فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با گسترش ارتباطات بین المللی و تأثیر آن بر امور داخلی جامعه، سازمان های خبری حتی از ترجمه نیز به عنوان ابزاری برای هدایت ایدئولوژی در مسیری خاص استفاده می کنند. بدین ترتیب نقش ترجمه در برجسته سازی رقابت سیاسی میان احزاب انکارناپذیر است. تفاوت واژه گزینی مترجمان می تواند بازتاب تفاوت میان احزاب اصول گرا و اصلاح طلب باشد. هدف تحقیق حاضر، بررسی نمود برجسته سازی ایدئولوژی محور در واژه گزینی مترجمان مطبوعاتی است. در این تحقیق پیکره ای بالغ بر دویست جمله از پایگاه های خبری دنیا به همراه ترجمه فارسی آن ها گرد آوری شد. در گردآوری داده ها سعی بر آن شد تا از اخبار ترجمه شده خبرگزاری های حامی هر دو حزب استفاده شود. سپس داده ها بر اساس مدل سه وجهی فرکلاف تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که اختلاف میان دو حزب اصلی، در واژه گزینی مترجمان نمود یافته و همین امر، حتی ممکن است اختلاف و تنش را به تبع داشته و عدم کنترل آن، چالشی برای ثبات اجتماعی قلمداد شود.
بررسی مبتداسازی ضمیرگذار ساخت ملکی و مفعول متممی زبان فارسی برپایۀ دستور گفتمانی نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی فرایند مبتداسازی ضمیرگذار از ساخت ملکی و مفعول متممی فارسی و چگونگی ظهور واژه بست ضمیری در پی اعمال آن براساس دستور گفتمانی نقشی است. در مقاله پیش رو نحوه نگاشت عناصر مبتداسازی شده ضمیرگذار فارسی در قالب های ساخت واژی-نحوی معرفی شده در دستور گفتمانی نقشی تحلیل شد. نتایج بررسی و تحلیل تعدای ازجمله های منتخب از گفتار و متون نوشتاری زبان فارسی نشان می دهد که در این ساخت، با عنایت به نیت ارتباطی سخنگو عناصر مختلفی نظیر مالک در ساخت اضافی و مفعول متممی می توانند سازه مبتدا واقع گردند و روش پویای تعیین ترتیب سازه ای این دستور روشی مناسب و کارآمد برای تبیین آن است. از طرف دیگر، با توجه به اینکه سازه مبتداشده در سطح بینافردی براساس اصول این دستور در اولویت ورود به قالب های ساخت واژی-نحوی قرار می گیرد، لذا فرایند مبتداسازی حاصل حرکت نیست بلکه عنصر مبتداشده به صورت پایه زایشی در جایگاه اصلی خود تولید می شود. مهم ترین نتیجه پژوهش حاضر تبیین علت ظهور واژه بست ضمیری در فرایند مبتداسازی ضمیرگذار فارسی از هر دو ساخت ملکی و مفعول متممی و تعیین اجباری و غیراجباری بودن آن است که برای نخستین بار با اِعمال سازوکارهای دستور گفتمانی نقشی صورت می پذیرد.
Translation of Psychology Book Titles: A Skopos theory perspective(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۴, Spring ۲۰۲۱ (۱)
135 - 153
حوزههای تخصصی:
The focus of current research is the translation of psychology book titles. There are numerous studies in the field of titles translation, but they are restricted in Persian context. The aim of this study is thus to investigate the translation strategies used by Persian translators when transferring English psychology book titles into Persian. To achieve this objective, 245 titles of translated psychology books published from 2007 to 2013 in the field of personal success were first gathered from Isfahan Municipality Library, some local bookstores and online sources. Then, the types of original titles and their translations were examined based on Genette (1989) categorization. The findings thereof revealed that most of the titles had the form, title plus subtitle in both languages in terms of structure. The forms of the titles were also analyzed, and it was discovered that nominal titles were the most frequent ones in the source text and translators preferred not to change the original structure. Next, the corpus was analyzed based on Vinay and Darbelnet’ (1995) model and the findings showed that the modulation was the most frequently-used translation strategy. It was also revealed that the translators were inclined to change the semantics and point of view of the source language. The second most frequently-used strategy was literal translation, showing the popularity of direct translation strategies. Finally, the functions of titles were analyzed based on Nord’s (1995) model. Since functions are highly subjective and cannot be tabulated, they were discussed one by one in the discussion section of the study. The findings of this study can boost the theories of title translation and provide the functional issues of translation studies with new insights.
