فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
شعر غنایی در لغت به معنای آوازخوانی، سرود و نغمه است و در اصطلاح به شعری گفته می شود که بیانگر عواطف و احساسات شخصی شاعر است. در این تعریف یادکرد زادبوم و احساسات شاعر نسبت به آن و مظاهر آن نیز قرار می گیرد. جهرم شهری در جنوب شرقی فارس است که نام آن از گذشته در متون کهن چون شاهنامه، آمده است. این شهر را در گذشته جنگل نخل می نامیده اند که بیانگر انبوه نخلستان های این شهر بوده است. به دلیل کاربردهای بسیار نخل و اجزای آن در زندگی روزمره مردم جهرم، این درخت در سنن، آداب و رسوم، اعتقادات و باورهای مردم وارد شده و باعث شده که این درخت و امور وابسته با آن نیز در شعر شفاهی و غنایی جهرم اعم از واسونک، اشعار، ترانه و متل های محلی متعدد با کارکردهای مختلف حضور داشته باشد. به این ترتیب نخل و خرما از مظاهر مهم شعر غنایی عامیانه جهرم است و واکاوی آن شناختن زمینه های ذهنی و روانی مردم این شهر کمک می کند. مهم ترین زمینه های حضور این درخت در ادبیات محلی و غنایی جهرم در زمینه های نوستالوژیک و بیان فراق و هجران و احولات عاشق و معشوق است.این مقاله با بررسی میدانی و کتابخانه ای به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی جایگاه و اهمیت این درخت در شعرغنایی مردم جهرم پرداخته است و نمونه های مختلفی از آن را به دست داده است.
بررسی کارکردهای ابیات در اسرارالتوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسرارالتوحید از برجسته ترین منابع عرفانی با نثری آمیخته به نظم که بیانگر زبردستی نویسنده در شیوه های گوناگون بیان، شیوه های داستان پردازی، اطلاعات تاریخی و اجتماعی، وصف دین و مذهب و غیره در صدر میراث ادبی قرار گرفته است. تلفیق نظم و نثر در ساختار این اثر به نقش و جایگاه شعر و کارکردهای آن اهمیتی وصف ناپذیر بخشیده است واکاوی و تأمل در اسرار التوحید نشان می دهد: که شعر به عنوان یک اصل سازنده و مفید، نقش و کارکردهای متنوعی دارد که راهگشای فهم ساختار کلی و مضامین حکایات نیز می باشد.نام ابوسعید با عرفان و شعر آمیختگی عمیقی دارد.این پژوهش با هدف شناخت کارکرد شعر در اسرارالتوحید به بررسی و تبیین کارکردهای لفظی و معنوی شعر در آن پرداخته و می کوشد میزان بهره گیری نویسنده از شعر را بسنجد و اهداف و کارکردهای آن را با روش توصیفی-تحلیلی تبیین کند. برآیند پژوهش نشان می دهد در مجموع کارکردهای شعری در اسرارالتوحید، کارکرد روایی، کارکرد عرفانی-غنایی و کارکرد ادبی- آرایه ای در مقایسه با سایر کارکردها، بسامد و حضور بیشتری دارد.
«بدل بلاغی» بستری برای آفرینش طنز در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز ملیح یکی از ویژگی های شعر حافظ است. حافظ علاوه بر روش های مرسوم، از «بدل بلاغی» (جانشین کردن واژگان) برای آفرینش طنز بهره برده است. در مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شکل گیری طنز با کمک بدل بلاغی، در دیوان حافظ، پرداخته شده تا نشان داده شود که حافظ چرا و چگونه از این شگرد برای طنزآفرینی استفاده کرده است. به نظر می رسد که با تشریح این شیوه، می توان الگویی تازه برای ایجاد طنز به دست داد. او برای آفرینش طنز، مفاهیم را حداقل به چهار طریق جایگزین یکدیگر می کند: 1- واژگانی را که به علت کاربرد در حوزه شرع و عرفان، معنای اصطلاحی و نمادین یافته اند، با معانی عادی و اولیه آن ها جایگزین می کند. 2- صفات منفی را جانشین چهره های مقدس در شرع و عرفان می کند. 3- واژگان را با مفاهیم متضاد؛ و چهره های نمادین را با شخصیت های مقابلشان جایگزین؛ و نوعی تساوی میان چهره ها و واژگان متضاد ایجاد می کند. 4- مشبه به را جانشین مشبه در مصراع نخست می کند و نوعی استعاره می آفریند که لفظ مستعار علاوه بر معنای استعاری، دلالت اصلی و اولیه خود را نیز حفظ می کند.
تحلیل مرثیه سرایی در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی
حوزههای تخصصی:
در پهنه ادبی ایران زمین، شاهنامه فردوسی که از بزرگ ترین آثار حماسی جهان به شمار می آید، همواره در میان اقوام مختلف ایرانی جایگاهی ویژه داشته است؛ تا آنجا که به فکر بازسرایی این اثر فاخر به زبان خود برآمده اند. این توجه در میان قوم کرد، به لحاظ ویژگی های نزدیک فرهنگی و زبانی، بیشتر است. بن مایه اکثر مضامین غنایی؛ از جمله رثا، ریشه در باورهایی دارد که شناخت آن ها می تواند ما را به آبشخورهایی فرهنگی و جامعه شناختی رهنمون باشد و از آنجا که تأثیر زبان و فرهنگ در این بازگردانی نمود می یابد، تلاش شده است تا در داستان های مشترک شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای و شاهنامه فردوسی، نمونه ابیات با محتوای مرثیه استخراج گردد؛ آنگاه علاوه بر مشخص کردن بسامد موضوع، ضمن تبیین وجوه اشتراک و تمییز وجوه افتراق و چگونگی مراسمات تدفین و سوگواری، میزان تأثیرپذیری سراینده شاهنامه کردی در بازگردانی داستان ها، از نظر زبانی و فرهنگی، واکاوی گردد.
بررسی ارتباط ماه و زن از منظر اساطیری در ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
227 - 246
حوزههای تخصصی:
موضوعات اساطیری یکی از اساسی ترین و اوّلین موضوعات مطرح شده در ادبیات هستند و در این شکی نیست که ادبیات و اسطوره دو اصل جدانشدنی از یکدیگر می باشند و هر اسطوره، کوشش ساده و ابتدایی تخیل برای این همانی جهان بشری است که اغلب داستانی درباره یک ایزد یا ایزدبانو می باشد. یکی از این ایزدبانوان، ماه است که در اساطیر به صورت الهه سین، سِلین، آرتمیس، دیانا و اناهیتا جلوه گر می شود. این پژوهش برآن است تا اسطوره زن و ماه را که یکی از باورهای بنیادین بشری می باشد، در منظومه ویس و رامین بررسی کند. در این پژوهش هدف، استخراج و تبیین اسطوره ماه و زن و پاسخ دادن به این سؤال است که دلایل همانندی زن و ماه کدامند؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و درتحلیل نمونه های منظومه، ارتباط آن ها با اساطیر مورد بحث قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ماه به عنوان الهه آسمانی، مظهر زیبایی و فرّه بخشی به موجودات، خصوصاً زنان، به خاطر مناسباتی که با ماه دارند، می باشد.همچنین این باور، حجم زیادی از تشبیهات منظومه ویس و رامین را به خود اختصاص داده است.
