فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مباحث اخلاقی در قضاوت های حسابرسی، این مطالعه، تحلیل فشارهای دریافت شده توسط حسابرس درحرفه و معضلات اخلاقی حسابرس در تضاد حسابرسی را هدف اصلی خود قرار داده است. این مقاله ، فاکتورهای حل تضاد منافع (زمانی که حسابرس با آن مواجه می شود) را نیز شناسایی می کند. جامعه آماری در این مطالعه را شرکت های حسابرسی معتمد بورس تشکیل می دهدکه تعداد مؤسسات حسابرسی معتمد بورس 77 مؤسسهمی باشد و به روش تمام شماریمورد بررسی قرار گرفته اند. اطلاعات مورد نیاز این مطالعه بر اساس پرسشنامه ای محقق یافته استخراج شده و بر اساس آزمون تحلیل واریانس (آنوا) مورد بررسی قرار گرفته است. مقالهحاضر به توسعه متون مربوط به تأثیر فشار بر رفتار حسابرسان کمک می کند، این مطالعه علاوه بر فشار دریافتی از صاحبکار فشارهای ناشی از مؤسسات حسابرسی را که می تواند اثر آسیب رسان بر کیفیت حسابرسی داشته باشد را برجسته می کند. نتایج بدست آمده بیانگر رابطه معنادار تجربه حسابرس با فشار دریافتی حسابرس از جانب مشتری (صاحبکار)، فشار مؤسسه حسابرسی، ارزیابی اخلاقی معضلات (دوراهی ها) و راه حل های تضاد منافع است، در حالی که اندازهمؤسسه حسابرسی رابطه معنی داری را با این متغیرها نشان نداده است. علاوه براین، بر اساس نتایج، رابطه معنی دار راه حل های تضاد منافع و هم چنین ارزیابی اخلاقی دوراهی ها (معضلات)با فشار دریافتی از جانب صاحبکار و فشار دریافتی مؤسسه حسابرسی از دیگر نتایج این مطالعه است. با توجه به نتایج، رعایت آیین رفتار حرفه ایبا نظارت و دقت بیشتر پیشنهاد می شود تا از طریق کاهش تعارض های اخلاقی کیفیت حسابرسی ارتقا یابد.
تأثیر روابط سیاسی هیئت مدیره و کیفیت انتشار و افشای اطلاعات بر سود تقسیمی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل نقش با اهمیت سیاست تقسیم سود در تصمیم گیری مدیران شرکت ها، آگاهی از عوامل تعیین کننده تقسیم سود ضمن آن که تصویر روشنی از توان توزیع نقدی شرکت ها ارایه می دهد، امکان برآورد رفتار آتی آن ها را نیز فراهم می سازد. شواهد مطالعاتی حاکی از نقش ماهیت افشای اطلاعات شرکت ها و نوع روابط شرکت ها با کانون قدرت سیاسی در زمینه تقسیم سود است. هدف مقاله حاضر مطالعه تاثیر روابط سیاسی هیات مدیره، کیفیت افشاء و انتشار اطلاعات بر سود تقسیمی شرکت ها است. فرضیه های پژوهش از طریق نتایج برازش مدل های رگرسیون چند متغیره با بکارگیری داده های ترکیبی شرکت/ سال با اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیم یافته ارزیابی گردیده اند. برای این منظور، تعداد 204 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1391 تا 1397 طبق روش حذفی سیستماتیک به عنوان نمونه آماری پژوهش، غربالگری شدند. طبق یافته های پژوهش در شرکت هایی که هیات مدیره آن ها از روابط سیاسی دولتی برخوردار بوده اند، نسبت تقسیم سود بالاتری قابل مشاهده است. این نتایج منطبق با دیدگاه مطرح در فرضیه علامت دهی است. همچنین، شرکت هایی که امتیاز بالاتری در حوزه انتشار و افشای اطلاعات به موقع و قابل اتکا داشته اند، از تقسیم سود بالاتر پیروی کرده اند. این نتایج منطبق با دیدگاه مطرح در فرضیه پیامد است. به علاوه، امتیاز بالای افشای اطلاعات در مشاهده های دارای روابط سیاسی هیات مدیره سبب افزایش سود تقسیمی شرکت ها شده است. سایر نتایج حاکی از این است که تخصص مالی هیات مدیره، جایگاه مدیرعامل در هیات مدیره و استقلال هیات مدیره تاثیر بر سود تقسیمی شرکت ها نداشته اند. هزینه های نمایندگی، نسبت بدهی بلندمدت، گزارش زیان، تغییر درآمدها، اندازه و سرمایه گذاری در دارایی های مشهود تاثیر معنی دار و منفی بر سود تقسیمی شرکت ها داشته اند. از طرفی عمر، مالکیت مدیریتی و اجتناب مالیاتی تاثیر معنی دار و مثبتی بر سود تقسیمی شرکت ها داشته اند. به طور کلی، نتایج این پژوهش می تواند ضمن تمرکز بر جنبه های نظری و تجربی، دیدگاهی مشخص جهت شناسایی عوامل موثر بر سیاست تقسیم سود شرکت ها ارائه نماید.
Using Contingency Approach to Improve Firms’ Financial Performance Forecasts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the challenging issues for investors and professionals is appropriate models to evaluate financial situation of the firms. In this regard, many models have been extracted by researchers using different financial ratios to resolve these issues. However, choosing a model based on the conditions and users’ needs is complex. The main objective of this study is to identify the effect of contingency variables on the firms’ financial performance forecasting models. The statistical population of the research includes all firms listed in Tehran Stock Exchange during the period 2011-2018, among which 154 firms were selected. The research data were collected from firm's financial statements and other source. Multiple Discriminant Analysis and Logit Regression model were used to test the research hypotheses. According to the results of discriminant analysis, environmental uncertainty and firm size positively improve the predictive power of the firm's financial performance, and business strategy and business competition don’t improve the predictive power of the firm's financial performance. Also, the results of logit regression indicated that environmental uncertainty, business strategy, and firm size improve predictive power of the firm's financial performance; but, business competition don’t improve predictive power of the model. The results of comparing the two methods showed that the Discriminant analysis method outperformed the logistic regression method.
نقش متنوع سازی استراتژی های برنامه ریزی مالیاتی در تبیین رابطه اجتناب مالیاتی با ریسک مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های تجربی قبلی برخلاف انتظار پژوهشگران درخصوص وجود رابطه میان اجتناب مالیاتی و ریسک مالیاتی عموماً در یافتن رابطه بین معیارهای اجتناب مالیاتی و معیارهای ریسک مالیاتی ناتوان بوده و نتایج متفاوت و بعضاً متناقضی به دست آورده اند. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش متنوع سازی استراتژی های برنامه ریزی مالیاتی در تبیین رابطه بین معیارهای اجتناب مالیاتی و معیارهای ریسک است. به منظور تعریف عملیاتی سازه «متنوع سازی استراتژی های برنامه ریزی مالیاتی»، دو شاخص متنوع سازی تعریف می شود که روی طبقات گسترده منابع مزایای مالیاتی پایه گذاری شده است. سپس، رابطه بین متنوع سازی استراتژی های برنامه ریزی مالیاتی و ریسک مالیاتی و اثر متنوع سازی روی رابطه بین اجتناب مالیاتی و ریسک مالیاتی ازطریق رگرسیون های مربوطه بررسی می شود. به منظور انجام آزمون های تجربی، داده های سالانه 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1387 تا 1394 بررسی می شوند. نتایج نشان می دهند با استفاده از معیار ریسک مالیاتی مبتنی بر انحراف استاندارد نرخ های مؤثر مالیاتی نقدی و معیار ریسک مالیاتی مبتنی بر شکست نرخ مالیات، افزایش منابع اجتناب مالیاتی در سطح اطمینان 90 درصد به کاهش ریسک مالیاتی منجر می شود. همچنین، با استفاده از معیار ریسک کلی شرکت، ضریب متغیرهای متنوع سازی مثبت و معنادار بوده که نشان دهنده افزایش ریسک شرکت با افزایش منابع اجتناب از مالیات است. این نتایج نشان می دهند علیرغم تأثیر منفی متنوع سازی استراتژی های برنامه ریزی مالیاتی روی ریسک مالیاتی، این متغیر باعث افزایش ریسک کلی شرکت می شود. این موضوع می تواند ناشی از افزایش فرصت های مدیریت سود و شکست گزارشگری مالی به دلیل تأثیر تعدد استراتژی های مالیاتی بر پیچیدگی کارکردهای مالیاتی و گزارشگری مالی و افزایش ریسک سوءاستفاده مدیریت باشد.
ارزیابی تأثیر خطر سقوط قیمت سهام بر قدرت مدیر عامل با تأکید بر اندازه شرکت
حوزههای تخصصی:
بازار سرمایه به عنوان اصلی ترین و مهم ترین مکانیزم تأمین مالی بنگاه های اقتصادی در اقتصادهای بازار محور یا سرمایه داری است. تأمین مالی از طریق بازار می تواند فشار کمتری بر شرکتها تحمیل نموده و آنها را در راستای حرکت به سمت موفقیت در کسب و کار خود حمایت نماید. قیمت سهام به عنوان مهم ترین شاخص در بازارهای سرمایه محسوب می شود که می تواند بیانگر انتظارات و واکنش های بازار به وضعیت و عملکرد شرکتها و سایر اطلاعات و اتفاقات موجود در آن باشد. در تحقیق حاضر به بررسی خطر سقوط در قیمت سهام شرکتها بر قدرت مدیرعامل (به عنوان بالاترین مقام اجرایی در شرکتها) پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 126 شرکت است که از طریق غربالگری در کل شرکتها انتخاب شده است. قلمرو زمانی تحقیق سال های 1392 تا 1397 بوده و برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون خطی چند متغیره در نرم افزار استاتا استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که بین خطر سقوط قیمت سهام و قدرت مدیرعامل ارتباط معکوس و معنی داری وجود دارد، و همچنین اندازه شرکتها تاثیری بر این ارتباط ندارد. فرضیه سوم نیز نشان داد که دانش مالی مدیرعامل تاثیر مستقیم و معنی داری بر ارتباط بین خطر سقوط قیمت سهام و قدرت مدیرعامل شرکت دارد، یعنی در صورتیکه مدیرعامل از دانش مالی برخوردار باشد، در شرایط وجود خطر سقوط قیمت سهام اقدام به افزایش قدرت خود از طریق افزایش درصد سرمایه گذاری خود می نماید.
The Role of Earnings Management in Theoretical Development and Improving the Efficiency of Accounting-Based Financial Distress Prediction Models(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Examining the theoretical foundations of earnings management shows that companies have stronger incentive to use earnings management at the pre-bankruptcy stage. Consequently, accounting-based determinants retrieved from financial statements may be biased factors for financial distress. In this paper, we investigate whether taking into account real earnings management improves specification of accounting-based financial distress prediction models. We test whether the inclusion of such attributes in bankruptcy prediction models improves their predictive ability. We use a sample of listed manufacturing companies in the Iran Stock Exchange during 2008 - 2017. Our findings suggest that the inclusion of earnings management significantly increases the predictive ability of accounting-based financial distress prediction models. Our results show that the real earnings management can provide predictive signals concerning a financial distress and that an abnormal cash flow which proxies for real earnings management can play a relevant role in early warnings of financial distress. These results are of interest to market participants, auditors, regulating authorities, banks and other financial institutions that are interested in financial distress assessment
تقلب در صورت های مالی و تکنیک های نوین مورد استفاده جهت کشف آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
105 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل تقلب در صورت های مالی و تکنیک های نوین مورد استفاده جهت کشف آن به منظور تبیین آثار آن در صورت های مالی شرکت های بورس اوراق بهادار ایران است. روش: پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی است که در آن به تحلیل و تفسیر انواع تقلب در صورت های مالی و تکنیک های نوین مورد استفاده جهت کشف آن پرداخته شده است.یافته ها: در دنیای رقابتی امروز سازمان ها با حجم زیادی از داده ها مواجهند و یکی از موضوعات مهمی که لازم است به آن توجه اساسی شود بحث تقلب در صورت های مالی می باشد، زیرا آن باعث عدم وجود شفافیت در مورد عملیات شرکت شده و زمینه مواردی چون سوءاستفاده از دارایی ها، از بین رفتن اعتبار شرکت و ... می شود.نتیجه گیری: رویکردهای کشف تقلب به طور کلی شامل رویکردهای فرایندکاوی و شبکه های بیزی جهت کشف تقلب کالا و اوراق بهادار؛ رویکردهای شبکه های بیزی، الگوریتم ژنتیک و ... جهت کشف تقلب در صورت های مالی؛ رویکردهای یادگیری ماشین، درخت تصمیم گیری و ... جهت کشف تقلب کارت های اعتباری و رویکرد رگرسیون لجستیک جهت کشف تقلب بیمه می باشد. درنتیجه تمامی اقشار درگیر جهت کشف تقلب نیاز به این ابزارها و رویکردها دارند تا به موقع تقلبات را کشف کرده و به مدیران اطلاع دهند تا آنها را پیگیری و برطرف نمایند. علاوه بر این لازم است حسابداران، حسابرسان و مدیران با رویکردهای نوین کشف تقلب جهت تحلیل کلان داده آشنا شده و بدین وسیله به تحلیل کلیه علائم خطر مرتبط با کشف تقلب پرداخته تا به نتیجه معقولانه و شفاف تری دست یابند.
بررسی تئوری چشم انداز و رفتار ریسک پذیری تصمیم گیرندگان در شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
به طور کلی تئوری چشم انداز و نقطه مرجع یکی از مباحث مطرح در پارادایم مالی رفتاری می باشد که توصیف تصمیمات خرید و فروش، نقاطی را به عنوان نقاط مرجع سود و زیان خود بر می گزینند. لذا در این تحقیق به بررسی تئوری چشم انداز و رفتار ریسک پذیری تصمیم گیرندگان پرداخته شده است. در تحقیق حاضر تعداد 1867 مشاهده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1396-1387 بررسی شده است. جهت آزمون فرضیه ها از مدل های رگرسیون پولد استفاده شده، یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت بازده شرکت ها از نقطه مرجع به طور معناداری در سطح کل شرکتها، ریسک پذیری تصمیم گیرندگان را نشان می دهد. همچنین تفاوت بازده شرکت ها از نقطه مرجع به طور معناداری در صنایع دارو، سیمان، شیمیایی، عذایی و فلزات اساسی، ریسک پذیری تصمیم گیرندگان را نشان می دهد. اما در صنایع خودرو و ماشین آلات این مهم به شکل معنادار نبوده است.
تأثیر مدل تیپ شناسی شخصیتی فریدمن و روزنمن بر میزان تشخیص و وصول مالیات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تیپ شناسی شخصیتی از موضوعات بحث برانگیز روانشناسی است که بر اساس آن می توان نقشی فرد در محیط کار را شناسایی و افراد را منطبق با ویژگی های شخصیتی شان به کار گماشت. امروزه، عدم توجه به این مسئله، چالش هایی در سازمانها ایجاد نموده است. در این پژوهش، به کمک مدل تیپ شناسی فریدمن و روزنمن تلاش گردید تاثیر 4 نوع تیپ های شخصیتی A، B، C و D ماموران مالیاتی بر شناسایی و وصول مالیات در سال 1399 مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور داده های مورد نیاز از طریق 5 دسته پرسشنامه تکمیل شده به وسیله کلیه ماموران مالیاتی اداره کل امور مالیاتی استان چهارمحال و بختیاری که 250 نفر بودند، جمع آوری و در نهایت داده های مربوط به نمونه 115 نفری با استفاده از مدل لنیس و ریچاردسون ( 2011) و استیجورس و نیسکانن (2011)، تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین نوع تیپ شخصیتی ماموران مالیاتی و تشخیص و وصول مالیات ارتباط معنادار وجود دارد. بر اساس یافته های پژوهش، با توجه به اینکه تصمیم گیری درباره انتخاب شغل و حرفه، یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین موضوعات در زندگی هر فرد به حساب می آید و از آنجا که هر فرد تیپ شخصیتی منحصر بفرد دارد، لذا برای آشنایی با ابعاد مختلف وجود آدمی و حفظ و تامین بهداشت روانی در افراد و در نهایت تحقق بهینه اهداف سازمانی، در نظر گرفتن تیپ شخصیتی پرسنل امری لا زم و ضروری است که باید توسط مدیران مورد توجه ویژه قرار گیرد.
مشارکت بودجه ای، تعهد به اهداف بودجه، استفاده مدیران بیمارستان از اطلاعات بودجه و عملکرد بودجه ای: شواهدی از مقایسه دیدگاه مدیران بالینی و غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: علیرغم با اهمیت بودن حسابداری به عنوان ابزاری برای تأثیر بر عملکرد حوزه بهداشت و درمان عمومی، هنوز در مورد نقش بودجه در تعیین رفتار کاری مدیران بالینی و غیربالینی و ارتباط آن با عملکرد سازمانی بحث قابل توجهی وجود دارد. در این راستا، هدف این مقاله، تحلیل نقش انگیزشی مشارکت بودجه ای و نقش مداخله ای وضعیت ها و رفتارهای ذهنی فردی در رابطه بین مشارکت بودجه ای و عملکرد بودجه ای است. روش پژوهش: روش پژوهش مورد استفاده توصیفی پیمایشی از نوع نظرسنجی است. کلیه مدیران بالینی و غیربالینی بیمارستان ها و درمانگاه های دولتی در سال 1397 جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل می دهند. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل رگرسیونی به روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش حاکی از آن است که مشارکت بودجه ای به صورت مثبت با تعهد به اهداف بودجه، تعهد به اهداف بودجه به طور مثبت با استفاده از اطلاعات بودجه و استفاده از اطلاعات بودجه به طور مثبت با عملکرد بودجه ای رابطه دارد. هم چنین، مشارکت بودجه ای آثار غیرمستقیمی بر استفاده از اطلاعات بودجه از طریق تعهد به اهداف بودجه دارد. افزون بر این، تعهد به اهداف بودجه آثار غیرمستقیمی بر عملکرد بودجه ای از طریق استفاده از اطلاعات بودجه دارد. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: به مسئولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پیشنهاد می شود مدیران سطوح مختلف را در تهیه و تدوین بودجه دخالت داده و مشارکت آنان را در بودجه ریزی افزایش دهند.
الگوی اثر سطح رقابتی بورس اوراق بهادار بر عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاعات در بازارهای مالی به گونه ای نامتقارن بین سرمایه گذاران توزیع می گردد. در چنین موقعیتی، سرمایه گذاران به منظور پوشش ریسک، بازده مورد انتظار خود را افزایش می دهند. بنابراین، ریسک اطلاعات گزارش شده و توزیع نامتقارن اطلاعات، عاملی مؤثر بر بازده مورد انتظار سهامداران یا هزینه سرمایه خواهد بود. در تئوری ها، دو طیف بازار رقابتی متفاوت در رابطه با تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه مطرح است. سطح رقابت کامل، مبنی بر تقارن اطلاعاتی و اثر آن بر هزینه سرمایه و سطح رقابت ناقص، مبنی بر تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عدم تقان اطلاعاتی بر هزینه سرمایه در دو سطح متفاوت در بورس اوراق بهادار تهران است. از این رو نمونه ای متشکل از 145 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران طی دوره زمانی 1390 تا 1395 انتخاب گردید. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از رگرسیون پنل دیتا به روش تلفیقی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس هر سه معیار سنجش عدم تقارن اطلاعاتی، عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه تأثیر مثبت دارد. به عبارت دیگر، با افزایش عدم تقارن اطلاعاتی، هزینه سرمایه نیز افزایش می یابد. نتایج همچنین نشان می دهد که سطح رقابت بازار بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه تأثیر معناداری دارد. به عبارت دیگر، در سطح رقابت ناقص بازار، تأثیر مثبت عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه تقویت می شود در حالی که، در سطح رقابت کامل، تأثیر مثبت عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه تضعیف می شود.
تأثیر محیط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها در پذیرش استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
177 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر عوامل محیطی بر پذیرش استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در سطح کشورها است. عوامل محیطی در این پژوهش شامل وجود بازار سرمایه، رشد اقتصادی، باز بودن اقتصاد، نظام حقوقی، سطح آموزش و شاخص های فرهنگی از قبیل فاصله قدرت، فردگرایی، مرد گرایی و اجتناب از عدم اطمینان است. نمونه پژوهش شامل 93 کشور در مقطع زمانی 2016 بوده و داده ها با استفاده از رگرسیون لجستیک دوجمله ای تجزیه وتحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد درکشورهایی که دارای بازار سرمایه و نظام حقوقی عرفی و همچنین کشورهایی که سطح آموزش و شاخص فاصله قدرت در آن ها بالا و رشد اقتصادی و شاخص های فرهنگی فردگرایی و اجتناب از اطمینان پایین می باشد؛ تمایل بیشتری بر پذیرش استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی وجود دارد. همچنین متغیر باز بودن اقتصاد و شاخص مرد گرایی تأثیر معناداری بر پذیرش استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی از خود نشان ندادند.
بررسی تاثیر اشتراک دانش همکار و پشتیبانی رهبری بر عملکرد نواورانه و مالی با نقش موفقیت مدیریت دانش
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر اشتراک دانش همکار و پشتیبانی رهبری بر عملکرد نواورانه و مالی با نقش موفقیت مدیریت دانش در سازمان و با رویکردی کاربردی در بانک تجارت تهران صورت گرفته است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ای شامل 19 پرسش با طیف لیکرت پنج درجه استفاده گردید. ابتدا پرسشنامه از دیدگاه خبرگان امر از نظر روایی محتوا تایید شد. سپس روایی سازه با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی نیز انجام شد. مقدار AVE تمامی متغیرها نیز بالای 5/0 بوده و روایی همگرا تایید شد. برای سنجش پایایی نیز ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب محاسبه گردید. ضریب آلفای کرونباخ و مقدار CR تمامی متغیرها نیز بالای 7/0 بدست آمده است. بنابراین پایایی پرسشنامه مطلوب ارزیابی گردیده است. جامعه آماری این تحقیق پژوهش کلیه کارکنان کارکنان بانک تجارت تهران به تعداد 1364 نفر می باشند و پرسشنامه به صورت تصادفی در اختیار 302 نفر از کارکنان قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart Pls استفاده شده است. نتایج نشان داد که تمام فرضیات مورد تایید می باشند یعنی اشتراک دانش همکار و پشتیبانی رهبری بر موفقیت مدیریت دانش تأثیر معنادار دارند. پشتیبانی رهبری بر اشتراک دانش همکار تأثیر معنادار داشت. موفقیت مدیریت دانش و عملکرد نواورانه بر عملکرد مالی تأثیر معنادار دارند. همچینین عملکرد نواورانه بر عملکرد مالی تأثیر معنادار داشت
بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و ریسک حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
حسابرسی به عنوان راهکاری کارآمد برای محدود کردن اختیارات مدیران در روابط قراردادی محسوب می شود. صورت های مالی نیز بخش عمده ای از اطلاعات مورد نیاز سرمایه گذاران و اعتباردهندگان شرکت را تأمین می کند. اگر اطلاعات مندرج در این گزارش ها از کیفیت لازم برخوردار نبوده و دارای پیچیدگی باشند، ریسک انجام حسابرسی افزایش می یابد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و ریسک حسابرسی است. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است و برای نیل به هدف پژوهش، با اعمال فیلترینگ، داده های 163 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و در بازه زمانی 1390-1398 با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره بررسی و تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که کیفیت حسابرسی رابطه منفی و معناداری با ریسک حسابرسی دارد. به عبارت دیگر، با افزایش در کیفیت حسابرسی، ریسک حسابرسی نیز کاهش می یابد. یافته های این پژوهش، ادبیات مربوط به کیفیت گزارشگری مالی و به تبع آن فرآیند و ریسک حسابرسی و در نهایت کیفیت حسابرسی را توسعه می دهد.
نظارت مالی ذیحسابان دستگاه های اجرایی کشور و اجرای مطلوب نظام حسابداری بخش عمومی: بررسی چالش های مرتبط
حوزههای تخصصی:
وجود یک سیستم نظارت مالی مناسب، کمک مؤثری به استفاده صحیح از منابع مالی در تحقق برنامه های مصوب و در نهایت حفظ و حراست از بیت المال می کند. در این پژوهش به مطالعه و بررسی چالش ها و تنگناهای نظارت مالی ذیحسابان دستگاه های اجرایی در اجرای مطلوب نظام حسابداری بخش عمومی پرداخته شد تا با شناسایی موانع و چالش های موجود، پیشنهاداتی به منظور بهبود نظارت جهت رسیدن به اهداف نظام حسابداری بخش عمومی ارائه گردد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از بُعد شیوه سنجش متغیرها و گردآوری داده ها جزء پژوهش های توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری، کل ذیحسابان دستگاه های اجرایی کشور کارمند وزارت امور اقتصادی و دارایی به تعداد ۷۴۲ نفر می باشند که از بین آنها ۲۶۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. در این روش محقق از ابزار فیش برداری از منابع کتابخانه ای، ابزارهای طراحی شده نظیر چک لیست های تخصصی طراحی شده جهت گرداوری اطلاعات مورد نیاز، مصاحبه و پرسشنامه به طور ترکیبی استفاده کرده است. سپس با استفاده از نرم افزارهایSPSS وAMOS به تجزیه وتحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج آماری در خصوص مؤلفه ها و موانع مرتبط با هفت شاخص قانونی، ساختاری، محیطی، اداری، سیاسی، انگیزشی و ویژگی های فردی در قالب 60 سوال و به صورت پرسشنامه طیف لیکرت استخراج گردید. یافته ها نشان دهنده تأثیر معنادار موانع و چالش های قانونی، ساختاری، محیطی، اداری، سیاسی، انگیزشی و ویژگی های فردی نظارت مالی ذیحسابان بر اجرای مطلوب نظام حسابداری بخش عمومی می باشد. در ادامه با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری، ارتباط و هبستگی بین هفت مولفه مذکور بررسی گردید که نتایج حاکی از ارتباط معنادار و هبستگی مثبت بین این هفت چالش را نشان می دهند.
بررسی تأثیر مالکیت نهادی و تمرکز مالکیت بر کارایی سرمایه گذاری در نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
653 - 665
حوزههای تخصصی:
هدف: سرمایه گذاری کارا در نیروی انسانی و عوامل اثرگذار بر آن، از موضوعاتی است که در ادبیات، چندان در کانون توجه قرار نگرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سرمایه گذاران نهادی و تمرکز مالکیت، به عنوان دو عنصر نظارتی راهبری شرکتی، روی کارایی سرمایه گذاری در نیروی انسانی است. روش: برای آزمون فرضیه های پژوهش، از الگوی داده های ترکیبی و برای اندازه گیری متغیر ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی انسانی، از مدل جانگ، لی و وبر (2014) استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش، پس از اعمال برخی محدودیت ها، شامل 179 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی 1389 تا 1398 است.یافته ها: نتایج حاکی از آن است که مالکیت نهادی اثری بر کاهش ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی انسانی ندارد؛ اما تمرکز مالکیت ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی انسانی را کاهش می دهد. این اثرگذاری در خصوص بیش سرمایه گذاری وجود دارد؛ ولی برای کم سرمایه گذاری مشاهده نشد.نتیجه گیری: تضاد منافع و عدم تقارن اطلاعاتی موجود بین مدیران و مالکان، خطر تصمیم های ناکارا، به خصوص در حوزه سرمایه گذاری روی نیروی انسانی را افزایش می دهد که این خطر با تقویت اهرم های نظارتی احتمالاً تقلیل می یابد. سازوکارهای راهبری شرکتی نظیر تمرکز مالکیت، به نظارت بیشتر بر مدیریت و کاهش ناکارایی در تصمیم های وی منجر می شود.
ارزیابی آموزش حسابداری دولتی طی چهار دهه گذشته با تأکید بر نقش بیانیه های GASB
حوزههای تخصصی:
حسابداری دولتی از جمله شاخه هایی از حسابداری است که نسبت به سایر ابعاد این حرفه، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این موضوع هم در تعداد واحدهای آموزشی مربوط به این درس در مقاطع مختلف تحصیلی و هم در تعداد اندک مقالات و پایان نامه هایی که در این حیطه نگارش می شود، مشهود است. روندهای مهم آموزش حسابداری دولتی همراه با تغییرات عمده در دستورالعمل های عملی که بسیاری از آنها نتیجه تلاش های هئیت استانداردهای حسابداری دولتی و بیانیه های این هیئت بوده، طی این سالها مورد بحث قرار گرفته اند و محققان و اعضای هیأت علمی نیز، کتابهای آموزشی را دوشادوش تغییرات نگه داشته اند. این مقاله به بسیاری از مدرسان حسابداری دولتی، بویژه در ایالات متحده که مشارکت قابل توجهی در حسابداری دولتی و سیاستهای حسابرسی داشته اند اشاره می کند و مدرسان فعلی را تشویق می کند تا به دنبال راه هایی برای مشارکت در فرآیند سیاست گذاری باشند. این مقاله نهایتاً چشم انداز آینده آموزش حسابداری دولتی را مورد بحث قرار می دهد و نتیجه می گیرد که مدرسان حسابداری دولتی موقعیت مناسبی برای کمک به دستیابی به توصیه های برنامه های آموزشی دارند.