روند تحول واکه های مرکبِ کوتاه و فرایند گردش واکه ای ایرانی باستان در چند گویش بلوچیِ جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان بلوچی یکی از زبان های ایرانیِ نوِ شمال غربی است که در داخل مرزهای ایران و خارج از آن، به ویژه در پاکستان بیشترین گویشور را دارد. نکته ای که بررسی این زبان و مقایسه آن با زبان های دوره های کهن را ایجاب می کند، محافظه کاری و تلاش برخی گویش های آن در حفظ ویژگی های دیرین است. پژوهش حاضر به بررسی روند تحول دو واکه مرکب کوتاهِ /ai/ و /au/ و همچنین فرایند گردش واکه ای ایرانی باستان در پنج گویش دَلگانی، بَزمانی، بُمپوری، لاشاری و زِرباری می پردازد و داده های آن که معمولاً به روش میدانی جمع آوری شده، نشان می دهد این واکه ها در سه گویش مرکزی ترِ بمپوری، لاشاری و زرباری غالباً به واکه های مرکب /iǝ/ و /uǝ/ تبدیل شده اند و همچنین بازمانده هایی از فرایند گردش واکه ای ایرانی باستان را در این گویش ها می توان دید. بررسی تاریخی واکه های مرکب /iǝ/ و /uǝ/ در برخی گویش های زبان بلوچی نشان می دهد که این واکه ها در دوره باستان نیز واکه های مرکب بوده اند، بنابراین مقایسه این واکه ها با واکه های مجهول فارسی میانه یا واکه های ساده فارسی نو که بر اساس آن برخی از پژوهشگران این واکه ها را «مرکب شده» قلمداد کرده اند، نادرست بوده و بار دیگر ضرورت توجه به مطالعات درزمانی یک زبان، در کنار مطالعات همزمانی آن را یادآوری می کند.
پیشینه نمایش در ایران با تمرکز بر یسن 29 اوستا و شباهت های آن به تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توضیحات و معرفی یسن 29 اوستا که یکی از مهم ترین و پیچیده ترین بخش های گاهان به شمار می آید اشاراتی از سوی اوستاشناسان به نمایشی بودن این متن شده است اما درمورد ویژگی های نمایشی متن و این که به طور دقیق بر چه اساس این نظریه مطرح می شود یا با کدام نوع از گونه ها و سبک های نمایشی مطابقت می کند، تحقیق و توضیحات مفصلی وجود ندارد. آنچه مسلم است اینست که متن با توجه به موضوع و درون مایه آن نوعی تعزیه به شمار می آید که در این پژوهش سعی شده با پیگیری تعاریف نمایش به طور کلی و مروری بر پیشینه آن در ایران، ابتدا به احتمال وجود نمایش های آیینی از این دست در آن روزگار کهن پرداخته شود و سپس با بررسی تعزیه و ریشه های آن در فرهنگ، اسطوره و نمایش های آیینی ایران باستان و همچنین بررسی ویژگی های تعزیه در یسن 29 اوستا آن را نه تنها به عنوان یک متن دینی بلکه به عنوان یک نمایشنامه آیینی و دست مایه ای برای اجرای نوع خاصی از تعزیه متناسب با آنچه در آن روزگار مرسوم بوده است، بپذیریم.
نمود در زبان فارسی از منظر دستور گفتمان نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
195 - 240
حوزههای تخصصی:
نمود از دیرباز در حوزه های مختلف علم ازجمله فلسفه، منطق، ادبیات و تدوین دستور و زبان شناسی موردتوجه و مطالعه بوده است. این مفهوم از ابتدای دستورنویسی برای زبان فارسی مورد توجه قرار نداشته است، باوجوداین، از مهم ترین خلط مبحث هایی که در این زمینه صورت گرفته است تمایز قائل نشدن بین زمان دستوری و نمود در بسیاری از این آثار (دستور سخن، دستور پنج استاد و ...) است. در این جستار با بهره گیری از مفاهیم و مفروضات موجود در دستور گفتمان نقش گرا (Hengeveld and Mackenzie, 2009) مقوله نمود در زبان فارسی با استفاده از شیوه ای توصیفی - تحلیلی بررسی می شود و تلاش می شود تا ابعاد جدیدی از رفتار زبان فارسی در ارتباط با این مقوله دستوری بحث شود. در این دستور که اساساً نظریه ای رده شناختی برای ساختار زبان است با معرفی ساختار چند لایه فرمول بندی و رمزگذاری، امکان مقایسه های قابل اتکاتری از نظام های زبانی فراهم می شود. نتایج نشان می دهد که در زبان فارسی در یک سطح نمود کمّی (شامل عادت، تکرری، تک وقوعی، بسامدی) و در سطح دیگر کیفی (تام و ناقص و مرحله ای) از یکدیگر متمایز می شوند. نمود های تام-ناقص و مرحله ای، به سازوکار درونی وضعیت مربوط هستند؛ این نمود ها در مقابل مفهوم نمود کمی قرار می گیرند که بسامد رخداد یک وضعیت را مشخص می کنند. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در زبان فارسی عملگر اختصاصی برای نشان گذاری نمود کمی وجود ندارد و غالباً از واحدهای واژگانی و عبارت های قیدی برای این نوع نمودنمایی استفاده می شود. درحالی که در میان نمود های کیفی به جز در مورد نمود مرحله ای ممتد، تمامی موارد دارای ابزار دستوری ویژه ای برای نشان گذاری نمود هستند. به طورکلی، در چارچوب دستور گفتمان نقش گرا می توان توصیف جامعی از تمایز های نمودی و شیوه های مختلف نمودنمایی و سازماندهی آن ها در زبان فارسی ارائه کرد.
بررسی تعداد مؤثر تکرار واژه در یادگیری واژگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در پرتو الگوی «هَیَجامَد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که واژگان هر زبان بخش عمده ای از فهم آن زبان را به خود اختصاص می دهند، یادگیری این حجم زیاد از واژگان برای زبان آموزان کار دشواری است که نیاز به استفاده از روش های خاص جهت امکان پذیری و سهولت انجام آن به وضوح احساس می شود. تکرار، به عنوان روشی مؤثر برای یادگیری و یادسپاری واژگان، از دیرباز در امر آموزش زبان مطرح بوده است. بااین وجود، به نظر می رسد که نحوه و تعداد تکرار مؤثر واژگان جهت تدریس در کلاس درس کمتر مورد توجّه پژوهش های زبانی و به تبع آن مدرّسان زبان انگلیسی قرار گرفته است. ازاین رو، با در نظر گرفتن اهمّیّت احساسات زبان آموزان در امر یادگیری که پیوسته در تاریخچه آموزش زبان مورد تأکید قرار گرفته است، این مطالعه با کمک گرفتن از الگوی «هَیَجامَد» (تلفیق دو واژه هیجان و بسامد)، به بررسی شیوه و تعداد اثربخش تکرار واژگان پرداخته و بر اساس مرور پژوهش های انجام شده در حوزه های زبانی و روانشناسی شناختی، روش مؤثر تکرار بافاصله را تبیین می نماید. بدین منظور، تعداد 100 نفر شرکت کننده، با سطح بسندگیِ متوسطِ زبانِ انگلیسی، به طور تصادفی در 5 گروه (گروهِ بدون تکرار، 1، 2، 3، و 4 تکرار) قرار گرفتند. سپس تعداد 15 واژه که شرکت کنندگان هیچ اطّلاعاتی در زبانِ مادری خود نسبت به آنها نداشتند، جهت تدریس انتخاب شدند. آنگاه، برای مقایسه نتایج آزمون یادآوری واژگان، از آزمونِ «تحلیل واریانس یک عاملی» استفاده شد. نتایج تحقیق، تفاوت معناداری را بین گروه های بدون تکرار و 2 تکرار نشان داد. در پایان، پیشنهاد می شود که تعداد 2 تکرار به روش بافاصله و همچنین در نظر گرفتن هَیَجامَد زبان آموزان نسبت به واژگان، می تواند به عنوان تعداد تکرار بهینه و روشی مؤثر برای تکرار واژه، نقش بسزایی در یادگیری واژگان در کلاس درس ایفا نماید.
ساخت نمود کامل در فارسی بر پایه صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد ناواژه گرای صرف توزیعی که به کوشش هله و مرنتز (1993, 1994) در اوایل دهه نود میلادی پی ریزی شد، فاقد واژگان زایای پیشانحوی برای ذخیره واحدهای چندجزئی است و همه عناصر صرفی نحوی برای درج در هسته فرافکن های نقش نمای مستقل رقابت می کنند. مقاله حاضر برپایه این رویکرد صوری به دستور و بی آن که گام به ساحت معنا بگذارد، به بررسی ساخت هایی می پردازد که دارای عنصر دستوری نمود کامل اند. این عنصر که در سنت دستور زایشی، وند «-en» خوانده می شود، یکی از پرکاربردترین هسته های نقش نمای زبان فارسی است و فارغ از زمان و وجه، در افعال حال و گذشته، و وجوه اخباری و التزامی حضور می یابد و علاوه بر بندهای خودایستا و ناخودایستا (یعنی بندهای با یا بدون زمان و شخص وشمار)، حتی در سازه های کوچک تری همچون واژه نیز یافت می شود. این پژوهش در دو بخش پیاپی ماهیت این وند و ساختار سازه هایی را که میزبان آن هستند، بررسی و تحلیل می کند. در بخش نخست می کوشیم تا مستقل از نظریه صرف توزیعی و تنها با تکیه بر شواهد زبانی و استدلال های صرفی نحوی، نشان دهیم که صورت انتزاعی «-De» گونه زیربنایی وند نمود کامل است که در سطح آوایی، با یکی از دو واژگونه « ده» یا « ته» بازنمود می یابد و در زبان فارسی، هرگز با وجه التزامی در زمان گذشته همراه نمی شود. پیامد این سخن آن که اولاً صورت موسوم به صفت مفعولی، متشکل از نشانگر زمان گذشته و پسوند « ه» نیست، بلکه واژگونگی بافتی که نقش مهمی در این پژوهش ایفا می کند، شکل خاصی از یک ریشه را در برخی از بافت ها، و از جمله در مجاورت وند نمود کامل، عینیت می بخشد. ثانیاً اگرچه وند نمود کامل توزیع گسترده ای در زبان فارسی دارد، اما این زبان فاقد بندهایی با ساختار گذشته کامل التزامی است. در بخش دوم مقاله، یافته های این تحلیل را در چارچوب بنیادهای نظری صرف توزیعی بررسی می کنیم و با تمرکز بر ساخت حال کامل اخباری (ماضی نقلی)، یافته های خود را با اندک تفاوت هایی در فرایندهای پسانحوی، به افعال گذشته کامل اخباری و حال کامل التزامی و صورت سببی این ساخت ها بسط می دهیم. در این میان، تصریح می کنیم که وند نمود کامل در هسته گروه نقش نمای حرف درج می شود که از سوی فرافکن نمود مجوزدهی شده است.
Representation of Ideological Assumptions in Iranian EFL Textbooks with Reference to Critical Pedagogy and Critical Metaphor Analysis(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۶, Summer ۲۰۲۱
145 - 151
حوزههای تخصصی:
This qualitative study aimed at critically analyzing the curricular materials for the teaching of English in Iran. The objective was to evaluate the adequacy of the content and ideological assumptions of EFL textbooks, focusing on the conceptual metaphors related to the concept of success. The study was conducted within the frameworks of Critical Pedagogy and Critical Metaphor Analysis (CMA). The spirit of these two approaches lies in their rejection of all forms of domination, establishment of a theoretical discourse that enables social action, and detection of the hidden relationships between language, power and ideology through metaphorical encodings. To achieve the objective of the study, the analytical tools proposed by Chartres-Black were employed. The results of material analysis revealed that preparation and imposition of cultural materials may create situations in which identity conflict and violence are inevitable, and that the avoidance of such situations requires educators to intervene, with a mentality that education is liberating practice.
بررسی تأثیر نهادهای قدرت بر ترجمه و تألیف آثار کودک و نوجوان ایران: مطالعه موردی آثار برگزیده دوره 1340 تا 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادهای قدرت در هر جامعه ای همواره درصدد کنترل و هدایت نظام ادبی کشور خویش بوده اند و ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. به لطف ترجمه های بسیاری که از آثار کودک و نوجوان طیّ دهه 40 و 50 شمسی وارد بازار ایران شدند، نهادهایی برای ارزیابی و هدایت تولیدات آنها تأسیس شدند. در میان شیوه های مختلف نظارتیِ نهادها، سیاست اهدای جوایز مؤثرترین بوده که مستقیماً بر بازار، صنعت نشر و ترجمه و نظام آموزشی کودک و نوجوان تأثیر می گذارد و علی رغم اهمّیّت، کمتر مورد پژوهش قرارگرفته است. این نوشتار به بررسی تأثیر سیاست مذکور بر تولید آثار ترجمه و تألیف کودک و نوجوان طیّ دو دهه نخست فعّالیّتشان می پردازد. فهرستی از آثار برگزیده سال های 1340 تا 1357 از دو منبع جامع «برگ های ماندگار » (زاهدشکرآبی، 1392) و «پایگاه کتابخانه ملّی ایران» استخراج شدند. سپس، با نرم افزار «SPSS» نهادهای فعّال، تعداد و نوع آثار برگزیده و ناشران برجسته این دوره مشخص گشتند. با تحلیل گفتمان، مضمون اصلی هر یک از آثار برگزیده شناسایی و مقایسه شدند. اجماع نتایج کمّی و کیفی نشان داد که نهادها با تخصیص بیشتر جوایز خود به آثار تألیفی (60.6%)، داستانی و آثاری که مضامین خاص داشتند، عرضه کنندگان و بازار را به سمت تولید چنین آثاری سوق داده اند. مشترک بودن مضامین آثار برگزیده نیز اثبات کرد که سیاست اهدای جوایزِ نهادها سوگیری ایدئولوژیک داشته است.
رابطه قطبیت و وجهیت بندی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۲
113 - 135
حوزههای تخصصی:
قطبیت، تقابل میان مثبت و منفی و وجهیت، قضاوت گوینده در مورد درستی گزاره یا میزان احتمال اجرایی شدنِ خواسته یا پیشنهاد است. اگر میان احتمال درستی گزاره یا امکان اجرایی شدن پیشنهاد، درجاتی وجود داشته باشد، قطبیت را می توان به نوعی دو سر پیوستار وجهیت در نظر گرفت. در پژوهش حاضر از میان امکانات وجهی، چهار امکان وجهیت «برداشتی»، «گواه نمایی»، «درخواستی» و «پویا» از نگاه پالمر و در بحث قطبیت، «نفی هسته ای»، «نفی بخش اصلی» و «نفی بند یا جمله» بر اساس دستور نقش و ارجاع ون ویلین معرّفی شده و سپس رابطه میان آن ها در زبان فارسی بررسی شده است. برای بررسی نفی هسته ای، به وجود یا عدم وجود پیشوند نفی و برای تعیین قطبیت بخش اصلی، به رابطه موضوع ها با فعل اصلی توجّه شده است. برای تشخیص قطبیت جمله از دو آزمون «پرسش ضمیمه» و «آزمون دروغ» استفاده شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که با تغییر وجهیت جمله، قطبیت آن نیز دست خوش تغییر می شود. به نظر می رسد تلفیق امکانات وجهیت و قطبیت دستاویزی برای کاربران زبان است تا بتوانند مفاهیم گزاره ای یکسان را در بافت های مختلف، متفاوت صورت بندی کنند و درنتیجه مقاصد کلامی متفاوتی را نیز دنبال کنند.
The Effect of Individually-Generated, Teacher-Generated, and Cooperatively-Generated Graphic Organizers on Intermediate EFL Students' Vocabulary Knowledge(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۴, No.۲۹, Fall & Winter ۲۰۲۱
61 - 81
حوزههای تخصصی:
Although previous studies have shown the benefits of graphic organizers in improving learners' vocabulary knowledge, scant attention has been paid to the possible differences in the effect of individually-developed, cooperatively-developed, and teacher-developed graphic organizers on intermediate L2 learners' vocabulary knowledge. The present study addressed this topic by examining 80 intermediate language learners. The participants were selected based on convenience sampling procedure and studied English in four classes. The learners in the conventional group received the translation/definition of the lexical items. Those in the teacher-generated were provided with the graphic organizers prepared by their teacher, and the participants in the other two groups made the graphic organizers either individually or cooperatively. The researchers employed Vocabulary Knowledge Scale as the pre-test, immediate post-test, and delayed post-test to examine the participants' vocabulary knowledge. The findings of this study indicated that the mean scores of the control group in the immediate and delayed post-tests were significantly lower than those of all graphic organizer groups. In addition, the cooperatively-generated graphic organizer group was significantly more successful than learner and teacher-generated graphic organizer groups, but there was no difference between the learner and teacher-generated groups.
Effects of Recast and Explicit Corrective Feedback on Iranian Test-takers’ Anxiety in Speaking across Proficiency Levels(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۴, No.۲۹, Fall & Winter ۲۰۲۱
62 - 79
حوزههای تخصصی:
This study investigated the effects of recast and explicit corrective feedback on Iranian IELTS test-takers anxiety in speaking across different levels of proficiency. Ninety male and female learners, aged 21 to 45, who were preparing themselves to take the IELTS Mock test, were divided into upper-intermediate and advanced levels. Then, they were randomly assigned to control and experimental groups (recast and explicit correction). There were 10 treatment sessions for each group. In the recast group, the students’ mistakes were corrected using reformulation. In the explicit correction group, mistakes were not tolerated, and they were corrected on the spot. In order to measure the anxiety in speaking performance, Chowdhury’s (2014) questionnaire was given to the participants once before the treatment and once after the treatment. Then, the score of each learner was calculated and recorded for the data analysis. The results showed that there was no statistically significant difference between the control and explicit corrective group and the control and recast groups at the upper-intermediate level. However, there was a statistically significant difference between the control and recast groups and the control and explicit group at the advanced levels.
مقایسه تحمیدیه شاهنامه و گرشاسب نامه برمبنای فرانقش اندیشگانیِ دستور نظام مند نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستور نظام مند نقش گرای هلیدی زبان را در بافت بررسی می کند. در بررسی متون برمبنای این نظریه با سه فرانقشِ اندیشگانی، بینافردی و متنی مواجه هستیم که فرانقش اندیشگانی خود به دو فرانقش تجربی و منطقی تقسیم می شود. در فرانقش تجربی، فرایندهای شش گانه، مشارکان و عناصر پیرامونی بررسی می شوند. به اعتقاد برخی صاحب نظران گرشاسب نامه، در میان متون پهلوانی، بهترین منظومه پهلوانی پس از شاهنامه است، از همین روی در این پژوهش تحمیدیّه های شاهنامه و گرشاسب نامه برای مقایسه برمبنای فرانقش اندیشگانیِ (تجربی) دستور نظام مند نقش گرای هلیدی انتخاب شده اند تا مشخص شود تحمیدیه های این دو اثر، به لحاظ زبانی، تا چه پایه به یکدیگر نزدیک هستند و اگر این فرض را درست بگیریم که اسدی در گرشاسب نامه سعی داشته است اثری هم پایه شاهنامه فردوسی بسراید، تا چه میزان به مقصود خود نائل شده است؟ پس از بررسی مشخص شد هم در شاهنامه و هم در گرشاسب نامه فرایند مادی بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است. با توجه به ژانر این دو اثر که حماسی است، این میزان توجه به فرایند مادی طبیعی و قابل پیش بینی است. از آن جا که ماهیت تحمیدیه حمد و ستایش خداوند است، خداوند مشارک اصلی در بیشتر این فرایندهاست و درصدها به صورت تقریبی با هم برابر است. با اندکی اغماض می توان اذعان داشت اسدی توانسته است هم پای فردوسی از پس سرودن تحمیدیه گرشاسب نامه برآید و تحمیدیه گرشاسب نامه از منظر فرانقش اندیشگانی با تحمیدیه شاهنامه برابری می کند.
Using Story Retelling to Improve Young Learners’ L2 Reading Comprehension(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Contemporary literature in English language teaching shows some impacts of oral narrations on learners’ speaking competence and phonological processing. However, little research has explored the relationship between this methodological practice and young learners’ L2 reading comprehension. This paper investigates the effect which story retelling has on young English learners’comprehension of reading. The researchers employed quantitative and qualitative approaches. Forty children were chosen from two different classes of a comparable level of proficiency and assigned into two groups for a two-month treatment. The results show that the experimental group significantly outperformed the control group on the reading comprehension posttest. The questionnaire and observation data also indicated that the children responded positively to story retelling and that story retelling brought about excitement in the reading class, motivated young learners to read as well as shaped young learners’ behaviours and attitudes. This study suggests using story retelling more often in L2 language programs for young learners.
بررسی مفهوم نیایش در کیش مانوی: مطالعه موردی سه نیایش فارسی میانه مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیایش های بر جای مانده از مانویان بیشتر به زبان های فارسی میانه و پارتی هستند.نیایش های مانوی عموما در بردارنده مضمون نجات نور و رستگاری روح درآمیخته با تاریکی و نادانی است. این نیایش های اغلب شعر گونه بوده و به صورت سرود هایی همراه با موسیقی درتالارهای مخصوص نیایش که در مانستان ها ساخته شده بودند، خوانده می شدند. نیایش های مانویان دارای دو جنبه فردی و اجتماعی بوده و نیایش ها و نماز های روزانه به صورت فردی یا جمعی همراه با آداب و مناسک خاصی خوانده می شدند. هدف از این پژوهش نگاهی اجمالی به مفهوم و جایگاه نیایش در باور مانویان با مطالعه موردی سه نیایش فارسی میانه است . این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای سه نیایش فارسی میانه مانوی: قطعه ی نیایشی M4b، قطعه M20 و دست نوشته ی M174 را مورد واکاوی قرار داده است. مطالعه ی این نیایش ها نشان می دهد که نیایش های مانویان عموما دربردارنده عناصر بنیادین اندیشه و عرفان این کیش هستند. مضامینی چون تقابل تاریکی و روشنی، نجات روح یا نور در بند تاریکی و رستگاری آدمی، استغاثه به پدر بزرگی، درخواست یاری از ایزدان و جستجوی منجی از اصلی ترین مواردی هستند که در نیایش های مانویان بیان می شود. این نیایش ها گاه شکل اندرز به خود می گیرند و گاه به صورت درخواست بیان می شوند.
کسره اضافه: هسته نمای اسم در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
53 - 87
حوزههای تخصصی:
کسره اضافه همواره از عناصر دستوری مورد توجّه دستوریان و زبانشناسان بوده است و نظرات گوناگونی در خصوص ماهیّت و توزیع آن در ساختار گروه اسمی زبان فارسی و برخی دیگر از شاخه های زبان های ایرانی مطرح شده است. تحلیل های نحوی و صرفی در مورد کسره اضافه به دست داده شده است. پژوهش حاضر می کوشد ضمن گردآوری این نظرات و بررسی منتقدانه آنها نشان دهد تلاش برای تعیین ماهیّت این عنصر تنها یکی از پرسش های اساسی در خصوص این عنصر است که نیاز به پاسخ دارد و علت ظهور و نقش آن در ساخت نیز باید همزمان مدَنظر قرار گیرد. در این پژوهش، کسره اضافه در فارسی دارای نقش هسته نمایی برای عنصر دارای مشخصه اسمی قلمداد شده است. گرایش پرقدرتی در میان زبان های پیش اضافه برای هسته آغازی بودن گروه های اسمی وجود دارد. می توان بر اساس اصول مطرح در برنامه کمینه گرایی، کسره اضافه را تظاهر ساختواژی نشاندارکردن هسته حرکت کرده به جایگاه آغازین در گروه های اسمی به شمار آورد.
