فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش شباهت ساختاری و زمان فعل در ساخت بازنمایی های نحوی یکپارچه در دوزبانه های فارسی و انگلیسی است. روش پژوهش: این مطالعه در بین افراد دو زبانهه فارسی - انگلیسی صورت گرفته است. پارادایم مورد استفاده در این پژوهش پرایمینگ یا آماده سازی نحوی ِ بین زبانی بوده است. شرکت کننده ابتدا در معرض جمله ای ( جمله پرایم) به زبان الف قرار می گیرد که دارای ساخت نحوی خاصی مثل مجهول است. سپس باید برای توصیف تصویر جمله ای را به زبان ب ( جمله هدف) تولید نماید. چنانچه تولید جمله او به زبان ب به طرز قابل ملاحظه ای تحت تاثیر جمله ای که ابتدا به او ارائه شده بود قرار داشته باشد و به عبارتی از همان ساخت نحویِ جمله پیشین استفاده نماید، در این صورت گفته می شود که اثر پرایمینگ نحویِ بینِ زبانی رخ داده است. برای این پژوهش چهار آزمون طراحی شده است که در آنها زبان جمله پرایم یا فارسی و یا انگلیسی بود و زبان جمله هدف یا فارسی یا انگلیسی بود. بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که در هیچ یک از جهت های زبانی (فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی) پرایمینگ نحوی بین زبانی رخ نداد. این نتایج نشان می دهند که تفاوت ساختاری در دو زبان فارسی و انگلیسی عاملی تأثیرگذار در پرایمینگ نحوی بین زبانی است. همچنین، با اضافه کردن قید زمانی بر پرایمینگ نحوی بین « روی تصاویر در دو آزمون مشخص شد که چنانچه زمان جمله پرایم با زمان جمله هدف تفاوت داشته باشد، باز هم رخ نمی دهد.
بررسی دستگاه واجی گویش لکی کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و توصیف همخوان ها، واکه ها، ساختمان هجا و خوشه های همخوانی گویش لکی کوهدشت می پردازد. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده های مورد مطالعه در این پژوهش به صورت میدانی با ضبط گفتار گویشورانی با محدوده سنی بین 30 -70 سال و با استفاده از منابع مکتوب و دانش زبانی یکی از نگارندگان صورت گرفته است که گویشور بومی است،. داده های این تحقیق براساس الفبای آوانویسی بین المللی IPA آوانگاری شده اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که دستگاه واجی این گویش دارای 27 همخوان است. فهرست واکه ای این گویش متشکل از 9 واکه ساده و شش واکه مرکب از منظر آواشناسی است. ساختمان هجا در این گویش به صورت C (C)V(C)(C) است، همچنین خوشه بیش از دو همخوان چه در جایگاه آغازی و چه در جایگاه پایانی هجا در این گویش وجود ندارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در این گویش و در ساخت های هجایی با یک همخوان در آغازه، همخوان های /L,ŋ,r/ نمی توانند در آغازه هجا قرار بگیرند و در ساخت های هجایی با دو همخوان در آغازه، همخوان دوم فقط می تواند /w/یا /y/ باشد و هیچ همخوان دیگری نمی تواند باشد.
Pre-service TEFL teachers’ instructional practice and its relation to academic self-concept(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمود متغیرهای اجتماعی در تصاویر کتاب های آموزش زبان انگلیسی "Prospects" درآموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ ها انتظارات خود را درباره ی دستیابی به باورها و ارزش های اجتماعی خود توسط آموزش زبان به افراد جامعه منتقل می کنند و نقش پذیری یکی از پیامدهای آشکار این فرایند است. وظیفه ی مراکز آموزشی تنها به موضوع آموزش محدود نمی شود بلکه بخش مهمی از تأثیرپذیری فرهنگی نیز از کارکردهای آن ها می باشد. براین اساس، پژوهش حاضر برمبنای زبان شناسی نقشگرای هلیدی (1960) و به طور مشخص الگوی نشانه شناسی کرس و ون لیوون (2006) به بررسی موردی بازنمود متغیرهای اجتماعی در تصاویر کتاب های آموزش زبان انگلیسی"Prospects" در آموزش وپرورش می پردازد. این مقاله بر این پرسش ها تأکید دارد: 1- بازنمایی گفتمان در تصاویر مرتبط با "فعالیت های تفریحی" چگونه است؟ 2- "جنسیت" در تصاویر این کتاب ها به چه صورت به تصویر کشیده می شود؟ هدف اصلی این مطالعه آن است که به روش توصیفی-تحلیلی از طریق بررسی تصاویر کتاب های آموزش زبان، کارکردهای اجتماعی و فرهنگی زبان را بررسی کرده و چگونگی بازنمایی گفتمان را در این متون تبیین نماید. نتایج نشان می دهد که این کتاب های آموزش زبان انگلیسی در آموزش وپرورش از رویکرد غالب جنسیتی برخوردار نیست و انتخاب نوع فعالیت های تفریحی نیز بدون جهت گیری فرهنگ زبان مبدأ یا زبان مقصد بوده است؛ بدین صورت که تصویرساز درانتخاب تصاویر توجه مشخصی به زبان خود یا دیگری نداشته است.
نظریه بهینگی لایه ای و کاربرد آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تحقیقی توصیفی تحلیلی در باب کاربرد نظریه بهینگی لایه ای در زبان فارسی محاوره ای است. از آنجا که نظریه بهینگی موازی، قادر به بررسی لایه های میانی در فرایندهای صرفی واجی نیست، در این تحقیق برای نخستین بار لایه های میانی در فرایندهای واژ واجی زبان فارسی در نظریه بهینگی لایه ای تحلیل شده است. نمونه های این مقاله مبتنی بر زبان فارسی است که با استفاده از پایگاه داده های زبان فارسی و منابع مکتوب، انتخاب شده اند. نظریه بهینگی لایه ای انگاره ای جدید از ترکیب نظریه بهینگی موازی و صرف واج شناسی واژگانی است و شامل چندین نگاشت است که به طور متوالی از درونداد به برونداد مرتب شده اند. لایه های میانی در نظریه بهینگی لایه ای، ترتیب انجام فرایندهای صرفی واجی را بازنمایی می کند. در این مقاله، رخداد فرایندهای کشش جبرانی، درج و حذف بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظریه بهینگی لایه ای تحلیل شفاف تری از لایه های میانی در جریان اعمال فرایندهای واژ واجی زبان فارسی ارائه می دهد.
Exploratory-cumulative vs. Disputational Talk on Cognitive Dependency of Translation Studies: Intermediate level students in focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۸, Issue ۳۳, Winter ۲۰۲۰
39-57
حوزههای تخصصی:
The present study set out to determine the effect of implementing exploratory-cumulative talk in comparison to disputational talk on cognitive (meaning development and organization of thought as well as problem solving ability) dependency of intermediate level students in translation studies. In order to achieve the objectives of the study, a quasi-experimental-pretest-posttest-statistical study was conducted in which 63 linguistically homogeneous B.A students in translation studies at the IAU-Shahreza branch, in experimental and control groups were the participants. Administering cognitive dependency questionnaire before and after implementing the treatment, exploratory-cumulative talk, helps the researcher to find out the possible effect of it against the control group, disputational talk, in translator training courses. The results of the data analysis indicate that the difference between the posttest mean scores of the experimental and control groups do not reach statistical significance. However, by conventional criteria, the difference between the pretest and posttest scores of the experimental group was considered statistically significant by large effect size. The application of the present study findings in translator training courses may pave the way for translation teachers and translation students to follow more fruitful approaches.
تحلیل تعامل نشانه- معناشناختی میان کلام و کارتون: توسعه دامنه مفهومی اصطلاحات زبانی و کاربرد خلاق آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ارزیابی تأثیر تعامل کلام و کارتون در روند آموزش اصطلاحات زبان انگلیسی به فارسی زبانان گردآوری شده است. مسئله این پژوهش این است که چگونه کارتون در تعامل با اصطلاحات زبانی، فضای معناسازی را از یک فضای معنایی غیر قابل پیش بینی به فضایی خلاق تغییر می دهد و چگونه این تعامل، فضایی خلاق را برای توسعه مفهومی اصطلاحات زبانی رقم می زند. برای ارزیابی فرضیات این پژوهش، با استفاده از رویکرد نشانه معناشناسی دیداری و روش تحلیل گفتمانی، تأثیر قرارگیری کارتون در کنار اصطلاحات زبانی در مورد جامعه آماری این پژوهش که شامل 60 زبان آموز در سطح متوسط زبان انگلیسی و بالاتر، شامل 30 دختر و 30 پسر از مناطق شمال و جنوب شهر تهران بودند بررسی شد. فرضیات این پژوهش عبارت اند از اینکه کارتون می تواند از طریق تعامل فضای نشانه ای، تزریق شناختی جدید و گسترش دامنه تخیل، توسعه معنایی اصطلاحات زبانی را درپی داشته باشد و کلام و کارتون می توانند از طریق ایجاد فضای ارجاعی، ورود به ابعاد گفتمانی و توسعه بازی زبانی در فضای بین نشانه ای، سبب کاربرد خلاق اصطلاحات زبانی شوند.
بررسی درک کنایه از دیدگاه فرضیه برجستگی تدریجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی فرضیه برجستگی تدریجی و تأثیر آن بر کنایه پرداخته است تا بررسی شود عامل مهم در دسترسی ذهن به معنای کنایه چیست. هدف از انجام این تحقیق، سنجش RT (زمان خواندن) و شناسایی و تبیین رابطه بین 3 متغیر نوع بافت (تحت اللفظی، تمثیلی) و میزان آشنا بودن عبارت (بسیار آشنا، آشنا و ناآشنا) و سرعت خواندن (آهسته، هم زمان و سریع) کنایه بوده است. برای هر کدام از نمونه های کنایه، یک بافت تأثیرگذار در معنای تحت اللفظی کنایه و یک بافت تأثیرگذار در معنای تمثیلی همان کنایه به وجود آمد. از نرم افزاری برای انجام آزمایش صفحه متحرک خودمهار استفاده شد که توانایی سنجش زمان خواندن عبارت ها را داشت. نتایج نشان داد، نمونه های کنایه، فرضیه برجستگی تدریجی را به طور کامل تأیید نکردند و نتایجی خلاف فرضیه برجستگی تدریجی حاصل شد به این صورت که بافت بیشتر بر معنای برجسته پیشی می گرفت و در درک تأثیر می گذاشت و این دو تأثیر موازی یکدیگر نداشتند. همچنین، بر اساس نتایج تحقیق چنین به نظر می رسد که معنای برجسته هم در عبارت های تمثیلی بسیار آشنا و هم در عبارت های تمثیلی آشنا، معنای تمثیلی است و معنای برجسته در عبارت های تمثیلی ناآشنا معنای تحت اللفظی و معنای تمثیلی است. واژه های کلیدی: زبان تمثیلی، زبان شناسی شناختی، فرضیه برجستگی تدریجی، کنایه. Salience Hypothesis
بررسی تطبیقی گذرایی و فرایندها در زبان عربی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
83 - 109
حوزههای تخصصی:
زبان عربی، از جمله زبان های سامی است. به سبب آنکه، عربی زبان دین و مذهب بوده، سخنگویان بسیاری دارد. زبان انگلیسی از جمله زبان های هند و اروپایی است. زبان انگلیسی، زبان علم و فن آوری بوده و از سوی دیگر به دلیل سخنگویان بسیار و جهانی بودن اش، جایگاه ویژه ای دارد. این پژوهش، به مقایسه فرایندها در زبان عربی و انگلیسی پرداخته و قصد دارد که به بیان شباهت ها و تفاوت ها در فرایندها مشارکین اصلی و عناصر پیرامونی بپردازد. بر این مبنا، مقاله حاضر بر آن است تا به تعریف فعل و فرایند و گذرایی در دو زبان، تفاوت ها و شباهت ها در نوع فرایندها بپردازد. دستور نقش گرایی هلیدی با فرض اینکه الگوهای تجربه در قالب فرایندها و نظام گذرایی در زبان بازنمایی می شود، فرایندهای شش گانه را مطرح ساخت. فرایند اصلی به مادی، ذهنی و رابطه ای تقسیم می شوند و فرایندهای فرعی به کلامی، رفتاری و وجودی. بررسی کتاب های دستور سنتی و زبان شناسی نوین نمایانگر آن است که اختلاف دیدگاه در بیان گذرایی در اصطلاح ها و نام گذاری است. تعدی و گذرایی به یک معنا مورد استفاده قرار گرفته اند و تفاوت اساسی میانِ فرایند ربطی و کلامی مطرح است. در زبان انگلیسی فرایند ربطی و کلامی در قالب فرایند ربطی آورده می شود، درحالی که در زبان عربی فرایندی وجود ندارد. فرایند کلامی نیز در زبان عربی محذوف است و دارای جانشینی به اسم حرف ندا است.
