فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۸۶۱ تا ۸٬۸۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین محافظه کاری و میزان پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای کمی کردن محافظه کاری مشروط از دو معیار ضریب منفی جمع اقلام تعهدی اختیاری(غیرعملیاتی) به جمع دارایی ها و نسبت سود خالص قبل از اقلام غیرمترقبه به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام و برای کمی کردن محافظه کاری غیرمشروط از دو معیار نرخ ارزش دفتری به ارزش بازار خالص دارایی ها و ضریب منفی جمع اقلام تعهدی به میانگین جمع دارایی ها استفاده شده است. فرضیه های پژوهش در سطح هر صنعت و در سطح کل صنایع مورد برررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین ضریب منفی جمع اقلام تعهدی اختیاری(غیرعملیاتی) و سود پیش بینی شده در سطح کل صنایع رابطه معناداری وجود ندارد. رابطه معنی دار بین نسبت سود خالص قبل از اقلام غیرمترقبه به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام و سود پیش بینی شده شرکت ها در صنایع ماشین آلات-تجهیزات، الکتریکی و کاشی-سرامیک وجود دارد ولی در سطح کل صنایع به صورت تجمعی این رابطه صادق نیست. علاوه بر آن، عدم وجود رابطه معنی دار بین نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار خالص دارایی ها روی پیش بینی سود شرکت ها در صنایع الکتریکی و غذایی-آشامیدنی برقرار است بنابراین در صنایع دیگر و در سطح کل صنایع این فرضیه تأیید شده است. در نهایت نتایج بیانگر عدم وجود رابطه معنی دار بین ضریب منفی اقلام تعهدی به میانگین دارایی ها بر روی پیش بینی سود می باشد.
تأثیر خودشیفتگی مدیران بر افشای اختیاری اطلاعات شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
649 - 671
حوزههای تخصصی:
هدف: نتایج تحقیقات پیشین نشان داده است که ارائه اطلاعات داوطلبانه و اختیاری شرکت ها، به کاهش ریسک سرمایه گذاران کمک می کند؛ اما ارائه این اطلاعات، به تصمیم های مدیران بستگی دارد. بنابراین، هدف این پژوهش، بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر افشای اختیاری اطلاعات شرکت هاست. روش: با استفاده از داده های 135شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی 1388 تا 1397، فرضیه ها به کمک رگرسیون چندگانه آزمون شدند. یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل های آماری، نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران، بر افشای اختیاری اطلاعات شرکت ها تأثیر منفی و معناداری می گذارد. در این پژوهش، از دو شاخص نسبت پاداش مدیران بر کل حقوق و دستمزد پرداختی و اندازه امضای مدیران برای سنجش خودشیفتگی مدیران استفاده شده است. نتیجه گیری: خصوصیت های شخصیتی مدیران خودشیفته، آنان را به انجام اقدام هایی بر خلاف عرف سوق می دهد و باعث می شود در پی توجه و ستایش دیگران باشند و این اقدام ها در نهایت، عملکرد سازمان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. از این رو، تعصبات شخصی و توهم های مثبت مدیران خودشیفته، بر عرضه اطلاعات مالی به بورس اوراق بهادار تأثیر می گذارد. این مدیران، به نادیده گرفتن بازخوردهای منفی محرمانه از عقل خویش تمایل دارند و به طور طبیعی، اطلاعات را در زمان ارتباط با سهام داران در خصوص عملکرد شرکت نادیده می گیرند. افزون بر این، مدیران خودشیفته، ممکن است آگاهانه، اطلاعات ارسالی برای متقاعدکردن سرمایه گذاران را که پروژه های در حال اجرا و با آینده امیدوارکننده ای دارند، تحریف کنند. بروز این پدیده در بین مدیران، باعث خواهد شد که با استفاده از روش های مختلف، تلاش کنند تا افشای اطلاعات اختیاری به سرمایه گذاران و سایر سهام داران را کاهش دهند.
ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و خوانایی گزارش های مالی در شرکت های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
129 - 144
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: یکی از عوامل مهم برای دستیابی به اطلاعات قابل فهم این است که شخص هنگام مطالعه بتواند آن را به درستی بخواند و اطلاعات آن را به راحتی پردازش کند. این قابلیت در مبانی نظری دهه اخیر، با عنوان خوانایی یاد می شود. خوانایی گزارش های مالی یکی از عوامل مهم اثرگذار بر تصمیمات سرمایه گذاران است. از سوی دیگر، محافظه کاری در گزارش های مالی، در انتخاب و کاربرد اصول و رویه های حسابداری نقشی تاریخی داشته و ممکن است قابلیت فهم و خوانایی گزارش های مالی را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین محافظه کاری شرطی و غیرشرطی را با خوانایی گزارش های مالی در شرکت های دولتی مورد مطالعه قرار دهد. روش پژوهش: اطلاعات 59 شرکت دولتی طی سال های 1391 تا 1397 به روش تحلیل داده های ترکیبی مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش: نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که محافظه کاری شرطی و غیرشرطی ارتباط منفی و معناداری با خوانایی گزارش های مالی دارند که تاثیر محافظه کاری شرطی بیشتر بوده است. نتیجه گیری، اصالت و ارزش افزوده دانش: نتایج این پژوهش ضرورت توجه به مفهوم محافظه کاری و قابلیت فهم گزارش های مالی در بخش عمومی را مضاعف می سازد.
واکاویی در علل ارتقای کیفی حسابرسی داخلی: مدل جامع تفسیری و ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
167 - 190
حوزههای تخصصی:
حسابرسی داخلی به عنوان سازوکاری با اهمیت به دنبال اطمینان بخشی نسبت به اثربخش بودن کنترل های داخلی می تواند نقش با اهمیتی در ایجاد بستری مناسب برای پیشگیری از تقلب و سوء استفاده های مالی ایفا کند. برای اثربخشی چنین سازوکاری، شناخت علل زمینه ای ارتقای کارکردهای کیفی می تواند بر مبنای استانداردهای حسابرسی، به توسعه سطح شفافیت های مالی کمک نماید. بنابراین هدف این پژوهش واکاویی محتوایی در علل زمینه ای ارتقای کارکردی کیفی حسابرسی داخلی براساس تحلیل مدل جامع تفسیرگرایانه و ساختارمندانه می باشد. روش شناسی این پژوهش از نظر نوع داده، ترکیبی مبتنی بر رویکرد استقرائی-قیاسی می باشد. به منظور جمع آوری داده ها در بخش کیفی پژوهش به منظور انجام تحلیل های فراترکیب و دلفی جهت تدوین چک لیست های امتیازی، از ۱۶ نفر از متخصصان حسابداری و مدیریت مالی در سطح دانشگاهی که بر مبنای نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، استفاده گردید. سپس در بخش کمی پژوهش به منظور انجام تحلیل مدل جامع تفسیرگرایانه و ساختارمندانه از ۲۰ نفر از حسابرسان داخلی شرکت های بازار سرمایه که دارای تجربه لازم بودند، استفاده شد. در گام اول، براساس تحلیل فراترکیب اقدام به غربالگری پژوهش های مشابه گردید و بر مبنای تحلیل ارزیابی انتقادی، از بین پژوهش های انتخاب شده، مولفه های اصلی و گزاره های پژوهش در قالب چک لیست های امتیازی ۷ گزینه ای انتخاب شدند. سپس به منظور رسیدن به حدکفایت نظری از تحلیل دلفی استفاده شد و ۱۷ گزاره برای علل زمینه ای ارتقای کارکردهای کیفی حسابرسی داخلی وارد فاز تحلیل مدل جامع تفسیرگرایانه و ساختارمندانه گردید. نتایج در این بخش نشان داد، گزارهِ تصویب برنامه، بودجه و پاداش حسابرسی داخلی (E4) موثرترین عامل ارتقای کارکردهای کیفیت حسابرسی داخلی و گزارهِ تقویت سطح یادگیری در کارکردهای حسابرسی داخلی از طریق گردش آزاد اطلاعات (E17) کم اثرترین گزاره ِ ارتقای کارکردهای کیفیت حسابرسی داخلی در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شدند.
