فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۲٬۸۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
The accuracy of brain tumor detection and segmentation are greatly affected by tumors’ location, shape, and image properties. In some situations, brain tumor detection and segmentation processes are greatly complicated and far from being completely resolved. The accuracy of the segmentation process significantly influences the diagnosis process, such as abnormal tissue detection, disease classification, and assessment. However, medical images, in particular, the Magnetic Resonance Imaging (MRI), often include undesirable artefacts such as noise, density inhomogeneity, and partial volume effects. Although many segmentation methods have been proposed, the accuracy of the segmentation results can be further improved. Subsequently, this study attempts to provide very important properties about the size, initial location and shape of tumors known as Region of Interest (RoI) to kick-start the segmentation process. The MRI consists of a sequence of images (MRI slices) of a particular person and not one image. Our method chooses the best image among them based on the tumor size, initial location and shape to avoid the partial volume effects. The selected algorithms to test our method are Active Contour and Otsu Thresholding algorithms. Several experiments are conducted in this research using the BRATS standard dataset that consist of 100 samples. These experiments comprised of MRI slices of 65 patients. The proposed method is evaluated by the similarity coefficient as a standard measure using Dice, Jaccard, and BF scores. The results revealed that the Active Contour algorithm has higher segmentation accuracy when tested across the three different similarity coefficients. Moreover, the achieved results of the two algorithms verify the ability of the proposed method to choose the best RoIs of the MRI samples.
طراحی مدل بازی پردازی در کسب وکارهای کارآفرینانه مبتنی بر وب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر از یک سو کسب وکارهای مبتنی بر وب رو به رشد بوده و از سوی دیگر رقابت ایجادشده میان این کسب وکارها، صاحبانشان را بر این داشته است که پیرامون وفادار کردن مخاطبان و کاربرانشان و ایجاد تعلق خاطر بیشتر در آنان، جهت افزایش و پایدارسازی فعالیت خود، در صدد استفاده از راه حل های مناسب و مؤثر باشند. بازی پردازی راه حلی است که در این میان مقبولیت زیادی پیدا کرده است. در این راستا با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد، پژوهشی جهت طراحی مدلی در این حوزه انجام شده است. حاصل این پژوهش طراحی مدل بازی پردازی است. این مدل راهبردهایی را در جهت رفع مسائلی از جمله کم توجهی و عدم وفاداری مخاطبان را توصیه می نماید. درصورتی که کسب وکارها هنگام تولید و اجرای بازی پردازی، این راهبردها را با توجه به ملاحظاتی که در مدل تحت عنوان شرایط زمینه ای و مداخله گر ذکر گردیده ، به کار بندند، می توانند شاهد پیامدهایی از جمله کسب توجه و افزایش وفاداری مخاطبینشان باشند
ارائه مدل پویای توسعه محصول جدید در حوزه فناوری های مالی نظارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تغییرات سریع امروزی و محیط بسیار نامطمئن که نیازهای مشتریان، فناوری، نیازمندی های کارکنان وضعیت جوامع، نظام های پولی، موقعیت جغرافیایی و به طورکلی همه چیز در حال تغییر است، شرکت ها نمی توانند همواره به تولید و عرضه محصولات موجود خود تکیه کنند. استراتژی توسعه محصول جدید یک فعالیت مهم است که به شرکت ها کمک می کند تا زنده بمانند و بهبودهای مستمر ایجاد کنند. لیکن اکثر سازمان ها این عوامل را ایستا در نظر گرفته و به پویایی این عوامل توجه ننموده اند. ازآنجایی که نحوه ارتباط بین عوامل مؤثر بر موفقیت توسعه محصول جدید دارای پویایی ها و بازخوردهای فراوانی است، ابزار پویایی شناسی سیستم ها، ابزار مناسبی است که از آن می توان برای تجزیه وتحلیل در این حوزه بهره گرفت. در این تحقیق در جهت شناسایی و تحلیل پویایی های عوامل مؤثر بر موفقیت توسعه محصول جدید، بر اساس پیشینه نظری و نظرات خبرگان صنعت، متغیرهای کلیدی در حوزه توسعه محصول جدید شناسایی و روابط علت و معلولی میان این متغیرها ترسیم شده است. بر این اساس سیستم موردنظر، در بانک تجارت در بازه زمانی سال های 1392 الی 1404 شبیه سازی شده است. نتایج حاصل از شبیه سازی و بررسی نشان می دهد که توجه به سیاست های در نظر گرفته شده، توسعه محصولات جدید مالی نظارتی در سازمان یادشده را بهینه می سازند.