توصیف ساختمان فعل در گونه زبانی براهوییِ رودبار جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
177 - 204
حوزههای تخصصی:
براهویی، زبانی غیر ایرانی و از شاخه شمالی خانواده زبان های دراویدی است که محل اصلی رواج آن، کشور پاکستان است اما در ایران نیز گویشورانی دارد. امروزه اغلب گویشوران براهویی در ایران در منطقه سیستان و بلوچستان زندگی می کنند اما گروهی اقلیت با جمعیت کمتر از هزار نفر در جنوب کرمان زندگی می کنند. بخشی از این گروه اقلیت، در روستای تُم مِیری شهرستان رودبار جنوب ساکن اند و علاوه بر براهویی، به زبان فارسی و نیز گویش رودباری که گویش مسلط منطقه است، سخن می گویند. دو قرن مجاورت و هم زیستی با بومیان اصلی منطقه و استفاده از گویش رودباری برای تعامل با آن ها، سبب به وجود آمدن گونه ای جدید از زبان براهویی شده است که می توان آن را گونه براهویی رودبار جنوب نامید. منطقه مورد پژوهش، روستای تم میریِ شهرستان رودبار جنوب است. تمام داده های این پژوهش، به شیوه میدانی و به وسیله مصاحبه با گویشوران مرد و زن (30 نفر)، از سطح های مختلف سنی (از 9 تا 100 سال) و تحصیلی (از بی سواد تا تحصیل کرده) گردآوری شده است. هدف پژوهش حاضر، توصیف و بررسی ساختمان فعل در این گونه زبانی است. فعل در این گونه به دو شکل ساخته می شود؛ در برخی افعال، فعل بر پایه یک ماده ساخته می شود. به بیان دیگر، ماده فقط بر عمل دلالت می کند. در برخی دیگر، فعل بر پایه دو ماده ماضی و مضارع ساخته می شود. وجه های این گونه زبانی، اخباری، التزامی و امر هستند. و زمان های براهویی، مضارع اخباری، مضارع التزامی، مضارع مستمر، آینده، امر، ماضی ساده، ماضی استمراری، ماضی مستمر، ماضی نقلی و ماضی بعید هستند.
تفاوت های ترجمه از زبان واسطه با ترجمه از زبان اصلی ارزیابی کیفیت دو ترجمه از رمان ژاپنی باران سیاه به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اینکه ترجمه از زبان واسطه (ترجمه متونی که خود حاصل ترجمه اند) از دیرباز در حوزه ادبیات و سایر حوزه ها رواج داشته است، اما تنها در سال های اخیر در مطالعات ترجمه به آن توجه شده است. مقاله حاضر می کوشد بی اعتنا به سوگیری های رایج، تفاوت های ترجمه ادبی از زبان واسطه را با ترجمه از زبان اصلی آشکار سازد. برای رسیدن به این هدف، رمان ژاپنی باران سیاه به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. این رمان دارای دو ترجمه فارسی است که یکی از زبان واسطه (روسی) و دیگری از متن اصلی (ژاپنی) ترجمه شده است. برای ارزیابی کیفیت این دو ترجمه، از انگاره جولیان هاوس ( 1997, 2001, 2015 ) استفاده شد. نتایج ارزیابی نشان داد که ترجمه بی واسطه ترجمه ای آشکار بود که در آن مؤلفه های فرهنگی متن مبدأ تا حد زیادی حفظ شده است، درحالی که ترجمه از زبان واسطه با ایجاد «صافی فرهنگی» رنگ و بوی بومی به خود گرفته و به ترجمه ای پنهان تبدیل شده بود. هاوس در انگاره خود خطاهای ترجمه را به دو دسته خطاهای آشکار و خطاهای پنهان تقسیم می کند. نتیجه مطالعه حاضر نشان داد که ترجمه بی واسطه فاقد خطاهای پنهان بود، درحالی که در ترجمه از زبان واسطه خطای پنهان مشاهده شد. هاوس خطاهای آشکار را نیز به دو دسته ناهمخوانی معنایی بین متن مبدأ و مقصد و تخطی از قواعد زبان مقصد تقسیم می کند. بررسی ها نشان داد که تعداد خطاهای دسته اول در ترجمه باواسطه بسیار بیشتر از ترجمه بی واسطه بود، درحالی که تعداد خطاهای دسته دوم در ترجمه بی واسطه اندکی بیشتر از ترجمه از زبان واسطه بود.
بازنمایی دشمن در متن خاطرات زنی در اسارت: بررسی موردی کتاب خاطرات من زنده ام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بازنمود دشمن در متن خاطرات خودنوشته یک زن از جنگ عراق با ایران است. با گذشت چند دهه از این جنگ هنوز کسانی که درگیر جنگ بوده اند تصویری از دشمن دارند که با مرزبندی های ذهنی و فرهنگی آن هایی که تجربه حضور در جنگ و برخورد با دشمن را نداشته اند، متفاوت است. از طرفی نوع نگاه یک زن به دشمن تصویری متفاوت از آن به دست می دهد. بدین منظور از میان آثاری که در رابطه با جنگ نوشته شده اند و نویسند ه خانم دارند کتاب من زنده ام اثر معصومه آباد انتخاب شد. این اثر به قلم فردی که در اسارت بوده نگاشته شده و متن تحت تأثیر احتمالی ذهنیت خاطره نگار قرار نگرفته است. به همین دلیل متن مستقیم و دست اول به شمار می آید. با به کارگیری نظریه «سپهر نشانه ای» لوتمان، نظری ه «خلق دشمن» اکو و «مربع نشانه شناختی» گریماس متن موردنظر تحلیل شد. بررسی متن نشان داد که برای بازنمود دشمن از قطبی سازی، تصویرسازی، و دشمن ایدئولوژیک استفاده شده است. شکل دشمن و میزان دشمنی در این اثر ثابت نیست. نویسنده برای هر دیگری میزان دشمنی متفاوتی قائل است؛ یعنی با پیوستاری از دشمن با درجات دشمنی متفاوت روبه روییم. در برخی موارد بنا به اقتضای شرایط مانند احساس خطر یا درماندگی، دشمن نیز خودی تلقی می شود.
نقدی بر تمایز مضاف الیه اسمی و مضاف الیه وصفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
117 - 127
حوزههای تخصصی:
طبیب زاده و برادران همتی (۱۳۹۴) براساس معیارهای مختلف، نقشِ اسمِ دوم در ساخت های اسم + کسره اضافه + اسم را به دو نوعِ مضاف الیه اسمی و مضاف الیه وصفی تقسیم می کنند. آن ها به درستی برخی ویژگی های مغفول مانده گروه های اسمی زبان فارسی را تأکید می کنند، امّا به نظر می رسد در توصیف صحیح این ویژگی ها ناموفّق هستند. اوّل اینکه آن ها معیارهای مناسبی برای تشخیص مضاف الیه وصفی و تمایزِ آن با ساخت های دیگر ارائه نمی دهند. دوم اینکه مواردی که به مثابه نمونه های مضاف الیه وصفی مدّ نظر دارند، با وجود شباهتِ کلّی شان، تفاوت های ماهوی با یکدیگر دارند و نمی توان آن ها را در یک دسته قرار داد. سوم اینکه آن ها در نهایت معیارهای قطعی یا جامع و مانع برای تشخیص مضاف الیه وصفی به دست نمی دهند و آن را به عوامل بافتی و کلامی وامی گذارند.
دستاوردهای سنت دستورنویسی عربی برای زبان شناسی جدید مطالعه موردی: وجه التزامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
109 - 138
حوزههای تخصصی:
سنت دستورنویسی عربی یکی از مهم ترین جریان های زبان شناسی در طول تاریخ است؛ جریانی که دستاوردهای آن در بسیاری از موارد با دستاوردهای مطالعات زبان شناسی جدید برابر است. در این پژوهش ضمن نشان دادن تطابق تقسیم بندی سه گانه انواع وجه فعلی (اخباری، التزامی و امری) با تقسیم بندی سه گانه فعل مرفوع، منصوب و مجزوم در عربی، روشن می کنیم که دستورنویسان زبان عربی کاربردهای وجه التزامی در این زبان را چگونه توصیف و با اشاره به چه مؤلفه هایی آن را تبیین کرده اند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که سیبویه، سردمدار مکتب بصره و صاحب قدیمی ترین کتاب در نحو عربی، به نقش عدم قطعیت در کاربردهای فعل منصوب (حال التزامی) اشعار داشته و در بحث مربوط به عوامل ناصبه بدان اشاره کرده است. همچنین، می توان از خلال برخی از نظرات او، اهمیت دیدگاه گوینده در تعیین قطعی یا غیرقطعی-بودن گزاره را استخراج کرد. از سوی دیگر، نشان می دهیم که فرّاء، سردمدار مکتب کوفه، چگونه برای تبیین کاربردهای وجه التزامی نقش زمان و دلالت زمانی را دخیل دانسته است. دستورنویسان بعدی به پیروی از آرای نحوی آنها این بحث را تکمیل کرده اند و برای نمونه، به تمایز میان زمان مطلق و زمان نسبی برای تعیین دلالت های زمانی حال التزامی اشاره کرده اند. زبان شناسان در قرن اخیر بدون مراجعه به یافته های این سنت، اهمیت این دو مؤلفه را در کاربردهای وجه التزامی کشف کرده اند؛ دستاوردی که طبق نتایج این پژوهش، ردپای آن را در بیش از هزار سال پیش در کتب نحویون زبان عربی، می توان دید.
رده بندی نشانه شناختی «سوژه های تخیلی» در داستان های کودک: از منظر نظریه آمیختگی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
177 - 195
حوزههای تخصصی:
لیکاف، استعاره های مفهومی را نگاشتی بینِ دو حوزه می داند. فوکونیه و ترنر، الگوی شبک ه ایِ آمیختگی مفهومی را جایگزینِ الگوی دوحوزه ایِ استعاره مفهومی، نمودند. به باور آن ها این الگو، نخست، علاوه بر جنبه های استعاریِ درک آنی، جنبه های غیر استعاری را هم می تواند تبیین کند. دوم اینکه، مشتمل بر دو حوزه درون داد و نگاشتِ بین آن ها و همچنین فضای فراگیر و فضای آمیخته است. فضای آمیخته، فضایی است که از آمیزش ذهنیِ دو یا چند فضای درون داد پدید می آید. فضای فراگیر، میانجیِ ارتباطِ فضاهای درون داد با فضای آمیخته است. به سببِ ماهیتِ تخیلیِ فضای آمیخته، از رویکرد نظریه آمیختگی برای بررسی شخصیت های خیالی داستان های فانتزی، بهره گرفته شده است. منظور از سوژه ، کنش گر یا کنش پذیری است که به عنوان قهرمان یا یکی از شخصیت های اصلی، در پیش بردِ پی رنگِ داستان، نقش آفرینی می کند. هدف پژوهش پیشِ رو، رده بندی سوژه های تخیلی بر پایه دسته بندی نشانه شناختیِ پرس است. پِرس، انواع نشانه را، از منظر نوعِ رابطه اش با ابژه، به سه گونه نمادین، شمایلی، نمایه ای گروه بندی کرده است. در همین راستا، این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی بر آن است تا علاوه بر درآمیختنِ دو نظریه نشانه شناسی و آمیختگی مفهومی، چگونگی شکل گیری سوژه های تخیلی در داستان های کودک را از جنبه شناختی مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش، برای نخستین بار از نشانه شناسی برای بررسی فضاهای آمیخته و رده بندی سوژه های فانتزی بهره می گیرد. از دستاوردهای کاربردی پژوهش، ایده بخشی به نویسندگان برای سوژه آفرینی و آسان سازیِ آموزشِ شگردهای فانتزی نویسی برای کارگاه های نویسندگی خلاق است. در سطح نظری، نیز ضمن دسته بندیِ شناختیِ سوژه های تخیلی، تمهیدات نوینی را در اختیار نقد تطبیقی قرار می دهد.
از تکواژ تا واژه : رویکرد تطبیقی نام مشاغل در زبان فارسی و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
37 - 60
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر در حوزه ساخت واژه به انجام رسیده است؛ علمی که به بررسیِ ساختارِ درونیِ واژه ها پرداخته و بر شناختِ تکواژها، معنایِ آن ها و دامنه فراوانی شان متمرکز است. برای بررسی و تحلیل، تکواژهای /–گر/، /-بان/، /-دار/ و /-چی/ را که در زبان فارسی، برای ساختِ نام شغل های پربسامد به کار می روند، را برگزیده ایم. به این منظور، واژه های مشتق با این ساختار را در حوزه نام شغل ها، در زبان فارسی و فرانسه گردآوری کرده ایم تا به بررسی و تحلیل ساختار آن ها بپردازیم. در این راستا، پژوهش خود را با نگاهی اجمالی به فرایند اشتقاق آغاز کرده ایم. سپس، چند تعریف بنیادین در علم ساخت واژه آورده شد تا به روشن تر کردن یافته های پژوهش کمک کند. با بهره گیری از مفاهیم موردِ اشاره، این فرایند پربسامد در زمینه تولید نام شغل ها را به صورت تطبیقی در دو زبان بررسی کرده ایم. پس از آن، به وجوه اشتراک و افتراق این جزء معنادارِ واژه، در موارد اشاره شده در دو زبان پی برده ایم. یافته های این پژوهش تطبیقی نشان داد که هر چهار تکواژِ بررسی شده در چهارچوب این مقاله، هر یک چند معادل در زبان فرانسه دارند. این امر نمایانگر گستردگی و پُرباری علم ساخت واژه در زبان فرانسه است.
میزان تقابل واجی در زبان فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نظام تقابل واجی زبان فارسی امروز در چارچوب مبانی نقش گرایی است. پرسش اصلی پژوهش، ناظر به میزان بهره برداری واج شناسی زبان فارسی از تقابل هر دو واج در واژه سازی است. داده های پژوهش شامل 41718 جفت کمینه است که از یک واژگان زایا به حجم 52858 مدخل با استفاده از برنامه ای رایانه ای استخراج شده اند. سپس، میزان تقابل واجی برای همخوان ها و واکه های فارسی به صورت مجزا محاسبه شد. تجزیه و تحلیل یافته های آماری نشان داد میزان تقابل واجی واکه ها در جفت های کمینه فارسی برحسب مشخصه های ارتفاع زبان و کشش برای طبقات غیرشبیه بیشتر از همین میزان برای طبقه شبیه است؛ اما برحسب محل تولید برای طبقات شبیه بیشتر از همین میزان برای طبقه غیرشبیه است. علاوه بر آن، میزان تقابل واجی همخوان ها برحسب رسایی، نحوه و محل تولید برای طبقات شبیه و غیرشبیه متفاوت عمل می کند، به طوری که اعضای تقابل مستقل از تعداد هجا گرایش به غیررسا و تیغه ای بودن دارند.
ترجمه و تولید زبانی در دوزبانگی از منظر نئوتنی زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان تعریف شده در دوزبانگی، مالکیت خود را در سوبژکتیویته کاربرِ دو زبانه از قبل به تثبیت رسانده است؛ ولی زبانِ در حال تعریف، خارج از سوبژکتیویته است. از بدو تماس زبانِ در حال تعریف در غشای ذهنی، تأثیر پذیری از زبانِ تعریف شده، اجتناب ناپذیر می شود. در شروع دوزبانگی، زبانِ در حال تعریف کاملاً متأثر از زبانِ تعریف شده است. لذا، تداخل های زبانی که ایجاد می شود، به استفاده و یا تأثیرپذیری از مدلول های موجود در زبانِ تعریف شده منجر می شود. در این مقاله خواهیم دید که این روند چگونه سبب افزایش ترجمه از زبان تعریف شده و پایین نگه داشته شدن میزان تولید زبانی در زبانِ در حال تعریف می شود. بدین منظور، باید دید که کاربر در کدام قسمت از تبدیل زبانِ در حال تعریف به زبانِ تعریف شده، از نمایش معنایی مشترک و در کدام قسمت از نمایش معنایی مستقل خود بهره می برد و این موضوع سنجش میزان تولید و یا ترجمه در زبانِ در حال تعریف و رابطه مستقیم آن با میزان ورود در سوبژکتیویته را برای ما آشکار می سازد.
Academic-Scholarly Publications in the Iranian Applied Linguistics Journals (2008-2019): A Comprehensive Review(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۹ , N. ۲ , ۲۰۲۰
253 - 276
حوزههای تخصصی:
The first step in the optimization of research is to analyze and review the conducted research to gain a comprehensive overview. Therefore, this study was set to delve into the contributions made to Iranian Applied Linguistics Journals approved by the Ministry of Science, Research, and Technology from 2008 to 2019. To analyze the data, frequency analyses were run on 1419 publications. The findings indicated that TEFL-related topics received the most coverage (88%) compared to the other prevalent majors: Linguistics, Translation, and Literature. The study revealed that male contributions (63.7%) far outweighed those of females (34.4%). Furthermore, it came to light that co-authorship (59.95%) was more appreciated among contributors to Iranian applied linguistics journals. Moreover, Islamic Azad University collectively (25.34%) followed by University of Shiraz (11.3%) and University of Isfahan (10.25%) had the highest number of publications. Assistant (32.12%) and associate professors (21.86%) had the highest number of publications. It was also found that the US contributors (28.75%) followed by Australian and Malaysian contributors (13.75%) made the highest number of foreign contributions to the Iranian EFL journals. Finally, it was revealed that writing-related topics was the most frequently-explored topic (n=164). Corpus-related studies (n=132) and teacher education (n=118) came second and third respectively. The study provides practitioners and researchers with relevant and missing information about the most frequently-explored topics, the most prolific authors, the most productive universities, and the number of foreign contributions.
بررسی هویت های چندگانه در نام گذاری رسمی و غیررسمی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی انجام پژوهش حاضر بررسی مقوله هویت در نام گذاری رسمی (نام معابر) با نام گذاری غیر رسمی (نام اماکن مسکونی و اماکن تجاری) شهر رشت است. روش انجام پژوهش، روش آمیخته شامل روش میدانی وتوصیفی-تحلیلی است. داده ها با بررسی نقشه ی شهر و حضور در معابر، اماکن مسکونی و اماکن تجاری جمع آوری شدند. مجموع نام های معابر ۲۳۴۱، اماکن مسکونی ۱۲۹۲ و اماکن تجاری ۹۶۶ مورد بوده است. سپس نام ها ازنظر هویت های چندگانه (فردی، محلی، ملی، مذهبی و فراملی) موردبررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که در نام گذاری رسمی (معابر) بیشترین گرایش به استفاده از نام های محلی و مذهبی است، این در حالی است که در نام گذاری غیررسمی (اماکن مسکونی و تجاری) بیشترین گرایش به استفاده از نام های فراملی است.