فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۷۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
سبک، شیوه ایی است که نویسنده یا شاعر برای بیان مفاهیم خود در اثر ادبی به کار می برد. یکی از روش های به دست آوردن سبک ویژه ی یک نویسنده یا شاعر، بررسی نشانه هایی است که در متن اثرش به کار می گیرد. نشانه هایی که سبب ایجاد تشخص سبکی می شود. تحلیل سبک شناسانه به روش علمی و کاربردی که به تشخیص ژانر ادبی متن و افتراق آن با آثار دیگر کمک می کند و تأیید روش نشانه شناسی برای دستیابی به سبک و نوع ادبی یک اثر از اهداف این تحقیق است. ما برآنیم که نشان دهیم آیا تعداد نشانه ها و بررسی شیوه های استفاده شده در به کارگیری نشانه ها امکان سبک شناسی و ارزش گذاری کیفی یک اثر را به شیوه ایی علمی فراهم می کند؟ ویژگی اصلی آثار «مهدی اخوان ثالث» توجه به زبان و ساختار ادبی متن و غلبه عنصر عاطفه و احساس است. شیوه روایت گونه اشعار اخوان به ویژه در مجموعه آخر شاهنامه زمینه لازم را برای بررسی ساختار روایی این مجموعه به لحاظ نوع ادب غنایی فراهم کرده است. پس از بررسی ساختار نشانه ها در سه شعر منتخب از این مجموعه که داری ساختار مشابهی بودند نتایج قابل تأملی در شناخت سبک شناسی نشانه ها به دست آمد که همگی در پی القای پیام محوری زبان و اندیشه شاعر است. این نشانه ها همگی در یک ساختار منسجم از موسیقی، واژگان، بیان و نحو استفاده شده اند.
استعاره در ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
منظومه ی دلاویز «ویس و رامین» از داستان های روزگار اشکانیان است که فخرالدین اسعد گرگانی از شاعران بزرگ سبک خراسانی در میان سال های (432-446ه.ق.) آن را به نظم درآورده است. وی علاوه بر به کارگیری انواع صور خیال، با امتزاج گونه های متنوع استعاره در شعر خود به آفرینش سبکی فاخر و هنری دست یازیده که دربردارنده ی نهایت احساس و جهان بینی شاعر به این شگرد شاعرانه است. در حقیقت اهمیت استعاره در این است که رکن اساسی خلاقیت و نمود فردیت هنری شاعر شمرده می شود و سبک شناسان استعاره را به منزله یک سبک رده بندی می کنند؛ چرا که هر کدام از صورت های مختلف استعاره، زاییده ی نگرش خاص و وضعیت بخصوصی از ذهن شاعر است و از طریق هر کدام از این صورت ها، می توان زاویه ی دید و دریافت شاعر از رابطه ی میان اشیاء را مشخص نمود که در نتیجه سبب تفاوت محتوا و شکل اندیشه ی شاعر با دیگران می شود. هدف این پژوهش، شناساندن ویژگی های استعاره و دیدگاه شناختیان در ارتباط با آن و بررسی نقش ها و ساختار استعاره های فخرالدین است. روش پژوهش توصیفی است و نتایج با استفاده از تحلیل بیت ها و آمارگیری، به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد، فهم استعاره از دیدگاه شناختی در شعر فخرالدین، علاوه بر کمک به شناخت هر چه بهتر جنبه های زیباشناسانه در شعر او، به شناخت ابعادی نوین از ذهنیت و ایدئولوژی شاعر در برخورد با جهان هستی کمک خواهد کرد.
پیوند غزل گونه ها و دیگر ترانه های عاشقانه در ادب عامه با سروده های عاشقانه در ادب غنایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادب غنایی در بسیاری از سروده های عاشقانه خود به مضامین اصلی اولین ترانه های عاشقانه ساخته ذهن بشر توجه داشته و در واقع این ترانه ها ماده اولیه و سرچشمه الهام این سروده ها به شمار می آید، اما از آنجا که همواره سخن از تقابل اشعار رسمی و ترانه های عامیانه به میان بوده است و برخی این نوع شعر را خالی از ارزش های ادبی دانسته اند، کمتر کسی به این موضوع علاقه نشان داده است.در این جُستار تلاش ما بر این بوده است تا به روشی توصیفی – تحلیلی، پس از بررسی اجمالی دو نوع شعر، به برخی از مضامین مشترک موجود میان آن ها اشاره کرده، و با ذکر چند مثال دالّ بر این اشتراکات، از همسان اندیشی شاعران آن ها در مورد مسائل عاشقانه و نیز بیان عواطف و احساسات شخصی خویش، پرده برداریم.از رهیافت این پژوهش در می یابیم که این ترانه های عاشقانه از ارزش ادبی والایی برخوردار بوده، و بسیاری از مضامین مطرح شده در اشعار برخی شاعران بزرگ در حوزه ادب غنایی با مضامین آن ها همخوانی دارد و به نوعی شالوده و ماده اولیه آن به شمار می آید؛ تنها با این تفاوت که آنان مضامین برگرفته را پرورانیده و با بار معنایی متفاوتی عرضه داشته اند.
تبیین وجوه سازواری غزل های سعدی با ردیف کنونی موسیقی ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تقریباً در غالب آثار موسیقی ردیفی "دستگاهی" ایران، از ازمنه قدیم- از زمانی که بر روی صفحات گرامافون ضبط می شده- تاکنون، ردّ و نشانی از غزل های سعدی به چشم می خورد. این نشان، گاه چنان برجسته است که نوعی تعمد و اصرار در استفاده از غزل های شیخ برای روایت موسیقایی احوال و درونیات- از سوی خواننده [و نوازنده]- و وفاق آن با مطلوبات روحی شنونده را به ذهن متبادر می نماید. پرسش، این است که چرا تا این اندازه غزل سعدی با موسیقی ایرانی عجین شده است؟ یا آن چه ویژگی سخن سعدی است که جواهر منضود او را، در روایت ردیف موسیقی، با چنین اقبالی مواجه کرده و می کند؛ آنچنانکه گویی سعدی، خود، غزل ها را جز به این هدف نسروده، یا با ردیف کنونی موسیقی آشنا بوده است؟ به بیانی بهتر، آن چه لطیفه نهانی در حدیث سعدی است که، بدون هیچ ادعایی در موسیقی دانی- خلاف شعرایی مانند منوچهری، رودکی، فرخی و ... که به صراحت، به نوازندگی و خوانندگی خود اشاره می کنند- شعر وی را بیشتر از متقدمان مدعی، با ردیف موسیقی سازگاری داده است؟ نوشتار حاضر، با تکیه بر روش تحلیل محتوا، تلاشی برای پاسخ به این چراهاست.
تحلیل و تطبیق عناصر برجسته (طبیعت، تخیل و کیش آزادی) در آثار لرد بایرون و سیمین بهبهانی با تأکید بر سویه ارتباطی این مؤلفه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
43 - 60
حوزههای تخصصی:
جنبش رمانتیسم تحولی مهم در تاریخ هنر و تفکر جهانی است. از میان مؤلفه های قابل توجه این جنبش «طبیعت، تخیل و کیش آزادی» انتخاب شده اند، بررسی این سه عنصر بر اساس بسامد بالای کاربرد آنها در اشعار لرد بایرون و سمیمن بهبهانی انتخاب شده است. به اعتبارِ سویه ارتباطی میان این عناصر می توان دریافت که «گرایش به طبیعت، تخیّل و کیش آزادی» نسبت به سایر عناصر رمانتیسم، دارای نقش اساسی هستند. نتیجه بررسی تطبیقی این مؤلفه ها نشان می دهد این دو شاعر هرچند از جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و جنسیت مختلف اند، می توان قرابت هایی یافت که ریشه در درکی مشترک از ماهیت هنر رمانتیک دارد. نتایج مقاله حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که تخیل امری اساسی و پیوندیافته با سایر مؤلفه هایی است که شعریت متن را ممکن می کند؛ برخلاف بایرون که علی رغم کوشش های بسیارش نمی تواند آزادی را به عنوان امری مشخص صورت بندیِ ادبی کند و انوار رنگین آزادی در شعر بهبهانی، در ستایش او از جنس زن کانونی می شود. اما رابطه های این عناصر در شعر هر دو عنصر مورد بررسی به شکل مشابهی نشان می دهد که طبیعت در حالی که تجلّی آزادی است، منبعی زوال نیافتنی برای تخیّل محسوب می شود، در حالی که اساساً خودِ تخیّل در شعر رمانتیک مصداقی از آزادی روح و اندیشه است.
نقدی بر کتاب «لیلی و مجنون قاسمی گنابادی» به تصحیح دکتر زهرا اختیاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
لیلی و مجنون یکی از مهم ترین مثنوی های قاسمی گنابادی است که نظیره ای نسبتاً خوب برای لیلی و مجنون نظامی گنجوی قلمداد می شود. این مثنوی برای اوّلین بار توسط دکتر زهرا اختیاری تصحیح شد. کتاب حاضر که انتشارات آهنگ قلم آن را منتشر کرده است؛ همراه با اغلاط زیادی است که در نوشته حاضر به پاره ای از آن ها اشاره می شود. در این نوشتار، فقط به نقد مقدمه و تعلیقات کتاب پرداخته ایم و بحث درمورد متن تصحیح شده را به دلیل مشکلات مستوفای آن به فرصتی دیگر موکول کرده ایم. اشتباهات متعدد مصحح، اشکالات ویرایشی گوناگون، اغلاط چاپی فراوان، تعلیقات و توضیحات نا کافی و گاهی غلط و توضیحات غلط درج شده در مقدمه نشان گر نا استواری و تسامح در این ویراست و ضرورت چاپ دوباره این اثر به شیوه ای محققانه و مدققانه است. x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x
سبک شناسی و جلوه های غنایی غزلیات حسن خان شاملو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حسن خان شاملو (متوفیّ ۱050 ه.ق) شاعر، نویسنده، خطاط، بیگلر بیگی و امیرالامرای کل خراسان و حاکم هرات، در قرن دهم و یازدهم ه .ق [17م]است. او از شاعران توانا، ناشناخته و نازک خیال است که متأسفّانه نه تنها دیوان و دیگر آثار وی تصحیح نشده، حتیّ در تذکره ها و تاریخ ها مطلب چندانی درباره شعر و سبک شعر او نیامده است. مهم ترین اثر وی، دیوان که به گفته نصرآبادی حدود سه هزار بیت است که بخش اعظم آن را غزلیات تشکیل داده است. غزلیات حسن خان شاملو گنجینه ای سرشار از مضامین و بن مایه های غنایی است. فضای کلیّ و حال و هوای غزل وی را عشق و عاشقی و عرفان تشکیل می دهد. نیز مضامین دیگری چون: اخلاق، پند و اندرز و حکمت های عملی، طنز و طعنه، شکوه، مفاخره و... که از گونه های شعر غنایی هستند، در شعر او دیده می شود. حسن خان شاملو در شاعری، به ویژه غزل سرایی، توانایی بالایی داشته است. غزل های پخته و سنجیده وی با مضامین رنگارنگ و گوناگون و تصویرسازی های زیبا و شوق انگیز در هم آمیخته شده است. این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی، بر آن است تا ضمن سبک شناسی غزلیات وی، شعر غنایی حسن خان شاملو را معرفّی کند و نشان دهد غزلیات وی از نمونه های برجسته در حوزه ادبیات غنایی است.
«محمود و ایاز» و« لیلی و مجنون» در عرفان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شخصیت ها و داستان های محمود و ایاز و لیلی و مجنون، بازتاب گسترده ای در عرفان داشته اند و از آنها برای بیان مفاهیم عرفانی استفاده شده است. این دو داستان به دلیل قابلیت های فراوانی که در تأویل پذیری عرفانی در درون خود دارند نسبت به سایر داستانهای عاشقانه دیگر نظیر: ویس و رامین، خسرو و شیرین و ...بیشتر مورد توجه عرفا قرار گرفته اند. هر یک از شخصیت های محمود و ایاز و لیلی و مجنون نمادهای خاص عرفانی هستند که از آنها برای بیان مفاهیمی چون: لطف و قهر حق، عاشق و معشوق عرفانی و بنده و سالک مطیع اوامر الهی و ...استفاده می شود. به علاوه از حکایت های این دو داستان برای بیان مفاهیم عرفانی دیگری نظیر: اتحاد عاشق و معشوق و بنده و حق، غیرت حق، عشق مجازی، بندگی حق، ظهور وحدت در کثرت، کرامات عرفا، فنا و بقا ،تغییر جایگاه عاشق و معشوق و ... استفاده می شود. در این پژوهش ضمن بررسی علت توجه عرفا به این دو داستان، مقایسه ای بین این دو داستان و شخصیت های آنها در آثار عرفانی صورت می گیرد و مفاهیم عرفانی حاصل از حکایت ها و شخصیت های آنها در برخی از آثار عرفانی ذکر و بررسی و تحلیل می گردند.
بررسی تعهد ادبی در شعر هاشم الرفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس مسئولیت ادیب در برابر مسائل مربوط به جامعه را تعهد ادبی می گویند که یکی از مهم ترین موضوعات ادبی در چند دهه اخیر به شمار می رود. شاعر یا نویسنده ای که به ارزش های انسانی پایبند است و احساس می کند که آن ها در حال سست شدن و تباهی هستند و خود را ملزم به انعکاس چنین مسائلی در شعر و نثر خود می داند، در حقیقت در راه تعهد ادبی گام برداشته است. هاشم الرفاعی شاعر معاصر مصری نیز از جمله کسانی است که با تأثیرپذیری از اوضاع سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه، شعرش را وقف رسالت خویش و بیان رنج ها و آرزوهای مردم سرزمین مصر نموده است. در این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی به این سوال اصلی پاسخ داده شده است که عوامل پیدایش و مهم ترین جلوه های تعهد ادبی در شعر هاشم الرفاعی چیست؟ یافته ها نشان می دهد که اوضاع نابسامان جامعه مصر به خاطر حاکمیت استبداد و نفوذ استعمارگران از عوامل اصلی گرایش شاعر به انجام تعهد ادبی وی است. او مدافع سرسخت ظلم ستیزی و دعوت به اتحاد بوده و بدین طریق هنر خویش را در خدمت هدفی والا و رسالتی انسانی قرار داده است. ستایش آزادی خواهان و مقابله با حاکمان فاسد از درون مایه های پربسامد در شعر شاعر است.
مادر یا معشوق اُدیپی درسنت های ادبی غزل فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
47 - 58
حوزههای تخصصی:
معشوق غزل فارسی باچهره مبهم و مه آلود، یکی از موضوعاتی است که به سختی می توان نظری جامع وشامل را در باره آن بیان کرد. در این نوشتار از زاویه روانکاوی فروید به تحلیل و بررسی این مخاطب یا معشوق پرداخته می شود تا همزمان با آوردن نمونه های شعری و بیان سنت های غزل فارسی مطرح شود که مخاطب اصلی وبنیادی در غزل عاشقانه فارسی در واقع مادر یا شخصیتی با ویژگی های مادر گونه است. مادری که از دیدگاه کودک تثبیت شده در دوره دهانی رشد (یکی از مراحل رشد روانی - جنسی روانکاوی فروید) به او در غزل های فارسی پرداخته می شود. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است که به صورت کتابخانه ای انجام شده است.
تحلیل نقش نحوی «قید و صفت» در تبیین سبک شاعر (مطالعه موردی:گونه ادبی منظومه های ظهر روز دهم، صدای پای آب و قصه شهر سنگستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
81 - 95
حوزههای تخصصی:
گونه ادبی «منظومه» نقش مهمی در برقراری ارتباط با مخاطب دارد ودرحفظ و انتقال تاریخ و فرهنگِ یک ملت نقش مهمی ایفا می کند. منظومه های ظهرروزدهمِ امین پور، قصه شهر سنگستانِ اخوان ثالث وصدای پای آبِ سپهری متن مبنای تحلیلِ این مقاله است. پژوهش حاضر بر مبنای این مساله اساسی شکل می گیردکه درپیوند میانِ فرایند ساختارزبانی سه منظومه، نقش نحوی و معنایی«قید وصفت»، در انتقال اندیشه و باور شاعر چگونه است و مؤلفه های سبکی شعرکدامند؟ این تحقیق، بر پایه روش توصیفی-تحلیلی وبا استفاده از مقوله «وجهیت در قید و صفت» مورد بررسی قرار می گیرد تا با واکاوی چگونگی کاربرد قید و صفت درمتن، مقداربازتاب اندیشه شاعر در متن و میزان موضع گیری او سنجیده شود. دستاوردهای مقاله عبارتنداز؛ اندیشه های آرمان گرایی، واقع گرایی و مرگ اندیشی در این منظومه ها جریان دارد. این گونه های تازه ادب غنایی را می توان «زیرنوع و ازمتفرعات نوع ادبی غنایی» به شمار آورد. صورت سبکی شعرصدای پای آب و ظهر روز دهم «واقع گرا و عاطفی» است، اما قصه شهر سنگستان، فقط «واقع گرا» است. جهت گیری امین پور نسبت به موضوع شعر، موضِع آشکار است، اما جهت گیری سپهری و اخوان، موضعِ آشکار و پنهان است.
رجزخوانی و برانگیختن احساسات و عواطف در شعر دفاع مقدس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
75 - 82
حوزههای تخصصی:
ادبیات و به تبع آن شعر همواره دوشادوش ملّت حرکت کرده و همچون آیینه ای بازتاب دهنده و منعکس کننده اوضاع جامعه بوده است. با شکل گیری انقلاب اسلامی ایران و به دنبال آن بروز جنگ تحمیلی، شاهد حضور شاعرانی متعهد و دلسوز در جامعه هستیم. پدیده جنگ، سبب تحوّل فضای ایرانِ پس از انقلاب اسلامی شده و نیز تغییر جوّ مبارزاتی و تظاهراتی و اشعار شعارگونه و تهییجی بر ضد ستمشاهی، به سمت و سوی دفاع مقدس و شاعران ذهن خویش را به مبارزه با دشمن غاصب و تهییج مبارزان به دفاع از وطن و مقابله با بعثیان معطوف دارند؛ شاعران همچنین در نقابل فضای ناسالم جبهه گرفته و به اعتراض به ظلم و ستم غاصبان متجاوز پرداختند. مقاله حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بیان ستم های غاصبان که در دل شعر نهفته است، به بررسی رجزخوانی و نیز اعتراض شاعران بر علیه این ستم ها بپردازد.
تأثیرپذیری حافظ از جلال الدّین عتیقی تبریزی (با تکیه بر دیوان شعر آنها)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاعران مهم ولی کمتر شناخته شده همعصر حافظ، جلال الدّین عتیقی تبریزی بوده است که قریب به ده سال پیش از تولّد حافظ در تبریز درگذشته است، عتیقی علاوه بر شاعری، واعظ و صوفی سرشناسی نیز بوده است و منظومه فکری او همچون حافظ شیرازی، سرشار از مفاهیم عرفانی و زبان او آموخته با مضامین رندانه بوده است. از عتیقی دیوان شعری باقی مانده است که با مطالعه آن متوجّه می شویم در حوزه های زبانی، آوایی، تصویری، مضمونی و... بین عتیقی و حافظ اشتراکات معنی داری وجود دارد. آنچه از مطالعه و مقایسه کلام این دو شاعر همعصردریافت می شود این است که ذهن و زبان حافظ و عتیقی بسیار نزدیک به هم است به گونه ای که می توان تأثیرپذیری حافظ از جلال الدّین عتیقی را قرین به یقین دانست. این پژوهش کوششی است برای معرفی اشتراکات ذهنی و زبانی این دو شاعر مهم زبان فارسی در عهد ایلخانی مغول.
شخصیت پردازی در داستان شیخ صنعان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عطار خالق حکایت های تمثیلی فراوانی است که در منطق الطیر و آثار دیگر او دیده می شود. حکایت شیخ صنعان یکی از داستان های زیبای تمثیلی است که حاوی مطالبی درباره ی سفر معنوی شیخی زاهد است که مریدان فراوانی زیر سایه او تربیت شده اند، اما خود دچار خود بینی است و برای فرار از این ورطه نیاز به آزمونی سخت دارد. شخصیت پردازی یکی از عناصر مهم داستان است که به روش های مختلفی انجام می شود. در این پژوهش با بررسی شخصیت های داستان شیخ صنعان مواردی از شخصیت پردازی مانند: نوع شخصیت ها از نظر ایستا و پویا، طریقه مستقیم و غیر مستقیم شخصیت پردازی و ویژگی های شخصیت ها مشخص شده است.
تحلیل نشانه های اضطراب و ترس در دو رمان «جزیره سرگردانی» و «ساربان سرگردان» بر اساس نظریات گریماس و تاراستی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
94 - 109
حوزههای تخصصی:
سیمین دانشور در جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان، مخاطب را با وضعیتی گفتمانی مواجه می کند که در آن «کنش» دچار شرایط شده است. در این حالت، کنش گر همواره با احساساتی چون اضطراب، سرگردانی، ترس، چالش با خود، نداشتن اطمینان، فرار از گذشته و احساس ناامنی روبرو می شود و نفی یک وضعیت او را وارد وضعیتی دیگر می کند. هر وضعیت برای او در حکم یک چاله معنایی است که عبور از آن به انرژی جهشی نیازمند است. در چنین وضعیتی، کنش گر توان هر کنشی را از دست می دهد و در وضعیت ناپایدار ماندن و نماندن، شدن و نشدن سرگردان است. در این پژوهش کوشش شده است از منظر نشانه معناشناسی و با توجه به نظریات گریماس و اییرو تاراستی به بررسی نشانه ها و کارکردهای سرگردانی در دو رمان جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان پرداخته شود تا نشان دهد که چگونه سرگردانی از طریق فرایند سلبی- ایجابی سبب گسست شخصیت اول داستان از «من» شخصی اش می شود. نتیجه عبور از این گسست، بازیابی خود و شناخت انتزاعی از خود و اطرافیان است و این شناخت سبب می شود شخصیت اول داستان در یک وضعیت ایجابی که همان معرفت و تسلط بر خود است، قرار گیرد و «من» واحد وجود خود را دریابد و استعلا یابد.
بررسی ساختاری مضمون عدل در قصاید مدحی (از آغاز تا قرن ششم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
97 - 114
حوزههای تخصصی:
مضمون سازی با موضوعات مرتبط با فضایل ممدوح، از مواردی بوده که همواره، دستاویز شاعرانِ مداح، برای ستایشِ ممدوح قرار می گرفته است. مداحان درباری با یکدیگر در رقابت بوده اند تا اوصاف ممدوح را در پوششِ بدیع ترین مضامین جلوه دهند. از موضوعات بسیار مهمِ مدح در مضمون سازی، خصوصیت عدل ممدوح بوده است. در مقاله حاضر، کوشش شده است تا با تحلیلِ ساختاری مضمون عدل، اجزا و عناصرِ مورد استفاده، نوآوری و شیوه هایِ مضمون پردازی در خصوصِ عدلِ ممدوح در قصاید مدحی ده تن از چهره های شاخص مداح از آغاز تا قرن ششم هجری مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که مضمون عدل در دوره سامانی و غزنوی، روساختی ساده و طبیعی دارد اما در عصر سلجوقی مضمون عدل پیچیده و پر از تصاویر ذهنی است. در زیرساخت مضمون عدل با دو نوع مضمون مواجه می شویم؛ نخست مضامینی که بین عصر سامانی و غزنوی و عصر سلجوقی مشترک است. مضامینی از قبیل قیاس عدل ممدوح با شخصیت های تاریخی و نمود عدالت ممدوح در بین جانوران؛ دوم مضامینی که منحصر به عصر سلجوقی است، از جمله: ایجاد الفت بین طبایع متضاد و تسری عدل ممدوح در بین روابط پدیده ها.
بررسی روابط بینامتنی در «مجنون لیلی» احمد شوقی و «لیلی و مجنون» ابوالفرج اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل داستان لیلی و مجنون از آن عرب هاست و افرادی که در این موضوع نگاشتند، اعتمادشان بر روایت اصفهانی است، از جمله ، نمایشنامه «مجنون لیلی» احمد شوقی است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات تطبیقی و در زمره روش های مقایسه ای بینامتنیت بوده و بر آن است تا ضمن بررسی روابط بینامتنی در «مجنون لیلی» و «لیلی و مجنون»، به شیوه ای تحلیلی- توصیفی، میزان تأثیرگذاری اغانی بر شعر شوقی را نمایان سازد و به این پرسش پاسخ دهد که وجوه بینامتنی، افتراق و میزان تأثیر و نوآوری های شوقی نسبت به اصل داستان چقدر است؟ در پاسخ باید گفت که از بررسی رابطه بینا متنیت دو اثر، همسانی هایی به دست آمد؛ از جمله: تناظر شخصیت ها، شکل گیری ریشه های عشق، درون مایه مشترک و ساختار مشابه که بیشتر به شکل بینامتنیت غیرصریح و ضمنی و احالی است. نتایج نشانگر آن است که دو شاعر، شباهت ها و تفاوت هایی در مضمون و اسلوب داشته اند و شوقی از اغانی تأثیرپذیرفته و مواردی را بر آن افزوده یا از آن حذف کرده است. نوآوری ها و وفاداری شوقی به داستان بسیار است، اما شوقى گاهی آن را با خرافه، گاهی با عشق و گاهی با هر دو آمیخته و از لحاظ شکل، ظاهری غنایی بدان بخشیده است.
تحلیل قصه اعرابی و سبوی آب بر اساس نظریه مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
119 - 144
حوزههای تخصصی:
داستان «اعرابی و سبوی آب» از جمله داستان هایی است که درمثنوی مولانا و مصیبت نامه عطار و در برخی دیگر از آثار منظوم و منثور زبان فارسی آمده است. این داستان تاکنون از زوایای مختلف نظیر ابعاد اجتماعی ،عرفانی،آموزه های اخلاقی و... مورد بررسی قرار گرفته است و در این مقاله به تحلیل وبررسی این موضوع از بعد روان شناسی شخصیت با رویکرد انسان گرایی بر اساس نظریه ی روانشناس انسان را آبراهام مازلو ( 1908-1970 ) پرداخته شده است. فضای کلی داستان گفتگوی دوجانبه اعرابی و همسرش می باشد که از طریق همین گفتگوها ویژگی های شخصیتی آنان به روش توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله می کوشد به این سوال پاسخ بدهد که: آیا نیاز های مادی تأثیری بر خلق و خوی افراد دارد و انسان توانسته است با بی اعتنایی به مادیات به کمال برسد؟ و در نهایت دیده می شود که انسان با غلبه بر مشکلات و سختی های زندگی و توکل به خداوند می تواند بر بسیاری از مشکلات خود فائق آمده و به مرحله خود شکوفایی که همان مرحله کمال یا نقطه اوج است، دست بیابد.
تحلیل کارکرد های عنصر تیغ در شبکه های تداعی غزل صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
215 - 238
حوزههای تخصصی:
تداعی، فرایند هم خوانیِ موادّ و عناصر در کارگاه تخیّل و تخیّل، هسته و کانونِ هنرِ شعر است و این رابطه بیانگر نقش بی بدیلِ تداعی در شعر ادوار گوناگون است لکن این فرایند در غزل شاعران سبک هندی و به ویژه صائب، به دلیلِ تمرکز بر خلق مضامین با کشف روابط بین عناصر و ایجاد پیوند های نوینِ هنری میان آن ها برای خلقِ شبکه های تصویری و معنایی، از نمود و اهمیت خاصی برخوردار است این امر در شعر صائب از رهگذرِ دست اندازیِ خیال در عناصر و نقش آن ها در عرصه شعر و از دو طریقِ ابداع شبکه های نوین و گسترش و نوسازیِ شبکه های موجود در ادب فارسی صورت یافته است. در پژوهش حاضر در صددِ پاسخ به این سوال هستیم که تیغ به عنوان یکی از عناصر دیوانیِ ریشه دار شعر فارسی، به چه شیوه هایی، با هم نشینی با چه عناصری و برای بیان چه مفاهیمی در شبکه های تداعیِ غزل صائب نقش آفرینی نموده است؟ و به شیوه توصیفی-تحلیلی و تحلیل محتوا در فرایند پژوهش، تبیین نموده ایم که تیغ به هر دو شیوه مذکور دستخوش خیال صائب واقع شده یعنی؛ وی هم با برجسته سازی دو ملائم تیغ یعنی «آب تیغ» و «جوهر تیغ» خوشه های خیالی بکری آفریده و از آن ها به عنوان عنصر کانونیِ شبکه های تداعی بهره برده است و هم با ایجاد شبکه های تداعی نوینی از عناصر به محوریت تیغ و استخدامِ آن در قالب جفت های گردان، اقدام به گسترش قلمرو خیالی و بسامد استعمال آن نموده است.
تصویرسازی و عناصر صورخیال در غزل نئوکلاسیک (با تکیه و تأکید بر اشعار محمدعلی بهمنی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بیان مسایل عادی زندگی یا مسائل جدید روز، به شیوه عاطفی و شاعرانه تأثیر بیشتری از بیان معمولی، بر خواننده می گذارد. برای ایجاد تأثیر عاطفی و تخیّل، عوامل و عناصری لازم است که به آن عوامل «صُوَر خیال» گویند. آن چه به کیفیت ویژه تجربه عاطفی شاعر و فضای ذهنی وی کمک می کند، صورت های گوناگون خیال است که به آن IMAGE یا تصویر می گویند. در واقع صورت های خیال شاعر را یاری می کند تا بتواند قدرت کلام را تا حد یک تجربه ویژه روحی افزایش دهد و امکان انتقال عواطف را به دیگران از طریق زبان فراهم آورد. تشخیص، تشبیه، حس آمیزی، استعاره، رمز، اغراق و... صورخیالی و عواملی هستند که در خیال انگیز کردن بیان و نگاه حسی و ساختن تصویر عاطفی بی تأثیر نیستند. مضامین اجتماعی- سیاسی، فرهنگی، دینی و رمانتیک با استفاده از صورخیال دلنشین تر بیان می شوند. محمدعلی بهمنی حاصل ادراکات و تأثرات شاعرانه خود را با نگاهی نو و زبان امروزی بیان می کند. ایجاد ترکیبات بدیع و نو از ویژگی های شاخص اشعار اوست. در اشعار او تصاویر زنده و تازه ای به چشم می خورد و ابداع معانی و تصاویر جدید به شعر او ویژگی خاصی بخشیده است. پژوهشگر در این مقاله ابتدا مختصری از زندگی نامه بهمنی ارائه داده، سپس به بیان صورخیال و تصاویر در شعر محمدعلی بهمنی و عناصر سازنده صور های خیال و مضامین مختلف، درشعر او پرداخته است. و پس ازآن تصویر ها و مضامین شعر بهمنی- موضوعاتی که کاربرد بیشتری دارند مانند تصاویری از روز، شب، طلوع و غروب و...- مورد بررسی قرار می گیرند.