فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۰۱۷ مورد.
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
1 - 26
حوزههای تخصصی:
از جمله راه های شناخت مبانی فرهنگ پایداری و آموزش آن، انجام مطالعات علمی در حوزه فرهنگ و ادب عامه است. علی رغم وجود مؤلفه های ادبیات پایداری ازجمله ستایش واقعه کربلا، دفاع از وطن، ستایش قهرمانان و شهیدان، مبارزه با ستمگری و... در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی، هدف این پژوهش، تحلیل الگوهای پایداری به عنوان یکی از مولفه های ادب پایداری در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی است. اشخاص اساطیری (کیخسرو، بهرام، آرش کمانگیر و...)، حماسی (رستم، سیاوش و...) و تاریخی (آریوبرزن و...) در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی وجود دارند که از آنان به عنوان الگوهای پایداری یاد می شود. روش جمع آوری داده های پژوهش، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل آن ها، به صورت محتوای کیفی انجام شده است. پس از بررسی ها و تحلیل های انجام شده می توان گفت که شخصیت های الگودهنده به مبارزان برای تحریک، تشویق و حضور در میدان های نبرد در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی، بیشتر اساطیری و حماسی هستند که خود از شاهنامه فردوسی به نوعی وام گرفته شده اند. علاوه بر این، در بیشتر اشعار سروده شده، پیوند عمیقی میان شخصیت های اساطیری، تاریخی و قهرمانان قومی بختیاری و بویراحمدی برقرارشده است که درواقع القاکننده روحیه پیروزی و الگوگیری از اساطیری ایرانی است.
نمودها و خویشکاری فرّه در اقتباس های محمّدرضا یوسفی از شاهنامه با رویکرد بوم گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرّه یکی از مفاهیم اسطوره ای است که رابطه انسان و طبیعت را به خوبی نمایان می کند. این نیروی اَهورایی که به باور انسان های دوره اسطوره ، در همه موجودات (انسان و حیوان) سَرَیان دارد، سبب به کمال رساندن خویشکاری های خود می شود.در شاهنامه فردوسی این نیرو گاهی با نمادهای جانوری همراه است و هم گامی انسان و طبیعت را در دوره اسطوره ای در جهت برقراری نظم و نجات طبیعت از سلطه ضدّ طبیعت آشکار می سازد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به کنش گری های فرّه با نمودهای جانوری پرنده (سپیدا) و برّه (فرهان) در ایجاد نظم، نجات انسان و طبیعت از تسلّط ضدّ طبیعت (دیوان، خشک سالی، سرمای سخت و...) با اقتباس محمّدرضا یوسفی از شاهنامه فردوسی برای کودکان و نوجوانان می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که یوسفی با رویکردی زیست محورانه، نمادهای جانوری فرّه را در ساحتی اسطوره ای برای مخاطبان خود بازنمایی کرده است. بنابراین، فرّه در این آثار بخشی از طبیعت است که با مقابله با شرور و برگرداندن نظم گیتی، هم زمان به بقای انسان و ناانسان یاری می رساند. نقش فرّه بعدها در ادوار تاریخی تغییر می یابد و در خدمت نظم سیاسی و اجتماعی قرار می گیرد.
لعل سهرابکی گزارشی نویافته از نشان خاندان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
97 - 116
حوزههای تخصصی:
رشید تبریزی شاعر سده یازدهم، در مثنوی جواهرالاسرار که اثریست در موضوع گوهرشناسی ضمن معرفی انواع لعل از لعلی زرد و کم ارزش سخن گفته موسوم به «لعل سهرابکی». وی علت نام گذاری این گوهر را انتساب آن به بازوبند سهراب دانسته و معتقد است شومی و بدیمنی این گوهر باعث مرگ سهراب و شهرت این سنگ شده است. در این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای و در دو بخش انجام یافته است؛ تلاش شده ابتدا با بررسی متون معتبر به خصوصیات مهره ها و بازوبندها، بویژه مهره های نشان خاندان رستم بپردازیم. سپس خصایص لعل را در کتب جواهرنامه بررسی کرده و نظر رشید تبریزی در مورد لعل سهرابکی را مورد پژوهش قرار دهیم. بررسی ها نشان می دهد که محتملاً، بازوبند سهراب دارای لعل بوده، اما از رنگ و ارزش مادی آن جز روایت رشیدای تبریزی مطلبی نداریم. به نظر می رسد ماجرای پسرکشی توسط ابر پهلوان ایرانی هیچگاه در ذهن مردم ایران حل نشده بنابراین در باور رشیدای تبریزی یا یکی از منابع گوهرشناسی او و شاید باور عامه مردم سده های دهم و یازدهم ایران، تصوّر شومی لعل سهرابکی شکل گرفته است و تهمت بد شگونی به مهره بازو بند سهراب توجیهی گشته است عامه پسند برای تبرئه تهمتن.
بررسی تطبیقی بازتاب جلوه های مقاومت در اشعار علی الجلاوی و حامد عسگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
75 - 110
حوزههای تخصصی:
ادبیات مقاومت، تلاش های یک نسل مبارز برای آزادی سرزمین، دین، فرهنگ و سنت های خود از سلطه متجاوزان را برای همگان در بیان فخیم شعری و ادبی ترسیم می کند. آثار شاعران متعهد همچون حامد عسکری از ایران و علی الجلاوی از بحرین میراثی ارزشمند در عرصه شعر مقاومت دو سرزمین است. مضامین و جلوه های ادبیات مقاومت، پیوندى مشترک میان این دو شاعر برقرار کرده است. با توجه به اینکه مقایسه بن مایه های پایداری در اشعار شاعران زبان فارسی و عربی زمینه ساز تبیین شباهت ها و تفاوت ها بین آن ها می شود؛ لذا پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، به واکاوی برجسته ترین مفاهیم و مضامین مشترک این دو شاعر در عرصه ادبیات پایداری بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که درون مایه شعری دو شاعر در زمینه ادبیات مقاومت با هم اشتراک داشته و هر دو در این حوزه به انعکاس مؤلفه هایی همچون وطن دوستی، توصیف جایگاه شهدا، دعوت به مقاومت و پایداری، نفرت از جنگ و ویرانی، اشاره به نهضت عاشورا و آرمان گرایی (امید به آینده با ظهور منجی) پرداخته اند.
روان اسطوره شناسی در ادبیات نمایشی (مطالعه موردی؛ اسطوره سنجی بهرام بیضایی با روش نقد اسطوره ای ژیلبر دوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
135 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به روش توصیفی تحلیلی، بر آن است تا روش نقد اسطوره ای ژیلبر دوران را بر آثار نمایشی بهرام بیضایی (نمایشنامه و فیلمنامه) اعمال نماید و از این مسیر به اسطوره سنجی نویسنده یا الگوی اسطوره ایِ پسِ پشت این آثار نائل آید. این مهم از مسیر فرایند سه گانه اسطوره شناسی، با تکیه بر متن و تدقیق در مهم ترین اثر هنرمند و تشخیص خرده اسطوره کانونی آثار وی به انجام رسید. روان سنجی با تکیه توأمان بر متن و فرامتن (ردیابی خرده اسطوره یافت شده در دیگر آثار نویسنده، زندگی شخصی حرفه ای هنرمند و تشخیص عقده شخصی نویسنده) و کنار هم گذاری مجموعه یافته ها، به کشف اسطوره شخصی و فراشخصی هنرمند نائل می شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که خرده اسطوره کانونی آثار بیضایی عبارت است از: برخوانی گذشته برای ساخت آینده، ستیز با ستم و جهل و هر آنچه مانع باروری مام میهن باشد، و در صورت لزوم قربان شدن برای نیل به این باروری و بر همین سیاق، زندگی در برابر مرگ، و زنانگی در حکم منشأ زندگی. عقده شخصی وی نیز تثبیت شدگی و توقف در گذار از ساحت خیالی به ساحت نمادین ژاک لکان و اسطوره شخصی او ایزدبانو آناهیتا است.
