جلال الدین محمد مولوی، به تحلیل این راهبردها از دیدگاه وی بپردازیم.
حکمت های داستان سلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان ها همیشه ظرفیت بسیاری برای طرح مسائل حکمی و تعلیمی داشته اند و داستان پیامبران به شکل ویژه از این ویژگی برخوردار است. یکی از این داستان ها ماجرای سراسر حکمت سلیمان است. حکمت در قصه سلیمان به چند صورت قابل تأمل است:۱- لفظ حکمت که در داستان سلیمان صراحتاً به او منسوب است؛ سخنان حکیمانه و نغز می گوید و کتاب امثال سلیمان مشحون از آن است. در قرآن نیز از علم مخصوصی که به سلیمان بخشیده شده یاد می شود.۲-امثال برآمده از داستان سلیمان که شاید ساده ترین شکل حکمت در این قصه باشد.۳- نکات حکمی و تعلیمی و پندآموز که در این مقاله به شرح آنها خواهیم پرداخت.
تحلیل بن مایه های استفهام در دیوان ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابیات سؤالی در دیوان ناصرِخسرو، در مقایسه با دیگر شاعران تعلیمی، بسامد زیادی دارد. ما در این مقاله در پی پاسخگویی به این سؤالات خواهیم بود که دلیل اتکای شاعر بر استفاده از سؤال در تعلیم چیست؟ و آیا می توان این نکته را از ویژگی های سبک فردی ناصرِخسرو تلقی کرد؟
در این مقاله کوشش شده است ضمن پاسخگویی به این سؤالات مسئله با رویکردهای متفاوت تحلیل و بررسی شود. این پژوهش به شیوة توصیفی تحلیلی و با رویکرد دیالکتیکی دلایل عمدة شاعر در اتکا به سؤال در روش تعلیم را در موارد زیر جست و جو کرده است: 1. اثرپذیری از ویژگی های سبکی قرآن کریم، 2. اثرپذیری از روش تدریس و آموزش سقراط در تعلیم مخاطب، 3. به کارگیری جنبة بلاغی و زیبایی شناسانة استفهام در بالابردن غنای هنری شعر، و 4. استفاده از روش تبلیغی اسماعیلیه در مراحل دعوت به این مکتب فکری. در این تحقیق با توجه به آمار مستخرج از دیوان ناصرِخسرو به این جنبه های بنیادین پرداخته می شود.
مقایسة چگونگی انعکاس ادبیات تعلیمی در اشعار نو و سنتی نیمایوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر نیمایی تفاوت های آشکاری از نظر ساختار و شیوه بیان با اشعار سنتی دارد تا جایی که حتی مضامین مشترک نیز به گونه های مختلفی در این دو نوع شعر بیان می شود. هدف این مقاله مقایسه چگونگی بیان ادبیات تعلیمی در شعر نو و سنتی است و از آنجا که نیما در هر دو حوزه نو و سنتی شعر سروده، به بررسی شعر او پرداخته شده است تا برخورد شاعر نسبت به یک نوع ادبیات در دو حوزه متفاوت بهتر مشخص شود. در اشعار سنتی نیما، ادبیات تعلیمی به شکلی صریح، موجز، موعظه وار و با قابلیت ارسال المثل و بیشتر مواقع در قالب حکایت های اخلاقی و به صورت نتیجه گیری بیان شده تا حدی که بعد تعلیمی شعر بر عناصر دیگر برتری یافته است اما در اشعار نو، تعالیم اخلاقی در پشت زمینه شعر قرار گرفته است و با عناصر دیگر مثل عاطفه، تصویر، روایت، گفت و گو، تجربه شاعرانه و… آمیخته شده است و گاه نمی توان تعالیم مورد نظر شاعر را به صورت مستقیم از شعر جدا کرد. این موضوع بیشتر به دلیل وحدت ارگانیک و رشد اندام وار شعر نو اوست که شاعر تنها به قصد تعلیم و بیان اندیشه، جریان شعر را آگاهانه و از پیش تعیین نکرده است.