فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
داستان پردازی و قصه گویی در سرزمین هند، سابقه ای طولانی دارد. آثاری چون«پنچ تنترا»، «مہابھارت و راماین» که از داستان های مهم در تاریخ کهن هند به شمار می روند و شهرت جهانی یافته اند؛ گویای سابقه دراز دامن این نوع ادبی در سرزمین هندوستان است. زبان فارسی، اردو و هندی نزدیکترین زبان های امروزی جهان اند و از دیرباز تا به امروز بین این زبان ها داد و ستد وجود داشته و تحت تاثیر یکدیگر بوده اند. از میان نویسندگان و داستان سرایان برجسته معاصر هند، پریم چند (1880- 1936م) به بنیانگذاری شیوه نوین داستان نویسی در ادبیات اردو و هندی معروف شده است و آثار وی علاوه بر شبه قاره هند و پاکستان، در کشورهای غربی نیز شناخته شده اند. پریم چند یکی از داستان نویسان واقع گرا (realist) در دوره معاصر ادبیات اردو و هندی است که در زمینه داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه و غیره آثار برجسته ای از خود به جای گذاشته است. این مقاله کوشش دارد با بررسی و تحلیل آثار و دامنه نفوذ و تاثیر پریم چند، جایگاه وی را در ادبیات داستانی معاصر هند مشخص سازد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است که از استقصاء در متن های داستانی پریم چند، به ویژه داستان «بازیگر شطرنج» و با استناد به آراء و نظریات منتقدان درباره اثرگذاری وی در دیگران و تحلیل این اظهارات، نقش و جایگاه او را ترسیم می سازد. اجمالاً نتیجه اولیه تحقیق نشان می دهد که پریم چند از حیث به کارگیری شیوه ها و شگردهای رئالیستی، با رویکرد مقاومت در برابر استعمار، برای بسیاری از داستان نویسان معاصر هند الگو قرار گرفته است.
زبان شناسی تاریخی و چشم انداز آینده آن
منبع:
فرهنگ بهار ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
کتیبه ی شاهپور سکانشاه در تخت جمشید
حوزههای تخصصی:
ریشه شناسی چند واژه از گویش گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش گیلکی از گویش های ایرانی نو است که در ناحیه وسیعی از استان گیلان در حاشیه دریای خزر و نیز بخش هایی از استان مازندران رواج دارد. این جستار اختصاص دارد به بررسی ریشه شناختی چند واژه از گویش گیلکی شرق گیلان. در هر مدخل، ابتدا ریشه ایرانی باستان و هندواروپایی واژه یا فعل مورد نظر و برابرهای آن در دیگر زبان های ایرانی را آورده ایم، سپس به بررسی ساخت اشتقاقی آنها در گویش گیلکی، فرایندهای واجی و گاه رابطه نحوی واژه موردنظر پرداخته ایم. واج نوشت داده ها بر پایة گونة گویشی شرق گیلان انجام پذیرفته است.
rēž- و nam- دو فعل غیرشخصی در زبان سغدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل غیرشخصی فعلی است که به صورت سوّم شخص مفرد صرف می شود و فاعل منطقی آن حالت غیر فاعلی دارد. این گونه افعال غالباً در بر دارندة معانی تجارب فیزیکی، ذهنی و ادراکی هستند که بر فاعل منطقی حادث می شوند و خارج از کنترل و ارادة او هستند. این فاعل منطقی که همیشه جاندار است تجربه گر نامیده می شود. عنصر دیگری که در جملات غیرشخصی ظاهر می شود منشأ بروز واقعه یا تجربه است و حضور آن در جمله بستگی به معنای فعل دارد. در زبان سغدی در کنار برخی از افعال وجهیِ این زبان که با تعریف افعال غیرشخصی سازگارند دو فعل دیگر نیز صرف غیرشخصی دارند. این دو فعل rēž- و nam- هستند. rēž- ظاهراً در تمامی نمونه های موجود و nam- تنها یک بار به صورت غیرشخصی صرف شده است. بررسی و تحلیل این دو فعل موضوع این نوشتار است.
نقد فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکلات ترجمه حروف اضافة فارسی به روسی و بالعکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به هنگام بررسی مقایسه ای پدیده های زبانی، محقق خارجی زبان باید به موضوع «تداخل زبانی» که منبعث از تقابل ویژگی های زبان مادری با زبان مورد مطالعه است، باشد. توجه به «تداخل زبانی» به هنگام تدریس زبان خارجی، قبل از هر چیز، این امکان را برای مدرس زبان خارجی به وجود می آورد تا پی ببرد که با استناد به موضوع «تداخل زبانی»، آموزش چه مباحثی راحت تر و آموزش چه مباحثی با مشکل روبروست. یکی از مشکلات پیش روی زبان آموزان فارسی زبان، درک صحیح نوع مناسبات نحوی و روابط نحوی میان کلمات در ساختارهای نحوی زبان روسی به همراه حروف اضافه یا بدون حروف اضافه است. مهمترین دلیل این مشکل، عدم وجود ویژگی دستوری حالت در زبان فارسی است. در زبان فارسی، بر خلاف زبان روسی، روابط نحوی عمدتا توسط اقسام کلمات کمکی، از جمله حروف اضافه بیان می شوند. این تفاوت نحوی میان دو زبان روسی و فارسی مشکلات زیادی را به هنگام ترجمه ساختارهای حرف اضافه ای از روسی به فارسی و بالعکس برای زبان آموزان فارسی زبان به وجود می آورد.
کار کرد واحد های زنجیری و زبر زنجیری در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی معنا و راه دست یابی به آن، همواره از دیدگاههایی مختلف، مورد توجه قرار گرفته و هر کس از دید خود، بدان پرداخته است. در دانش زبان شناسی نیز جوانب معنایی، از جهاتی گوناگون بررسی شده است. از یک نظر می توان معنا را در سه سطح بدین شرح بررسی کرد: معنای کار کرد، معنای قاموسی و معنای اجتماعی. در این مقاله، عواملی را تحلیل کرده ایم که در دست یابی به معنا، نقشی تعیین کننده دارند و معنای کار کرد نامیده می شوند. افراد این مجموعه با اینکه وجود مستقل ندارند، به واسطه نقشی که در سخن ایفا می کنند، در دریافت معنا اثر می گذارند و این نقش، معنای آن ها به شمار می رود؛ هر چند افراد مجموعه، مانند دیگر واحد های زبان، معنایی مستقل نداشته باشند. در این مقاله، آوا ها، حروف، هجا ها، واحد های زبر زنجیری، قالبهای صرفی و ساختار های نحوی را بررسی کرده ایم که هر یک به سبب کار کرد ویژه خود در کلام، مخاطب را در فهم مقصود گوینده یاری می دهند.
اندر فراز و فرود رئالیسم داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سال های متمادی، در کشور فرانسه، رمان از بهترین ابزارهای ژرف اندیشی در واقعیت بوده است. به طوری که مکتب ها یا علوم زیبایی شناختی ادبی فراوانی تلاش کردند تا از طریق رمان، خود را به واقعیت زندگی نزدیک تر سازند. هر چند به نظر می رسد که توجه به واقع گرایی متعلق به عصر هومر باشد، اما به آسانی می توان از واقع گرایی رمان نویسان عصر کلاسیک سخن به میان آورد که همواره تلاش می کردند تا به کلیات دست یابند. همچنین می توان از رمان نویسان نامی رئالیست یا ناتورالیست سده نوزدهم میلادی یاد کرد. اما مهم تر از همه، بهتر است از رمان نویسان «عصر بدگمانی» سخن گفت که با افکندن سایه شک و ابهام بر روی ارکان رمان، آن را به بازنگری درخودش واداشتند، تا به فرم و ساختارش بپردازد، از ارجاع دادن به جهان پیرامون بپرهیزد و خودش یا به عبارت بهتر، متن آن، موضوع ارجاع داستان قرار گیرد. با توجه به این مهم، در این مقاله تلاش نگارنده بر این خواهد بود که با رویکردی تطبیقی به بررسی مفاهیم «واقعیت» و «واقع گرایی» در رمان سنتی و رمان نو بپردازد.
اهمیت یکدستی سبک در ترجمه با نگاهی به ترجمة غلامعلی حدادعادل از قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ترجمة متون ادبی یا متونی که ویژگی های ادبی دارند، مسئلة سبک اهمیت بسیاری دارد. برخی این اهمیت را تاحدی می دانند که اساساً ترجمة متون ادبی را ترجمة سبک می دانند. یکی از موضوعات مرتبط با سبک، یکدستی سبک است؛ موضوعی که کمتر در مباحث ترجمه به آن پرداخته شده است. در این مقاله، نویسندگان نخست میان سبک متن اصلی و سبک متن ترجمه شده تمایز قائل می شوند و مؤلفه های سبک را بر می-شمارند و سپس، مفهوم یکدستی سبک را تعریف می کنند و در پایان، به بررسی ترجمة غلامعلی حدادعادل از قرآن می پردازند و براساس اصولی که مترجم راهنمای کارش قرار داده است، ترجمه را تحلیل می کنند. نتیجة تحقیق نشان می دهد مترجم در مواردی چند اصول خود را زیرپا گذاشته است و درنتیجه، ترجمة او فاقد یکدستی سبک است.
بررسی لقب گذاری دانش آموزان مشگین شهراز دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، القاب دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های شهرستان مشگین شهر با اتخاذ رویکرد زبان شناسی اجتماعی بررسی و تحلیل شده است. القابْ آن دسته از نام های غیررسمی و ثانویه اند که افزون بر نام اصلی و قانونی فرد به وی داده می شود. در این پژوهش، با استفاده از پرسش نامه، القاب شصت دختر و شصت پسر دبیرستانی گرد آوری شد که، از این تعداد، درحدود347 لقب استخراج گردید. ازاین میان (52درصد)، 181 لقب برای پسران و 166 لقب (48درصد) ویژه دختران بود. در مرحله بعد، با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی، داده ها بررسی شدند و القاب ازنظرِ زبان به کاررفته در تولیدشان، به چهار دستهزبان های ترکی، فارسی، عربی و سایر تقسیم شدند که، در این مؤلفه، گروه پسران (درصد46.69) از زبان ترکی برای لقب دهی به طور گسترده استفاده کرده بودند و گروه دختران(52.40درصد) زبان فارسی را به طرز چشمگیری به کار گرفته بودند. ازمنظر هویت مورد اشاره القاب، آن ها به انواع هویت محلی، ملی و فراملی دسته بندی شدند که، در این مؤلفه نیز، بیشترین القابِ (42.54درصد) گروه پسران مربوط به هویت محلی و بیشترین القاب (46.38درصد) گروه دختران مربوط به هویت ملی بود. همچنین، دلایل لقب گذاری به زیردسته های تحقیر، تحبیب، طنز و بی دلیل دسته بندی شدند که در هردو گروه دختر و پسر، دلیلِ تحقیر بیشترین کاربرد (70.16درصد گروه پسران و 53.61درصد گروه دختران) را داشت. درنهایت، گفتمان ورای القابْ به گفتمان های روزمره، رسانه ای، تابو و مذهبی دسته بندی شدند که نتایجْ نشان داد شمار بسیارِ القاب دانش آموزان پسر و دختر به ترتیب به گفتمان های روزمره و رسانه ای مربوط می شود؛ حال آنکه در دو گفتمان دیگر، در گروه پسران، گفتمان تابو و سپس مذهبی پیشتاز بود و درگروه دختران عکس این ترتیب دیده شد. در تمام مؤلفه های مذکور، متغیرِ جنسیت و مقادیرِ آن مؤلفه ارتباط معناداری با یکدیگر داشتند.
بررسی نقش های معنایی منظوری جملات پرسشی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات رده شناسی زبان حاکی از آن است که میان مقوله های نحوی و معنایی - منظوری رابطه ای مستقیم وجود ندارد. بخشی از دشواری های مفاهیم ادبی نیز در گرو عدم اطلاع از معانی ثانوی مقوله های معنایی- منظوری جملات است. هدف پژوهش حاضر بررسی این جنبه ها در غزلیات شمس است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، به روش کتابخانه ای و سند کاوی بررسی شده است. جامعة آماری این پژوهش 3229 غزل و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 264 غزل است. نتیجه نشان می دهد که مولانا از 27 کارکرد از مجموع 35 کارکرد ثانوی مورد نظر در این پژوهش استفاده کرده است. تحلیل های آماری نشان دهندة این است که پربسامد ترین کارکرد های ثانوی به ترتیب تعجب، نهی، استفهام انکاری، ملامت، نفی و استفهام تقریری است که به کارگیری یا عدم به کارگیری برخی از کارکردها به گونه ای به هماهنگی یا عدم هماهنگی آن ها با جهان بینی مولانا بستگی دارد که در مقاله بررسی شده است.
گفتار و خط فارسی
حوزههای تخصصی:
جهان بینی رئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات نوین، که همزمان با آغاز دورهء واقع گرایى است، ناهنجارى و بلاهت به عنوان نمونه هایى از وضع بشر نشان داده مى شود. ادبیات واقع گرا یا رنالیسم، ادبیات نوین عصر حاضر است، که سعى در نمایاندن واقعیت دارد. واقع گرایى تنها یک سبک میان سبکهاى ادبى دیگر نیست، بلکه زیربنایى است براى سایر سبک هاى ادبى که به گرایش هاى گوناگون قابل تفکیک اند، براى نمونه: واقع گرایى به سبک کافکا، با مجازى کردن واقعیت، ایجاد ترس و دلهره و سعى در بیان و القاى مفهوم پوچى. یا واقع گرایى به سیاق توماس مان، که در عین توجه به مردم و حفظ جایگاه بورژوازى و شخصى نویسنده، به اوضاع نابسامان بشرى با دیدى انتقادى مى نگرد. یا سبک گوتفرید بن یعنى به هیچ گرفتن مردم و یا سبک برتولدبرشت، که در همنوایى با جبههء سوسیالیسم و پیوستن به آن خود را مى نمایاند
بررسی صوت شناختی همخوان کناری در زبان فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ویژگیهای صوت شناختی و آواشناختی یی از همخوان هایِ روانِ زبان فارسیِ معیار -[l]- بر اساس تلفظ 19 سخنگوی زن و مرد مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور ایهای آواییِ آغازین، میانی و پایانی قرار گرفت و گوی81 نمونه آواییِ حاویِ این واج را تولی اند. ماهیت همخوانهای روان در زبان های مختلف به گونه ای های آواییِ متفاوت بسیار تغییرپذیرند و زیر تأثیر عوامل متعددیییر شوند. در خصوص همخوان روان [λ] تغییرات میه دوم بسیار حائز اهمیین تغییرات منجر به ایجاد دو شیوه تولیدِ متفاوت از این همخوان میشود، آنچه در سنت آواشناسی [λ] روشن و ]ɫ[ تیره نامیده میشود. در این پژوهش، علاوه بر بررسی جایگاه این همخوان در پیوستارِ روشنی و تیرگی، شیوه تولید آن در بافت های آواییِ متفاوت و همچنین ِ سازه هایِ اول، دوم و سومِ این همخوانِ روان نیز در جایگاههای آغازین و بیای اندازه گیری شده است.