ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۰۱ تا ۴٬۵۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۴۵۰۳.

پزشکی جالینوس و مکاتب پزشکی یونان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جالینوس پزشکی یونان باستان اصحاب حیل اصحاب تجربه اصحاب قیاس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۴ تعداد دانلود : ۵۳۷
جالینوس پزشک، فیلسوف و منطق دان یونانی از اثرگذارترین افراد در پزشکی یونان باستان بود و آثار او همچنین در جهان اسلام و اروپا، اساس آموزش و عمل پزشکی بود. جالینوس از آن جا که به پزشکی بقراط تسلط داشت و دارای روش در پزشکی بود، موردتوجه بود. آن چه جالینوس را از دیگر پزشکان متمایز می نمود تاکید بر روش مند بودن او است. در زمان او سه مکتب پزشکی مهم به امر طبابت مشغول بودند: اصحاب تجربه، قیاس و حیل. این سه گروه در کسب دانش پزشکی، تعلیم آن و تشخیص بیماری و درمان، اختلاف نظرهایی با هم داشتند. مساله پژوهش حاضر شناخت مکتب های پزشکی زمان جالینوس و پاسخگویی به این پرسش که تعامل جالینوس با این مکتب ها چگونه بود و مکتب پزشکی جالینوس چه بود؟ جالینوس از روش تلفیقی مبتنی بر عقل و تجربه برای کسب دانش طب و درمان استفاده می نمود. او معتقد بود برای شناخت دقیق حقایق می بایست از روش های گوناگونی اعم از تجربه، آزمایش و تعقل و استدلال در کنار هم استفاده نمود.
۴۵۰۴.

تفسیرى نو از اعتباریات علّامه طباطبایى با نگاهى تطبیقى بر رساله اعتباریات و تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتباریات باید نباید المیزان حسن قبح علامه طباطبائى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۵ تعداد دانلود : ۹۸۸
علّامه طباطبائى گاه باید و نباید را از امورى اعتبارى مى داند که انسان آن را بین خود و فعلش جعل مىکند تا فعل ضرورت یابد. درباره معناى حسن و قبح هم ایشان دو نظر دارد: 1) حسن و قبح را امرى اعتبارى، و عبارت از ملایمت و منافرت با طبع انسان دانسته است، و از آنجا که انسان ها در طبع با هم متفاوت اند، حسن و قبح را از امور نسبى شمرده است؛ 2) حسن و قبح را عبارت از ملایمت و منافرت فعل با غایت مطلوب دانسته است. معناى دوم علّامه از حسن و قبح ما را به این نکته رهنمون مى سازد که ایشان حسن و قبح را در این معنا معقول ثانى فلسفى مى داند؛ اگرچه به آن تصریح نمىکند. مهم تفکیک این دو معنا از یکدیگر است، کارى که هیچکدام از شارحان علّامه به آن نپرداخته اند. نگارنده در این مقاله کوشیده است با نگاهى تطبیقى به رساله اعتباریات و مباحث تفسیر المیزان دیدگاه علّامه را واکاوى، و تفاوت نظریه او را از دیدگاه نسبى گرایان و شکّاکان آشکار کند.
۴۵۰۶.

نظریه ی امر الهی از دیدگاه ویلیام اُکام

کلیدواژه‌ها: خدا اخلاق امر الهی شرط کافی وابستگی شرط ضروری اُکام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۵ تعداد دانلود : ۶۲۳
نظریه ی امر الهی از جمله نظریات بحث انگیز در فلسفه ی اخلاق بوده که در دوران معاصر نیز همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. در دوران معاصر، این نظریه از جهات مختلف معناشناختی، معرفت شناختی و وجودشناختی مورد مطالعه قرار گرفته است. ویلیام اُکام که در آراء کلامی خود به اراده ی آزاد و قدرت مطلق خداوند توجّه زیادی داشته است، منشأ ارزش های اخلاقی را اوامر خداوند دانسته و تقریری وجودشناختی از این نظریه ارائه داده است. او اوامر الهی را شرط ضروری و نیز شرط کافی برای اخلاق دانسته و معتقد است تنها معیار ارزش اخلاقی و درست و نادرست، اراده یا قانون الهی است. این مقاله ضمن تبیین نظریه ی امر الهی و بیان تقریرهای مختلف از این نظریه، به تبیین و بررسی آراء ویلیام اُکام در این باب پرداخته است.
۴۵۰۷.

دفاعی از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود در تولید علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم دینی فاروقی ملکیان وظیفه گرایی معرفتی رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود عطاس باقری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۸۳۳ تعداد دانلود : ۹۰۴
هدف تحقیق: ارائة تقریری مناسب از فرایند تهذیب و تکمیل علوم موجود، به گونه ای که نقدهای ملکیان و باقری بر آن وارد نباشد. روش تحقیق: در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و در ارزیابی آرا از روش تحلیل فلسفی استفاده شده است. یافته های تحقیق: 1. می توان قرائتی مناسب از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود ارائه و از آن در چارچوب وظیفه گرایی معرفتی دفاع کرد. 2. در شرایطی که رویکردهای تأسیسی علم دینی موفق به تولید نظریه علمی نشده، استفاده از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود بهترین گزینه است. 3. تأمل در نحوه استفاده از این رویکرد در تمدن اسلامی که به تولید فلسفه اسلامی انجامید، می تواند به ارائه الگویی مناسب برای مواجهه با علوم جدید منتهی شود.
۴۵۰۹.

واکاوی و شرح نقش نماد در فلسفه و زیباشناسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کانت شاکله نماد تأمل نمادگرایی زیباشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۴ تعداد دانلود : ۵۸۹
مسئله این پژوهش پرسش از چیستی عملکرد و جایگاه نماد در مکانیسم شناخت کانتی است. در نمادگرایی کانتی نوع متفاوتی از تصور یا قاعده تأمل القا می شود که روی انواع مفاهیم اثر تازه ای می گذارد. برای اثبات کردن چنین ادعایی، پیشروی تحقیق با تکیه به برخی از جنبه های چارچوب نظری دلوز در درسگفتارهایش درباره کانت و به دو روش ایجابی و سلبی صورت گرفته است. در اولین مرحله به معرفی انواع روابط و تصورات یا حالت های ارایه بین انواع شهود و مفهوم می پردازیم. در این میان به دلیل قرابت های معنای شاکله و نماد به توضیح شاکله سازی مبادرت می کنیم. در ادامه برای فهم ابعاد نماد به زیباشناسی و هنر تکیه می شود. در نتیجه چگونگی تکوین نماد با تأکید بر دو نوع نمادگرایی طبیعی و هنری روشن می گردد. به علاوه رابطه نمادین زیبایی و اخلاق در زیباشناسی کانت به بحث گذاشته می شود. نتیجه مطالعه بخش های مختلف مقاله نشان می دهد، نماد؛ نشانه، نمونه و شاکله نیست. نماد نوعی تصور یا حالت نمایش و قاعده ی تأمل است که از بن بست و ورای شاکله سازی در تفکر کانت زاده می شود. ایده های عقل، ایده های زیباشناختی و امر والا و هنر بازنمودی با واسطه نماد به توسع معنایی مفاهیم منجر می شوند و در مواردی مصادیق بیشتری از شهود اولیه به واسطه آنها فراخوانده می شود. نمادهای کانتی بنیاد مکانیسم شناخت را تشکیل نمی دهد به این دلیل که شاکله سازنده این بنیاد است. کانت به نقش نمادها با توجه به شاکله مفاهیم و بن بست شاکله سازی در شناخت پرداخته و در نمادگرایی طبیعی و هنری با تکیه به ایده زیباشناختی به نقش نمادها اشاره کرده است. در تفکر و زیباشناسی این فیلسوف نماد، نحوه ای از نمایشیا تصور است که بر اساس قاعده تأمل و اصل تقویم گر بر ابعاد اندیشیدن به انواع مفهوم می افزاید.
۴۵۱۰.

تعریف با حد و مشکلات آن

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۳ تعداد دانلود : ۹۸۳
این مقاله بر آن است تا تعریف با حد و مشک.لات آن را مورد نقد و بررسی قرار دهد. مولف معتقد است تعریف با حد که در منطق و فلسفه از آن سخن به میان می آید مشکلی را حل نمی نماید. از میان فلاسفه اسلامی سهروردی تعریف با حد یعنی تعریف با جنس و فصل را ممکن ندانسته و در نتیجه روش مشائیان را در این باره نادرست می شمارد. او پیشنهاد می کند که در شناخت اشیاء باید از مجموعه ای از لوازم هر چیز که به آن اختصاص دارد بهره برد. نویسنده با نقل اعتراض های تعریف حدی . نکات دیگری را نیز در کاستی های تعریف با حد مطرح می کند. سپس با تایید دیدگاه فارابی موضوع عبور از حد و لوازم آن را پیشنهاد می نماید.
۴۵۱۲.