بهره گیری از الگوی هَیجامَد در تهیه و تدوین فرهنگ های لغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
171 - 193
حوزههای تخصصی:
در گذشته، فرهنگ های لغت صرفاً به عنوان ابزارهایی تکنیکی در یافتن معانی واژگان به یاری خوانندگان و نویسندگان می شتافتند، اما امروزه علاوه بر اینکه حاوی حجم بیشتر و دقیق تری از اطلاعات واژگانی هستند، ضرورت دارد در زمینه های اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی نیز ایفای نقش نمایند. این فرهنگ ها به مثابه آینه ای تمام نما، باید بتوانند تمامی رفتارهای زبانی، اجتماعی و هیجانی گویشوران یک زبان را به تصویر کشند. به بیان دیگر، تا چندی پیش، مطالعات فرهنگ نویسی بدون توجه به ماهیت اجتماعی زبان و بار احساسی واژگان صورت می گرفت، اما در سال های اخیر، فرهنگ نویسی در ایران جان تازه ای یافته است. امروزه، تقریباً همه متخصصان معترف اند که تهیه و تدوین فرهنگ های لغت بدون توجه به ابعاد اجتماعی-فرهنگی واژگان غیرممکن به نظر می رسد. فرهنگ نویسی به عنوان یک دانش میان رشته ای، ضرورت دارد علاوه بر دستاوردهای حوزه زبانشناسی، از دستاوردهای سایر حوزه های مرتبط چون جامعه شناسی و روانشناسی نیز بهره گیرد. بر این اساس، جستار کنونی بر آن بوده است تا در پرتوی الگوی هَیجامَد (هیجان+ بسامد حواس) و با بهره گیری از مفهوم نوظهور وزن فرهنگی، پیشنهاداتی برای تألیف و تهیه فرهنگ های لغت فارسی ارائه دهد که به نظر می رسد تاکنون مورد کم توجهی یا بی توجهی مؤلفان این فرهنگ ها واقع شده اند. به بیان دقیق تر، در این جستار سعی بر آن بود تا با تأکید بر ضرورت درج اطلاعات روانشناختی فرهنگیِ مداخل واژگانی در فرهنگ های لغت، لزوم ثبت مؤلفه هایی نظیر «بسامد»، «هیجان»، «حس» و در نهایت «هَیجامَد» برای واحدهای واژگانی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
Comparing Lexical Bundles in Hard Science Lectures; A Case of Native and Non-Native University Lecturers
منبع:
Research in English Education Volume ۶, Issue ۴ (۲۰۲۱)
106-127
حوزههای تخصصی:
Researchers stated that learning and applying certain set of lexical bundles of native lecturers by non-native lecturers would help students improve their proficiency through incidental vocabulary input. The present study shed light on the lexical bundles in hard science lectures used by Native and Non-native lecturers in international universities with the main purpose of analyzing the structural and functional similarities and differences in their usage. The secondary purpose was to finalize and present a list of explored lexical bundles employed by Native lecturers in these lectures which could be helpful for students and also Non-Native lecturers. The corpus of this study consists of five and a half hours of three different native university lecturers’ lectures and about five and a half hours of three different non-native university lecturers’ lectures who were teaching hard science (nuclear physics and electronic engineering). The data were analyzed using n-gram tool in lextutor.ca website which is a free online software to analyze the lexical bundles of more than two corpora and compare them. Functional and structural analysis gave the following results. Findings showed that lexical richness of both Native and Non-Native lecturers was not good enough to expose students to rich environments to help them improve their English proficiency. In light of structural classification, the results revealed that dependent clause fragments in addition to verb structure phrases were the most widespread and Noun phrase + of-phrase fragments were the least employed structures of the identified lexical bundles in the lectures of Non-Native and Native lecturers. In terms of structural analysis, it was concluded that stance bundles were the most frequent function bundles used by both groups. Therefore, there were both similarities and differences in the structural and functional classifications of lexical bundles in the lectures of native and non-native lecturers.
دستوری شدگی حرف تعریف نکره در فارسی باستان از منظر دستور ساخت مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به شناسایی ساخت های دستوری بیانگر «مفهوم نکره» در زبان فارسی باستان می پردازیم. براساس داده های موجود از این دوره زبان فارسی، می توان بیان داشت قبل از فارسی باستان عنصر دستوری «حرف تعریف نکره» وجود نداشته و پیدایش «حرف تعریف نکره» از رهگذر دستوری شدگی عدد aiva «یک» به وسیله بازتحلیل این عنصر زبانی براساس روابط مجازی و سپس بسط استعاری به «حرف تعریف نکره» رخ داده است. این دستوری شدگی در ساخت مشخصی (تنها یک « X » وجود دارد، این « X » معرف انسان است) رخ داده که نتیجه آن تغییر حوزه مفهومی به بیان «مفهوم نکره» در فارسی باستان است، به منظور تبیین تکوین «حرف تعریف نکره»، الگوی دستور ساخت مدار برگزیده شده است. داده های این پژوهش، مستخرج از پیکره جمع آوری شده کنت ( 1953 ) است. بسامد وقوع «حرف تعریف نکره» در بین 4130 گروه اسمی موجود در پیکره 0.5 درصد است. این مقدار بسامد وقوع که چندان زیاد نیست، مبین جدید بودن مقوله «حرف تعریف نکره» یا به عبارتی مراحل اولیه دستوری شدگی این مقوله دستوری در فارسی باستان است.