تاثیر هموارسازی سود بر محتوای اطلاعاتی سود
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال سوم بهار ۱۳۹۰ شماره ۹
167 - 191
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و تحلیل گران مالی علاقه مندند اطلاعات بیشتری راجع به هموارسازی سود در شرکت های سرمایه پذیر داشته باشند؛ به خصوص اگر این اطلاعات بر تصمیم-گیری آن ها موثر باشد. یا فته های بسیاری از تحقیقات نشان دهنده این است که سرمایه گذاران در تصمیمات سرمایه گذاری، سود هموار و کم نوسان را ترجیح می دهند. در این راستا مدیران تلاش می-کنند سود و نرخ رشد آن را هموار نشان دهند. تحقیق حاضر به بررسی تاثیر هموارسازی سود در جامعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار بر محتوای اطلاعاتی (آگاهی بخشی اطلاعاتی) سود می پردازد. هموارسازی سود با استفاده از شاخص ایکل در سال های 1380 تا 1384 اندازه گیری شده است که در این ارتباط، با توجه به تعدادی از متغیرها در ساختار مدل، از اطلاعات یک سال ماقبل و سه سال آتی (نه سال مالی) نیز استفاده شده است. با تفکیک شرکت ها به هموارساز و غیر هموارساز موضوع تحقیق در قالب چهار فرضیه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که هموارسازی سود باعث افزایش محتوای اطلاعاتی می گردد و هدف اصلی هموارسازی به قصد تحریف اطلاعات نمی باشد. باید توجه داشت که رابطه ای مثبت بین سودهای جاری و آتی برقرار می باشد و در نهایت سود دوره های آتی شرکت، رابطه مستقیم و مثبتی با سود هموار شده شرکت دارد. همچنین هموارسازی سود، محتوای اطلاعاتی سود در رابطه با گردش وجوه نقد آتی و توانایی سود در پیش بینی اقلام تعهدی آتی را افزایش می دهد، که این مسائل هنگام تصمیم گیری استفاده کنندگان بایستی مورد نظر قرار گیرد
تأثیر رفتار تقلیدی شرکت های همسان بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۰
143-162
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر رفتار تقلیدی شرکت های همسان بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. دوره زمانی پژوهش 1384 تا 1394 بوده و برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون چند متغیره استفاده شد. بر اساس روش نمونه گیری حذف سیستماتیک تعداد 126 شرکت متعلق به 11 صنعت انتخاب گردید. روش آماری مورداستفاده در این پژوهش روش داده های تابلویی است. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین ساختار بدهی تسهیلات مالی صنعت، میانگین نسبت سود خالص صنعت، میانگین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری صنعت و نوسان سود خالص صنعت بر ساختار سرمایه شرکت تأثیر ندارد. اما، میانگین لگاریتم فروش خالص صنعت بر ساختار سرمایه شرکت تأثیر دارد. درکل، نتایج حاکی از این است که شرکت های همسان در انتخاب سیاست تأمین مالی خارجی از صنعت شان تقلید نمی کنند.
راهبرد تجاری شرکت، نگهداشت وجه نقد و سرعت تعدیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۳
57 - 84
حوزههای تخصصی:
وجود مازاد وجه نقد در شرکت موجب راکد ماندن منابع می شود و کسری وجه نقد باعث از دست رفتن فرصت های سرمایه گذاری می گردد. به همین دلیل، شرکت ها عموماً سعی می کنند سطح بهینه ای از وجه نقد را نگهداری کنند. افزون بر آن، شرکت ها تلاش می کنند هرگونه انحراف نگهداشت وجه نقد از سطح بهینه آن را به سرعت، تصحیح کنند. سطح نگهداشت وجه نقد و نیز سرعت تصحیح شکاف بین نسبت نگهداشت وجه نقد واقعی و نسبت بهینه، تابع عوامل مختلفی است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر راهبردهای تجاری (تدافعی و آینده نگر) شرکت بر سطح نگهداشت وجه نقد و سرعت تعدیل آن است. در این راستا، از داده های 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1399-1392 (960 سال شرکت) استفاده شده است. جهت برازش مدل های ایستا از برآوردگر حداقل مربعات معمولی و جهت تخمین مدل های پویا از رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شرکت هایی که از راهبرد تجاری آینده نگر بهره مند هستند، در مقایسه با شرکت هایی با راهبرد تدافعی، نسبت نگهداشت وجه نقد کوچک تری دارند و فاصله بین نسبت نگهداشت وجه نقد واقعی و نسبت بهینه را با سرعت بیشتری تصحیح می کنند. نتایج آزمون های تکمیلی که یافته های اصلی پژوهش را تأیید می کنند با پیش بینی های مطرح در نظریه توازن، سازگاری دارند.
بررسی فرضیه گام تصادفی در بورس اوراق بهادار تهران با رویکردی مبتنی بر آزمون نسبت واریانس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
79 - 98
حوزههای تخصصی:
فرضیه گام تصادفی و کارایی بازار سهام سال هاست از سوی پژوهشگران مورد بحث و بررسی قرار گرفته، از روش های مختلفی برای آزمودن آنها استفاده شده است اما توجه کمی به آزمون های نسبت واریانس شده است. براین اساس، در این مطالعه از آزمون های نسبت واریانس یگانه لو و مکینل(LOMAC)، چندگانه چاو و دنینگ (CD)، ریچاردسون و اسمیت، بلیر- فرنچ و کانتریراس و بوت استرپ کیم بهره گرفته می شود. گفتنی است، در این پژوهش از چهار شاخص قیمتی تپیکس (TEPIX)، صنعت، مالی، قیمت و بازده نقدی (TEDPIX) در فاصله ابتدای 1386 تا انتهای 1389 به صورت روزانه استفاده می شود. نتایج حاکی از رد گام تصادفی و در نتیجه عدم کارایی بازار بودند. بخشی از نتایج این مطالعه همچنین حاکی از رفتار بازگشت به میانگین در شاخص قیمت و بازده نقدی بود..
بررسی تاثیر توانایی مدیریت بر رابطه بین ارتباطات سیاسی و هزینه نمایندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱ (جلد ۱)
144 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق تبیین رابطه ارتباطات سیاسی و هزینه نمایندگی با توجه به توانایی مدیریت می باشد. نمونه آماری شامل 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره 5 ساله از 1393 تا 1397 انتخاب گردیده است. این تحقیق بر اساس اهداف، از نوع تحقیقات کاربردی و در فرضیات در حیطه تحقیقات همبستگی میباشد. به منظور آزمون فرضیات از مدل رگرسیونی حداقل مربعات تعمیم-یافته در نرم افزار EViews10 استفاده شده که نتایج نشان می دهد رابطه مستقیم و معناداری بین ارتباطات سیاسی و هزینه نمایندگی وجود دارد، که این رابطه با توانایی مدیریت تعدیل می گردد به عبارت دیگر مدیرتوانا افزایش هزینه نمایندگی ناشی از روابط سیاسی را نه تنها کنترل، بلکه کاهش نیز می دهد.
بررسی رابطه بین اهرم مالی و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
121-104
حوزههای تخصصی:
از نظر تئوریکی انتظار می رود عدم تقارن اطلاعاتی تاثیر با اهمیتی بر ساختار سرمایه ی شرکت ها داشته باشد.در این پژوهش رابطه بین اهرم مالی و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی1393 -1383 با استفاده از داده های تلفیقی مورد بررسی قرارگرفته است. به همین منظور تعداد 108 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه انتخابی انتخاب گردیده است. از اختلاف بین قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان معیاری برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی در نظر گرفته شده است. همچنین از آزمون F و هاسمن جهت انتخاب بهترین مدل از میان داده های تلفیقی معمولی، اثرات ثابت و اثرات تصادفی انتخاب شده است . یافته های این تحقیق نشان می دهد که ارتباط معنی داری بین اهرم مالی و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد. به این معنی که اهرم مالی بر عدم تقارن اطلاعاتی اثر معکوس دارد ، در حالیکه تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر اهرم مالی مثبت و مستقیم است.
بررسی سرایت پذیری ریسک نکول بین شرکت های هلدینگ و شرکت های فرعی آنها (مورد مطالعه: شرکت گسترش سرمایه گذاری ایران خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
99 - 120
حوزههای تخصصی:
بررسی سرایت پذیری ریسک نکول در میان نهادهای مالی و ارتباط آنها با یکدیگر، از اهمیت زیادی در انتخاب سبد سهام، مدیریت ریسک و رتبه اعتباری نهادها برخوردار است. هدف این پژوهش، بررسی اثر سرایت پذیری احتمال نکول بین شرکت های هلدینگ و شرکت های فرعی آنها در بازار سرمایه کشور می باشد. برای این منظور در مرحله اول، احتمال نکول با استفاده از مدل قیمت گذاری اختیار معامله بلک-شولز-مرتون (BSM) برای هلدینگ گسترش سرمایه گذاری ایران خودرو و سه شرکت فرعی آن محاسبه و سپس سرایت پذیری احتمال نکول با استفاده از مدل های گارچ چندمتغیره (مدل BEKK) به صورت روزانه برای دوره زمانی 1390 الی 1397 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که سرایت پذیری ریسک نکول از شرکت هلدینگ به شرکت های فرعی آن و همچنین از شرکت های فرعی به شرکت هلدینگ وجود دارد.
بررسی دستکاری قیمت ها در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل ماشین بردار پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱
69 - 84
حوزههای تخصصی:
دستکاری قیمت ها، از جمله عواملی است که موجب بی اعتمادی سرمایه گذاران به بازار سهام شده و مانع رشد و شکوفایی آن می شود. هدف اصلی این پژوهش پیش بینی دستکاری قیمت ها با استفاده از مدل ماشین بردار پشتیبان است. این مدل جهت طبقه بندی و تفکیک گروه ها به کار می رود و داده های مورد بررسی آن باید خطی باشند. هر چند که داده های مورد استفاده در پژوهش خطی نبودند ولی با استفاده از روش آماری تجزیه و تحلیل اجزای اصلی (PCA) تلاش شد تا مشکل خطی نبودن داده ها جبران شود. فرآیند پژوهش به این صورت است که در ابتدا با استفاده از آزمون وابستگی دیرش و از میان 379 شرکت، 95 مورد به عنوان شرکت های دستکاری شده شناسایی شده است. سپس دقت پیش بینی مدل ماشین بردار پشتیبان، در دستکاری قیمت ها در بازار سرمایه بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این مدل 81 درصد از دستکاری ها را به درستی پیش بینی می نماید.
بررسی و تحلیل تأثیر برخی عوامل مؤثر بر دستکاری قیمت در بازار سهام ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
327 - 342
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش های بسیاری به بحث دستکاری قیمت به صورت نظری پرداخته شده، اما شکل تجربی این بحث به ویژه در بازارهای نوظهور همانند ایران، کمتر بررسی شده است. از این رو، توجه به این موضوع و شناسایی راه های پیشگیری از آن، ضروری است. این پدیده سبب تغییر غیرطبیعی قیمت سهام شرکت ها شده و به بی اعتمادی بین سرمایه گذاران منجر می شود. تغییرات غیرطبیعی قیمت سهام، به افزایش نوسان های بازار سهام و ریسک بیشتر آن منجر می شود. در این پژوهش به طور تجربی به بررسی و شناسایی شرکت های مستعد دستکاری قیمت در بازار سرمایه ایران پرداخته شده است.
روش: برای اجرای این پژوهش از نمونه های دستکاری قیمت به روش ورود سفارش اغواکننده در بازار سهام ایران برای دو دوره سه ماهه (یک دوره صعودی شاخص و یک دوره نزولی) استفاده شده است. روشی که برای آزمون و تجزیه و تحلیل داده ها به کار رفته، رگرسیون پنل لاجیت است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد شرکت های کوچک با حجم معاملات بالا، شفافیت اطلاعاتی اندک، نوسان بازدهی بالا و با سابقه دستکاری در گذشته، برای دستکاری قیمت مستعدترند. همچنین دستکاری قیمت با تغییرات شاخص بازار رابطه معکوس دارد.
نتیجه گیری: تغییرات شاخص بازار متغیر تأثیرگذاری بر احتمال دستکاری قیمت است. احتمال وقوع دستکاری قیمت در بازارهای رکودی، به دلیل مشکل بودن کسب بازدهی در آنها، بیشتر است، زیرا در بازارهای صعودی که اغلب سهم ها با رشد قیمت مواجه می شوند، انگیزه کمتری برای این نوع اقدامات وجود دارد.
Does Economic Freedom Affect Stock Returns? (Case study: Selected Countries of the Organization of the Islamic Conference mwmber)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Economic freedom or economic liberty is one of the instances of freedom which is a target intrinsically, and individuals and units make attempts to achieve. The liberalization of financial markets can have a different effect on economy. Several studies have indicated that economic liberalization has had a positive effect on developing economies by the reduction in capital expenditures, increase in profit-ability, and individuals’ investment. The present study aimed to investigate the effect of economic freedom on stock returns. The statistical population of this study is the selected countries of the Organization of the Islamic Conference (OIC) for the years 2001 to 2019, and is used in the statistical section of the Fraser Institute website and the World Bank website. In this study, the regression model of panel data was employed for data analysis. The research results show that the effect of the economic freedom variable is positive and significant on the stock price index and cash-on-cash return. At best, economic freedom can lead to increasing demand for stocks and, subsequently, raising the stock price index and cash-on-cash return. The government should provide a legal and regulatory framework to protect the rights of owners of assets and fair implementation of contracts, and facilitate access to sound money. It should also provide stable money and refrain from activities and interventions interfering in personal choices, exchanges and voluntary exchanges, and the free-dom to enter the competition in product and labour markets.
شناسایی گزارش های مالی جسورانه شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
141 - 160
حوزههای تخصصی:
گزارش های مالی جسورانه در مقابل گزارش های مالی محافظه کارانه قرار دارد و مفهوم آن، به کارگیری درجه پایینی از محافظه کاری در تهیه صورت های مالی است. در این نوع گزارش ها، تمایل به انتشار اخبار خوب و نگهداری اخبار بد وجود دارد. هدف پژوهش حاضر که به روش پیمایشی انجام شده است، شناسایی گزارش های مالی جسورانه شرکت ها می باشد. جهت دستیابی به هدف فوق، شاخص های این نوع گزارش از طریق انجام مصاحبه با صاحبنظران حرفه حسابداری و حسابرسی تهیه و سپس اعتبارسنجی آن، از طریق پرسشنامه و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم در نرم افزار PLS انجام گردید. توزیع پرسشنامه در بین اعضای انجمن مدیران مالی ایران انجام شده است. تعداد پرسشنامه های جمع آوری شده پس از حذف پرسشنامه های ناقص 161 مورد می باشد. یافته ها نشان داد ده مورد از شاخص های گزارشگری مالی جسورانه شامل تحریف، تحریف های برطرف نشده در سال های مختلف، عدم ذخیره گیری، تعدیلات سنواتی منفی، تغییرات غیرعادی و فاحش در فروش، تقلب، تغییر مداوم هیئت مدیره، پاداش مدیران، تولید کالاهای غیراساسی و نیز شرکت های انحصاری اعتبار کافی دارد و مدل نهایی (مدل اندازه گیری، ساختاری و کلی)، برازش مطلوبی دارد.
اثر سوگیری رفتاری سرمایه گذاران بر بازده عرضه اولیه عمومی: نقش تعدیلگر کیفیت حسابرسی و رشد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
39 - 65
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که آیا بین سوگیری رفتاری سرمایه گذاران و بازده عرضه اولیه در کوتاه مدت رابطه وجود دارد یا خیر و در ادامه آیا این رابطه تحت تأثیر کیفیت حسابرسی (اندازه مؤسسه حسابرسی) و رشد شرکت تعدیل می شود یا خیر. در این پژوهش از داده های 172 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1399- 1388 استفاده شده است. برای اندازه گیری علاقه به بخت آزمایی سرمایه گذاران از طریق معیار چولگی مورد انتظار آنان و همچنین بازده تجمعی کوتاه مدت، در طی 10 روز کاری پس از عرضه محاسبه شده است. آزمون تحلیل داده ها بر اساس تحلیل داده های مقطعی انجام گرفت. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر اثر مثبت چولگی مورد انتظار سرمایه گذاران بر بازده عرضه اولیه در کوتاه مدت است وکیفیت حسابرسی بیشتر (اندازه مؤسسه حسابرسی)، میزان اثر مذکور را تقلیل می دهد. همچنین شدت این اثر در شرکت هایی که فرصت های رشد کمتری نسبت به میانگین دارند کمتر از شرکت هایی است که فرصت های رشد بیشتری نسبت به میانگین دارند.