ایمان و عقلانیت؛ بررسی تطبیقی دیدگاه توماس آکوئیناس و مارتین لوتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل گرایی پروتستان ایمان و عقل عقل و دین ایمان گرایی آکوئیناس مارتین لوتر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۸۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۲۶
دیربازی است که مسیحیت شاهد بحث رابطة ایمان و عقلانیت و تبیین مرزهای میان این دو است؛ بحث مهمی که با باور دینی و مذهبی افراد سروکار دارد و اختلافات فراوانی در میان اندیشمندان بزرگ مسیحی به وجود آورده است. ازآنجاکه توماس آکوئیناس، یکی از بزرگ ترین الهی دانان کلیسای کاتولیک و مارتین لوتر، یکی از تأثیرگذارترین شخصیت های کلیسای پروتستان بوده و این دو فرقه تحت تأثیر فراوان اندیشه های آنان است، مقایسة اندیشة آنان در این مسئله می تواند بسیار حائز اهمیت باشد. این مقاله با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی، درصدد واکاوی تطبیقی بحث ایمان و عقلانیت از دیدگاه این دو چهرة شناخته شدة مسیحی است. بی تردید فهم رویکرد آنان، برای شناخت دقیق تر این کلیساهای بزرگ و مهم مسیحی راه گشا خواهد بود. یافته های این مقاله، حاکی از این است که آکوئیناس یک عقل گرای غیرافراطی و لوتر یک ایمان گرای غیرافراطی است و به رغم پذیرش اجمالی دو عنصر ایمان و عقلانیت از جانب هر دو، اختلافاتی جدی در مبانی فکری آنان وجود دارد.
۴۵۱۴.

بررسی انتقادی مسئله علیت از دیدگاه کانت

۴۵۱۶.

ابن سینا و گودل:«عدم برهان بر امتناع» یا «برهان بر عدم امتناع»؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا امکان گودل امتناع احتمال فرضیه پیوستار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق فرامنطق تصمیم پذیری (گودل و...)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق کلیات
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
تعداد بازدید : ۱۸۳۳ تعداد دانلود : ۱۴۱۲
گودل امکان فرضیه تعمیم یافته پیوستار را از رهگذر برهان بر عدم امتناعِ آن ثابت می کند؛ این در حالی است که بر پایه سخن ابن سینا در بند ما قبل آخرِ اشارات، عدم برهان بر امتناعِ چیزی برای اثبات امکان آن بسنده است. اکنون شایسته است بپرسیم که آیا کار گودل بیهوده است، یا سخن ابن سینا نادرست؟ پاسخ این جستار گزینه سوم است: هیچ کدام. «امکان» در فلسفه اسلامی دست کم هشت معنا دارد:1 امکان عام؛ 2 امکان خاص؛ 3 امکان اخص؛ 4 امکان استقبالی؛ 5 امکان استعدادی؛ 6 امکان وقوعی؛ 7 امکان فقری؛ 8 احتمال. در سخن ابن سینا امکان به معنای احتمال است که امری ذهنی، انفسی، و سوبژکتیو است، و از این رو به چیزی بیش از عدم برهان بر امتناع نیاز ندارد؛ امّا امکان در کلام گودل امری عینی، آفاقی، و اُبژکتیو است که نیازمند برهان بر عدم امتناع است. بنابراین، نه کار گودل بیهوده است و نه سخن ابن سینا نادرست.
۴۵۱۸.

نقش عالم مثال در پاسخگویی به بحران های انسان معاصر از دیدگاه هانری کربن

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عالم مثال حکمت اسلامی هانری کربن بحران های معاصر حکمای ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۲
این مقاله به دغدغه ها و بحران های انسان از منظر هانری کربن می پردازد. کربن فلسفه و اندیشه خویش را پرسش از وضعیت انسان و بحران های او آغاز گرد و سپس راه حل ها را در مبانی اساسی فلسفی و حکمی یافت. وی علت اصلی مشکلات و بحران های معاصر در غرب را در نوع وجود شناسی و معرفت شناسی فیلسوفان غربی می دانست و راه حل اساسی را نیز در اعتقاد به عالم مثال جستجو می کرد. در مقالة حاضر، بحران های انسان معاصر از دیدگاه کربن مانند دو گانه انگاری در کل هستی و معرفت، سکولاریزاسیون (جدایی الهیات از فلسفه)، زوال معاد شناسی، قداست زدایی از هنر، رویکرد تک ساحتی به دین و نبود مبانی اصیل برای نزدیکی ادیان به یکدیگر، طرح می شوند. سپس، پاسخ وی بر اساس حکمت اسلامی با تأکید بر ویژگی ایرانی عالم مثال از منظر حکمای ایرانی همچون ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا عرضه می شود و به اجمال نقد می گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان