ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۴۱ تا ۵٬۳۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۵۳۴۴.

نگرش مجدد به نظریه مثل ‏

۵۳۴۵.

تحلیل و نقدی بر فلسفه تربیتی کانت

۵۳۴۷.

نقش استعاره در « اصالت وجود » ؛ بررسی معناشناختی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره اصالت وجود معنا شناسی پیش فهم رهیافت ارجاعی رهیافت بازنمودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۵ تعداد دانلود : ۹۴۹
در نگاه به معنا ، معناشناسی ، دو نوع رهیافت را مورد شناسایی و تامل قرار داده است : رهیافت ارجاعی و رهیافت بازنمودی ؛ به این نتیجه رسیده است که رهیافت ارجاعی ، رهیافتی صوری و سیاه و سفید به معناست ، چنان که گویی مضیق و تنگ نظر است ؛ در سوی دیگر ، رهیافت بازنمودی ، رهیافتی است که معنا را با وسعت بیش تری می نگرد . این نوشتار بر آن است تا از رهیافت بازنمودی ، نگاهی به مساله « اصالت وجود » در فلسفه ی اسلامی بیندازد ؛ در این رهیافت ، بر نقش استعاره ، تکیه شده است ؟ از این رو ، استعاره هایی که در اندیشه ی اصالت وجود ایفای نقش کرده اند ، شناسایی شده و چگونگی تاثیر آن ها ردیابی شده است ...
۵۳۴۹.

کشش های عاطفی و عقلانیت ایمان و باور دینی از دیدگاه ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجربه دینی اراده عواطف بارو دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۵۶
ایمان دینی از ابعاد و زوایای مختلفی قابل تامل و تحلیل عقلانی است. یکی از ابعاد ایمان که در سده اخیر بیشتر مورد توجه بخشی از متفکرین قرار گرفته است، بعد عاطفی و ارادی آن است. ویلیام جیمز، فیلسوف معروف آمریکایی از کسانی است که در برخی از کتابهای خودش بخصوص مقاله « اراده معطوف به باور» به این موضوع پرداخته است. او با بیان تفاوت های موجود میان باور دینی و دیگر باورها و اهمیت خطیر و حیاتی این دسته از باورها به نقد دیدگاه قرینه گرایان می پردازد و نشان می دهد که دخالت اراده و عواطف و احساسات در این نوع از باورها، به عقلانیت ایمان دینی صدمه ای وارد نمی سازد. در این مقاله گزارش تحلیلی از دیدگاه وی در این زمینه ارائه شده است.
۵۳۵۰.

برهان جهان شناختی در اندیشه کانت و فلاسفه اسلامی ‏

۵۳۵۲.

رقصی میانه میدان یا شور خواندن ادبیات در عالم هستی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
تعداد بازدید : ۱۷۰۳ تعداد دانلود : ۷۷۷
در سنت نقد ادبی (و هنری) مدرن غرب، خواندن متن به عنوان پدیده ای جدی در راستای کشف «حقیقت»، غالبا تحت تاثیر زیبایی شناسی ـ از نوع زیبایی شناسی کانت ـ و با بی توجهی به حضور خواننده/مخاطب، در فرآیند دریافت متن ناکام می‌ماند و به حالتی از «افسردگی» منجر می‌شود. در مقابل، خوانشی از ادب و هنر می تواند وجود داشته باشد که به دلیل راه گشا بودنش به سوی «حقیقت» هستی، طرب انگیز باشد. این خوانش می‌باید در بستر عالــم واقعی و احیای همه استعدادهای مرتبط با عالــم واقعی خواننده/مخاطب صورت گیرد تا تاثیرگذاری ادبیات و هنر در مفهوم برگرداندن حس به اعضا و جوارح رخوت زده خواننده/مخاطب گرفتار آمده در عادت و روزمرگی، که ایده و مقصد ویکتور شکلوفسکی منتقد روس بود، تحقق یابد. این نوشته قصد دارد با توجه به یافته‌های اندیشمندان پساساختگرای متاثر از فلسفه هایدگر، برای این گونه خوانش وجودی متون ادبی روشی را که شکلوفسکی مدرنیست هوادار آن بود اما به دلیل محدودیت رویکردش نتوانست آن را به طور عملی محقق سازد، پیشنهاد کند.
۵۳۵۳.

قرائتى دیگر از ابطال‏گرایى

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابطال‏گرایى شک‏گرایى نظریه‏ى توجیه برون‏گرایى معرفتی وثاقت‏گرایى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۳
کارل پاپر بر آن بود تا برداشتى از فعالیت علمى، به عنوان جست‏وجویى معقول براى دست‏یابى به حقیقت درباره‏ى طبیعت ارائه دهد که به هیچ عنوان متکى بر استقرا نباشد. از نظر او تحقیقات علمى تماما مبتنى بر استنتاجات قیاسى است و دانشمندان هیچ‏گاه در گزینش نظریات به حمایت استقرایى متوسل نمى‏شوند. به عقیده‏ى پاپر موضع دانشمندان در مقابل نظریاتشان، موضع نقد و ابطال است، نه تأیید و اثبات؛ به طورى که با پذیرش صدق جملات مشاهدتى و مقصر دانستن نظریات مورد آزمون در مقابل سایر فرضیات کمکى، براى شکست در پیش‏بینى‏ها، سعى در ابطال نظریات علمى دارند و نظریات باقى‏مانده نظریاتى هستند که به حقیقت نزدیک‏ترند. در این زمینه اعتراضاتى بر پاپر وارد شده است که بنابر آنها روش‏شناسى ابطال‏گرایانه سرانجامى جز شک‏گرایى در پى نخواهد داشت. این مقاله بر آن است که اولاً نشان دهد که نتیجه‏ى فوق در سایه‏ى برداشت سنّتى از مفهوم معرفت حاصل مى‏شود و ثانیا، با یک برداشت وثاقت‏گرایانه از مفهوم معرفت و قرائتى وثاقت‏گرایانه از ابطال‏گرایى، مى‏توان از برخى ایرادات پرهیز نمود.
۵۳۵۵.

«بازگشت جاودان» به مثابه ژرف ترین اندیشه چنین گفت زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نیچه نیهیلیسم بازگشت جاودان آرمان زهد آری گویی به زندگی عشق به سرنوشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۴ تعداد دانلود : ۱۱۴۶
نیچه چنین گفت زرتشت را بزرگ ترین کتاب خود و آموزه بازگشت جاودان را «ژرف ترین اندیشه» این کتاب می داند. چرا این آموزه دارای چنین اهمیتی در فلسفه نیچه است؟ اگرچه میان طرح اولیه بازگشت جاودان در دانش شاد تا طرح جدی در زرتشت تفاوت هایی وجود دارد، اما چند مشخصه همواره باقیست. اول آن که بازگشت جاودان سنجه ای برای نیچه جهت بازارزش گذاری ارزش ها و در مقابل روحیه کینه توزی و آرمان زهد است. دوم این که اگرچه نیچه در خواست قدرت، گاهی تلاش می کند تفسیری جهان شناختی از آموزه بازگشت جاودان به دست دهد، اما اکثر مفسران بر پیامدهای عملی باور به چنین آموزه ای انگشت گذارده اند؛ هر چند در مورد چیستی این پیامدهای عملی میان ایشان اختلاف نظر وجود دارد. مشکلی که پیش می آید این است که اگر بازگشت جاودان مستلزم این است که به همه چیز از جمله امور نامطلوب نیز آری بگوییم و حتی براساس «عشق به سرنوشت»، عاشق رنج هم باشیم، چگونه آری گفتن به رنج، با آری گفتن به زندگی که نیچه از آن دم می زند سازگار است؟ پاسخ به این پرسش ابعاد جدیدی از اندیشه نیچه و آموزه بازگشت جاودان را بر ما می گشاید. این آموزه «آفرینندگی»، «گزینش»، «تصمیم»، و «کنش گری» را باعث می شود و در عین حال نیهیلیسم را به اوج خود می رساند و آن را تکمیل می کند که این نیز مطلوب دیگر نیچه است.
۵۳۶۰.

رابطه هنر و اخلاق در فلسفه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو رابطه اخلاق و هنر کاتارسیس فلسفه هنر ارسطو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۹۸
از آنجا که ارسطو، در هر دو زمینه اخلاق و هنر دارای رسالاتی مستقل است، لذا مطالعه آن دو و توجه به رویکرد اخلاقی در هنر از مباحثی است که غالب شارحان فلسفه ارسطو به نحوی از انحا به آن پرداخته اند. اما نظریات ایشان دارای اختلافات و بعضاً تناقضات آشکار با یکدیگر، و گاه حتی در تقابل با آرای ارسطو است. این نکته را می توان از یکسو ناشی از مفقود شدن بخشی از رساله فن شعر و دیگر آثار ارسطو و از سوی دیگر، به دلیل اختلاط دو نوع حکمت عملی و ابداعی دانست؛ از آنجا که در رسالات ارسطو پیوند حکمت عملی و اخلاق بدیهی است؛ لذا این ارتباط به حکمت ابداعی و اخلاق نیز تسرّی یافته است. همچنین در تبیین مفهوم کاتارسیس، ارسطو دو نوع هدف اخلاقی و آموزشی در هنر را از یکدیگر تفکیک نموده و کاتارسیس را صرفاً مربوط به گونه پر شور و شوق و برانگیزاننده هنر دانسته است و نه گونه اخلاقی آن. نوشتار حاضر پس از بیان کلیات آرای ارسطو در باب هنر و اخلاق، روشن می کند که بر خلاف آنچه غالب شارحان ارسطو در ادوار مختلف تاریخی عنوان داشته اند، نگاه ارسطو به هنر نگاهی مستقل از فواید مادی و اخلاقی است.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان