فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
رشد و دگرگونی سریع روابط اقتصادی، منجر به رقابت شدیدی در عرصه تجارت، صنعت و سرمایه گذاری شده است. لذا شرکت ها برای بقا و گسترش فعالیت های خود نیاز به انجام سرمایه گذاری های مناسب، به موقع و کارا دارند. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین محدودیت های مالی و کارایی سرمایه گذاری همچنین تأثیر جریان های نقدی بر رابطه یادشده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی می باشد. برای جمع آوری داده های آن از صورت های مالی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش 100 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 الی 1395 می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد محدودیت مالی بر کارایی و کم سرمایه گذاری شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد و همچنین جریان وجوه نقد آزاد نیز رابطه بین محدودیت های مالی و کارایی سرمایه گذاری را تشدید می کند.
تحلیل الگوی پس انداز جوانان دانشگاهی با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس انداز ازجمله مقوله هایی است که ضمن تأثیرگذاری بر موفقیت افراد، خانوار و جامعه؛ مورد تأکید دین اسلام نیز است. بنابراین پژوهش حاضر تلاش دارد تا الگوی پس انداز جوانان دانشگاهی را با رویکرد اسلامی مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر برحسب روش انجام کار توصیفی و از نوع پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان علوم اداری و اقتصادی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه برای گردآوری داده های موردنیاز استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان و کارشناسان تأیید شد. به منظور بررسی روایی سازه (شامل روایی همگرا و واگرا) و پایایی ابزار تحقیق (پایایی مرکب و میانگین واریانس استخراج شده) و برآورد مدل اندازه گیری پژوهش از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و برای آزمون فرضیات از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش حاضر به استثنای متغیّر تأثیر همسالان بقیه متغیّرها (سواد مالی، جامعه پذیری از طریق والدین و خودکنترلی) بر الگوی پس انداز دانشجویان اثر مثبت و معناداری دارند. متغیّر سواد مالی تنها متغیّری بود که بر روابط بین سایر متغیّرهای مستقل و الگوی پس انداز دارای اثر میانجی بود. به علاوه اثر متغیّرهای جمعیت شناختی جنسیت، سن، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، نوع دانشگاه، تأهل و اشتغال نیز به عنوان متغیّرهای تعدیل گر در ارزیابی مدنظر قرار داده شده اند. برای نمونه الگوی پس انداز دانشجویان پسر و دختر با یکدیگر متفاوت بود.
پاسخ گویی در حسابداری از منظر اسلام با محوریت تئوری ساخت یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چارچوب نظری حسابداری مبتنی بر پاسخگویی تاکید بر ضرورت پاسخگویی در نظام حسابداری دارد. پژوهش حاضر باتوجه به اهمیت تئوری های جامعه شناسی در دانش حسابداری و با استفاده از مبانی نظری اسلامی درصدد بررسی این مهم است. هدف پژوهش حاضر ارائه تبیین مفهوم و مولفه های پاسخگویی در حسابداری از منظر اسلام با محوریت تئوری ساخت یابی است. مقاله حاضر در دسته پژوهش های کیفی است که در راستای هدف پژوهش با بررسی متون علمی و قرآنی و مصاحبه با 15 نفر از خبرگان علوم قرآنی و اعضای هیئت علمی دانشگاه رشته های حسابداری، جامعه شناسی و علوم اسلامی صورت گرفته است. در این مطالعه از روش تحلیل تم، اطلاعات به دست آمده تحلیل گردید. ابزار تحقیق در بخش کیفی، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و نمونه پژوهش با استفاده از ترکیب روش های غیراحتمالی ، هدفمند قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شدند.مطابق یافته های پژوهش، رویکرد پاسخگویی، سطوح پاسخگویی، ابعاد پاسخگویی، ارکان(اجزای) پاسخگو، اصول پاسخگویی، تقویت پاسخگویی به عنوان تم های اصلی تحقیق شناسایی شدند که مولفه ها و مدل پاسخگویی حسابداری از منظر اسلام در چارچوب تئوری ساخت یابی را تبیین می کنند. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی اسلامی با تمرکز بر عاملیت در تئوری ساخت یابی، ضعف های این تئوری شامل نادیده گرفتن اخلاق و نیت قوی در عاملیت را پوشش می دهد. تقویت عاملیت، تقویت ساختار و نهایتا تقویت نظام های اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. این امر منجر به شکوفایی زبان پاسخگویی در نظام حسابداری خواهد شد.