غرب ستیزی صادق هدایت در داستان «تخت ابونصر» با تکیه بر دیدگاه ادوراد سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
23 - 50
حوزههای تخصصی:
داستان «تخت ابونصر» صادق هدایت درباره حضور امریکایی ها در ایران است که به دنبال کاوش در ایران و یافتن آثار تاریخی ایران هستند. این گروه کاوشگر در استان تاریخی فارس به کاوش درباره ایران و فرهنگ، آداب و رسوم ایرانیان می پردازند. صادق هدایت از طریق لحن، کنایه و تعلیق به ما نشان می دهد که غربیان در پی غارت ایران هستند. هدف از این مقاله تفسیر شرق شناسانه از داستان «تخت ابونصر» صادق هدایت است. این مقاله، تقابل غرب و شرق را از دیدگاه شرق شناسی ادوارد سعید بررسی می کند. طبق نظر شرق شناسی غرب هماره به دنبال شناخت از دیگر فرهنگ ها است تا خود را برتر و دیگر فرهنگ ها مخصوصا فرهنگ شرق را ابتر نشان دهد. یافته های این تحقیق نشان می دهد تفکر و تقابل دوگانه برتر و ابتر در داستان تخت ابونصر حاکم است و غرب هماره خود را برتر و شرق را ابتر در نظر می گیرد. هدایت در برابر حضور غربیان در ایران پایداری می کند و به تاراج رفتن و ضبط ثروت های مادی و معنوی این سرزمین توسط غربیان را نشان داده است.
بررسی گونه های شعر پایداری در ادبیات معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
115 - 146
حوزههای تخصصی:
شعر پایداری یکی از مهمترین جریان های ادبی دوره صد ساله معاصر ایران است و کمتر شاعر و نویسنده ای را می توان یافت که در این زمینه قلم نزده است. همین گستردگی شاعران و مخاطبان با افکار و عقاید مختلف، سبب شده که شعر پایداری مباحث زیادی را دربرگیرد؛ یعنی از اشعار بیداری، اعتراض و کارگری دوره مشروطه گرفته تا اشعار چریکی، انتظار، اشعار اعتراضی، کارگری، اشعار دوره دفاع مقدس، بعد از دفاع مقدس، اشعار مربوط به انتفاضه و قدس، اشعار آیینی و عاشورایی و ... عصر حاضر را دربرمی گیرد؛ از این رو، مقاله حاضر قصد دارد زیرمجموعه های جریان شعر پایداری را در دوره معاصر به تفکیک دوره های تاریخی (مشروطه، پهلوی و انقلاب اسلامی) مورد بررسی قرار دهد و سپس مضامین هر کدام از آن ها را بیان نماید تا بدین صورت تحلیلی جامع در مورد جریان شعر پایداری به دست دهد و معلوم شود این نوع ادبی وجه غالب جریان های شعری دوره معاصر ایران را تشکیل می دهد.
سیر کاربرد و جلوه های ادبیِ دو واژه معمار و معماری (در شعر کلاسیک فارسی از آغاز تا جامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری رابطه استواری با ادبیات و هنرهای زیبا دارد. بی تردید همان طور که شعر به عنوان بخش عظیمی از ادبیات ایران، نقش و تأثیر بسزایی در معماری سنتی ایران ایفا کرده است، متقابلاً هنر معماری نیز در ادب پارسی جایگاه ویژه ای دارد؛ در این مقاله به بررسی و کاربرد ادبی واژه های «معمار و معماری» در شعر پرداخته شده است. این تحقیق به شیوه نظری و کمی، دیوان شعرای کلاسیک فارسی از هزار سال پیش تا جامی را جامعه ی آماری خود قرار داده و پاسخ این پرسش را تبیین می کند؛ که آیا واژه های معمار و معماری در شعر پارسی کاربردی داشته و شیوه کاربرد و قدمت آن به چه دوره ای برمی گردد ؟ توجّه شعرا به ساخت ترکیب های تشبیهی و استعاری، نمادها و سایر صورخیال از دو واژه مورد بحث این حقیقت را تبیین می سازد که هنر معماری چون رکنی استوار در اتحاد و پیوند خود با سایر ارکان، تمدن و فرهنگ ایرانی را ساخته و پی ریزی کرده است. یافتن این واژه ها در شعر از قدمت این هنر فنی نیز حکایت دارد و در شناخت و بازشناسی و بازنشانی معادل های کهن معمار که واژه ای عربی است معادل های فارسی آن مانند مهندس(engineer) معرب اندازه گیرنده و اندازیار، سازنده و استاد را پیشنهاد کند.
جایگاه صور خیال در آموزه های اخلاقیِ معارف بهاء ولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب معارف ، اثر بهاء ولد، عارف و واعظ نامدار بلخ و پدر مولانا جلال الدین، یکی از متون ارزشمند عرفانی در زبان فارسی است که به سبب داشتن نثری شیوا، هنری، زبان شاعرانه و نیز برخورداری از صور خیال، از جایگاه خاصی در میان همتایان خود برخوردار است. اگرچه تعالیم موجود در کتاب معارف ، به دو بخش تعالیم دینی و تربیتی تقسیم می شوند، در اینجا از ذکر تعالیم بارز عرفانی با رویکرد آخرتی خودداری می شود. در نتیجه، توجه مقاله حاضر به نکات تربیتی و اخلاقی معارف و سعی در نشان دادن جنبه های زیبایی و خیال انگیز این تعالیم بوده است. نتایج این بررسی نشان می دهد آموزه های اخلاقی و تربیتی در کتاب معارف یا جنبه امری دارند یا بازدارنده هستند، که در این میان، فراوانی آموزه های ایجابی از بازدارنده بیشتر است. بیشترین صور خیال هم به تشبیه و سپس تمثیل اختصاص دارد که در بخش آموزه های سلبی، در پرهیز از طمع، پرهیز از کبر و دوری از همنشین بد، و در بخش آموزه های ایجابی، در توصیه به صبر و رفتار درست با زنان بیشترین کاربرد و تکرار را داشته است.
تحلیل شاخصه های هوش معنوی در مثنوی مولوی با تأکید بر نظریه رابرت ایمونز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
133 - 149
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آن ها اعتقاد و باور داریم. توجه به معنویت، امروزه در رشته های متنوعی از قبیل روان شناسی، در حال پیشرفت است؛ اما در این میان، اهمیت موضوع زمانی آشکار می شود که بدانیم مصادیق و مباحث مربوط به هوش معنوی بسیار پیش تر از آنکه در علوم روان شناسی نوین مطرح شود، در ادبیات عرفانی ما به فراوانی مطرح شده است . این تحقیق قصد دارد اشعار مولانا را این بار از نگاهی متفاوت و با توجه به شاخصه های هوش معنوی نظریه رابرت ایمونز بررسی کند. رابرت ایمونز یکی از محققانی است که نظریه خود را در رابطه با هوش معنوی ارائه کرده و آن را در رابطه مستقیم با هوش دینی و معنوی نشان داده است. ایمونز ایمان، صلح ، نوع دوستی و کاربرد صحیح آن در زندگی و سازگاری با ناملایمات دنیای واقعی را از دغدغه های هوش معنوی معرفی کرده است. لذا این پژوهش تلاش دارد به این سؤال پاسخ دهد که مهم ترین شاخصه های هوش معنوی در مثنوی مولوی با تأکید بر نظریه رابرت ایمونز چه می باشد؟ نتایج نشان می دهد که توجه به همدلی، نوع دوستی، عشق، ایثار، مدارا و تساهل و تسامح از ویژگی های مشترکی است که به عنوان مولفه های بارز هوش معنوی در ادبیات عرفانی و اندیشه مولانا مطرح شده است.
