فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۶۱ تا ۶٬۹۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
اغلب صاح بنظران بر این عقیده اند که حسابرسی نه تنها احتمال کشف تقلب را افزایش م یدهد، بلکه موجب پیشگیری از تقلب نیز می شود. در این مطالعه آزمون می شود که آیا روی هها و نگرش های متفاوت حسابرسی، خودداری مدیران از مدیریت افزایشی سودی که احتمالاً متقلبانه است را درپی خواهد داشت یا خیر و ای نکه آیا ای نگونه رویه ها و نگرش های متفاوت، بر ادراک مدیران راجع به غیراخلاقی بودن مدیریت افزایشی سود تأثیر م یگذارد یا خیر. نمونه نهایی شامل 81 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری مدیریت است. نتایج نشان م یدهد که افزایش در دامنه شواهد حسابرسی و تغییر در ماهیت شواهد حسابرسی منجر به کاهش مدیریت افزایشی سود م یگردد )تأثیر تغییر در ماهیت شواهد حسابرسی بیشتر از افزایش در اندازه شواهد حسابرسی است(. همچنین، افزایش در دامنه شواهد حسابرسی و تغییر در ماهیت شواهد حسابرسی بر ادراک مدیران از غیراخلاقی بودن مدیریت افزایشی سود اثر م یگذارد.
پیشرفتهای آموزش حسابداری
منبع:
حسابرس ۱۳۸۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
تاثیر حسابداری زیست محیطی بر شاخص های مالی و عملیاتی شرکت های تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همگام با رشد اقتصادی، فشار بر سیستم های طبیعی و منابع کره زمین شدت می گیرد. واقعیت تأسف بار این است که اقتصاد به رشد خود ادامه می دهد، اما محیط زیست که اقتصاد به آن وابسته است رشد نمی کند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر حسابداری محیط زیست بر شاخص های مالی و عملیاتیو تعیین جایگاه حسابداری می باشد. در این پژوهش از آزمون t – استیودنت در راستای تایید یا عدم تایید فرضیات به کار گرفته شده است. از آزمون فریدمن برای بررسی میزان تاثیر گذاری و تعیین میزان رتبه تاثیر هر عامل استفاده گردیده است. از آزمونt جفتی برای بررسی سطح مورد انتظار با سطح واقعی استفاده گردیده است. نتایج نشان دهنده تأثیر حسابداری محیط زیست بر شاخص های مالی و عملیاتی شرکت ها شامل میزان تولید شرکت های تولیدی، میزان کاهش تولید ضایعات، کمک های بلاعوض فنی بیرون از سازمان به شرکت های تولیدی، نوع کالاهای تولید شده و نسبت بدهی خدمات (بازپرداخت اصل و فرع بدهی های بلند مدت) به کل بدهی های شرکت های تولیدی می باشد. Abstract Along with economic growth, pressure on natural systems and resources are severe. The sad reality is that the economy continues to grow but the environment quality is not growing. The purpose of this study is to evaluate the influence of environmental accounting on financial and operational indicators and accounting position. In this study, t - test is used to confirm whether or not the hypothesis. Friedman test was used to evaluate the effectiveness and the impact ranking of each factor. The paired t test was used to evaluate the real and expected level. The results show the impact of environmental accounting on financial and operational parameters of the company , including the production of manufacturing companies , Reduction of waste production , outside technical aid to manufacturing companies, type of manufactured goods, and the debt ratio (interest and principal repayment of long-term debt) to total debt of manufacturing companies.