نهادگرایی در حسابداری
حوزههای تخصصی:
نهادگرایی رویکردی میانرشتهای است که از دانش هایی مانند روانشناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی و حقوق استفاده می کند تا رفتار عاملان اقتصادی را فهم کند و مفروضات دقیقتری برای وصف رفتار آنان ایجاد کند. هدف از پژوهش حاضر، بسط مبانی و تبیین اهمیت نقش محوری نهادها و رویکرد نهادگرایی بر توسعه اقتصادی و بهبود حرفه حسابداری است. این پژوهش از لحاظ روش، مروری و به ارزیابی پژوهش هایی که در گذشته انجام شده می پردازد.. بر اساس پژوهش های پیشین می توان نتیجه گرفت که نهادگرایان جدید، ضمن نقد نظریات نئوکلاسیک، سعی در توسعه و ارائه یک تئوری توسعه مبتنی بر سازمان و تغییر و تحول نهادی با هدف ارتقا و ترویج رشد اقتصادی نمودند. همچنین شواهد موید این مطلب است که ایدئولوژی به عنوان بخشی غیرقابل مشاهده و ایده آل از نظم نهادی، افراد در نهادها را قادر می سازد تا الگوهای رفتاری سازگار را انتخاب کنند. مضافا، نهادها در توسعه حسابداری اجتماعی و زیست محیطی نقش مهمی را ایفا می کنند.
نقش توانایی مدیران و هموارسازی سودهای تقسیمی در تغییر محتوای اطلاعاتی سودهای جاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
581 - 603
حوزههای تخصصی:
هدف: تمایل به تغییر شیوه پرداخت سود تقسیمی، می تواند بیانگر توانایی مدیران در کنترل نوسان های ایجادشده در بازار سرمایه باشد؛ به نحوی که مدیران به منظور پوشش ریسک ناشی از این نوسان ها، به محدودسازی تغییرات در سودهای تقسیمی اقدام می کنند. هدف این مقاله، بررسی نقش توانایی مدیران و هموارسازی سودهای تقسیمی در تغییر محتوای اطلاعاتی سودهای جاری است.
روش: در این پژوهش، به منظور بررسی و تحلیل فرضیه ها، داده های مربوط به 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1387 تا 1397 استخراج شد و به کمک مدل رگرسیونی داده های ترکیبی به روش اثرهای ثابت، فرضیه های پژوهش آزمون شدند. به منظور محاسبه هموارسازی سودهای تقسیمی، از روند سودآوری و سودهای تقسیمی گذشته بر مبنای مدل فلیرز (2019) و برای محاسبه توانایی مدیران، از مدل دمرجیان، لو و مک وی (2012) استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که توانایی مدیران به افزایش هموارسازی سودهای تقسیمی منجر می شود. همچنین، نتایج حاصل از فرضیه دوم پژوهش، بیانگر ارتباط معنادار بین توانایی مدیران و محتوای اطلاعاتی هموارسازی سودهای تقسیمی است.
نتیجه گیری: مدیران بسیار توانا، به هموارسازی عمدی سودهای تقسیمی تمایل بیشتری دارند و این هموارسازی با سودآوری آتی شرکت در ارتباط است. مدیران توانمند با توجه به مهارتی که در پیش بینی و برآورد عملکرد آتی شرکت دارند، اطلاعات مربوط به سودهای آتی را در قالب هموارسازی سودهای تقسیمی جاری ارائه می دهند.
نااطمینانی نرخ سود تسهیلات و تأمین مالی بنگاههای کوچک و متوسط منتخب پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به بنگاه های کوچک و متوسط به دلیل نقش آنها در رشد و توسعه اقتصادی، هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای درحال توسعه، بیش از پیش توجه شده است. پژوهش های متعدد درباره این بنگاهها نشان می دهد مسئله تأمین مالی برای آنها ازجمله موانع و چالش های مهم به شمار می رود. با توجه به سهم شایان توجه نظام بانکی در تأمین مالی بنگاه های، نااطمینانی نرخ سود تسهیلات بانکی تأثیر زیادی بر تأمین مالی و سرمایه گذاری آنها می گذارد. در این بین تعیین دستوری نرخ سود تسهیلات به همراه کامل نبودن اطلاعات بین بانک و متقاضیان تسهیلات موجب بروز نااطمینانی در این نرخ شده است؛ بنابراین پژوهش حاضر با توجه به تأثیر نااطمینانی بر شدت و نحوه اثرگذاری متغیرهای اقتصادی، به دنبال آن است تا به طور مشخص نقش نااطمینانی نرخ سود تسهیلات در تأمین مالی بنگاههای کوچک و متوسط که یکی از چالش های اصلی توسعه آنها است را با استفاده از الگوی داده های تابلویی بررسی کند. جامعه آماری مطالعه،70 شرکت کوچک و متوسط منتخب پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی دوره زمانی 1390 تا 1396 است. به طور کلی، نتایج نشان دهنده اثر منفی و معنی دار نااطمینانی نرخ سود تسهیلات بر تأمین مالی بنگاههای کوچک و متوسط در ایران است. براساس نتایج تجربی پیشنهاد می شود برای بهبود تأمین مالی این بنگاهها در کشور، ازطریق کاهش دامنه نوسان های نرخ سود حقیقی تسهیلات، سیاست های مبتنی بر کاهش نااطمینانی نرخ سود تسهیلات در پیش گرفته شود.
یک قرن حسابرسی داخلی- با بهره گیری از مرور ادبیات محاسبه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۸۱-۳۱
حوزههای تخصصی:
مروری بر ادبیات حسابرسی داخلی طی قرن گذشته حاکی از تنوع موضوعی قابل توجهی است طوری که مرور سیستماتیک مطالعات مذکور را با هدف شناخت عمیق تر تحقیقات حسابرسی داخلی ضروری می سازد. این تحقیق با هدف شناسایی موثرترین مقالات، مجلات، نویسندگان، مراکز تحقیقاتی و کشورها؛ ساختار همکاری بین نویسندگان، مراکز تحقیقاتی و کشورها؛ و موضوعات با الگوهای پرتکرار در حوزه حسابرسی داخلی طی دوره صد ساله اخیر صورت گرفته است. با استفاده از رویکرد مرور ادبیات محاسبه محور (CLR)، مجموعه مقالات استخراج شده از پایگاه داده WoS طی یک دوره صد ساله از 1920به دو روش تحلیل اثرات و ساختار مورد بررسی قرار می گیرند و از نرم افزار VOSviewerدر ساخت و تصویر سازی کتاب سنجی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد دیوید وود به عنوان نویسنده برتر، مجله Auditing-A Journal of Practice &Theory به عنوان موثرترین مجله؛و مقاله «حق الزحمه حسابرسی: فراتحلیل تأثیر ویژگی های عرضه و تقاضا» و یکی از نویسندگان آن یعنی رابرت کِنِکِل به ترتیب عنوان پر استنادترین مقاله و دارای بیشترین شبکه همکاری محققین حوزه شناسایی شدند. «مدیریت» و «حاکمیت شرکتی» پر کاربردترین کلمات بوده و دانشگاه آمریکایی «بیرمنگام یانگ» بیشترین ارتباط را با سایر دانشگاهها داشته است. مقاله آدری گِرَملینگ «نقش حسابرسی داخلی در حاکمیت شرکتی» در سال 2004 بیشترین هم استنادی را در زمینه انتشارات داراست و مجله «Accounting Review» از قدیمی ترین و با بالاترین شاخصH و ضریب تاثیر در حوزه حسابداری و حسابرسی محسوب می شود.