ادب غنایی در اشعار شیخ کاظم سعیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
31 - 42
حوزههای تخصصی:
در گستره ادب ایرانی از شاعران بزرگی می توان یاد کرد که هنر و قدرت صحنه پردازی خاصی را در اشعار خویش به کار برده اند که به نوعی با هویت فردی و جمعی همه ما ایرانیان ربط و نسبت داشته است. احساسات و عواطف توأم با تفکر آدمی، مضامین و معانی آثار ادبی را تشکیل می دهد. نمونه هایی ارزشمند از اشعار غنایی به قرار زیر است: شکوائیه، مدح، مراثی، اشعار دینی و مذهبی، اصطلاحات عارفانه، خمریات، نفوذ فرهنگ اسلامی، هجویات، مناجات، اشعار تعلیمی، توصیفات، اشعار عاشقانه، قلندریات، اصطلاحات علمی و غیره. در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، نویسندگان در صدد تبیین اندیشه و عقیده شیخ کاظم سعیدی هستند تا به این پرسش ها پاسخ دهند: جهان بینی شعر شیخ کاظم چگونه است؟ از انواع مضامین غنایی در شعر خود بهره برده است و کدام نوع کاربرد بیشتری دارد؟ اشعار عاشقانه، وصف، شکوائیه، خمریات، ملی گرایی، قلندریات، اصطلاحات عارفانه و تعلیمی در شعر شیخ کاظم از نتایج پژوهش حاضر است.
تحلیل تفاوت بلاغی زبان عبارت و اشارت در نثر عرفانی خواجه عبدالله انصاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
45 - 58
حوزههای تخصصی:
خواجه عبدالله انصاری خالق آثار برجسته ای است که سبک جدیدی از نثر را رقم زده است، اما آثار خواجه همگی بر یک شیوه نیست و تفاوت زبان عبارت و اشارت را می توان در دو دسته از آثار وی مشاهده کرد. برخی از آثار خواجه مانند «صدمیدان» با هدف تعلیم مبانی عرفانی نوشته شده و برخی دیگر از جمله «الهی نامه» از نوع ادب غنایی است. مقاله حاضر کوشیده است با مقایسه ویژگی های بدیعی و بیانی دو اثر برجسته از این نویسنده صاحب سبک، الهی نامه و صدمیدان، به روش کتابخانه ای با هدف نشان دادن تفاوت ویژگی های بلاغی در زبان عبارت و اشارت خواجه، به مقایسه تطبیقی سبک بلاغی این دو دسته از آثار وی بپردازد. نتایج این پژوهش نشان دهنده کاربرد بیشتر اغلب آرایه های لفظی و معنوی در الهی نامه است مگر آرایه تضمین که خواجه برای اثبات سخنان خود در صدمیدان از آن بیشتر بهره برده است. همچنین تحلیل بسامدی آرایه های این دو اثر ثابت می کند که این عارف سخن شناس بر لفظ و معنا بسیار تسلط داشته و با رعایت تناسب و ارتباط بین آن ها به دو شیوه (زبان عبارت و اشارت) در زبان عرفانی رسیده است.
تحلیل روایت شناسی منظومه «فرهاد و شیرین» وحشی بافقی بر اساس دیدگاه ساختار زمانمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
59 - 74
حوزههای تخصصی:
منظومه روایی «فرهاد و شیرین»وحشی بافقی، به شرح ماجرای عشق میان شیرین (معشوق و همسر خسرو پرویز) و فرهاد (هنرمند و بت تراش) می پردازد و از جمله شعرهایی است که ساختاری روایی و نمایشی دارد. شیوه روایت و داستان پردازی در این منظومه به گونه ای است که شاعر با بهره گیری از عناصر داستانی؛ شامل طرح روایی، شخصیت، گفت و گو، دیدگاه و توصیف، فضایی متفاوت می آفریند. این پژوهش با هدف تحلیل عناصر داستان در این منظومه و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است. این منظومه روایی بر اساس زمان خطی روایی گسترش می یابد و حوادث یکی پس از دیگری و به صورت زنجیر وار به وجود می آیند؛ به گونه ای که ابتدا وضعیت متعادل برقرار است، سپس با بروز حادثه ای، این وضعیت دچار روند تغییر می شود و وضعیت نا متعادل بر شعر حاکم می گردد. بعد از ذکر حادثه ها، روایت به وضعیت متعادل سامان یافته ای می رسد و پایان می یابد. درواقع این منظومه از یک زنجیره و پنج عنصر روایی تشکیل شده است که در نهایت سرنوشت شخصیت اصلی نیز مشخص شده است.
