فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۳۲۱ تا ۱۰٬۳۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت هزینه و چگونگی برنامه ریزی مصرف منابع یکی از مسائلی است که همواره جهت مدیریت در راستای ارزش آفرینی برای بنگاه تحت مدیریت خود با آن سروکار دارند، اما این امر مستلزم آگاهی کامل از چگونگی رفتار هزینه ها و عوامل تاثیرگذار بر رفتار هزینه ها است. مطالعات پیشین در مورد رفتار نامتقارن هزینه، به طور عمده بر عوامل داخلی تمرکز داشته اند. با این وجود، مدیران در زمان اتخاذ تصمیمات راهبردی هزینه، عوامل داخلی و خارجی را توأماً مورد توجه قرار می دهند. از این رو، در این پژوهش، جهت توجه بر عوامل خارجی، تاثیر عوامل رقابتی بر رفتار نامتقارن هزینه ها در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت، همبستگی یا همخوانی است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، اطلاعات صورت های مالی 167 شرکت در دوره زمانی 1389 الی 1398 مورد بررسی قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چند گانه با داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج: نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش بیانگر این است که عوامل رقابتی از جمله تمایز محصولات، هزینه ورود و اندازه بازار، تاثیر معنا داری بر رفتار نامتقارن هزینه های فروش، اداری و عمومی ندارد. نتیجه گیری: شرکت های فعال در صنایع رقابتی، کنترل کم تری بر قیمت محصولات دارند و ممکن است برای حفظ سودآوری معین یا به حداقل رساندن زیان، هزینه ها را کاهش دهند. همچنین، شرکت های فعال در صنایعی که هزینه ورود بیشتر است، تمایل کمتری بر سرمایه گذاری در منابع متعهدانه مانند هزینه تبلیغات، تحقیق و توسعه و هزینه های فروش، اداری و عمومی دارند تا از ورود رقبای بالقوه به این بازار و همچنین از دستیابی به قدرت انحصاری بلندمدت جلوگیری کنند. در نتیجه، مدیران این شرکت ها ممکن است در زمان کاهش فروش، اقدام به کاهش این مخارج نمایند.
بررسی تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازده سرمایه تعدیل شده با ریسک (RAROC) در بانک های پذیرفته شده در بورس های اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازده سرمایه تعدیل شده به ریسک (RAROC) که یک سنجه عملکرد نوین شناخته می شود، در مقایسه با سایر سنجه های عملکرد سنتی، بررسی و براساس مطالعات به روز برای بانک های حاضر در بازار سرمایه ایران در بازه زمانی سال های 1391 تا 1398 محاسبه شد. هدف دیگر این پژوهش، بررسی اثر متغیرهای کلان اقتصادی بر این نسبت عملکردی است. بدین منظور با استفاده از مطالعات اخیر و با محاسبه سود (زیان) خالص، زیان مورد انتظار و سرمایه نظارتی بانک ها، این شاخص محاسبه شد. در گام بعد، اثر متغیرهای کلان اقتصادی شامل نرخ تورم، نسبت نرخ رشد ارز به شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) و رشد نقدینگی با داده های تابلویی بر بازده سرمایه تعدیل شده به ریسک (RAROC)، براساس مدل رگرسیون خطی چندمتغیره بررسی شد. براساس یافته ها و در میان متغیرهای کلان اقتصادی، نسبت نرخ رشد ارز به شاخص قیمت مصرف کننده، نرخ تورم و رشد نقدینگی بر بازده سرمایه تعدیل شده به ریسک (RAROC) تأثیرگذار ارزیابی شد. به غیر از نرخ تورم که تأثیر معکوس بر بازده سرمایه تعدیل شده به ریسک دارد، بقیه متغیرها تأثیر مستقیم بر این شاخص دارند.
ارزیابی توانایی و تبیین مدلهای اقلامتعهدی اختیاری و مدل درآمد اختیاری برای کشف مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس تحقیقات قبلی مدیران ممکن است برای تأثیرگذاری روی ارزش بازار سهام و یا اهداف فرصت طلبانه، سود شرکت را از طریق مدل های اقلام تعهدی اختیاری یا درآمد اختیاری مدیریت کنند. هدف این تحقیق بررسی توانایی مدل های اقلام تعهدی اختیاری و درآمد اختیاری برای پیش بینی مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. همچنین تأثیرگذاری هریک از این مدل ها بر ارزش بازار سهام و رابطه آن ها با شاخص عدم تقارن اطلاعاتی و شاخص Q توبین در شرکت های پذیرفته شده در بورس بررسی شده است. روش تحقیق کتابخانه ای و همبستگی با استفاده از رگرسیون چندمتغیره می باشد. نمونه تحقیق شامل 1000 مشاهده در دوره زمانی سال های 1380 تا 1389 است. نتایج نشان می دهد که مدل های مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری در مقایسه با مدل درآمد اختیاری توان بیشتری در پیش بینی مدیریت سود دارند و علاوه بر آن شاخص مدیریت سود حاصل از مدل های مبتنی بر اقلام تعهدی در مقایسه با مدل درآمدی، یک متغیر مربوط و تأثیرگذار بر ارزش بازار سهام شرکت می باشد. هیچ کدام از مدل های محاسبه مدیریت سود، همبستگی میان شاخص مدیریت سود با شاخص عدم تقارن اطلاعاتی را تأیید نمی کنند و تنها مدیریت سود محاسبه شده بر اساس مدل کازنیک با شاخص Q توبین رابطه معنادار دارد.
بررسی رابطه ساختار سرمایه و اقدامات بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
161 - 179
حوزههای تخصصی:
خروجی حاصل از روابط مستقیم/غیرمستقیم ساختار مالی شرکت ها و اقدامات بازاریابی و تأثیر بلندمدت آن ها بر تلقی مشتریان دارای ابعاد نظری متنوعی در مطالعات کشورهای مختلف است. این مقاله رابطه میان ساختار سرمایه و اقدامات بازاریابی شرکت های بیمه را با تأکید بر تبلیغات و ابعاد مالی بااهمیت در شرکت ها مورد تحلیل قرار می دهد. در راستای این امر با جمع آوری داده های شرکت های بیمه پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران در دوره زمانی 1394-1399 با استفاده از رگرسیون پانل دیتا و گشتاوری تعمیم یافته، ایستایی و پویایی روابط مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اگرچه مشتریان نسبت به ساختار سرمایه شرکت اطلاعی ندارند اما نتایج برآمده ناشی از آن را در نتیجه رفتار بازاریابی شرکت های بیمه درک می کنند. شرکت هایی که از اهرم مالی بیشتر بهره می گیرند، مجبور به پرداخت بدهی از محل منابع داخلی شرکت شده و این امر می تواند علاوه بر مشکلات نمایندگی و کاهش ارزش بازاری، شرکت را در فعالیت های بازاریابی کندتر نموده و در نهایت تأثیر منفی بر تلقی مشتریان داشته باشد. نتایج این پژوهش می تواند در اتخاذ تصمیمات جامع از سوی مدیران شرکت های بیمه در انتخاب تأمین مالی مناسب از حیث تأثیر بر رضایت مندی مشتریان سودمند باشد.
سنجش ریسک عدم تقارن اطلاعات نمادهای معاملاتی شرکت های بیمه در بورس اوراق بهادار تهران با معیار احتمال معاملات آگاهانه (PIN) و بررسی اثرات تقویمی و اثرات ثابت شرکتی بر شاخص عدم تقارن اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
88 - 114
حوزههای تخصصی:
اهداف این پژوهش سنجش میزان ریسک عدم تقارن اطلاعات بین فعالان بازار در خریدوفروش نمادهای فعال شرکت های بیمه در بورس از طریق معیار احتمال معاملات آگاهانه (PIN) در هر روز معاملاتی، رتبه بندی نمادهای معاملاتی شرکت های بیمه براساس شاخص ریسک عدم تقارن اطلاعات (1-PIN) و ارزیابی اثرات تقویمی و اثرات ثابت شرکتی با استفاده از رگرسیون داده های تابلویی بر احتمال معاملات آگاهانه است. داده های مورد استفاده شامل مظنه های برتر خریدوفروش ثبت شده به صورت لحظه ای (میلی ثانیه ای) و تمامی اطلاعات حجم، تعداد و قیمت معاملات در یک روز معاملاتی به صورت لحظه ای از ابتدای بازشدن تا بسته شدن بازار (9:00 تا 12:30) در هرروز معاملاتی از فروردین 1394 تا پایان اسفند 1395 است. نتایج تحقیق نشان می دهد که: سال 1395 در بین 8 نماد فعال شرکت های بیمه در بورس (ما1، البرز1، ملتح1، دانا1، آسیا1، ملت1، پارسان1، پارسیانح1)، بیشترین مقدار شاخص ریسک عدم تقارن اطلاعات مربوط به نماد موسسه بیمه ما 86/0 و کمترین مقدار مربوط به نماد هلدینگ بیمه پارسیان (پارسیانح1) 72/0 است؛ به عبارتی برآورد احتمال معاملات آگاهانه نماد ما1 تقریبا 14 درصد و نماد پارسیانح1 تقریبا 28 درصد است. فرضیه وجود اثرات ثابت شرکتی در هر سال تایید شده است. در سطح اطمینان 95% اثرات تقویمی مانند تعطیلات رسمی بر شاخص PIN تاثیر معنی دار نداشته ولی اثرات تقویمی مانند تغییر ماه و فصل تاثیر معنی دار دارند. احتمال معاملات آگاهانه نمادهای صنعت بیمه از سطح 3/0 درصد در سال 1394 به سطح 7/16 درصد در سال 1395 افزایش یافته و در نتیجه شاخص ریسک عدم تقارن اطلاعات در مبادله سهام صنعت بیمه کاهش یافته است.