اثر نقدشوندگی و سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
63 - 78
حوزههای تخصصی:
یکی از مولفه های رشد اقتصادی در هر کشوری میزان توسعه یافتگی بازار سرمایه است. اثرات ریزساختارهای بازار سرمایه شامل نقدشوندگی بر سرمایه گذاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف تحقیق حاضر مطالعه رابطه نقدشوندگی و سرمایه گذاری شرکت ها است. در راستای این هدف، نمونه ای متشکل از 88 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره 14 ساله 1381 تا 1395 بررسی گردید. جهت آزمون رابطه نقدشوندگی و سرمایه گذاری از روش رگرسیون داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر رابطه مثبت و معنادار نقدشوندگی(حجم معاملات کل شرکت) با سرمایه گذاری (کل دارایی ها، دارایی های ثابت و موجودی ها) است. همچنین رابطه مثبت و معنادار نقدشوندگی(حجم معاملات تعدیل شده بوسیله صنعت) با رشد کل دارایی ها و رشد کل موجودی ها تایید گردیده و عدم وجود رابطه معنادار معیار نقدشوندگی (حجم معاملات تعدیل شده بوسیله صنعت) و رشد دارایی های ثابت محرز گردید.
حسابرسان و برآوردهای حسابداری
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه خطر سقوط قیمت سهام، آشفتگی مالی و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
مدیران انگیزه زیادی برای مخفی کردن عملکرد بد پروژه های نامطلوب و انجام سرمایه گذاری بیش از حد دارند.که منجر به سقوط قیمت سهام می شود .مدیران بنگاه های اقتصادی با افزایش ریسک آشفتگی مالی، انگیزه بالاتری برای جلوگیری از انتشار اخبار بد دارند تا بطور مؤثر عملکرد ضعیف شرکتهای شان را مخفی کنند. به طور کلی، دیدگاه این است که ریسک آشفتگی مالی یک شرکت با اطلاعات بنیادی که در مورد شرکت و عملکرد بازار در اختیار دارد، می تواند یک علامت هشدار دهنده زود هنگام برای مشکلات قریب الوقوع بازده سهام باشد. آشفتگی مالی تأثیر چشمگیری بر بازده سهام دارد، هدف از این پژوهش بررسی رابطه خطر سقوط قیمت سهام، آشفتگی مالی و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. جامعه آماری این تحقیق، شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می باشد که حجم نمونه آماری به تعداد 127 شرکت تعیین گردید. جمع آوری اطلاعات بوسیله دو روش کتابخانه ای و مراجعه به صورت های مالی انجام گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار Eviews استفاده گردید. نتایج نشان داد بین آشفتگی مالی و بازده سهام رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین نقدشوندگی سهام در رابطه خطر سقوط قیمت سهام و بازده سهام نقش تعدیلی مثبت داشته است.
قدرت مدیرعامل، مالکیت خانوادگی و حق الزحمه حسابرسی: واکاوی نظریه های همسویی و سنگربندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
167 - 193
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه های همسویی و سنگربندی، قدرت مدیرعامل شرکت ممکن است از طریق افزایش کیفیت سود و کاهش ریسک حسابرسی منجر به کاهش حق الزحمه حسابرسی شود، یا از طریق مدیریت سود فرصت طلبانه و گزارشگری مالی متقلبانه منجر به افزایش مشکلات نمایندگی و ریسک حسابرسی و در نهایت افزایش حق الزحمه حسابرسی گردد. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه قدرت مدیرعامل و حق الزحمه حسابرسی و مطالعه اثر تعدیل کنندگی مالکیت خانوادگی بر این رابطه با توجه به نظریه های همسویی و سنگربندی می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از اطلاعات مالی 88 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی بین سال های 1391 تا 1398 استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون های آماری پژوهش نشان می دهد که بین قدرت مدیرعامل و حق الزحمه حسابرسی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد، مالکیت خانوادگی نیز رابطه بین قدرت مدیرعامل و حق الزحمه حسابرسی را تعدیل و تشدید می نماید.
تعیین نحوه و میزان مسئولیت اشخاص بر مبنای تفویض اختیار در آیینه آراء هیاتهای مستشاری دیوان محاسبات کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۲
349-369
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر تفویض اختیار منطبق با تبصره 1 ماده 53 قانون محاسبات کشور و بند ه ماده 224 قانون برنامه پنجم توسعه [1] در آراء (احکام) هیات مستشاری دیوان محاسبات کشور می باشد. در این پژوهش داده های احکام صادره از هیات دوم مستشاری برای سالهای 1392الی 1399 جمع آوری و روش تحقیق از نوع همبستگی بوده و داده های گردآوری شده با استفاده از آزمونهای معناداری F و t مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش تعداد احکام صادره هیات مبنی بر محکومیت تفویض کننده و تفویض شونده به عنوان شاخص اندازه گیری تاثیر بند ه ماده 224 قانون برنامه پنجم توسعه در نظر گرفته شده است. لازم به ذکر است در سنوات بعد از حاکمیت قانون برنامه پنجم توسعه، پرونده هایی که مربوط به عملکرد مربوط به حاکمیت قانون مزبور بوده، مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش آراء هیاتهای مستشاری مبنی بر محکومیت تفویض شونده، تفویض کننده به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده و براساس آن دو فرضیه تدوین شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش، نشان می دهد که بین تصویب بند ه ماده 224 قانون برنامه پنجم توسعه و تاثیر بر آراء صادره از هیات مستشاری در بازه زمانی تحقیق ارتباطی نداشته است. نتایج تحقیق همچنان حاکمیت دیدگاه ناشی از تبصره 1 ماده 53 قانون محاسبات عمومی کشور را نشان می دهد.
اندازه گیری عدم اطمینان در نگهداشت وجوه نقد ناشی از عدم تطابق سیاست های کلان اقتصادی و سیاست های حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۲
447-476
حوزههای تخصصی:
تغییر سیاست های دولت بر بازارها و از جمله بازار سهام و متعاقب آن سطح نگهداشت وجه نقد شرکت ها تاثیر می گذارد و مدیران رویه های اداره امور شرکت ها خود را با توجه به سیاست های دولت انتخاب می کنند. موضوع نقدینگی از نظر ادامه فعالیت شرکت دارای اهمیت زیادی است زیرا می توانند بر توانایی شرکت برای حفظ حیات و تحقق اهداف اساسی تاثیر بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سیاست های انبساطی و انقباضی در حوزه های پولی و مالی دولت به عنوان عامل برونزا در انتخاب روش های حسابداری توسط هیئت مدیره به عنوان عامل درونزا بر روی نااطمینانی نگهداشت وجه نقد می باشد. بدین منظور داده های 81 شرکت پذیرفته شده در بورس و فرابورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا 1396 از طریق داده های ترکیبی مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که تطابق سیاست های مالیاتی، روش های ارزیابی موجودی کالای و روش های تجدید ارزیابی شرکت ها و سیاست های پولی انقباضی دولت ها بر کاهش عدم اطمینان در نگهداشت وجه نقد موثر هستند. همچنین تطابق سیاست های تامین مالی در شرکت ها و سیاست های مالی انقباضی دولت ها بر کاهش عدم اطمینان در نگهداشت وجه نقد موثر هستند.
رابطه بین گرایش احساسی سرمایه گذاران و پیش بینی های سود توسط مدیریت
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین گرایش احساسی سرمایه گذاران و پیش بینی های سود توسط مدیریت می باشد. دوره زمانی مورد بررسی بین سال های 1391 تا 1398 می باشد؛ جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که بعد از اعمال محدودیت های مربوط به انتخاب نمونه، 146 شرکت عضو به عنوان نمونه آماری و به صورت حذف سیستماتیک انتخاب شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها با رویکرد داده های تابلویی و رگرسیون چند متغیره نشان داد بین گرایش احساسی سرمایه گذاران و پیش بینی های سود توسط مدیریت رابطه وجود دارد.
تأثیر میانجی شتاب سود در رابطه بین شکنندگی سهام و سرعت هم گرایی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
377 - 403
حوزههای تخصصی:
هدف: سرمایه گذاران، علاوه بر آگاهی از شکنندگی سهام، درک چگونگی تغییر شیوه های مالی شرکت ها برای رسیدن به بازده مورد انتظار و سرعت هم گرایی قیمت سهام، استراتژی شتاب سود را نیز مدنظر قرار می دهند. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی تأثیر میانجی شتاب سود در رابطه بین شکنندگی سهام و سرعت هم گرایی قیمت سهام است.
روش: جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود که از بین آنها، داده های 87 شرکت (870 سال شرکت) در افق زمانی 1388 تا 1397 جمع آوری شد. برای اندازه گیری متغیر سرعت هم گرایی قیمت سهام، از مدل باراپراتب و همکاران (2015) و برای سنجش متغیر شکنندگی سهام، از تئوری مالی کوانتومی استفاده شد. آزمون فرضیه های پژوهش نیز به کمک مدل رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته صورت پذیرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از این است که بین شکنندگی سهام و سرعت هم گرایی قیمت سهام رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین شتاب سود، رابطه بین شکنندگی سهام بر سرعت هم گرایی قیمت سهام را توضیح می دهد.
نتیجه گیری: هم گرایی قیمت سهام در بازار سرمایه ایران، به تقویت رشد اقتصادی کمک شایانی می کند، از این رو، در کانون توجه بسیاری از سرمایه گذاران و سیاست گذاران حوزه پولی و مالی قرار گرفته است. طی دوره هایی که شکنندگی سهام رخ می دهد، هم گرایی قیمت سهام که توسط یک شرکت ایجاد می شود، با سرعت به شرکت های دیگر زیرمجموعه و همچنین، در یک صنعت گسترش می یابد. از این رو، هم گرایی قیمت سهام برای جذب سرمایه گذاری ها و کاهش دامنه ریسک های آن، اهمیت شایان توجهی دارد. از سوی دیگر، در بازارهای در حال توسعه همچون بازار بورس و سطح نگرش سرمایه گذاری در جوامع در حال توسعه، هرچه شتاب در عاملی چون سود افزایش پیدا کند، خوش بینانه نگری در سطح ریسک پذیری افزایش پیداکرده و به تبع، تعمیم آن با شدت بیشتری در صنعت یا سایر سهام نمایان می شود.
ارتباط غیرخطی بین قدرت مدیرعامل و ساختار سرمایه با تأکید بر نقش اندازه شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
40 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی ارتباط بین قدرت مدیرعامل و تصمیم های ساختار سرمایه با تأکید بر نقش تعدیلگری اندازه شرکت ها، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش: در راستای دستیابی به هدف پژوهش، با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی، قدرت مدیرعامل و به کمک معیارهای دوگانگی وظیفه مدیرعامل، مدت تصدی مدیرعامل و درصد مالکیت مدیرعامل اندازه گیری شد. همچنین، از معیارهای اهرم مبتنی بر ارزش دفتری، اهرم مبتنی بر ارزش بازار، اهرم کوتاه مدت و اهرم بلندمدت، به عنوان نماینده های ساختار سرمایه بهره گرفته شد. فرضیه های پژوهش، بر مبنای نمونه آماری متشکل از 106 شرکت، طی دوره 8 ساله از سال 1390 تا 1397 و با استفاده از مدل های رگرسیونی چندمتغیره آزمون شدند.
یافته ها: بین قدرت مدیرعامل و اهرم مبتنی بر ارزش دفتری و اهرم کوتاه مدت، رابطه غیرخطی معناداری وجود ندارد. از سوی دیگر، بین قدرت مدیرعامل و اهرم مبتنی بر ارزش بازار، رابطه غیرخطی (U معکوس) معنادار و بین قدرت مدیرعامل و اهرم بلندمدت، رابطه خطی (مثبت) معنادار وجود دارد. علاوه بر این، در شرکت های بزرگ، بین قدرت مدیرعامل و اهرم مبتنی بر ارزش دفتری، اهرم مبتنی بر ارزش بازار و اهرم کوتاه مدت، رابطه غیرخطی (U شکل) معنادار و بین قدرت مدیرعامل و اهرم بلندمدت، رابطه غیرخطی (U معکوس) معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که قدرت مدیرعامل، یکی از عوامل تأثیرگذار بر ساختار سرمایه شرکت هاست. همچنین، مدیران قدرتمند شرکت های بزرگ در تصمیم های تأمین مالی خود رویه مشابهی اتخاذ نمی کنند.
تأثیر سیاست سرکوب مالی بر ریسک پذیری اعتباری در نظام بانکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۴
103 - 122
حوزههای تخصصی:
مشکل مطالبات معوقه و مشکوک الوصول و بالتبع آن ریسک اعتباری همواره یکی از چالش های نظام بانکی ایران بوده است. از سویی، سیاست سرکوب مالی در اغلب اقتصادهای درحال توسعه از جمله ایران سیاستی معمول است. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش خود رگرسیون با وقفه توزیعی (ARDL) به بررسی اثر درازمدت سیاست های پولی بانک مرکزی تحت شرایط سرکوب مالی بر میزان ریسک پذیری اعتباری در نظام بانکی ایران در بازه زمانی سال های 1385 تا 1397 پرداخته است. یافته ها نشان داد سیاست تعیین سقف نرخ بهره و اعمال محدودیت بر نسبت ذخیره قانونی، ریسک اعتباری را کاهش داده است. اما، تخصیص نامناسب منابع، ریسک اعتباری را افزایش داده است. البته، افزایش دوره ای نرخ ارز برای شرکت های تابعه بانک ها درآمدزا بوده و از این طریق تا حدودی اثر وام های ریسکی در نظام بانکی ایران خنثی شده است. لذا، طبق یافته های این پژوهش می توان چنین استنباط کرد که سیاست سرکوب مالی، ریسک اعتباری در نظام بانکی ایران را کاهش داده است.
ویژگی های شخصیتی مؤثر بر تسهیم دانش در مؤسسات حسابرسی با رویکرد معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتباط میان فعالیت های تسهیم دانش وویژگی های انسانی افرادموردتوجه بسیاری ازپژوهشگران درحوزه مدیریت دانش قرارگرفته است. شخصیت افرادبه عنوان مهم ترین عامل فردی انسان هامحسوب می شود. هدف این مقاله بررسی ویژگی های شخصیتی مؤثربرتسهیم دانش درمؤسسات حسابرسی است. معرفی ویژگی های شخصیتی بامؤلفه های پنج عامل بزرگ شخصیت (روانرنجوری،برونگرایی،گشودگی دربرابرتجربه،سازگاری ووظیفه شناسی) انجام شده است. بااستفاده ازپرسشنامه،داده های موردنیازاز 126 حسابداررسمی شاغل در مؤسسات حسابرسی جمع آوری وتجزیه وتحلیل فرضیه هابااستفادهازآزمون معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد، ویژگی های برونگرایی، سازگاری و وظیفه شناسی برفرایندتسهیم دانش کارکنان درمؤسسات حسابرسی تأثیرمثبت ومعناداردارند اما بین ویژگی گشودگی دربرابرتجربه و فرایندتسهیم دانش کارکن ان رابطه معناداری مشاهده نشد. با توجه به اهمیت ویژگی های شخصیتی در شکل گیری تسهیم دانش، پیشنهاد می شود مؤسسات حسابرسی در فرایند کارمندیابی و استخدام حسابرسان و گماردن آن ها در ترکیب گروه های کاری توجه ویژه کنند تا افرادی باویژگی های شخصیتی برونگرایی، سازگاری و وظیفه شناسی بالا به منظور سهولت در فرایند تسهیم دانش، جذب سازمان شوند.
تجزیه و تحلیل مفهومی سیستم حسابداری بخش عمومی کشور هند
حوزههای تخصصی:
حسابداری بخش عمومی، شکلی از سیستم حسابداری است که شامل ثبت و نگهداری دفاتر حسابداری از سوی مقامات دولتی پیرامون عملکرد مالی شان است. سه دسته سازمان وجود دارند که معمولاً در هر محیطی کار می کنند: سازمان های عمومی، سازمان های خصوصی و سازمان های عام المنفعه. انگیزه هر یک از سازمان های فوق برای کار متفاوت است، مثلاً سازمان های بخش خصوصی برای بقای طولانی مدت-شان به دنبال سود آوری هستند، سازمان های عمومی یا خود دولت ها به دنبال توسعه اقتصادی-اجتماعی پایدار کشور هستند و سازمان های غیردولتی عمدتاً به دنبال ارائه خدمات به جامعه شان هستند. اگر جمله فوق واقعیت داشته باشد، مشخص است که معاملات مالی هر یک از این سازمان ها با یکدیگر متفاوتند. بنابراین ثبت معاملات سازمان های مذکور طبق یک استاندارد حسابداری واحد میسر نیست. از این رو لازم است که استانداردهای مختلف حسابداری را در اختیار داشت و آنها را به شکل جداگانه برای این سازمان ها اعمال کرد. حساب های دولتی باید به صورت شفاف در دسترس عموم باشد. برای اطمینان از این امر باید استانداردهایی در اختیار داشت که در بخش های عمومی قابل اجرا باشد و از این طریق معاملات مالی شان را محاسبه کنند. هدف مقاله حاضر تحلیل سیستم حسابداری بخش عمومی در سطح جهانی و نیز کشور هندوستان است.
تاثیر روش های گریز از مالیات بر کیفیت سود با تاکید بر مالکیت دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
191 - 214
حوزههای تخصصی:
مالیات یکی از مهمترین و عمده ترین هزینه های قانونی می باشند که افراد و بنگاه ها به موجب فعالیت های درآمدزای خود، متحمل می شوند و براساس تئوری نمایندگی، یکی از انگیزه های مدیریت سود، کاهش تعهدات و پرداخت های مالیاتی از طریق کمینه سازی نرخ مؤثر مالیات است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش های گریز از مالیات بر کیفیت سود در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1388 لغایت 1397 با نمونه ای شامل 190 شرکت می باشد. روش های گریز از مالیات در این پژوهش شامل اجتناب مالیاتی، فرارمالیاتی و پایداری سود مالیاتی می باشد. همچنین برای اندازه گیری کیفیت سود، از معیار هموارازی سود استفاده شده است. آزمون فرضیه ها با استفاده از روش آماری داده های ترکیبی و اثرات ثابت از طریق رگرسیون خطی حداقل مربعات عادی توسط نرم افزاز ایویوز10 انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که فرار مالیاتی، اجتناب مالیاتی و پایداری سود مالیاتی برکیفیت سود تأثیر منفی و معناداری دارد و متغیر تعدیل گر مالکیت دولتی، این رابطه منفی را تضعیف می کند.
بررسی تاثیر قابلیت مقایسه حسابداری بر کیفیت گزارشگری مالی و اقلام تعهدی اختیاری
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه تاثیر قابلیت مقایسه صورت های مالی بر کیفیت گزارشگری مالی و اقلام تعهدی اختیاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. قابلیت مقایسه باعث می شود که مدیران از شرکت های رقیب، روند صنعت و شرایط اقتصادی و همچنین تأثیر آن ها درشرکت آگاه تر شوند و منجر به افزایش کمیت و کیفیت کلی اطلاعات در مورد یک شرکت در صنعت می شود. جامعه آماری برای گردآوری متغیرها، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1388 تا 1397 انتخاب ولی در دوره زمانی بین سال های 1389 تا 1396 می باشد که از میان شرکت های بورسی در مجموع 80 شرکت از طریق سیستماتیک به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چند متغیره با داده های ترکیبی استفاده شده است. در راستای هدف پژوهش برای محاسبه متغیر قابلیت مقایسه از مدل دی فرانکو وهمکاران (2011) و برای محاسبه کیفیت گزارشگری از مدل فرانسیس و همکاران (2005) استفاده شده است. یافته های حاصل از پژوهش بیانگر این است که قابلیت مقایسه منجر به افزایش کیفیت صورت های مالی می شود بنابرین فرضیه اول پزوهش تایید می شود. نتایج آزمون فرضیه دوم نشان می دهد که اقلام تعهدی اختیاری بر بازده سهام تاثیر مستقیم دارد ولی سرمایه گذاران در هنگام قابلیت مقایسه به اقلام تعهدی اختیاری توجه ای نمی کنند و تاثیری بر سرمایه گذاری آنان و بازده سهام ندارد پس می توان گفت که فرضیه دوم پژوهش رد می شود.
ارزیابی تأثیر خطر سقوط قیمت سهام بر قدرت مدیر عامل با تأکید بر اندازه شرکت
حوزههای تخصصی:
بازار سرمایه به عنوان اصلی ترین و مهم ترین مکانیزم تأمین مالی بنگاه های اقتصادی در اقتصادهای بازار محور یا سرمایه داری است. تأمین مالی از طریق بازار می تواند فشار کمتری بر شرکتها تحمیل نموده و آنها را در راستای حرکت به سمت موفقیت در کسب و کار خود حمایت نماید. قیمت سهام به عنوان مهم ترین شاخص در بازارهای سرمایه محسوب می شود که می تواند بیانگر انتظارات و واکنش های بازار به وضعیت و عملکرد شرکتها و سایر اطلاعات و اتفاقات موجود در آن باشد. در تحقیق حاضر به بررسی خطر سقوط در قیمت سهام شرکتها بر قدرت مدیرعامل (به عنوان بالاترین مقام اجرایی در شرکتها) پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 126 شرکت است که از طریق غربالگری در کل شرکتها انتخاب شده است. قلمرو زمانی تحقیق سال های 1392 تا 1397 بوده و برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون خطی چند متغیره در نرم افزار استاتا استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که بین خطر سقوط قیمت سهام و قدرت مدیرعامل ارتباط معکوس و معنی داری وجود دارد، و همچنین اندازه شرکتها تاثیری بر این ارتباط ندارد. فرضیه سوم نیز نشان داد که دانش مالی مدیرعامل تاثیر مستقیم و معنی داری بر ارتباط بین خطر سقوط قیمت سهام و قدرت مدیرعامل شرکت دارد، یعنی در صورتیکه مدیرعامل از دانش مالی برخوردار باشد، در شرایط وجود خطر سقوط قیمت سهام اقدام به افزایش قدرت خود از طریق افزایش درصد سرمایه گذاری خود می نماید.
نقش میانجی عجین شدگی شغلی بر رابطه بین هویت حرفه ای و سازمانی و کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۱۰۹-۸۲
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش میانجی عجین شدگی شغلی بر رابطه بین هویت حرفه ای و هویت سازمانی و کیفیت حسابرسی است. این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی-پیمایشی می باشد و جامعه آماری آن حسابرسان شاغل در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران بوده است. گروه نمونه شامل تعداد 135 نفر بود. جهت جمع اوری داده های مطالعه حاضر از ابزار پرسشنامه استفاده شد. در این راستا تعداد 10 فرضیه تدوین و آزمون فرضیه ها با استفاده از رگرسیون چند متغیره و آزمون سوبل صورت گرفت. نتایج مطالعه حاضر حاکی از تأثیر مثبت و معنادار عجین شدگی شغلی بر رابطه بین هویت حرفه ای و سازمانی و کیفیت حسابرسی بود. دیگر نتایج حاکی از تأیید نقش میانجی عجین شدن فیزیکی، شناختی و عاطفی بر رابطه بین هویت حرفه ای و کیفیت حسابرسی بود، اما هویت سازمانی تنها از طریق عجین شدگی عاطفی بر کیفیت حسابرسی اثر گذار بود. نتایج حاصله می تواند پیامدهای قابل توجهی را برای مؤسسات حسابرسی در جهت ایجاد توجه بیشتر به عوامل سازمانی و ایجاد بستر مناسب در این زمینه داشته باشد.
نقش متنوع سازی استراتژی های برنامه ریزی مالیاتی در تبیین رابطه اجتناب مالیاتی با ریسک مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های تجربی قبلی برخلاف انتظار پژوهشگران درخصوص وجود رابطه میان اجتناب مالیاتی و ریسک مالیاتی عموماً در یافتن رابطه بین معیارهای اجتناب مالیاتی و معیارهای ریسک مالیاتی ناتوان بوده و نتایج متفاوت و بعضاً متناقضی به دست آورده اند. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش متنوع سازی استراتژی های برنامه ریزی مالیاتی در تبیین رابطه بین معیارهای اجتناب مالیاتی و معیارهای ریسک است. به منظور تعریف عملیاتی سازه «متنوع سازی استراتژی های برنامه ریزی مالیاتی»، دو شاخص متنوع سازی تعریف می شود که روی طبقات گسترده منابع مزایای مالیاتی پایه گذاری شده است. سپس، رابطه بین متنوع سازی استراتژی های برنامه ریزی مالیاتی و ریسک مالیاتی و اثر متنوع سازی روی رابطه بین اجتناب مالیاتی و ریسک مالیاتی ازطریق رگرسیون های مربوطه بررسی می شود. به منظور انجام آزمون های تجربی، داده های سالانه 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1387 تا 1394 بررسی می شوند. نتایج نشان می دهند با استفاده از معیار ریسک مالیاتی مبتنی بر انحراف استاندارد نرخ های مؤثر مالیاتی نقدی و معیار ریسک مالیاتی مبتنی بر شکست نرخ مالیات، افزایش منابع اجتناب مالیاتی در سطح اطمینان 90 درصد به کاهش ریسک مالیاتی منجر می شود. همچنین، با استفاده از معیار ریسک کلی شرکت، ضریب متغیرهای متنوع سازی مثبت و معنادار بوده که نشان دهنده افزایش ریسک شرکت با افزایش منابع اجتناب از مالیات است. این نتایج نشان می دهند علیرغم تأثیر منفی متنوع سازی استراتژی های برنامه ریزی مالیاتی روی ریسک مالیاتی، این متغیر باعث افزایش ریسک کلی شرکت می شود. این موضوع می تواند ناشی از افزایش فرصت های مدیریت سود و شکست گزارشگری مالی به دلیل تأثیر تعدد استراتژی های مالیاتی بر پیچیدگی کارکردهای مالیاتی و گزارشگری مالی و افزایش ریسک سوءاستفاده مدیریت باشد.