فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییر واکه آغازین در واژه های دو هجایی یابیشتر لهجه همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مطالعه واژگان گوناگون در لهجه همدانی نشان می دهد که یکی از ویژگیهای بارز این لهجه، تغییر واکه آغازین/ a / به [e ] در واژه های دو هجایی یا بیشتر می باشد. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی این فرایند واجی و به عبارت دیگر بررسی و شناسایی محیط واجی این فرایند است که طی آن واکه افتاده / a / به [e ] ارتقاء می یابد. روش تحقیق در تهیه مقاله حاضر بصورت میدانی بوده است، بدین ترتیب که ابتدا فهرستی از واژگان بنیادی که در گفتار روزمره گویشوران مکرراً شنیده می شود،تهیه شده و سپس با در نظر گرفتن جامعه ای آماری طریقه تلفظ این واژگان توسط اعضای جامعه ثبت و ضبط گردیده است. بر همین اساس و نیز شم زبانی نگارنده بعنوان یک گویشور بومی، واژگان مورد نظر واج نگاری شده و سپس با همان واژگان در گویش معیار مقایسه شده است. نتیجه حاصله از بررسی و مقایسه این واژگان نشان دهنده این واقعیت است که در واژگان دو هجایی یا بیشتر واکه آغازین/ a/ در محیط بدون تکیه ارتقاء یافته و به [e ] تبدیل شده است.
فارسی کرمان
حوزههای تخصصی:
تاثیر آموزش تلفظ به صورت استنتاجی بر دانش آموزان دبیرستانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرف اضافه/ǰɑ/ در گونة بابلیِ زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گونة بابلیِ زبان مازندرانی، حرف اضافة /ǰɑ/ پسایند است و بر نقش های معناییِ خاستگاه، همراهی، ابزار و روش دلالت می کند و کارکرد معناییِ آن همانند «از» و «با» در زبان فارسی است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که با توجه به تحولات تاریخی زبان های ایرانی، کدام نقش معنایی این حرف اضافه اصلی است و کدام حاصل تغییر معنایی. در این مقاله، صورتِ کهنِ /ǰɑ/ و کارکردهای معنایی آن در دوره های باستان و میانة زبان های ایرانی بررسی و مشخص شده است که /ǰɑ/ بازماندة hačaیا hačāدر زبان های اوستایی و فارسی باستان، و sacāدر زبان سنسکریت است. کارکرد اصلی این حرف اضافه دلالت بر نقش معنایی همراهی بوده است. در تحولات تاریخی زبان، این حرف اضافه با گسترش معنایی بر نقش های معنایی ابزار، سبب و روش دلالت کرده است. بازمانده های این حرف اضافه در دوره هایِ میانه برای دلالت بر نقش های معناییِ همراهی، ابزار، روش و سبب به کار رفته اند. /ǰɑ/ در گونة بابلی زبان مازندرانی کارکرد اصلی این حرف اضافه را حفظ کرده است. داده های این پژوهش به روش کتابخانه ای و استفاده از شم زبانی گویشوران گردآوری شده و شیوة بررسی آنها توصیفی - تحلیلی است.
شناخت زبان شناسی کاربردی
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان انگلیسی: بافه های واژگانی در نوشتار دانشجویان تحصیلات تکمیلی: بررسی موردی پایان نامه های کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی؛ The Use of Lexical Bundles in Native and Non-native Post-graduate Writing The Case of Applied Linguistics MA Theses(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور دستیابی به مهارت کامل نوشتاری در هر سبکی، نویسندگان می بایست الزامات متنی مخصوص آن سبک را به طور مناسب به کار برند. به کار بردن برخی صورت های زبانی یکی از این الزامات است و بافه های واژگانی نقش مهمی را در ساخت این صورت ها بازی می کنند. محققان بسیاری نوشتار دانشگاهی را با استفاده از بافه های واژگانی به کار رفته شده در آنها بررسی کرده اند. نوشتار زبان آموزان پیشرفته غیربومی و نوشتار دانشجویان تحصیلات تکمیلی با توجه به بافه های واژگانی موجود در آنها بررسی شده است. ولی عاملی که همواره در نوشتار دانشجویان تحصیلات تکمیلی مورد مطالعه قرار گرفته تفاوت بین رشته ای بوده است. به عبارت دیگر، در بررسی بافه های واژگانی« بومی بودن نویسنده» مورد توجه قرار نگرفته است و همواره اینگونه تصور شده که نوشتار دانشجویان بومی و غیربومی خصوصیات مشابهی دارند. با توجه به این شکاف در تحقیقات بافه های واژگانی، مطالعه حاضر سعی دارد تا بافه های واژگانی را در نوشتار دانشجویان تحصیلات تکمیلی بومی و غیربومی زبان انگلیسی بررسی کند. بدین منظور، در این تحقیق، پیکره زبانی شامل یک میلیون کلمه از پایان نامه های ارشد آموزش زبان انگلیسی دانشجویان ایرانی با پیکره ای با همین اندازه از پایان نامه های ارشد آموزش زبان انگلیسی دانشجویان انگلیسی زبان مقایسه شد. نتایج به دست آمده تفاوت چشمگیری در تعداد بافه های واژگانی مورد استفاده و همچنین الگوهای ساختاری و کاربردی آنها در دو پیکره را نشان می دهند.
مفعول نمایی افتراقی، نگاهی دیگر به ""را(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفعول نمایی افتراقی ویژگی زبانهایی است که همه مفعولها را به یک شیوه نشان نمی دهند. بوسونگ (1985) این پدیده را در برخی از زبانهای ایرانی بررسی کرده است. آیسن (2003) نشانه «را» در فارسی را نشانه ای می داند که به معرفگی و جانداری مفعولها حساس است، و این زبان را نمئنه ای از زبانهای دارای مفعول نمایی افتراقی می داند. در این مقاله نشان داده ایم برخلاف دیدگاه آیسن (2003)، نمی توان گفت «را» فقط طبقة خاصی از مفعولها در فارسی را همراهی می کند؛ زیرا اولاً می تواند در طیف معرفگی با همة مفعولها ظاهر شود و حضور آن تأثیری کلامی دارد، ثانیاً طیف جانداری نقشی در حضور «را» ندارد و ثانیاً این نشانه می تواند با مواردی از غیرمفعولها نیز ظاهر شود. پس با در نظر گرفتن این سه مورد، نمی توان دیدگاه آیسن (2003) را در مورد نقش «را» اقتصادی فرض کرد.
بی اهمیت جلوه دادن مطالب در ارائه های علمی فارسی: دسته بندی بر اساس نقش در کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سخنرانی علمی کلاسی مهم ترین شیوه تدریس در دانشگاه ها است. با توجه به ازدیاد مطالب شفاهی و بصری بیان شده در طی یک سخنرانی علمی و اهمیت بخشی از این مطالب در ارزیابی پایان ترم، دانش چگونگی پررنگ یا کم رنگ کردن مطالب در این سخنرانی ها می تواند برای فارسی آموزان مفید واقع شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی چگونگی کم رنگ کردن یا بی اهمیت جلوه دادن مطالب در سخنرانی های علمی فارسی است. این پژوهش به طور ویژه سعی دارد تا با استفاده از روش تحقیق ترکیبی و مبتنی بر یک رویکرد پیکره محور، نقش های کلامی نشانگرهای مطالب کم یا بی اهمیت را بررسی نماید. این نشانگرها از 60 سخنرانی مندرج در پیکره فارسی سخن استخراج شدند. پس از استخراج، نشانگرها ازلحاظ نقش کلامی دسته بندی شدند. نتایج پژوهش حاکی از این است که: 1) پنج نقش کلامی برای نشانگرهای نکات کم اهمیت یافت شد. این نقش ها عبارت اند از: «سازمان دهی کلام»، «تعامل با مخاطب»، «پوشش موضوع»، «وضعیت مطلب» و «ارتباط با امتحان». 2) از این پنج دسته نشانگر، «پوشش موضوع» و «وضعیت مطلب» به ترتیب بیشترین شمار را به خود اختصاص دادند. 3) «سازمان دهی کلام»، «تعامل با مخاطب» و «ارتباط با امتحان» کم تکرارترین نشانگرها بودند. به طورکلی، نتایج بدست آمده نشان می دهد که کم رنگ کردن مطالب در سخنرانی علمی لزوماً مستلزم تعامل با مخاطب و یا تقسیم کلام به نکات مهم و غیر مهم نیست. در عوض، مطالب غیرضروری سخنرانی را می توان با استفاده از عباراتی که به صورت صریح یا تلویحی بین آنچه ارائه دهنده می خواهد پوشش بدهد یا بگذرد مرز ایجاد می کنند، کم یا بی اهمیت جلوه داد.
مقایسه راهبرد ها در حفظ دو روش cafe'' cre''me و nouvel Espaces(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازشناسی نشانه زبانی
بازنمود شبکه های اجتماعی در مطبوعات ایران از منظر تحلیل گفتمان انتقادی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر حاصل یک تحقیق در حوزه تحلیل گفتمان انتقادی است. در این مقاله سعی شده بر مبنای چارچوب نظری نورمن فرکلاف به تجزیه و تحلیل متون مطبوعاتی ایران پرداخته شود. داده های پژوهش به طور تصادفی از بین مقاله های چاپ شده در روزنامه های جام جم، دنیای اقتصاد، رسالت، شرق و کیهان در سال های 1390-1388 که همگی در رابطه با شبکه های اجتماعی هستند، انتخاب شده اند. نگارندگان کوشیده اند داده ها را با استفاده از فنون و ابزارهای زبان شناختیِ ارائه شده در مدل مورد نظر، توصیف، تفسیر و نیز تبیین کنند و بدین طریق به نحوه تجلی دیدگاه های فکری روزنامه نگاران ایران در رابطه با شبکه های اجتماعی پی برند. طبق نتایج به دست آمده، نویسندگان روزنامه ها نه تنها با استفاده از عناصر زبان شناختی و غیرزبان شناختی مشخص به بیان دیدگاه های خود پیرامون این شبکه ها می پردازند، بلکه هر نویسنده به نحوی خاص و متناسب با دیدگاه فکری خود و البته سیاست کلی آن روزنامه، هر یک از این عناصر را به کار می گیرد.
ارزیابی مجموعه آموزشی فارسی شیرین است بر مبنای مجموعه شاخص های کانینگزورث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
147 - 169
حوزههای تخصصی:
امروزه، با وجود منابع بسیاری که برای یادگیری زبان فارسی ارائه شده، شایسته است کتابی انتخاب شود که نیاز زبان آموز، مدرس و برنامه درسی را برآورده سازد. بر این مبنا، ارزیابی منابع آموزشی برای آشنایی با شیوه های تدوینِ مجموعه های آموزشی، ضرورت می یابد. گزینشِ یک منبعِ مناسب، نیازمند ارزیابی دقیق منابع موجود است که باید بر مبنای شاخص هایی انجام شود. هدف مقاله حاضر، ارزیابی کتاب مقدماتی فارسی شیرین است نوشته شعبانی جدیدی و بروکشا (Shabani-Jadidi & Brookshaw, 2010)، بر پایه شاخص های ارزیابی کتاب درسیِ مناسب کانینگزورث (Cunningsworth, 2005) است. مجموعه فارسی شیرین است، با تمرکز همزمان بر توانش دستوری و ارتباطی، فارسی را آموزش دهد. به باور نگارندگان، این کتاب از یک سو برای افرادی که زبان مادری آن ها فارسی بوده و تا اندازه ای با فارسی گفتاری آشنا هستند و از سوی دیگر برای کسانی که زبان مادری آن ها فارسی نبوده و در پی یادگیری فارسی هستند، مناسب است. کتاب دربرگیرنده پانزده درس است و در هر درس مهارت های زبانی گوناگونی تلفیق می شوند. به باور نگارندگان، ویژگی های کلیدی این کتاب، مشتمل بر مواردی از جمله تدریس زبان از طریق گفت وگو و استفاده از متن هایی با موضوع فرهنگ، تاریخ و سنت های ایران، آشنایی با فارسی گفتاری از ابتدای آموزش، یادگیری تلفظ طبیعی با تقلید از فایل صوتی، وجود واژه نامه جامع فارسی به انگلیسی و برعکس، استفاده از تمرین های کنترل شده برای تثبیت یادگیری نکته های جدید دستوری و برقراری ارتباط بین دانش جدید زبان آموزان با دانش قبلی و موارد مشابه هستند. تمامی درس ها، به جز درس نخست که درباره آموزش الفبای فارسی است، دربردارنده چندین بخش هستند تا مهارت های یادگیری زبان را تلفیق کنند. هر درس از ساختار مشخصی برخوردار است و مسیر از پیش تعیین شده ای را برای زبان آموز تعیین می کند که باید مطابق با آن پیش رفت. برای ارزیابی این کتاب از بازبینه های کانینگزورث که شامل 30 شاخص است، استفاده شد. در این کتاب گونه های بسیاری از پرسش های ارزیابی، ارائه می شود تا با استفاده از آن ها بتوان به شکل همه جانبه، ویژگی های مجموعه های درسی را ارزیابی کرد. کانینگزورث، در کتاب خود برای ارزیابی کتاب های درسی، بازبینه ای ارائه می دهد که شامل 45 معیار است که در هشت بخشِ هدف ها و رویکردها، طراحی و سازمان دهی، محتوای زبانی، مهارت ها، موضوع، روش شناسی، کتاب معلّم و ملاحظات کاربردی گنجانده شده است. در فصل های سوم تا دوازدهم این کتاب، نویسنده ها شاخص هایی را برای ارزیابی کتاب معرفی می کنند و برای هر شاخص، پرسش هایی ارائه می دهد. در این مقاله، به جز شاخص های تخصصی که به یک مهارت تعلق دارند، شاخصِ منابعِ کمک آموزشیِ خواندن، روش های یادگیری/آموزش، مهارت های مطالعه، کتاب راهنمای معلم و مواد آموزشی فارسی برای اهداف ویژه، مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی این شاخص ها، نشان داد مجموعه آموزشی فارسی شیرین است با وجود آن که بسیار در پی رعایت اصول جدید آموزش زبان است، اما به دلایلی از جمله نداشتن تنوع تکلیف های ارتباطی، عدم توجه کافی به مهارت شنیدن و نوشتن، صحافی چپ به راست کتاب، فایل صوتی مصنوعی که اطلاعات پس زمینه را ندارد و مواردی از این دست، با یک مجموعه آموزشی استاندارد فاصله بسیاری دارد.
مقایسهء جنبه هایی از ساخت صوتی زبان فارسی و ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسهء زبان ها یا زیرنظام هاى آن ها فرایندى است که حاصل آن مى تواند هم به افزایش آگاهى ما دربارهء ساخت زبان ها، شباهت ها وتفاوت هاى آن ها منجر شود و هم در تحقق اهداف کاربردى در فعالیت هاى مربوط به حوزهء زبان، به ویژه در ترجمه و آموزش زبان مؤثر واقع شود. وقتى صحبت از مقایسهء دو چیزمی شود، بیشتر پى بردن به شباهت هاى آن ها مطمح نظر است، اما در مقابله بیشتر پیدا کردن تفاوت هامد نظر است. فرض بنیادى در تجزیه و تحلیل مقابله اى زبان ها آن است که وقوع برخى خطاهاى زبانى نظام مند از سوى فراگیران زبان خارجى، نتیجهء دخالت الگوهاى زبان مادرى یا زبان اول آن هادر فرایند یادگیرى است. مقالهء حاضر به مقابلهء یکى از زیرنظام هاى دو زبان فارسى وژ اپنى، یعنى ساخت صوتى آن ها مى پردازد. فارسى و ژاپنى، به خانواده هاى زبانى متفاوتى تعلق دارند، اما شباهت هاى زیادى در فهرست صوتى آن ها مشاهده مى شود. هر چند که در این میان تفاوت هایى هم وجود دارد.
بررسی اعداد در زبان ختنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی اعداد در زبان ختنی و به شرح ریشه شناسی برخی از این اعداد که مورد تردید است می پردازد و همچنین شیوه ساخت اعداد ترتیبی، توزیعی، تقریبی، و ترکیبی در این زبان توضیح داده می شود و به رایج ترین مقوله زبانی مربوط به اعداد یعنی تکرار اعداد و کاربردهای آن در ختنی و مقایسه آن با کاربرد این پدیده در زبان های باستانی همچون اوستایی و سنسکریت اشاره می شود.
تعیین طبقه بندی کنندگان توانش نگارش زبان انگلیسی: رویکرد تحلیل تابع تفکیکی (اصل مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی اعتبار زبان و عوامل هوشی به منظور طبقه بندی عملکرد انشا نویسی در فراگیران زبان انگلیسی ایرانی می باشد. از شرکت کنندگان ایرانی این مطالعه سه آزمون به منظور بررسی دستور زبان، وسعت و عمق واژگان، و دوآزمون به منظور بررسی هوش کلامی و روایتی گرفته شد. همچنین شرکت کنندگان تعدادی انشای تحلیلی در پاسخ به نمونه آیلتس انجام دادند. تعدادی تحلیل تابع تفکیکی برای بررسی قدرت طبقه بندی پنج متغیر با هدف تمایز بین توانایی بالا و پایین نویسندگان زبان دوم مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در میان عوامل زبانی، عمق واژگان (دانش هم نشینی) بهترین عملکرد تفکیک را تولید می کند. به طور کلی، هوش روایتی قابل اطمینان ترین پیش بینی کننده برای عضویت در گروه های پایین و بالا ارزیابی شد. همچنین مشخص شد که در میان پنج زیر سازه هوش روایتی، ""طراحی داستانی"" بالاترین ارزش طبقه بندی را داراست. در نهایت، کاربردها ی این پژوهش برای پژوهشگران زبان دوم، متخصصان علوم شناختی و زبانشناسان کاربردی مورد بحث قرار گرفت.
تاثیر استفاده از شعر، تصویر و روش واژه ی کلیدی در درک و تولید واژگانی فراگیران ایرانی (مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مطالعه تاثیر استفاده از شعر، تصویر و روش واژه کلیدی در درک و تولید واژگانی فراگیران ایرانی انجام شد. نمونه آماری پژوهش، 120 فراگیر سطح پائین تر از متوسط در آموزشگاه زبانسرا در کرمانشاه بودند. نخست، به منظور حصول اطمینان از تازه بودن واژگان، آزمون اولیه ای به فراگیران داده شد و واژگان آشنا از واژگان هدف حذف شدند. سپس فراگیران به سه گروه تقسیم شدند و هر گروه به یکی از سه شیوه استفاده از شعر، تصویر، و روش واژه کلیدی مورد تدریس قرار گرفت. در پایان دوره تدریس، برای اندازه گیری درک واژگانی از یک آزمون واژگانی چند گزینه ای و برای اندازه گیری تولید واژگانی از یک آزمون واژگانی پر کردن جای خالی استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از دو فرایند آماری تحلیل واریانس یکطرفه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج هر دو فرایند نشان داد که گروه تصویر بهترین نمره را داشتند و گروه واژه کلیدی با فاصله اندک به دنبال آنها بودند. ولی گروه شعر بطور معنی داری از هر دو گروه بدتر بود. نتایج این پژوهش می توند برای مولفان، معلمان، و فراگیران کاربردهای نظری و عملی داشته باشد.
A Critical Look into Iranian EFL University Students’ Critical Thinking and Argumentative Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to the potent role of critical thinking in learners’ academic success and its connection with factors conducive to learning such as argumentation ability, the present study seeks to primarily probe the correlation between Iranian EFL learners’ critical thinking ability and their argumentative writing achievement, and investigate the predictability of the students’ argumentative writing achievement based on their scores on critical thinking scale. Furthermore, the effect of gender on Iranian EFL learners’ argumentative writing achievement was investigated. In so doing, 'Watson-Glaser Critical Thinking Appraisal' (2002) as well as an argumentative writing assignment was employed, and the participants of the study included 178 EFL learners in three universities in Mashhad, Iran. Structure Equation Modeling (SEM) was utilized to analyze the data. The results substantiated the positive correlation between critical thinking ability and argumentative writing revealing that these two variables significantly and positively related to each other; among the predictors (subscales of the critical thinking) of argumentative writing, inference, assumptions, arguments were the stronger predictors. Finally, gender was not found to significantly affect Iranian EFL learners’ argumentative writing achievement. The conclusions and implications of this study are pointed out with reference to foreign language teaching context.
An Investigation into Reticence and Vocabulary Knowledge of Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A growing body of research has indicated that students of ESL/EFL are reticent and unwilling to be engaged in oral activities in English lessons. Communicative language ability includes speaking ability, so vocabulary knowledge plays an integral role in speaking a language. However, there have been few studies examining the degree to which vocabulary knowledge affects speaking ability. The present study aimed to explore the degree of reticence in Iranian EFL learners and to find out the roles that productive vocabulary knowledge and gender may play in their reticence. To accomplish this, 56 male and female English language learners participated in the study. Unwillingness-to-Communicate Scale and Vocabulary-Size Test of Controlled Productive Ability were used. To analyze the data, descriptive statistics, Pearson Product-moment Correlation and an independent t-test were used. Results of the study revealed a relatively low level of reticence among Iranian EFL learners. However, it seems that learners mostly avoid communication rather than have a negative attitude toward class participation. In addition, it was found that the learners’ vocabulary knowledge had a significant relationship with their reticence; while, no significant difference was found between Iranian male and female learners in terms of reticence.