فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۳۰۱ تا ۱۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
70 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف: نتایج تحقیقات پیشین نشان داده است که استفاده از بدهی های کوتاه مدت در نهایت می تواند موجب عملکرد مالی نامطلوب شرکت در بلندمدت گردد. نظریه های مالی رفتاری نیز بیان می دارد که در تصمیم گیری مدیران و سرمایه گذاران، علاوه بر اطلاعات، یکسری دیدگاه ها و فاکتورهای روان شناختی نیز تصمیم آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تاثیر خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها می باشد.
روش شناسی: با استفاده از داده های 85 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی 1397 تا 1401، آزمون فرضیه ها با استفاده از رگرسیون چندگانه صورت گرفته است.
یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل های آماری، نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها تاثیر مثبت و معناداری دارد. در این پژوهش از دو شاخص نسبت پاداش مدیران و اندازه امضای مدیران برای سنجش خودشیفتگی مدیران استفاده شده است.
دانش افزایی: نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها تاثیر مثبت و معناداری دارد. بدین معنی که با افزایش خودشیفتگی مدیران، استفاده از بدهی های کوتاه مدت افزایش می یابد. مدیران خودشیفته سعی می کنند ساختار دارایی ها و ساختار سررسید بدهی را به منظور پرداخت بدهی ها مطابقت دهند. از این رو، در دوره تحت مدیریت آن ها، دوره سررسید ساختار بدهی زمانی کاهش می یابد که شرکت بتواند سود خود را افزایش دهد.
تأثیر عملکرد اجتماعی شرکت بر عملکرد بازار شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با نقش تعدیلی راهبرد تجاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱
99-121
حوزههای تخصصی:
هدف: عملکرد شرکت ها براساس دستیابی به اهداف ترسیم شده کوتاه مدت و بلند مدت اندازه گیری می شوند. بدین جهت، عملکرد شاخص مناسبی جهت دسترسی به اهداف ترسیم شده تلقی می گردد. عوامل متعددی در افزایش عملکرد بازار شرکت ها مؤثر هستند. از مهم ترین معیارهای موفقیت شرکت ها عملکرد بازار آن هاست. این پژوهش به دنبال تعیین نقش تعدیل گری راهبرد تجاری در تأثیر عملکرد اجتماعی شرکت بر عملکرد بازار شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش شناسی: اطلاعات 117 شرکت در بازه زمانی 1393 تا 1400 گردآوری و با استفاده از روش رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته مرتبه اول مورد آزمون قرار گرفته است. برای اندازه گیری عملکرد اجتماعی شرکت ها از ابعاد اجتماعی، حاکمیت شرکتی و محیط زیستی استفاده شده و برای اندازه گیری عملکرد بازار شرکت از دو معیار نسبت کیوتوبین و ارزش بازار به دفتری شرکت استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد اجتماعی شرکت بر عملکرد بازار شرکت تأثیر مثبت و معنی داری دارد. علاوه بر این یافته های پژوهش نشان داد که راهبرد تجاری تهاجمی باعث تقویت تأثیر عملکرد اجتماعی شرکت بر عملکرد بازار شرکت شده است. دانش افزایی: نتایج پژوهش می تواند در بازنگری و اصلاح دستورالعمل ها و چارچوب گزارشگری اطلاعات عملکرد اجتماعی شرکت ها موثر باشد، بطوری که به تمامی ذینفعان و استفاده کنندگان کمک کند تا میزان توجه شرکتها به تأثیر عملکرد اجتماعی شرکت به عملکرد بازار را مورد ارزیابی ارزیابی قرار دهند. روش شناسی پژوهش: اطلاعات 117 شرکت در بازه زمانی 1393 تا 1400 گردآوری و با استفاده از روش رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته مرتبه اول مورد آزمون قرار گرفته است. برای اندازه گیری عملکرد اجتماعی شرکتها از ابعاد اجتماعی، حاکمیت شرکتی و محیط زیستی استفاده شده و برای اندازه گیری عملکرد بازار شرکت از دو معیار نسبت کیوتوبین و ارزش بازار به دفتری شرکت بهره گیری شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد اجتماعی شرکت بر عملکرد بازار شرکت تأثیر مثبت و معنی داری دارد. علاوه بر این یافته های پژوهش نشان داد که راهبرد تجاری تهاجمی باعث تقویت تأثیر عملکرد اجتماعی شرکت بر عملکرد بازار شرکت شده است. اصالت / ارزش افزوده علمی: نتایج پژوهش می تواند در بازنگری و اصلاح دستورالعمل ها و چارچوب گزارشگری اطلاعات عملکرد اجتماعی شرکت ها موثر باشد بطوریکه به تمامی ذینفعان و استفاده کنندگان کمک کند تا میزان توجه شرکتها به تاثیر عملکرد اجتماعی شرکت به عملکرد بازار را مورد ارزیابی ارزیابی قرار دهند همچنین این رابطه بر اساس نوع راهبرد تجاری شرکتها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
طراحی و اعتبارسنجی مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک براساس پارادایم گرندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد طراحی و اعتبارسنجی مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانک های پذیرفته شده در بورس براساس پارادایم گرندد تئوری بوده است. از این منظر داده های تحقیق از روی مصاحبه نیمه ساخت یافته از روی15 نفر از خبرگان حوزه حسابداری که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی(در گام اول) و نظری( گام دوم) انتخاب شده بودند؛ جمع آوری، تحلیل و با 100 مفهوم و 13 مقوله به اشباع نظری رسیده است. یافته های این تحقیق کیفی نشان داده است که براساس عناصر پارادایم گرندد تئوری استراوس و کوربین(1990)، شرایط علّی شامل: عوامل سازمانی و بلوغ سازمانی، شرایط زمینه ایی شامل: بسط و گسترش ارتباطات، شرایط مداخله ای شامل: وضعیت مدیریت ریسک، بهبود چارچوب اشتهای ریسک، رویکردهای مناسب ریسک ریسک های مرتبط در بانک، قوانین و مقررات و نیز انتظارات نظارتی، پدیده یا مقوله محوری شامل: نظارت و بازخورد استراتژی ریسک، راهبردهای عمل/ تعامل شامل: شیوه مدیریتی و پیامدها شامل: بالندگی سازمانی و تداوم فعالیت بوده است. به منظور اعتبارسنجی مدل برساخته شده و نتایج تحقیق از دو روش ارزیابی به شیوه ارتباطی و نیز روش ممیزی(تشخیصی) و برای پایایی سنجی از دو روش قابلیت تکرارپذیری و نیز قابلیت انتقال یا تعمیم پذیری استفاده شده است.
بررسی تاثیر سواد مالی بر قصد سرمایه گذاری در بازار سهام با در نظر گرفتن گرایش و کنترل های رفتاری سرمایه گذاران و تاکید بر هنجارهای اخلاقی و ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
113 - 132
حوزههای تخصصی:
به طور کلی، سواد مالی توانایی درک و بکارگیری مؤثر مهارت های مالی مختلف از جمله بودجه بندی برای مدیریت پول و سرمایه گذاری است که باعث خودکفا شدن در اصول مالی و درنهایت، منجر به بهبود زندگی مالی می شود. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سواد مالی بر قصد سرمایه گذاری در بازار سهام با در نظر گرفتن گرایش و کنترل های رفتاری سرمایه گذاران و تاکید بر هنجارهای اخلاقی و ذهنی در بازار بورس تهران پرداخته است. روش های آماری مورد استفاده جهت تحلیل داده ها مدل معادلات ساختاری می باشد. با توجه به پرسشنامه پژوهش، حجم نمونه این پژوهش بین 125 تا 375 می باشد که در این پژوهش 310 پرسشنامه جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد سواد مالی سرمایه گذاران تاثیر معنی داری بر گرایش سرمایه گذاران در بازار سهام دارد. همچنین، هنجارهای اخلاقی شخص نیز بر قصد سرمایه گذاری تاثیر گذار است. نهادهای مالی با توجه مسائل مطرح شده در این پژوهش می توانند تصمیمات سرمایه گذاران را بر مبنای سواد مالی و احساسات آن ها با در نظر گرفتن ریسک سرمایه گذاری مدنظر قرار داده تا بتوانند توصیه ها و دستورالعمل هایی را در سطح سرمایه گذاران فردی به کار بگیرند.
بررسی مقایسه ای کیفیت حسابرسی در دوران قبل و بعد از کوید-19(مطالعه موردی: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۲
168 - 186
حوزههای تخصصی:
بحران کوید 19 بر اقتصاد جهانی تأثیر منفی داشت. این ویروس با ایجاد نوسانات اقتصادی، فعالیت شرکت ها را دچار بحران نمود. بحران مالی شرکت ها بر کیفیت گزارشگری مالی شرکت ها و به تبع آن کیفیت حسابرسی تاثیر گذاشته است. هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای کیفیت حسابرسی در دوران قبل و بعد از کوید-19 در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ نحوه اجرا توصیفی پس رویدادی است. برای انجام پژوهش یک فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی تدوین شد. برای انجام این پژوهش از آزمون کروسکال والیس با نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. این موضوع در 120 شرکت در صتایع رایانه، بانکداری، دارویی، ساختمانی و هتل داری در فاصله زمانی 1396 تا 1399 بررسی شد. یافته ها نشان داد که کیفیت حسابرسی در دوران قبل و بعد از کوید-19 تفاوت معناداری دارد. استانداردگذاران باید تغییراتی در استانداردهای حسابداری و حسابرسی در جهت بهبود کیفیت حسابرسی در دوران های بحرانی و فاصله گذاری اجتماعی ارائه نمایند.
کیفیت حاکمیت شرکتی و مدیریت ذینفعان: نقش میانجی احتمال گزارشگری متقلبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
115 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی علل و شرایط پدیدآورنده رسوایی های مالی در شرکت ها نشان می دهد که فقدان نظارت مؤثر بر مدیران و حاکمیت ناقص سهامداران بر نحوه اداره امور در کنار تفویض اختیارات نامحدود به مدیریت، زمینه را برای تقلب مدیران و احتمال گزارشگری متقلبانه فرآهم می کند. گزارشگری متقلبانه باعث می شود تا منافع شرکت به سمت گروه های خاصی هدایت شود و بدین ترتیب تقابل منافع ذینفعان تشدید یابد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر کیفیت حاکمیت شرکتی بر مدیریت ذینفعان با تأکید بر نقش میانجی احتمال گزارشگری متقلبانه می باشد. روش: نمونه پژوهش شامل 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1388 تا 1398 می باشد که با استفاده از رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها: طبق یافته ها، بین کیفیت حاکمیت شرکتی و مدیریت ذینفعان با استفاده از روش دوم رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد ولی این رابطه در روش اول مدیریت ذینفعان معنی دار نیست و بین کیفیت حاکمیت شرکتی و احتمال گزارشگری متقلبانه رابطه معکوس و معنی دار وجود دارد؛ همچنین مشخص گردید که بین احتمال گزارشگری متقلبانه و روش دوم مدیریت ذینفعان رابطه معکوس و معنی دار برقرار است و در نتیجه، نقش میانجی احتمال گزارشگری متقلبانه در رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و روش دوم مدیریت ذینفعان نیز رد نگردید.نتیجه گیری: در مجموع نتایج حاکی از آن است که مسئله مدیریت ذینفعان در محیط تجاری ایران بیشتر در جهت تأمین منافع سهامداران صورت می گیرد و مفاهیم تئوری نمایندگی از برجستگی و نمود بیشتری برخوردار است.دانش افزایی: نتایج پژوهش حاضر می تواند سیاست گذاران حوزه های مختلف قوانین و استانداردهای حسابداری را با تکیه بر تأمین نیازهای اطلاعاتی ضروری ذینفعان متنوع یاری رساند.
پیاده سازی نظام بهایابی بر مبنای فعالیت عمل گرا با رویکرد فازی در پیمان های بلندمدت ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
1 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش نحوه به کارگیری هزینه یابی بر مبنای فعالیت عمل گرا و الگوی فازی آن را معرفی و برای محاسبه درآمد و بهای تمام شده پیمان های بلندمدت ساخت استفاده می نماید سپس، به مقایسه اطلاعات آن ها با نظام بهایابی سنتی به صورت تجربی می پردازد. روش: در این پژوهش دو نظام بهایابی بر مبنای فعالیت عمل گرا و نوع فازی آن در یک پروژه بلندمدت ساختمانی پیاده سازی و با اطلاعات نظام بهایابی سنتی مقایسه شد. نه فرضیه پژوهش به مقایسه روش های محاسبه درآمد، بهای تمام شده و سود پرداخته اند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری سنجیده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنا داری بین بهای تمام شده و سود پیمان بلندمدت به روش هزینه یابی سنتی و روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت عمل گرا و نوع فازی آن وجود دارد؛ اما بین بهای تمام شده و سود پیمان بلندمدت به روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت عمل گرا و هزینه یابی بر مبنای فعالیت عمل گرای فازی، به دلیل دقیق بودن داده ها در صنعت ساخت و ساز تفاوت معنا داری وجود ندارد. همچنین، درباره شناسایی درآمد در تمام روش ها تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: نظام بهایابی بر مبنای فعالیت عمل گرای فازی به مراتب بهتر از نظام بهایابی سنتی برای شناسایی و کنترل انحرافات هزینه های پروژه های عمرانی عمل می کند. همچنین، به عنوان یک نظام کنترل پروژه در اختیار مدیران قرار می گیرد.
مقایسه قدرت داده های حسابداری نقدی و تعهدی در پیش بینی جریان های نقدی آتی با استفاده از اطلاعات مالی میان دوره ای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری در خصوص رویدادهای آتی با پیش بینی توام است، در نتیجه پیش بینی جز جدایی ناپذیر فرایند تصمیم گیری است. نیاز به پیش بینی جریان های نقدی آتی در تصمیم های اقتصادی مختلف کارگزاران بورس اوراق بهادار و تحلیل گران مالی، مشتریان، کارکنان، دولت، مدیران، سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان نقش اساسی دارد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه همبستگی بین جریان های نقدی عملیاتی دوره قبل و سودهای عملیاتی و اقلام تعهدی دوره قبل با جریان های نقدی آتی است و تلاش برای شناسایی و ارزیابی نقش اقلام تعهدی در بهبود قدرت پیش بینی جریان های نقدی آتی مدل های پیش بینی است. به عبارت دیگر در این پژوهش تلاش می شود تا به این سوال اصلی که: کدام یک از داده های حسابداری " نقدی"، یا داده های حسابداری "تعهدی"، قدرت بیشتری را برای پیش بینی جریان های نقدی آتی، با استفاده از اطلاعات مالی میان دوره ای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارند، پاسخ داده شود. برای این منظور آزمون های آماری لازم با استفاده از سه مدل رگرسیون جریان های نقدی عملیاتی گذشته، سودهای عملیاتی گذشته، جریان های نقدی و اقلام تعهدی گذشته انجام گرفت. نتایج پژوهش بیانگر این است که در سطح اطمینان 95% می توان ادعا کرد که داده های میان دوره ای نقدی قدرت پیش بینی جریان های نقدی آتی را نداشته اند و داده های میان دوره ای تعهدی قدرت پیش بینی جریان های نقدی آتی را دارند، استفاده از اقلام تعهدی به همراه اقلام نقدی قدرت پیش بینی جریان های نقدی آتی را در مدل، تا سطح قابل توجهی افزایش می دهد.
بررسی تأثیر تقلب و اجتناب از ریسک بر سرمایه گذاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تقلب و اجتناب از ریسک بر سرمایه گذاری می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، 2 فرضیه تدوین و 130 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 6 ساله بین سال 1394 تا 1399 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار ااکسل با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز نسخه 15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد تقلب بر سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تاثیر معکوسی دارد. ولی اجتناب از ریسک بر سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تاثیر ندارد.
مدل سازی عوامل مؤثر بر ریسک تأمین مالی پروژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
185 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف: تأمین مالی پروژه که معمولاً برای تأمین مالی تأسیسات و تأسیسات سرمایه محور دولتی و خصوصی استفاده می شود، در دهه های اخیر به بخشی از بازار مالی رو به رشد اقتصادی چشمگیر تبدیل شده است. از اساسی ترین نیازهای کشورهای در حال توسعه، زیرساخت های اقتصادی آن است که بستر رشد و توسعه در سایر بخش های اقتصاد را فراهم می سازد و عدم پاسخ گویی صحیح به نیاز تأمین مالی در این بخش، توسعه اقتصادی را با مشکلات و چالش های اساسی مواجه می سازد. تأمین مالی شرکت یا پروژه به اشکال مختلفی صورت می گیرد. پروژه های تأمین مالی، اغلب ریسک سنگین و ساختارهای سرمایه ای بسیار قدرتمند و پیچیده ای دارند. با توجه به آنچه بیان شد، هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر ریسک تأمین مالی پروژه است؛ زیرا وقوع ریسک پروژه می تواند روی هر یک از اهداف پروژه ها مانند، زمان، هزینه، ایمنی، کیفیت و پایداری، تأثیرهای مثبت یا منفی داشته باشد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی هم بستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان، کارشناسان ارشد، سرپرستان و مدیران شرکت های معدنی کشور بودند که از بین آن ها، ۲۲۰ نفر به عنوان نمونه و به صورت تصادفی برای مشارکت در پژوهش انتخاب شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ای مشتمل بر ۱۱ بُعد و ۶۸ گویه بود. با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس، فرضیه های پژوهش آزمون شد.
یافته ها: به منظور بررسی مدل، ابتدا باید روابط متغیرهای پنهان با گویه های سنجش آن ها را بررسی کرد و برای این کار، از مدل اندازه گیری استفاده شد. مدل اندازه گیری ارتباط گویه ها یا همان سؤال های پرسش نامه را با سازه ها بررسی می کند. در واقع تا ثابت نشود که سؤال های پرسش نامه، متغیرهای پنهان را به خوبی اندازه گیری کرده اند یا خیر، نمی توان به آزمون روابط پرداخت. مدلی همگن خواهد بود که قدر مطلق بارهای عاملی هر یک از متغیرهای مشاهده پذیر متناظرش، دست کم 5/0 باشد. در این پژوهش، مقدار تمامی بارهای عاملی متغیرها مقداری بیشتر از 5/0 به دست آمد و پایایی مدل اندازه گیری را تأیید کرد. بر اساس نتایج، شدت اثر روش های تأمین مالی بر ریسک سیاسی 462/0 و آماره احتمال آزمون 586/6 به دست آمده است که از مقدار بحرانی t در سطح خطای 5درصد، یعنی 96/1 بزرگ تر است و نشان می دهد که تأثیر مشاهده شده معنادار است. بنابراین با اطمینان 95درصد، روش های تأمین مالی بر ریسک سیاسی تأثیر معناداری دارند. همچنین اثر کل ریسک مشتری بر ریسک مدیریت 046/0 و مقدار معناداری برابر 855/1 به دست آمد که از مقدار بحرانی t در سطح خطای 5درصد کوچک تر است که نشان می دهد تأثیر مشاهده شده معنادار نیست. بنابراین ریسک مشتری بر ریسک مدیریت تأثیر معناداری ندارد. به طور کلی مشخص شد که روش های تأمین مالی، ریسک اجتماعی، ریسک پیمانکار، ریسک ساخت وساز، ریسک سیاسی، ریسک طراحی، ریسک قانونی، ریسک مالی، ریسک مدیریت، ریسک مشتری، قرادادهای فرعی بر ریسک تأمین مالی پروژه ها تأثیر دارند.
نتیجه گیری: یکی از مشکلات کشورهای در حال توسعه و دلایل عدم استفاده بهینه از منابع و سرمایه های محدود و ناکامی این کشورها در اجرای پروژه ها، کم توجهی به قدرت سازمان دهی و مدیریت پروژه هاست که این مهم، مشکلاتی همچون آغاز نشدن پروژه های مورد نیاز، ایجاد تأخیر در زمان شروع و زمان اجرای پروژه ها، ناکامی در بهره برداری به موقع و غیراقتصادی شدن طرح ها را به دنبال دارد. امروزه با توجه به رویکرد اکثر سازمان های پروژه محور به مقوله مدیریت پروژه و طراحی ساختار متناسب با فعالیت های خود، ضرورت نگرش به طراحی و بهبود مدیریت ریسک پروژه در چنین شرکت هایی، بیش از گذشته احساس می شود. در این راستا، اولویت با معیار ریسک نرخ ارز است و معیارهای اعمال تحریم های بیشتر و کاهش صادرات، ریسک نرخ بهره، ریسک رکود بازار و کاهش درآمد، انتخابات و تغییر محیط اقتصادی و ریسک ورشکستگی در رتبه های بعدی قرار دارند. در این میان، معیار ریسک شریعت، کمترین اهمیت را دارد. در خصوص اولویت بندی کنترل ریسک نرخ ارز، بیشترین اولویت مربوط به روش کاهش ریسک است. بر اساس نتایج پژوهش، برای کنترل ریسک اعمال تحریم های بیشتر و کاهش صادرات، بهترین روش کاهش ریسک پیشنهاد می شود. برای کنترل ریسک نرخ بهره، بهترین روش اجتناب از ریسک است. برای کنترل ریسک رکود بازار و کاهش درآمد، بهترین روش انتقال ریسک پیشنهاد می شود. برای کنترل ریسک انتخابات و تغییر محیط اقتصادی، بهترین روش کاهش ریسک است. برای کنترل ریسک ورشکستگی، بهترین روش اجتناب از ریسک و برای کنترل ریسک شریعت نیز، بهترین روش کاهش ریسک است.
بررسی نقش دوگانه سرمایه گذاران نهادی در مدیریت سود و عملکرد پس از عرضه اولیه سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
67 - 84
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی نقش دوگانه سرمایه گذاران نهادی در مدیریت سود و عملکرد در زمان عرضه اولیه سهام (IPO[1]) و بعد از آن می پردازد. تحقیقات نشان می دهد که سرمایه گذاران نهادی نقش مهمی را در مدیریت شرکت ها داشته و با جلوگیری از مدیریت سود موجب کاهش مشکلات شرکت ها می شوند. با این حال، سرمایه گذاران نهادی از طریق مدیریت سود انگیزه افزایش ثروت را دارند آنهم زمانی که شرکت در حال عرضه اولیه سهام است. همچنین این پژوهش به بررسی عملکرد شرکت های دارای سهامداران نهادی بعد از عرضه اولیه سهام می پردازد. بررسی فرضیه های پژوهش به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون و با استفاده از اطلاعات 50 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس در دوره زمانی 1395-1380 انجام شده است. نتایج نشان می دهد سرمایه گذاران نهادی در زمان عرضه اولیه مدیریت سود را محدود می کنند و در بعد از واگذاری اولیه در مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری مشارکت دارند. همچنین ارزیابی عملکرد بعد از عرضه اولیه نشان می دهد شرکت هایی که دارای درصد بالایی از سهامداران نهادی می باشند عملکرد بازار سرمایه و عملکرد عملیاتی آنها بعد از واگذاری بهبود یافته است.
تاثیر متقابل نوآوری با جهانی شدن و کیفیت نهادی بر ثروت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
47 - 68
حوزههای تخصصی:
ثروت و جایگاه آن در کشورها، همواره مورد توجه بوده است چرا که، به پشتوانه ثروت کشورها تولید صورت می پذیرد و سایر متغیرهای کلان اقتصادی را نیز تحت الشعاع قرار می دهد. یکی از اجزاء ثروت، ثروت مالی است که می تواند الگوی تغییرات متغیرهای اقتصادی را متاثر کند و میزان مصرف، پس انداز، سرمایه گذاری و تولید کشورها را تحت تاثیر قرار دهد و بر درآمد های آینده نیز موثر باشد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر متقابل نوآوری، جهانی شدن و کیفیت نهاد حاکمیت بر ثروت مالی در 48 کشور برتر تولیدکننده علم در جهان طی دوره زمانی 2020-2011 است. به همین منظور مدل پژوهش به روش گشتاورهای تعمیم یافته برآورد گردیده است. نتایج نشان می دهد که اثر کلیه شاخص های نوآوری (نهاد و موسسات، سرمایه انسانی و تحقیقات، زیرساخت، پیچیدگی بازار و پیچیدگی کسب وکار) بر ثروت مالی مثبت و معنی دار است. همچنین، اثر متقابل کلیه شاخص های نوآوری، جهانی شدن و حاکمیت نیز بر ثروت مالی مثبت و معنی دار است. علاوه بر این، اثر متقابل جهانی شدن و حاکمیت نیز با اجزای مولفه های نوآوری بر ثروت مالی مثبت و معنی دار است. لذا توصیه می شود، حاکمیت کشورهای مورد مطالعه با ثروت مالی پایین با بهبود کیفیت حکمرانی و بهره گیری از فرصت های جهانی شدن و بسترسازی بهبود مولفه های نوآوری به افزایش ثروت مالی کمک نماید
تبیین الگوی گزارش حسابرسی بر رفتار سرمایه گذار با تأکید بر سوگیری های رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
30 - 44
حوزههای تخصصی:
گزارش حسابرسی به عنوان محصول کار حسابرسی و زنجیره ارتباط بین حسابرسان و استفاده کنندگان است. اگر گزارش حسابرس توان ارائه نتایج حسابرسی را نداشته باشد، در حقیقت اهداف حسابرسی تحقق نیافته و بنابراین حسابرسی فاقد هرگونه ارزش افزوده اقتصادی خواهد بود. بنابراین سرمایه گذاران به منظور اتخاذ تصمیم های بهینه اقتصادی نیازمند اطلاعات قابل اتکا در تصمیم گیری هستند. چنان چه گزارش های حسابرسی دارای محتوای اطلاعاتی باشند، می توانند بر رفتار سرمایه گذاران به ویژه سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل تأثیر گذاشته و باعث واکنش بازار شوند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر گزارش حسابرسی بر رفتار سرمایه گذار با نقش میانجی سوگیری های رفتاری است. این مطالعه بر روی 220 نفر از کارشناسان و مدیران سرمایه گذاری و سرمایه گذاران عادی و حسابرسان که در سال 1401 به طور تصادفی انتخاب شدند، انجام گرفت. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش، مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس به کار گرفته شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که نوع گزارش حسابرسی بر رفتار منطقی تأثیر معناداری دارد. سوگیری شناختی نقش میانجی / تعدیلگر در تأثیرگذاری نوع گزارش حسابرسی در تصمیم گیری شهودی و رفتار واکنشی دارد. متغیر کنترلی اطمینان پذیری بر رفتار توده وار، تصمیم گیری شهودی و رفتار واکنشی تأثیر معناداری دارد.
کاربرد صرفه جویی نقدی مالیات در سرمایه گذاری و پرداخت به سهام داران در کشورهای منتخب منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
338 - 368
حوزههای تخصصی:
هدف: فعالیت های اجتناب از پرداخت مالیات شرکت ها، توجه بسیاری از قانون گذاران، نهادهای بین المللی مانند سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، مطبوعات عمومی و دانشگاهیان را جلب کرده است. این فعالیت ها مدیران را درگیر استراتژی هایی می کند که پرداخت های مالیاتی شرکت ها را کاهش دهند. این گونه فعالیت ها می تواند به اشکال و استراتژی های مختلفی بروز کند که در این پژوهش استراتژی صرفه جویی نقدی مالیات بررسی می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی این موضوع است که شرکت ها از وجوه نقد ناشی از اجتناب از پرداخت مالیات چگونه استفاده می کنند و آیا حضور زنان در هیئت مدیره این شرکت ها، می تواند در تقویت اثر اجتناب از پرداخت مالیات از طریق صرفه جویی نقدی مالیات نقش داشته باشد.
روش: بدین منظور، آزمون مدل روی نمونه ای از ۱۱۹ شرکت تولیدی فهرست شده در بورس اوراق بهادار کشورهای انتخاب شده در منطقه خلیج فارس شامل ایران، قطر، عمان، کویت و عربستان سعودی، طی سال های ۲۰۲۱ تا ۲۰۱۵ انجام شد. داده ها با استفاده از مدل رگرسیون خطی چندمتغیره، به روش حداقل مربعات تعمیم یافته ترکیبی (PGLS) تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: بررسی متغیرها حاکی از وجود اجتناب از پرداخت مالیات به روش صرفه جویی نقدی مالیات در بین شرکت های فهرست شده در بورس اوراق بهادار کشورهای منتخب در منطقه خلیج فارس است. افزون بر این، نتایج نشان داد که این شرکت ها وجوه نقد حاصل از صرفه جویی نقدی مالیات را با توجه به استراتژی های مختلفی مانند سرمایه گذاری یا پرداخت سود سهام به سرمایه گذاران به مصرف می رسانند. برخلاف انتظار، حضور زنان در هیئت مدیره این شرکت ها تأثیر چندانی بر تصمیم گیری ها را نشان نداد. شایان ذکر است که به طور عمده، تعداد مدیران زن حاضر در هیئت مدیره، یک نفر بوده است که این مسئله در تأثیرگذاری بر تصمیم گیری مؤثر است.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین صرفه جویی نقدی مالیات و سرمایه گذاری رابطه معنادار وجود دارد؛ بدین ترتیب که شرکت ها از جریان نقدی نشئت گرفته از مالیات برای سرمایه گذاری استفاده می کنند. افزون بر این، بین صرفه جویی نقدی مالیات و پرداخت سود سهام نیز رابطه معنادار وجود دارد، به عبارتی شرکت ها بخشی از وجوه ناشی از سرمایه گذاری نقدی مالیات را برای پرداخت سود سهام صرف می کنند. بنابراین مدیران ترکیبی از سرمایه گذاری در دارایی ها و پرداخت سود سهام به سهام داران را برای مصرف جریان های نقد ناشی از مالیات انتخاب می کنند. منفی شدن ضریب صرفه جویی نقدی مالیات، نشان می دهد شرکت ها ترجیح می دهند که وجوه اضافی ناشی از اجتناب از پرداخت مالیات را برای سرمایه گذاری های بهینه مصرف کنند. در این میان، وجود تنوع جنسیتی در میان اعضای هیئت مدیره کشورهای این منطقه، بر رابطه این دو متغیر تأثیری ندارد. بر این اساس با توجه به تحقیقات انجام شده در سایر کشورها، به نظر می رسدعدم تأثیر حضور زنان در هیئت مدیره شرکت ها، می تواند تحت تأثیر تعداد کم یا زیاد زنان قرار گیرد که این موضوع، به طور معمول، از عواملی مانند فرهنگ، قوانین حاکمیتی، تبعیض های جنسیتی و... نشئت می گیرد.
تأثیر تجربه، تخصص و مالکیت مدیرعامل بر کارایی سرمایه گذاری نیروی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالیه سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
129 - 153
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری در نیروی کار یکی از مهمترین سرمایه گذاری ها در هر شرکت است. تحقیقات اخیر اهمیت کارایی سرمایه گذاری در نیروی را برجسته نموده است. در راستای شناسایی عوامل موثر بر کارایی سرمایه گذاری نیروی کار، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تجربه، تخصص و مالکیت مدیرعامل بر کارایی سرمایه گذاری نیروی کار شرکت است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، نمونه-ای برابر با 126 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1394 تا 1401 معادل 1008 سال-شرکت، با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه مبتنی بر داده های ترکیبی مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که مدیرعاملان دارای تجربه به طور قابل توجهی، ناکارایی سرمایه-گذاری نیروی کار شرکت ها را کاهش می دهند. همچنین، مالکیت مدیرعامل منجر به افزایش ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی کار می گردد. با این حال یافته های این پژوهش رابطه معناداری را بین تخصص مدیرعامل در صنعت با ناکارایی سرمایه گذاری نیروی کار نشان نداد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مدیرعاملان باتجربه به کارایی سرمایه گذاری نیروی کار کمک می کنند. درعین حال مدیرعاملان دارای مالکیت سهام، نیاز به نظارت بیشتری دارند تا از رفتارهای فرصت طلبانه احتمالی آنها جلوگیری به عمل آید. این مطالعه ادبیات مربوط به ویژگی های مدیرعامل و کارایی سرمایه گذاری نیروی کار را غنی می سازد و اطلاعات ارزشمندی در رابطه با انتخاب مدیرعامل برای تاثیرگذاری مثبت بر سرمایه گذاری نیروی کار شرکت ارائه می دهد.
بین المللی سازی با رویکرد شبکه سازی رهیافتی کارآمد در توسعه کسب وکارهای صنعت غذا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی الگوی بین المللی سازی مبتنی بر رویکرد شبکه سازی در صنایع غذایی به روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای انجام گرفت. داده های این پژوهش برگرفته از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با 15 نفر از مدیران و کارشناسان صنایع غذایی بود که براساس نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری این فرایند ادامه یافت. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت کنندگان و ممیزیان بیرونی بررسی و تأیید شد. تجزیه تحلیل اطلاعات بر اساس مدل اشتراس و کوربین در قالب کد گذاری باز، محوری، و گزینشی در نرم افزار اطلس تی ای 8، انجام گرفت. نتایج نشان داد شرایط علّی (توسعه بین المللی، محدودیت های اقتصاد تولید و فرصت ها و چالش های تغییر در صنایع غذایی) شرایط زمینه ای (قابلیت های محتوایی و ساختاری و ملاحظات قانونی و علمی) شرایط مداخله گر (اقتصاد سیاسی، مداخلات محیطی و چالش های توسعه کسب وکار) شرایط راهبردی (راهبردهای توسعه در سطح جهانی، راهبرد خلاقیت شبکه ای، توسعه منابع شبکه ای و توسعه تولیدات جدید) پیامدها (بهبود سرمایه اجتماعی برند، توسعه بازار بین المللی و توسعه قابلیت های صنعت غذایی) است. همچنین دریافت شد به کارگیری استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی موجب بهبود فرایند شناسایی و اندازه گیری معاملات، دارایی ها و بدهی ها، افزایش کیفیت ارائه و افشای اجزای صورت های مالی و کیفیت کلی گزارشگری مالی می شود.
ارائه الگوی اثر درجه شباهت گروهی و کیفیت اطلاعات حسابداری و کیفیت گزارشگری مالی بر ارزش گذاری عرضه عمومی اولیه سهام با استفاده از الگوریتم شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اطلاعات حسابداری و گزارشگری مالی شرکت های مشابه، نقش مهمی در قیمت گذاری عرضه های عمومی اولیه دارد. هدف این پژوهش ارائه الگوی اثر درجه شباهت گروهی و کیفیت اطلاعات حسابداری و کیفیت گزارشگری مالی بر ارزش گذاری عرضه عمومی اولیه سهام با استفاده از الگوریتم شبکه های عصبی مصنوعی است. روش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و با استفاده از داده های 92 شرکت پذیرفته شده در بازار سرمایه در بازه زمانی سالهای 90 تا 98، با بهره از روش رگرسیون چندگانه به روش داده های ترکیبی و در ادامه استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی مصنوعی به آزمون فرضیه ها می پردازد. یافته ها: ارزش گذاری سهام در عرضه های عمومی اولیه، از لحاظ درجه شباهت شرکت های هم گروه و کیفیت اطلاعات حسابداری شرکت متفاوت است و تشابه کیفیت اطلاعات حسابداری، اثر شرکت های هم گروه را بر ارزش گذاری عرضه عمومی اولیه تعدیل می کند؛ اما ارزش گذاری سهام مبتنی بر شرکت های هم گروه و کیفیت اطلاعات حسابداری، با قیمت گذاری اشتباه در عرضه های عمومی اولیه در ارتباط نیست. همچنین الگوریتم کرم شب تاب توان بالاتری جهت پیش بینی ارزش گذاری عرضه عمومی اولیه سهام دارد. نتیجه گیری: اطلاعات یک عرضه اولیه، محدود به اطلاعات حسابداری خود نیست و اطلاعات حسابداری و کیفیت گزارشگری شرکت های هم گروه، حاوی اطلاعاتی در مورد قیمت گذاری عرضه های اولیه است.
بررسی رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و تاخیر گزارش حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
به طور کلی گزارش شده است که هر چه اعتماد بیش از حد مدیریتی قوی تر باشد، تأثیر منفی آن بر شرکت بیشتر است. این مطالعه به طور تجربی رابطه بین بیش اطمینانی مدیریتی و تأخیر گزارش حسابرسی را تجزیه و تحلیل می کند. به عبارتی، هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و تأخیر گزارش حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای نمونه گیری از روش حذف سیستماتیک استفاده شده است که سعی شده داده های مورد نیاز در بازه زمانی سال های 1395 الی 1399 با استفاده از روش تحلیل رگرسیون کلاسیک انجام شود. داده های پژوهش حاضر از نرم افزار ره آورد نوین تهیه شده هست. برای اندازه گیری بیش اطمینانی از دو مدل سرمایه گذاری بیش از حد و سود پیش بینی شده استفاده گردیده و همچنین، برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار استاتا استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین بیش اطمینانی مدیران و تأخیر گزارش حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه ای وجود ندارد؛ به عبارت دیگر هیچ گونه ارتباطی بین بیش اطمینانی مدیران و تأخیر گزارش حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران یافت نشد.
تخمین ارزش در معرض ریسک مبتنی بر رویکرد شبیه سازی تاریخی فیلترشده و تحلیل سرریز ریسک در بازار اوراق بهادار تهران؛ مطالعۀ موردی گروه های محصولات شیمیایی، بانک ها و مؤسسات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی سازوکار سرریز ریسک بین گروه محصولات شیمیایی، بانک ها و مؤسسات اعتباری در طول زمان و مقایسۀ آن با سرریز تلاطم بین آن دو است. بازۀ زمانی این پژوهش، از فروردین 1388 تا اسفند 1399 بوده و در آن از داده های روزانه استفاده شده است. در این پژوهش، از روش شبیه سازی تاریخی فیلترشده برای محاسبۀ ارزش در معرض ریسک و از آزمون علیت گرانجر برای بررسی سرریز ریسک استفاده شده است. نتایج نشان دهندۀ آن است که سرریز ریسک بین دو گروه موردمطالعه، به فاصلۀ یک و دو روز از وقوع ریسک در بازار مبدأ، سرریزی دوطرفه است. در وقفه های بالاتر تا پنج روز پس از وقوع ریسک در بازار مبدأ نیز تنها سرریز ریسک از گروه محصولات شیمیایی به گروه بانک ها و مؤسسات اعتباری وجود داشته و در عکس آن معنادار نیست. این در حالی است که نتایج بررسی سرریز تلاطم بین این دو گروه، سرریز را در تمام وقفه ها تنها از گروه محصولات شیمیایی به گروه بانک ها و مؤسسات اعتباری معنادار نشان داده است. گروه های انتخاب شده برای بررسی سرریز ریسک و روش استفاده شده برای محاسبۀ ارزش در معرض ریسک در آنها، نمونه هایی است که این پژوهش را از بقیه متمایز می کند.
بررسی تأثیر سیاست های تهاجمی مالیاتی بر نقدینگی اضافی با تأکید بر نقش تعدیلی بی ثباتی محیطی و اقتصادی (دیدگاه ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سیاست های تهاجمی مالیاتی بر نقدینگی اضافی با توجه به نقش بی ثباتی اقتصادی و محیطی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، فرضیه های پژوهش بر مبنای نمونه آماری متشکل از 167 شرکت طی دوره 10 ساله از سال 1391 تا 1400 با استفاده از تحلیل همبستگی ازطریق روش تخمین داده های ترکیبی با نرم افزار Eviews آزمون شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند سیاست های تهاجمی مالیاتی منجر به افزایش نقدینگی می شود. همچنین، بی ثباتی اقتصادی و محیطی تأثیر تشدیدکننده بر رابطه مثبت بین سیاست های تهاجمی مالیاتی و نقدینگی اضافی دارد. در زمان بی ثباتی، شرکت ها با مشکلات مربوط به تصمیم های مالیاتی مواجه می شوند. به صورت کلی مواجهه با بی ثباتی بیشتر منجر به اتخاذ سیاست های مالیاتی پرریسک تر می شود؛ از این رو، مدیران سعی می کنند با به کارگیری راهبردهای مناسب، وجوه نقد کافی را برای مواجهه با شرایط پیش بینی نشده نگهداری کنند. با توجه به نقش سیاست های مالیاتی، نتایج این پژوهش می تواند درک بهتری از عملکرد مالیاتی شرکت ها و پیامدهای مهم سیاست های تهاجمی مالیاتی برای مدیران، سرمایه گذاران و سیاست گذاران ارائه دهد.