شناسایی عوامل مؤثر بر هم راستایی استراتژیک بازاریابی با فناوری اطلاعات در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم راستایی استراتژیک بازاریابی و فناوری اطلاعات از اولویت های سال های اخیر مدیران است که باید جهت دستیابی به عملکرد بهینه در حوزه بازاریابی دیجیتال موردتوجه واقع شود. به کارگیری فناوری اطلاعات به شیوه ای شایسته و در توازن با استراتژی های بازاریابی به منظور مرتفع سازی نیازهای بازاریابی تأکید اصلی هم راستایی استراتژیک بازاریابی و فناوری اطلاعات است. علیرغم رشد سرمایه گذاری ها در حوزه فناوری های بازاریابی و ضرورت هم راستایی استراتژیک در این حوزه، تاکنون در ادبیات هم راستایی به شناسایی عوامل مؤثر بر هم راستایی استراتژیک بازاریابی با فناوری اطلاعات پرداخته نشده است و مورد غفلت واقع شده است. لذا، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر هم راستایی استراتژیک بازاریابی با فناوری اطلاعات در سازمان ها جهت بهبود بازدهی سرمایه گذاری های فناوری اطلاعات در حوزه بازاریابی بوده است. پژوهش در دو مرحله با رویکرد آمیخته صورت پذیرفته است. در مرحله اول به منظور شناسایی و استخراج عوامل از دیدگاه صاحب نظران و خبرگان از رویکرد کیفی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شده است. در مرحله دوم به منظور وزن دهی و اولویت بندی عوامل از رویکرد کمی و تکنیک BWM بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه خبرگان دانشگاهی در حوزه مرتبط با تحقیق و مدیران ارشد باتجربه در حوزه بازاریابی و فناوری اطلاعات در سازمان های دارای واحد بازاریابی دیجیتال می باشند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. یافته های پژوهش دربرگیرنده 7 عاملِ حمایت و پشتیبانی مدیر ارشد بازاریابی، قابلیت های فناوری اطلاعات، مشارکت/ ارتباطات، حکمرانی، شایستگی های بازاریابی، مهارت ها/نیروی انسانی و عوامل رقابتی است که از میان آن ها، مشارکت/ ارتباطات بیشترین وزن و اهمیت را به خود اختصاص داده است و عوامل رقابتی/ محیطی با کمترین وزن، کم اهمیت ترین عامل بوده اند.
Identification and Prioritization of Factors Contributing in Cloud Service Selection Using Fuzzy Best-worst Method (FBWM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The introduction of cloud computing techniques revolutionized the current of information processing and storing. Cloud computing as a competitive edge provides easy and automated access to the vast ocean of resources through standard network mechanisms to businesses and organizations. Due to the vast diversity of service providers and their respective variety of available services with different qualities, top managements often face difficulty for choosing the best available option. So, considering the growing significance of the mentioned issue, this study aims to identify and rank contributing factors in selection of cloud service providers. In that attempt, this research approaches its goal by going through three major phases. Firstly, in phase one, prior studies are reviewed for extracting related elements of selection. Secondly, by employing Fuzzy Delphi method and obtaining results by interviewing experts in this field such as IT managers and technicians, this study tries to finalize the list of contributing factors. Lastly, by utilizing Fuzzy best-worst multi-criteria decision-making method, which is one of the most recent techniques employed to statistically rank variables, this research introduces a list of vital factors for cloud service selection. Based on the findings of this study, there are five major categories involved in the selection process which are: performance, security, data management, personal data protection and environmental-organizational. The finalized result of ranking shows that, performance related factors such as accessibility, response time and capacity are the first priority. The runner-up is security with reliability and governance. Environmental-organizational variables lands in the third place by considering rental and network costs.
Towards Supporting Exploratory Search over the Arabic Web Content: The Case of ArabXplore(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to the huge amount of data published on the Web, the Web search process has become more difficult, and it is sometimes hard to get the expected results, especially when the users are less certain about their information needs. Several efforts have been proposed to support exploratory search on the web by using query expansion, faceted search, or supplementary information extracted from external knowledge resources. However, these solutions are not well explored for the general web search in an open-domain setting. In addition, they mostly focus on supporting search in content expressed in English and Latin based languages. In this research, we propose a fully automated approach that aims to support exploratory search over the Arabic web content. It exploits the Arabic version of Wikipedia to extract complementary information that supports visual representation and deeper exploration of the search engine's results. Key Wikipedia entities are extracted from the text snippets produced by the search engine in response to the user's query. Entities are then filtered and ranked by using a novel ranking algorithm that extends the conventional PageRank algorithm. Finally, a graph is built and presented to the user to visually represent highly ranked topics and their relationships. The proposed approach was realized by developing ArabXplore, a system that integrates with the web browser to support the web search process by executing our approach in query time. It was assessed over a dataset of 100 Arabic search queries covering different domains, and results were assessed and rated by human subjects. The underlying ranking algorithm was also compared with the conventional PageRank.
توسعه قلمرو علم اخلاق اسلامی در عصر امام خمینی (رحمهالله)
منبع:
مدیریت دانش اسلامی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
123 - 151
حوزههای تخصصی:
قلمرو علم اخلاق به چهار حوزه اخلاق بندگی، اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی و اخلاق رابطه با محیط پیرامونی (سایر موجودات) تقسیم شده است. در این تقسیم بندی که بسیار از آن استقبال شده و بر نوع کتاب های اخلاقی اخیر سایه افکنده است، جامعیت منطقی و پوشش کامل وجود دارد و فرد دیگری در عرض اقسام آن تصور نمی شود؛ اما در عین حال از محورهایی از تفاصیل این حوزه های چهارگانه غفلت شده و این محورها در کتاب های قدیم و جدید اخلاق از قلم افتاده اند. تفطن ما به این محورها به برکت انقلاب اسلامی و مدرسه معرفتی امام خمینی است. امام خمینی با ایجاد نگرش عمیق اجتماعی، قلمرو همه علوم اسلامی و از جمله دانش اخلاق اسلامی را به شکل مبسوطی گسترش داده است. این نگرش عمیق اسلامی، حوزه اخلاق اجتماعی را با صورت پیشین خود بسیار متفاوت ساخته و تصویر جامع تری از آن عرضه کرده است. این مقاله به روش تحلیلی این توسعه را تبیین می کند.
Method of Video-Measurements of Traffic Flow Characteristics at a Road Junction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the theory of traffic flows the main characteristics are: intensity, speed, and density. They make it possible to use hydrodynamic models. In connection with the development of modern highways and road networks, traffic flows behavior is becoming more and more complex and diverse. In particular, the B.Kerner studies have shown that the laminar solution of hydrodynamic models is poorly correlated with experimental data. Our research team is developing tools for intelligent monitoring of traffic flows on fragments of the road network with different geometries. The paper presents a project of a client-server system, which allows obtaining, in real-time, information regarding the basic characteristics of traffic flows at the junction of any configuration using mobile devices. The automation of obtaining characteristics is based on the application of image recognition algorithms (virtual detection method).
مفهوم سازی دفاتر مدیریت دانش در مراکز رشد دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
141-173
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی دفاتر مدیریت دانش در مراکز رشد دانشگاهی انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی می باشد. نمونه گیری استفاده شده در این پژوهش، نمونه گیری گلوله برفی است. مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات، انجام مصاحبه های عمیق با خبرگان جامعه علمی و دانشگاهی و همچنین متخصصان و مدیران مرکز رشد دانشگاه جامع امام حسین (ع) تا دستیابی به اشباع نظری بوده است. در مجموع 20 مصاحبه انجام شد. پس از جمع آوری اطلاعات، کدهای مربوط به مصاحبه های مکتوب تجزیه و تحلیل شدند. روایی مصاحبه توسط خبرگان سنجیده شد و اعتمادپذیری آن نیز به وسیله روش توافق درون موضوعی بین دو کدگذار مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش کدگذاری استفاده شد. یافته های پژوهش که پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، چارچوب نهایی پژوهش به دست آمده است، نشان می دهد که مفهوم دفتر مدیریت دانش با 200 کد و 15 مفهوم از پنج مقوله تشکیل شده است. مفهوم دفتر مدیریت دانش در پنج مقوله اهداف (راهبردی و عملیاتی)، وظایف (راهبرد ها، فرایندها، فناوری ها، سازوکارها، زیرساخت ها و پروژه ها)، نقش ها (تصمیم گیری، بین فردی و اطلاعاتی)، شایستگی ها (فنی و اجتماعی) و تمهیدات ساختاری (اصول ساختاری و اصول سیستمی) شکل گرفت.
سخن سردبیر: چرخه مدیریت دانش سازمانی در پدیده چند وجهی کرونا
حوزههای تخصصی:
با شیوع ویروس کرونا (COVID-19) در جهان در کنار چالش های پیش آمده، فرصتهای جدّی پیشِ روی دولت ها و ملت ها قرار گرفته و آزمون جدّی، امّا برابری را در مقابل دولت ها و ملت ها رقم زده است. شیوع کرونا بیش از آنکه صرفاً به عنوان یک بیماری در مقایسه با سایر بیماری های پزشکی مهم باشد، به عنوان یک پدیده ی چند وجهی دارای اهمیت است که دارای ویژگی های پویایی، پیچیدگی، گستردگی، تنوع، ژرفا و عمق می باشد و می تواند تسریع کننده یا کندکننده روندهای کلان جهانی ازجمله کلان رَوند مجازی سازی هوشمندِ جهان توسّط شرکت های چند ملّیتی نخبگانی (نه توسّط دولت ها) برای تحقّق دهکده جهانی باشد. لذا در حال حاضر تحقیقات علمی متعددی توسط دانشگاه ها و مراکز علمی در خصوص ابعاد مختلف مدیریت بحران پدیده شیوع ویروس کرونا در جهان (از جمله ابعاد بهداشتی و زیستی، ابعاد اقتصادی، ابعاد فناوری، ابعاد فرهنگی و اجتماعی، ابعاد اخلاقی و معنوی، ابعاد سیاسی و امنیتی و ابعاد بین الملل و حقوقی) و همچنین آینده کرونا و جهان پساکرونا درحال انجام می باشد. مجموع این تحقیقات علمی و کسب تجربیات متعدد توسط افراد و سازمانها، در حال ایجاد دانش های جدیدی در رشته های علمی مختلف می شود. به همین منظور توجه به مدیریت علم و دانش در بحران شیوع کرونا ضروری به نظر می رسد. دانش شالوده ای محکم برای رفتاری هوشمندانه، صحیح و به موقع در سطح فردی، گروهی، سازمانی، ملّی و جهانی فراهم می آورد. تأمل آگاهانه و سازمان یافته درباره ی درس هایی که از شیوع کرونا آموخته شده اند و بهترین شیوه هایی که کشف شده اند به افراد این امکان را می دهد تا از دارای ی های دانشی خود که به دشواری کسب کرده اند، بیشترین بهره را ببرند. همچنین لازم است معماری دانش های ایجاد شده متاثر از شیوع کرونا، طراحی و اجرا شود تا پردازش مرحله ای و دگرگونی دانش در ابعاد مختلف و با رویکرد میان رشته ای امکان پذیر شود (دقیقاً همان طور که محصولات دانش پردازش می شوند)، و اطمینان حاصل شود که موضوعات دانش به دست کاربران نهایی مورد نظر رسیده و مورد استفاده ی مناسب قرار می گیرند. براساس مرور و فراتحلیل ادبیات نظری مرتبط با رویکردهای اصلی به چرخه های مدیریت دانش (Wiig, 1993; McElroy, 1999; Bukowitz and Williams, 2000; Meyer and Zack, 1996; Dalkir, 2005)، می توانیم چرخه ی مدیریت دانش در بحران شیوع کرونا را در سه مرحله ی اصلی زیر ارائه دهیم: 1) اکتساب و یا خلق دانش های متاثر از کرونا؛ 2) توزیع هدفمند و یا به اشتراک گذاری عمومی دانش های متاثر از کرونا؛ 3) درک و بکارگیری دانش های متاثر از کرونا.
An Intelligent Method for Indian Counterfeit Paper Currency Detection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The production of counterfeit paper currencies has become cheaper because of the advancement in the printing technologies. The circulation of counterfeit currencies down the economy of a country. By leveraging this, there is a mandate to develop an intelligent technique for the detection and classification of counterfeit currencies. The intelligent techniques play a major role in the field of Human Computer Interaction (HCI) too. This paper deals with the detection of counterfeit Indian currencies. The proposed method feature extraction is based on the characteristics of Indian paper currencies. The first order and second order statistical features are extracted initially from the input. The effective feature vectors are given to the SVM classifier unit for classification. The proposed method produced classification accuracy of 95.8%. The experimental results are compared with state-of-the methods and produced reliable results.
خاستگاه، بایسته ها و امکان مطالعات میان رشتگی در نسبت با علوم اسلامی
منبع:
مدیریت دانش اسلامی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
98 - 128
حوزههای تخصصی:
مطالعات میان رشتگی چندی است که در غرب به حوزه مطالعاتی مهمی تبدیل گشته که هم حوزه آموزش و هم پژوهش را تحت تأثیر خود قرار داده است. در کشور ما نیز چندی است که برخی از نهادهای پژوهشی به این مطالعات تشویق می کنند. پرسش اساسی این است که آیا این مطالعات اساساً در حوزه علوم اسلامی قابل پی گیری است یا خیر؟ خاستگاه و بایسته های آن چیست؟ این مقاله با بررسی خاستگاه وجودی معرفت شناسانه و غیرمعرفت شناسانه میان رشتگی و همچنین بایسته های ذاتی و تحقق میان رشتگی امکان این امر را بررسی کرده است. بررسی های صورت گرفته در نوشتار حاضر نشان می دهد امکان بازخوانی و بازتعریف میان رشتگی با امعان نظر به خاستگاه و بایسته های آن در حوزه علوم اسلامی وجود دارد؛ درحالی که در صورت عدم توجه به خاستگاه های بیان شده، دچار استحاله فکری و فرهنگی در این مطالعات می شویم و هویت علمی خود را در مواجه با این سنخ دانش از دست می دهیم. این مقاله با روش تحلیلی - تطبیقی نگاشته شده است.
ارائه الگوی مدیریت دانش در نظام ارزشی اسلام و مقایسه تطبیقی آن با سایر الگوهای رایج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال ارائه الگوی مدیریت دانش در نظام ارزشی اسلام است و با تحقیق پیرامون مفهوم مدیریت دانش در اسلام به شناسایی ابعاد موضوع پرداخته است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی گراندد تئوری یا تحقیق کیفی داده بنیاد، مصاحبه با 20 خبره (که از خبرگان در مبحث مدیریت دانش و همچنین مبانی دینی می باشند و رشته تحصیلی آنها مرتبط با حوزه مدیریت اسلامی، مدیریت دانش، علوم قرآن و حدیث و حوزوی است) انجام شده که در کدگذاری باز، 195 گزاره مرتبط استخراج گردید و در مرحله کدگذاری محوری با دسته بندی به 39 مقوله تقسیم شد و در کدگذاری انتخابی 8 بعد کلی استخراج شده و الگوی نهایی پژوهش طراحی گردید. این الگو شامل هشت بعد کلی شامل: اهداف دانشی متعالی، ارزیابی عقلانی، کشف دانش، اکتساب هدفمند، توسعه دانش نافع، نشر حداکثری دانش، ثبت دانش و به کارگیری با عمل جهادی و تکلیف گرا است. در پایان نیز مقایسه تطبیقی بین الگوی پیشنهادی و الگوهای رایج مدیریت دانش در دنیا انجام شده است.
پیشران های مؤثر بر تمایل به استفاده از خدمات مالی در پلتفرم های مبتنی بر زنجیره بلوکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه خدمات مالی در پلتفرمهای مبتنی بر زنجیره بلوکی بهعنوان رویکردی نوین در بازارهای مالی، فضای وسیعی برای رشد دارد. این موضوع، لزوم مطالعه و شناسایی پیشرانهای نگرش کاربران نسبت به استفاده از خدمات مالی مبتنی بر زنجیره بلوکی را نشان میدهد. به این منظور، از مدلهای پذیرش فناوری استفاده شده است. این پژوهش، با استفاده از ترکیب چند مدل پذیرش فناوری، مطالعه پیشرانهای مؤثر بر تمایل مشتریان به استفاده از خدمات مالی در پلتفرمهای مبتنی بر زنجیره بلوکی را مورد هدف قرار داده است تا مشخص شود که چه عواملی منجر به ترغیب کاربران در استفاده از خدمات مالی در پلتفرمهای مبتنی بر زنجیره بلوکی میشود. به این منظور، ابتدا با مطالعه ادبیات، به استخراج عوامل مؤثر بر قصد رفتاری مشتریان به استفاده از خدمات مالی در پلتفرمهای مبتنی بر زنجیره بلوکی پرداخته شده و بر مبنای آنها مدل معادلات ساختاری شکل گرفته است. نتایج تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که گرایش فردی به اعتماد و ضمانتهای ساختاری بهطور مستقیم بر اعتماد اولیه تأثیرگذار هستند و اعتماد اولیه کاربران نیز بر قصد رفتاری کاربران مؤثر است. از سوی دیگر ویژگیهای فناورانه و ویژگیهای وظیفهای بهطور مستقیم بر تناسب فناورانه-وظیفهای مؤثر هستند و تناسب فناورانه- وظیفهای بربر قصد رفتاری کاربران تأثیر میگذارد. همچنین انتظار عملکرد بهطور مستقیم بر قصد رفتاری کاربران تأثیرگذار است. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که تمایل به استفاده از خدمات مالی در پلتفرمهای مبتنی بر زنجیره بلوکی برخاسته از یک نیاز اجتماعی است و حتی با وجود برخی محدودیتهای زنجیره بلوکی کاربران مشتاق نسبت به استفاده از خدمات مالی مبتنی بر این فناوری هستند.
The Impact of Dynamic Balanced Scorecard in Knowledge-Intensive Organizations’ Business Process Management: A New Approach Evidenced by Small and Medium-Size Enterprises in Latin America(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dynamic Balanced Scorecard (DBSC) is an effective business performance management control tool for dealing with business uncertainty, performance monitoring, evaluation and forecasting. DBSC has been proposed and utilized extensively over the years as an effective tool to manage and control the dynamics of business processes (BP) and their performance. However, there is little evidence of its application in knowledge-intensive (KI) organizations and how they can develop and enhance key aspects of their business processes, such as product-service systems innovation, and sustainability, for example. Moreover, the literature does not mention nor does it provide a vision or a DBSC model in cases where business process management (BPM), linked to knowledge creation and organizational transformation initiatives, are factored in the DBSC model. Hence this article explores this vein and aims to demonstrate the advantages of DBSC in this type of scenarios, with stark contrast of failed organizations of the past, particularly in small and medium-size enterprises (SME). Most of the private sector in developing countries like Chile is comprised of SMEs, which thrive and seek to grow sustainably adhering to a global economic trend. The DBSC model being shown here illustrates SMEs strategy, which reveals how intrinsic characteristics of knowledge-intensive organizations can foster sustainability and innovation in BPM.
ارزیابی یکپارچگی بین قابلیت های دیجیتال سیستم BIM در راستای پیاده سازی مدیریت ایمنی در پروژه های ساخت و ساز
منبع:
دانشنامه تحول دیجیتال دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
103 - 120
حوزههای تخصصی:
علی رغم مزایای پیاده سازی مدیریت ایمنی در پروژه های ساخت، به دلیل فقدان آگاهی طراحان نسبت به پیش نیازها، عدم ملاحظات ایجاد سیستم مدیریت ایمنی و نبود ابزارها و تکنولوژی های نوین دیجیتال همچون سیستم BIM در مرحله طراحی پروژه ها، این سیستم هنوز آن چنان که باید مورد ارزیابی قرار نگرفته است. به همین منظور در مقاله حاضر تلاش شد تا به بررسی کاربردهای سیستم BIM در راستای رفع نیازهای سیستم مدیریت ایمنی در پروژه های ساخت پرداخته و میزان انطباق و یکپارچگی قابلیت های سیستم BIM در راستای اثربخشی سیستم مدیریت ایمنی مورد بررسی قرار بگیرد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت ترکیبی کمی و کیفی است. در تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری مبتنی بر نرم افزار SPSS تلاش شد تا معیارهای شناسایی شده رتبه بندی و ارزیابی شوند. مهم ترین پیش نیازهای استقرار سیستم مدیریت ایمنی در پروژه های ساخت و ساز کشور، مهم ترین قابلیت های BIM در راستای رفع این پیش نیازها و اثربخشی سیستم مدیریت ایمنی در پروژه های ساخت در هشت دسته اصلی و 40 زیرعامل معرفی و دسته بندی شدند. بر اساس نتایج قابلیت های مستندسازی کامل اسناد و مدارک و مستندات تحلیل ایمنی به صورت دیجیتال با میانگین رتبه فریدمن 68/24 رتبه اول را کسب کرد و اثبات شد که پیش نیازهای احتمال وقوع حادثه ریزش آوار، حادثه سقوط از ارتفاع و سقوط اشیا و حادثه درگیری با ماشین آلات و آتش سوزی با قابلیت های BIM قابل پیشگیری و کاهش است و آموزش ایمنی به عوامل پروژه و برنامه ریزی برای ایمنی و افزایش ایمنی سایت نیز در صورت کاربرد BIM در پروژه های عمرانی قابل دستیابی است.
پذیرش فناوری اطلاعات سبز با استفاده از چارچوب فناوری- سازمان- محیط در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی گرم شدن کره زمین، افزایش هزینه های انرژی در سازمان ها و افزایش سرمایه گذاری ها در بررسی روش های حفاظت از محیط زیست، یک جنبش جهانی برای به کارگیری فناوری اطلاعات به صورت سازگار با محیط زیست به وجود آمده است. «فناوری اطلاعات سبز» نامی است که برای این جنبش انتخاب شده است و نمایانگر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات با هدف کاهش مصرف انرژی و ضایعات زیست محیطی است. هدف از انجام این پژوهش سنجش اثر زمینه های فناورانه، سازمانی و محیطی بر پذیرش فناوری اطلاعات سبز در صنعت بانکداری کشور است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران سطح ستادی بانک های کشور می باشند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 129 نفر به دست آمد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری پرسشنامه بوده و برای تحلیل داده ها از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که متغیرهای مزیت نسبی، سازگاری، کیفیت منابع انسانی، حمایت مدیران ارشد، ویژگی های صنعت و حمایت قانونی بر پذیرش فناوری اطلاعات سبز در صنعت بانکداری تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین نتایج نشان داد که متغیر پیچیدگی بر پذیرش فناوری اطلاعات سبز در صنعت بانکداری تأثیر منفی دارد.
ارائه چارچوبی برای کاربست مدیریت دانش کارکنان در حال خروج از خدمت در بانک انصار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، افراد باتجربه یکی از مهمترین داراییهای هر سازمانی بهحساب میآیند. این افراد، دانش کافی را در طول سالها تجربه و تحصیلات و همچنین گذراندن دورههای مختلف آموزشی به دست آوردهاند. از همین رو، یکی از دغدغههای اصلی بسیاری از سازمانها، استفاده از دانش افراد باتجربه در شرف بازنشستگی و انتقال آن به سایر افراد و کارکنان سازمان است. پژوهش حاضر باهدف ارائه چارچوبی برای پیادهسازی مدیریت دانش کارکنان در حال خروج از خدمت بانک انصار انجام شده است. این پژوهش ازنظر هدف بنیادی- کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی است. نمونهگیری استفادهشده در این پژوهش، با استفاده از شیوه نمونهگیری گلوله برفی بوده است. مبنای اصلی جمعآوری اطلاعات، انجام مصاحبههای عمیق با خبرگان جامعه علمی و دانشگاهی و همچنان متخصصان و مدیران بانک انصار تا دستیابی به اشباع نظری بوده است. درمجموع، نوزده مصاحبه انجام شد. پس از جمعآوری اطلاعات، کدهای مربوط به مصاحبهها تجزیهوتحلیل شدند. پس از بحث در مورد تِمهای بهدستآمده از مصاحبههای انجامگرفته در پژوهش حاضر، نقشه تِم بهدستآمده از این اطلاعات در قالب یک چارچوب نهایی ارائه شد. چارچوب نهایی نشان داد که مدیریت دانش کارکنان در حال خروج بانک انصار با 32 کد و 8 مفهوم از دو مقوله تشکیل شده است. مدیریت دانش کارکنان در حال خروج از خدمت بانک انصار در 8 مقوله؛ ابزارهای انتقال دانش، افزایش تعامل، فرآیندها، آموزش، مشوق، سیستمها، ارزشگذاری اطلاعات و ابزارهای ذخیره و نگهداری دانش شکل گرفت. امروزه، افراد باتجربه یکی از مهمترین داراییهای هر سازمانی بهحساب میآیند. این افراد، دانش کافی را در طول سالها تجربه و تحصیلات و همچنین گذراندن دورههای مختلف آموزشی به دست آوردهاند. از همین رو، یکی از دغدغههای اصلی بسیاری از سازمانها، استفاده از دانش افراد باتجربه در شرف بازنشستگی و انتقال آن به سایر افراد و کارکنان سازمان است. پژوهش حاضر باهدف ارائه چارچوبی برای پیادهسازی مدیریت دانش کارکنان در حال خروج از خدمت بانک انصار انجام شده است. این پژوهش ازنظر هدف بنیادی- کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی است. نمونهگیری استفادهشده در این پژوهش، با استفاده از شیوه نمونهگیری گلوله برفی بوده است. مبنای اصلی جمعآوری اطلاعات، انجام مصاحبههای عمیق با خبرگان جامعه علمی و دانشگاهی و همچنان متخصصان و مدیران بانک انصار تا دستیابی به اشباع نظری بوده است. درمجموع، نوزده مصاحبه انجام شد. پس از جمعآوری اطلاعات، کدهای مربوط به مصاحبهها تجزیهوتحلیل شدند. پس از بحث در مورد تِمهای بهدستآمده از مصاحبههای انجامگرفته در پژوهش حاضر، نقشه تِم بهدستآمده از این اطلاعات در قالب یک چارچوب نهایی ارائه شد. چارچوب نهایی نشان داد که مدیریت دانش کارکنان در حال خروج بانک انصار با 32 کد و 8 مفهوم از دو مقوله تشکیل شده است. مدیریت دانش کارکنان در حال خروج از خدمت بانک انصار در 8 مقوله؛ ابزارهای انتقال دانش، افزایش تعامل، فرآیندها، آموزش، مشوق، سیستمها، ارزشگذاری اطلاعات و ابزارهای ذخیره و نگهداری دانش شکل گرفت.
ارائه مدل انتخاب استراتژی مدیریت دانش در زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت جهانی و تغییرات سریع در تقاضا و نیاز به عرضه چابک، اهمیت مدیریت دانش به عنوان یک موضوع راهبردی و منبع مزیت رقابتی در زنجیره های تأمین را بیشتر ساخته است. با این پیش فرض بحث انتخاب راهبرد مدیریت دانش در زنجیره های تامین اهمیت پیدا می کند، به این دلیل که اگر راهبرد مناسب با زنجیره تأمین اتخاذ نشود امکان موفقیت مدیریت دانش در زنجیره کم است. هدف از این پژوهش ارائه مدلی برای انتخاب راهبرد مدیریت دانش در زنجیره تأمین است. در مطالعه حاضر ابتدا متغیرهای تأثیرگذار بر راهبرد مدیریت دانش در زنجیره تأمین شناسایی و یک مدل برای انتخاب راهبرد ارائه شده است. دراین مدل به ترتیب راهبرد زنجیره تأمین، عوامل فرهنگی، ساختار شبکه توزیع، نواحی دانش بر، فرآیندهای خلق و انتشار دانش، رویکرد منابع انسانی و بلوغ فناوری اطلاعات زنجیره مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط هر کدام از آنها با راهبردهای سامانه گرا و انسان گرای مدیریت دانش مشخص شده است. به منظور اعتبارسنجی مدل از نظرات خبرگان حوزه مدیریت دانش استفاده شده است. در مرحله بعد به منظور مدل سازی تاثیر عوامل بر انتخاب راهبرد، یک سامانه استنتاج فازی با استفاده از نرم افزار متلب طراحی شده است. به عنوان مطالعه موردی زنجیره تأمین ایران خودرو به عنوان نمونه انتخاب شده است و بر اساس نظرات مدیران زنجیره و با استفاده از مدل و سامانه ارائه شده در پژوهش، عوامل تاثیرگذار بر راهبرد مدیریت دانش در زنجیره تأمین ایران خودرو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که راهبرد مناسب برای این زنجیره راهبرد سامانه گرا می باشد و در نهایت راه کارهای مدیریت دانش زنجیره تامین برای اساس راهبرد انتخاب شده به شرکت مورد مطالعه، ارائه شده است. سامانه پیشنهادی در این پژوهش می تواند به منظور انتخاب راهبرد مدیریت دانش در هر زنجیره تامینی مورد استفاده قرار گیرد.
Improving LoRaWAN Performance Using Reservation ALOHA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
LoRaWAN is one of the new and updated standards for IoT applications. However, the expected high density of peripheral devices for each gateway, and the absence of an operative synchronization mechanism between the gateway and peripherals, all of which challenges the networks scalability. In this paper, we propose to normalize the communication of LoRaWAN networks using a Reservation-ALOHA (R-ALOHA) instead of the standard ALOHA approach used by LoRa. The implementation is a library package placed on top of the standard LoRaWAN; thus, no modification in pre-existing LoRaWAN structure and libraries is required. Our proposed approach is based on a distributed synchronization service that is suitable for low-cost IoT end-nodes. R-ALOHA LoRaWAN gives better performance in comparison with the previous models; Pure-ALOHA LoRaWAN, Slotted-ALOHA LoRaWAN, and TDMA LoRaWAN. It significantly improves the performance of network regarding the probability of collision, the maximum throughput, and the maximum duty cycle.