فدراسیون بین المللی حسابداران (IFAC)
منبع:
حسابرس ۱۳۸۸ شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط بین اعتماد به نفس کاذب مدیرعامل با بازده شرکت و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
مدیریت سود هنگامی رخ می دهد که مدیران از قضاوت های شخصی خود در گزارشگری مالی استفاده کنند. اعتماد به نفس کاذب مدیرعامل می تواند بازده شرکت را تحت تاثیر قرار داده و بر مدیریت سود نیز اثرگذار باشد. پژوهش حاضر به بررسی بررسی ارتباط بین اعتماد به نفس کاذب مدیرعامل با بازده شرکت و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد و از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 135 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دوره ی زمانی 6 ساله بین سال های 1391 تا 1396 مورد تحقیق قرار گرفتند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار Eviews نسخه 10 و از رگرسیون چندگانه با الگوی داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بین اعتماد به نفس کاذب مدیرعامل و بازده شرکت ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد. همچنین، بین اعتماد به نفس کاذب مدیرعامل و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد.
تعیین تأثیر جانشینی یا مکملی در توضیح نابهنجاری کیفیت اقلام تعهدی و افشاء در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تأثیر کیفیت اقلام تعهدی و افشاء بر بازده غیرعادی سهام ارزیابی شده است. این ارزیابی از طریق بررسی تأثیر جانشینی یا تکمیلی میان کیفیت اقلام تعهدی و افشاء بر پیش بینی تغییرات بازده غیرعادی سهام صورت گرفته است. نظریه های موجود و مطالعات انجام شده در این رابطه، اثرهای متفاوتی میان کیفیت اقلام تعهدی و افشاء در پیش بینی تغییرات بازده غیرعادی سهام نشان داده است. پژوهش حاضر در بررسی این موضوع، فرض وجود تأثیر منفی و معنادار بین کیفیت اقلام تعهدی و افشاء بر پیش بینی تغییرات بازده غیرعادی سهام را مورد آزمون قرار داده است. در این پژوهش، فرضیه ها با استفاده از اطلاعات مالی 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1393- 1385 و با بهره گیری از مدل فاما و فرنچ و تجزیه و تحلیل رگرسیون ترکیبی آزمون شده است. با توجه به نتایج پژوهش، کیفیت اقلام تعهدی و افشاء دارای اطلاعات مشابه و تأییدکننده برای یکدیگر هستند و این موضوع اثر جانشینی میان آن ها را تأیید می کند.
بررسی اثر تمایلی در صندوق های سرمایه گذاری مشترک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
222 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف: تمایل سرمایه گذاران برای فروش سهام برنده (با بازده مثبت) و نگهداری سهام بازنده (با بازده منفی) را اثر تمایلی می گویند و این اثر در ادبیات مالی رفتاری کشورهای مختلف، در سطح سرمایه گذار خُرد به ثبت رسیده است. با وجود این، درباره وجود اثر تمایلی در سرمایه گذاران نهادی (مانند صندوق های سرمایه گذاری مشترک)، مطالعات صورت گرفته به نتیجه یکسانی نرسیده اند. هدف این پژوهش بررسی وجود اثر تمایلی در سرمایه گذاران نهادی فعال در بازار سهام ایران است.
روش: در این پژوهش با استفاده از داده های جمع آوری شده از ترکیب پورتفوی صندوق های سرمایه گذاری مشترک فعال در بازار سهام ایران، وجود اثر تمایلی در صندوق ها آزمون شده است. این داده ها به صورت دستی از صورت های مالی فصلی صندوق ها استخراج شده اند. برای محاسبه اثر تمایلی، مطابق ادبیات، از اختلاف نسبت فروش سهام سودآور و نسبت فروش سهام زیان ده استفاده شد. آزمون وجود اثر تمایلی، یک بار با تجمیع داده های معاملاتی تمامی صندوق ها و بار دیگر در سطح صندوق ها به اجرا درآمد.
یافته ها: بر اساس یافته ها، صندوق های سرمایه گذاری مشترک فعال در بورس تهران، به طور قاعده مندی تمایل دارند سهامی که افزایش قیمت یافته را بفروشند و سهامی که کاهش قیمت داشته را نگه دارند. به بیان دقیق تر، احتمال فروخته شدن یک سهم با بازده مثبت، 46/1 برابر احتمال فروخته شدن سهمی با بازده منفی است. چنانچه مالیات و کارمزد معاملات را در محاسبه سود دخالت ندهیم، این نسبت به 51/1 افزایش می یابد.
نتیجه گیری: اثر تمایلی میان صندوق های سرمایه گذاری مشترک در بورس تهران دیده می شود. یکی از قوت های نتایج پژوهش حاضر در مقایسه با اکثر مطالعات بین المللی این است که اثر تمایلی اندازه گیری شده، به دلیل اینکه مشمول مالیات بر عایدی سرمایه ای در بورس تهران نمی شود، از اثر معامله گری مالیات محور مبرا است و تصویر دقیق تری از وجود و شدت اثر تمایلی میان سرمایه گذاران نهادی ارائه می دهد.
بررسی وجود سطح بهینه مدیریت سرمایه در گردش و تأثیر محدودیت مالی بر سطح بهینه موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
امروزه در همه واحدهای تجاری سرمایه در گردش بخش اعظم سرمایه شرکت را به خود اختصاص می دهد و به تبع مدیریت سرمایه در گردش یکی از وظایف مهم مدیر مالی شرکت است و نقش مهمی در دست یابی به اهداف، سیاست ها و موفقیت های شرکت دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی وجود سطح بهینه مدیریت سرمایه در گردش که در آن منافع و هزینه های سرمایه گذاری در سرمایه در گردش با توجه به عملکرد شرکت برابر شده و ارزش شرکت حداکثر شود و همچنین تأثیر محدودیت مالی بر این سطح بهینه می باشد. بدین منظور نمونه ای شامل 177 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1394-1385 مورد بررسی قرار گرفتند. مدیریت سرمایه در گردش از طریق چرخه تبدیل وجه نقد و محدودیت مالی نیز از طریق روش امتیازدهی ترکیبی اندازه گیری شدند. در این پژوهش از رگرسیون چندمتغیره غیرخطی با روش برآورد حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) استفاده شد. نتایج نشان داد که سطح بهینه ای از مدیریت سرمایه در گردش وجود دارد که در آن ارزش شرکت بهینه می باشد. همچنین نتایج نشان داد محدودیت مالی بر سطح بهینه مدیریت سرمایه در گردش تأثیر معنادار و مستقیم دارد.
پیش بینی رفتار سود نقدی، تأکید بر نقش تأثیر سود و جریان نقد عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی سود تقسیمی نقش مهمی در تعیین ارزش سهام شرکت دارد. به عنوان مثال در روش گودرون، ارزش شرکت ها تابعی از سود تقسیمی است. در این پژوهش مقایسه توانایی سود و جریان نقد عملیاتی در پیش بینی سود تقسیمی مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق قلمرو زمانی بین سال های 1389 الی 1394 بوده و در مجموع با توجه به محدودیت های اعمال شده، 89 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران به عنوان نمونه انتخاب گردید. پس از بررسی سایر تحقیقات، برخی از عوامل اثرگذار بر سود تقسیمی مانند: اندازه شرکت، نسبت بدهی، دارایی جاری و سود تقسیمی سال گذشته به عنوان متغیرهای کنترل انتخاب شدند. ساختار داده ها در این تحقیق، تلفیقی شامل 527 مشاهده می باشد. با استفاده از رگرسیون معمولی و رگرسیون تعمیم یافته مشخص گردید، جریان نقد عملیاتی قابلیت پیش بینی سود تقسیمی را ندارد. نتایج تحقیق نشان می دهد بین اندازه شرکت، جریان نقد عملیاتی، دارایی جاری و سود تقسیمی ارتباط معنی داری وجود ندارد، در عین حال ارتباط خطی معنی دار بین سود هر سهم، نسبت بدهی، سود تقسیمی سال گذشته و سود تقسیمی تأیید گردید.
بررسی رابطۀ خوش بینی مدیریتی و هموارسازی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده مدیران، هموارسازی سود را تحت تأثیر عوامل مختلفی انجام می دهند و خصوصیات مدیران، سبک تصمیم گیری آنها را پیرامون این موضوع تحت تأثیر قرار می دهد. یکی از این خصوصیات، خوش بینی است که با بررسی این موضوع به شناخت بهتری در زمینۀ عملکرد شرکت ها و نحوۀ تصمیم گیری دربارۀ خرید سهام آنها می توان دست یافت. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی تأثیر خوش بینی مدیریتی در هموارسازی سود است. نمونۀ آماری شامل 107 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر تهران برای یک دورۀ یازده ساله (1393-1383) انتخاب شده است. از معیار تغییرات سود خالص به دارایی کل برای سنجش هموارسازی سود و معیار تعداد روزهای افزایش قیمت سهام برای خوش بینی مدیریت استفاده شده است. همچنین متغیرهای تأثیرگذار در هموارسازی سود (متغیر وابسته) ازجمله مشکلات نمایندگی، عدم تقارن اطلاعاتی و حاکمیت شرکتی برای بررسی دقیق تر مسأله به کار گرفته شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار تدبیر پرداز و ره آورد نوین و سایت های رسمی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و به صورت سالانه جمع آوری شده است. از رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های ترکیبی به عنوان الگویی برای آزمون فرضیۀ پژوهش استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار ایویوز انجام شده است. نتیجۀ این مطالعه نشان می دهد مدیران خوش بین، بیش از مدیران منطقی، به هموارسازی سود توجه می کنند؛ به عبارت دیگر، صورت های مالی شرکت هایی که مدیران خوش بین اداره می کنند، سودهای هموار بیشتری را نشان می دهد.
بررسی تأثیر ویژگی های حاکمیت شرکتی و تأخیر در گزارشگری مالی بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد شرکت یک ضرورت است و برای انجام آن باید از معیارهای پذیرفته شده ای استفاده شود که تا حد امکان، جنبه های متفاوت از لحاظ محدودیت در فعالیت ها و امکان بهره مندی چه مالی و غیرمالی از امکانات را مورد توجه قرار دهد. نخستین هدف اصلی در این تحقیق بررسی ویژگی های حاکمیت شرکتی و تأخیر در گزارشگری مالی و سپس عملکرد شرکت می باشد. نمونه آماری این تحقیق 125 شرکت در دوره زمانی 1390 تا 1396 به مدت 7 سال است برای آزمون فرضیه های تحقیق از رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. فرضیه های فرعی اول، سوم و چهارم تحقیق که برگرفته از فرضیه اصلی اول بوده نشان می دهد مالکیت نهادی، استقلال هیئت مدیره و اندازه هیئت مدیره بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیرمستقیم و معناداری دارد و فرضیه ی فرعی دوم که آن نیز مربوط به فرضیه اصلی اول می شود نشان می دهد که تمرکز مالکیت بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معکوس و معناداری دارد و درنهایت فرضیه اصلی دوم تحقیق تأخیر در گزارشگری مالی بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده که تاثیرمعکوس و معناداری دارد. ویژگی های حاکمیت شرکتی مطرح شده در این تحقیق و تاخیر در گزارشگری مالی هر دو در عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معناداری داشته و هرچه گزارش به هنگام تر تاثیر آن بر عملکرد مالی بیشتر خواهد بود. واژگان کلیدی: تأخیر در گزارشگری مالی، حاکمیت شرکتی، عملکرد شرکت.
بررسی تأثیر جامعه پذیری مالی بر رضایتمندی مالی سرمایه گذاران با توجه به نقش میانجی گری جزم نگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
141 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی تجربی نقش میانجی گری جزم نگری مالی بر توضیح رابطه بین جامعه پذیری مالی و رضایتمندی مالی می پردازد. روش: در این راستا ۴۵۰ پر سشنامه بین سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران توزیع شد. از میان ۴۳۰ مورد جمع آوری شده، ۳۹۸ از آنها پذیرفته شد و از روش معادلات ساختاری ( SEM ) و نرم افزار آماری آموس نسخه ۲۶ برای تحلیل داده ها استفاده گردید. همچنین برای برآورد مقدار پارامترهای ناشناخته از روش تخمین حداکثر درست نمایی ( MLE ) استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که جامعه پذیری مالی بر رضایتمندی مالی تأثیری مثبت و معنادار و بر جزم نگری مالی تأثیر منفی و معناداری دارد. همچنین جزم نگری مالی بر رضایتمندی مالی اثر منفی و معناداری می گذارد. به طور کلی نتایج نشان می دهد که در رابطه بین جامعه پذیری و رضایتمندی مالی، متغیرجزم نگری مالی نقش میانجی (واسطه) دارد و از آنجا که جامعه پذیری مالی هنگام عدم وجود جزم نگری مالی، به طور مستقیم بر رضایتمندی مالی اثر می گذارد، در رابطه مذکور نقش میانجی «جزئی» را ایفا می کند. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مثبت جامعه پذیری مالی که یکی از ابعاد آن شبکه های ارتباط جمعی اجتماعی است بر رضایتمندی مالی، شایسته است شرکت ها در راستای تحقق اهداف گزارشگری مالی، افشاء داوطلبانه اطلاعات و علامت دهی که منجر به کاهش ریسک و عدم تقارن اطلاعاتی می شود، نسبت به اطلاع رسانی از طریق روش های نوین مانند شبکه های اجتماعی و افزودن آنها به روش های گزارشگری پیشین اقدام نمایند. همچنین با افزایش اقدامات برای جامعه پذیری مالی از قبیل توسعه شبکه های اجتماعی، می توان بر کاهش جزم نگری مالی سرمایه گذاران و افزایش اعتماد آنها که مانعی برای سرمایه گذاری تلقی می گردد، تأثیر گذاشت . بنابراین، با افزایش حجم سرمایه گذاری در بازار سرمایه، ضمن کاهش ریسک های ورود به بازار و رونق آن، شاهد ارتقاء رضایتمندی مالی سرمایه گذاران و اطمینان بیشتر آنها خواهیم بود. به علاوه با افزایش رضایتمندی مالی افراد، موجبات افزایش میزان سرمایه گذاری ها فراهم خواهد آمد.
سرایت پذیری ریسک های مالی در بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رهیافت MGARCH(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
87 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقش مؤثر صنعت بانکداری در اقتصاد کشورها، شناسایی ریسک های مالی صنعت بانکداری و نحوه سرایت این ریسک ها بین بانک ها، اهمیت شایان توجهی دارد. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی سرایت پذیری ریسک های مالی، شامل ریسک های اعتباری، نقدینگی و بازار در بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران است. روش: برای ارزیابی ریسک بازار، ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری، به ترتیب از معیارهای ارزش در معرض خطر شرطی (VaR)، ارزش در معرض خطر نقدینگی (LaVaR) و ارزش در معرض خطر فاصله تا نکول (Credit VaR) استفاده شد. داده های لازم از 15 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، به صورت روزانه طی سال های 1391 تا 1397 جمع آوری شدند و برای بررسی نحوه سرایت پذیری مجموع ریسک ها، از مدل GARCH-DCC استفاده شد. یافته ها: در مدل برآوردشده، تمامی ضرایب به دست آمده در سطح 5 درصد، اختلاف معنا داری از صفر دارند و معادله واریانس برآوردشده، وجود سرایت پذیری ریسک های بازار، نقدینگی و اعتباری بانک ها را به صورت دوسویه نشان می دهد. ضریب مدل گارچ مدل، نشان می دهد که سرایت ریسک نقدینگی، بیشتر از ریسک اعتباری و ریسک بازار است. همچنین، بین متغیرهای (ریسک های) بررسی شده، هم بستگی ثابتی دیده نمی شود و دارای فرایند (1,1) DCC است؛ یعنی هم بستگی بین متغیرها، تابعی از مقادیر گذشته خود متغیر و شوک واردشده از ناحیه سایر متغیرهاست. نتیجه گیری: در بانک های ایرانی، سرایت پذیری ریسک بازار، ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری وجود دارد و دارایی بانک هایی که نقدشوندگی کمتری دارد، بیشتر از سایر بانک ها در معرض سرایت ریسک نقدینگی قرار می گیرد. از سوی دیگر، بانک هایی که مطالبات معوق دارند، در سرایت پذیری ریسک اعتباری نقش پررنگ تری دارند و بانک های با وضعیت باز ارزی مثبت (دارایی ارزی آنها بیشتر از بدهی ارزی است)، در مقایسه با بانک های با وضعیت ارزی باز منفی، از ریسک بازار کمتری برخوردارند.
نقش فشارهای نزولی بر حسابرس در انحرافات موجود در گزارشگری مالی مبتنی بر نظریه ی فشار حق الزحمه ی حسابرسی، نظریه ی حسابرسی شونده و حسابرسی کننده ی دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
156 - 185
حوزههای تخصصی:
نظریه فشار حق الزحمه حسابرسی بیان می کند که مؤسسات حسابرسی خصوصی عضو جامعه حسابداران رسمی به دلیل حق الزحمه پایین تحت فشار حق الزحمه، زمان کافی جهت کشف انحرافات با اهمیت در صورت های مالی صاحبکار را صرف نمی کنند. این نظریه پیش بینی می کند که کیفیت حسابرسی سازمان که با مشکل حق الزحمه پائین حسابرسی مواجه نیست، بیشتر از مؤسسات خصوصی عضو جامعه حسابداران رسمی باشد. اما، نظریه حسابرسی شونده و حسابرسی کننده دولتی مدعی است که تردید اساسی نسبت به استقلال حسابرس وجود دارد زمانی که حسابرسی شونده و حسابرسی کننده هر دو دولتی باشند. این نظریه استقلال سازمان حسابرسی را زیر سؤال می برد. بنابراین، پژوهش حاضر، براساس دو نظریه متناقض مشروح، تدوین یک فرضیه غیر جهت دار در ارتباط با تفاوت کیفیت حسابرسی را پیشنهاد می کند و هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش فشارهای نزولی بر حسابرس در انحرافات موجود در گزارشگری مالی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1397 می باشد. حجم نمونه بر اساس روش حذف سیستماتیک بالغ بر 92 شرکت می باشد. روش اجرای پژوهش مبتنی بر رگرسیون چند متغیره و داده های ترکیبی می باشد. همچنین داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار ره آوردنوین گردآوری شده است. شواهد پژوهش حاکی از آن است که با افزایش فشارهای نزولی بر حسابرس، انحرافات موجود در گزارشگری مالی افزایش می یابد.
اثر تعدیل کنندگی کیفیت حسابرسی بر رابطه بین کیفیت اطلاعات حسابداری و کارایی سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر تعدیل کنندگی کیفیت حسابرسی بر رابطه بین کیفیت اطلاعات حسابداری و کارایی سرمایه گذاری است. کیفیت حسابرسی بوسیله متغیرهای مشاهده پذیر نوع گزارشات، تخصص و دوره تصدی حسابرس اندازه گیری می شود. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 864 سال-شرکت طی سال های 1387-1395 با استفاده از روش داده های پانل و نرم افزارهای Eviews و Stata برر سی شده است. نتایج پژوهش نشان داد حسابرسی مستقل و باکیفیت مکانیزیمی است که از طریق بهبود کیفیت اطلاعات حسابداری می تواند مشکلات ناشی از انتخاب نامطلوب و هزینه های نمایندگی را کاهش دهد و بدین ترتیب منجر به افزایش کارایی سرمایه گذاری شود. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است که تاثیر کاهش سرمایه گذاری بیش از حد و کمتر از حد از طریق بهبود کیفیت اطلاعات حسابداری در شرکت هایی که از کیفیت حسابرسی بالاتری برخوردار هستند به مراتب بیشتر است.
تأثیر گزارشگری زیست محیطی بر کیفیت افشا و ارتباط آنها با بازده سهام
حوزههای تخصصی:
حسابرسی محیطی در زمینه پایداری، با شاخص افشای پایداری شرکت و میزان اطلاعات افشاشده در این خصوص و در نتیجه بازده سهام در ارتباط اند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر گزارشگری زیست محیطی بر کیفیت افشا و ارتباط آنها با بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش ازنظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390-1397 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد گزارشگری زیست محیطی بر کیفیت افشا تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ همچنین گزارشگری زیست محیطی از طریق تأثیر بر کیفیت افشا با بازده سهام ارتباط معناداری دارد.
ویژگی های هیات مدیره و طبقه بندی چرخه عمر تلفیق شده شرکت با استفاده از مدل های دی آنجلو و دیکنسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
200 - 178
حوزههای تخصصی:
امروزه شرکت هایی در عرصه رقابت باقی می مانند که اثربخش عمل کنند. ازاین رو، اثربخشی به عنوان یک جزء کلیدی در تصمیم های هیات مدیره شناخته می شود. بر این اساس هدف این مقاله بررسی ویژگی های هیات مدیره و طبقه بندی چرخه عمر تلفیق شده شرکت با استفاده از مدل های دی آنجلو و دیکنسون است که با مطالعه صورت های مالی 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران شامل 18 شرکت در 5 مرحله چرخه عمر تلفیق شده حاصل از ترکیب مدل های دی-آنجلو (2006) و دیکنسون (2011) طی سال های 1391 تا 1395 انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد، از بین ویژگی های اثربخش هیات مدیره عوامل دوره تصدی، استقلال هیات مدیره و درصد مالکیت مدیر تاثیر مثبت و معنادار بر طبقه بندی چرخه عمر تلفیق شده دارد. بیشترین تغییرات (مثبت) ابتدا در مرحله بلوغ و سپس در مرحله رشد شکل می گیرد و کم ترین تغییرات (مثبت) نیز به مرحله افول و بعد از آن به مرحله رکود اختصاص پیدا می کند. لذا با توجه به نتایج فرضیه های پژوهش، پیشنهاد می شود به منظور رشد و توسعه اقتصادی و افزایش ارزش شرکت، از اعضای هیأت مدیره اثربخش (دوره تصدی بیشتر، مستقل بودن و مالک بودن مدیر در سهام شرکت) استفاده شود تا فرصت های استراتژیک برای شرکت خلق نمایند و منجر به تغییر مراحل حیات شرکت شوند.
آزمون اثربخشی تمرکز مشتری بر سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۲
55 - 78
حوزههای تخصصی:
در شرکت هایی با مشتریان عمده، ریسک جریان های وجوه نقد دریافتی بیشتر است، بنابراین در این گونه شرکت ها، سطح نگهداشت وجوه نقد و ریسک بحران مالی آتیِ شرکت نسبت به سایر شرکت ها بالاتر است؛ در نتیجه می توان گفت که تمرکز مشتری می تواند سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی آزمون اثربخشی تمرکز مشتری بر سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این راستا، 140 شرکت (980 مشاهده سال- شرکت) پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 تا 1396 مورد بررسی قرارگرفته اند. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از داده های ترکیبی (روش تلفیقی) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار تمرکز مشتری بر سطح نگهداشت وجه نقد و سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد می باشد. به عبارتی، در شرکت های با مشتری عمده، میزان سطح نگهداشت وجه نقد و سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد بالاتر بوده است. این نتایج مبین اهمیت وجود مشتریان عمده در شرکت و اثربخشی این مشتریان در افزایش سطح نگهداشت وجه نقد و سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد می باشد.
ماهیت حقوقی گروه اقتصادی با منافع مشترک و تمییز آن با شرکت مدنی در فقه امامیه و سایر نهادهای مشابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروه اقتصادی با منافع مشترک در راستای نیازهای جامعه امروز تقریباً نهادی نوپا در حقوق داخلی جمهوری اسلامی ایران است. این نهاد که نوعی مشارکت بوده، شبیه به مشارکت های مختلف در نظام های بین المللی ازجمله چوینت ونچر و کنسرسیوم ها است. گروه اقتصادی برای انجام فعالیت هایی که برای نیل به اهداف خود لازم است، لاجرم طرف معامله، طرف حق و تکلیف قرار می گیرد. در حقوق ایران در ماده 107 قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، گروه اقتصادی با منافع مشترک به عنوان نهاد جدیدی معرفی شد. این گروه یک تأسیس حقوقی است که بین اشخاص حقیقی برمبنای مسئولیت تضامنی به صورت آزادانه تشکیل می شود. آن گونه که مطرح شد، گروه اقتصادی با منافع مشترک با نهادهای مختلفی مشابه است که ازجمله می توان به شرکت مدنی در فقه، جوینت ونچر و کنسرسیوم اشاره نمود. بر همین اساس، مسأله اصلی مقاله حاضر این است که چه تفاوت و شبا هت هایی بین گروه اقتصادی با منافع مشترک با نهادهای مشابه وجود دارد که با روش توصیفی- تحلیلی بدان پرداخته است. براساس یافته های تحقیق آنچه قدر متیقن از ماده 107 قانون برنامه توسعه جمهوری اسلامی ایران است، علاقه و احساس ضرورت برای نظام مند کردن و تسهیل ایجاد و فعالیت «گروه اقتصادی با منافع مشترک» یا به تعبیری عام تر مشارکت های قراردادی است که می تواند با مقداری مسامحه اسم جنسی برای انواع کنسرسیوم ها، جوینت ونچرها و... باشد (علومی یزدی، 1392، ص. 70). مفهوم گروه اقتصادی با منافع مشترک که از حقوق فرانسه اقتباس شده با مفاهیم مشابهی چون کنسرسیوم، جوینت ونچر و همچنین شرکت های مدنی دارای ماهیت و مفهوم یکسانی بوده و در فقه امامیه نیز بر مفهوم شرکت مدنی تأکید شده است.
راهبرد تجاری و افشای مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
67 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف:راهبرد تجاری انعکاسی از اقدامات و تصمیمات یک شرکت برای درک و سازگاری با محیط و پیداکردن جایگاه مطلوب در جامعه به منظور نیل به بالاترین سطح عملکردی است. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر راهبرد تجاری بر میزان افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها می پردازد. روش:نمونه ای متشکل از 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 تا 1397 انتخاب گردید و فرضیه پژوهش با بهره گیری از الگوی رگرسیون چند متغیره مبتنی بر تکنیک داده های ترکیبی مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها:یافته های پژوهش حاکی از آن است که شرکت های برخوردار از راهبرد تجاری تهاجمی (آینده نگران) بیشتر از مدافعان تمایل به افشای مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت دارند. به عبارت دیگر به کارگیری راهبرد تجاری تهاجمی، افشای مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها را افزایش می دهد. همچنین، نتایج آزمون تحلیل حساسیت نشان داد که استفاده از معیار جایگزین برای سنجش راهبرد تجاری شرکت نیز تأثیری بر نتایج اصلی پژوهش ندارد و نتایج تحقیق از استحکام برخوردار است. نتیجه گیری: نوع راهبرد تجاری شرکت، بر میزان افشای مسئولیت اجتماعی آن تأثیرگذار است و شرکت های دارایراهبرد تدافعی یا مدافعان به دنبال حداقل نمودن هزینه ها هستند و میزان افشای مسئولیت اجتماعی را کاهش می دهند. در مقابل، شرکت های با راهبرد تهاجمی یا آینده نگران در پی انعطاف و ریسک بیشتر بوده و میزان افشای مسئولیت اجتماعی را افزایش می دهند.