بررسی عوامل اثرگذار بر اظهارنظر حسابرس نسبت به تداوم فعالیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهام داران و سرمایه گذاران با اعتماد به صورت های مالی و گزارش حسابرس، تصمیمات سرمایه گذاری بلندمدت خود را اخذ می کنند. از گذشته های دور حسابرسی به عنوان مکانیسمی در جهت کنترل مشکلات نمایندگی و تضاد منافع به کار گرفته شده است. اگر حسابرس در طی بررسی های خود به شواهدی مبنی بر ناتوانی شرکت به تداوم فعالیت دست یابد، باید در گزارش حسابرسی این موضوع را شامل سازد. هدف از این پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر اظهارنظر حسابرس نسبت به تداوم فعالیت شرکت از جمله: دوره تصدی حسابرس، تأخیر گزارش حسابرس، خرید اظهارنظر حسابرس، نسبت نقدینگی و اهرم مالی شرکت می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نوع همبستگی می باشد و برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چندمتغیره و لجستیک استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1389 تا 1398 است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که نسبت اهرم مالی باعث افزایش میزان اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت می شود. همچنین، خرید اظهارنظر حسابرس نیز از مواردی است که باعث کاهش میزان اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت می شود .
ارائه مدلی برای حسابرسی دیوان محاسبات کشور در فرایند تسهیلات اعطایی به شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۹
۱۲۰-۹۰
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، ارائه مدل حسابرسی دیوان محاسبات کشور در فرایند تسهیلات اعطایی به شرکت های دانش بنیان است. این مطالعه یک پژوهش کیفی با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد بوده و از نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی، تارسیدن به اشباع مفاهیم استفاده شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش 15 نفر از افرادی که تجربه حسابرسی بر تسهیلات اعطائی به شرکتهای دانش بنیان داشتند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه های عمیق فردی و نیمه ساختارمند در بازه زمانی ماه های فروردین، اردیبهشت و خرداد 1400 جمع آوری و با کسب اجازه از شرکت کنندگان ضبط شد سپس به متن تبدیل و پس از چندین بار بازخوانی، با کمک نرم افزار MAXQDA10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها شامل حسابرسی دیوان محاسبات کشور در شرکتهای دانش بنیان به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (منابع انسانی و سازماندهی دیوان، ویژگیهای شخصیتی و حرفه ای حسابرس)، عوامل زمینه ای ( جایگاه دیوان و مطالبات جامعه از آن، قانون گذاری و نهادهای اجرا و نظارت)، شرایط مداخله گر(مجامع و استاندارهای بین المللی، فناوری اطلاعات،محدودیت افشاء و سیاست زدگی، فرهنگ و ارزشهای جامعه) ، راهبردها (فرایند رسیدگی دیوان محاسبات، سازمان حمایتگر از شرکت دانش بنیان،بررسی شرکتهای دانش بنیان، کنترل داخلی سازمان حمایتگر) و پیامدها (ارزش افزوده برای ذینفعان) که در قالب مدل پاردایمی قرار گرفت.
اثربخشی کمیته حسابرسی در تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر مدیریت واقعی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
سهامداران در محیطی که اطلاعاتشان کمتر از مدیریت است نمی توانند عملکرد شرکت وچشم انداز آتی آن را به طور کامل مشاهده نمایند. در چنین محیطی، مدیر می تواند برای مدیریت سود از طریق دستکاری فعالیت های واقعی از اختیار خود استفاده نماید. هدف پژوهش بررسی تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر مدیریت سود واقعی با توجه به نقش تعدیل کنندگی اثربخشی کمیته حسابرسی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که به روش حذف سیستماتیک 101 شرکت در بازه زمانی 1392 تا 1397 به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون با ساختار داده های پانل استفاده شد. نتایج فرضیه اول نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی بر مدیریت سود واقعی تاثیر مثبت دارد. همچنین سایر یافته های پژوهش حاکی از این است که با وجود کمیته حسابرسی اثر بخش شدت تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر مدیریت سود واقعی کاهش می یابد. با توجه به نتایج آزمون فرضیه ها می توان بیان کرد که انجام مدیریت سود واقعی توسط مدیران در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی با وجود نظارت کمیته حسابرسی به دلایل رویکرد اطلاعاتی، رفتار فرصت طلبانه و انعقاد قراردادهای کارا باشد.
رابطه بین شاخص مدیریت سود و سطح سود سال آتی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله رابطه میان شاخص مدیریت سود و سودآوری آتی را در 46 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. در این پژوهش متغیرهای مستقل شامل شاخص مدیریت سود، اندازه شرکت، نسبت اهرمی و متغیر وابسته سودآوری آتی است. نتایج پژوهش نشان می دهد، مدیریت سود با سودآوری آتی شرکت ها رابطه مثبتی دارد. هم چنین میان اندازه و نسبت اهرمی شرکت ها با سودآوری آتی رابطه معنی دار اما منفی وجود دارد. شواهد این پژوهش نشان می دهد شکلی که از مدیریت سود در شرکت های ایرانی وجود دارد، از نوع هموارسازی سود می باشد. این پژوهش در نهایت مدلی بر اساس شاخص مدیریت سود و سایر متغیرهای مستقل برای اندازه گیری سود سال آتی پیشنهاد می-نماید. هم چنین نتایج پژوهش رویکرد کارایی نظریه اثباتی حسابداری را درباره مدیریت سود تایید می نماید
بررسی تاثیر صفات حسابداران مدیریت بر تصمیم گیری اخلاقی با توجه به تعهدات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
191 - 226
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر صفات حسابداران مدیریت بر تصمیم گیری اخلاقی با توجه به تعهدات اجتماعی است. روش انجام پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی، و به لحاظ ماهیت جزو تحقیقات توصیفی- پیمایشی است. نمونه انتخاب شده از میان 250 نفر از افراد شاغل در حرفه مدیریت مالی، حسابدار رسمی، و حسابداری مدیریت در شرکت فولاد خوزستان در سال 1401 که مرتبط با موضوع می باشند به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد پژوهش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده پرسشنامه استاندارد شامل 47 سوال بود. روایی پرسش نامه توسط استاد راهنما و متخصصان، صاحب نظران مدیریت و پایایی آن با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای تمامی متغیرها بیشتر از 7/0 بدست آمده و مورد تایید قرار گرفتند. در این پژوهش 9 فرضیه بر اساس یک مدل مفهومی مورد مطالعه قرار گرفت. در پژوهش حاضر تصمیم گیری اخلاقی متغیر وابسته و صفات حسابداران مدیریت (استقلال حرفه ای، وابستگی حرفه ای، خودنظارتی، تعهد حرفه ای، دانش و تخصص، صداقت در رفتار، انصاف ذاتی و عدالت اخلاقی) به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق و تعهدات اجتماعی به عنوان متغیر تعدیلگر است. از روشهای آمار توصیفی(با استفاده از نرم افزار های PLS وSPSS) و آمار استنباطی (با استفاده از نرم افزار Amose) برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها حاکی از تایید همه فرضیه ها و برازش مناسب مدل پژوهش است. بنابراین بین صفات حسابداران مدیریت با توجه به تعهدات اجتماعی بر تصمیم گیری اخلاقی آنها تاثیر مثبت و معناداری دارد.