تحلیل روایی داستان کوتاه «داش آکل» بر اساس نظام های گفتمانی کنشی و شوشی گرمس
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
239 - 262
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل روایی داستان کوتاه «داش آکل» نوشته صادق هدایت بر اساس نظام های گفتمانی کنشی و شوشی گرمس اختصاص دارد. هدف اصلی این مقاله یافتن سازه های داستانی مورد نظر گرمس برای مقایسه ی نظام های گفتمانی کنشی و شوشی با تکیه بر چگونگی گره خوردگی و تأثیرگذاری متقابل آن ها و بررسی دلایل شکست در عبور از نظام گفتمانی کنشی به نظام گفتمانی شوشی یا همان چرخه گفتمانی در این داستان است. در تحلیل روایی این داستان بر اساس نظام گفتمانی کنشی خواننده شاهد حضور داش آکل و کاکارستم به عنوان کنش گرهای بالقوه و بالفعلی است که یکی برای حفظ ابژه ارزشی پهلوانی و لوطی صفتی و دیگری برای بدست آوردن همان ابژه ارزشی به صورت موازی رابطه ای تعاملی از نوع القایی به میدان داری کاکارستم برقرار می کنند تا این که از میانه داستان با نمایان شدن مرجان به عنوان ابژه ارزشی دیگر و با درگیر کردن داش آکل به عشق، کنش های او را به تأخیر می اندازد. اما در تحلیل روایی داستان بر اساس نظام گفتمانی شوشی درمی یابیم که چگونه کنش گر با دریافت ناگهانی میزان زیادی انرژی از طرف ابژه ارزشی به شوش گر تبدیل می شود و پس از طی فرایندهای حسی ادراکی و ابعاد دیگر گفتمان دچار وضعیتی جدید می شود که می توان آن را حرکت به سوی وصال معشوق نامید.
بررسی حکایت های عبید زاکانی از منظر مینی مالیسم
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر کنکاشی است پیرامون بررسی ویژگی های مکتب مینی مالیسم در حکایت های رساله دلگشای عبید زاکانی. با توجه به نزدیکی اصول و ویژگی های مکتب مینی مالیسم به عنوان یک مکتب غربی که در قرن بیستم با تأثیر پذیرفتن از شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در اروپا شکل گرفته، به حکایت های ایرانی که قدمت طولانی در ادبیات کلاسیک ایران در قالب نظم و نثر دارند و با توجه به خاستگاه این دو نوع ادبی که در بسترهای متفاوت فرهنگی شکل گرفته اند، بررسی این موضوع در حکایت های عبید زاکانی ضروری می نماید. این پژوهش به روش فیش برداری و تحلیل محتوایی انجام شده است و هدف از آن ارائه جلوه های مکتب مینی مالیسم در حکایات های عبید زاکانی است. مهم ترین نتایج و یافته های این تحقیق عبارت اند از: 1. تشابه و قرابت بسیار زیاد ویژگی های داستان های مکتب مینی مال با حکایت های ایرانی؛ 2. برتری حکایت های عبید زاکانی از نظر محتوا بر داستان مینی مال؛ 3- بیان مرز مشخص مکتب مینی مال با حکایت های ایرانی.
غم غربت و عوامل شکل گیری آن در شعر «نزار قبانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«غم غربت» یا «یادمانه» یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت های گذشته است که به دلیل رویدادهای سیاسی و اجتماعی پس از جنگ های جهانی، بسیار مورد توجّه روان شناسان، جامعه شناسان و بیش از هر قشری، شاعران قرار گرفت و مظاهر این پدیده بر شعر شاعران معاصر عربی و به ویژه «نزار قبانی» شاعر سوری غالب شد. پژوهش حاضر با روش تحلیلی – توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده است و نگارندگان با در نظر گرفتن زندگی اجتماعی و سیاسی «نزار قبانی»، به واکاوی اشعار او از منظر «یادمانه» پرداخته اند. در رابطه با دستاوردهای پژوهش حاضر باید گفت نمود پنج قسم از یادمانه ها در شعر نزار قبانی قابل مشاهده است که عبارتند از: «یادمانه دوری از وطن»، «یادمانه دوران کودکی»، «یادمانه سوگ همسر» «یادمانه ناکامی اجتماعی» و «یادمانه از دست رفتن جامعه آرمانی». همچنین این دسته از اشعار وی در نتیجه عواملی چون مرگ همسر، دوری از وطن، مشاهده نابسامانی های جامعه و نیز سکوت مردم در برابر ظلم و بی عدالتی در دیوان وی تجلّی یافت.
عدالت و هیبت ممدوح در ذهنیت فرخی، عنصری و منوچهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرزوی دستیابی به یک زندگی آرمانی، پیوسته انسانهای خردمند را به جستجوی زندگی بهتر وامی داشته است، در این راستا برخی، مثل افلاطون به صورت مدوّن و مستقیم و برخی نیز مثل شاعران، به صورت غیرمستقیم، جامعه آرمانی مورد نظر خود را به تصویر کشیده اند؛ برخلاف تصور ظاهری، اشعار مدحی هم به نوعی بیان کننده آرمانشهر ذهنی شاعران است که با توصیف ممدوح به صفاتی که در واقع متّصف به آن نیست، حاکم آرمانی ذهنی خود را آن گونه که آرزو دارند به تصویر می کشند، در مدایح فرخی، عنصری و منوچهری نیز جلوه های شخصیت حاکم آرمانی مشاهده می شود؛ این پژوهش برآن است تا مشخص کند نقش و کارکرد دو خصلت عدالت و هیبت در ترسیم شخصیت حاکم آرمانی چیست؟ روش تحقیق در پژوهش حاضر، تحلیلی توصیفی و ابزار مورد استفاده، دیوان اشعار شاعران مورد نظراست که نشان می دهد عدالت برخاسته از دانش حاکم است و باعث ایجاد امنیت، آرامش و آبادانی مُلک می گردد؛ هیبت نیز در کنار عدالت باعث جلوگیری از ناامنی داخلی و مانع تجاوز بیگانگان می گردد؛ عدالت، یکی از ابزار هیبت ساز حاکم است و هیبت شاه نیز بر توان عدالت گستری او می افزاید.
علل و انگیزه های کاربرد مضامین تعلیمی در منظومه غنایی ازهر و مزهر نزاری قهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عمده ترین گونه های ادب فارسی، اشعار تعلیمی هستند؛ این اشعار بر پایه اخلاق و پند و موعظه به صورت غیرمستقیم در گونه های دیگر ادبی به مانند منظومه های غنایی یافت می شوند. منظومه ازهر و مزهر در سده هفتم، یکی از آثاری است که سرشار از آموزه هایی با مضمون های گوناگون تعلیمی است. سعدالدین نزاری قهستانی در این منظومه، مفاهیم مختلف تعلیمی اخلاقی را به شیوه های گوناگون بیان کرده است و از شگردهایی مانند تذکر، تبشیر، انذار و عبرت و استدلال و مفاخره بهره جسته است تا بهتر بتواند در جهت اقناع مخاطب بکوشد. هدف این پژوهش آن است که چرایی بازتاب مضامین تعلیمی را در این منظومه بررسی و مشخص کند شاعر در اقناع مخاطب بیشتر از چه راه هایی استفاده کرده و کدام یک از مفاهیم اخلاقی را با چه شگردی برای خواننده خود تبیین کرده است.