بررسی و تحلیل اندیشه پایداری در متون منثور عرفانی از قرن پنجم تا قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
27 - 60
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات قابل توجّه در متون عرفانی، بررسی روابط عرفا با حاکمان زمانه و چگونگی برخورد با آنان است. در بادی امر به نظر می رسد که عرفا با سیاست بیگانه اند و عرفان که از مقوله معنا، کشف و شهود، خلوت و خلسه است، با سیاست که پدیده ای بیرونی، عمومی، اجتماعی و مرتبط با زندگی و معیشت انسان هاست؛ قابل جمع نیست و رابطه ای بین معنویت گرایی و عرفان با سیاست ورزی وجود ندارد. بررسی متون عرفانی نشان می دهد که علاقه مندی عارفان به سرنوشت انسان و سعادت و شقاوت او که به گونه ای با شیوه اداره کشور مرتبط است، آنها را به واکنش در برابر سیاست و حکومت واداشته است. بسیاری از بزرگان عرفان در آثار خود به پایداری سیاسی پرداخته و دیدگاه خود را نسبت به مسائل سیاسی و گردانندگان حکومت بیان نموده اند. مؤلّفه هایی چون: توصیه حاکمان به عدالت ورزی، ستم ستیزی، انتقاد از حاکمان، حق گویی در برابر حاکمان ظالم و پایداری در برابر قدرت های حاکم، بیانگر نقد و اعتراض به رفتار حاکمان و پایداری سیاسی عرفا می باشد.
آسیب شناسی علمی پژوهش های ادبیات پایداری بر مبنای دیدگاه استادان زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
61 - 95
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی علمی پژوهش های ادبیات پایداری از ضرورت های این حوزه است که می تواند در شناسایی مسائل و ضعف های علمی، دستیابی به راهکارها و سیاست های پژوهش محور در این عرصه کارساز باشد. روش تحقیق این پژوهش اکتشافی بوده است. اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته از یازده تن از استادان و صاحب نظران گردآوری و برای تحلیل آن ها از روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.دیدگاه مصاحبه شوندگان به مسئله شناسی در ادبیات پایداری به 5 مقوله تقسیم شد. این مقولات عبارتند از: تفکیک سؤال و مسئله در پژوهش های علمی؛ تضاد بین ذهن و عین به عنوان منشأ شکل گیری مسئله؛ شکل گیری مسئله فارغ از تعصب و تقیّد؛ اصالت دادن به روش علمی؛ به روز شدن مسائل حوزه ادبیات پایداری و ژرف نگری در آن ها.آسیب های حوزه پژوهش در دو سطح و هر یک در چهار بعد طبقه بندی شد: 1. آسیب های علمی و پژوهشی شامل: سرمایه انسانی؛ مسئله شناسی؛ مباحث نظری و روش شناسی. 2. آسیب های ساختاری و سازمانی شامل: غلبه نگاه سیاسی و ایدئولوژیک، ضعف در سیاستگذاری، مسائل اقتصادی و مدیریت ناکارآمد.به منظور رفع مشکلات در هر دو سطح، راهکارهایی از سوی مصاحبه شوندگان ارائه شد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:تعیین سیاست ها، دستورالعمل ها و نقشه راه؛ شناسایی نقاط ضعف و قوت، فرصت ها و تهدیدها از طریق انجام پژوهش های بنیادی و وضعیت سنجی، تشکیل بانک اطلاعات و شبکه سازی فعالان و علاقه مندان این حوزه، گسترش ارتباطات ملی و فراملی با برگزاری همایش و ... .
جلوه های پایداری در کتاب سیرنگ مشفق کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
173 - 197
حوزههای تخصصی:
مشفق کاشانی از شاعران دوره معاصر است که بسیاری از سروده های خود را در موضوع دفاع مقدّس، شهادت، ایثار و حماسه سازی رزمندگان سروده است. در این جستار به بررسی جلوه های پایداری در اشعار مشفق کاشانی پرداخته می شود و نویسنده در پی آن است تا میزان نمود جلوه های پایداری را در شعر این شاعر به تصویر بکشد. روش در این پژوهش تحلیلی-توصیفی از طریق یادداشت برداری کتابخانه ای است و واحد تحلیل مضمون در نظر گرفته شده است. نتایج اولیه حاکی از آن است که جلوه های برجسته در اشعار مشفق عشق به وطن، یادآوری حماسه عاشورا و همچنین حماسه قدس، دعوت به مبارزه، ستایش آزادی، ستایش شهید و شهادت و طرح اسطوره های ملی و تاریخی می باشد. بهره گیری از محرک های گوناگون برای برانگیختن مردم و کشاندن آنان به جنبش های پایداری یکی از مهم ترین ویژگی های اشعار مشفق کاشانی است، محرک های مؤثری چون میهن، ملّت، ناموس، غیرت، دین، اسلام، قرآن، اسطوره ها و هر آن چه که در نزد مردم احترام و قداستی خاص دارد.
نگرش عرفانی و اساطیری شهرنوش پارسی پور نسبت به زن و جایگاه اجتماعی او براساس رمان زنان بدون مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
77 - 108
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارهای نشر آگاهی و معنویت در حوزه عرفان و سیر انسان به سمت تعالی، داستان های عرفانی است. نویسندگان بسیاری در آثار خود سیر انسان به سمت تعالی را با عنوان عرفان و سیروسلوک مورد توجّه قرار داده اند. شهرنوش پارسی پور یکی از نویسندگانی است که با دیدگاهی عرفانی به زندگی شخصیت های داستانی می نگرد و جاودانگی در حقیقت را به تصویر می کشد. رمان زنان بدون مردان، از آثار مهم شهرنوش پارسی پور است که با بهره گیری از بن مایه های عرفانی به خلق شخصیت زنان داستان پرداخته است. هدف پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی، بررسی نگرش اجتماعی و عرفانی شهرنوش پارسی پور در رابطه با زن و جایگاه اجتماعی او بر اساس رمان زنان بدون مردان، می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر یک از شخصیت های داستان زنان بدون مردان را می توان نماینده قشری از جامعه زنان دانست؛ زنانی که با رسیدن به مرحله خودشناسی و سیر در انفاس خود سعی در شناخت حقیقت وجودی خود دارند و با پاکی درون، در پی جاودانگی و حقیقت هستند.
زمینه ها و نشانه های آشنایی سیمین بهبهانی با شاهنامه فردوسی و چگونگی تأثیرپذیری از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
231 - 269
حوزههای تخصصی:
بعضی از متون کلاسیک به مثابه اَبَرمتن ها و متون مادر در شعر فارسی محسوب می شوند که کم و بیش در تمام یا اکثر ادوار ادبی سایه خود را بر سر دیگر متن ها گسترده اند. شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از این ابرمتن هاست که نشانه های حضور آن در بسیاری از متون پس از خویش چه حماسی و چه غیرحماسی قابل ردیابی است. در روزگار معاصر نیز شاعران به مناسبت های مختلف، از داستان ها، شخصیت ها، اسطوره ها و دیگر ابعاد و جنبه های شاهنامه تأثیر پذیرفته اند. سیمین بهبهانی یکی از شاعرانی است که با آگاهی نسبتاً خوبی که از شاهنامه و جهان داستانی آن دارد، توانسته است تعاملات بینامتنی گسترده ای با شاهنامه ایجاد کند. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در پی آن بوده ایم تا زمینه های آشنایی و میزان بهره گیری سیمین و کیفیت و چگونگی این بهره گیری ها از شاهنامه را تحلیل و بررسی کنیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سیمین بهبهانی به خاطر رشد و بالیدن در خانواده ای علمی و مطالعات شخصی، شناخت نسبتاً وسیعی از داستان ها و شخصیت های اثرگذار شاهنامه داشته و توانسته است در مواضع مختلف برای برانگیختن حس ایران دوستی مردم و نیز یادکرد شکوه پهلوانان و حوادث کهن از داستا ن های شاهنامه بهره گیرد. پناه بردن به شاهنامه و قهرمانان آن در جست وجوی یافتن نجات دهنده، استفاده از ابعاد تغزلی و نیز ترسیم فضای سیاسی- اجتماعی روزگار معاصر، عوامل دیگری است که سیمین را به سمت استفاده از داستان های شاهنامه ، سوق داده است.
تحلیل تطبیقی کنش های سه گانه شخصیت های اساطیری در ساختار روایی «اودیسه هومر» و «داراب نامه طرسوسی» بر مبنای نظریه اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
167 - 197
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی تلاش می کند با تکیه بر نظریه اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل، کنش های شخصیت های اساطیری اودیسه هومر و داراب نامه طرسوسی را با یکدیگر انطباق دهد و به این پرسش پاسخ دهد که کنش های شخصیت های اساطیری در « داراب نامه » و « اودیسه » تا چه میزان با نظریه کنش های سه گانه دومزیل انطباق دارند و موارد تشابه و تفاوت آن ها کدام است؟ یافته ها حاکی از آن است که شخصیت های اصلی این دو اثر؛ یعنی «داراب» و «اسکندر» را می توان با «اولیس» در یک طبقه بندی قرار داد. بررسی کنش های «داراب» و «اولیس» نشان می دهد که هر دو در جایگاه پادشاهی، مؤید ویژگی های هر سه کنش هستند؛ با این تفاوت که اولیس زاده خدایان (زئوس) است و داراب در مقام پادشاهی دارای فّره ایزدی است. هوشمندی و حیله گری از بارزترین صفات اولیس است درحالیکه داراب با صفت قدرتمندی شناخته می شود. اسکندر مقام پادشاهی را برای فتوحات دینی رها کرد، اما اولیس به سبب عدم قربانی برای خدایان مجازات شد. سایر شخصیت ها از جمله «طمروسیه» و «بوران دخت» با «پنلوپ» نیز با تفاوت های جزیی مظهر «پاکدامنی» هستند. تأکید بر وفاداری به پیمان ازدواج در اودیسه گفتمان غالب است، اما در داراب نامه فتوحات دینی برای اسکندر بر سایر وجوه گفتمانی غلبه دارد.
دلگشا نامه را کدام «آزاد» سروده بود؟ (تحلیل و اثبات سرایش دلگشا نامه توسط آزادکشمیری در تطبیق با تنها «تکمله رسمی» حمله حیدری باذل مشهدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
287 - 315
حوزههای تخصصی:
دلگشانامه، نام حماسه ای منظوم متعلّق به دوره گورکانی در خون خواهی مختار پس از شهادت امام حسین(ع) است. این اثر چنان که در خود ابیات اشاره شده است، سروده فردی به نام آزاد است؛ اما عدم وجود تصریح منابع در ذکر هویت سراینده و برخی ابهامات باعث شده که این منظومه به محمّدعلی آزادکشمیری، میرزاارجمند آزادکشمیری ، آزاد بلگرامی و یا محمّدصادق آزادکشمیری نسبت داده شود. در این جستار، برخلاف منابع دیگر، برای اثبات هویت سراینده از خود متن اشعار و به ویژه تطبیق منظومه با دیگر منظومه حماسی دینی سروده آزاد کشمیری، حمله حیدری استفاده کنیم که تنها تکمله رسمی حمله باذل مشهدی بوده، به خواست خاندان باذل سروده شده است. اقرار شاعر به سرودن دلگشانامه در این منظومه و تناسب های سبکی دو منظومه، دلایل این جستار برای اثبات هویت سراینده بوده است. هم چنین این جستار درباره اظهار انتساب شاعر به طهران در یکی از ابیات منظومه، با ذکر مستنداتی این فرضیه را طرح کرده که این شاعر شاخص حماسه سرای سبک هندی، اصالت خود را نه به طهران ری که به طهران اصفهان (تیران) نسبت داده، یا دودمانش اصفهانی بوده، یا به علت آرزوی بازگشت به پایتخت ایران و مرکز تحولات ادبی عصر این ادعا را کرده است.
جرائم نظامی و مجازات های آن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
195 - 234
حوزههای تخصصی:
جرائم نظامی در شاهنامه به جهت ارتباط تنگاتنگی که با مقوله امنیت اجتماعی و ملی، برقراری نظم و حفظ اقتدار سیاسی کشور دارند با سخت ترین و سنگین ترین برخوردها و مجازات ها همراه اند و در نوع خود، نشان دهنده وجود قواعدی کلی، میان دولت های پیشین در برخورد با چنین جرائمی نیز هستند. بر این اساس، یکی از مهم ترین موضوعات در ساختار قوانین و روی کردهای شاهان شاهنامه در حوزه جرائم نظامی تعریف می شود که بر مسؤولیت ایشان در قبال حفظ نظم سیاسی، توان امنیتی کشور و تضمین حقوق مردم تأکید دارد. پژوهش پیش رو با بررسی انواع جرائم نظامی در شاهنامه و مجازات های صادره برای این نوع جرائم، نشان خواهد داد که جدای از سرپیچی ها و خودسری های نظامیان در جنگ ها یا در برابر فرمان های نظامی، بخش مهمی از جرائمی که سرداران و سپاهیان درجات پایین تر مرتکب می شدند، در برابر مردم عادی و در قالب جرائم مالی (مصادره، غارت یا تخریب اموال) صورت می گرفت. از این روی، تلاش درجهت کاهش بسترهای اجتماعی- اقتصادیِ ارتکاب این نوع جرائم از طریق توجه به حقوق، مزایا و نیازهای سپاهیان، و نیز بهره گیری از انواع روی کردها و سیاست های بازدارنده (هشدارها، نظارت های پنهانی، مجازات های شدید و آنی و صدور انواع جریمه های مالی و غیرمالی و تأدیبی) یکی از پرتکرارترین مضامین را در اندرزها و فرمان های شاهان شاهنامه به خود اختصاص داده که بیش ترین آن ها نیز از سوی انوشیروان دیده می شوند.
بررسی دو عنصر کیفی نمایش (کشمکش و صحنه) در داستان اسکندر در شاهنامه از حیث اقتباس سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
13 - 39
حوزههای تخصصی:
داستان اسکندر در شاهنامه فردوسی یکی از دراماتیک ترین داستان ها در مورد زندگی اسکندر است. این داستان از حیث دو عنصر کیفی نمایش یعنی کشمکش ها و صحنه های دراماتیک بسیار حائز اهمیت است، به گونه ای که در بین عناصر کیفی این دو را باید استثنایی بی مانند به حساب آورد. بر این اساس در مقاله پیش رو هدف این است تا به روش توصیفی- تحلیلی و نیز استفاده از تقسیم بندی موجود در کتاب شناخت عوامل نمایش به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که کشمکش ها و صحنه های داستان اسکندر برای اقتباس چه ظرفیت ها و تنوعی دارند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که کشمکش های این داستان بسیار متنوع یعنی براساس ماهیت عنصر مخالف از نوع کشمکش های جامعه ضد اجتماع، آدمی ضد آدمی، آدمی ضد طبیعت و آدمی ضد جامعه و آدمی ضد خود است و نیز براساس ماهیت کشمکش از نوع همراه با جهش و حرکت است. صحنه های رزم با ایرانی ها، ازدواج با روشنک، مرگ دارا و آیین تدفین او و ... نیز از صحنه های دراماتیک این روایت است که به دلیل برخورداری از ساختار نمایشی بسیار قابلیت این را دارد که فیلمنامه ای نیز با استفاده از این صحنه ها و کشمکش ها نوشته و فیلمی ساخته شود.
جایگاه تحلیل گفتمان مبتنی بر مقاومت در کتاب خاطرات «دا» براساس نظریه تحلیل گفتمان ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
231 - 273
حوزههای تخصصی:
تحلیل انتقادی گفتمان، در بررسی متون از سطح جمله و کلام فراتر رفته و به بافت موقعیتی که متن در آن شکل گرفته است توجه می کند و به دو رویکرد اجتماعی و زبان شناختی اشاره دارد. در رویکرد اجتماعی به گفتمان، بافت موقعیتی و در رویکرد زبان شناختی، بافت متنی تشریح می گردد.
خاطرات و وقایع دوران دفاع مقدّس، نقشی برجسته در شناساندن آن دوران به نسل امروز و الگوسازی ازآن ایفا می کنند. کتاب «دا» جزء خاطرات دفاع مقدس است که حسینی، مقاومت و جان فشانی های مردم ایران را در مقابل تجاوز رژیم بعثی عراق مورد بحث قرار داده است. راوی خاطرات جنگ را با محوریت نقش زن و نگاه و بینش او به جنگ روایت می کند. هدف از نگارش این مقاله، بازتاب گفتمان مقاومت در رمان «دا» با تکیه بر تحلیل گفتمان ون دایک است. این کتاب با استفاده از روش کیفی بر مبنای تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داده کتاب دا گفتمان ارزشی، حماسی و عاطفی جنگ را باز می نمایاند و تحت تأثیر مؤلفه های مختلف گفتمان مقاومت است. موضوع اصلی این گفتمان فراخوانی است به پاسداشت ارزش های اسلامی که ایدئولوژی نویسنده را نشان می دهد و مبین میزان پایبندی نویسنده به ادعاهایش در محور گفتمان مقاومت است.
بررسی ساختار قدرت و مقاومت در رمان سووشون سیمین دانشور براساس نظریه قصه گویی، باورپذیری و آسیب پذیری آلن سینفیلد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
1 - 36
حوزههای تخصصی:
رمان سووشون اثر سیمین دانشور از مهم ترین آثار داستانی معاصر است و داستانی که در رمان به آن پرداخته می شود به دوره مهمی از تاریخ ایران یعنی جنگ جهانی دوم اشاره دارد. در این برهه از تاریخ، ایران به وسیله انگلیسی ها و روس ها اشغال می شود و به خاطر این اشغال، مردم زیادی از گرسنگی و بیماری از بین می روند. این مطالعه از مفهوم قصه گویی، باورپذیری و آسیب پذیری ایدئولوژی که به وسیله آلن سینفیلد، نظریه پرداز مطالعات فرهنگی، مطرح شده سود می برد که به بحث مبارزه و پایداری در برابر نظام قدرت و سلطه می پردازد؛ همچنین به وضعیت استثنائی و انسان مقدس که به وسیله آگامبن مطرح شده نیز برای تبیین شرایط ایران در آن دوره اشاره شده است. پس، اشغالگران برای اینکه حضور خود را توجیه کنند باید داستان و قصه مناسبی در این باب طرح کنند که آنقدر منطقی باشد که عموم مردم آن را قبول کنند و باور داشته باشند. انگلیسی ها از اسطوره های ایرانی استفاده می کنند و با تفکر استعماری خود ادغام می کنند تا حضور خود در ایران را برای مبارزه با هیتلر و فاشیسم به مردم بباورانند؛ اما آسیب پذیری این طرح نظام قدرت و ایدئولوژی در استفاده از همان اسطوره های ایرانی است و زری، شخصیت اصلی داستان، مرگ شوهرش یوسف را تبدیل به مراسم و آیین سیاوشان و سوگ سیاوش می کند و بدین ترتیب مردم را برای مبارزه با استعمار همراه می کند.
بازخوانی سیر دگردیسی اسطوره اسب در گذر از حماسه به عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
271 - 290
حوزههای تخصصی:
اسب به عنوان توتم ایرانیان، اسطوره ای است که در متون آیینی- ادبی ادوار مختلف، حضوری چشمگیر داشته، اسطوره ای پرتکرار محسوب می شود. اسب به دلیل بهره مندی از طبیعتی دوگانه، در اساطیر و همچنین آموزه های عرفانی، هم سمبل و نمادی از مضامین اهورایی و هم اهریمنی است که به دلیل محبوبیت آن در میان اقوام ایرانی، بیشتر به عنوان اسطوره ای نیک و مینوی شناخته می شود. این مقاله با روش تحلیل- محتوا در پی بررسی سیر دگردیسی اسطوره اسب در گذر از عصر حماسی به دوره عرفانی است که نتایج پژوهش نشان می دهد اسب در متون حماسی و پهلوانی، دارای نقش و جایگاه ویژه ای است که نیمه پنهان و تکمیل کننده پهلوانان محسوب می شود و یاریگر آنان در تمام مراحل زندگی است. پس از گذر از عصر حماسی، اسب همچنان در متون عرفانی، نمادی از مضامین عالی است؛ اما به دلیل داشتن طبیعت سرکش، به عنوان نمادی از نفس نیز به کار رفته است؛ اما همین نفس، چون اسبی تعلیم پذیر، قابلیت رام شدن دارد که می توان با ریاضت و تمرین، آن را مطیع و رام ساخت.
بازتاب جنبش عدالت خواهانه روشنایی در اشعار شاعران معاصر افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
327 - 362
حوزههای تخصصی:
مفهوم عدالت خواهی در ادب فارسی از دیرباز وجود داشته است و با افزایش ظلم، تبعیض و بی عدالتی، در شعر معاصر افغانستان بازتابی گسترده یافته است. پس از اعتراض شهروندان افغانستان به تغییر مسیر برق رسانی با اهداف سیاسی و تبعیض آمیز و شکل گیری «جنبش روشنایی» در 1395 خورشیدی، مجموعه ای از اشعار در این موضوع سروده شد که عدالت خواهی، تبعیض ستیزی و ظلم ستیزی از بارزترین ویژگی های آن به شمار می رود. هدف اصلی این نوشتار، بررسی اشعار عدالت خواهانه در جنبش روشنایی، به منظور دست یابی به دیدگاه و شیوه های پرداخت مضمونی و معنایی است که بر اساس منابع کتابخانه ای و با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است. مبنای کار این پژوهش، سه مجموعه است که در این موضوع منتشر شده اند: «هر روز خون تازه طلب می کند زما»، «آیه های روشنایی» و «فریاد روشنایی». بررسی های انجام شده روی اشعار عدالت خواهانه جنبش روشنایی نشان می دهد که مردم افغانستان در دوره مورد بحث از تبعیض، تعصب، بی عدالتی، محرومیت، ناامنی و بی کفایتی، بی مسئولیتی و کم کاری دولت به ستوه آمده اند و بر این اساس بیداری، اتحاد، برابری، برادری و صلح به عنوان راهکارهای بیرون رفت از اوضاع نابسامان اجتماعی از سوی شاعران طرح شده است.
بررسی و تحلیل جنبه های پویایی در معنا و ساختار (فرم) با تکیه بر اشعار ۱۷ شاعر انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
165 - 200
حوزههای تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی در همه شئون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، دینی و ... ملت ایران اثر نهاد و آن ها را متحول و دگرگون کرد. ادبیات فارسی به ویژه شعر، نیز تحت تأثیر انقلاب به گونه ای دچار دگردیسی شد که حاصل آن به ادبیاتی نوین با عنوان «ادبیات انقلاب اسلامی» انجامید. از جمله دگردیسی های ادبیات انقلاب در مقایسه با ادبیات قبل از آن، رشد و گسترش پویایی شعر انقلاب است که در دو مقوله ساختار (فرم) و محتوای شعر قابل بررسی است. از آن جا که شعر انقلاب، هدفمند است و روی به سوی تعالی دارد، قاعدتاً دارای فرم و ساختاری پیشرو، پویا و فعال است. بر این اساس، مقاله حاضر برآن است تا ضمن بررسی جنبه های مختلف پویایی معنایی و ساختاری شعر انقلاب (۲۱ اثر از 17 شاعر) آن ها را دسته بندی کرده، سپس تحلیل کند. مسئله اصلی در این پژوهش آن است که انقلاب اسلامی ایران چگونه توانسته بر پویایی شعر فارسی تاثیری اساسی داشته باشد. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، کیفی و از نوع تحلیل محتواست. از یافته های تحلیل آن است که پویایی معنایی و ساختاری شعر انقلاب بیشتر در حوزه معنا صورت پذیرفته و مواردی چون پویایی در افعال، پویایی در تصاویر شعری (صورخیال)، پویایی در موسیقی و ریتم، در مراتب بعد قرار دارند.
اسطوره «قدر و منزلت سرآغاز» در اندیشه سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نقد اسطوره ایِ ادبیات معاصر، به جریانِ قابل توجهی برمی خوریم که نویسندگان و شاعرانِ پیرو آن، شیفته برگشت به زندگی انسان هایی شدند که پیش از تاریخ و تمدن می زیستند . آن ها معتقدند هنگامی که بشر از وضعیتِ «پیشا اجتماعی» خویش فاصله گرفت، به بی اخلاقی دچار گردید و از زمانی که به سوی تمدن حرکت کرد، نوعی عشق به خویشتن را به وجود آورد، که بسیار تصنعی و بیشتر بر پایه فخرفروشی و حسادت بود. در همین راستا، الگوی «برگشت به سرآغاز» به وجود آمد، که پیروانِ آن گرایش زیادی به برگشت به دنیای نخستین داشتند. این الگو با عبارت های «بازگشت به ریشه» و «روییدن بر ریشه» نیز تعبیر می شود. سهراب سپهری که در میان شاعران معاصر، یکه تاز این قلمرو است مخاطب را به بازگشت به سرشت نخستین و راستین در آثار خود، فرامی خواند. درواقع، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، در پی آن است که به بررسی الگوی «برگشت به سرآغاز» در نقد ادبیات معاصر بپردازد، الگویی که از اهمیت بسزایی برخوردار است و نویسندگان، عارفان و شاعران جهان بسیار از این بن مایه بهره گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سهراب سپهری به دنبال رؤیای سرآغاز و خاطره های ازلی بوده و تلاش کرده بر فراز شرایط انسانِ معاصرِ «به فساد گراییده»، قرار بگیرد و تا جایی که ممکن است، حالت انسانِ بدوی را تجربه کند؛ انسانی که «در متن عناصر می خوابید» و «با فلسفه های لاجوردی اش خوش بود.»