فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
کلک در دفاع از رمان نو: طبیعت، انسانیت، تراژدی
منبع:
کلک شهریور ۱۳۷۴ شماره ۶۶
حوزههای تخصصی:
کوه: دیو در بند، یا متفکر خردمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تفاخرهای تعلیمی مسعود سعد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آفرینش ادبی اصلی ترین امتیاز یک شاعر است. از آنجا که شاعر برای شعر که تحفة جان اوست، ارزش بسیار قایل است، هنرمندانه آن را به غنای ظاهر و باطن می آراید و با شیفتگی شگرفی، توانایی های تحسین برانگیزش را در عالم شاعری بر می شمرد تا یکّه سوار میدان سخنوری باشد و از سوی دیگر به صورت غیر مستقیم، خصلت های مثبت انسانی را عرضه نماید.
مسعود سعد سلمان، شاعر درباری غزنویان است؛ او بیش از دیگر شاعران روزگارش، خود را به هنر سخنوری ستوده و به ارجمندی موهبت سخنش صحه گذاشته است تا آن جا که گویی آموزگاری مفاهیم تعلیمی را بدو سپرده اند. در این جستار سعی بر آن است به مزیت هایی که وی سخن خود را به واسطة آنها برتر دانسته و با آن ها قصد ترغیب خوانندگان را به سوی فضایل داشته، به ترتیبِ بسامد موضوعی پرداخته شود تا دریچه تازه ای از هنر این شاعر بر ذهن خوانندگان گشوده گردد.
برخی نکات و بن مایه های داستانی منظومه پهلوانی- نقالی زرین قبا نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زرین قبانامهمنظومه بلندی در 23,133 بیت است که احتمالاً در عصر صفویه سروده شده است. سرایندة اثر گمنام است و موضوع آن با آمدن فرستاده حضرت سلیمان(ع) به نام زرین قبا به دربار کیخسرو و رویارویی او با ایرانیان آغاز می شود. پس از آن، حوادث متعددی به شیوه داستان در داستان پیش می آید و نقش ورزان اصلی آن ها نیز پهلوانان سیستان (رستم و فرزندان و فرزندزادگان او) هستند. ساختار، محتوا و زبان این منظومه به طور کلی نقالی- عامیانه است و از این نظر، بررسی نکات و مضامین داستانی مهم آن در بازشناسی و تکمیل بن مایه های ادب عامیانه- نقالی ایران در موضوع پهلوانی مفید خواهد بود. در این مقاله، شماری از این گونه موضوعات را ذیل چهار عنوانِ عناصر سامی و اسلامی، اشارات نادر و یگانه، موضوعات و مضامین دیگر، والگوگیری از داستان های دیگر بررسی کرده ایم.
نوشتن از فاصله صفر
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر کوششی است برای تحلیل و واکاوی داستان هایی که نویسنده از درگیری در طرح پیگیر داستان طفره رفته و به نقش گزارش دهنده صرف بسنده کرده است. شایع ترین روش برای دستیابی به چنین طرحی، بازنویسی واقعه ای است که در کتاب یا دفترچه خاطرات ثبت شده و نویسنده وانمود می کند به طور تصادفی به دست او رسیده و به عنوان ناشری امین آن را بی کم و کاست منتشر کرده است. در اندک مواردی نویسنده سهم بیشتری برای خود در نظر گرفته و در مقام مترجمی دقیق متن اصلی را-که عموماً مربوط به دورانی قدیم است- به زبان امروز برگردانده است.
در مواردی دیگر نویسنده نقش فعال تری برای خود قائل می شود. در مجلس نقلِ راوی، شاهد و ناظر بر حادثه ای خاص، می نشیند و گاه با پرسش هایی او را به توضیح و تفصیل بیشتر وامی دارد، سپس شنیده های خود را به طور کامل و با امانتی ستودنی- که مرتب به رخ خواننده کشیده می شود- ثبت می کند و به ظاهر و بی واسطه اظهارنظر شخصی به خواننده انتقال می دهد.
از همین رهگذر نویسنده گاه به نقل داستان یا ماجرایی می پردازد که حول محور شیئی خاص صورت گرفته که وجود آن شیء همچون طلسم با رویکردی تابومانند، زندگی قهرمان داستان را دگرگون کرده است. در مواردی این شیء تأثیرگذار به اتاق، خانه یا محوطه ای که ورود به آن برای قهرمان ممنوع بوده است، تحویل و تبدیل می شود. در اینجا نیز نویسنده به جز نقل مو به موی حوادث، نقش دیگری بر عهده نمی گیرد.
استفاده از تکنیک های یادشده برای تقلیل نقش نویسنده موجب پیامدهایی خاص در داستان می شود؛ از آن جمله است: مستندسازی و بیان داستان در لحظه؛ بهره مندی از نقش تقدیر و تحمیل امر مقدّری که محتوم بودن آن کاملاً قطعی است، زیرا درگذشته اتفاق افتاده و از این رو امکان هیچ دخل و تصرفی در آن وجود ندارد؛ بهره مندی از پدیده فرافکنی، به طوری که نویسنده را قادر می سازد بدون درگیری مستقیم در روایت، سرّ دلبران را در حدیث دیگران بازگوید.
گذری بر ترانه های کردی
بررسی چند روایت از نبرد ایرانیان با دیوهای مازندران در متون پهلوانی پس از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از داستان های مشهور شاهنامهرفتن رستم به مازندران برای رهایی کاووس و سپاهیانش است که با کشته شدن دیو سپید، رهایی کاووس از بند او و واگذاری مازندران به اولاد پایان می یابد. این داستان، که به «هفت خان رستم» نیز اشتهار دارد، نفوذ بسیاری در شماری از منظومه های پهلوانی، طومارهای نقالی و روایت های شفاهی/مردمی شاهنامهداشته است. اثرپذیری این دسته آثار از روایت نبرد رستم با دیوان مازندران به دوگونه است: نخست، در بسیاری از این متون، روایات گوناگونی از رفتن رستم به مازندران و نبرد او با دیو سپید آمده یا اشاره های بسیاری بدان شده است. دوم، در برخی متون حماسی ایران، خواه منظوم و خواه منثور، شماری دیوان و پتیارگان از نژاد دیو سپید حضور دارند که هریک از آنها، پس از آگاهی از نژاد خود و چگونگی کشته شدن آن دیو، به کین خواهی از رستم یا یکی از پهلوانان خاندان او می پردازند، اما در همه این داستان ها ناکام می مانند و در نبرد با پهلوان کشته می شوند. اگرچه این دسته روایات در بیشتر متون منثور عامیانه ایران به اختصار آمده است، اما در شماری از متون، مانند شبرنگ نامه، شهریارنامهو برزونامه جدیدبا تفصیل بیشتری بیان شده است. در این مقاله، نخست به بررسی این دسته روایات در متون منظوم پهلوانی پس از شاهنامهمی پردازیم. سپس، مضامین مشترک این داستان ها یا موارد اختلاف آنها را با روایت شاهنامهبررسی می کنیم.
بررسی دلایل برتری شاهنامه بر گشتاسپ نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زن در داستان های جنگ
بررسی کنش های کلامی تعزیه نامه و نمود آن در اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اصلی نمایش، کنش و حرکت است. در این میان، زبان نیز در متن چند شیوه یا چند لایه نمایش، نقشی خاص دارد؛ اما از جهاتی می تواند متناظر با بدن و دیگر عوامل کنشگر و حرکت آفرین کنشگری کند و نمایانگر حرکت باشد. این مسئله به خوبی در نظریه کنش کلامی مطرح شده و در مطالعات گفتمانی زبان بسط یافته است؛ بر این اساس، زبان صرفاً نشان دهنده صدق یا کذب گفته ای نیست؛ بلکه خود می تواند عملی را انجام دهد. این مسئله به ویژه در حوزه نمایش، اهمیتی خاص دارد و در نمایش های کمینه ای همچون تعزیه- که از عناصر و حرکت بدنی، به نسبتی اندک برخوردار است- زبان، بسیاری از کنش ها و حرکت ها را بیان می کند.
بر این اساس، در مقاله حاضر کوشیده ایم تا بر پایه نظریه کنش کلامی، کنش هایی را که از طریق زبان و در متن نوشتاری مجلس شهادت امام حسین (ع) انجام گرفته است، بررسی کنیم و در نهایت، با مقایسه این کنش ها با حرکت های متناظرشان به این پرسش پاسخ دهیم که آیا عناصر کلامی موجود در متن نوشتاری، تمام و کمال در متن اجرایی تعزیه، در حرکت نمود دارند یا خیر. مقایسه نمود کنش های کلامی در تعزیه به عنوان نمایشی اعترافی، روایت گونه و آیینی- نیایشی نشان می دهد که در ارائه این عناصر، کلام بیشتر از حرکت نقش دارد.