فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
خاقانی شروانی قصیده سرای بزرگ سده ششم هجری قمری، به میزانی بسیار از روایات شاهنامه و داستان های اساطیری و پهلوانی در شعر خود بهره برده است. برخی شواهد نشان می دهد که شاعر در شعر خود به داستان هایی حماسی و پهلوانی از شاهنامه اشاره می کند که مربوط به روایت فردوسی از شاهنامه نیستند و مشخّصاً در شاهنامه فردوسی وجود ندارند یا به گونه ای دیگر روایت شده اند. نگارندگانِ این سطور، این فرض را مطرح می کنند که ممکن است خاقانی افزون بر شاهنامه فردوسی، به شاهنامه ای دیگر نیز دست رسی داشته و از آن بهره گرفته باشد. شواهد شعری نشان می دهد که تلمیحات شاهنامه ای در اشعار شاعران سده های پنجم و ششم هجری قمری، به داستان هایی از شاهنامه اشاره دارد که متفاوت است از آن چه در شاهنامه فردوسی می بینیم و گویا اشارات شاهنامه ایِ شعر آنان، در برخی موارد، از مآخذی دیگر سرچشمه می گیرد. در این مقاله با بررسی شواهد شاهنامه ایِ شعر خاقانی و مطابقت آن ها با منابع حماسی پیشین و هم چنین روایات حماسی موجود در تواریخ کهن فارسی، این نتیجه به دست آمده است که این شاعر به غیر از شاهنامه فردوسی، شاهنامه هایی دیگر را نیز در دست داشته و با بررسی دقیق ترِ این شواهد می توان این فرض را مطرح کرد که وی بیش ترْ تحت تأثیر شا هنامه مسعودی مروزی بوده است. در این پژوهش، این شواهد مطرح و بررسی شده است.
پیوند موسیقی با عاطفه شاعر در سروده «فلسطینی کحدّ السیف» از «علی فوده»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
85 - 102
حوزههای تخصصی:
موسیقی به عنوان یک عنصر اصلی در شکل گیری و ساختار شعر، پیوند تنگاتنگی با عاطفه و خیال شاعر و اغراض وی دارد. شاعرِ توانمند با بهره گیری از دانش زبانی و نیز با گزینش موسیقی متناسب با عاطفه خود، ارزش ادبی و میزان تأثیرگذاری شعر خود را افزایش می دهد؛ از این رو می توان گفت لایه های آوایی شعر به خوبی معنا، تخیّل و عاطفه نهفته در شعر را به مخاطب منتقل می کند و باعث انسجام و هماهنگی معنوی در شعر می شود. در این پژوهش که با روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، پس از نگاهی به زندگی «علی فوده» (1982-1946م) شاعر معاصر فلسطین و بیان دیدگاه های ناقدان ادبی در باب موسیقی شعر و اقسام آن، رابطه میان سطوح موسیقایی شعر با عاطفه و اغراض این شاعر در سروده «فلسطینی کحدّ السیف» واکاوی شده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش، تناسب کامل موسیقایی سروده مورد بحث با مضامین و عواطف شاعرانه حاکم بر آن است که خود را در سطوح سه گانه موسیقی بیرونی، کناری و درونی نشان می دهد.
تطبیق حکایت هبوط در دو حماسه ی شاهنامه ی فردوسی و بهشت گمشده ی میلتون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
149 - 172
حوزههای تخصصی:
پردازجان میلتون در اثر حماسی خود، بهشت گم شده، به بیان و توصیف حکایت هبوط در داستان هبوط ابلیس، هبوط آدم و هبوط روح مسیح در کالبدی خاکی پرداخته است. در توصیفات و تعاریف میلتون علاوه بر جنبه های متفاوت هبوط، گاهی دیدگاه شاعر را در بیان لزوم و پیامدهای هبوط بشر هم چون عشق، مرگ، برافروختن شعله شهوت و نیاز به توبه و تضرّع و هم چنین عظمت هبوط روح آسمانی مسیح را در جسمی زمینی و تأثیر آن در رستگاری و جاودانگی نهایی بشر، می توان دید. در شاهنامه فردوسینیز هبوط، گاه معنوی و گاه عینی است؛ گاه متوجه شاهان و پهلوانان و گاه در پیوند با قلمرو های آنان و سرزمین های اساطیری و تاریخی است. افزون بر آن، این حماسه ملّی، ریشه در اساطیر و باورهای اساطیری ایرانیان دارد. داستان آفرینش و نبرد بزرگ اساطیری میان دو قطب اهورامزدا و اهریمن یا خیر و شرّ (هم چون نبرد میان خدا و شیطان در برخی از ادیان زنده دنیا) که بنیاد این باورهای کهن را تشکیل می دهد، و نیز درون مایه های اصلی برخی از داستان ها و شخصیت پردازی قهرمانان آن ها هم چون تهمورث، جمشید و کاووس به گونه ای آشکار یا نمادین در بردارنده معانی آشکار و نهان هبوط است. این پژوهش به بررسی جنبه های گوناگون هبوط در این دو اثر حماسی می پردازد.
