فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۳۶۱ تا ۱۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: یکی از نیازهای مدیریتی سازمان های بهداشت و درمان کشور برای تصمیم گیری بهینه و به موقع، اطلاعات مالی با کیفیت است. بر همین اساس، این پژوهش به دنبال مطالعه آثار شبکه سازی مدیران مالی بیمارستان ها بر کیفیت گزارشگری مالی آنها با در نظر گرفتن نقش عملکرد مالی است. روش پژوهش: این پژوهش به صورت مقطعی و با به کارگیری پرسش نامه اجرا شده است. مدیران مالی بیمارستان ها و درمانگاه های دولتی کشور جامعه آماری را تشکیل می دهند. نمونه پژوهش شامل 311 نفر از مدیران مالی بیمارستان ها و درمانگاه های دولتی است. فرضیه های پژوهش به روش تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 آزمون شد. یافته های پژوهش: یافته ها نشان داد که بین شبکه سازی مدیران مالی و کیفیت گزارشگری مالی (357/0 = β) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین، متغیر عملکرد مالی دارای نقش تعدیل کننده منفی بر رابطه بین شبکه سازی مدیران مالی و کیفیت گزارشگری مالی (178/0- = β) است. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: به مسئولان حوزه مالی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور پیشنهاد می شود که با برگزاری جلساتی برای مدیران مالی بیمارستان ها و درمانگاه ها (مانند همایش های علمی برای مدیران مالی بیمارستان ها) در سراسر کشور به صورت دوره ای زمینه لازم برای برقراری ارتباطات آنها را فراهم کند و یا این که آنها را تشویق به عضویت و شرکت در جلسات انجمن های حرفه ای حسابداری و مالی نماید.
ارزیابی رابطه شدت رقابت سهامداران با بازدهی و ارزش شرکتهای فعال بورسی: شواهدی از سنگربندی مدیریتی یا همگرایی منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
79 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف محوری این تحقیق بررسی شواهدی از دو فرضیه سنگربندی مدیریتی یا همگرایی منافع در ارزیابی ارتباط شدت رقابت سهامداران بر بازدهی و ارزش شرکت های فعال بورسی ایران است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، از منظر روش پس رویدادی و از نوع توصیفی است و در دسته تحلیل مدل های رگرسیون غیرخطی آستانه ای قرار می گیرد. نمونه آماری مشتمل بر 127 شرکت فعال تولیدی، شرکت های بورس اوراق بهادار تهران است که در بازه های زمانی 1400-1391 در بورس فعالیت مستمر داشته اند. نتایج پژوهش ضمن تأیید وجود رابطه غیرخطی آستانه ای بین شدت رقابت سهامداران با بازدهی و ارزش شرکت بیان می کند در هر دو فرضیه، با تغییر سهم مالکان دولتی فرضیه همگرایی منافع برسنگربندی مدیریتی غالب است؛ به عبارت دیگر، سهامدارن عمده تلاش کرده اند ازطریق کنترل و نظارت در جهت کاهش تضاد نمایندگی و همسویی منافعشان با مدیران و سهامداران جزء برآیند تا بتوانند نسبت به افزایش ارزش و بازدهی شرکت اقدام کنند. در سطوح تمرکز بالای سهامداران، سهامداران با تسلط بر بازار امکان بهره مندی از نرخ های ارز تعرفه ای، خوراک ارزان قیمت و حمایت های دولتی برایشان فراهم می شود؛ ازاین رو، اینگونه سهامداران با قرارگرفتن در حاشیه امن، تهدیدی از سوی رقبا احساس نمی کنند و می توانند منابع خود را در فعالیت های سودآور با بازدهی و ارزش بالا استفاده کنند. این مطالعه با آزمون همزمان دو فرضیه سنگربندی مدیریتی و همگرایی منافع می تواند گام مؤثری در توسعه ادبیات نظری در حوزه ساختار مالکیت و عملکرد شرکت باشد. برخلاف مطالعات قبلی، استفاده از این رویکرد زمینه پیشرفت تعیین سطح آستانه ساختار مالکیت و مقایسه وضعیت متغیرها در سطوح قبل و بعد از سطح آستانه به منظورتصمیم گیری صحیح صاحب نظران، برنامه ریزان مالی و سهامدارن برای افزایش سرمایه گذاری در فعالیت های سودآور با بازدهی و ارزش بالا فراهم می شود.
شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در مؤسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
92 - 125
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات روزافزون در حوزه حسابرسی، اشتراک گذاری دانش به عنوان یک فرایند یادگیری مداوم، در بهبود عملکرد داخلی مؤسسات حسابرسی از اهمیت برخوردار است و می تواند به عنوان یک فرایند بسیار مهم و ضروری در بهبود کیفیت حسابرسی محسوب شود. این پژوهش ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در مؤسسات حسابرسی، به ارزیابی و بررسی ارتباط بین سطح عوامل مؤثر و میزان اشتراک گذاری دانش حسابرسان می پردازد. عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش از طریق مصاحبه شناسایی و سپس پرسشنامه طراحی گردید. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از نمونه پیش آزمون، بررسی و درنهایت داده ها با استفاده از پرسشنامه طراحی شده با طیف 5 گزینه ای لیکرت جمع آوری شدند. نمونه موردبررسی شامل 372 نفر از حسابرسان و دوره زمانی پژوهش سال 1401 است. ارتباط بین عوامل شناسایی شده با اشتراک گذاری دانش از طریق معادلات ساختاری آزمون گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد ارتباط مثبت و معنی داری بین عوامل دموگرافیک شامل سن، تحصیلات و رتبه موسسه محل خدمت با اشتراک گذاری دانش وجود دارد. عوامل فنی و تبادل دانش از جمله افزایش روابط حرفه ای موسسه در سطح بین الملل ، کاهش اثر منفی رقابت بین مؤسسات حسابرسی جهت اشتراک گذاری دانش بین مؤسسات حسابرسی ، افزایش ارتباط دانشی بین مؤسسات حسابرسی در یک منطقه جغرافیایی ، افزایش امکانات و ظرفیت آموزشی برای انتقال دانش حسابرسی و افزایش کیفیت جلسات و بحث های فنی و تبادل نظر در منطقه جغرافیایی محل خدمت باعث افزایش اشتراک گذاری دانش می شوند. افزایش سطح فرهنگ عمومی و جوسازمانی، از طریق پذیرش عمومی اشتراک گذاری دانش، توجه مدیریت موسسه به اشتراک گذاری دانش، حمایت مدیریت موسسه از اشتراک گذاری دانش ، توزیع عادلانه امکانات و همچنین دسترسی حسابرسان به منابع دانشی و متناسب با اجرای کار منجر به افزایش اشتراک گذاری دانش حسابرسان می گردند.
بررسی شیوه های تضمین کیفیت کالا از نگاه فقه امامیه، حقوق ایران و حقوق اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
625 - 662
حوزههای تخصصی:
تضمین کیفیت کالا به لحاظ منشأ الزام بر دو قسم: اجباری و اختیاری است. مقررات تضمین اجباری از قواعد آمره بوده و امکان تخطی از آن ها و توافق برخلاف آن ها وجود ندارد. مقررات تضمین اختیاری از قواعد تکمیلی بوده و طبق اصل حاکمیت اراده و اصل آزادی قراردادی، امکان تخطی از آن ها و توافق برخلاف آن ها وجود دارد. تضمین کیفیت کالا به لحاظ قالب تضمین بر دو قسم: تعهد یک طرفه و تعهد دوطرفه است. در تعهد یک طرفه تضمین کننده تعهداتی را بر خودش به نفع مصرف کننده تحمیل می کند و مصرف کننده هیچ انتظاری ندارد. این قسم در دو شکل ایقاع و شرط ابتدایی تحقق می یابد که در هر دو شکل نیاز به قبول مصرف کننده ندارد. همه فقهای امامیه، حقوق دانان ایرانی و حقوق اتحادیه اروپا تعهد یک جانبه در قالب ایقاع را لازم و الزام آور برشمرند. هرچند برخی فقهای امامیه الزام آور بودن شرط ابتدایی را نپذیرفتند؛ ولی فقهای دیگر امامیه، همه حقوق دانان ایرانی و حقوق اتحادیه اروپا تعهد یک جانبه در قالب شرط ابتدایی را الزام آور شمرده اند. تعهد دوجانبه تضمین کیفیت کالا به لحاظ محل درج تضمین بر دو نوع: تضمین در ضمن قرارداد و تضمین در قرارداد مستقل است. در هر دو نوع اصل تضمین یک قرارداد جدای از قرارداد اول است و مشابه آن باعنوان ضمان عرفی وجود دارد. تعهد دوسویه تضمین کیفیت کالا به لحاظ شخص تضمین کننده بر دو نوع: تضمین عرضه کننده و تضمین شخص ثالث است. تعهد دوطرفه تضمین کیفیت کالا الزام آور است که با انحلال یا بطلان قرارداد رفع می شود. تضمین کیفیت کالا به لحاظ مفاد تضمین بر دو قسم: تضمین عملکرد بالا و تضمین دوام کیفیت است که هردو عقلایی و مورد انتظار بسیاری از خریداران هستند؛ ولی امکان تفکیک میان آن دو در قرارداد تضمین کیفیت کالا وجود دارد.
تاثیر عدم قطعیت اقتصادی و افزایش سرمایه گذاری بر سرعت تعدیل اهرم مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
129 - 156
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف شرکت ها، تنظیم ساختار سرمایه بهینه است. به دلیل هزینه های مبادله، ساختار سرمایه واقعی همیشه از بهینه منحرف می شود و تعدیل نمی تواند بلافاصله انجام پذیرد. از این رو، بررسی عوامل موثر بر سرعت تعدیل اهرم مالی می تواند حائز اهمیت باشد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر عدم قطعیت اقتصادی و افزایش سرمایه گذاری بر سرعت تعدیل اهرم مالی است. برای آزمون فرضیه ها نمونه ای شامل 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1395 تا 1401 انتخاب و با استفاده از رگرسیون چندگانه و داده های تابلویی، به بررسی فرضیه ها پرداخته شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد عدم قطعیت اقتصادی در شرکت های با اهرم مالیِ بیش از حد، تاثیر مثبت و معنادار بر سرعت تعدیل اهرم مالی دارد، اما در شرکت های با اهرم مالی کمتر از حد، این تاثیر معنادار نیست. همچنین شرکت های دارای اهرم مالی بیش از حد در دوره های افزایش سرمایه گذاری نسبت به دوره های عادی، سرعت تعدیل اهرمی آهسته تری دارند. اما دوره های افزایش سرمایه گذاری بر سرعت تعدیل اهرم مالی در شرکت های با اهرم مالی کمتر از حد، تاثیری ندارد. علاوه بر این نتایج نشان داد که در شرایط افزایش سرمایه گذاری، شرکت های دارای اهرم مالی بیش از حد با عدم قطعیت اقتصادی پایین، سرعت تعدیل اهرم مالی نزدیک به صفر دارند و در شرکت های با اهرم مالی کمتر از حد، در دوره های افزایش سرمایه گذاری، عدم قطعیت اقتصادی تاثیری بر سرعت تعدیل اهرم مالی ندارد.
بررسی تاثیر تمرکز مشتری و افشاء عمومی بر پیش بینی درآمد و فروش مدیریت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزههای تخصصی:
ما در این پژوهش، بررسی کردیم که تمرکز پایگاه مشتری شرکت چه ارتباطی با شیوه های افشای آن دارد. نمونه مورد مطالعه شامل 115 شرکت است که شیوه حذف سیستماتیک از بین شرکت های بزرگ حاضر در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده اند. دوره مورد مطالعه حد فاصل سال های مالی 1390 تا 1399 است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شرکت های دارای پایگاه مشتری متمرکزتر، می توانند افشاهای کمتر یا بیشتر عمومی نسبت به شرکت های دیگر، فراهم کنند. ما همچنین نشان دادیم که برای شرکت های دارای مشتریان شرکتی عمده، فراوانی پیش بینی های درآمد و فروش مدیریت، ارتباط منفی با تمرکز پایگاه مشتری داشته و این ارتباط هنگامی قوی تر می شود که سرمایه گذاری بزرگتر بین تامین کننده و مشتریان وجود داشته باشد.
رفتارهای سیاسی و الیگارشی مالی - اقتصادی
حوزههای تخصصی:
Modern Business Model Based on Cloud Computing(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۳, Autumn ۲۰۲۴
15-37
حوزههای تخصصی:
Objectives: This research aims to investigate the relationship between family firms and working capital management. Working capital management involves the management of current assets and liabilities to achieve a balance that maximizes shareholder returns on investments. Methodology/Design/Approach: This applied study employs a causal correlational methodology. The statistical population consists of all firms listed on the Tehran Stock Exchange. Using systematic elimination sampling, 136 firms were selected as the research sample and analyzed over a ten-year period from 2014 to 2023. Findings: The results indicate an inverse relationship between family firms and the cash conversion cycle. Additionally, there is a direct relationship between family firms and the period for collecting receivables. Furthermore, a direct relationship exists between family firms and the inventory turnover period, while an inverse relationship is observed between family firms and the period for debt repayment. Innovation: This research contributes to the existing literature by providing insights into how family ownership influences working capital management practices. It highlights the unique dynamics of family firms in managing their operating cycles compared to non-family firms, offering practical implications for stakeholders in understanding how ownership structure can affect financial performance.
مروری بر قانون اجرای سیاست های اصل 44 قانون اساسی ج.ا.ا؛ از اهداف تا نتایج
حوزههای تخصصی:
دیدگاه حسابرسان دربارۀ نحوۀ افشای مسائل عمدۀ حسابرسی در گزارش حسابرس مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
310 - 342
حوزههای تخصصی:
هدف: از سال ۱۴۰۱ در ایران اجرای استاندارد حسابرسی ۷۰۱ با عنوان «اطلاع رسانی مسائل عمده حسابرسی در گزارش حسابرس مستقل» الزامی شده است و در آن، قضاوت حسابرس درباره آنچه به عنوان مسائل عمده حسابرسی است، اطلاع رسانی می شود. اهمیت قضاوتی بودن افشای مسائل عمده حسابرسی صاحب کار توسط حسابرس و تأثیر آن بر تصمیم های ذی نفعان، از آن جهت است که آیا مسائل مطرح شده در استانداردهای 701، 706 و 570 رای حسابرسان، به حدی واضح و مناسب هستند تا بتوانند مسائل شناسایی شده را مطابق استاندارد حسابرسی به عنوان مسائل عمده حسابرسی، تأکید بر مطلب خاص یا ابهام در تداوم فعالیت طبقه بندی کنند. این پژوهش به بررسی چگونگی و صحت طبقه بندی الزامات استاندارد حسابرسی ۷۰۱ (افشای مسائل عمده حسابرسی) در مقایسه با استاندارد ۷۰۶ (بندهای تأکید بر مطلب خاص و سایر بندهای توضیحی در گزارش حسابرس مستقل) و استاندارد ۵۷۰ (تداوم فعالیت) می پردازد.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و جامعه آماری آن را حسابرسان عضو جامعه حسابداران رسمی ایران تشکیل می دهد. این پژوهش از نظر شیوه جمع آوری داده ها پیمایشی و مقطعی و دوره زمانی آن سال ۱۴۰۳ بوده است. با کسب نظر ۱۲۸ نفر از اعضای جامعه با استفاده از پرسش نامه آنلاین و به روش نمونه گیری در دسترس، داده ها استخراج شده و با استفاده از آزمون Z، اختلاف برداشت حسابرسان در تشخیص، تفسیر و طبقه بندی صحیح مسائل گنجانده شده در استانداردهای یادشده، ارزیابی شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که توضیحات فعلی استاندارد ۷۰۱ به اندازه کافی واضح نیست و به برخی از حسابرسان در شناسایی صحیح تمامی مسائل عمده حسابرسی از میان مسائل مختلفی که در طول حسابرسی خود با آن ها روبه رو می شوند، کمک نمی کند. همچنین حسابرسان هنگام طبقه بندی مسائل بند تأکید بر مطلب خاص نیز، دچار اختلاف برداشت هستند؛ با این حال مسائل مربوط به ابهام در تداوم فعالیت را توانسته اند مطابق استاندارد حسابرسی شناسایی کنند. نتایج آزمون های تکمیلی برای تفاوت بین جنسیت حسابرسان، موقعیت شغلی (سرپرست، مدیر و شریک) و تحصیلات حسابرسان، نشان می دهد که به طور کلی تفاوت معناداری در این طبقه بندی ها وجود ندارد.نتیجه گیری: با توجه به تدوین استانداردهای جدید حسابرسی و تغییرات صورت گرفته در ساختار گزارش حسابرسی به منظور افزایش آگاهی بخشی آن ها، نتایج این پژوهش می تواند برای تدوین کنندگان استاندارد و نهادهای ناظر حائز اهمیت باشد. در این رابطه، نتایج این پژوهش، نیاز به بازنگری توضیحات گنجانده شده در استانداردهای ۷۰۱ و ۷۰۶ و همچنین توجه به روابط میان آن ها را نشان می دهد. درج راهنمای کاربردی در پیوست استانداردهای مربوط و به ویژه استاندارد جدید مسائل عمده حسابرسی، می تواند برای کاهش اختلاف برداشت های حسابرسان مؤثر باشد. پژوهش حاضر در ایران، اولین مطالعه ای است که مناسب بودن توضیحات گنجانده شده در استانداردهای مسائل عمده حسابرسی (۷۰۱)، تأکید بر مطلب خاص (۷۰۶) و استاندارد ابهام در تداوم فعالیت (۵۷۰) را مطالعه و نحوه درک حسابرسان از این توضیحات را هنگام اظهارنظر خود درباره صورت های مالی صاحب کاران بررسی کرده است. یافته ها به تدوین کنندگان استاندارد و حسابرسان برای بررسی و اثربخشی و درک بهتر استانداردهای جدید حسابرسی به ویژه استاندارد ۷۰۱ کمک می کند.
ارائه تحلیل میک مک جهت تقویت قابلیت اینرسی حسابرسان در بخش عمومی: تحلیل ماتریس قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه تحلیل میک مک جهت تقویت قابلیت اینرسی حسابرسان در بخش عمومی کشور براساس ماتریس قطبی می باشد. روش پژوهش: این پژوهش توسعه ای و از حیث روش اجرای کار ترکیبی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 14 نفر از متخصصان حسابداری بودند که از طریق روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند و در بخش کمی تعداد ۲۳ نفر از حسابرسان بخش عمومی، براساس تجربه و دانش فنی برحسب روش نمونه گیری در دسترس مشارکت داشتند. نحوه جمع آوری داده برحسب روش شناسی کیفی از طریق تحلیل تئوری زمینه ای بود. سپس از تحلیل دلفی استفاده شد تا در نهایت در بخش کمی مقایسه زوجی و قطری بین مولفه های قابلیت اینرسی انجام گرفت تا براساس آن، نمودار تحلیلی میک مک ارائه گردد. یافته های پژوهش: نتایج پژوهش نشان داد، منبع کنترل درونی به عنوان محرک مثبتِ قابلیت اینرسی باید افزایش یابد زیرا ظرفیت سازی استقلال رفتاری و عملکردی حسابرس را تقویت می نماید.نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: این پژوهش به تقویتِ استقلال رفتاری و عمل حسابرسان در قضاوت پرداخته است و نتایج آن می تواند به شناخت بهتر کارکردهای عملگرایانه حسابرسان بخش عمومی کمک نماید.
تأثیر باورهای دینی بر تردید حرفه ای و ارزیابی حسابرسان از خطر تحریف با اهمیت: رویکرد مراتب دین داری از منظر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ویژگی های رفتاری و اخلاقی حسابرسان در به کارگیری تردید حرفه ای و ارزیابی خطر تحریف مؤثر است. از طرفی دین و باورهای حاصل از آن می تواند محرک رفتارهای اخلاقی باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر باورهای دینی با رویکرد اسلامی بر رابطه بین تردید حرفه ای و ارزیابی حسابرسان از خطر تحریف بااهمیت است.روش: پژوهش حاضر از لحاظ شیوه اجرا کمی است. داده های جمع آوری شده با روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش در قلمرو زمانی سال 1401 شامل حسابرسان شاغل در حرفه حسابرسی است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد براساس ادبیات پژوهش است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد باورهای دینی بر رابطه بین تردید حرفه ای حسابرس و ارزیابی خطر تحریف تأثیر مثبت دارد. به عبارت دیگر، حسابرسانی که پایبند باورهای دینی هستند، سطح تردید حرفه ای بالاتری دارند و با جستجوی بیشتر شواهد و حتی موارد به ظاهر کم اهمیت به عنوان پشتوانه قضاوت، قادر به ارزیابی بهتر خطر تحریف بااهمیت هستند. تأثیر تعدیلی باورهای های دینی شامل ایمان، تقوا و یقین با رتبه نخست برای ایمان، دوم برای یقین و سوم برای تقوا بر رابطه بین تردید حرفه ای و ارزیابی خطر تحریف مثبت و معنادار ارزیابی شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش با رویکرد اسلامی نشان داد اعتقادات دینی با محوریت ایمان، تقوا و یقین، به واسطه تأثیر مثبت و مستقیمی که بر تردید حرفه ای دارند، بر ارزیابی خطر تحریف بااهمیت و در نهایت بر کیفیت کار حسابرسی تأثیر بسزایی خواهند داشت.
ارائه الگویی جهت بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد حسابرسی با رویکرد مبتنی بر ریسک و کیفیت حسابرسی مستقل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر در عملکرد حسابرسی با رویکرد مبتنی بر ریسک و کیفیت حسابرسی می پردازد. همچنین رابطه میان رویکرد مبتنی بر ریسک و کیفیت حسابرسی مستقل را بررسی می کند.
روش: ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه می باشد. این مطالعه به منظور بررسی عوامل مؤثر، 500 حسابرس حرفه ای را هدف گذاری کرد، اما 384 نفر از آن ها به پرسشنامه پژوهشی پاسخ دادند. مدل سازی معادله ساختاری حداقل مربعات جزئی برای آزمون فرضیه های این پژوهش به کار گرفته شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش که با تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بدست آمد، ارتباط مثبتی را میان توانمندی حسابرسان، پشتیبانی فناوری اطلاعات، توان رقابتی شرکت های حسابرسی، هزینه های حسابرسی، ریسک های مشتری با بکارگیری رویکرد مبتنی بر ریسک، و همچنین با کیفیت حسابرسی های مستقل نشان دادند. از طرفی میان فشار کاری روی حسابرسان و بکارگیری رویکرد مبتنی بر ریسک، و نیز کیفیت حسابرسی های مستقل، ارتباط منفی وحود دارد. از سوی دیگر، رویکرد مبتنی بر ریسک همچنین اثر مثبت و معناداری بر کیفیت حسابرسی مستقل دارد.
نتیجه گیری: در امور حسابرسی، قرار گرفتن در معرض فشارهای محسوس و نامحسوس برای حسابرسان اجتناب ناپذیر است. با این حال، اگر حسابرسان بدانند که چگونه کار را به روشی علمی سازماندهی کنند که همیشه مثبت باشند و سلامت جسمانی خود را بهبود بخشند، می توانند فشارها را کنترل کرده و کاهش دهند. علاوه بر این، شرکت های حسابرسی باید سیاست های تشویقی و پاداش دهی را اِعمال کنند، تا انگیزه و رضایت را در محل کار افزایش دهند، و یک محیط دوستانه را برای حسابرسان ایجاد کنند تا تجربیاتشان را با هم به اشتراک بگذارند و بیاموزند.
بهینه سازی پیش بینی بازده سهام مبتنی بر ریسک در صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران (رهیافت تحلیل پوششی داده ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
331 - 354
حوزههای تخصصی:
هدف: سرمایه گذاری یکی از موضوعات مهم در اقتصاد همه کشورهاست که برای افراد و مقامات ارشد کشورها، اهمیت بسیار زیادی دارد. سرمایه گذاری انتخاب دارایی برای حفظ و کسب درآمد بیشتر، به منظور رفاه آینده است. یکی از مباحث مهمی که در بازارهای سرمایه مطرح است و سرمایه گذاران اعم از اشخاص حقیقی یا حقوقی باید به آن توجه کنند، بحث بهینه سازی بازده سهام است که به پیش بینی بازده سهام مرتبط است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بهینه سازی پیش بینی بازده سهام مبتنی بر ریسک، در صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران اجرا شده است.
روش: تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش انجام شد. در مرحله نخست، داده ها به کمک روش داده های ترکیبی و همچنین فرایند خودرگرسیون مرتبه اولAR(1) ر دوره زمانی ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۸ برآورد شد و با استفاده از این مدل، بازده سهام برای صنایع منتخب بورس اوراق بهادار پیش بینی شد. در مرحله دوم، به کمک روش تحلیل پوششی داده ها (DEA)، هینه سازی پیش بینی بازده سهام در مرحله قبل، برای صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۸ صورت گرفت.
یافته ها: نتایج بهینه سازی پیش بینی بازده سهام در سه صنعت استخراج نفت وگاز بجز اکتشاف، استخراج کانه های فلزی و فراورده های نفتی نشان داد که صنعت استخراج نفت وگاز بجز اکتشاف با میزان4214/0 نسبت به سایر صنایع کارایی بیشتری دارد. پس از آن، صنعت استخراج کانه های فلزی با میزان کارایی 3728/0 در رتبه دوم و صنعت فراورده های نفتی با میزان کارایی 2516/0 در رتبه سوم از نظر میزان کارایی قرار گرفتند.
نتیجه گیری: بهینه سازی پیش بینی بازده سهام در صنعت استخراج نفت وگاز بجز اکتشاف، در مقایسه با صنایع دیگری که در این مطالعه بررسی شد، در سطح بالاتری قرار دارد. با توجه به اینکه در کشور صنعت نفت کارآمدتر و بهینه تر عمل کرده است، می توان نفت را با روش های مؤثر وارد چرخه تولید کرد و با ورود تکنولوژی یا فناوری به کشور آن را عرضه کرد. از آنجا که تولیدات صنایع دیگر، از تولیدات سه صنعت مورد بررسی در این مطالعه بسیار کمتر است، برای افزایش تولیدات کالاهای صنعتی و غیرنفتی و کاهش واردات و افزایش صادرات کالاهای نهایی به دیگر کشورها، به منظور افزایش رشد اقتصادی، باید اقدام های اساسی صورت گیرد. از این رو پیشنهاد می شود که در ابتدا، از صنعت استخراج نفت وگاز بجز اکتشاف، برای تولید کالاهای نهایی از این صنعت استفاده شود و پس از آن، برای تولید کالاهای نهایی، به دیگر صنایع روی آورد. همچنین از آنجایی که صنعت فراورده های نفتی، تحت تأثیر متغیرهای بیشتری در پیش بینی بازده سهام قرار می گیرد، پیشنهاد می شود که سرمایه گذاران صنعت فراورده های نفتی، متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش، به ویژه نرخ رشد تولیدات صنعتی را از قبل بدانند و بازده سهام و میزان سرمایه گذاری خود را در نظر بگیرید. برای پژوهش های آتی، پیشنهاد می شود که بهینه سازی پیش بینی بازده سهام در صنایع مهم دیگری مانند صنعت دارویی، عرضه برق، بخار و آب گرم و غیره نیز بررسی و ارزیابی شده و با نتایج این مطالعه مقایسه شود.
