فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر خوشه های همخوانی پایانی در واژه های اصیل و وام واژه های زبان پشتو (گونه معیار) را بررسی و برخی از محدودیت های واج آرایی حاکم بر هم نشینی همخوان ها در این خوشه ها را بر اساس نظریه بهینگی تحلیل کرده است. تمرکز پژوهش های پیشین درباره خوشه های همخوانی در زبان پشتو عمدتاً بر خوشه های دو و سه همخوانی آغازی در این زبان بوده است، اما بررسی محدودیت های واج آرایی خوشه های پایانی نکاتی را در مورد نظام آوایی زبان پشتو روشن می کند که تاکنون به آنها پرداخته نشده است. بررسی محدودیت های موجود در خوشه های همخوانی پایانی نشان می دهد که زبان پشتو می تواند در خوشه های همخوانی پایانی که در آن ها تمایز ادراکی همخوان های تشکیل دهنده خوشه اندک است همخوان پایانی را حذف کند. همچنین، در مقایسه خوشه های همخوانی وام واژه ها در زبان پشتو و زبان فارسی تفاوتی در ویژگی های همخوان های خیشومی در این دو زبان در جایگاه پایانه هجا دیده می شود. به این صورت که در یکی به تحمل نقض اصل توالی رسایی و در دیگری به درج واکه در چنین خوشه هایی منجر می شود.
واکاوی ادعای تاریخ نویسان یونان باستان مبنی بر وجود سنگ نوشته ای هخامنشی در آرامگاه کوروش دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نکات قابل توجه در خصوص آرامگاه کوروش دوم بررسی ادعای تاریخ نگاران یونان باستان درباره ی سنگ نوشته ای از دوران هخامنشی در آن مکان است. نویسندگانی چون اریستوبولوس و اونسیکریتوس، از همروزگاران اسکندر مقدونی و بعدها استرابو و پلوتارک، در این مورد گزارش هایی ارائه داده اند. پس از شناسایی آرامگاه کوروش دوم در سده ی 19 میلادی، دانسته شد که هیچ شاهد باستان شناسی برای تأیید ادعاهای آنان وجود ندارد. این تظاد، پژوهندگان غربی و ایرانی سده های نوزده و بیست میلادی حوزه ی تاریخ هخامنشی را نسبت به وجود و حتی کیفیت محتوای آن سنگ نوشته ی وادار به واکنش کرد. از آن جایی که واکنش ها عمدتاً به صورت پراکنده بیان شده است، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، نخست به بحث درباره ی وجود چنین سنگ نوشته ای می پردازد. سپس به بررسی ویژگی های زبانی و محتوای روایت های تاریخ نویسان باستان پرداخته و آن ها را با نمونه های موجود در مجموعه ی پاسارگاد و دیگر اماکن اداری هخامنشیان تطبیق می دهد. نتیجه ی این پژوهش آشکار می سازد که ضمن محتمل دانستن سنگ نوشته ای در آرامگاه کوروش دوم، میان عناصر زبانی و ادبیات رایج سنگ نوشته های شاهان هخامنشی و محتوای ارائه شده از سوی تاریخ نویسان یونانی تفاوت هایی فاحش یافت می شود، به گونه ای که پذیرش محتوای آن گزارش ها را دشوار می سازد.
نمودِ کهن الگویِ پیرِ دانا و رؤیا در منظومه هایِ حماسیِ بهمن نامه و فرامرزنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
166 - 145
حوزههای تخصصی:
«کهن الگو» یکی از اصطلاحات بنیادین در روان شناسی کارل گوستاو یونگ است که در ناخودآگاه فردی و جمعی نوع بشر حضور دارد. هنر و ادبیّات، یکی از نمودگاه های اصلی ناخودآگاه بشری است. در شعر کهن فارسی، به ویژه منظومه حماسیِ بهمن نامه و فرامرزنامه، کهن الگوها ازجمله کهن الگوی «پیرِ دانا» برای تحقّقِ منظور یا غرضی خاص در حماسه حضور می یابد که نگارندگان در پژوهشِ پیشِ رو با استناد به دو منظومه حماسی، به توصیف و تحلیل آن می پردازند. پژوهندگان بر آن اند به این پرسش پاسخ دهند که کهن الگوی پیر دانا، به چه اَشکالی در دو اثرِ یادشده ظاهر شده است؟ چنان که از نتیجه تحقیق برمی آید، گاهی شخصیت های شناخته شده به مانند زال، رستم و گرشاسپ، به حقیقتی که در آینده ممکن است رخ دهد، واقف می شوند و در نقشِ پیر دانا، نزدیکان خود را از آن رخدادِ در پیش آگاهی می بخشند. گاهی هم کسی همچون بهمن که تابعِ «نهادِ» خود است، در رؤیا با کسانی مانند فریدون، سیاوش و کیخسرو روبه رو می شود و آنان در نقش پیرانِ دانا، با تهدید او را از بدی بر حذر می دارند. در مواقعی هم پیر دانا به عنوان پشتیبانِ پنهان، رخدادی تمثیلی را به تصویر می کشد تا مخاطبش را از کاری نادرست بر حذر دارد. گاهی هم او در هیأت پرنده یا خواب گزاری پیش گو آشکار می شود و رستگاری مخاطبش را رقم می زند. نکته قابل تأمّل این است که در همه موارد، رؤیا نقشی اساسی دارد و به طورکلی، پیر دانا در سوگیری های کنش شاهان و پهلوانان و تغییر مسیر حماسه، اثراتی مطلوب و تأثیرگذار به جای می نهد.
The Effects of Web-based Dynamic Assessment on Grammatical Accuracy and Autonomy of Iranian EFL Learners and Their Attitudes to Web-based Dynamic Assessment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۲, No. ۱, June ۲۰۲۳
205 - 236
حوزههای تخصصی:
Abstract The necessity of using online education during the Coronal virus pandemic and the barriers created by the absence of face-to-face instruction has shifted the researchers’ focus to web-based instruction and assessment. In this regard, an explanatory sequential mixed-methods design was selected to consider the effects of web-based dynamic assessment (DA) on learners' grammar accuracy, autonomy, and attitudes. To this end, a convenient sample of 60 male English as a Foreign Language (EFL) learners was chosen and categorized into two groups of web-based dynamic assessment and a control group. The data collection tools were a pretest and posttest of grammar, a pretest and posttest of autonomy, and a semi-structured interview. The participants were exposed to web-based DA via a designed web based on the level and the students’ needs in grammar, whereas the learners in the control group learned the grammar through the traditional method of instruction. Based on the results of ANCOVA and Mann-Whitney U test, the learners’ grammar accuracy and autonomy mean scores in web-based DA increased compared to those of the control group. In addition, the results of interview showed that the learners had a positive attitude toward web-based dynamic assessment treatment. The results of the semi-structured interview with the experimental group verified the quantitative results. The platform and methods employed in this study suggest encouraging implications for the field of language instruction which will be discussed.
مردسالاری و زبان شناسی اجتماعی در شعر(مطالعه موردی: مفهوم پدرسالاری در اساطیر ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
89 - 53
حوزههای تخصصی:
زبان از منظرهای مختلفی قابل مطالعه است و یکی از روش های پژوهش دگرگونی های زبانی در جامعه، پژوهش در منابع فرهنگی جامعه از قبیل داستان ها، رمان ها، تولیدات موسیقیایی و اشعار و اساطیر کهن است. از مقولات موردتوجه رسانه ها که در بازنمایی ها جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است، مقوله جنسیت و به طور ویژه بازنمایی جنسیتی مردانه یا زنانه است. نمایش مردسالاری جنبه های مختلف مثبت و منفی دارد و در فرهنگ های مختلف دگرگون است و نحوه به تصویر کشیدن مرد دارای اقتدار و تأثیرگذار برخاسته از مؤلفه های یک فرهنگ به نقش و جایگاه او در همان بستر و زمینه است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه شیوه بازنمایی مردسالاری در شکل مثبت در شعر کهن فارسی از منظر زبان شناسی اجتماعی است. به این منظور، ابیاتی که در ارتباط روشن تری با موضوع تحقیق، یعنی تعامل زبانی مبتنی بر جنسیت، هستند انتخاب شده و با استفاده از روش تحلیل نشانه شناختی سه سطحی بارت، نحوه بازنمایی شخصیت مرد و به طور مشخص پدر، همچنین جایگاه زبانی پدر در برابر دیگر نقش ها از منظر زبا ن شناسی اجتماعی تحلیل شده است. نتایج به دست آمده، نشان می دهد در شعر کهن شاهد بازنمایی از نوع کنترل زبانی مردان، فرادستی زبانی پدر در برابر دیگر نقش ها، غیاب گفتگو و بسترسازی برای درخواست از مرد کانونی (پدر) و همچنین جنسیت زدگی در مراودات زبانی هستیم که این بازنمایی مبتنی بر ایدئولوژی و گفتمان مردسالاری در جامعه است و هرچند مثبت قلمداد می شده است در جامعه و فرهنگ کنونی آن جایگاه و نقش را بر عهده ندارد.
نسبت گونه های موسوم به تاتی خلخال با زبان تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیشِ رو، گونه های زبانی بخش شاهرود خلخال را که در استان اردبیل در روستاهای اسکستان، شال، درو، کرین، کلور، گیلوان و لرد رایج اند و در محل به تاتی موسوم اند با گویش های سه گانه تالشی در چند سطح زبان شناختی به صورت هم زمانی سنجیده ایم. این روستاها در غرب استان گیلان، آن سوی رشته کوه تالش جای دارند. سنجش برپایه ویژگی های آوایی، ساخت واژی، نحوی و نیز واژگانی است. داده ها افزون بر پژوهش کتابخانه های از پژوهش میدانی نیز به دست آمده است. گویش های تاتی برغم اشتراک لفظی چنان تنوع و پراکندگی دارند که در بررسی های هم زمانی نمی توان همه آنها را ذیل یک گروه یا زبان مشخص تعریف کرد. به همین خاطر زبان شناسان آنها را در دسته های مختلف طبقه بندی کرده، و در مواردی گویش های تالشی را هم به آنها افزوده اند. هدف مقاله پاسخ به این سؤال است که آیا گونه های زبانی رایج در شاهرود خلخال ذیل گویش های تالشی قابل تعریف اند یا گونه هایی مستقل اند. براساس داده های این مقاله زبان پنج روستا از هفت روستاهای بررسی شده در این مقاله؛ اسکستان، شال، درو، کلور و گیلوان را می توان ذیل تالشی جنوبی در یک دسته قرار داد اما زبان دو روستای کرین و لرد تفاوت هایی با پنج روستای دیگر شاهرود و نیز تالشی جنوبی دارد.
بررسی چندمعنایی حروف اضافه زمانی بر پایه معناشناسی شناختی در زبان کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چند معنایی رویدادی است که در آن یک عنصر واژگانی معمولاً با دو یا چند معنا ارتباط دارد که به نظر می رسد به طریقی به هم مربوط هستند. هدف پژوهش حاضر آن است که تحقیقی معناشناختی بر پیکره محدودی از زبان انجام گیرد تا نتیجه ای قابل تعمیم به دست آید. بدین منظور با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از رویکرد معناشناسی واژگانی شناختی تایلر و ایوانز (2003)، معانی مختلف 7 حرف اضافه زمانی wӕrӡӕ,Ɂӕre, nǝzik, dӕ, dǝma, dǝj, ta )) در زبان کردی ایلامی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. این داده ها از طریق مصاحبه با گویشوران زبان کردی ایلامی و استفاده از لغات فرهنگ زبان کردی ایلامی جمع آوری شدن د. پس از بررسی داده ها مشخص شد که رویکرد معنی شناسی شناختی روش کاملا مناسبی برای بررسی حروف اضافه زمانی در زبان کردی ایلامی است و نتایج نشان داد که در این حروف اضافه چند مفهوم در ارتباط با یک مفهوم مرکزی سازماندهی شده اند که تمامی این مفاهیم به طور نظام مند و با توجه به ملاک های تایلر و ایوانز از مفهوم اولیه مشتق می شوند. بدین صورت که حرف اضافه wӕrӡӕ فقط دارای یک معنای مرکزی اما حروف اضافه nǝzik، dӕ ،Ɂӕre علاوه بر معنای مرکزی دارای یک معنای دیگر و حروف اضافه ta ، dǝj ، dǝma علاوه بر معنای مرکزی دارای دو معنای مرتبط دیگر نیز هستند.
Apology variations among Persian EFL learners in Iran, Iranian-Americans and American English speakers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۳, Fall & Winter ۲۰۲۳
83 - 105
حوزههای تخصصی:
This study aimed to compare the use of the apology speech act and other semantic formulas among Iranian EFL learners, American native speakers of English, and Iranians living in America for four years. We conducted a transcultural investigation on the use of apology strategies in the two cultures, and then assessed the effects of living in the target language context. The data were collected using a Discourse Completion Test (DCT), and then coded based on the Cohen and Olshtain’s (1981), and Istifçi (2009) classification of apology speech act. The results showed significant differences between the use of apology strategies by Iranian EFL learners and American speakers in apology verbs. Also, we found that the Iranians who had lived in America were successful in reaching the target language’s cultural norms. This improvement was mainly because of living in the target language context and learning through interaction. We also found that the act of flattery among Persian users which is a subcategory of a cultural habit called ta’arof is a strategy to amend their mistakes. The results of this study might be useful for sociolinguists, transcultural researchers, and foreign language teachers.
مقایسه آرایش سازه های داستان سغدی رستم با پنج داستان کوتاه سغدی مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان سغدی رستم، از میان متون غیردینی و پنج داستان کوتاه از میان متون سغدی مانوی برگزیده شدند تا از منظر رده شناسی آرایش سازه و مبتنی بر نظریه «سوی انشعاب» درایر بررسی و با هم مقایسه شوند. بر مبنای نظریه «سوی انشعاب(BDT)»، سازه هم الگو با فعل «مقوله غیرگروهی(غیرانشعابی)» و سازه هم الگو با مفعول «مقوله گروهی(انشعابی)» است، بنابراین دو وضعیت بنا به سوی انشعاب برای زبان ها در نظرگرفته می شود: «راست انشعابی» و «چپ انشعابی». در پژوهش پیش رو، 28 مؤلفه مبتنی بر جفت عنصرهای درایر و مؤلفه های دبیرمقدم، اساس مقایسه قرار گرفته اند. 722 جفت عنصر در کل پیکره این پژوهش یافت شد که 369 جفت عنصر راست انشعابی و 353 جفت عنصر چپ انشعابی بودند. از 240 جفت عنصر یافت شده از داستان رستم، 152 مورد راست انشعابی و 88 مورد چپ انشعابی و از 482 جفت عنصر یافت شده از پنج داستان کوتاه مانوی، 217 مورد راست انشعابی و 265 مورد چپ انشعابی بودند. بنابراین بر پایه نظریه «سوی انشعاب»، آرایش سازه های متن داستان رستم، «راست انشعابی» و آرایش سازه های پنج داستان کوتاه مانوی، با اختلافی اندک «چپ انشعابی»اند.
تحلیلی بر پیکره حاصل از داده های زبانی فارسی در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
117 - 136
حوزههای تخصصی:
امروزه وجود ابزارهای ارتباطی نوظهور سبب شده است که ارتباط میان گویشوران ازطریق نوشتن میسر شود. ماهیت الکترونیکی، جهانی و تعاملی این دسته از فناوری های نوظهور سبب تسهیل و افزایش سرعت در ارتباطات شده است. تعامل زبانی با به کارگیری این ابزارها و رابطه میان گفتار و نوشتار سبب می شود که گونه ای از نوشتار توسط کاربران یک زبان خلق شود، گونه ای که به نونویسی معروف است. هدف از انجام این پژوهش بررسی ویژگی های نونویسی در فارسی و طبقه بندی انواع آن براساس پیکره زبانی تهیه شده از داده های منتشرشده در شبکه های اجتماعی است. برای این هدف، داده های گردآوری شده در این پیکره براساس شیوه نگارش معیارشان، در سطوح آوایی، بن واژه ای و مقوله دستوری به صورت نیمه خودکار برچسب گذاری شده است. سپس واژه هایی که صورت نوشتاری شان متفاوت از صورت معیار است و دارای نوعی نونویسی است ازجنبه ویژگی های خط و همچنین ویژگی های زبانشناختی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل این داده ها و برچسب هایشان نشان می دهد که نونویسی در فارسی در فضای مجازی در دو سطح نگارشی و آوایی-ساخت واژی اتفاق می افتد و واژه های محتوایی بیشترین میزان نونویسی واژه ها را متحمل می شود.
نظام های مطابقه و حالت و نقش آنها در تعیین رده زبان پشتو (گونه معیار- افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
53 - 76
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نظام مطابقه و نظام حالت زبان پشتو (گونه معیار) به بررسی گرفته شده و هدف آن شناسائی ویژگی های رده شناختی زبان پشتو است. برای رسیدن به این هدف به مطالعه دستوری نظام های مطابقه و حالت پرداخته شده، و نهایتان نقش این دو نظام در تعیین رده زبان پشتو بررسی شده. زبان پشتو هم دارای نظام مطابقه بوده و هم دارای نظام حالت است، پس با توجه به نظام مطابقه و نظام حالت در زمان غیرگذشته رده زبان پشتو فاعلی-مفعولی توصیف شده، ولی در زمان گذشته با توجه به نظام مطابقه و نظام حالت رده آن کنائی مطلق خوانده شده است. پس رده زبان پشتو نه یکدست فاعلی_مفعولی است، و نه یکدست کنائی مطلق. زبان های که چنین ویژگی را دارند، بنام زبان های نیم کنائی/دوگانه یاد می گردند. در بخش افعال ترکیبی سه نوع مطابقه معرفی شده، که شامل مطابقه فعل ترکیبی با فاعل، مطابقه فعل ترکیبی با مفعول و مطابقه فعل ترکیبی همزمان با فاعل و مفعول. این نوع مطابقه در زمان آینده؛ در افعال امری زمان حال کامل؛ در افعال پرسشی، تعجبی و ندائی زمان حال کامل گزارش شده است.
Teacher’s Perspectives on Null Curriculum in BA Level: 21st Century Skills in TEFL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۵, No. ۲, ۲۰۲۳
157 - 180
حوزههای تخصصی:
Known as what educational contexts do not teach, null curriculum has been considered one of the most significant types of curricula due to its absence, being left out or overlooked. This non-existent curriculum brings an important theoretical tool to the field of curriculum development for the idea that something which is not offered to students has an educational significance and effect. To follow the purpose of the study which is teachers' perspectives on the null curriculum at the BA level, 300 university instructors were selected to participate in this study. To answer the research questions various statistical methods (one-way ANOVA, independent sample t-test, Confirmatory Factor Analysis and Scheffe’s test) have been utilized. Results of this quantitative study revealed that among the sub-constructs of the 21 st century, critical thinking, collaboration skills, creativity and innovation skills, self-direction skills, technological literacy, global and local connection skills, economic and financial literacy, business and entrepreneurial literacy and media literacy should be considered as aspects of the null curriculum in TEFL curriculum in BA level in Iran, and they should be added to the present curriculum; however, communication skills are not regarded as aspects of null. In addition, Iranian EFL university instructors’ ratings on different components of 21 st -century skills as one aspect of the null curriculum significantly differed. Finally, a model was proposed to describe the relationship between the ratings of the components of 21st-century skills as one aspect of the null curriculum by Iranian EFL university instructors. The findings of the present study can help to a better understanding of the ELT curriculum, aspects of the null curriculum, and 21 st -century skills in the Iranian context.
دستوری شدگی نشانه نامعیّن در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تبیین دستوری شدگی نشانه «نامعیّن» از فارسی باستان به فارسی میانه در گروه اسمی است. دستوری شدگی فرایندی است که ناظر بر تکوین امکانات دستوری از منابع واژگانی در بافت های زبانی خاص است. در فارسی باستان، برای اولین بار پیدایش نشانه «نامعیّن» در دستور زبان فارسی از رهگذر بازتحلیل عدد ai̯va ’یک‘ براساس روابط مجازی و سپس بسط استعاری در بافت «تنها یک ’X‘ وجود دارد، این ’X‘ معرف انسان است»، در گروه اسمی رخ می دهد. در فارسی میانه، این نشانه «نامعیّن» دستوری تر شده و به صورت تکواژ وابسته «-ē» در گروه اسمی به طور گسترده تر نقش رمزگذاری مفهوم ’نامعیّن‘ را ایفا می کند. در پژوهش حاضر، دستوری تر شدگی این عنصر زبانی را براساس اصول دستوری شدگی ارائه شده به وسیله هاینه و کوتوا (2007) تبیین می کنیم. در همین راستا، کسب معناهای جدید نشانه نامعیّن را در گذر زمان، از فارسی باستان به فارسی میانه، طبق پیوستار معنایی تکوین نشانه نامعیّن هاینه (1997) تشریح خواهیم کرد.
فرایند جابه جایی موضعی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه بست های ضمیری زبان فارسی غالباً در دورترین فاصله از پایه واقع می شوند؛ اما در برخی ساختارها قادرند به صورت بلافصل به پایه متصل شوند. توان تبیین این رفتار دوگانه می تواند محکی برای بررسی کارآمدی رویکردهای مختلف باشد. این جستار درپی آن است که مشخص کند آیا برای تعیین جایگاه تکواژها در سطح واژه، در زبان فارسی، به نظریه غیرواژگان گرای صرف توزیعی و حضور بخشی پسانحوی به نام صرف نیاز است؟ یا آنکه می توان با استفاده از سازوکارهای رایج در واژگان گرایی به تبیینی کارآمد دست یافت؟ برای این منظور، پس از معرفی مبانی نظری و آرای پژوهشگران پیشین، به تحلیل داده ها می پردازیم. تحلیل ها نشان می دهد که فرضیه های واژگان گرا توان تبیین این مسئله را ندارند که چرا واژه بست «-شون» در «خودشونی ها» و «خودی هاشون» دو جایگاه دارد؛ اما چنین امری در سایر ساختارها مجاز نیست. با تحلیل ساختارهای فوق در چارچوب صرف توزیعی مشخص شد که وجود عملیات های فرانحوی همچون جابه جایی موضعی و نوع مشخصه های موجود در هسته واژه بست و واژه پایه در تبیین رفتار واژه بست ضمیری موثر است.
مقایسه گفتمان سالمندان مبتلا به آلزایمر و سالمندان طبیعی فارسی زبان از منظر زبانی و کاربردشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
253 - 287
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال مقایسه گفتمان سالمندان فارسی زبان طبیعی و مبتلا به آلزایمر فارسی زبان (در مراحل آغازین و میانی ابتلا) در سطح های زبانی و کاربردشناختی بوده است. این مقاله، پژوهشی ترکیبی بود. بخش کیفیِ مطالعه، شاملِ بررسی پرونده پزشکی بیماران، فارسی سازی آزمون های بازگویی داستان کوتاه، ضرب المثل، داستان سازی تصویر و دزدی کلوچه بود. بخش کمّی پژوهش نیز شامل اجرای آزمون های یادشده به روش شبه آزمایشی بود. به این منظور، توانایی 31 سالمند فارسی زبان مبتلا به بیماری آلزایمر در مرحله های آغازین و میانی بیماری با 31 سالمند فارسی زبان طبیعی از جنبه سطح های زبانی و کاربردشناختی مقایسه شدند. همگی این افراد تک زبانه بوده و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. ابزارِ این پژوهش، شکل فارسی سازی شده آزمون های دزدی کلوچه، داستان سازی تصویر و ضرب المثل و نیز آزمون های بازگویی داستان کوتاه و گزینش اجباری بودند. داده ها با آمار توصیفی خلاصه شدند. همچنین، پس از تأیید طبیعی بودن توزیع داده ها توسط آزمون شاپیروویلک، با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین عملکرد سالمندان بیمار مبتلا به آلزایمر و سالمندان طبیعی در سطح زبانی (شامل خطاهای دستوری، ساختاری و معنایی) و کاربردشناختی (استنباط و توانایی تشخیص تکلیف) تفاوت معناداری وجود دارد، و سالمندان مبتلا به آلزایمر عملکرد ضعیف تری داشتند. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد که مهارت های بیانی در مراحل آغازین و میانی بیماری کمتر از مهارت های ادراکی دچار اختلال می گردد. درباره پیامدهای این یافته ها بحث می شود.
Lexical Sophistication in the Discussion Section of MA Theses Authored by Iranian EFL vs. English Students: A Coh-Metrix Report on Similarities and Differences(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۲, No. ۱, June ۲۰۲۳
271 - 294
حوزههای تخصصی:
This study compared the Discussion section of theses written by M.A. English L1 and L2 students regarding lexical sophistication. Certain linguistic features were applied to investigate whether texts written in English L2 had any similarities or differences with native speakers’ (NSs) texts. To achieve this, 20 English L2 theses authored by Iranian M.A. students of Islamic Azad University of Isfahan (Khorasgan), were sampled. As such, 20 English L1 theses written by M.A. English NSs of the same major in the US and UK were randomly downloaded as a comparison corpus of English L1. The corpora were later uploaded to Coh-Matrix that processes text and discourse at different levels of language. Two main statistical procedures for data analysis were the MANOVA (Multivariate Analysis of Variance) and Discriminant Function Analysis. According to Coh-Metrix analysis, the results revealed certain similarities and differences between the corpora. Specifically, more CELEX content words were used in the NSs theses. However, the differences between the two corpora did not reach a statistical significance in terms of other indices of lexical sophistication (i.e., polysemy, concreteness, hypernymy, age-of-acquisition scores, and lexical diversity). Concerning these similarities and differences, academic writing pedagogy and theses writing abilities of Iranian English L2 learners can be improved by applying both word processing tools like Coh-Metrix, appropriate writing strategies and techniques according to the given results of current contrastive corpus study.
نشانه شناسی سبک زندگی در داستان قلعه حیوانات بر پایه الگوی اریک لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان قلعه حیوانات اورول داستانی با تم سیاسی- اجتماعی است که در آن می توان شاهد هم آیی کنشی شخصیت های اصلی داستان در مسیر شکل گیری یک هدف مشخص (جامعه مستقل حیوانات) بود که این هم آیی کنشی در ادامه منجر به ظهور یک انقلاب و ایجاد یک جامعه مستقل حیوانی در سایه یک سلسله پارادایم الزام آور در مزرعه می شود. اما در ادامه روایت، هر کدام از شخصیت های کنش های نشانه گونه خاصی نسبت به جامعه مستقل حیوانات را از خود بروز می دهند که همین امر انتظار یکسانی سبک زندگی و نیز چگونگی رویکرد آن در این داستان را به چالش می کشد. به همین سبب پژوهش حاضر که با استفاده از روش تحلیلی- تطبیقی نوشته شده است، در پی این است که بر مبنای الگوی سبک زندگی اریک لاندوفسکی؛ نشانه شناس اجتماعی فرانسه، مسئله چگونگی سبک زندگی در داستان قلعه حیوانات را تحلیل و بررسی کند تا ضمن مشخص کردن یکپارچه یا متفاوت بودن گفتمان سبک زندگی در این داستان؛ چگونگی رویکرد آن را نیز که می تواند شامل مواردی چون: ایستایی، پویایی، تکرارمحوری و نیز فرایندی بودن یا نبودن باشد؛ تببین کند. یافته های این پژوهش بیان کننده این امر است که طبق پیش بینی پژوهشگران در این مقاله، گفتمان سبک زندگی در این داستان به شکل متفاوت نمود یافته است که در این بین سبک های زندگی آفتاب پرست و مرجع نشینی و سبک زندگی خرس، به ترتیب دارای بیشترین و کمترین بسامد هستند و نیز در بیشتر موارد رویکرد سبک زندگی در این داستان، رویکردی ایستا و غیرفرایندی است
Development of EFL Teachers’ Digital Competence in the Adoption of Blended Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The coronavirus pandemic affected education enormously, and despite numerous previous efforts to achieve digitalization, virtual teaching revealed deficiencies in both the EFL teachers’ digital competence and in the peripheral use of Information and communication technologies (ICTs). This study focused on a sample group to analyze the relationship between the implementation of this model and the pre-pandemic digital approach in order to identify deficiencies that need to be strengthened to achieve increasingly effective integration of blended learning. A questionnaire was used to collect data from participating teachers in the areas of school digital strategy, digital competence, and teaching practice in blended learning. The data were analyzed through structural equation models, verifying the relation between variables and also according to specific training on ICTs. An active but insufficient effort on the part of the participants’ schools to promote digitalization was revealed. The implementation of blended learning has been favored more by the responsiveness of participating EFL teachers than by the provision of specific training on the part of schools, which lacked common guidelines from the public administration. These EFL teachers can respond to changes, but the schools’ support is essential for the successful implementation of blended learning, updating the approach of the digital strategy adopted so far.
حمیدرضا دالوند، سنت زردشتی در روزگار اسلامی؛ ج 1: تاریخ و سنت زردشتی؛ ج2: متون فارسی زردشتی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی، 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
319 - 324
حوزههای تخصصی:
تاریخ و سنت زردشتی و متون فارسی زردشتی عنوان های دو مجلد نخست از مجموعه «سنت زرتشتی در روزگار اسلامی» است که هدف آن بررسی تاریخ کیش زرتشتی و جامعه مؤمنان آن، الگوهای مهاجرت های زرتشتیان و کانون های زرتشتی، شناخت حلقه ها و هیربدستان های پدیدآورنده متون و مفاهیم دینی و متولی شریعت رایج و نیز برشمردن، طبقه بندی، احیا، تحلیل و تفسیر میراث مکتوب زرتشتیان ایران در دوره اسلامی است (1: 5). مؤلف در جلد اول برای نخستین بار چارچوبی برای مطالعه کانون های تولید متون زرتشتی و مراکز دینی کیش زرتشتی در دوره اسلامی ایران و روابط این کانون ها با هم و نیز با جامعه پارسیان هند ارائه کرده است (همان: 6 و 7).
در جلد دوم، یعنی متون فارسی زردشتی، به طور مفصل به معرفی متون فارسی زرتشتی پرداخته شده که پیش از آن کلیاتی درباره آن ها در جلد نخست آمده بود (1: 137-204). این مجلد را می توان جامع ترین فهرست موجود از آثار فارسی زرتشتی اعم از منابع خطی و چاپی در کتابخانه ها و مجموعه های ایران و هند و سایر کتابخانه های جهان دانست.
Alienation and The Comfort of Strangers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۴, Spring ۲۰۲۳
153 - 163
حوزههای تخصصی:
The present study aims to study "Alienation" in “The Comfort of Strangers” a novel by Ian Mc-Ewan. It attempts to work out the negative and destructive aftermath of alienation in the protagonists of the novel. The research on the mentioned term is fulfilled as per the theories of Melvin Seaman. Ian Russell Mc-Ewan is one of the many examples, who depicted the mentioned element masterfully in his works, specifically in this novel. He goes beyond man’s expectations to show his readers the smashing consequences of human estrangement from the self and society in intelligence and function. Alienation is a venerable concept, with its roots going back to Roman law, where it was a legal term used to denote the act of transferring property. After World War II, when societal complexity started its increasingly accelerated rate of change, and the first signals of post-modernity were perceived by the intellectual elite, alienation slowly became part of the intellectual scene. Melvin Seaman (1918), a theorist which made a momentous modern and post-modern points of the view regarding "Alienation" after Marx and Hegel, was one of the first in the 1960s to develop an alienation scale to measure degrees and varieties of alienation