فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۰۱۷ مورد.
حماسه ملی ایران
مبانی تهییج و پایداری سپاهیان در سیاست نظامی امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام علی (ع)، در زمره نادر شخصیت هایی است که زندگانی، سیره، سخن و عمل او در عرصه های گوناگون و در تمامی عصرها، برای بشریت به عنوان الگو پایدار مانده است و خواهد ماند. سیاست نظامی آن حضرت و مباحث مرتبط و زیرمجموعه آن، در دوران قریب به پنج سال فرمانروایی و حاکمیت بر جهان اسلام، در منظر مسلمانان و نامسلمانان، تا روزگار ما، بحث های فراوانی را به خود اختصاص داده است. از میان مطالب و موضوعات زیر مجموعه سیاست نظامی یاد شده، کیفیت بسیج جنگجویان و ایجاد مقاومت و پایداری در آنان، یکی از مهم ترین مباحث قلمداد می شود. در این نوشتار، سعی شده است تا روش ها و شیوه های تهییج و بسیج سپاهیان و ایجاد پایداری و مقاومت در آنان، قبل از نبرد و در جریان آن، از سوی امام علی (ع) و نیز اصحاب و فرماندهان ایشان مورد بررسی، توصیف و تحلیل قرار گیرد. یافته ها دلالت بر آن دارد که آن حضرت در سیاست و برنامه ریزی های نظامی شاش در رویارویی با مخالفان، به این موضوع اهتمام ویژه و حتمی نشان داده و به روش های مختلف و متنوع و معطوف به اعتقاد راسخ دینی و با رویکردی الهی و معنوی و مبتنی بر معیارهای قرآنی و سنت نبوی، سپاهیانشان را به تهییج و مقاومت در برابر مخالفان وا داشته اند.
حماسه سرایی
حوزههای تخصصی:
ماه هاماوران یا شاه هاماوران؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان رستم و اسفندیار کتایون برای این که مانعِ رفتنِ پسرش اسفندیار به سیستان و رویارویی با رستم بشود خدمات و پهلوانی های رستم را یادآوری می کند و از جمله می گوید: «همان ماه هاماوران را بکشت/نیارست گفتن کس او را درشت» در این بیت منظور از ترکیب «ماه هاماوران» سودابه است و با این که فقط در یک نسخه (لندن/ بریتانیا 675 ه.ق) آمده در همه چاپ های معتبر و نیمه معتبرِ شاهنامه انتخاب شده است، امّا نگاشته بیش ترِ دست نویس ها، «ش اه هاماوران» است ک ه فق ط در بعضی چاپ های سنگی و کم اعتبارترِ شاهنامه دیده می شود. چون در گزارش نبرد هاماوران در شاهنامه ، شاه هاماوران از رستم زنهار می خواهد و به دست او کشته نمی شود مصحّحان، وجهِ «شاه هاماوران» را نادرست انگاشته و رها کرده اند، در حالی که بررسیِ منابعِ متعدّدِ فارسی و عربی نشان می دهد که از داستان جنگ هاماوران چند روایت (حدّاقل سه گزارش) مختلف وجود دارد که در بعضی از آن ه ا شاه ه ام اوران زنده می ماند و در برخی دیگر به دست رستم کشته می شود. مأخذِ اشاره بیتِ مذکور دسته دوم از روایاتِ مربوط به عاقبت کار پادشاه هاماوران و مستند بر مآخذ اصیل و حتّا کهن تر از شاهنامه است که اتّفاقاً در بیتی دیگر از داستان رستم و اسفندیار هم بازتاب یافته است. بر این اساس ضبط «شاه هاماوران» که بِظاهر نادرست می نماید به لحاظِ داستانی معتبر است و از نظر ضوابط تصحیح متن نیز به دلیلِ استناد بر اکثر نسخ و دشوارتر بودن نسبت به وجه «ماه هاماوران» باید در متنِ نهاییِ شاهنامه بیاید.
بررسی روایتی منظوم از پایان زندگی برزو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آوازه و شهرتی که داستان رستم و سهراب در میان مردم داشت و نیز پایان غم انگیز این داستان، سبب شد داستان هایی به تقلید از آن ساخته شود که برزونامه یکی از آن ها است و روایت های متعدّدی از آن، به نظم و نثر باقی مانده است. ساختار برزونامه ها از نظر ویژگی های حماسی، حوادث، قهرمانان داستان با یک دیگر تفاوت های چشم گیری دارد. با بررسی روایت های برجای مانده از زندگی برزو، می توان حوادث زندگی او را از کودکی تا هنگام مرگ دنبال نمود و به یک طرح کلّی دست یافت. نکته ی در خور توجّه این است که در متن برزونامه های منظوم موجود، اثری از مرگ برزو نیست و تنها در روایت های عامیانه است که می توان اشاره های متعددی از چگونگی مرگ او به دست آورد. وجه مشترک این روایات این است که برزو پس از مرگ رستم و اغلب در دوران کین خواهی بهمن، به دست دیوان کشته می شود. یگانه روایت منظومی که از مرگ برزو در دست داریم روایتی است از نبرد او با مهراس دیو که به برخی دست نویس های شاه نامه الحاق شده است. در این مقاله نخست مهم ترین پهلوانی های برزو را در چهار دسته روایات مجزا که از او برجای مانده است برمی شماریم سپس به بررسی روا یتی منظوم از پایان زندگی او و زمان احتمالی پیدایش آن می پردازیم.
مقاله به زبان فرانسه: واقع گرایی و شاعرانگی در نوشتار آسیه جبار از جنگ در رمان فرزندان جهان جدید (Réalité et poéticité à travers l’écriture djebarienne de la guerre dans Les Enfants du nouveau monde)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤثرترین رمان های جنگ الجزایر فرزندان جهان جدید می باشد که توسط آسیه جبار به رشته تحریر درآمده است. آسیه جبار در این اثر تصویری ملموس از زندگی ملت الجزایر در طول دوران جنگ ارائه می کند، و همچنین تلاش دارد تأثیرات عمیق جنگ را بر زندگی اقشار مختلف جامعه الجزایر نشان دهد. علاوه بر این، نویسنده رمان، ضمن تشریح سرنوشت شخصیت های متعدد داستان، و نگارش گفتگوهایی که بین آنان جریان دارد، تنوع و بعضا تقابل دیدگاه های مردم را در خصوص این جنگ منعکس می کند. این مقاله ابتدا ضمن اتخاد رویکردی روایی، به توصیف و تحلیل چگونگی نمودار شدن مسئله جنگ در نگارش ادبی، آسیه جبار می پردازد، و نشان میدهد این نویسنده مبدع سبک خاصی از نوشتار جنگ بوده، که خاصیتی بین رئالیسم و فیکسیونالیسم دارد. سپس، با رویکرد نقد جامعه شناختی، به تشریح ایدئولوژی آسیه جبار در خصوص جنگ پرداخته و اینگونه استنباط می کند که نویسنده به دور از مشروعیت بخشیدن به هرگونه جنگ و خونریزی، و یا مقدس و اسطوره ای دانستن جنگ آزادسازی الجزایر، به لزوم دفاع و مبارزه برای استقلال معتقد بوده است و ساختار و محتوای رمان وی نیز بازتابدهنده و محصول چنین بینشی میباشد.
بررسی تطبیقی مفاهیم مقاومت و پایداری در اشعار فدوی طوقان و طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حماسة عرفانی؛ از فرضیه تا واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعبیر «حماسه عرفانی» در نیم قرن گذشته و به ویژه در دو دهه اخیر، تداولِ قابلِ توجهی در حوزه پژوهش های ادبی یافته است؛ و حتّی عدّه ای از محققان، فرضِ وجودِ «حماسة عرفانی» را همچون ژانری مستقل در ادب فارسی طرح کرده اند. در پژوهش حاضر کوشیده ایم بر اساس نظریة جدید ژانر نشان دهیم که علی رغم وجود بعضی تشابهات میان جنبه هایی از متون حماسی و بعضی نمونه های ادب صوفیه، نهایتاً از منظرِ نقدِ ژانر نمی توان صحّت چنین فرضی را پذیرفت چرا که لحاظِ چنین ژانری نه با نیّت مؤلفان صوفی، به مثابة عاملی مهم در تعیین ژانر تطابق دارد، نه موجد پیش آگاهیِ راهگشایی برای خواننده است و نه اساساً کمکی به طبقه بندی دقیق تر و معقول تر گونه های ادب فارسی می کند. ضمن آنکه در توضیح مشابهت های موجود، توجّه به پدیدة «وجه»، و فرایندهایی چون «آمیختگی انواع» و ثباتِ فوق العادة صورت های ادبی در شرق ازجمله در ادبیات فارسی، و جریان مهاجرت مضامین و مفاهیم در بین انواع و قوالب مختلف، تبیین و صورت بندی منطقی تری را از موضوع میسر می سازد.
روان گرشاسپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرشاسپ پهلوانی است که روان او از بارگاه اهورا و همچنین خود او از حماسه ملی، شاهنامه، رانده شده است. روان او به بهشت راه ندارد زیرا آتش، پسر اهورا مزدا و امشاسپند اردیبهشت را آزار رسانیده، در شاهنامه نام آور نیست زیرا سرسپرده ضحاک انیرانی است پس در هر جایی که خواست اهــورا مزدا و دوستی مردمان ایران یاریگر پهلوانی نباشد، او در ناخودآگاه این مرز و بوم جایگاهی ندارد. او در جنگ تیری می خورد، دیو خواب اهریمنی براو چیره می گردد و تن او هزاران سال در خواب ناآگاهی فرو می رود تا این که بر روان او نوری اهورایی می تابد و از خواب بیدار می گردد، به سوی اهورا می رود و برای به دست آوردن دوستی ایران و ایرانی ضحاک را می کشد. با میانجی گری زردشت، گناه آزردن آتش او نیز به پاس کردارهای اهـورایی آمرزیده می گردد و در فرجام، روان او به بهشت برین راه می یابد.