پیش بینی مدیریت سود با استفاده از شبکه عصبی و درخت تصمیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از موارد بحران های مالی مربوط به شرکت های سهامی عام بوده که درحال افزایش است. بسیاری از سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در مورد پیش بینی بحران مالی به خصوص زمانی که مدیریت سود رخ می دهد مشکلاتی دارند. تحقیقات اخیر به شناسایی عوامل و فاکتورهای مرتبط با مدیریت سود می پردازد. بنابراین از طریق آن قادر به تعیین ارتباط میان این عوامل و دستکاری سود هستند. به منظور کاهش ریسک بحران های مالی ناشی ازآن و کمک به سرمایه گذاران برای اجتناب از زیان های بزرگ در بازار سهام لازم است تا مدلی برای پیش بینی مدیریت سود توسعه یابد. هدف اصلی این تحقیق بررسی دقت پیش بینی مدیریت سود با استفاده از شبکه های عصبی و درخت تصمیم گیری و مقایسه آن بامدل های خطی است. برای این منظور نه متغیر تأثیرگذار بر مدیریت سود به عنوان متغیرهای مستقل و اقلام تعهدی اختیاری، به عنوان متغیر وابسته مورد استفاده قرار گرفته است. در این تحقیق از چهار صنعت کشاورزی، دارویی، نساجی و فرآورده های نفتی، تعداد 36 شرکت مورد بررسی قرارگرفت. از روش رگرسیون کمترین مربعات جهت مدل خطی و از شبکه عصبی پیشخور تعمیم یافته و درخت تصمیم گیری Cart, C5.0 جهت بررسی از طریق تکنیک های داده کاوی استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان دادکه روش شبکه عصبی و درخت تصمیم گیری در پیش بینی مدیریت سود نسبت به روش های خطی دقیق تر و دارای سطح خطای کمتری است. در رابطه با ارتباط بین متغیرهای وابسته با متغیر مستقل نیز می توان گفت، مدیریت سود با متغیرهای اقلام تعهدی اختیاری دوره قبل ، اقلام تعهدی غیراختیاری دوره قبل یا آستانه عملکرد و ریسک درچهار روش مدل های خطی، شبکه عصبی، درخت های C5.0 و Cart دارای بیشترین ارتباط است.
Abstract
Many financial crisis cases related to the public companies have increased recently, but many investors and creditors are difficult to foresee the financial crisis, especially in the cases with earnings management. In literature, many studies related to earnings management only focus on identifying some related factors which can significantly affect earnings management. Therefore, we can only figure out the correlation between these factors and earnings management. In order to decrease the financial crisis risks derived from earnings management and help the investors avoid suffering a great loss in the stock market, we developed a neural network model to predict the level of earnings management. This study aims to investigate the accuracy of earning management forecast by neural network and decision making tree as well as comparing that by linear models. To these end nine effective variables on earnings management were used as independent variables and discretionary accruals as dependent variables. From four industries: agriculture, pharmaceutical, textile and petroleum, 36 firms selected during 2006 to 2013. The least squares regression for linear model, generalized feed forward neural network and decision making tree c5.0, cart were applied for data mining. The results indicated that neural network and decision making tree has the least error in forecasting earnings management than more accurate linear methods. Concerning the relationship between dependent and independent variables, it is said that earning managements by discretionary accrual variables of the prior period (DAI), non-discretionary accruals of prior period or threshold performance (THOD) and risk (Risk) in four linear models, neural network, C5.0 trees and cart has the most correlation.
تحلیلی بر بازار سرمایه با استفاده از رویکرد شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
369 - 386
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه شبکه های ارتباطی سهام، موضوع مهمی برای کشف ارتباطات بالقوه بین شرکت های مختلف محسوب می شود؛ از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل ساختار ارتباطی شرکت های موجود در بازار سرمایه بر مبنای قیمت، بازده و حجم معاملات سهام با رویکرد شبکه است.
روش: روش این پژوهش کمّی و از نوع تحلیل شبکه است. داده های پژوهش در بازه زمانی ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹ گردآوری شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با افزایش مبنای هم بستگی، از میزان ارتباطات بین شرکت های مختلف کاسته می شود و بی نظمی افزایش می یابد. در واقع، هر چقدر مبنای هم بستگی بیشتر در نظر گرفته شود، احتمال تأثیرپذیری از یک متغیر مشترک یا تأثیرگذاری متقابل کمتر می شود که این مسئله به کاهش ارتباط بین سهام منجر خواهد شد. از سوی دیگر، در شبکه ارتباطی شرکت هایی هستند که در مقایسه با بقیه، در موقعیت مناسب تری قرار دارند. آن ها ممکن است از تعداد ارتباط بیشتر، دسترسی به اطلاعات سریع تر و تأثیرگذاری بیشتر بر تغییرات قیمت سایر واحدها برخوردار باشند؛ در نتیجه این شرکت ها می توانند تعیین کننده و پیشرو باشند یا به بیانی دیگر، نقش بازیگران کلیدی و تأثیرگذار را در ساختار حاکم ایفا کنند. افزون بر مطالب بیان شده، نتایج نشان داد که در دوره دوم سال ۱۳۹۹ نسبت به دوره اول، شبکه های ارتباطی بسیار بی نظم تر و پراکنده تر بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت شبکه های ارتباطی بازار سرمایه و نقش تعیین کننده شرکت های کلیدی، تحلیل الگوی روابط کمک می کند تا با آشکارسازی ساختار شبکه ای بازار سرمایه، تلاشی در جهت افزایش شفافیت، کاهش ریسک و به دنبال آن بهبود تصمیم گیری، خط مشی گذاری، بهینه سازی پرتفوی و غیره صورت گیرد.
ارائه الگوی آموزش حسابداری در دانشگاه نسل سوم و چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
135 - 156
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تغییرات سریع علم و فناوری، تحول محیط تجاری و پیچیدگی کسب و کارهای امروزی، انتظارات از نیروی کار و حسابداران را افزایش داده است. بنابراین در پاسخ به انتظارات جدیدِ کسب و کارها و جامعه از دانشگاه ، تجدید نظر در برنامه آموزش حسابداری ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی الگوی جامع آموزش حسابداری در دانشگاه نسل سوم و چهارم است. بدین منظور طی مصاحبه عمیق با اساتید و صاحب نظران حوزه حسابداری و خبرگان آموزش عالی داده های پژوهش گردآوری شده و با استفاده از روش شناسی کیفی نظریه زمینه بنیاد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل و کدگذاری داده ها در سطوح باز، محوری و انتخابی، در مرحله نهایی با مفهوم سازی و انتزاع، الگوی جامع آموزش حسابداری در دانشگاه نسل سوم و چهارم استخراج گردید. خروجی و دستاورد پیاده سازی الگوی پژوهش، می تواند به طور خاص برای بازنگری برنامه های آموزشی رشته حسابداری و همچنین به طور عام بر نحوه تعامل دانشگاه و رشته حسابداری با صنعت و جامعه در جهت بهبود کارآفرینی و نیز رشد و توسعه پایدار جامعه کمک نماید.
بهبود در اظهارنظر حسابرس و اثرات آن بر تغییرات قیمت و حجم معاملات سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تاثیر نوع اظهارنظر و بهبود در اظهارنظر حسابرس بر قیمت و حجم معاملات سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. نوع اظهارنظر و میزان تغییر در آن به عنوان اخبار خوب و بد در مورد شرکت در نظر گرفته شده است. نمونه آماری شامل 75 شرکت می باشد. روش آماری برای آزمون فرضیه ها، رگرسیون داده های تابلویی است. برای کمی کردن بهبود در اظهارنظر حسابرس، از روش لی و وو (2004) بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد، نوع اظهارنظر رابطه مثبتی با قیمت و حجم معاملات سهام شرکت ها دارد. همچنین بهبود در اظهارنظر حسابرس رابطه مثبتی با قیمت و حجم معاملات سهام دارد. نتایج بیانگر این است که گزارش های حسابرسی دارای محتوای اطلاعاتی است و سرمایه گذاران در تصمیم گیری های خود، به نوع و تغییر در اظهارنظر حسابرسی توجه دارند
This paper investigates the impact of Audit Opinion and Audit Opinion Improvement on firms’ stock price and trade volumes in Tehran Stock Exchange (TSE) It is assumed that Audit Opinion and Audit Opinion Improvement reflex good and bad news about firms. The sample consists of 75 firms listed in TSE. The Statistic Method is Pooled Data Regression. In order to quantify Audit Opinion Improvement, Li and Wu (2004) method was employed. The results show that there is a positive and significant relationship between Audit Opinion and firms’ stock prices and trade volumes. Audit Opinion Improvement is also positively correlated with stock prices and trade volumes. Results show that auditors’ reports have information content in TSE and investors consider its type and improvement in their decision making.
Keywords: Audit Opinion, Audit Opinion Improvement, Stock price, Stock Trade Volumes.
تأثیر الگوهای تصمیم گیری احساسی سرمایه گذاران بر عملکرد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
205 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از فرض های بسیار مهمِ فرضیه بازار کارا، عقلانیت سرمایه گذار است؛ در حالی که نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه مالی رفتاری خلاف آن را نشان می دهد. عقلانی نبودن رفتار سرمایه گذاران، نشئت گرفته است از ریسک موجود در بازارهایی با کارایی کمتر که آن ها را به تصمیم گیری بر اساس احساسات خود وادار می کند. تصمیم گیری احساسی سرمایه گذاران نیز بر عملکرد شرکت اثر می گذارد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر دوسوگیری رفتاری سرمایه گذاران، شامل «زیان گریزی» به عنوان شاخصی از احساسات منفی و «اعتمادبه نفس بیش ازحد» به عنوان شاخصی از احساسات مثبت بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: بر همین اساس دو فرضیه تدوین شد. با استفاده از روش غربالگری، نمونه ای متشکل از ۱۵۶ شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ انتخاب و برای آزمون فرضیه ها، از مدل رگرسیونی چند متغیره به روش داده های ترکیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده ارتباط منفی زیان گریزی سرمایه گذاران با عملکرد اقتصادی شرکت و ارتباط مثبت اعتمادبه نفس بیش ازحد سرمایه گذاران با عملکرد بازار شرکت است. همچنین مشخص شد که در بازار سرمایه ایران، سوگیری اعتمادبه نفس بیش ازحد سرمایه گذاران بر سوگیری زیان گریزی آن ها به میزان چشمگیری غلبه دارد. نتیجه گیری: سوگیری زیان گریزی، به عدم فروش سرمایه گذاری زیان ده به علت ترس از تحقق زیان منجر می شود. بدبینی و وضعیت نامطلوب بازار بورس اوراق بهادار، سرمایه گذار را در انتخاب های سرمایه گذاری استراتژیک خود، به سمت زیان گریزی سوق می دهد و موجب کاهش عملکرد اقتصادی شرکت می شود. همچنین سوگیری اعتمادبه نفس بیش ازحد، باعث می شود که سرمایه گذاران بدون دقت و توجه کافی و فقط بر اساس معیارهای ساده ای که در ذهن خود مدنظر دارند و مهم می پندارند، ریسک مرتبط با دارایی ها را دست کم بگیرند که به طور غیرمنطقی، باعث افزایش تقاضای آن ها برای اوراق بهادار پرخطر می شود. این افزایش تقاضا به افزایش قیمت اوراق بهادار و به دنبال آن، افزایش ارزش شرکت منجر می شود.
عوامل مؤثر بر تأخیر در گزارش حسابرسی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 117 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و در دوره ی زمانی 7 ساله، بین سال های 1392 تا 1398 مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. برای تحلیل داده ها از روش تجزیه و تحلیل پانل دیتا استفاده شده است. نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش نشان داده است که اندازه شرکت، اندازه هیأت مدیره، وجود کمیته حسابرسی و تمرکز مالکیت بر تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی تاثیر منفی و معناداری دارد. درحالیکه، تاثیر اندازه شرکت حسابرسی، پیچیدگی حسابرسی، دوگانگی وظیفه مدیر عامل و پراکندگی مالکیت بر تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی مثبت و معنادار است.
بررسی توانمندی بازاربینی و اوراق گُزینی در صندوق های سرمایه گذاری مشترک فعال در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
247 - 268
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نتایج حاصل از به کارگیری مدل های بازاربینی و اوراق گزینی در ارزیابی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری مشترک فعال بازار سرمایه ارائه می شود. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که صندوق ها تا چه حد در رسالت خود برای کسب بازده بالاتر از بازار موفق بوده اند و آیا کسب بازده بالاتر از بازار در طول زمان برای این واسطه های مالی، روندی معنادار داشته و حاصل توانمندی های مدیریت فعال سبد اوراق بهادار است؟ برای پاسخ به این سؤال ها، اطلاعات نمونه ای متشکل از هشت صندوق سرمایه گذاری در سهام، انتخاب شد. توانمندی های مدیریت فعال در این صندوق ها شامل بازاربینی و اوراق گزینی مطابق دو مدل ترینور مازوی و هنریکسون مرتون بررسی شد. بررسی نتایج نشان داد که در میان صندوق های موضوع پژوهش، توانمندی بازاربینی به صورت معنادار در هیچ موردی وجود ندارد و اوراق گزینی مثبت تنها در دو صندوق عضو نمونه مشاهده شده است.
مفاهیم شکل و محتوا و فاصله آنها درحسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
27 - 46
حوزههای تخصصی:
صورت های مالی نمی توانند تمام گزارش های دارای محتوای اطلاعاتی را در اختیار استفاده کنندگان قرار دهند. دلیل اصلی این موضوع، وجود زمینه قضاوت در استانداردها و مفاهیم کیفی گزارشگری مالی و تضاد منافع گروه های مختلف است. مفاهیم شکل و محتوا از دسته این موارد هستند و اینکه تا چه اندازه در مورد این موضوع و فاصله بین آنها و برتری یکی بر دیگری بین گروه های مورد بررسی در این پژوهش که پنج گروه تهیه کنندگان، استفاده کنندگان ، تأییدکنندگان، مدرسان و دانشجویان حسابداری هستند، تفاهم یا تضاد وجود دارد، سؤال این پژوهش است. هدف پژوهش تشخیص عوامل مؤثر بر ایجاد فاصله مذکور است. این پژوهش از نوع توصیفی، کمّی و مقطعی است. ابزار گرد آوری داده ها پرسش نامه بوده و برای تحلیل داده ها از آزمون واریانس (ANOVA) آزمون F و آزمون t استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی است که هم جایگاه گروه های مورد بررسی و هم ویژگی های عمومی و شخصیتی آنها بر نظرات آنها درخصوص محتوا، شکل و فاصله بین آنها تأثیر داشته است. بنابراین با توجه به یافته های پژوهش و فاصله قابل توجه بین شکل و محتوا و اینکه تدوین و به کارگیری استانداردهای حسابداری مناسب، می تواند نقش مهمی در کاهش فاصله مذکور داشته باشد، پیشنهادهایی در راستای کاهش این فاصله ارائه شده است.
عوامل و ویژگی های مالی مؤثر بر تغییر حسابرس و واکنش بازار به آن: مرور نظام مند ادبیات با روش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
119 - 148
حوزههای تخصصی:
تغییر حسابرس، یکی از موضوعاتی است که آثار با اهمیتی را برای شرکت به دنبال دارد. در این راستا عوامل مالی و همچنین، پیامدهای این تغییر برای ذی نفعان اهمیت دوچندان دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش فراتحلیل و به کارگیری رگرسیون اِگر و نمودار فانل تورش متغیرها برای بررسی عوامل تغییر حسابرس و پیامدهای آن استفاده شده است. برای این منظور، از مقالات چاپ شده طی سال های 1996 الی 2021 در نشریات معتبر بین المللی پذیرفته شده، 122 مقاله انتخاب شدند. 67 مقاله برای بررسی عوامل و متغیرهای مالی و حسابداری مؤثر بر تغییر حسابرس و 55 مقاله برای بررسی پیامدهای تغییر حسابرس و همچنین، متغیرهای مربوط به واکنش های بازار استخراج شدند. نتایج این پژوهش نشان دادند متغیرهایی نظیر بازده دارایی ها و رشد فروش رابطه معکوس و متغیرهای اهرم مالی، زیان ده بودن شرکت، ارزش بازار به ارزش دفتری، جریان نقد عملیاتی، نسبت موجودی به کل دارایی ها و فروش خارجی با نسبت مستقیم ازجمله عوامل مالی تأثیرگذار بر تغییر حسابرس هستند. نتایج درخصوص پیامدهای تغییر حسابرس نشان دادند تغییر در قیمت سهام، بازده سهام، اقلام تعهدی اختیاری و تجدید ارائه صورت های مالی واکنش منفی و معکوس نسبت به تغییر حسابرس دارند و متغیرهای اندازه مؤسسه حسابرسی و بازه زمانی ارائه گزارش، واکنش های مثبت بازار به تغییر حسابرس در پژوهش های بررسی شده دارند که در این پژوهش تأیید شده اند.