فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
مطالعه برخی از افسانه های ایرانی با تکیه بر الگوی خودآگاهی در جنگل جهان زیرین استس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز اسطوره قهرمان یکی از مهم ترین مفاهیم داستان و روایت های حماسی سراسر جهان بوده است و تاکنون الگوهای متعدّدی برای زندگی تکرارپذیر قهرمان پیشنهاد شده است. یکی از این الگوها، الگوی «خودآگاهی در جنگل جهان زیرین» کلاریسا پینکولا استس است و هفت مرحله دارد که عبارت اند از: معامله کورکورانه ، قطع عضو، سرگردانی، کشف عشق در جهان زیرین ، شیار کشیدن روح ، قلمرو زن وحشی ، عروس و داماد وحشی . این پژوهش پس از معرّفی الگوی خودآگاهی در جنگل جهان زیرین، انتخاب نزدیک ترین افسانه ها به الگوی موردنظر و تقسیم آنها از نظر ساختار و محتوا به چهار گروه، نشان می دهد که این الگو با مراحل و مصداق های افسانه های ایرانی همخوانی مطلق ندارد. از این رو نگارندگان با درنظرگرفتن همه افسانه های انتخاب شده به عنوان روایت های متنوّع و متعدّد از یک ساختار واحد، به الگویی دست یافته اند که از نظر ساختار و محتوا، شباهت ها و تفاوت های بارزی با الگوی استس دارد. در الگوی پیشنهادشده، از نظر ساختار، نحوه تکرارپذیری برخی مراحل سفر زن-قهرمان با الگوی استس متفاوت است. از حیث محتوا نیز مضمون هایی مانند کودک، معامله کورکورانه و قطع عضو، در افسانه های ایرانی نمود اندکی دارد، محتوای مرحله «عروس و داماد وحشی و قلمرو زن وحشی» نیز بسیار گسترده تر از محتوای قصّه و الگوی استس است.
اصطلاحات تخصصی در مطالعات زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ما، در ارتباطات روزمره خود با دیگران، از زبان و اشارات و حرکات بدنی استفاده می کنیم؛ مثلا موافقت خود را در زبان فارسی گفتاری، با بله، آره، معلومه و نظایر آنها؛ یا با پایین آوردن سر و به هم زدن پلکها اعلام می کنیم. گویشوران هر جامعه زبانی نشانه های برقراری ارتباط با دیگر افراد را می شناسند و به هنگام نیاز آنها را به کار می برند. هر چند گاهی در استفاده از این نشانه ها اشتباه رخ می دهد که منجر به بروز بدفهمی و اختلاف می گردد، چه بسا این سو تفاهم و اختلاف به کمک کسی و با درک صحیح موقعیت رفع گردد.
در حوزه علوم، برقراری ارتباط حکم دیگری دارد. در اینجا، هدف از برقراری ارتباط، منتقل ساختن اطلاعات دقیق و صریح است و هر گونه ابهام یا بدفهمی مانع کسب نتایج مورد نظر می شود. بنابراین، بر خلاف آنچه در ارتباط عادی گفتاری رخ می دهد، از کوتاه سازی و حذف آنچه میان طرفین معهود و شناخته شده است اجتناب می شود و، با بیان دقیق و کامل کلیه اطلاعات مورد نیاز، امکان درک درست مطلب فراهم می آید. همچنین، از کاربرد صنایع لفظی و بدیعی خودداری می شود؛ زیرا هدف از نوشته علمی زیبایی آفرینی نیست و تنها انتقال دقیق و روشن مطالب مد نظر است. از این رو، در هر یک از حوزه های علوم، اصطلاحاتی خاص با تعاریف دقیق کاربرد دارند که گاه کاملا با معانی آنها در حوزه های دیگر متفاوت است. مثلا کلمه توان به معنی «قدرت» و «قوه» به کار می رود؛ اما، در ریاضیات، به حاصل ضرب یک یا چند بار عدد در خود تعریف می شود. واژگان تخصصی هر حوزه به مقتضای موضوع آن حوزه با دیگر حوزه ها فرق دارد، هر چند اصطلاحات مشترک چند حوزه نیز وجود دارد.
در حوزه مطالعات زبانی نیز، مقصود پژوهشگران انتقال دقیق مفاهیم است تا بتوان به درستی عملکرد بخشهای متعدد آن را توصیف کرد. از این رو، زبان شناسان نیز سعی می کنند تا اصطلاحات مورد نیاز خود را به دقت تعریف کنند تا از بروز هرگونه بدفهمی پرهیز شود. در این مقاله، برآنیم تا چند اصطلاح زبان شناسی مربوط به ساختمان واژه را بررسی و توصیف کنیم...
جنبه های نمایشی مناظره فطرت بخارایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فطرت بخارایی از سران جنبش بیداری در آسیای مرکزی است که در بنیادگذاری نثر نوآیینِ فارسیِ تاجیکی نقش مهمی ایفا کرده است. وی اثری به نام مناظره تألیف کرده است که به لحاظ ساختار گفتگومحور، نخستین گام در نمایشنامه نویسی فارسیِ این منطقه به شمار می رود. نگارندگان، این اثر را با استفاده از الگوی «قابلیت های نمایشی گونه ادبی مناظره منثور با رویکرد گفتگومحور» تحلیل کرده اند. گفتگو به عنوان وجه مشترک این دو گونه ادبی، پایه و اساس مقایسه قرار گرفته و در پنج ساحتِ «لحن و زبان نمایشی، شخصیت پردازی در گفتگو، کنش نمایشی گفتگومحور، کشمکش، زمان و مکان» تحلیل شدهاست. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار نگارش گفتگوییِ مناظره به ساختار نمایشنامه بسیار نزدیک است و تمام مناظره های منثور فارسی با این الگو قابلیت تحلیل دارند.
نویسنده ای زبان گرا
گل آقا، مردی برای همیشه
حوزههای تخصصی:
از واژه تا گواژه
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین ابعاد مبارزة پهلوانان و جنگجویان شاهنامه، «گواژه زنی» و رجز خوانی هایی است که در قالب نوعی جنگ نرم مطرح می شود. پهلوانان در بیش تر مبارزات تن به تن با بیان ویژگی های پهلوانانه و جنگجویانة خود، در برابر حریف، او را به استهزا می گیرند. این جدال کلامیِ هم راه با تحقیر و تمسخر گاهی خود شخص و گاه خانواده و نژاد او را در بر می گیرد. نکتة مهم آن که؛ فردوسی با مهارت خاص و با شگردهای متعدد و متنوع واژه ها را در قالب ابیات منظم کرده و با لحنی استهزا آمیز و گواژه آلود بر زبان پهلوان جاری می سازد. کمتر پهلوانی در شاهنامه دیده می شود که به گواژه زنی نپردازد. در این میان رستم نقشی شاخص در گواژه زنی حریفان دارد و تا حدی به شرافت و اصالت خود پایبند است که کم ترین توهین را برنمی تابد.
بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل ابعاد مختلف ساخت و محتوای گواژه زنی ها در بخش پهلوانی شاهنامه است.
هنر دشوار بیوگرافی
درآمدی بر مخاطب شناسی مدایح سعدی
حوزههای تخصصی:
این مقاله اشاره به تفاوت ممدوحین سعدی دارد که در نتیجه به تفاوت مدایح منجر میشود. نویسنده اعتقاد دارد چنانچه ممدوح سعدی فردی خردمند و فرزانه باشد، مدایح لحنی صمیمانه و حتی عاشقانه مییابد و ممدوح در جایگاه معشوق مینشیند و چنانچه ستایش شونده از کسانی باشد که نابهجا به قدرت رسیده باشد، مدح سعدی تفاوتی آشکار مییابد و در پارهای موارد، با بیانی تند و پرخاش گونه، ممدوح را از پیامد شوم ستمگری و مردمآزاری هشدار میدهد و یا به دادگری و رعیتپروری فرا میخواند. نویسنده در این مقاله به عنوان نمونه قصایدی که سعدی در ستایش دوتن از ممدوحان خود یعنی عطاملک جوینی و امیرانکیانو سروده، انتخاب نموده و از دریچه ساختار بیرونی، جنبههای زبانی و لحن بیان مورد بررسی قرار داده و در پایان مدح سعدی برای انکیانو را بیشتر ذم شبیه به مدح نامیده است.
