فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر فهم مضامین فلسفی داستان ها و حکایت های کتب فارسی دورة ابتدایی با روش پژوهش کیفی، از نوع تحلیل محتوا بوده است. جامعة آماری پژوهش را، داستان ها و حکایت های کتاب درسی فارسی بخوانیم دورة ابتدایی (دوم تا ششم ابتدایی) تشکیل می دهد. نمونة پژوهش به شیوة هدفمند، محتوای تمامی داستان ها و حکایت های فارسی در نظر گرفته شد و برای این منظور پس از بازخوانی داستان ها و حکایت ها و کدگذاری آن ها، مقوله های محوری متن استخراج شد. در نهایت با عنایت به مقوله های فلسفی (هستی شناسی، شناخت شناسی و ارزش شناسی) هر یک از مقوله های محوری تحت مضامین فلسفی طبقه بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد: مضامین فلسفی اکثر مقوله ها تحت معرفت شناسی و ارزش شناسی قابل تبیین بودند و در برخی از موارد نیز هستی شناسی مورد توجه بوده است. در نتیجه، با توجه به نتایج به دست آمده، داستان ها و حکایت های مورد بررسی نیازمند بازنگری و بازتألیف بر مبنای "برنامة فلسفه برای کودکان" است.
بررسی نقشِ «ماشین» بر تغییر معنای «مکان» در اتوپیاهای مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
125 - 157
حوزههای تخصصی:
اتوپیاها، نقشی اساسی در شکل دادن به تصاویر ذهنی بازیگران و ساخت آینده بشر دارند و شاید اندیشیدن به یک آینده مطلوب عمری به قدمت تاریخ بشر داشته باشد. با این حال پس از مور، دوران مدرن اتوپیانویسی با ویژگی های خاص خود آغاز گردید. یکی از مهم ترین تحولات اتوپیاها از زمان مور تاکنون تغییر در معنای «مکان» و بالتبع «زمان» در اتوپیاها است که به زعم این مقاله این تحول مهم تحت تأثیر نقش جدی «ماشین» روی داده است. به واقع به نظر می رسد ماشین توانسته تا حد زیادی پیکره درونی اتوپیا را در هم ریخته و شالوده مفاهیم بنیادین آن را تغییر دهد. این مقاله در تلاش برای پاسخ به این پرسش است که نقش ماشین در تغییرِ مفهومِ مکان اتوپیاها چقدر است و چیست؟ به منظور پاسخ به این سؤال و با ابتناء بر فهمِ هابز از ماشین، تاریخچه اتوپیاها پس از مور در قالب ادوار تاریخی بررسی و در نهایت به جمع بندی در خصوص نقش ماشین در هر دوره پرداخته شد. این خطِ سیر نشان می دهد که «نا-کجا» (اتوپیا) در حرکتِ تاریخیِ اتوپیانویسیِ پس از مور ابتدا به «نا-کی» (نا-زمان) و سپس به «بی -کجا (بی مکان) و بی -کی (بی زمان)» یا اتوپیاهای سایبری تبدیل می شود. نتیجه آن که اتوپیا از «یک شهرِ دور» یا «یک جامعه در آینده» بدل به ماشینی می شود که خودش زمان و مکان ندارد؛ اما به زمان و مکانِ جامعه آرمانی یا پادآرمانی بدل می شود.
قرینه زمان نزول و خطای راهبردی در فهم مفسر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۰
97 - 126
حوزههای تخصصی:
از نظرگاه مشهور مفسران، یکی از قراین پیوسته غیر لفظی و شناخته شده علم تفسیر، قرینه زمان نزول است. بیشتر مفسران- به ویژه مفسران معاصر- به این قرینه توجه نشان داده و از آن در تفسیر برای نقد و بررسی روایات تفسیری، شأن نزول، تحدید و تعیین معانی واژگان، ترجیح آرای تفسیری، و... استفاده کرده و می کنند، لیکن برخی پژوهشگران- خودآگاه یا ناخودآگاه- با گسترش در کارکرد این قرینه، ارزشی مبنایی برای آن در نظر گرفته اند. نکته چالشی این مطلب- با گذشت از منابع دسترسی به زمان نزول سور و آیات قرآن- تبیین مفهوم قرینه و مبنا و بررسی حجیت آن دو است. بررسی ادله حجیت قرینه بودن زمان نزول و دامنه دلالت آن و نیز پایه استواری دیدگاه مبناگروان و نقد ادله آنها رویکرد مقاله پیش رو است. فرضیه نگارنده در این مقاله، حجیت قرینه
قرآن، منطق، انسان و اکتشاف نفس الأمر جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۹۴
163 - 194
حوزههای تخصصی:
واقعیت نهایی و حقیقت غایی چیست؟ از دیدگاه قرآن عظیم چگونه و با چه ابزاری می توان به نفوذ در نفس الامر جهان توفیق یافت؟ آیا با یک منطق ساده و تک بعدی مثل ذهن استدلالی می توان به معرفت مطلوب مذهب در باب جهان پیچده و انسان پیچیده تر دست یافت؟ هر متدی برای هر علمی جهت کشف واقعیت مناسبت ندارد. قیاس برهانی در علوم طبیعی بی ثمر است؛ چنان که استقرای علمی در ریاضیات و فلسفه بی اثر است. چه عاملی گذر از دنیای قدیم به دوران جدید را مهیا کرد؟ بی شک منطق مناسب که فرانسیس بیکن و دیگران بدان همت گماردند. قرآن حکیم هم برای شناخت غایت خلقت آدم و عالم منطقی پیشنهاد می کند و علاوه بر عواملی دانشی چونان لُب و تعقل، تدبر، تفکر، تفقه، توسم، علم و یقین از عوامل گرایشی، کنشی و منشی مثل تذکر، تقوا، اسلام، ایمان، انابه، احسان، اراده، سؤال، عبودیت، تبعیت، صبر، شکر، سمع، اعتصام، هدایت و ولایت نام می برد و تأکید می کند که برای فهم اصل واقعیت یا لایه هایی از آن اسبابی سخت اثرگذار هستند. در یک کلام قرآن منطق حق عینی را به جای منطق صدق ذهنی پیشنهاد می کند. منطق صدق بخشی کوچک از منطق حق بوده و در صورت فقدان برخی عوامل عقیم می ماند. اشاره به منطق گسترده اسلام برای فهم مطلوب واقعیت از منظر دین، فلسفه تمایز و تولد این نوشتار به شمار می رود.
نقد دیدگاه معاصرین در حل شبهه تعارض میان «مشهوری» بودن و «عقلی» بودن گزاره های اخلاقی در نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
213-230
حوزههای تخصصی:
مسئله مشهوری بودن گزاره های اخلاقی در نگاه شیخ با عقلی دانستن آنها از سوی وی دارای یک نوع تعارضی می باشد که به دنبال آن نقدهایی به مبانی اخلاقی ابن سینا از سوی منتقدان مطرح شده است. نگاه عمده در معاصرین جهت ارائه برون رفت از این تعارض به این گونه است که مشهوری بودن گزاره های اخلاقی ناظر به ساحت منطقی این قضایا است و عقلی بودن قضایای مزبور مربوط به ساحت معرفت شناختی و فلسفی احکام اخلاقی می باشد. این مقاله نشان داده است که از طرفی تفکیک میان ساحت منطقی و فلسفی در قضایای اخلاقی به تنهایی نمی تواند ثابت نماید هیچ پیوند منطقی میان این دو برقرار نیست. از طرفی دیگر می توان نشان داد: ساحت وجود شناختی و معرفت شناختی در گزاره های اخلاقی(علیرغم تمایز و استقلال)کاملاً مرتبط با یکدیگر هستند و همین امر می تواند نشانه ای برای ارتباط ارگانیک ساحت منطقی و ساحت معرفت شناختی در این گزاره ها تلقی شود (برخلاف آنچه معاصران برآن تأکید دارند). همچنین با توجه به تعریف و شاخصه هایی که تفکر سینوی برای گزاره های اخلاقی به عنوان قضایای مشهور خاص حقیقی مطلق بر می شمارد، قطعاً این گزاره ها نمی توانند عقلی محسوب شوند و لذا مشهوری بودن و عقلی بودن در نگاه اخلاقی ابن سینا در تعارض آشکار با یکدیگر قرار دارند.
تحلیل مفاهیم فطری دکارت بر پایه علم حضوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
65 - 83
حوزههای تخصصی:
نظریه شناخت دکارت، در مواجهه با موج شک گرایی دوران خود و برای دفاع از سرمایه شناخت یقینی، بر اساس وجود مفاهیم فطری، پی ریزی شده است. در عین حال این مفاهیم، از حیث کمیت و کیفیت وجودی و نیز معیار شناسایی، دارای ابهاماتی است که باعث شده برخی، آن را فاقد انسجام بدانند. علم حضوری از ابتکارات فیلسوفان مسلمان است که از زمان فارابی تاکنون مورد توجه ایشان قرار داشته و در کتب مختلف، به ویژگی ها و مصادیق آن پرداخته شده است. در اهمیت و جایگاه آن، همین بس که توسط برخی از متفکران معاصر به عنوان مبنای معارف بشری معرفی شده است. از آنجا که علم حضوری، مورد توجه فیلسوفان غربی قرار نگرفته است لذا در آثار ایشان از جمله دکارت نامی از آن به میان نیامده است. این مقاله بر آن است تا اثبات کند که اولا علم حضوری، نقش برجسته ای در شکل گیری نظام معرفت شناسی دکارت ایفا کرده است اگر چه دکارت به آن توجه آگاهانه نداشته است و ثانیا مفاهیم فطری وی، قابل تطبیق بر مصادیق علم حضوری است و ثالثا در پرتو ارجاع مفاهیم فطری دکارت به مصادیق علم حضوری، ابهامات متعدد درباره این نظریه، قابل رفع است.
علم انسان به اشیاء خارجی از دیدگاه جان لاک و محقق لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۷ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
21 - 40
حوزههای تخصصی:
مسأله شناخت و میزان معرفت انسان به اشیاء از مسائل مهم تاریخ تفکر و فلسفه است. از ج مله فلاسفه ای که به مبحث شناخت و میزان معرفت بشر پرداخته اند، حکیم ملاعبدالرزاق لاهیجی (م 1072 ه.ق) و جان لاک (1704-1632 م) هستند. محقق لاهیجی معتقد به نظریه ای است که در فلسفه اسلامی از آن به «شبح محاکی» یاد می کنند. وی در کتاب شوارق الإلهام بیان می کند که ما در هنگام علم به اشی اء به ذات و حقی قت آن ها دست نمی یابیم؛ بلکه به شب حی که از شیء خارج ی حکای ت می کند، نائل می شویم. جان لاک نیز در اثر ارزشمند خویش، جستار در فهم بشر ، دو معنای متفاوت ذات را از هم باز می شناسد و میان ذات واقعی و ذات اسمی اشیاء تمایز قائل شده و علم ما به اشیاء را در حدود ذات اسمی آن ها می داند. شباهت نظر لاهیجی و لاک از این حیث است که هر دو توان بشر را محدودتر از آن می دانند که به حقیقت و ذات اشیاء دست یابد؛ اما در مورد ماهیت علم و ادراک با یکدیگر اختلاف دارند.
نیچه و خاستگاه «درباره ی تاریخ احساس های اخلاقی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فصل دوم بشری بس_بسیار بشری با عنوان «د رباره ی تاریخ احساس های اخلاقی» بیانگر اولین مواجهه ی جدی و مستقیم نیچه با مسأله ی اخلاق در آثار منتشرشده ی وی است و از این رو از اهمیت بسیاری در شکل گیری اندیشه های نیچه در مقام یک فیلسوف اخلاق برجسته برخوردار است. مقاله ی کنونی نخست می کوشد نشان دهد که چرا و چگونه نیچه به تاریخ احساس های اخلاقی در دوران میانی تفکرش عطف نظر کرد و در واقع خاستگاه آن کدام است و این عطف نظر از چه مسیری و در چه بستری رشد کرد. برای نشان دادن این مسیر و بستر، نویسنده به بررسی پس زمینه ی مطالعاتی نیچه در فلسفه ی اخلاق شوپنهاور و پل ره می پردازد و آن مایه از افکار این دو اندیشمند را که مورد توجه و دغدغه ی نیچه در تاریخ احساس های اخلاقی بوده است بررسی می کند. سپس ضمن بررسی فصلِ « درباره ی تاریخ احساس های اخلاقی» نشان می دهد که چگونه و دقیقاً بر سر چه مباحثی نیچه مسیر خود را از شوپنهاور و پل ره جدا می کند و راه را برای ظهور یک تبارشناسی-روانشناسی اخلاق در آثار میانی و سپس تر در آثار متأخر خود باز می کند.
انسانیت زدایی از خدا و جهان در فلسفه جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا پیش از فلسفه جدید، تلقی غالب در اندیشه بشری نسبت دادن ویژگی های انسانی هم به خدا و هم به جهان بود. بر این اساس، می توان تشبیه یا انسان وارانگاری هم درباره خدا و هم درباره جهان را ویژگی غالب تا پیش از دوران جدید دانست. این ویژگی ها عمدتاً شامل مواردی چون داشتن ادراک و اراده بود. در دوره مدرن و با تحولات فکری و فلسفی بشر جدید، تدریجا ویژگی انسانی از خدا و جهان نفی و سلب و تنها به انسان منحصر دانسته شد. در تلقی جدید، هم خدا عمدتاً خدای الهیات سلبی است و هم جهان تابع نیروهای مکانیکی و بنابراین فاقد نفس و به تبع آن ادراک و اراده است. بر این اساس به نظر می رسد مجاز باشیم تا از عنوان «انسانیت زدایی» از خدا و جهان در اندیشه انسان جدید سخن بگوییم. این تلقی جدید، در درک انسان از خودش، خدا و جهان و نسبت این سه، آثار مهمی بر جای گذاشته است.
تجرد نفوس گیاهی و حیوانی در حکمت اسلامی و برایند آن در فلسفه محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۹۱
97 - 129
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش تحلیل عقلی در صدد معرفی پارادایم متخذ از حکمت اسلامی درباره فلسفه محیط زیست است. یافته های مقاله نشان می دهد علاوه بر حیوانات، نباتات نیز از درجات و مراتب تجرد برخوردارند. بر این اساس در فلسفه محیط زیست اسلامی علاوه بر ارزش ذاتی محیط زیست باید از ارزش قدسی و الهی آن سخن گفته، تعامل انسان با نبات و حیوان را از حد تعامل با ابژه مادی به تعامل با موجودی که متعلق نفخه الهی است، ملاحظه کرد. در این نگرش انسان نه به مثابه مالک نبات و حیوان است و نه سلطنت و استیلا از نوع استیلای سوژه بر ابژه دارد، بلکه به مثابه مدیر و حافظ حقوق نبات و حیوان بوده و تصرفات او در نبات و حیوان در محور عقل و شرع تعریف می شود. این نوع نگرش به محیط زیست که با حفظ ارزش ذاتی و شرافت وجودی نبات و حیوان اعمال می شود در مسیر استکمال انسان تأثیر بسزایی دارد. بر این اساس هر نوع تصرف و دخالت عوامل انسانی در نبات و حیوان که خارج از تدبیر و حکم عقل و شرع انجام شود، با نگاه قدسی به محیط زیست منافات دارد.
بررسی اثربخشی برنامۀ آموزش فلسفه به کودکان در پرورش خلاقیت کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران برنامۀ « فلسفه ب ه کودک ان» را یکی از ابزارهای مهم در پرورش مهارت های تفکر و خلاقیت می دانند. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامۀ « فلسفه ب ه کودک ان» بر پرورش خلاقیت کودکان پیش دبستانی ش هر ته ران است. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه طی 13 جلسه 45 دقیقه ای به صورت 2 جلسه در هفته انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان پیش دبستانی منطقه 8 شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 بود که در دامنه سنی 6-5 سال قرار داشتند. نمونه آماری این پژوهش شامل 20 شرکت کننده (10 نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه گواه) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و روش مداخله به صورت تصادفی به یکی ازگروه ها منتسب شد. به منظ ور جم ع آوری داده ها، از نسخه تصویری آزم ون خلاقیت تورنس استفاده شد . جهت تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره اس تفاده ش د. یافته های ای ن پ ژوهش، اعتب ار واعتمادپذیری برنامۀ فلسفه به کودک ان را در پ رورش خلاقی ت و چه ار مؤلف ۀ اصلی آن، یعنی اصالت، بسط، سیالی و انعطاف پذیری، تأیید کرد.
دکترین «توحید اجتماعی» اندیشه ای بنیادین، در تکامل هندسه توحیدی و تعالی معنوی موحِّدان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷
117 - 140
حوزههای تخصصی:
خلأ دین ورزی موحِّدان و فقدان حضور همه جانبه دین در عرصه اجتماعی از حیات، مسئله ای است که از دیرباز ذهن بسیاری از نخبگان فکری و دل سوزان اجتماعی مسلمان را به خود مشغول کرده، و هر کدام سعی نموده اند، با ارائه نظریه ای نوین، به گونه ای چرائی این مسئله را مورد کندوکاو فکری قرار دهند. با این وجود به نظر می رسد یکی از اندیشه هایی که می تواند به این مشکلات پایان داده، موجبات تکامل معرفتی موحِّدان و تعالی معنوی آنان در ساحت اجتماعی از حیات را فراهم نماید، اندیشه بنیادین توحیداجتماعی به معنای یگانه پرستی در عرصه حیات و زیست اجتماعی است. براین اساس در این پژوهش تلاش نموده ایم با روشی تحلیلی، نخست با ایضاح مفهومی حیات اجتماعی، یگانه پرستی در مجموع ارتباطات اجتماعی و ایجاد و عضویت در نهادهای اجتماعی را به عنوان دو مؤلفه اساسی توحید اجتماعی شمارش نماییم؛ و در ادامه با توسعه مفهومی توحید عبادی، اطاعت از قوانین فقهی حقوقی و اخلاقی خداوند و نیز اخلاص در عمل و انجام تمامی افعال و رفتارها برای رضای او جل جلاله در ساحت اجتماعی از حیات را، ذیل مفهوم توحید اجتماعی مطرح نموده، آن را به عنوان نصابی جدید در هندسه معرفتی توحیدی، و بستری برای تعالی معنوی موحِّدان معرفی نماییم.
تجربه زندگی از منظر ملاصدرا و دیلتای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
479 - 498
حوزههای تخصصی:
دیلتای یکی از فیلسوفان زندگی است که متن حیات را بررسی کرده است. نگاه وی به «تجربه زندگی» قرابت های بسیاری با اندیشه حیات و زندگی در حکمت متعالیه ملاصدرا دارد. مقصود این نوشتار از «تجربه زندگی» اصطلاح «تجربه زیسته» در فلسفه دیلتای نیست، بلکه مقصود هر نوع نگاه زمانی به زندگی است که فعالیت های انسان را در طول زمان بررسی می کند. بررسی اهداف و سیر کلی این دو فیلسوف و ویژگی های تجربه زندگی، نشان دهنده نوعی قرابت و همداستانی در این مسئله است که می توان میان اندیشه این دو متفکر، تطبیق کرد. تاریخ و زمانمندی، احساس، تجربه و نحوه ادراک، اموری هستند که در این نوشتار به آنها پرداخته خواهد شد. سیلان زندگی، درک فعالانه، مشترک و بی واسطه از زندگی، مهم ترین نقاط همسویی این دو فیلسوف شناخته می شوند؛ یعنی نفس در طی حرکت و سیلان در زندگی، با نوعی سرشاری از ارزش ها همراه است که با عمل ارادی خود، برای تکامل خود را تعیین و بدن مثالی خود را متعین می کند.
بررسی دیدگاه قاضی سعید قمی در اصالت ماهیت و چگونگی حل تناقض های مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مطرح شده در فلسفه اسلامی اصالت وجود و یا ماهیت است. قاضی سعید قمی از جمله طرفداران اصالت ماهیت است که بر آن برهان اقامه کرده است. از طرفی در آثار او عبارات فراوانی دیده می شود که دلالت بر اصالت وجود دارد. برخی اینگونه مطالب قاضی سعید را به دلیل اینکه از اساتید دارای مشارب مختلف استفاده نموده دال بر وجود تناقض در آثار او دانسته اند. اما علت این امر را می توان در چند امر جستجو نمود: اول برتری قوت عرفانی قاضی بر قدرت فلسفی وی یعنی عدم توان او در تقریر مناسب فلسفی یافته های عرفان؛ دوم ذو مراتب بودن مطالب وی، اینکه بدون توجه به مجموع آثار، نظری به عنوان رأی مختار او اخذ و تعمیم داده شده است؛ سوم تفسیر نادرست از قول اصالت ماهیت وی، در صورتیکه مراد وی از اصالت ماهیت تکیه بر وحدت حقه وجود بوده نه معنای سخیفی از اصالت ماهیت؛ و نیز وجود اختلافات لفظی در اینکه اصل دعوای اصالت وجود یا ماهیت دعوایی لفظی است نه حقیقی.
بررسی تقسیم موجود به مجرد و مادی در فلسفه و تعریف آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه های مختلفی مانند باورهای مذهبی، نظریات طبیعی و کیهان شناختی، و حوزه اندیشه ورزی درباره مسائل هستی شناسی و شناخت شناسی را می توان زمینه های تاریخی تقسیم موجود به مجرد و مادی دانست. اگرچه فیلسوفان ملطی و الئائی آغازگر فلسفی این تقسیم بودند، اما افلاطون و ارسطو به صورت برجسته و با شاخص های معین این تقسیم را مطرح ساختند. این روند به صورت تکاملی در طول تاریخ فلسفه تداوم داشت و همراه با تحولات در سایر موضوعات فلسفی، تحولاتی نیز در شاخص های تفکیک کننده موجود مجرد از مادی صورت گرفت. در طول تاریخ، فیلسوفان معیارها و ویژگی های متعددی را برای جداسازی موجود مادی از مجرد مطرح ساخته اند؛ صفاتی مانند امتداد، حیِّز، مکان و وضع داشتن، قابل انقسام بودن، قابل ادراک و اشاره حسی بودن، ماده داشتن و علم داشتن. برخی از این معیارها به تفاوت موجود مادی با موجود عقلی بازمی گردد نه تفاوت مجرد و مادی؛ برخی نیز دارای اشکال است، اما برخی را می توان با انجام اصلاحات یا بدون آن پذیرفت.
Agency and Virtues(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the philosophy of action, agency manifests the capacity of the agent to act. An agent is one who acts voluntarily, consciously and intentionally. This article studies the relationship between virtues and agency to learn to what extent agency is conceptually and metaphysically dependent on moral or epistemic virtues; whether virtue is a necessary condition for action and agency, besides the belief, desire and intention? Or are virtues necessary merely for the moral or epistemic character of the agent and not his agency? If virtues are constructive elements of personal identity, can we say that virtues are necessary for action and agency? If we accept that virtues play a role in agency, the principle of “Ought Implies Can” makes us face a new challenge; which we will discuss. After explaining the concept of action and agency, I will study the relationship between agency and virtues in the field of ethics and epistemology. Ultimately, I conclude that not only in theories of virtue but also in other ethical theories, virtue is independently necessary for the actualization of agency; even if, conceptually, there might not be any relation between the two. In many cases, virtue can also have a crucial role in prudential agency.
خداباوری گشوده و صفت علم مطلق الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریات بسیار مهم و چالش برانگیز خداباوری گشوده، دیدگاه خاص آن درباره صفت علم مطلق الهی است. خداباوری گشوده اذعان دارد که خدا عالم مطلق است، اما با این قید که علم خدا به افعال اختیاری که انسان در آینده انجام می دهد تعلق نمی گیرد. پذیرش اختیار مطلق برای انسان توسط خداباوران گشوده و پذیرش تعارض میان «افعال اختیاری انسان در آینده» با «علم پیشینی خداوند» سبب شده است که آنها علم پیشینی خدا به این افعال را انکار کنند. در عین حال، از نظر آنان عدم علم پیشینی خداوند به این نوع افعال، خدشه ای به علم مطلق او وارد نمی کند. خداباوران گشوده با ذکر انواع دیدگاه ها درباره علم خدا و بیان اشکالاتی که در این نظریات وجود دارد، دیدگاه خاص خودشان را اثبات می کنند و این دیدگاه را هم به لحاظ منطقی-فلسفی سازوارتر و هم به لحاظ مبتنی بودن بر کتاب مقدس سازگارتر می دانند. آنها، در یک تقسیم رایج و کلی، سه دیدگاه را قسیم دیدگاه خودشان می دانند که عبارت اند از «علم بسیط یا صرف»، «علم میانی» و «دیدگاه آگوستینی-کالونی». مدافعان خداباوری گشوده بعد از بیان اشکالات وارد بر هر کدام از این نظریات، که غالباً بر محدود شدن اختیار انسان، یا تعارض با کتاب مقدس تکیه دارند، نظریه خاص خودشان را تثبیت می کنند.
مرگ حرارتی و پیامدهای الهیاتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق قانون دوم ترمودینامیک، در یک سیستم ایزوله، فرآیندهای برگشت ناپذیر در جهتی پیش می روند که آنتروپی سیستم افزایش می یابد، و غایت این سیر افزایشی آنتروپی ماکزیمم خواهد بود. در این حالت کار مکانیکی تبدیل به انرژی گرمایی می شود و در این وضعیت تعادل ترمودینامیکی رخ می دهد که مجموعه ای از تعادلات دمایی و فشاری و... است. با این فرض که جهان یک سیستم ایزوله است، طبق قانون دوم ترمودینامیک، سرانجامِ جهان تعادلی ترمودینامیکی خواهد بود که در آن حالتِ به خصوص تمام انرژی های مکانیکی تبدیل به انرژی گرمایی می شوند و این گرما در جهان پراکنده می گردد. در این حالت، دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت، و نهایتاً جهان در مرگی فروخواهد رفت که از آن تعبیر به مرگ حرارتی می شود. این نظریه دارای پیامدهای الهیاتی است، به گونه ای که می توان آن را اثبات کننده زوال عالم مادی و فسادپذیری آن دانست و چون هر فسادی بر کون و ایجادی دلالت می کند، نظریه مرگ حرارتی می تواند برهانی به نفع حدوث عالم مادی قلمداد شود.
تأثیر مبانی هستی شناختی وحیانی در طراحی مدینه فاضله صدرائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های هستی شناختی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
163 - 181
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است که با بررسی مبانی هستی شناسی ملاصدرا که مبتنی بر گزاره های وحیانی است، مدینه فاضله صدرایی را تبیین کند. در این مدینه که با تکیه بر تشکیک وجود و حرکت جوهری معتقد است که در نظام تکوین ماسوی الله به سوی تکامل در حرکت است. انسان نیز با نظام تشریع به سوی تکامل گام برمی دارد سعادت و تکامل او در صورتی است که در بستر مناسب که همان مدینه فاضله است قرار گیرد. ملاصدرا با نظام احسن که در عالم تکوین است معتقد است که معنا ندارد نظام تشریع دارای نظام احسن نباشد. نظام احسن در تشریع همان بستر مدینه فاضله است. این مدینه دارای سه رکن مردم، قانون ، و حاکم است و حاکم نیز پیامبر است در مرحله بعدی امام معصوم است حاکم مدینه فاضله بنا بر مبنای ملاصدرا در عصر غیبت، که ولایت سیاسی و حکم رانی الهی بر خلق قطع نمی گردد بر عهده عارف ربانی و حکیم الهی است و فقیه واقعی و اصلی همان عارف ربانی و حکیم است.
نقد و تحلیل الهیات امید یورگن مولتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولتمان از نسل اول الهی دانان پس از جنگ بود که آثار شوم نومیدی را در جامعه مسیحی درک کرده بود، لذا همگام با اعضای «کلیسای معترف» برای احیای امید مسیحی اقدام کرد. او با بن مایه الهیات لیبرال و وجودی، ضمن اسطوره زدایی از اندوخته های تاریخ مسیحیت، احیای امید را محصول ظرفیت وجودی انسان و برگرفته از شناخت و تصمیم درونی او دانست. مولتمان با روشی دیالکتیکی فرجام شناسی را، که به عنوان پیوستی بی فروغ در پایان کتب مسیحی بود، در کنار صلیب و رستاخیز مسیح، به عنوان اصلی کاربردی در کانون الهیات مسیحی قرار داد. او با عبور از تئیسم و پان تئیسم، متأثر از روح کلی فلسفه بلوخ، خدای پانن تئیستی پاننبرگ را وام گرفت و با تفسیری نو و متمایز از دیدگاه لوتر، بارت و بولتمان در باب صلیب و رستاخیز مسیح، با رویکردی اجتماعی، خدا را همراه با وعده موثقش، در میان رنج انسان ها و پیش رو و همراه آنها، فعال در سرنوشت انسان و جهان دانست. این نوشتار با رویکردی اسنادی، تحلیلی و انتقادی، با تأکید بر اولین کتاب مولتمان، الهیات امید ، ضمن پاسخ به چرایی اهمیت کلیدی «امید» در الهیات مولتمان در مقایسه با بارت، بولتمان و بلوخ، الهیات امید او را تبیین و رابطه اش با رویکرد لیبرال و وجودی بولتمان و الهیات نوارتدوکس بارت و فلسفه امید بلوخ را مورد نقد و تحلیل قرار می دهد. مولتمان توانسته ضمن حفظ قداست و حریم خدای کتاب مقدس، او را همراه با همه جهان و پیش روی انسان های رنجور وارد زندگی روزمره کند و با احیای امید مسیحیِ آینده محور به جای ماندن در گذشته و حال، کلیدی همه فهم برای حل گره گاه های جامعه (مسیحی) ارائه دهد.