استعاره شناختی عشق در" کاش حرفی بزنی" از مصطفی رحماندوست (بر اساس نظریه جورج لیکاف و مارک جانسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
203 - 226
حوزههای تخصصی:
نظریه استعاره مفهومی، برای اولین بار در آراء دو زبانشناس معروف، "جورج لیکاف" و" مارک جانسون" مطرح شد. طبق این نظریه، اساسا ذهن انسان برای درک هر مفهوم انتزاعی، به صورت ناخودآگاه و غیر ارادی به شکل استعاری عمل می کند. یکی از مفاهیم انتزاعی که انسان از ابتدای زندگی قادر به درک آن می باشد، مفهوم عشق است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخگویی به این پرسش است که مفهوم عشق درکتاب"کاش حرفی بزنی" با کدام تجربه های حوزه های مبدأ بیان شده است؟ بنابر تحلیل های انجام شده، شاعر با شناخت صحیح از ویژگی ها و نیازها و تجربیات دوره نوجوانی، اقدام به انتخاب حوزه های مفهومی آشنا و قابل درک برای مخاطب خویش نموده است. عشق به خدا، والدین و عشق های انسانی از موضوعات مطرح شده در این اثرند. علاوه بر آن، رحماندوست با گزینش حوزه های مبدأ هستی شاختی مربوط به عناصر طبیعت و همچنین مصنوعات دست بشر با ویژگی های ارتباطی مثبت، عشق را موضوعی آرامش بخش و لطیف معرفی کرده است. شاعر پیام موجود در اثرش را با نشان دادن دو مقوله (خیر و شر) در سرشت انسان، و تصویر انسانیِ متناسب با یک استعاره کلی پیش روی او نهاده است.
بررسی کارکردهای توصیف شخصیّت در کتاب «آب هرگز نمی میرد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
147 - 176
حوزههای تخصصی:
توصیف، جوهرهادبی خاطره نوشته است. از میان گونه های توصیف؛ توصیف شخصیّت، رکن اساسی در خاطره نویسی محسوب می شود. خاطره نویس درحالی به شخصیّت پردازی اقدام می کند که به سبب جنبه رئالیستی خاطره از گستره ابعاد تخیلی، ابهام و ایهام گویی در داستان نویسی نسبت به توصیف شخصیّت در سایر آثار هنری و ادبی محروم است. کتاب «آب هرگز نمی میرد» روایت حمید حسام درخصوص دوران حضور سردار میرزا محمد سُلگی در جبهه است که موفق به کسب رتبه نخست هشتمین دوره جایزه جلال آل احمد شده است و در سال 1395 به سبب دقت در مباحث وصفی، رهبر انقلاب اسلامی برآن تقریظ نگاشتند. پژوهش حاضر قصد دارد کارکردهای توصیف شخصیّت را در کتاب «آب هرگز نمی میرد» به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی نماید. نتایج پژوهش نشان می دهد در بیان ویژگی های شخصیّت، توجه زیادی به بیان ویژگی های اخلاقی ذاتی رزمندگان شده است. 74 مورد [87/23 درصد] کارکردها، متعلق به کارکرد عاطفی است که 62 مورد آن مربوط به عواطف منفی و 12 مورد، متعلق به عواطف مثبت است. نویسنده صفات مثبت را در مورد لحظات معنوی و خصوصیات اخلاقی رزمندگان ایرانی به کار برده است؛ اما صفات منفی بیشتر در مورد موقعیت های جنگ تحمیلی و بی انصافی های دشمن و وضعیّت نابرابر جنگی است. اشاره به صفات منفی نیروهای ایرانی، بر دقت و گزینش صحیح و معنادار واژه های وصفی دلالت دارد که از یک آسیب شناسی آگاهانه حکایت می نماید.