ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۳۹۶۱.

هگل و اقتصاد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت جامعه مدنی اقتصاد سیاسی سوبژکتیویته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۱۲
فهم اندیشة هگل نیازمند بازشناسی مفاهیمی است که وی آن ها را صریحاً یا تلویحاً به کار می برد. در این میان دانش اقتصاد سیاسی، که هگل شاهد تولد و شکوفایی آن بود، یکی از حوزه هایی است که هگل هم از دستاوردهای آن بهره برده است و هم اندیشه های خود را در پرتو دستاوردهای این دانش بسط داده است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد که چگونه می توان مطالعات تاریخی هگل و نیز مفهوم «مکر عقل» را با روش های علمای علم اقتصاد و عناصر اقتصاد سیاسی چون «دست نامرئی» قیاس کرد یا این که چگونه فرض عمل آزاد فرد در اقتصاد سیاسی به عنصری کلیدی در اندیشة هگل با سوبژکتیویته گره می خورد. همچنین می خواهیم نشان دهیم که در اندیشة هگل، وظایف اقتصادی دولت چه قرابت هایی با مبانی اقتصاد سیاسی می یابد و سرانجام، دفاع از بازار آزاد با مبانی اندیشة هگل تا چه اندازه امکان پذیر است.
۳۹۶۲.

پرونده: اشراق های شهری (شهرنگاری های والتر بنیامین)

۳۹۶۹.

پرسش هایی در باب «پرسشی در باب تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود هنر انکشاف تکنولوژی نیست انگاری گشتل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تکنولوژی
تعداد بازدید : ۱۹۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۸۱
از دیدگاه هیدگر، ذات تکنولوژی جدید نوعی انکشاف است که آدمی را به تعرض به طبیعت فرا می خواند و از او می خواهد که طبیعت را در مقام منبع ذخیرهٔ انرژی نظم بخشد. در این نحو از انکشاف، وجود به محاق فراموشی می رود و خطر نیست انگاری و بی خانمانی، بشر جدید را تهدید می کند. از دیدگاه هیدگر، انسان معاصر با تأمل در ذات تکنولوژی می تواند از اسارت آن خارج شود و نیروی منجی ای را در آن بیابد. نیروی منجی بشر از نیست انگاری، همان هنر است که شعر عالی ترین مصداق آن است. راهی که هیدگر برای رسیدن به رهیافت های فوق پیموده است در سخنرانی 1954 او با عنوان «پرسشی در باب تکنولوژی» ترسیم شده است. در نوشتار حاضر از موانعی سخن خواهد رفت که در راه مزبور، مانع از رسیدن مخاطبِ هیدگر به نتایج فکری او در باب ذات تکنولوژی می شود و در ادامه از تمام هیدگرشناسانی که این نوشته را می خوانند خواسته (پرسش) خواهد شد که اگر امکان برداشتن این موانع وجود دارد، با برطرف کردن آنها راه تفکر هیدگر را از طریق پاسخ راه گشا به این پرسش ها، هموارتر سازند و اگر این موانع با امکاناتی که تفکر هیدگر در اختیار آنها قرار می دهد قابل کنار زدن نیست و راه تفکر او را بسته است، عقیم بودن راه هیدگر را در تأملاتش در باب تکنولوژی بپذیرند و اذعان کنند که از راهی که هیدگر ترسیم کرده است نمی توان به نتایج مختار او رسید.
۳۹۷۱.

همدردی در آیین بودایی و فلسفه شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهایانه شوپنهاور آیین بودا همدردی کرونا ترواده

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۹۴۴ تعداد دانلود : ۱۵۹۵
«همدردی» (کرونا)، یکی از آموزه هایی است که اهمیت آن در دو جریان اصلی آیین بودا (ترواده و مهایانه)، به یک میزان نیست. همدردی سومین مقام از مقامات چهارگانه معنوی است که در ترواده، تنها مقامی برای ارهت و در مهایانه، علاوه بر ویژگی اصلی بودیستوه، منجر به نجات نیز می گردد. برای آرتور شوپنهاور (1788-1860)، آموزه ودایی «تو همانی»، همان وحدت متافیزیکی است که همواره از آن سخن می گفت. وی همین آموزه را زیربنای اصل همدردی می داند. او زیربنای رنج را مایا دانسته و معتقد است زدودن مایا از طریق درک حقیقت هستی، یعنی درک همان آموزه تو همانی، منجر به تحقق آموزه «نه- خود» و فرادانش حقیقی می گردد. رهایی از سنساره نیز زمانی اتفاق می افتد که آموزه «نه- خود» عملی گردد؛ یعنی کرونا و پس از آن، نیروانه محقق می گردد. این سیر در آیین بودای مهایانه بسیار پررنگ است. درواقع، همدردی مشخصه اصلی آیین بودای مهایانه است که هدف نهایی بودیستوه است. نجات یا رستگاری، چیزی است که فلسفه شوپنهاور آن را به سختی ممکن می داند و از این جهت، فلسفه وی به آیین بودای ترواده نزدیک می شود.
۳۹۷۲.

مقایسه نظریه مثالِ افلاطونی و نظریه وجود جمعی از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل مثال تشکیک طبیعت فرد مثال افلاطونی وجود جمعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۹۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۶۴
توجه به ارتباط بین عالم های وجودی و چگونگی این ارتباط، ازجمله الزامات یک فلسفه نظام مند است. نظریه مُثُل افلاطون، صرفا متمرکز بر یافتن «فرد» عقلی برای انواع جسمانی است. فارغ از چالش تشکیک در ماهیت، این نظریه در تبیین افراد مثالی و یا فرد الهی برای انواع جسمانی، ناتوان است؛ لیکن با شکوفایی فلسفه اسلامی در حکمت متعالیه و پردازش نظریه اصالت و تشکیک وجود، تبیین دقیق تری به نام نظریه وجود جمعی ارائه شده است که تناظر و تطابق همه عوالم را به ارمغان می آورد.
۳۹۷۵.

ارتباط عقل و دین در فارابی

کلیدواژه‌ها: عقل ایمان وحی فارابی تعقل عقاید دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۲ تعداد دانلود : ۸۲۵
نقش عقل و کارکرد آن در مدعیات دینی بسیار حائز اهمیت است. رویکرد عقل گرایی در جهان اسلام بسیار متفاوت است. مشرب های مختلف فلسفی و کلامی و نزاع های نظری در جهان همه ناشی از نقش عقل و فرایند عقلانیت اند. کندی، فارابی، بوعلی سینا، سهروردی، و ملاصدرا از بزرگ ترین فلاسفة مشرق زمین اند که رویکردهای مختلفی در ارتباط عقل و دین دارند. یکی از فیلسوفان مشهوری که در این زمینه درخشید فارابی است. فارابی در زمانی نظریات خود را عرضه کرد که دنیای اسلام درگیر نزاع ها و مجادلات عقیدتی، فرقه ای، کلامی، اختلافات سیاسی، و آشوب های اجتماعی، به خصوص جنگ بر سر قدرت و به دست گرفتن قدرت، بود. جهان اسلام در آن موقع به علت فقدان اصالت های دینی پریشان مانده بود و نیازمند این بود که برای رفع چالش های موجود توجیهاتی علمی بیابد. در آن موقع بازار فلسفة یونانی گرم بود و دخالت دادن و التقاط اصول آن در تفکرات دینی می توانست راهی برای دفع ابهامات و دودلی ها و بن بست ها باشد. لذا، می بینیم فارابی با استفاده از فلسفة یونانی و از طریق استدلال عقلی سعی دارد تا فهم بهتری از دین عرضه کند. او قوانین و اصول کلی اسلامی را، که متکی به وحی اند، متضمن سعادت در هر دو جهان می دانست و برای عقل انسان این توان را قائل بود که میتواند این قوانین و اصول کلی را بفهمد و تبیین عقلانی کند. به نظر او عقل ماهیتی جهان شمول دارد و قبول براهین آن، خصیصة مشترک و لایتغیر همة انسان هاست. فارابی بر آن است که آموزه ها و تعلیمات دینی و فلسفی یکی است. هر دو از منشأ وحی و مفیض عقل فعال اند و به کمال و سعادت منتهی میشوند. لذا، فارابی بین تدین و تعقل تعارضی نمی بیند و برای عقل جایگاه ویژه ای قائل است. بگذریم از مواردی که افراط در برخی نظریاتش مشهود است، از جمله این که او فیلسوف را از نبی بالاتر می داند. او معتقد است فیلسوف با خواص سخن می گوید؛ روش او عقل است، ولی نبی از طریق تصرف در قوة متخیله و با خطابه مردم را اقناع و مجاب می کند.
۳۹۷۶.

پرورش بُردباری در داوری (تفکر)؛ منظری پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی پدیدارشناسی حیث التفاتی بیناذهنیّت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۲ تعداد دانلود : ۸۶۵
پرورش قوه­ی تفکر در دانش آموزان همواره یکی از دغدغه ها و اهداف مهم نظام­های آموزش و پرورش رسمی بوده است. کلیدی ترین عنصر در تفکر داوری کردن است که معطوف به موضوعات مختلف است. غالباً داوریِ شتابزده به عنوان آفت تفکر شناخته شده است. از بدو پیدایش نظام های تعلیم و تربیت در عصر جدید به منظور پرورش تفکر رویکرد های مختلفی به این موضوع وجود داشته است که متأثر از پرسش از ماهیت خود تفکر و انتظاراتی که می­توان از تعلیم و تربیت با توجه به این برداشت های مختلف داشت است. عمدة رویکرد هایی که مطرح بوده اند توجه خود را به مهارت های تفکر که در زیرمجموعه قواعد منطقی گرد هم آمده اند معطوف کرده اند. در مقاله­ی حاضر ضمن تایید اهمیّت تعلیم قواعد منطقی برای درست اندیشیدن تلاش بر آن است با مولفه هایی از رویکرد پدیدارشناختی برخی از کاستی­های رویکردهای موجود را جبران نماید و زمینه را برای پرورش بردباری در داوری فراهم کند. این مولفه ها عبارتست از: حیث التفاتی و بینا ذهنیت که در پرتو آنها رویکرد پدیدارشناختی به پرورش بردباری در تفکر (داوری) تبیین می شود.
۳۹۷۷.

بررسی و نقد دیدگاه های معرفت شناختی در باره وجود ذهنی(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی وجود ذهنی بداهت علم عینیت ماهوی و اشباح

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۹۴۲ تعداد دانلود : ۹۱۴
در مبحث وجود ذهنی، آنچه از بُعد معرفت شناختی مورد توجه است این است که آیا صورت ذهنی از خارج حکایت میکند؟ و آیا ماهیت این صورت با ماهیت شیء خارجی یکی است؟ حکیمان مسلمان با پیش فرض بداهت علم با بحث وجود ذهنی برخورد کرده اند. بنابراین، پاسخ آنها به پرسش نخست مثبت است. در برابر پرسش دوم، گروهی به عینیت ماهوی باور دارند. اینان برای اثبات مدعای خود گاه به بداهت و گاه به استدلال متوسل شده اند. گروهی نیز نظریه اشباح حکایتگر را ارائه کرده اند که بر اساس آن، ذهن کاشف از عین است، اما ملاکی که این نظریه برای حکایت ذهن از عین به دست می دهد روشن نیست. در مواردی نیز، این نظریه از تبیین ادراک ناتوان است. نظریه عینیت ماهوی، تبیین روشن تری برای حکایت ذهن از عین ارائه می دهد، اما اشکال این نظریه اولاً برهانی نبودن آن و ثانیاً ناسازگاری هایی است که هم در درون این نظریه و هم در تقابل این دیدگاه، با برخی مواضع فلسفی دیگر مثل بحث اصالت وجود و اعتباریت ماهیت رخ می نماید ما در این مقاله با الهام از چگونگی شناخت واجب تعالی و بهره گیری از دیدگاه حکیمان متقدم، ادراک اشیا را به شناخت صفات و خواص و آثار آنها تفسیرکرده ایم.
۳۹۸۰.

وجود در نگاه دو اندیشمند: پارمنیدس و ملاصدرا

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان