فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۴۱ تا ۷٬۲۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر غنی سازی شغلی بر کاهش فلات شغلی کارکنان بانک ملی استان آذربایجانشرقی می باشد این پژوهش .از نظر هدف کاربردی و از نظر گرد آوری داده ها پیمایشی است و به لحاظ روش تحلیل داده از نوع مطالعات همبستگی می باشد .جامعه آماری در پژوهش حاضر عبارت است از تمامی کارکنان رسمی شعب بانک ملی استان آذربایجانشرقی که تعداد آنها 1077نفر می باشد .مقدار حجم نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بر اساس جدول کرجسی و مورگان282نفر انتخاب شد جهت گرد آوری داده ها از دو پرسشنامه غنی سازی شغلی هاکمن و اولدهام (۱۹۷5) و برای سنجش متغیر فلات زدگی شغلی از پرسشنامه میلمن (1992) استفاده شد روایی محتوایی پرسشنامه ها با استفاده از نظر متخصصان و برای پایایی پرسشنامه ها نیز ازضریب آلفای کرونباخ استفاده شد . در ادامه برای تجزیه و تحلیل داده ها ازمدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با نرم افزار smart PLS استفاده گردید .یافته های پژوهش نشان می دهد که غنی سازی شغلی بر کاهش فلات زدگی شغلی تاثیر معناداری دارد .نتایج تحقیق بررسی مداوم محتوای مشاغل و فراهم آوردن زمینه های تغییر آن توسط مدیران بانک ملی ایران جهت جلوگیری از فلات زدگی شغلی کارکنان را پیشنهاد می دهد .
تدوین اصول راهبری شرکتی برای بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
29 - 52
حوزههای تخصصی:
این تحقیق مدلی برای اصول راهبری شرکتی برای بازار سرمایه ایران ارائه می کند. پس از بررسی ادبیات نظری موضوع اصول راهبری شرکتی در دنیا و بررسی اصول راهبری شرکتی در بورس نیویورک، بورس لندن و بورس مالزی و در نظر گرفتن شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران، مدل مفهومی و پرسشنامه تحقیق تدوین گردید. براین اساس، هیئت مدیره و اثربخشی آن، پاسخگویی، کمیته های هیئت مدیره و ارائه گزارش جامع شرکت و ارتباط با ذینفعان به عنوان اصول راهبری شرکتی انتخاب شدند. پرسشنامه تحقیق در معرض نظرخواهی 30 نفر از خبرگان قرار گرفت و با استفاده از روش دلفی فازی مثلثی نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و اصول نهایی استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که دستورالعمل راهبری شرکتی تدوین شده توسط سازمان بورس و اوراق بهادار توانایی پاسخگویی کامل به نیازهای کاربران را ندارد و مولفه های مورد اجماع در تحقیق حاضر باید مورد استفاده قرار گیرد.
توسعه مدل های عاملی قیمت گذاری فاما و فرنچ با استفاده از عامل بنیادی مبتنی بر ویژگی های حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، معرفی عامل بنیادی مبتنی بر ویژگی های حسابداری، شامل نسبت سود به قیمت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، نرخ رشد فروش، اقلام تعهدی، سرمایه گذاری و رشد خالص دارایی های عملیاتی، به عنوان یک عامل در مدل های چندعاملی قیمت گذاری فاما و فرنچ است که مستخرج از نظریه مصرف و اصول و مفروضات حسابداری می باشد. به منظور آزمون فرضیه ها از اطلاعات 345 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران طی بازه 1385-1398 استفاده شده است. برای ارزیابی عملکرد مدل های چندعاملی قیمت گذاری دارایی ها، دارایی های آزمون در دو دسته، با لحاظ کردن ویژگی بازده موردانتظار شرکت و بدون لحاظ کردن ویژگی بازده موردانتظار شرکت، طبقه بندی شده اند. در ادامه به کمک رویکرد رگرسیون های سری زمانی، عملکرد مدل های بسط یافته با عامل بنیادی مبتنی بر ویژگی های حسابداری مذکور و مدل های متداول در توضیح بازده سهام مقایسه شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بسط مدل های مورد بررسی پژوهش با عامل بنیادی مبتنی بر ویژگی های حسابداری موجب می شود تا عملکرد این مدل ها در توضیح الگوهای مختلف بازده سهام بهبود یابد که این تفاوت عملکرد از لحاظ قدرت توضیح دهندگی برای دارایی های آزمونی که با استفاده از بازده موردانتظار تشکیل شده، مطلوب تر می باشد. یافته های این پژوهش بیانگر این مهم است که اطلاعات صورت های مالی دارای محتوای اطلاعاتی بوده و در تعیین بازده مورد انتظار می تواند نقش انکار ناپذیری داشته باشند.
شبیه سازی تأثیر شوک های نفتی و ارزی بر ریسک سیستماتیک و بازده قیمتی سهام شرکت ها: رویکرد DSGE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
91 - 111
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر ریسک و بازده سهام اهمیت زیادی در مطالعات مالی داشته و از مفاهیم نیرومند در استراتژی ها و تصمیمات سرمایه گذاری محسوب می شود. از اینرو در سال های اخیر در قالب پژوهش های تجربی به شناسایی و بررسی عوامل مؤثر داخلی (شرکتی) و خارجی (کلان اقتصادی) بر ریسک و بازده سهام پرداخته شده که در این راستا متغیرهای کلان اقتصادی اهمیت بیشتری داشته است. در این پژوهش از بین متغیرهای کلان اقتصادی مختلف، به بررسی تأثیر شوک های نفتی و ارزی بر ریسک سیستماتیک و بازده سهام پرداخته است. داده های مورد استفاده به صورت فصلی بین سال های 1381 تا 1395 بوده که با استفاده از مدل DSGE، واکنش متغیرهای مالی در برابر شوک های نفتی و ارزی بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که شوک نفتی و ارزی ابتدا بر ریسک سیستماتیک سهام و بازده قیمتی تاثیر منفی دارد و سپس در دوره های بعدی این روند ادامه پیدا نکرده و پس از طی یک دوره نوسانی به حالت تعادلی و پایدار خود بر می گردد، بطوری که نوسانات ریسک سیستماتیک بیشتر از بازده قیمتی می باشد.
تبیین الگوی تقلب مالیاتی در ایران مبتنی بر رویکرد آمیخته (واکاوی کنش مالیاتی متقلبانه اشخاص حقوقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۰
241-279
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف تبیین الگوی تقلب مالیاتی شرکت ها در ایران به روش ترکیبی با راهبرد اکتشافی-متوالی انجام شد. بخش کیفی پژوهش با رویکرد نظریه پردازی زمینه بنیان و انجام 57 مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان و صاحبنظران حوزه های مالی-مالیاتی به شیوه گلوله برفی صورت پذیرفت. پس از تحلیل کدگذاری ها، مدل جی تی، پدیدارگشت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودی ای استفاده شد. در بخش کمی پژوهش، داده های 496 پرسشنامه با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس3 تحلیل شد. در بخش کیفی، رویکرد مالیاتی متقلبانه به عنوان مقوله هسته ای تعیین و ابعاد مختلف مدل، حاصل گشت: کنش جبرمحور و کنش گزینشی به عنوان علل شکل گیری رویکرد مالیاتی متقلبانه تبیین شد. شرایط بستر شامل 7 محتوا، راهبردهای متقلبانه در 8 گروه راهبردهای متقلبانه خاص و 9 گروه راهبرد متقلبانه عمومی، شرایط مداخله گر تشدیدگر و تحدیدگر در سه حوزه سازمان مالیاتی، خارج از دستگاه مالیاتی و حوزه مشترک، همراه با 5 سطح پیامدهای اقتصادی و تبعات اجتماعی-سیاسی تبیین و تحلیل گشت. نتایج تحلیل کمی نشان داد که کنش جبرمحور و کنش گزینشی تاثیر مستقیم و معنادار، بایستگی نظام مالیاتی، بایستگی نظامات اجتماعی و بایستگی عملکرد مشترک، اثر معکوس و معنا دار و عوامل زمینه ای اثر مستقیم و غیرمستقیم معنادار بر رویکرد مالیاتی متقلبانه شرکت ها دارند.
مروری بر مبانی حسابداری و نظام گزارشگری مالی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی (با تأکید بر دانشگاه های علوم پزشکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
17 - 36
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور نقش مهمی در پیشرفت و اعتلای فرهنگ و سرنوشت یک کشور به عهده دارند. آن ها از منابع جامعه استفاده می کنند و به جامعه نیز خدمت ارائه می نمایند. تداوم چنین رابطه ای و نیز رضایت هر دو طرف نیازمند آن است که ارتباط و پاسخگویی این مؤسسات در مقابل جامعه شفاف و به موقع باشد. بدین منظور گزارش دهی کامل، درست و شفاف دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ضروری است. بر این اساس، دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی برای دستیابی به این هدف باید به دنبال معیارهای کامل و استانداردهای جامعی باشند تا بر مبنای آن ها گزارش دهی جامع و شفافی ارائه کنند. با این اوصاف دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی برای رسیدن به موفقیت بیشتر و پاسخگویی بهتر و شفاف تر ملزم به رعایت استانداردهایی هستند که علاوه بر کامل بودن و جامعیت، از مبانی نظری قوی نیز برخوردار باشند تا در موارد پیش بینی نشده نیز بتوانند جوابگو باشند. در این بررسی سعی شده تا مروری جامع بر تاریخچه، قوانین و آیین نامه های مرتبط، مبانی مورد استفاده در حسابداری و گزارشگری مالی دانشگاه ها، به ویژه دانشگاه های علوم پزشکی موردبحث و بررسی قرار گیرد. این مطالعه نشان می دهد که با مرور زمان نظام گزارشگری مالی دانشگاه ها ارتقا داشته و دانشگاه ها برای بهبود کیفیت گزارشگری مالی در جهت ارائه اطلاعات مربوط در جهت تصمیم گیری بهینه مدیران و ارتقای سطح مسئولیت پاسخگویی ایشان در قبال عموم، همواره به دنبال کاربرد سیستم های نوین حسابداری و گزارشگری مالی بوده و در این زمینه اقدامات و تلاش هایی در جهت تغییر رویکرد گزارشگری به سیستم تعهدی و ارتقای کیفیت گزارشگری مالی صورت گرفته است.
الگویی برای پیش بینی نکول شرکتی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
1 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف: نکول شرکتی یکی از پدیده های ناخوشایند در طول زندگی هر بنگاه اقتصادی است. هزینه ها و مخاطره های نهفته در این رویداد باعث شده است طی چهار دهه گذشته، مدل های مختلفی برای پیش بینی و اندازه گیری آن ابداع و ارائه گردد. با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش قصد دارد با استفاده از داده های نمونه ای متشکل از 100 شرکت از صنایع منتخب فهرست شده در بورس اوراق بهادار تهران، الگویی برای پیش بینی نکول شرکتی ارائه کند. روش : در این پژوهش، ابتدا با استفاده از مطالعه اسنادی و روش دلفی فازی، عوامل و متغیرهای بالقوه تأثیرگذار بر روی نکول شرکتی شناسایی می شود، سپس محرک های نکول شرکتی به شکل تجربی با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری کمترین مربعات جزئی معرفی و الگویی جهت پیش بینی آن در بورس اوراق بهادار تهران ارائه می گردد. یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، نسبت های سود خالص به مجموع دارایی ها، سود عملیاتی به مجموع دارایی ها، سود انباشته به مجموع دارایی ها، دارایی های جاری به بدهی های جاری، سرمایه در گردش به مجموع دارایی ها، وجوه نقد به بدهی های جاری، بدهی های جاری به مجموع دارایی ها، مجموع بدهی ها به مجموع دارایی ها، خالص جریان نقدی عملیاتی به فروش و خالص جریان نقدی عملیاتی به مجموع بدهی ها را می توان به عنوان محرک های نکول شرکتی در بورس اوراق بهادار تهران معرفی کرد. نتیجه گیری : مشاهده شد که در بورس اوراق بهادار تهران، صرفاً نسبت های حسابداری به عنوان محرک های نکول شرکتی معرفی شده اند و سایر محرک های بالقوه شامل متغیرهای بازار، نماگرهای کلان اقتصادی، عوامل غیرمالی و معیارهای کیفیت سود، نقشی در پیش بینی این رویداد ندارند.
تأثیر انحراف از ساختار سرمایه هدف بر ارزش شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظریه توازن بیان می شود شرکت ها دارای ساختار سرمایه هدف (یا بهینه) هستند که در آن، ارزش شرکت حداکثر مقدار خود را داراست و هرگونه انحراف از آن، موجب کاهش ارزش شرکت می گردد. در این پژوهش، با پیروی از ادبیات موجود، متغیرهای تبیین کننده ساختار سرمایه انتخاب شده، با استفاده از آن ها میزان انحراف ساختار سرمایه واقعی شرکت ها از ساختار هدف آن ها سنجیده شده و سپس تأثیر انحراف از ساختار سرمایه هدف بر ارزش شرکت بررسی گردیده است. بدین منظور از داده های 148 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1396-1386، رویکرد داده های ترکیبی و نیز رویکرد کنترل اثرات سال ها و صنایع، استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با افزایش در انحراف ساختار سرمایه، ارزش شرکت کاهش می یابد. نتایج تحلیل های تکمیلی در شرکت هایی با ساختار سرمایه بیش اهرمی و کم اهرمی و نیز نتایج تحلیل های تکمیلی با استفاده از یک مجموعه جایگزین از متغیرهای تبیین کننده ساختار سرمایه جهت سنجش میزان انحراف ساختار سرمایه، با یافته های اصلی پژوهش همخوانی دارد.
تأثیر دانش مالی مدیران عامل بر کیفیت حسابرسی با در نظر گرفتن اثر تعدیل کننده توانایی مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران عامل خبره به مسائل مالی، نقش مهم و حیاتی را در اتخاذ تصمیم های مالی، سیاست گذاری حسابداری و بهبود کیفیت گزارشات ارسالی به بازار سرمایه بر عهده دارند. در این خصوص یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین اطلاعات مخابره شده به بازار سرمایه صورت های مالی حسابرسی شده و اظهارنظر حسابرس مستقل است. از این رو پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر دانش مالی مدیران عامل بر کیفیت حسابرسی و نیز بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر رابطه بین دانش مالی مدیر عامل و کیفیت حسابرسی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری شامل 147 شرکت طی سال های 1390 الی 1398 بوده است که به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از داده های ترکیبی و رگرسیون چند متغیره به روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که دانش مالی مدیران عامل تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت حسابرسی دارد. همچنین توانایی مدیران نیز دارای تأثیر مثبت و معنادار بر کیفیت حسابرسی می باشد. نتیجه دیگر پژوهش حاکی از این است که توانایی مدیریت تأثیر معنی داری بر رابطه بین دانش مالی مدیرعامل و کیفیت حسابرسی ندارد.
تأثیر جنسیت شریک مؤسسه ی حسابرسی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
50 - 69
حوزههای تخصصی:
زنان حسابرس به دلیل ریسک گریز بودن و داشتن اصول اخلاقی بالا و همچنین ریسک بالای دادرسی با تلاش و رسیدگی بیشتر در انجام حسابرسی، نقش مهمی در شناسایی و جلوگیری رفتارهای فرصت طلبانه مدیران، تقویت شفافیت محیط اطلاعاتی و کیفیت گزارشگری مالی دارند و مانع تجمیع توده ای از اطلاعات و اخبار منفی می شود که در نهایت می تواند ریسک سقوط آتی قیمت سهام را کنترل کند. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر جنسیت شریک موسسه حسابرسی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام شرکت است. برای آزمون فرضیه پژوهش از اطلاعات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1393 تا 1398 و برای نمونه نهایی متشکل از 155 شرکت انتخاب گردید. پس از اندازه گیری متغیرهای پژوهش از تجزیه تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره و کنترل اثرات ثابت در سطح صنعت و سال، برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که جنسیت شریک موسسه حسابرسی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام شرکت تاثیر منفی دارد. بر اساس یافته ها، سهامدارن و سایر رائ دهندگان در مجموع عمومی سالیانه شرکت ها به منظور کاهش ریسک سقوط قیمت سهام در آینده، موسسات حسابرسی که دارای شریک زن هستند را انتخاب کنند. این پژوهش علاوه بر گسترش مبانی نظری محدود موجود در زمینه جنسیت شریک موسسه حسابرسی با نظارت بر کاهش ریسک، رشد پایدار را برای شرکت فراهم می آورد.
بررسی تصمیمات سرمایه گذاری شرکت های تحت درماندگی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده تحقیقات مالی به طور گسترده، تصمیمات سرمایه گذاری شرکت ها را مورد مطالعه قرار داده است. بر اساس این تحقیقات، بررسی رابطه بین جریان نقدی و سطح سرمایه گذاری یک روش معمول برای تجزیه وتحلیل مسائل مربوط به بیش و کم سرمایه گذاری است. در این پژوهش تصمیمات سرمایه گذاری شرکت های تحت درماندگی مالی در بورس اوراق بهادار تهران برای 280 مشاهده (سال-شرکت) مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از روش داده های ترکیبی به روش گشتاورهای تعمیم یافته پویا به شکل دو مرحله ای و جهت استحکام نتایج از روش داده های طبقه بندی شده بر حسب فرصت سرمایه گذاری به روش حداقل مربعات استفاده شده است. نتایج پژوهش به روش داده های ترکیبی نشان داد که شرکت های درمانده مالی دارای فرصت سرمایه گذاری، سرمایه گذاری ها را متناسب با فرصت های موجود افزایش داده اند؛ ولی پس از تفکیک شرکت ها به دو طبقه شرکت های با فرصت سرمایه گذاری زیاد و کم، مشخص شد در نمونه شرکت های بورسی در ایران طی سال های 1390 تا 1393، شرکت های درمانده مالی بدون توجه به فرصت سرمایه گذاری اقدام به افزایش سطح سرمایه گذاری نموده اند.
رتبه بندی روش های اندازه گیری شفافیت گزارشگری مالی: کاربرد تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
157 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش با مرور مبانی نظری و تحقیقات پیشین، به دنبال این هستیم که ابتدا روش های مختلف اندازه گیری شفافیت گزارشگری مالی را شناسایی و سپس با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) ، این روش ها و نیز ویژگی های کیفی مرتبط با آنها را رتبه بندی کنیم. روش: روش های اندازه گیری شفافیت گزارشگری مالی که در این تحقیق مورد بررسی و رتبه بندی قرار گرفته، شامل شاخص شفافیت بورس تهران، چارچوب بوشمن و همکاران (2004) ، معیار S&P و کیفیت سود است. بدین منظور ابتدا یک نمونه 20 نفری از مدیران مالی و کارشناسان به عنوان خبرگان انتخاب گردید و پرسشنامه در اختیار آنها قرار گرفت. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که که از میان ویژگی های کیفی مرتبط با اندازه گیری شفافیت گزارشگری، قابلیت اتکا، بالاترین رتبه و به موقع بودن و مربوط بودن در رده های بعدی قرار دارند. همچنین تجزیه و تحلیل نهایی نشان می دهد گزینه شاخص شفافیت بورس تهران رتبه اول، چارچوب بوشمن و همکاران (2004) رتبه دوم، معیار S&P رتبه سوم و کیفیت سود رتبه چهارم را کسب کرده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان بیان کرد که از نظر خبرگان، بهترین روش برای اندازه گیری شفافیت گزارشگری مالی، استفاده از شاخص شفافیت بورس تهران و روش های چارچوب بوشمن و همکاران (2004) ، معیار S&P است. از دلایل این امر را می توان سادگی و سهولت در دسترس بودن این معیار دانست، چرا که سایر روش ها دارای شاخص ها و تجزیه و تحلیل های بیشتری است.
آزمون فشار به عنوان ابزار کلیدی مدیریت ریسک دارایی های مالی با تأکید بر نظریه ارزش فرین و توابع کاپیولا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزمون فشار فن شبیه سازی برای ارزیابی واکنش های سبد به موقعیت های بحرانی گوناگون است. در این مقاله، با مرور روش های مختلف آزمون های فشار، اثرات سناریوهای مختلف فشار روی سبد سهامی متشکل از سه شاخص قیمت شیمیایی، دارویی و فلزات اساسی در بورس اوراق بهادار تهران ارزیابی شده است. همچنین دنباله های فرین همه عوامل ریسک در سبد با استفاده از نظریه ارزش فرین شناسایی شده است و ساختارهای وابستگی پویا و غیرخطی بین آنها با استفاده از توابع کاپیولا الگو سازی شده است. در این پژوهش سه آزمون فشار شامل سناریوهای فشار تاریخی، هیبریدی و فرضی برای شبیه سازی روند شکل گیری مشترک عوامل ریسک در طی زمان به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد سناریوهای هیبریدی و فرضی نسبت به آزمون فشار کاملاً تاریخی ترجیح دارد؛ زیرا سناریو های منعطف تری از تکرار صرف رخدادهای گذشته ایجاد می کند. به سناریوهای فرضی بیش از سناریوهای دیگر توجه شده است؛ زیرا امکان ایجاد موقعیت های فشار را با نگاه رو به آینده برای مدیر ریسک فراهم می کند.
بررسی نقش تعدیل کنندگی حسابرسی عملکرد در تأثیر حسابداری تعهدی بر حسابداری بخش عمومی با استفاده از معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۸)
135 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیل کنندگی حسابرسی عملکرد در تأثیر حسابداری تعهدی بر حسابداری بخش عمومی ایران است. این پژوهش به صورت پیمایشی و از نوع کاربردی است. 200 نفر از کارکنان بخش های مالی و حسابداری دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1397 به عنوان جامعه آماری انتخاب و به روش کوکران 131 پرسش نامه ارسال و پس از حذف پرسش نامه های تکمیل نشده، 120 پرسش نامه به عنوان نمونه نهایی استفاده شد. از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS برای تجزیه وتحلیل استفاده شد. نتایج نشان می دهد که حسابداری تعهدی بر حسابداری بخش عمومی تأثیر معناداری دارد. حسابرسی عملکرد تأثیر حسابداری تعهدی بر حسابداری بخش عمومی را تعدیل می کند. به کارگیری حسابداری تعهدی در بخش عمومی موجب افزایش کارایی گزارشگری در این بخش، تهیه اطلاعات سودمندتر برای بهبود تخصیص منابع، افزایش پاسخگویی، افزایش شفافیت اطلاعاتی و ایجاد آگاهی نسبت به اثرات اقتصادی و بررسی بهتر عملکرد مدیران در استفاده از منابع در اختیار می گردد. حسابرسی عملکرد در بخش دولتی، گذشته از کامل کردن سیستم گزارشگری در مورد منابع مالی، به گزارشگری در مورد کل منابع اقتصادی در اختیار دولت نیز توجه می کند
بررسی تاثیر بهره وری کارکنان بر رابطه بین مسئولیت های اجتماعی و عملکرد مالی
حوزههای تخصصی:
اخیراً اهداف شرکت ها از بیشینه سازی ثروت سهامداران به توجه به منافع تمامی ذینفعان تغییر پیدا کرده است. گزارش های مسئولیت اجتماعی شرکت معیار مناسبی جهت ارزیابی میزان توجه شرکت ها به ذینفعان شرکت ها ازجمله جامعه می باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر بهره وری کارکنان بر رابطه بین مسئولیت های اجتماعی و عملکرد مالی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی می باشد. برای جمع آوری داده های آن از صورت های مالی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش 105 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 الی 1398 می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مسئولیت های اجتماعی و عملکرد مالی شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بهره وری کارکنان موجب تشدید رابطه یاد شده می شود.
توان توضیح دهندگی بازده های سهام بوسیله نوسانات نامتعارف (ریسک غیرسیستماتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
147 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، آزمون ارتباط بین بازده سهام و ریسک غیرسیستماتیک در قالب سه مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، سه عاملی فاما و فرنچ و چهار عاملی کرهارت و سپس مورد مقایسه قرار دادن توان توضیحدهندگی بازده سهام بوسیله ریسک غیرسیستماتیک در هریک از این سه الگو میباشد. نمونه مورد استفاده در این مطالعه که بر اساس روش غربالگری بدست آمده مشتمل بر 118 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 تا پایان 1396 میباشد. پژوهش پیشرو از منظر هدف کاربردی بوده و در حوزه تئوری اثباتی قرار میگیرد. از حیث نحوه گردآوری دادهها، روش پژوهش مورد مطالعه، توصیفی و از نوع همبستگی بوده و نوع گردآوری اطلاعات و دادهها برای پژوهش مورد نظر کتابخانهای میباشد. در این پژوهش برای آزمون فرضیهها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است و روش آماری مورد استفاده دادههای پانل میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش بیانگر آن است که بین بازده سهام و نوسانات نامتعارف (ریسک غیرسیستماتیک) در هر سه مدل پژوهش ارتباط معناداری وجود دارد و توان توضیحدهندگی بازده سهام بوسیله ریسک غیرسیستماتیک در الگوی چهار عاملی کرهارت نسبت به سایر مدلها بیشتر است.
فرضیة سیاسی و کیفیت گزارشگری مالی: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، اثر فرضیة سیاسی )هزینه های سیاسی( بر کیفیت گزارش گری مالی با رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری بررسی م ی شود. برای دست یابی به اهداف پژوهش، 66 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سا ل های 1382 تا 1393 به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. هزینه های سیاسی به کمک متغیرهای مشاهده پذیر نسبت سرمایه بری، درجة رقابت در صنعت، نرخ مؤثر مالیاتی، اندازة شرکت، تراکم کارکنان وریسک اندازه گیری می شود و سنجش کیفیت گزارش گری مالی نیز با استفاده از شاخص های کیفیت اقلام تعهدی،کیفیت افشا، پایداری سود و دقت اطلاعات مالی انجام می گیرد. همچنین، متغیرهای نسبت اهرمی و فرصت های رشد به عنوان متغیرهای کنترلی وارد الگوی پژوهش شده اند. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول الگوهای اندازه گیری و ساختاری پژوهش، نتایج حاکی از آن است که هزینه های سیاسی، اثر منفی و معناداری بر کیفیت گزارش گری مالی دارد
بررسی سرریز بین بازار سهام و بازار نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
466 - 481
حوزههای تخصصی:
هدف: سرریز مالی به رخدادهایی گفته می شود که طی آن، نوسان های قیمت دارایی در کشور یا منطقه ای باعث می شود که در کشور یا منطقه دیگر، قیمت همان دارایی یا دارایی های دیگر تغییر کند. از زمان کشف نفت در ایران، همواره اقتصاد کشور متکی به آن بوده است. در بین فعالان بازار سهام، این تفکر رایج است که فراز و فرود قیمت این محصول، موجب می شود که بازار سهام نوسان پیدا کند. مقاله حاضر در پی بررسی وجود سرریز بین بورس تهران و بازار نفت است.
روش: با استفاده از داده های بازده روزانه روی شاخص بازار بورس تهران و قیمت نفت وست تگزاس اینتر میدییت طی دوره 15/09/1387 تا 13/08/1398 (پنجم دسامبر 2008 تا چهارم نوامبر 2019 ) و مدل خودرگرسیون برداری، سرریز بین دو بازار بررسی شده است. افزون بر این، در مقاله حاضر، به بررسی علیت گرنجری بین دو بازار نیز پرداخته شده است.
یافته ها: پس از اجرای آزمون دیکی فولر تعمیم یافته و اطمینان از مانایی هر دو سری زمانی داده ها، مدل خودرگرسیون برداری تخمین زده شد. با عنایت به معیار اطلاعاتی آکائیک، تعداد وقفه های بهینه هفت روز مدنظر قرار گرفت. بر اساس نتایج، سرریز بین دو بازار وجود ندارد؛ به این معنا که نفت و بازار سهام عامل نوسان یکدیگر نیستند. در سری زمانی بازده شاخص، بازده هر روز با بازده یک، دو، سه، پنج و هفت روز قبل رابطه معنادار دارد. بازده نفت نیز با مقدار خود در هیچ ک از هفت روز پیشین به جز روز قبل رابطه معنادار ندارد. بر اساس آزمون علیت گرنجر، مقدار پی در هر دو جهت بیش از 5درصد بود، از این رو بازده نفت و شاخص، هیچ یک علت گرنجری دیگری نیست. بر اساس تابع تکانه پاسخ، شوک وارده بر بازده شاخص و نفت، به ترتیب بعد از دوازده و هشت روز میرا می شود.
نتیجه گیری: بر خلاف آنچه انتظار می رفت؛ سرریز بین دو بازار وجود ندارد. در نتیجه عوامل دیگری در تغییر قیمت ها و بروز شوک در بازار سهام دخیل است.
بررسی کارایی مدل N/1 در انتخاب پرتفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
هدف: از زمانی که کار اولیه مارکویتز، مبنی بر مدل سرمایه گذاری تک دوره ای ارائه شد، مسئله انتخاب پرتفوی در حوزه های علمی و صنعتی، به مسئله ای بنیادین در مدیریت سرمایه گذاری تبدیل شد. علی رغم مطرح شدن تئوری ها و روش های مختلف، با توجه به اینکه مدل N /1 به برآورد پارامترهای دیگر در بهینه سازی بی نیاز است و محاسبه های ساده ای دارد، همچنان در انتخاب پرتفوی در کانون توجه قرار می گیرد. هدف از این پژوهش بررسی کارایی مدل N /1 در انتخاب پرتفوی است.
روش: در این پژوهش هم برای انتخاب پرتفوی بهینه و هم برای سنجش عملکرد پرتفوی، از روش ها و مدل های مختلفی استفاده شده است که یکی از این روش ها، روش تصمیم گیری چندمعیاره ELECTRE برای رتبه بندی مدل های پژوهش است. روش های انتخاب پرتفوی بهینه در این پژوهش، مدل های N /1، میانگین واریانس، حداقل واریانس و همچنین، مدل ترکیبی حداقل واریانس و N /1 است. برای ارزیابی عملکرد پرتفوی نیز، از معیارهایی نظیر معیار شارپ، معیار ترینر، معیار مودیلیانی مودیلیانی، معیار اطلاعات و معیار سورتینو استفاده شده است.
یافته ها: به طور نسبی، از لحاظ معیارهای شارپ و مودیلیانی مودیلیانی، عملکرد مدل N /1؛ از لحاظ معیار ترینر، عملکرد مدل میانگین واریانس و از لحاظ معیارهای اطلاعات و سورتینو، عملکرد مدل ترکیبی حداقل واریانس و N /1 بهتر بوده است.
نتیجه گیری: در نهایت، به کمک روش تصمیم یری چندمعیاره ELECTRE مدل های پژوهش رتبه بندی شدند که نتایج آن، از برتری مدل N /1 و مدل حداقل واریانس نسبت به مدل های دیگر حکایت می کند.
تدوین الگویی برای سنجش اشتیاق سرمایه گذاری با استفاده از هزینه های نمایندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
63 - 87
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری سودآور نبض حیات شرکت و عاملی بنیادین در تعیین ارزش آن تلقی می گردد. مدیران شرکت ها، با شناخت عوامل موثر بر سرمایه گذاری و با به کارگیری آنها در رسیدن به سطح سرمایه گذاری بهینه، می توانند نهایت بازدهی را ایجاد کنند. از جمله این عوامل اشتیاق سرمایه گذاری است، که اولین بار توسط دنگ و همکارانش در سال 2017 با استفاده از مفهوم محدودیت ملایم بودجه ارائه گردیده است. هدف این مقاله توسعه مدل دنگ و همکارانش با بررسی ارتباط هزینه های نمایندگی و حساسیت جریان های نقدی سرمایه گذاری با اشتیاق سرمایه گذاری با توجه به کنترل محدودیت مالی می باشد. این تحقیق اطلاعات مالی 161 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1388 الی 1397 را مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که حساسیت جریان نقد سرمایه گذاری در طبقات مختلف شرکت های با محدودیت مالی و بدون محدودیت مالی ارتباط منفی معنی داری با اشتیاق سرمایه گذاری دارد و حساسیت جریان نقد سرمایه گذاری می تواند اشتیاق سرمایه گذاری را در هر دو شاخص WW و SA تبیین نماید. در این تحقیق هزینه های نمایندگی با استفاده از نسبت های کارایی اندازه گیری شده است و نتایج تحقیق حاکی از آن است که در کل ارتباط معنی داری بین هزینه های نمایندگی و اشتیاق سرمایه گذاری در شاخص SA وجود ندارد ولی بین هزینه های نمایندگی و اشتیاق سرمایه گذاری در شاخص WW ارتباط منفی معنی داری وجود دارد.