بررسی ضعف رفتارهای اخلاقی مدیران بر سیستم حاکمیت شرکتی و کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
5 - 24
حوزههای تخصصی:
در پی رسوایی های اخیر، برخی قوانین از قبیل ساربنز آکسلی بر نقشی که مدیران می تواند در برنامه ریزی و نظارت بر اخلاق حرفه ای داشته باشد، تمرکز نموده و شکل گیری اصول اخلاقی موجبات ساماندهی اساسی در حرفه ای گری سازمان می گردد. لذا بر پایه این استدلال، هدف از پژوهش حاضر به بررسی ضعف رفتارهای اخلاقی مدیران بر سیستم حاکمیت شرکتی و کیفیت گزارشگری مالی با استفاده از یک نمونه متشکل از 93 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1398 است. همچنین، آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ضعف رفتارهای اخلاقی مدیران در شرکت ها باعث ضعف در سیستم حاکمیت شرکتی نیز می گردد. همچنین فرضیه دوم نشان دهنده آن است که ضعف رفتارهای اخلاقی مدیران نیز باعث کاهش کیفیت گزارشگری مالی نیز می شود. در مجموع، نتایج پژوهش نشان می دهد مدیران با وجود ضعف رفتارهای اخلاقی در سازمان باعث ضعف در سیستم های حاکمیت شرکتی و کاهش کیفیت گزارشگری مالی نیز می گردد.
رابطه میان شخصیت سازمانی حسابرسان و سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
78 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه میان شخصیت سازمانی حسابرس و سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی است. برای این منظور در حدود 200 نفر از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی کشور به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی انتخاب شدند. مبانی نظری پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و داده های پژوهش از طریق پرسش نامه جمع آوری گردیده است. آزمون فرضیه های پژوهش نیز بر اساس روش همبستگی و با استفاده از رگرسیون چند متغیره انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی، برون گرایی و گشودگی به تجربه حسابرسان رابطه ای معنی دار و مثبت با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی دارند. اما ویژگی های شخصیتی روان رنجوری و توافق پذیری حسابرسان رابطه ای معنی دار با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی ندارند. هم چنین، نتایج این مطالعه تایید می نماید که تحصیلات دانشگاهی حسابرسان رابطه معنی داری با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی ندارد. اما مدارج حرفه ای نظیر حسابدار رسمی توسط حسابرس رابطه ای مثبت و معنی دار با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی دارد. هم چنین شواهد نشان می دهد زنان در مقایسه با مردان ، در بهبود سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی نقش مثبت تری را ایفاء می نمایند.
تحلیل رفتاری بازده سهام براساس مدل های قیمت گذاری دارایی ها در چارچوب نظریه چشم انداز: شواهدی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
91 - 118
حوزههای تخصصی:
بخش عمده تحقیقات دو دهه اخیر در حیطه مدل های ارزش گذاری دارایی ها، شناخت دقیق تر متغیرهای تاثیرگذار بر بازده سهام و در نهایت کاهش خطاها و توضیح بهتر بازده سهام در این مدل ها بوده است. از سوی دیگر طی سال های گذشته تحقیقات گسترده ای در خصوص مباحث مالی رفتاری در خصوص توضیح بازده سهام توسط ویژگی های روانشناختی و رفتاری سرمایه گذاران انجام گرفته است. در این راستا این پژوهش در پی تحلیل رفتاری بازده سهام براساس مدل های قیمت گذاری دارایی ها در چارچوب نظریه چشم انداز در شرکت-های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. این پژوهش با استفاده از نمونه ای شامل 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی سال های 1387 تا 1399 و با استفاده از رویکرد رگرسیونی فاما-مکبث انجام گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که نظریه چشم انداز تاثیری معنادار بر توضیح بازده سهام در مدل های ارزش گذاری دارایی های سرمایه ای، مدل سه عاملی فاما و فرنچ و مدل پنچ عاملی فاما و فرنچ داشته است، به طوری که با ورود نظریه چشم انداز به این مدل ها، بازده توضیح داده نشده آنها به شکل معناداری کاسته شده است.
بررسی رابطه بین افشای مسئولیت اجتماعی و کارایی بازار سهام در سطح نیمه قوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
5 - 22
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مسئولیت اجتماعی شرکت با مطرح شدن مباحثی چون محیط زیست، حقوق بشر و مبارزه با فساد دامنه گسترده تری نسبت به گذشته پیدا کرده است. شرکت ها با افشای اطلاعات فراتر از اطلاعات مالی می توانند بخشی از پاسخ گویی خود را در برابر جامعه ایفا کرده و زمینه تصمیم گیری بهتر را برای ذی نفعان فراهم نمایند. لازمه کارایی بازار وجود جریان شفاف و عمومی از اطلاعات است و میزان توفیق یک بازار کارا در گروی موفقیت آن در تعیین قیمت اوراق بهادار به گونه ای است که قیمت ها به طور پیوسته منعکس کننده اطلاعات جدید باشد. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی رابطه بین افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها و کارایی بازار سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور، تعداد 450 سال-شرکت طی سال های 1395-1399 به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب شده است. برای اندازه گیری سطح افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها، از گزارش هیئت مدیره و صورت های مالی سالانه شرکت ها و برای سنجش رتبه مسئولیت اجتماعی از روش تحلیل محتوای آن گزارش ها و رابطه شاخص رتبه استفاده شده است. کارایی بازار سرمایه نیز از طریق مدل سود باقیمانده اولسون که بیانگر کارایی بازار در سطح نیمه قوی است، محاسبه می شود. آزمون فرضیه ها، به روش داده های ترکیبی و نرم افزار 10 Eviews انجام شده است. نتایج آزمون ها نشان می دهد که همه اطلاعات در قیمت سهام منعکس نمی شود که شاید بتوان دلیل این امر را در ناکارآمدی بازار سرمایه ایران جست و جو کرد. لذا، افشای مسئولیت اجتماعی به طور قابل توجهی بر کارایی بازار سهام تأثیر معناداری ندارد و فرضیه کارایی بازار سهام در ایران را نمی توان تایید کرد.
مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل موثر بر آگاهی بخشی اعلان قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی بخشی قیمت سهام به شرکت ها امکان را می دهد تا از آخرین تحولات و رویدادهای مربوط به بازار سرمایه مطلع و به این ترتیب، بتوانند تصمیمات هوشمندانه ای در مورد سرمایه گذاری اتخاذ کنند. بنابراین شناسایی عوامل موثر بر آگاهی بخشی اعلان قیمت سهام حائز اهمیت است. هدف از انجام پژوهش.شناسایی عوامل موثر بر آگاهی بخشی با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری از طریق پیشینه پژوهش و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با روش تحلیل محتوای کیفی بر پایه تکنیک اشباع نظری با 17 نفر از اساتید و مدیران مالی انجام گرفت. ضمن تایید روایی بخش کیفی با استفاده از شاخص کاپای کوهن, کدگذاری مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA منجر به شناسایی 41 عامل موثر شد که پس از مراجعه به خبرگان و رسم نمودار پارتو، 34 عامل به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر آگاهی بخشی اعلان قیمت سهام تعیین شدند. به منظور سطح بندی و مدلسازی ساختاری تفسیری عوامل شناسایی شده از نظرات 41 نفر از مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس و به کمک پرسشنامه مقایسه زوجی استفاده شد. روایی پرسشنامه با بهره گیری از روایی محتوا و پایایی آن با استفاده از روش آزمون پس آزمون تایید شد.مدلسازی ساختاری تفسیری عوامل موثر بر آگاهی بخشی اعلان قیمت سهام منجر به تشکیل سیزده سطح شد که عوامل اقتصادی و سیاست های کلان پولی مالی اثرگذارترین و شفافیت اطلاعات مالی، نامه مدیریتی حسابرسان و نوع اظهارنظر حسابرس اثرپذیرترین عوامل بودند.
بررسی تأثیر حاشیه ای رقابت بازار محصول بر عملکرد در سطوح مختلف مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
117 - 144
حوزههای تخصصی:
رقابت بنگاه ها را در دستیابی به عملکرد مؤثر با مشکل مواجه می کند و مدیران برای آنکه بتوانند خود را اثبات کنند سعی می کنند با مدیریت سود، عملکرد را مثبت جلوه دهند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر حاشیه ای (تأثیری که هم تأثیر متقابل و هم تأثیر ساده را در برگیرد) رقابت بر عملکرد در سطوح مختلف مدیریت سود می پردازد. در این پژوهش از شاخص های عملکرد (نرخ بازده دارایی ها، نرخ بازده فروش، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام)، رقابت بازار محصول و مدیریت سود به عنوان متغیرهای پژوهش استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش،94 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (در شش صنعت) در بازده زمانی 1394 تا 1400 است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون با داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، رقابت تأثیر معنادار بر سه شاخص اندازه گیری عملکرد دارد و این تأثیر با توجه به سطوح مختلف مدیریت سود تغییر می کند به نحوی که با افزایش مدیریت سود، سطح رقابت تأثیر فزاینده تری بر عملکرد دارد و با کاهش آن این تأثیر کمتر می شود. نتایج نشان داد هر سه شاخص اندازه گیری عملکرد با رقابت (عدم تمرکز) رابطه مثبت دارند و همچنین هرچه مدیریت سود واحد تجاری افزایش یابد رقابت بالاتر عملکرد بهتری را موجب می شود.