تحلیل ادبیات تعلیمی در انواع ادبی دیگر قرن چهاردهم (نظم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
86 - 130
حوزههای تخصصی:
ادبیات، زیبایی آفرینی در زبان است و ادبیات تعلیمی، آن دسته از آثار ادبی را شامل می شود که با زبانی ادبی و هنرمندانه به تعلیم و هدایت انسان ها بپردازند. ادب تعلیمی در ایران یکی از پردامنه ترین انواع ادبی است؛ به طوری که اگر یک اثر ادبی کاملاً از نوع تعلیمی نباشد و در انواع حماسی، غنایی و یا نمایشی قرار گیرد، باز تعلیماتی در آن نهفته یا آشکار است. این مقاله پس از تحلیل ادبیات تعلیمی در قلمرو زبانی و ادبی به بررسی این نوع ادبی در قلمرو فکری می پردازد. در قلمرو فکری، ادبیات تعلیمی از نظر محتوایی در شاخه های تربیتی، آموزشی و نیز در دیگر انواع ادبی مورد تحلیل قرار گرفته است. در هرکدام از انواع ادبی تعلیماتی با همان درون مایه به صورت غیرمستقیم وجود دارد. در ادبیات غنایی، تعلیمات بر پایه احساسات انسانی است و شاعر ضمن توصیف و بیان احساسات شخصی خویش در موضوعات مختلف به بیان تعلیمات عاشقانه، عارفانه، آیینی، فلسفی و طنز نیز می پردازد. در ادبیات حماسی، تعلیمات انقلابی، جنگ و پایداری جایگاه ویژه ای دارند. در ادبیات نمایشی، محتوای ارزشی و اخلاقی به صورت غیرمستقیم در آثار نمایشی استفاده می شود که نقش تربیتی آن ها به ویژه برای کودکان و نوجوانان، اهمیت زیادی دارد. وجود ادبیات تعلیمی در انواع ادبی دیگر، نشانه ای از «ادبیات متعهد» در آن آثار است.
بررسی نمود ادبیات تعلیمی در شعر اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
161 - 180
حوزههای تخصصی:
در میان شاعران معاصر، اخوان ثالث جزء چهره هایی است که از دیگر آفرینشگران ادبی معاصر متمایز است. آثار او حلقه پیوند شعر سنتی با شعر مدرن ایران است. پژوهش های صورت گرفته درباره اشعار اخوان ثالث، اغلب معطوف به جنبه های نمادگرایانه و گرایش های ملی و حماسی آثار اوست و از دریچه ادبیات تعلیمی به اشعار او کمتر نگریسته شده است. در این مقاله سعی بر آن است که جلوه های ادبیات تعلیمی، در اشعار اخوان بررسی شود. به همین منظور با راهبرد توصیفی، به نمود ادبیات تعلیمی در چهار مجموعه ارغنون ، تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم ، سال دیگر ای دوست ای همسایه و زمستان پرداخته شده است. هدف این پژوهش ارائه نمونه هایی از ادبیات تعلیمی در این مجموعه ها، بررسی فراوانی و دسته بندی آن هاست. به طور کلی، نمودهای تعلیمی در اشعار این مجموعه ها در حیطه فلسفی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی است.
بررسی پسوندهای صفت ساز در شاهکار حماسی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
173 - 189
حوزههای تخصصی:
پیشوندها و پسوندها از مهم ترین واژه هایی است که در ساخت لغات جدید، زبان شناسان را یاری می کند که در ساخت اسم، صفت و قید نقشی بسیار اساسی و باارزش ایفا می کند و به عنوان یکی از عناصر مهم در واژه سازی زبان فارسی، بخشی مهم از این بار سنگین را با شایستگی تمام بر دوش می کشد و در زمان بسیار کوتاه با ساختن هزاران واژه تخصصی و علمی، از یک سو، واژگان زبان فارسی را بیش از پیش غنی می سازد و از سوی دیگر با ایجاد سدی محکم، زبان فارسی را از هجوم اصطلاحات بیگانه تا حدودی مصون نگه می دارد. بررسی پسوندهای صفت ساز در شاهنامه فردوسی که خزانه لغت و گنجینه فصاحت زبان فارسی است، برای کلمه سازی صحیح صفت و معین کردن قالب های تاریخی کلمه سازی صفت بسیار ضروری می نماید. پژوهنده در پژوهش پیش رو نشان می دهد که فردوسی در کلمه سازی صفت از پسوندها بسیار ماهرانه استفاده کرده است و از قریب به 26 پسوند صفت سازی بهره برده است که از آن ها معانی بسیار گوناگونی افاده گردیده است.
رمانتیسم اتوبیوگرافیک (شرح حالی) در شعر امیری فیروزکوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
237 - 260
حوزههای تخصصی:
مکتب رمانتیسیسم در اواخر قرن هجدهم در اروپا و در برابر مکتب عقل گرای کلاسیسیم به وجود آمد. این مکتب زمینه های گوناگونی مانند ادبیات، فلسفه، علوم اجتماعی، سیاسی، هنر و... را دربرمی گیرد. اوج رمانتیسم، در اروپای قرن نوزدهم بود؛ اما بعد ها به سرتاسر جهان رسید و کشورهای دیگری را تحت تأثیر قرار داد. ایران نیز مانند سایر کشورها تحت تأثیر این مکتب قرار گرفت. محققان برآنند که رمانتیسم در ادبیات معاصر ایران با «ایده آل» عشقی و «افسانه» نیمایوشیج آغاز شد. بعدها شاعران دیگری تحت تأثیر این مکتب شعر سرودند. فردگرایی و توجه به هویت فرد، از تأثیرهای رمانتیسم بر جهان مدرن است. اتوبیوگرافی یا خودزندگی نامه، نوشته ای است که نویسنده از ذهن و زندگی شخصی خود حکایت می کند. امیری فیروزکوهی، از شاعران سنت گرای معاصر است که در انواع قالب ها شعر سروده است و اغلب شعرهای وی نیز روایتی از زندگی شخصی و هنری و به تعبیری حسب حال اوست که ماهیتی رمانتیکی دارد و سرشار است از احساس درد، غم، رنج، اندوه، نا امیدی و... . این جستار به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. از جمله نتایج این پژوهش می توان به جلوه هایی از رمانتیسم، همچون احساس گرایی، طبیعت گرایی، نوستالژی، میل به سفر و... در اشعار زندگی نامه ای امیری فیروزکوهی و همچنین وجود تصویرهای رمانتیکی در شعرهای اتوبیوگرافیک او اشاره کرد.
بررسی تشبیهات اساطیری در توصیف طبیعت در سبک خراسانی و عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کم تر اثر ادبی را می توان یافت که بر حسب نیاز خویش از خوان شاهنامه بهره ای نبرده باشد. از میان کارکردهای مختلف اشارات شاهنامه ای در موضوعاتی چون: مدح، تبیین مسائل حکمی و تعلیمی، پیوند با عرفان، مضامین غنایی و تغزل گونه، ساخت تمثیل، ترکیب سازی های بلاغی و...کارکرد آن در توصیف مظاهر طبیعت جلوه ای خاص یافته است. در این میان شعرا در قلمرو ادبی از تشبیهات اساطیری و حماسی در تصویرسازی های طبیعت گرایانه خود بهره برده اند. یکی از طرق وصف طبیعت، مشبهٌ به قراردادن هر یک از اشارات اساطیری و حماسی در مقابل مظاهر طبیعت است. عناصر رنگ، سپاهی، اشرافی و شکل هندسی بهترین وجوه تشابه مظاهر طبیعت با قهرمانان حماسی قرار می گیرد. الگوپذیری از اعمال و کردار بارز قهرمانان، اشاره صریح به اصل داستان، استفاده از تقابل های دوگانه و فضا سازی (براعت استهلال) از ویژگی های این نوع توصیفات به شمار می آید. تصاویر مادر در تشبیهات اساطیری در سبک خراسانی ساده، ابتکاری و دارای اصالت است و نتیجه احساس طبیعی و مستقیم شاعر از طبیعت است، امّا در سبک عراقی این نوع تشبیهات به هم راه عاطفه ای رقیق تر، با ایهام و پیچیدگی و بازی با کلمات تقلید، تکرار و تلفیق می شود. در این مقاله قصد داریم به بررسی تشبیهات اساطیری در توصیف هر یک از مظاهر طبیعت در شعر برخی از شاعران سبک خراسانی و عراقی بپردازیم.
آیا واقعا یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت؟ (بررسی کارکردهای واژگانی، تشبیهی و تصویری زلف در غزلیات صائب تبریزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مصرع «یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت»، صائب واژه «زلف» را به عنوان نمونه ای برای مضمون سازی انتخاب کرده است؛ اما آیا این واژه در سخن او، اهمیت و جایگاه والایی داشته است؟ این مقاله بر آن است تا کارکردهای واژه زلف را در غزلیات صائب تبریزی با روش تحقیق کیفی، از نوع تحلیلی- توصیفی و شیوه متن پژوهی بررسی کند. صائب حدوداً در دو هزار بیت از زلف سخن گفته است. در بیشتر موارد واژه های سازنده بیت، با وابسته ها و مانندگی های زلف در همان بیت، مرتبط و در هم تنیده است و صائب در ضمن استفاده از مشبهٌ به های ابداعی همچون «ره خوابیده»، «رشته گلدسته»، «کوچه باغ» و «مصرع برای زلف»، شبکه هایِ تصویریِ زوجیِ متنوعی از آن در کنار «شانه»، «خط»، «حُسن» و «چانه» آفریده است؛ از جمله صفات زلف از نگاه صائب می توان به «افتادگی»، «سرگرانی»، «دستگیری»، «دل شکنی» و «طراری» آن اشاره کرد. علاوه بر سلیقه شخصی صائب، ذائقه معمول عصر و ضوابط مسلط بر طریقه رایج هندی، در برجستگیِ کارکردهای واژه زلف در غزلیات شاعر نقش داشته است. نتایج نشان می دهد صائب این مصراع را با اندیشه و آگاهی سروده و این واژه، از واژه های مهم و کلیدی غزلیات اوست.
کاربرد انواع و اغراض کنایه در مقامات بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
169 - 188
حوزههای تخصصی:
بدیع الزمان همدانی از نویسندگان زبردست عرب زبان در قرن چهارم هجری است که ابتکار فن مقامه نویسی را به نام خود ثبت کرده است. او در بخش هایی از مقامات خود با هنرمندی خاص، از اسلوب کنایه برای القای معانی بهره برده است. کنایه اسلوب بلاغی است که نویسنده با بیان مبهم، مقاصد خود را بیان می کند. به عبارت دیگر، کنایه از اسلوب های بیان است که به روش مجاز به انتقال معانی می پردازد. این نوع مجاز قرینه مانعه ندارد و می توان معنای حقیقی را -با آنکه مدنظر نیست- در کنار معنای مجازی اراده کرد. این پژوهش در پی آن است که با بررسی کنایه در مقامات بدیع الزمان همدانی به روش توصیفی- تحلیلی، پاسخی برای این سؤال بیابد که نویسنده هنر پرداختن به کنایه را با چه اغراضی به کار برده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نویسنده انواع کنایات موردنظر علمای بلاغت را با اغراض مختلفی چون ترسیم امور معقول به محسوس، احترام، تفاؤل و تطیر، دلیل و برهان، ذم، فخر، استرحام، استهزاء، بزرگداشت، کراهت از ذکر نام، مدح، مبالغه و... به کار برده است.
مقایسه توصیفات تصویری خسرو شیرین نظامی با معشوق درغزل سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
45 - 54
حوزههای تخصصی:
مطالعه در ساختار روایت های عاشقانه در ادبیات فارسی نشان می دهد که در سازه های ساختار این نوع ادبی یک دستور زبان روایی متشکل از سه عنصر: عشق، معشوق و عاشق وجود دارد. بر همین اساس یکی از عناصر ابراز عشق در متون غنایی«تمسک به توصیف و تصویر» است. اما تعمق در متون غنایی ادب پارسی نشان می دهد که تصویر سازی و توصیف بسته به روایی یا غیر روایی بودن اثر و همچنین دیدگاه و نگرش شاعر متمایز است. مقایسه توصیفات در غزلیات سعدی (متن غیر روایی) با خسرو و شیرین نظامی(متن روایی) به وضوح نشان دهنده این امر است. این پژوهش به مقایسه توصیف در غزلیات سعدی و خسرو و شیرین می پردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بررسی توصیفات تصویری در خسرو و شیرین و وصف معشوق در غزلیات سعدی بیانگر تحولی شگرف در شعر عاشقانه فارسی است. این تحول بیش از هر چیز ناشی از تغییر نگرش و دیدگاه های سبکی دو شاعر و همچنین نوع روایت دو اثر است. سعدی بیشتر پایبند به توصیف جزئیات ظاهری و حالات درونی معشوق بوده، در حالی که توصیف در شعر نظامی در خدمت صحنه و بیانگر یک امر روایی است. معشوق در شعر فارسی مقامی والا دارد شاعر در توصیف معشوق همانند دیگر تصاویر از توصیف های رایج در زبان بهره می برد.توصیفات غزل سعدی انتزاعی است. نظامی در تصاویر از عناصر داستانی و سینمایی استفاده می کند.
بررسی زبان زنانه و مردانه در داستا ن های ابراهیم گلستان و منیرو روانی پور از منظر جنسیت و رویکرد تعلیمی اخلاقی (مطالعه موردی: جوی و دیوار و تشنه و کولی کنار آتش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
182-211
حوزههای تخصصی:
در جامعه شناسی زبان، متغیر «جنسیت» در کنار مؤلفه های دیگر، به عنوان یک عامل مؤثر بر زبان تعریف شده است؛ اما فمینیست ها اول بار آن را به عنوان یک مؤلفه اساسی تمایز، بین زنان و مردان قلمداد کردند و زبان شناسانی چون لیکاف، الگو و تئوری برای آن نوشتند که بر مبنای آن زبانِ زنانه و مردانه از هم جدا شد و ادبیات تعلیمی که نمایشگر زندگی و مبیّن ارزش ها و معیارهای یک جامعه زبانی است به طور گسترده ای در میان انواع ادبی دیگر، گستره ای شگرف در زبان زنانه و مردانه به خود گرفت. آرای زبان شناسان به سرعت در متون ادبی بررسی شد و دستاوردهای جالبی از تفاوت زبان زنانه و مردانه ارائه گردید. این پژوهش، تحقیقی و تحلیلی و با تکیه بر مؤلفه های زبانِ زنانه و مردانه، در دو مجموعه داستان جوی و دیوار و تشنه از ابراهیم گلستان و کولی کنار آتش از منیرو روانی پور در تطابق با آرای زبان شناسان حوزه جنسیت به خصوص لیکاف می باشد که با رویکرد تعلیمی اخلاقی بررسی شده است. فرضیه تحقیق ما این است که در آثار دو نویسنده مذکور، زبان زنانه و مردانه با رویکرد تعلیمی اخلاقی مطابق آرای زبان شناسان به خصوص لیکاف و در مواردی نیز، با نظر آن ها در تناقض است. این تفاوت ها در اثر گلستان بیشتر از روانی پور است و در کاربرد دشواژه، صفات عاطفی و جملات تعدیلی نمود بیشتری دارد. بنابراین باید گفت گاهی مواضع تعلیمی اخلاقی بر جنسیت زبان غلبه دارد و نظریات زبان شناسان اجتماعی را باید در بستر فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی جامعه داستانی، مورد بررسی قرار داد.
تصویر و تصویرپردازی در منظومه غنایی نوروز و نوگل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
25 - 44
حوزههای تخصصی:
تصویر و تصویرپردازی از عناصر و مؤلّفه های برجسته در حوزه زیبایی شناختی و از جمله اختصاصات در سبک شناسی آثار ادبی و هنری است. امروزه نگاه انتقادی به آثار ادبی از منظر خلق تصاویر نو، ناب و نغز از جمله مباحث جدّی در مطالعات بلاغت سنتی و نقد و نظریه ادبی و به ویژه در بررسی و تحلیل های مکاتب صورت گراییی و ساختارگرایی و مانند آن محسوب می شود. هدف از این پژوهش بحث و بررسی در انواع تصاویر منظومه بزمی نوروز و نوگل، اثر آرمان راکیان است که به تازگی وارد بازار نشر گردیده است. این پژوهش به شیوه اسنادی، توصیفی و در نهایت تجزیه و تحلیل محتوا بر اساس یافته ها صورت می گیرد. در مسیر این تحقیق با معرّفی انواع تصاویر خیالی ساده، متعدّد و گسترده و رفته رفته فاصله گرفتن از شیوه های نقد سنتی در پرداخت صِرف به مصادیق صُور خیالی در حوزه فنون بلاغت و صناعات ادبی و یا بیان و بدیع، به بررسی و شناخت عناصر نو، تصاویر چند لایه، انواع استعاره های تو در تو و مرکّب، اسطوره پردازی ها، نمادها و نمادسازی ها، کهن الگوها و حتّی شیوه های روایت و توصیف پرداخته می شود.
ساخت دستوری و بلاغی ترکیب های وصفی و اضافی پی در پی و اهمیت آن در شعر امین پور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نوآوری در شعر معاصر به تغییر قالب، محدود نمی شود. شاعران معاصر به برخی از آرایه های ادبی و ظرفیت های مختلف آن نیز نگاهی نوآورانه داشته اند و با کاربردهای تازه، گه گاه برخی از اصول بلاغت کهن را به نقد کشیده اند. یکی از این نوآوری ها ساخت ترکیب های تازه وصفی و اضافی پی در پی و کاربرد اثرگذار آن در بدیع و صورخیال است. قیصر امین پور یکی از شاعران برجسته نسل انقلاب، با رویکرد ویژه به ترکیب گروهی واژه ها به تعبیر بلاغت کهن «تتابع اضافات» هم در قالب های سنتی و هم آزاد، به این نوع ترکیب سازی علاقه خاصی نشان داده است. ترکیبات وصفی و اضافی طولانی در شعر امین پور دارای ویژگی های دستوری و زبانی ویژه ای هستند و در خلاقیت های ادبی و هنری او تأثیرگذار به نظر می رسند، در حالی که گذشتگان غالباً چنین کاربردی را از عیوب سخن به شمارآورده اند. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، ساخت دستوری و بلاغی این ترکیبات و نقش و اهمیت آن در شعر امین پور مورد بررسی قرار گرفته است. حاصل پژوهش بیانگر این است که ترکیبات طولانی از ویژگی های اساسی دو مجموعه آینه های ناگهان و دستور زبان عشق هستند و در تنفس صبح و گل ها همه آفتابگردانند به نسبت کم تری دیده می شوند. امین پور در تصویر مفاهیم انتزاعی و نیز واقعیت های ملموس پیرامونی، این ترکیبات را به کمک عوامل دستوری، بیانی و بدیعی به گونه ای در خلال آثار خود به کار برده است که موجب غنای زبان، افزایش قدرت تصویری و موسیقایی، ایجاز، ابهام هنری، تداعی حالات و معانی و تأثیر هر چه بیشتر شعر شده است.
بنجیدن مصدری کهن و متروک در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان بهرام گ ور و لنبک آب ک ش پس از این ک ه لنب ک به پذیرایی از بهرام می ایستد بیتی است که بر اساس آن: برید آن که لنبک بدو داد شاه ببنچید/ ببخشید/ بپیچید/ بخندید و بنهاد بر پیش گاه با توجّه به ضبط نسخه های شاهنامه و یکی دو قرینه دیگر، احتمالاً صورت درستِ فعلِ مصراعِ دوم «ببَنجید» است. این فعل از مصدر «بَنجیدن» به معنای «تقسیم کردن، بریدن و خُرد کردن» است و مادّه مضارعی که برای ساختن این مصدر جعلی/ ثانوی به کار رفته است، شاید مادّه مضارعِ دومِ مصدرِ «بَختَنِ» پهلوی باشد. با این احتمال «بَنج» از ریشه *baj- به معنای «تقسیم کردن و بخشش» است و معنی بیت با تصحیحِ قیاسیِ «ببنجید» چنین خواهد بود: بهرام غذایی را که لنبک به او داد به دو یا چند بخش تقسیم کرد و روی میز نهاد.
بررسی شخصیت سودابه با نظریه هیجان خواهی ماروین زاکرمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه حکیم فردوسی (411 - 329 ه.ق) با توجّه به برخورداری از ظرفیت های مناسب جهت بررسی با نظریه ها و دیدگاه های علمی معاصر، انعکاس دهنده خصوصیات روانی و اخلاقی انسان در هر عصری است که به طرزی ماهرانه به تصویر درآمده است. شخصیت سودابه در شاهنامه نیز به دلیل ساختار و درون مایه کنش گرایانه، این قابلیت را دارد که با نظریه های روان شناسانه نقد و تحلیل گردد و نتایج آن در کنترل و واکنش های مبتنی بر هیجان طلبی انسان امروزی مورد استفاده قرار گیرد. هیجان خواهی یکی ازنظریه های ماروین زاکرمن (1978)،از روان شناسانمعاصر است. این نظریهدربردارنده یکی از چند صفت بنیادی تعیین کننده ماهیّت انسان است.در این مقاله، ویژگی های شخصیّتی سودابه با نظریه هیجان خواهی ماروین زاکرمن مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد هر چهار مؤلفه نظریه هیجان خواهی زاکرمن در کنش و رفتارهای نامتعارف سودابه از ماجراجویی، خودمحوری و خطرپذیری در نحوه انتخاب هم سر در هاماوران گرفته تا جست وجوی تجربه حسی تازه، اجتناب از یک نواختی و اقدام به رفتارهای بازداری شده در قصر شاه ایران، نمود دارد.
بازخوانیِ اجتماعیِ اسطوره کیومرث با تکیه بر میدان فرهنگیِ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره با مسائل اجتماعی رابطه ای تنگاتنگ دارد. بازخوانی اجتماعی این رابطه، نیازمند پشتوانه ای نظری است که بتواند رابطه بین متن و میدان را تبیین کند. رابطه ادبیّات و جامعه بر اساس شاخص های جامعه شناختیِ میدان فرهنگی تبیین می شود چراکه میدان فرهنگی، عرصه آفرینش های فرهنگی و از جمله آفرینش های ادبی است که در آن نیروهای مختلف، عامل ایجاد یک کنشِ فرهنگی می شوند. در این جستار، اسطوره کیومرث را با تکیه بر میدانِ فرهنگی ایران و با شیوه سندکاوی و تحلیل محتوا بررسی کرده و نتایج زیر را به دست آورده ایم: از آن جا که داستان های اساطیری در شاهنامه فردوسی، در زمان تاریخی پرداخته شده است، پرداختن به اساطیر، ن وعی بازگشت هدف مند به اسطوره است که وجه غالبش، وجه اجتماعی آن است؛ وجود روایت های متعدّد از داستان کیومرث در میدان فرهنگی و گ زینش خاصّ فردوسی از روایت ها، بیان گر نوعی خودآگاهی اجتماعی است که با میدان اجتماعی ایران روزگار فردوسی ارتباط دارد؛ در سازه های متنی اسطوره کیومرث در شاهنامه، مواردی وجود دارد که وجه دینی، عادت واره های اجتماعی و تأثیرپذیری فردوسی از جریان های اجتماعی و میدان قدرت را نشان می دهد.
بررسی تطبیقی ویژگی های اخلاقی و مهارت های رفتاری شاه پدر از دیدگاه فردوسی و فِنلون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
160 - 180
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی شده ویژگی های اخلاقی و مهارت های رفتاری شاه پدر با توجه به دیدگاه فردوسی و فنلون تعریف شود. شاه پدر الگویی صحیح از خصوصیات رفتاری خردمندانه و بالغ یک پادشاه است؛ پادشاهی که پدر ملت خود است و مردمش را همچون فرزندان خود دوست دارد. ویژگی های اخلاقی شاه پدر مردم دوستی، خدمت گزاری و پارسایی است و مهارت های رفتاری او شناخت ذات انسان ها، تشخیص فرهیختگان از بی مایگان و تمییز خیرخواهان از فریب کاران است. شاه پدر توانایی پیش بینی خطر را دارد و آینده نگر است. فنلون و فردوسی بر آن هستند که پیشگیری از عیب ها و کژی های اخلاقی یک پادشاه به پیشرفت یک حکومت ایدئال کمک می کند و خصوصیات اخلاقی فرمان روا بر رفتار مردم آن سرزمین تأثیرگذار است. با بررسی تطبیقی نظریات این دو نویسنده گران سنگ ایران و فرانسه، به این نتیجه رسیدیم که فردوسی و فنلون با اعتقاد به گره خوردگی فضیلت اخلاقی و حکومت داری، کمر همت به آموزش و تربیت شاهزادگان و پادشاهان بسته اند تا الگویی از یک انسان اندیشمند با رفتار برتر را به بشریت ارائه دهند.
واکاوی جغرافیای پایداری در شعر علی محمّد مؤدّب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
155-186
حوزههای تخصصی:
جغرافیای پایداری به گستره و حوزه جغرافیایی ای اطلاق می شود که شاعران یا نویسندگان متعهد در آثار خود به دفاع از مردم تحت ظلم آن خطّه در برابر سلطه جویان خارجی یا داخلی برمی آیند. علی محمّد مؤدّب، یکی از شاعرانی است که در اشعار خود، نگاهی فراملّی داشته و اندیشه های شعری اش متأثّر از رویدادهای جهان پیرامون وی است. در این جستار، جغرافیای پایداری در شعر علی محمّد مؤدّب با شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای و سندکاوی مورد واکاوی قرار گرفته است تا به این سؤالات پاسخ داده شود که چگونه مؤلّفه های پایداری ملّی و فراملّی در شعر مؤدّب بازتاب داده شده و به غیر از ایران، به موضوعات پایداری کدام کشورها پرداخته شده است؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که پایداری در شعر مؤدّب به ایران منحصر نمی شود. وی در طرح موضوعات پایداری در شعرش، نگاهی عام و فراگیر داشته؛ اما به طور خاص بر موضوعات پایداری مرتبط با کشورهای خاورمیانه متمرکز شده است؛ از این رو، مؤدّب در شعرش به فلسطین، غزّه، لبنان، عراق، یمن، بحرین، سوریه، افغانستان، هائیتی و هیروشیما با رویکردی حمایتی پرداخته و در مقابل، نگاه انتقادی و اعتراضی خود را متوجه آمریکا، اسرائیل، انگلیس، روسیه، عربستان، مصر و ترکیه ساخته است.
بررسی تطبیقی حبسیات ملک الشعرای بهار و احمد صافی نجفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
135 - 158
حوزههای تخصصی:
یکی از اقسام شعر غنایی، حبسیه یا زندان نامه است که بیشتر اجزایش را شکایت و حسب حال تشکیل می دهد. این نوع شعر بیانگر غم و اندوه و رنج های بی پایانی است که در محیط زندان نصیب زندانی شده است. برخی از شاعرانی که مرارت حبس را چشیده اند، موضوع بعضی از اشعار خود را نیز به زندان نامه اختصاص داده اند. این موضوع در ادبیات قدیم و جدید فارسی و عربی به نحو مطلوبی منعکس شده است. بهار و صافی در دوره معاصر دو نمونه برجسته برای معرفی در این زمینه هستند. مقایسه نگاه این دو شاعر و نیز اوضاع اجتماعی و سیاسی همسان در ایران و عراق، ضرورت این پژوهش را نشان می دهد. نوشتار پیشِ رو سعی دارد با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی و براساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، وجوه مشترک حبسیات بهار و صافی نجفی را تبیین کند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که هر دو شاعر موضوعات مشترکی مثل علت به بند کشیده شدن، توصیف بند زندان، توصیف زندانبان، صبر در تحمل بند و استعطاف یا پوزش نامه را در اشعار خود به تصویر کشیده اند.