کارکرد روایت در «یک هلو و هزار هلو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت دارای ساختاری است و اصطلاح ادبی که برای ساختار روایت بهکار میرود پیرنگ است. پیرنگ باید ابتدا، وسط و انتها داشته باشد. بر این باور هستیم که اگر عنصری از پیرنگ کاسته شود اساس داستان به هم میریزد. در این مقاله سعی میشود به عنصر طرح در «یک هلو و هزار هلو» پرداخته شود. چرا این عنصر و نه عناصر دیگر؟ زیرا با بررسی این موضوع نگارنده میخواهد بداند که این اثر ویژگیهای یک روایت را دارد یا نه؟ و چرا؟ به همین منظور ابتدا به تعریف روایت نزد ولادیمیر پروپ میپردازیم و آنگاه به بررسی این اثر میپردازیم تا بتوان پاسخی برای پرسشهای مطرح شده بهدست آورد.
غزل سرای سمرقند (نقد و بررسی زندگی و شعر میرزا هادی سمرقندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا هادی سمرقندی (1246- 1309ق/1830- 1891م) از شاعران صاحب دیوان قرن سیزدهم و نیمه نخست قرن چهاردهم قمری/ قرن نوزدهم میلادی در ماورا النهر است. دوران زندگی این شاعر عزلت پیشه، مصادف با فرمانروایی خانهای قنقرات در خوارزم، منغیت در بخارا، مینگ در خوقند و پادشاهان قاجار در ایران است. درباره زندگی و شعر این شاعر نازک خیال اقوال متناقض، بل نادرستی در منابع مولف در آسیای میانه قرن بیست نوشته شده و از این طریق به منابع اندک شمار تالیف شده در ایران نیز راه یافته است. در این مقاله برای نخستین بار، زندگی و شعر میرزا هادی سمرقندی بر مبنای منابع دست اول آسیای میانه، بررسی و تحلیل و در سه بخش تنظیم شده است: 1- مقدمه و پیشینه تحقیق؛ 2- زندگی نامه هادی سمرقندی؛ 3- نقد و بررسی دیوان میرزا هادی.
مقاله به زبان عربی: نقد و تحلیل دو رنگ سیاه و سفید در اشعار بدر شاکر سیاب (دراسه نقدیة لعنصر اللون فی أَشعار بدر شاکر السیّاب؛ الأسود والأبیض نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ به عنوان برجسته ترین عنصر درحوزه محسوسات از روزگاران پیشین توجه انسان را به خود معطوف کرده و همواره روح انسان را مسحور قدرت خویش کرده است، در این میان شاعران بیش از دیگران به رنگ ها توجه کرده و سخت مجذوب آن گردیده اند، شاعران معاصر هم به دلیل آگاهی از تنوع رنگ ها و تاثیر آن ها در روح و روان انسان با رنگ ها ارتباط برقرار کرده و در تصاویر شعری خود آن ها را به کمک طلبیدند.
با توجه به حضور جدی دو رنگ سیاه و سفید در اشعار سیاب در مقاله حاضر تلاش شده ضمن بیان اهمیت این دو رنگ، به دلالتهای آن دو در اشعار این شاعر به تفصیل اشاره شود، و ضمن پرداختن به اسباب حضور این دو رنگ، از حالات روحی و روانی شاعر پرده بردارد.
از مهم ترین دستاورد این مقاله این است که این دو رنگ در مفهوم مقابل خیر و شر، و جنگ و صلح در اشعار سیاب به کار رفته اند. رنگ سیاه از بالاترین بسامد در اشعار او برخوردار هستند که از غلبه حزن و اندوه بر روح و روان شاعر خبر می دهد اما بسامد نسبتا بالای رنگ سفید از امید شاعر به آینده پرده بر می دارد.
ایرج میرزا (جلال الممالک)
حوزههای تخصصی:
دراسة الطابع القصصی فی رسالة الغفران (جنبه های داستانی در رسالة الغفران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسالة الغفران یکی از کهن ترین نمونه های به جای مانده از میراث داستانی عربی است که مدتها مورد بی توجهی ناقدان قدیم قرار داشته و تقریبا تا اوایل قرن بیستم به دست فراموشی سپرده شده بود. زیرا بسیاری از ادیبان و ناقدان قدیم عرب، ابوالعلاء معری را به انحراف در عقاید دینی و به مسخره گرفتن باورهای اسلامی در این رساله متهم می کردند، به گونه ای که این رساله حدود 9 قرن مورد بی توجهی محققان قرار داشت. از زمانی که شرق شناسان این رساله را مورد مطالعه قرار دادند و میان آن و کمدی الهی دانته به مقایسه پرداختند، توجه ناقدان عرب هم به آن جلب شد. هدف این مقاله بررسی جنبه های داستانی این رساله است با علم به این نکته که این رساله، داستان به معنی امروزی نیست اما دارای جنبه های داستانی شایان توجه است. به همین دلیل، جنبه های داستانی این رساله در قالب ساختار داستانی و ساختار فکری و عقیدتی مورد بررسی قرار گرفته است. ساختار داستانی در این رساله از هفت عنصر تشکیل شده است: روایت، پیرنگ، حوادث، شخصیت، گفتگو، زمان و مکان. محور اصلی ساختار فکری و عقیدتی را دو موضوع شکل می دهد: شفاعت اهل بیت (ع) و توسل به آنها برای رهایی از عذاب جهنم و سختی های محشر و به تمسخر گرفتن ادبیات و شعری که در جهان آخرت سودی نمی بخشد مگر آنکه در راه خدا باشد.
بررسی ارجاع مشارکین در هفت خوان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان ها شیوه های گوناگونی از ارجاع را در نشان دادن مشارکین روایت ها بهکار می گیرند. این شیوه ها می توانند شامل حذف کامل مرجع، ارجاع تلویحی به صورت تصریف فعلی، بهکارگیری ضمایر منفصل و در نهایت بهکارگیری گروه اسمی کامل باشند. این ابزارهای گفتمانی با نیت نویسنده در نشان دادن موقعیت مشارکین و تأکید بر وقایعی خاص مرتبط اند. پژوهش حاضر براساس الگوی لوینسون، فراوانی بهکارگیری شیوه های گوناگون ارجاع مشارکین، روش های معرفی مشارکین اصلی و فرعی و همچنین چگونگی تأکید بر معرفی مشارکین داستان هفت خوان رستم را در شاهنامه بررسی و تحلیل می کند. براساس یافته های این پژوهش، فراوانی ارجاع مشارک اصلی بیشتر با تصریف فعلی، و فراوانی ارجاع مشارک فرعی بیشتر با گروه اسمی در هفت خوان رستم مشاهده شده است. افزون بر این، ضمایر متصل نیز به طور قابل ملاحظه ای برای ارجاع به مشارکین اصلی و فرعی به کار رفته اند.
تحلیل عناصر حماسی در گرشاسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرشاسب نامهمنظومه ای حماسی است که حکیم اسدی طوسی در آن جنگاوری ها و دلاوری های گرشاسب را به نظم کشیده است. گرشاسب یکی از مشهورترین پهلوانان ایرانی است که بخش های مهمی از ادبیات اسطوره ای و حماسی به توصیف اعمال او و فرزندانش (نریمان، سام، زال، رستم، فرامرز و...) اختصاص دارد. چهار عنصر (داستانی بودن، قهرمانی بودن، ملی بودن و خرق عادت) زمینه ساز یک داستان حماسی هستند. قوت و ضعف هر یک از این ویژگی ها در برجستگی و شهرت یک اثر حماسی تأثیر بسزایی دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اگرچه گرشاسب نامهدر زمینه های خرق عادت و داستانی بودن قوی است، ضعف و سستی در دو زمینه قهرمانی و ملی سبب شده است که این اثر حماسی در میان عامه ایرانیان چندان مورد قبول واقع نشود.