توسعه حسابداری در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
398 - 434
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف درک بیشتر پیدایش و توسعه حسابداری دانشگاهی در ایران و نقشی که دانشگاه های ایران در این خصوص ایفا کرده اند، اجرا شده است. همچنین، ضمن مقایسه گسترش تدریس حسابداری دانشگاهی ایران با کشورهای منطقه، در خصوص تأثیر دانشگاهیان و دانشگاه های ایالات متحده آمریکا و انگلستان در رشته حسابداری دانشگاهی ایران بحث شده است. روش: روش پژوهش حاضر کیفی (تاریخ شفاهی با رویکرد تحلیل محتوا)، پارادایم آن تفسیری و از لحاظ هدف اکتشافی است. روش گردآوری داده ها، مصاحبه غیرساختارمند با خبرگانی بود که در پیدایش و توسعه رشته حسابداری، نقش مهمی ایفا کرده اند. برای اجرای پژوهش حاضر، این مراحل طی شده است: تدوین پرسش های پژوهش، گردآوری داده ها، رمزگذاری داده ها، یادداشت برداری های تحلیلی، ثبت اندیشه ها و تفسیر داده ها، نگارش و تدوین تاریخچه مستند توسعه حسابداری دانشگاهی در ایران. یافته ها: نتایج به شکل گیری شبکه ارتباطی میان مقوله ها انجامید که در این شبکه، 30 مقوله اصلی در ارتباط با توسعه آموزش حسابداری در دانشگاه های ایران شناسایی و تبیین شد. نتیجه گیری: حسابداری نوین محصول دانشگاه است و این نقش آفرینی در ایران، از زمان ایجاد دوره های تحصیلات تکمیلی پُررنگ تر شده است. نتایج پژوهش گویای این است که به طورکلی 30 عامل در ترسیم چهره فعلی حسابداری دانشگاهی در ایران نقش داشته اند. خبرگان معتقدند آموزش و پژوهش حسابداری دانشگاهی در ایران، وام دار کشورهای غربی، به خصوص آمریکا و انگلستان است و در مقایسه با کشورهای همسایه منطقه، از کمیت و کیفیت بیشتری برخوردار است.
ویژگی های جمعیت شناختی مدیران ارشد مالی و استراتژی مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
65 - 86
حوزههای تخصصی:
مدیریت سود، نوعی دستکاری در فرایند گزارشگری مالی است که توسط مدیران شرکت ها جهت کسب منافع شخصی انجام می شود. از سویی، طبق نظریه مدیریت ارشد، مدیران؛ راهبردهای شرکت را بر مبنای تفاسیر شخصی خود انتخاب می کنند و این تفاسیر تابعی از تجربیات، ارزش ها و ویژگی های شخصیتی آنها است. لذا، پژوهش حاضر با استفاده از الگوی رگرسیون چندگانه و داده های ترکیبی به بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی مدیران ارشد و راهبرد مدیریت سود در 138 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1392 تا 1397 پرداخته است که نتایج نشان داد حضور مدیران ارشد مالی زن با مدیریت سود تعهدی و واقعی رابطه معناداری ندارد. همچنین، تجربه مدیران ارشد مالی با مدیریت سود تعهدی رابطه مثبت و معنادار و با مدیریت سود واقعی فاقد رابطه معناداری است. به علاوه، تحصیلات عالی مدیران ارشد مالی با مدیریت سود تعهدی و واقعی رابطه مثبت و معناداری دارد.
تأثیرسبک های شناخت نوگرا و نوگریز بر تردید حرفه ای حسابرس
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
56 - 69
حوزههای تخصصی:
تردید حرفه ای حسابرس به عنوان یک ویژگی رفتاری مورد تاکید قانون گذاران حرفه حسابرسی در اعمال قضاوت حرفه ای در تمام مراحل عملیات حسابرسی است. قضاوت و تصمیم گیری نیز تحت تاثیر سوگیری های شناختی از جمله سبک های یادگیری است. از این رو ، هدف این پژوهش سنجش سبک های شناخت نوگرا و نوگریز در میان حسابرسان و هم چنین مطالعه تاثیر آن سبک ها بر تردید حرفه ای است. مبانی نظری پژوهش، از طریق روش کتابخانه ای و داده های تحقیق نیز بر اساس روش پیمایشی و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. نمونه آماری تحقیق حاضر شامل 280 نفر از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی بخش خصوصی و سازمان حسابرسی است. هم چنین آزمون فرضیه های تحقیق نیز بر اساس روش همبستگی با استفاده از رگرسیون چند متغیره بررسی شده است. نتایج این مقاله نشان می دهد سبک نوگرا رابطه ای مثبت و معنی داری با تردید حرفه ای دارد. اما سبک نوگریز رابطه ای معنی دار با تردید حرفه ای ندارد.