فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۴۱ تا ۷٬۱۶۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
Non-linear Dynamics of Size, Capital Structure and Profitability in Threshold Panel Regression Framework in TSE
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research is to investigate the non-linear effect of size and capital structure of companies on profitability in the framework of threshold panel regression in companies listed on Tehran Stock Exchange. For this purpose, 105 companies from different industries were selected as a statistical sample between 2010 and 2021. Hypotheses testing were analyzed under two scenarios: linear multivariate regression and non-linear multivariate regression (threshold panel regression method). Profitability as a dependent variable, capital structure and company size as independent variables and equity, sales growth and company life as control variables were examined. The results of statistical analysis showed that there is no significant relationship between company size and profitability in a non-linear mode. In the case of a threshold panel, the size of the company is known as the threshold variable and the capital structure is known as the dependent variable of the regime. The threshold value was estimated at 15.89, since the model has a threshold limit, so two different regimes were obtained for the capital structure variable. In both regimes, the relationship between capital structure and non-linear profitability is negative and significant. In this way, in the first regime, the capital structure up to the threshold value of the company's size reduces the profitability, and in the second regime, when the capital structure value exceeds the threshold value, the capital structure has less effect on the profitability and increases the profitability. It reduces less than before. According to the obtained results, the companies that are in the second regime have a more favorable capital structure and profitability than the companies in the first regime.
تأثیر تبلیغات دهان به دهان آنلاین بر روی اعتماد گردشگران به مقصد و قصد سفر به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
223 - 244
حوزههای تخصصی:
توسعه اینترنت نقش بسزایی در گسترش تبلیغات دهان به دهان ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تبلیغات دهان به دهان آنلاین بر روی اعتماد به مقصد (ایران) و قصد سفر به آن است. این پژوهش از لحاظ نوع مخاطب، بنیادی، از لحاظ هدف، توصیفی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، کمّی (پیمایشی) است و جامعه آماری آن را گردشگران اروپایی بالقوه ایران تشکیل می دهند که در فضای مجازی حضور دارند. پس از توزیع پرسش نامه مربوطه در فضای مجازی، از تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش (246= n )، eWOM یک ابزار اعتماد ساز برای ایران به عنوان یک مقصد گردشگری است (01/0> P ؛ 46/5= t ) و اعتماد، قصد سفر را به دنبال دارد (01/0> P ؛ 26/5= t ). از سوی دیگر، یکی از شروط سفر گردشگران اروپایی به ایران آن است که از طریق eWOM به این کشور اعتماد پیدا کنند (01/0> P ؛ 66/5= t ).
اخبارایده و خلاقیت
حوزههای تخصصی:
تأثیر استراتژی سبز بازاریابی صادرات بر ایجاد تصویر برند سبز: مورد مطالعه صنعت زعفران ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال چهارم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
113 - 146
حوزههای تخصصی:
تردیدی نیست که ایجاد برند سبز یکی از مزیت های رقابتی قدرتمند در بازارهای رقابتی محصولات کشاورزی دنیا است و دستیابی به آن، به برنامه ریزی دقیق در سازوکارهای تولید محصول ارگانیک زعفران و ایجاد تفکر مثبت سبز در مدیران عالی شرکت های صادرکننده زعفران و توجه به سطح آگاهی عموم مردم از مباحث سبز نیاز دارد. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و ازنظر روش انجام پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی- تحلیلی است. همچنین، جهت بررسی این موضوع، پرسشنامه استاندارد تنظیم شد و در میان شرکت های صادرکننده زعفران که در سه استان خراسان شمالی، جنوبی و رضوی واقع شده بودند توزیع گردید و با جمع آوری 149 پرسشنامه قابل تحلیل، با نرم افزار پی ال اس و روش معادلات ساختاری تحلیل گردیدند. نتایج این پژوهش نشان داده است که با گنجاندن رویکرد سبز شامل تفکر سبز مدیران عالی، سطح استانداردهای محیطی، سطح آگاهی عموم از مباحث سبز بودن و توجه به ارگانیک بودن محصول در تنظیم استراتژی بازاریابی صادرات زعفران می توان به ایجاد و بهره برداری از مزیت ویژه تصویر برند سبز دست یافت. نتایج این پژوهش می تواند برای فعالین عرصه صادرات زعفران، خطوط راهنمایی جهت تنظیم بهتر استراتژی های بازاریابی صادرات زعفران همچون سرمایه گذاری بر تولید ارگانیک زعفران و پرورش نیروی انسانی آگاه نسبت به استانداردهای محیط زیست به همراه داشته باشد. در این میان، تنها فرهنگ سبز که یکی از ابعاد رویکرد سبز می باشد ارتباط معناداری با استراتژی بازاریابی صادراتی زعفران و سپس با ایجاد مزیت ویژه تصویر برند سبز نداشته است. نوآوری این پژوهش در به کارگیری ابعادی از رویکرد سبز است که در مدل های استراتژی بازاریابی صادرات پیشین در نظر گرفته نشده اند و نیز صنعت زعفران به عنوان یکی از محصولات بااهمیت کشاورزی در کانون توجه این پژوهش قرارگرفته است.
نام وب سایت
تحلیل محتوای مسئولیت اجتماعی در مقاصد استراتژیک شرکتهای صنعت نفت، گاز و پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکتها موضوعی است که در کسب و کارهای امروزی بحث و جدلهای بسیاری درباره آن انجام شده است به گونه ای که در سالهای اخیر به عنوان یک بخش مهم و حیاتی در توسعه پایدار مطرح شده است. به دلیل رشد و توسعه سازمان ها و و تاثیر آنها بر جامعه و ذینفعان مختلف اهمیتی روز افزون یافته است. به گونه ای که این مبحث در گفتگو میان حکومت ها، سازمانهای عمومی، سمن ها و حتی سازمانهای بین حکومتی و بین المللی همچون سازمان ملل متحد، بانک جهانی، سازمان بین المللی کار و صندوق پول نیز همواره مطرح شده است. با توجه به اینکه شرکتها می بایستی در مقاصد استراتژیک خود رویکرد خود را در خصوص مسئولیت اجتماعی بیان کنند لذا در این مقاله تلاش شده است تا بر مبنای مدل کارول (1991) که چهار بعد مسئولیت اقتصادی، قانونی، اخلاقی و بشردوستانه را به عنوان ابعاد مسئولیت اجتماعی شرکتها مطرح کرده، "چشم انداز، ماموریت و ارزشهای محوری" شرکتهای صنعت نفت، گاز و پتروشیمی به عنوان مقاصد استراتژیک این شرکتها تحلیل محتوا گردد. در این راستا 38 شرکت صنعت نفت، گاز و پتروشیمی کشور که مقاصد استراتژیک آنها در دسترس بود بررسی گردید. یافته ها نشان می دهد بر روی ابعاد مسئولیت اقتصادی بیشترین تاکید و بر روی ابعاد مسئولیت اخلاقی کمترین تاکید شده است. همچنین در "ارزشهای محوری" بیشترین تاکید بر ابعاد چهار گانه مسئولیت اجتماعی مشاهده گردید.
مذاکره (موردکاوی)/ مذاکره با اتریشی ها
حوزههای تخصصی:
: اتریش بویژه شهر وین در مذاکرات انرژی هسته ای ایران، جایگاه ویژه ای یافت.
طبیعی است روابط و مناسبات بازرگانان تحت تأثیر این جایگاه می تواند در آینده گسترده تر شود. برای تقویت ارتباطات تجاری بهتر است بازرگانان ایرانی چه مسائلی را در هنگام مذاکره با همتای اتریشی خود رعایت کنند؟ پاسخ این پرسش را در مقاله ی مذاکره با اتریشی ها بخوانید.
بررسی و تحلیلی پیرامون سیاست آزادسازی اقتصاد در ایران
منبع:
تدبیر ۱۳۷۲ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری در گردشگری و امنیت دراز مدت ملی
حوزههای تخصصی:
خلیچ فارس ؛ گوهر ناشناخته توسعه ما
حوزههای تخصصی:
یکپارچگی اقتصادی- منطقه ای و تاثیر آن بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی متقابل (برآورد مدل جاذبه برای کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکپارچگی اقتصادی و منطقه ای یکی از واکنش های انفعالی کشورها برای مقابله با پدیده جهانی شدن محسوب می شود و همزمان با بحث توسعه اقتصاد دانایی محور و پدیده جهانی شدن اقتصاد و متعاقب آن گسترش مبادلات تجاری و سرمایه گذاری های دوجانبه، بحث یکپارچگی اقتصادی و منطقه ای نیز در مناطق مختلف جهان رونق گرفته است. از این رو، کشورهای اسلامی با تکیه بر مزایای نسبی و ظرفیت های بالقوه اقتصادی می توانند با کسب تجارب متفاوت از همگرایی های مختلف اقتصادی- منطقه ای، توان خود را برای حرکت در روند جهانی شدن افزایش داده و با شناخت مزیت های نسبی و تکیه بر الزامات اقتصاد دانایی محور، موجبات افزایش جریان های سرمایه گذاری خارجی و در پی آن رشد اقتصادی را فراهم کنند. در مقاله حاضر، با هدف بررسی تأثیر یکپارچگی های اقتصادی منطقه ای بر جذب سرمایه های خارجی (دوطرفه)، الگوی تعمیم یافته جاذبه[1] برای کشورهای اسلامی (کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی[2]) در دوره زمانی 2013-2005 برآورد شد. نتایج برآورد مدل در کل نشان می دهد یکپارچگی های منطقه ای کشورهای اسلامی و گسترش و تقویت بازار مشترک اسلامی بر حجم سرمایه گذاری مستقیم خارجی[3] متقابل بین کشورهای مذکور خواهد افزود. [1]. Gravity Model. [2]. Organization of Islamic Conference (O.I.C). [3]. Foreign Direct Investment (FDI).
اقویا؛ باقی خواهند ماند
حوزههای تخصصی:
تأثیر ارتباطات برند مصرف کننده بر بشارت برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه مصرف کننده امروزی، جایی که برای مصرف کننده به آسانی امکان نشان دادن طرفداری برند وجود دارد، برای صاحبان بازار، فهم رفتارهایی که به انتخاب برند منجر می شوند مهم است. هدف مطالعه حاضر بررسی چگونگی تأثیر ارتباطات برند مصرف کنندگان بر متغیرهای بشارت برند است که به رفتارهای حمایتی برند منجر می شود. مطالعه حاضر اثر سه مؤلفه از مؤلفه های ارتباطات برند مصرف کننده را بر مؤلفه های بشارت برند بررسی می کند. داده ها به وسیله پرسشنامه از جامعه آماری شامل 350 نفر از دانشجویان و در مورد برند گوشی همراه به دست آمد. فرضیه های پژوهش حاضر با استفاده از معادلات ساختاری تحلیل شده و سه فرضیه رد و هشت فرضیه تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد که مفهوم ارتباطات برند مصرف کننده بر بشارت برند تأثیر مثبت می گذارد؛ به عبارت دیگر هویت پذیری برند بر توصیه مثبت و منفی برند، تعهد برند بر قصد خرید و توصیه منفی برند و اطمینان برند بر قصد خرید و توصیه مثبت برند تأثیر مثبت می گذارد؛ همچنین مشخص شد که متغیر قصد خرید بر دو متغیر توصیه مثبت و منفی برند تأثیر مثبت دارد.
نورومارکتینگ/ توسعه مهندسی بازار در گفت گو با مارتین لیندستروم؛ نورومارکتینگ، برند و دیگر هیچ
حوزههای تخصصی:
: مارتین لیندستروم، اعجوبه ی دنیای نورومارکتینگ و برندینگ دنیا است. گفت وگوی ما با او درباره ی این هر دو حوزه است.
خوشبختانه از لیندستروم دو عنوان کتابش در ایران چاپ و ترجمه شده. ""حس برند"" کتابی است از لیندستروم که در سال 1392 در انتشارات بازاریابی چاپ و روانه ی بازار شد. او در این کتاب استدلال می کند که 5=2+2 و از آن در دنیای برندینگ حداکثر استفاده را می برد. فیلیپ کاتلر با مطالعه ی کتاب لیندستروم، استدلالش را می پذیرد و پیشگفتاری نیز بر کتاب او می نویسد. مطالعه ی کتاب لیندستروم، دیدگاههای شگفتی آوری از او معرفی می کند. پیش از آن، این گفت وگوی کوتاه تقدیم شماست.
آذربایجان شرقی ؛ سرای ایران
حوزههای تخصصی:
هنر کارآفرین بهره گیری از فرصت های پیش آمده
حوزههای تخصصی:
گریز از استانداردهای معمولی هتل کوثری ها را به قله نزدیک کرد
حوزههای تخصصی:
اثر اختلالات بازارکار برپویایی های اقتصاد کلان در چارچوب یک الگوی کینزی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی برای اقتصاد ایران طراحی شده است، به طوری که در آن علاوه بر اختلالات بازار کالا، اختلالات بازارکار هم دیده می شود. به عبارت دیگر، در این الگو با فرض عدم تعادل در بازارکار به پیروی از گالی(2011)، بیکاری در الگو لحاظ شده است. مشارکت این مقاله در ادبیات اقتصادی این است که بازارکار به صورت ناهمگن فرض شده، به طوری که هرکدام از نیروی کار در نوع خاصی از کار متخصص اند. اختلالات بازارکار نیز به صورت قدرت بازاری و چسبندگی دستمزد وارد شده است. همچنین، فرض می شود تسهیم ریسک کامل در درون خانوار وجود دارد که مصرف یکسانی برای تمام اعضای خانوار، صرف نظر از شاغل و بیکار بودن آن ها، تضمین می کند. در این الگو، پس از برآورد پارامترها با استفاده از رویکرد بیزی، به بررسی اثرات تکانه های تکنولوژی، پولی و عرضه نیروی کار بر پویایی های متغیرهای کلان اقتصاد در دوره زمانی 1384 تا 1393 پرداخته شده است. نتایج توابع واکنش آنی متغیرها نسبت به تکانه های مختلف نشان می دهد تکانه های منفی عرضه نیروی کار، تکانه مثبت پولی و تکانه منفی تکنولوژی سبب کاهش نرخ بیکاری شده و دانستن این آثار، سیاستگذاران را به سوی تصمیم گیری بهتری سوق می دهد.