فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۰۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
رستم برجسته ترین پهلوان ملی در حماسه های ایرانی است. نام رستم در اوستاو دین کردنیامده، امّا در چند متن پهلوی اشاره ای گذرا به نام وی شده است که افزودگی برخی از آن ها روشن است. داستان های رستم در دوران اشکانی و ساسانی بو یژه پایان دوران ساسانی از شهرت برخوردار بوده و در انتقال به دوران اسلامی در دو شاخة شرقی با محوریّت زبان فارسی (- ایران خاوری) و شاخة غربی با محوریّت زبان گورانی (- ایران باختری) گسترش یافته است. بررسی نقش و جای گاه رستم در ایران باختری موضوع این مقاله است. در سده های 4-5 ق. شاهنامة پیروزاندر شاخه غربی شامل تاریخ اساطیری ایران از کیومرث تا بهمن با داستان های فراوانی از رستم بوده است. شاهنامه/ گردنامةلارجانینیز در همدان به پیرو شاهنامة پیروزانفراهم آمده است. در حماسه های گورانی به شاهنامه ای منثور اشاره شده که گویا شاهنامة پیروزانبوده است. احتمالاً سرچشمة حماسه های گورانی به همین شاهنامهو روایت های گردنامة لارجانییا منابع آن ها بازمی گردد. حماسه های گورانی دورة کامل زندگی رستم از تولّد تا مرگ وی را در بردارند. علاوه بر داستان های رستم در شاهنامهفردوسی، روایات افزوده بر شاهنامه، حماسه های پس از شاهنامه، روایت های نقّالی و گفتاری داستان های ویژه ای از رستم همانند رستم و زنون و رستم و زردهنگ آمده که تنها روایت گورانی آن موجود است.
واکاوی بن مایه های ادبیّات پایداری در شعر فلسطین و ایران (مورد پژوهانه: هارون هاشم رشید و حسین اسرافیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات پایداری از مهمترین سنگرهای فرهنگی شاعران متعهّد به شمار می رود که امروزه بخشی از آثار ادبیّات معاصر را به خود اختصاص داده است. این رویکرد در جهان عرب، به تدریج پس از آگاهی اعراب از جنبش های شکل گرفته در اروپا از اواخر قرن نوزدهم میلادی مطرح گردید. در این میان سرزمین فلسطین به دلیل تاخت و تاز اشغالگران و فجایع انسانی رخ داده در آن همواره در کانون توجّه شاعران و نویسندگان بسیاری قرار داشته است. از جملة این شاعران هارون هاشم رشید، شاعر فلسطینی است که به عنوان شاعری متعهّد و انقلابی، در برابر مشکلات موجود در وطن خویش سکوت نکرده و به صف شاعران پایداری پیوسته است. از سویی دیگر، این رویکرد همگام با سرزمین های عربی در میان شاعران ایران نیز رواج بسیار یافته است. از جمله شاعران ایرانی که می توان تأثیرات ادبیّات پایداری را در آثار آنان به خوبی مشاهده نمود، حسین اسرافیلی است. نگارندگان در این جستار با رهیافتی توصیفی- تحلیلی و با رویکرد نقد تطبیقی پس از اشاره به زندگی این دو شاعر به معرّفی برخی بن مایه های ادبیّات پایداری در شعر این دو و بررسی آنها پرداخته اند و نتایج تحقیق حاکی از آن است که از جمله درون مایه های پایداری در شعر این دو شاعر، وطن گرایی، تجلّیل از شهید و مقام شهدا، دعوت به مبارزه و پایداری و... است و اسلوب رشید در این گونه اشعار، ساده و نزدیک به فهم عامه و اسلوب اسرافیلی، نمادگونه و مبهم است.
خوانش نمادگرایی پایداری در مجموعة شعرگنجشک و جبرئیل و الحسین لغة ثانیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر پایداری عاشورایی عربی و فارسی هر روز پرتوان تر از دیروز، عرصه های معنایی و تصویرآفرینی و صور خیال را می پیماید و غنی تر و شکوفاتر می گردد تا جایی که توانسته از مرزهای عادی درگذرد و در مقایسه با شعر دهه های گذشته زیباتر، خیال انگیر تر و پر رمز و رازتر شود. توجّه به این نمادها ما را با پیام ها و آرمان های عاشورا و شاعران عاشورایی آشنا می سازد؛ «گنجشک و جبرئیل سید حسن حسینی و «الحسین لغة ثانیة» سروده جواد جمیل دو اثر سرآمد نمادپردازی در شعر عاشورایی هستند که در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی تطبیقی نمادها ی آنها می پردازیم. از دید حسینی، عاشورا نه تنها حادثه ای مغموم نیست، بلکه او با کاربرد بالای بسامد نمادهای حنجره، گلو و گلوگاه و رنگ سرخ بر عدالت خواهی ، فریاد و مبارزه طلبی قیام عاشورا تکیه می کند. اندیشه و فلسفة حاکم بر تمامی اشعار این مجموعه «ما رایتُ إلاّ جمیلاً» می باشد؛ همچنین در زمنیة نمادهای ملّی و اسطوره ای حسینی با تکیه بر فرهنگ ایرانی و اسلامی و با اعتقاد به حکمت اشراق اشعار خود را می سراید. جمیل با نگاهی فرامکانی و فرازمانی به عاشورا می نگرد. نمادهای لب، خاکستر و خاکستری در شعر او، فضای استبداد و ابهام حاکم بر کشور عراق را مجسّم می نماید و زخم و جراحت حسین (ع)زبانی دیگر است؛ زبان دومی که تفسیر زبان وحی و پیامبر (ص) است.
بازتاب جنگ های صلیبی در سروده های عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر همواره با حوادث روزگار و دگرگونی های جامعه همراه و وسیله ای برای بازتاب آن بوده است؛ از جمله شعر عربی که سند ثبت تمام وقایع تاریخی از زمان پیدایش آن تا دوره کنونی بوده است. جنگ از جمله حوادثی است که جلوه ویژه ای در شعر و ادبیّات دارد. در این میان، جنگ های صلیبی نسبت به دیگر جنگ های صورت گرفته در تاریخ و سرزمین های اسلامی، مدّت زمان بیشتری به درازا کشید و آثار فراوانی از خود در سروده های عربی به جا گذاشت. در این مقاله با نگاهی کوتاه به تاریخ شکل گیری جنگ های صلیبی در سرزمین های عربی، شاعران برجسته ای که اشعارشان از این رخداد تاثیر گرفته است؛ معرّفی شده اند؛ سپس، آن دسته از اغراض شعری که اثر این جنگ ها را بازتاب داده اند، مورد بررسی قرار گرفته اند و برای درون مایه هایی مانند مدایح نبوی، دعوت به جنگ، توصیف جنگ ها، رثای قهرمانان فاتح و مدح آنان نمونه ای از سروده های عربی آورده شده است.
نقد و بررسی داستان گشتاسب بر اساس نظریّة توهّم توطئه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریّة توهّم توطئه یا پارانویا، یک نظریّة مدرن سیاسیست که بر اساس آن، حاکم پارانوییک چنین می اندیشد که تمام کاینات در حال توطئه چینی علیه اوست و کشور را پیوسته دستخوش توطئه و براندازی از سوی دیگران می داند. او گاه بعمد می کوشد با توسّل به توهّم توطئه، نامشروع بودنِ حکومت خود و مشکلات داخلی را از کانون توجّه واقع شدن دور کند و توجّه مردم را به توطئه ها و کانون های بحران بیگانگان معطوف دارد. در این جستار با تحلیل داستان گشتاسپ بر مبنای نظریّة توهّم توطئه ، چنین استنباط می شود که گویا گشتاسپ نیز به دلیل چنین توهّمی، از یک هرم قدرت (لهراسپ، اسفندیار، رستم) سخت می هراسیده و از این رو در پی توطئه پردازی برای در دست داشتن یا از میان بُردنِ هر سه رقیب برآمده است. بنابراین شاید سخن چینی های گرزم و در بندشدنِ اسفندیار، اقامت دوسالة گشتاسپ در زابلستان و فرستادن اسفندیار به جنگ با رستم، همه ، نقشه هایی از پیش طرّاحی شده و درهم تنیده به وسیلة خود گشتاسپ بوده است تا با بحران سازی، هم بر نامشروع بودنِ حکومت و تصاحب تاج و تخت از پدرش سرپوش گذارد و هم رقیبان تاج و تخت خود را از میان بردارد. در فرجام گشتاسپ موفّق می شود با توسّل به توهّم توطئه، هم دو رقیب سرسخت خود، یعنی لهراسب و اسفندیار را از میان بردارد و هم با مخدوش کردنِ چهرة زابلیان به واسطة کشتن شاه زاده ای ایرانی، سال های سال بی منازع بر مسند قدرت نشیند.
مغالطه ها""، ""مصادره ها""، ""چالشهای کاذب"" موانع اصلی در پژوهشهای حوزه ادبیات پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری،گونه ای از ادبیات سیاسی اجتماعی است که همراه با شرح و توصیف مقاومت های مردمی در برابر استبداد و تهاجم، به مثابه عنصری کارامد، به بیدارگری و عدالت خواهی می پردازد. بررسی و تحلیل ابعاد گوناگون این نوع از ادبیات، سبب گسترش پژوهشهای این حوزه، خصوصاً از زمان شکل گیری انقلاب اسلامی به بعد گردید. در حوزه ادبیات پایداری تا پایان سال 1390 بیش از 400 پژوهش اصلی که به کمّ و کیف ادبیات پایداری، و نه مسائل حاشیه ای آن پرداخته اند قابل شناسایی هستند؛ لیکن علی رغم رشد کمّی پژوهشی، موانعی در مسیر تحقیقی این حوزه وجود دارد. در این پژوهش با بررسی انحرافات پژوهشی حوزه ادبیات پایداری در جهت آسیب شناسی و رفع موانع موجود، کوشش شده به این سؤالات پاسخ داده شود که: کدام انحرافات پژوهشی اعمّ از مغالطه و مصادره در حوزه ادب پایداری وجود داشته اند؟ این انحرافات پژوهشی چه جریانها یا چالشهای کاذبی را در این حوزه ادبی پدید آورده اند؟#,
بررسی ساختاری نماد در ادبیات عاشورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوگینه(تراژدی) شهادت امام حسین(ع) و یارانش در محرم سال 61 هجری صورت پذیرفت. نپذیرفتن بیعت با یزید، بهانه ای شد تا مخالفان اهل بیت، این کار شنیع را انجام دهند. این واقعة تلخ، در بدو امر، موجی از اندوه را در شهرهای مهمی چون مکه، مدینه و کوفه به وجود آورد که به تدریج دامنة آن وسیع و تمام کشورهای اسلامی را در برگرفت؛ به طوری که زنده نگاه داشتن این تراژدی وارد فرهنگ مسلمانان و به ویژه شیعیان گردید. شیعیان سراسر جهان در طول تاریخ برای حفظ و زنده نگاه داشتن این واقعة حزین، در عزاداری خود از نمادهایی استفاده کردند که با گذشت زمان در قالب آئین های ویژه در محرم و صفر برگزار می گردد. تنوّع و فراوانی این نمادها، گویای تأثیر عمیقی است که فاجعة عاشورا در فرهنگ شیعیان از خود به جای گذارده است. این نمادها در فرهنگ های مختلف کشورهای اسلامی، اسامی متفاوتی دارند. علل و چگونگی به کارگیری نمادهای عزاداری در کشورهای مختلف اسلامی، به ویژه آسیب شناسی این نمادها از حیث تأثیر منفی که بر اصل هدف امام حسین(ع) از قیام خود گذاشته است، موضوع اصلی این مقاله است. در این نوشتار به جایگاه نمادین عناصر مادّی و غیرمادّی این نهضت معنوی اشاره می شود. بنیاد مقاله بر پایة پژوهش توصیفی-کتابخانه ای استوار است. ضمن معرفی نمادهای عاشورایی، به آفت هایی که سبب وهن و یا انحراف سوگواره های مذهبی می گردد، نیز اشاره می شود و در پایان و در قالب نتیجه گیری، پیش نهادهایی ارایه می گردد.
معرّفی منظومة تمُرنامه، حماسه ای تاریخی به تقلید از شاهنامه فردوسی و اسکندرنامة نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هاتفی جامی خواهرزادة عبدالرّحمان جامی و از شاعران توانای دورة تیموریست که در همة فنون شاعری بویژه مثنوی های داستانی توانایی و مهارت داشته و به پیروی از نظامی چند منظومة داستانی به نام های لیلی و مجنون، شیرین و خسرو، هفت منظرو تَمُرنامهپدید آورده است. وی اواخر عمر منظومه ای حماسی به نام شاهنامهدر فتوحات شاه اسماعیل صفوی سرود که ناتمام ماند. علاوه بر مثنوی های یادشده، از هاتفی دیوان شعری در دست است. تَمُرنامهمهم ترین و بهترین اثر اوست که حماسه ایست تاریخی در گزارش زندگی، جنگ ها، دلیری ها، کشورگشایی ها و ویران گری ها و خون ریزی های تیمور. هاتفی این منظومه را بر بنیاد ظفرنامةشرف الدّین علی یزدی سروده است و چنان که هم خود او گفته و هم مقایسة این دو متن نشان می دهد، به ظفرنامهکاملاً وفادار بوده و جز پاره ای تعبیرهای شاعرانه که لازمة نظم است، چیزی بر متن نیفزوده، بلکه گاه چیزهایی از آن کاسته است. هاتفی در ساخت و پرداخت این اثر حماسی از یک سو شاهنامةفردوسی و از دیگر سو اسکندرنامةنظامی را سرمشق ساخته است. پاره ای از شگردهای بلاغی آن بیش تر از شاهنامهو نیز ساختار کلّی کتاب از اسکندرنامهاثر پذیرفته است. تَمُرنامهافزون بر ارزش ادبی که دارد از لحاظ تاریخی نیز درخور توجّه است و منبعی موثّق است در شرح حال تیمور و کشورگشایی های وی.
روایتی نویافته از نبرد رستم با کک کوه زاد و مقایسه محتوایی آن با روایات دیگر
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتن این مقاله، معرفی روایتی نویافته از نبرد رستم با کک کوه زاد و مقایسه محتوای آن با روایات دیگر، خصوصاً دو روایت مصحّح غفوری و ماکان است. سراینده روایت نویافته 350 بیتی دقیقاً معلوم نیست، ولی آن را باید حدّ وسط دو روایت 710 بیتی ماکان و 266 بیتی غفوری دانست که هم در جزئیات رخدادها با دو روایت مذکور تفاوت دارد و هم بخش هایی از داستان به آن افزوده و یا از آن کاسته شده است. روایت نویافته از لحاظ موضوعاتی از قبیل اسامی دوستان رستم و همراهی آنان با او، گفت گوها و تعاملات رستم و زال، جزئیات نبرد کک با رستم و دیدار رستم با زال با دو روایت دیگر تفاوت هایی دارد و مشتمل بر موضوعاتی مانند نبرد دو نفر از پهلوانان کک به نام های قاهر و سالوک با رستم است که در دو روایت دیگر ثبت و ضبط نشده است. همچنین، موضوعاتی مثل باج دادن زال به کک، شکست خاندان رستم از کک، به یغما بردن رستم دختری از اهالی قلعه کک و رفتن زال و رستم نزد منوچهرشاه در دو روایت دیگر وجود دارد که در روایت نویافته نشانی از آنها نیست.
بررسی کاربرد صور خیال در هایکوهای جبهه بیک وردی (مطالعه موردی مجموعه شعری ماه، بالای سر مجنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هایکو از جملة قالب های شعری است که در دورة معاصر، به ویژه در حوزه شعرِ ادبیات پایداری مورد توجّه قرار گرفته است. علی رغم این که یکی از اصول سرودن هایکو ساده گویی و اجتناب از کاربرد صور خیال و آرایه های شعری است، اما شاعران دفاع مقدّس در تلاش برای به تصویر کشیدن دلاوری های رزمندگان اسلام در طی هشت سال دفاع مقدّس به کاربرد صورِ خیال و آرایه های شعری در آن مبادرت ورزیده اند. در این پژوهش که با هدف بررسی و شناساندن هر چه بیشتر و بهتر شعر دفاع مقدّس صورت پذیرفته، سعی شده است تا به روش توصیفی تحلیلی و با توجّه به مبانی بلاغت سنتی، کاربرد صور خیال و صنایع شعری در هایکوهای جبهه بیک وردی در مجموعه شعری «ماه بالای سر مجنون»، مورد بررسی قرار گیرد. بررسی کاربرد صور خیال و صنایع بدیعی در هایکوهای جبهه بیک وردی، نشان از کاربرد آگاهانه و به دور از تصنّع صور خیال و آرایه های ادبی در هایکوهای وی دارد. کاربردی که بیشتر بر اساس انواع تداعی ظهور یافته و به خوبی توانسته است که با زبانی ساده، و در عین حال مبتنی بر صور خیال و آرایه های شعری به بیان شاعرانه حماسه های رزمندگان اسلام در طی هشت سال دفاع مقدّس بپردازد.
جلوه های بیداری اسلامی در اشعار علاّمه سیّد محمّدحسین فضل الله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیداری اسلامی و مقاومت در برابر استکبار جهانی و قدرت های زورگو از موضوعات مهم عصر حاضر است و شاعران زیادی در موضوع ادبیّات پایداری شعر سروده اند. یکی از مراجع تقلید شیعه که اشعار پر معنایی درزمینه مسائل جهان اسلام شروده است، علاّمه سیّد محمّدحسین فضل الله است. او در اشعار خود به بررسی مشکلات جامعه اسلامی پرداخته است. از موضوعاتی که او در اشعار خود از آنها سخن رانده، مسئله فلسطین است. او معتقد است که تنها راه نجات فلسطین مقاومت می باشد و طرح صلح با اسرائیل را هرگز نپذیرفت. او علّت بدبختی جهان اسلام را دوری گرفتن از اندیشه های اسلامی و خدا می داند و همه مسلمانان را به وحدت و بازگشت به اسلام دعوت می کند. علاّمه فضل الله هرگز سکوت در برابر حاکمان ظلم و ستم را تحمّل نمی کرد و جوانان را به عنوان سرمایه های هر کشور یاد می کرد و آن ها را به جهاد با طاغوت تشویق می کرد. نگارنده در این مقاله به بررسی موضوع بیداری اسلامی از دیدگاه علاّمه فضل الله پرداخته است. موضوعات مهم موردتوجّه علاّمه را می توان در این موارد خلاصه نمود: 1- فلسطین اسطوره مقاومت و جاودانگی 2- توجّه به مشکلات کشورهای اسلامی 3- دعوت به اسلام و ایجاد وحدت و همبستگی در میان مسلمانان 4- جهاد و مبارزه با استکبار جهانی 5- تقویت روحیه شهادت طلبی در میان مردم. نگارنده با شیوه ای تحلیلی - توصیفی به بررسی اشعار شاعر در این زمینه پرداخته است.
بررسی عناصر مشترک در شاهنامه و سرودنیبلونگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه شاید قدیمی ترین گونه روایی نباشد، اما به یقین، مسلط ترین گونه در تمام دوره های باستان و سده های میانی بوده است. حماسه و اسطوره در تمام فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها، چه به صورت شفاهی و چه به صورت نوشتاری، دیده می شود. حماسه از اسطوره تغذیه می کند و در بعضی فرهنگ ها ادامه آن است. ادبیات جهان سرشار از عناصر حماسی- اسطوره ای است. این عناصر در دو اثر برجسته در ادبیات ایران و آلمان، شاهنامه و سرود نیبلونگن، نیزبه روشنی دیده می شود؛ عناصر مشترکی چون پهلوانان اسطوره ای، وجود حیوانات مافوق طبیعی، جنگ و نبرد و کین خواهی و... . در این جستار، نگارنده ضمن بیان پیشینه تاریخی هر دو اثر، به طور مفصل، به بررسی و مقایسه اَبرقهرمان- پهلوان (رستم و زیگفرید)، جهان بینی، تفاوت دیدگاه، ویژگی های مشترک حماسی و تاریخی، و مضمون های مشترک این دو اثر جاودان در ادبیات حماسی ایران و آلمان پرداخته است.
بررسی و تحلیل ویژگی های حماسی در حماسه اُزریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه بلند ازریه، سروده شاعر توانمند عراقی شیخ کاظم ازری، از جایگاه ادبی و دینی والایی برخوردار است. این منظومه که قسمت اعظم آن در مدح امام علی (ع) و توصیف رشادت های ایشان می باشد، دارای سبکی فخیم و حماسی است؛ به گونه ای که نام حماسه بزرگ (الملحمة الکبرَی) را بر آن نهاده اند. ازری سعی نموده با هنر شاعری و تصاویر حماسی رشادت ها و دلاوری های حضرت امیر (ع) را هرچه بهتر و مؤثرتر برای مخاطبان ترسیم نماید. در این مقاله سعی بر آن است با روش توصیفی-تحلیلی مهم ترین ویژگی های حماسی ازریه بیان گردد و مواردی مانند: واژگان حماسی و فخیم، موسیقی و بحر حماسی، پرورش حریف و اغراق حماسی بررسی و تحلیل شود. در یک نگاه کلی می توان گفت این حماسه از ویژگی-های متعدد حماسی برخوردار است و مواردی مانند: توصیف حماسی قهرمانان، پرورش حریف، حوادث شگفت و خارق العاده، تغزّل و مفاهیم حکمی بر جنبه ادبی و حماسی آن افزوده اند
واکاوی شاخصه های ادب پایداری در اشعار میرزادة عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزادة عشقی یکی از چهره های برجستة ادب پایداری در دوران اختناق رضاخانی و حاکمیت پهلوی به شمار می آید. ارزش اشعار میرزادة عشقی، پیش از آنکه مدیون جنبة ادبی – هنری باشد، به بُعد سیاسی- اجتماعی و وطنی آنها بر می گردد. این شاعر نو گرا که در جوانی جان فدای آزادی کرد، شعر را چون سلاحی برای مبارزه در دست گرفت. روحیة انقلابی، روزنامه نگاری، مقاله نویسی، اشعار تند و صریح عشقی، وی را یکی از چهره های مؤثر ادب پایداری در دورة مشروطه معرّفی کرده است. او که از تباهی وضع موجود رنج می برد، دیدگاه انقلابی و ایده آلیستی خود را به آینده ای معطوف می کند که در آن زر و سیم زوال یافته و دولت به دست رنجبر داده شده است. او دیدگاهی انقلابی و ایده آل طلب دارد که جنبه ای از رمانتیسم است و در برخی موارد به آنارشیسم کشیده می شود. در این مقاله پس از آوردن پیشینه ای در باب ادب پایداری و چگونگی آن در دورة مشروطه با بررسی دیوان اشعار و مقالات عشقی و واکاوی شاخصه های ادب پایداری در آنها، به تبیین شاخصه های برجسته ادب پایداری و موارد گفته شده در اشعار وی پرداخته شده است.
بحثی درباره علّت جاودانگی پشوتن در سنّت مزدیسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پشوتن، نام بُردارترین پسر گشتاسب در سنّت و ادبیات مزدیسناست. در باب فرجامِ کارِ وی با چند روایت متناقض روبه رو هستیم: نخست مشهورترین روایت بر پایه اَسناد و شواهد موجود از گزارش ها و روایت های متون کهن پهلوی، پشوتن یکی از بی مرگانیست که در آخرالزّمان پیش از هزاره هوشیدر، علیه بدکاران و دیوان رستاخیز می کند و هم چنان در هزاره هوشیدرماه، سروری خواهد کرد. دیگری روایتی از چگونگی نامیرایی پشوتن با خوردن شیرِ یشته شده از دست زردشت به نقل از منظومه زراتشت نامه است و سوم روایت، روایت نادر و یگانه بهمن نامه از مرگ پشوتن به دست بانوگشسب است که اتّفاقاً با معنای لغوی اسمش نیز متناسب است. در دیگر منابع، بویژه در شاهنامه فردوسی و شاهنامه ثعالبی و دیگر روایت های اسطوره ای، حماسی، تاریخی و روایت های نقّالی و شفاهی عامیانه موجود، هیچ اشاره ای به مرگ یا بی مرگی پشوتن نشده است. نگارنده در این مقاله با در نظر گرفتن هر سه گزارش، در روایت زراتشت نامه اندیشیده، با بهره گیری از گواهی هایِ همانند در ادبیات ایران و ملّت های دیگر، آن را بررسی کرده است.
اشارات اسلامی و سامی در روایات باستانی/ شاهنامه
حوزههای تخصصی:
بخشی از ادبیات فارسی را روایاتی شکل داده که درون مایه آنها متعلّق به ایران باستان است؛ امّا این داستان ها از اشارات و عناصرِ اعتقادیِ اسلامی و ی ا سامی ب رکنار نمانده و حتّی ب ه شاهنامه ک ه حماسه ملّی ایرانیان انگاشته می شود راه یافته است؛ چنان که در آن، اندیشه های گنوسی وار متعلّق به عرفای صدر مسیحیّت در رفتار کسانی چون ایرج و کیخسرو همچون شریر دانستنِ جهان و تنِ آدمی دیده می شود. شاید این باورها از مسیحیّت وارد مانویّت شده و از آن جا به شاهنامه راه یافته باشد. هم چنین از زبان شخصیّت های ای رانیِ زردشتی، سخنانی با درون م ایه ق رآنی، چون بی نیازیِ یزدان از فرزند یا باور به فرشته ای اسلامی مانند عزرائیلِ «ج ان ست ان» دیده می شود؛ در حالی که بنا بر دیدگاه های دینی کهنِ ایرانی، اورمزد دارای فرزندانی چون آذر و سپندارمذ است و دی وی به ن ام استویهاد جان مردمان را می ستاند. پ ژوهشِ پیشِ رو چنین تأثیر پذیری را از باور و اندیشه های غیر ایرانی، در شاهنامه بررسی کرده است.
بازشناسی مفهوم خودسازی در اساطیر هندی، اسطوره ی آفرینش و مهابهارات
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است نشان دهد که در اسطوره و بویژه اساطیر هندی (آفرینش و مهابهارات) حماسه را دو رویه است. یکی حماسه به معنای شناخته شده آن که داستان دلاوری و تکاوری پهلوان یا مردانی بزرگ در نبرد با هر آن کس است که حرمت حریم سرزمین یا مردمان یا هستی کسی یا چیزی ارزشمند را درهم شکسته باشد؛ که در این رویه، حماسه بسامدی از رخ نمودن آداب جنگاوری و بی باکی است. دیگری آنکه حماسه چندان اوج و عمق می گیرد که از رویه ظاهر جنگی خویش می گذرد و به ژرفای جوانمردی دست می یابد. در این حالت دیگر حماسه یک داستان رزم نیست؛ بلکه برنامه ای هدفمند و الگویی توانمند برای بازسازی درونی کسانی است که در خود، تعلقی به پرورش اخلاق انسانی در چهارچوب حماسه می بینند. در این معنا تلاش قهرمان حماسه تنها جهاد اصغر نیست؛ که جنگ در بیرون است. بلکه پهلوان داستان می کوشد تا به پیروی از الگوهای دینی که نمایه های جاویدان هستی هستند، به جهاد اکبر که جنگ در درون است، دست یازد؛ که کوششی است برای دگرگون کردن ((نبرد تن با تن)) به ((نبرد تن با من)). می توان روزی را به دیده آورد که دست کم در هنگامه ای کوتاه، نبرد تن با تن رخ ندهد؛ اما نمی توان هیچ گاه تصور کرد که نبرد تن با من روی ندهد. اساطیر هندی مورد بررسی داستان همین نبرد است. رزمی که انسان برای همیشه هستی گیتیانه خویش با آن درگیر است. این از بزرگ ترین دلایل ماندگاری اسطوره های دینی است.
نوع شناسی تطبیقی حماسه در ادبیات فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه یکی از انواع ادبی است که اعمال پهلوانی و حوادث خارق العاده را به زبان فاخر روایت می کند. افلاطون و ارسطو از اولین کسانی بودند که به بحث و پژوهش درباره انواع ادبی پرداخته اند. این تحقیق برآن است تا حماسه های ایران را با ویژگی هایی که برای حماسه های جهان ذکر کرده اند، تبیین نماید. یافته ها بیانگر آن است که میان حماسه های ایران و جهان به جز چند اختلاف جزئی، تفاوت ی اساسی وجود ندارد. این پژوهش با رویکرد تاریخی- توصیفی تلاش نموده تا حماسه را در زبان فارسی و عربی بررسی کند، سپس آن ها را با هم مقایسه نماید. در حوزه ادبیات تطبیقی باید به این نکته اشاره کنیم که پژوهشگران انواع ادبی، معتقدند اعراب به دلیل خصوصیات فرهنگی، منطقه ای، قومی و زبانی، توانایی سرودن حماسه ای نظیر شاهنامه و ایلیاد را نداشته اند. آنها آثار حماسی دیگر ملل را با نام «ملحمه» می شناسند و واژه «حماسه» در ادبیات عرب، ژانر و نوع ادبی به شمار نمی رود و در فخر و مباهات، رجز خوانی و برشمردن ویژگی های قبیله، خلاصه می شود. اما این بدان معنا نیست که ادب عربی از این گونه ی ادبی کاملاً تهی است و اعراب در ادوار مختلف تاریخی نسبت به آن بیگانه بوده اند. علاوه بر وجود اشعار حماسی و شاعران حماسه سرا در عصور مختلف ادبی، در دوره مملوکی افزون بر حماسه های تاریخی، شاهد شکوفایی حماسه های دینی هستیم که در ادبیات فارسی از نظر طول قصیده و تنوّع مضامین، اثری از آنها یافت نمی شود.
بررسی همسنج جدال بر سر تصاحب زن در دو اثر حماسی: بانوگشسپ نامه و ایلیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدال بر سر تصاحب زنان یکی از موضوعاتی است که در برخی حماسه های مطرح جهان به عنوان موضوعی محوری بازتاب یافته است؛ در حماسه های ملی پارسی اما، به ندرت و در صورت وجود، با رویکردی متفاوت شاهد چنین جدال هایی هستیم؛ در حقیقت شاعران حماسه سرای پارسی، از خلق حماسه هایی که در آن زنان به عنوان موضوعی محوری مطرح گردند و جدال هایی بر سر تصاحب آنان رخ دهد، گریزان بودند و آن را خلاف اهداف والای حماسه سرایی می دانستند. تنها اثر حماسی ملی پارسی که در آن به چنین موضوعی به گونه ای محوری پرداخته شده است، بانوگشسپ نامه است که در این مقاله خواهیم کوشید طی بررسی همسنج آن با ایلیاد هومر، به عنوان برجسته ترین حماسه ی جهان با موضوع جدال بر سر تصاحب زن، به درک دقیقی از شباهت ها و تفاوت های این دو اثر دست یابیم. بررسی ها مخاطبان مقاله ی پیش روی را مجاب خواهد نمود که جدال بر سر تصاحب زن در بانوگشسپ نامه، علی رغم شباهت هایی که با ایلیاد دارد، در نهایت اهداف متفاوتی را دنبال می نماید؛ جدال بر سر تصاحب زن در ایلیاد، عرصه ای است که به اثبات توانمندی مردان و ضعف زنان می انجامد، اما جدال بر سر تصاحب زن در بانوگشسپ نامه عرصه ای است که به اثبات بی نیازی و آزادگی زنان و توان آنان در هم گامی با مردان می انجامد.