فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود را می توان مهم ترین گزاره اکثر مکاتب عرفانی دانست. البته مکاتب گوناگون عرفانی، در نوع جهان بینی و دستورالعمل های مربوط به سیر و سلوک، تفاوت هایی با یکدیگر دارند، اما ظاهرا در این آموزه، اغلب با هم اختلاف اساسی ندارند. اما، توجیه منطقی و عقلانی این امر با مشکلات بزرگی روبه روست و کمتر مکتب فکری ای توانسته است از عهده تبیین آن برآید، بلکه گاهی برخی با صراحت گفته اند: اساسا این امر توجیه عقلانی ندارد و امری غیرعقلانی است. در این مقاله، نخست به بررسی مکاتب مختلف عرفانی پرداخته، و تشابه آنها را در موضوع «وحدت وجود» و چند آموزه مهم و مرتبط با آن بررسی کرده ایم و سپس، کوشش ملاصدرا و استیس را در توجیه وحدت وجود به بحث گذاشته ایم.
حقیقت و عدم در نظر مولوی و هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ضمن مطالعات تطبیقی همواره ملاحظه می شود که اکثر افکار و آرای فلاسفه جدید و معاصر، به نحوی پراکنده ولی به صورت روشن در نزد عرفا و بعضی از فلاسفه و دانشمندان ایرانی نیز مطرح شده اند. ملاحظه این امر پربرکت می تواند اعتماد به نفس نسبت به گذشته خویش و امیدواری برای توجه بیشتر به همدلی و همفکری موجود میان غرب و شرق به ارمغان آورد. از این جمله است تعبیری سازنده از «عدم» که در سنت اسلامی آن را جایگاه و خاستگاه آزادی و سازندگی و آفرینش تلقی نموده اند و فیلسوفان پیرو مکتب اصالت وجود خاص انسانی نیز آن را وعاء هر هستی و مرکز ثقل حقیقت دیده اند.از دیدگاه فلاسفه اخیر چنین ادعا شده که حقیقت از لاحقیقت، به مدد کشف و انکشاف انسان، به دست می آید. مقدمه و لازمه این کشف و آفرینش خروج از هستی های فعلی و حرکت به سوی آنچه فعلا «نیست» می باشد. توفیق در این راه همانا نجات از زندان یقین های کاذب و تحجرهای چنبرگونه بوده و توفیق نیل به طرب و ابتهاج دیدار عوامل تازه است. این ابتهاج، حاصل تحقق و ظهور جلوه های گوناگون این حدیث مسرت بار یعنی خلق الله آدم علی صورته است که به نحوی متضمن آزادی نامحدود انسانی در بطن محدودیت ها و الزامات این جهانی می باشد. مقاله حاضر به بررسی رابطه میان حقیقت و عدم در مولوی (به عنوان نماینده سنت اسلامی) و هیدگر (به عنوان یکی از چهره های برجسته مکتب اصالت وجود خاص انسانی) می پردازد.
درآمدی به فلسفه اخلاق در سازمان: مطالعه موردی : منشورهای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث معیارهای اخلاقی و قاعده تدوین منشور اخلاقی در طول حیات انسان مقولهای دیرین و دارای ابعاد و مولفههای مختلفی است، منظرگاههای علمی و تئوریکی و راهکارهای عملی فراوانی برای این موضوع طرح شده و از دیرباز محل مناقشه ارباب نظر در حوزههای دین، فلسفه، اخلاق، روان شناسی و مدیریت بوده است. در این مقاله ضمن بررسی فعل اخلاقی، خاستگاههای روان شناختی و ارتباطی آن مورد بررسی قرار میگیرد و سپس نظریات متعدد مرتبط با معیارسنجی فعل اخلاقی از جمله نظریه دگردوستی، حسن و قبح ذاتی افعال، الهام وجدان و امثال آن بازنگری و به عوامل موثر بر رفتار اخلاقی و غیر اخلاقی پرداخته میشود. سپس اصول چهارگانه علم اخلاق ارزشی یعنی تعهد، نظارت، حسابگری و سرزنش نیز با استناد به روایات مورد بررسی و مطالعات روانشناسان نیز مورد تاکید قرار میگیرد در نهایت زمینههای جهانی تدوین منشور اخلاقی سازمانها و معیارهای آن مانند اصل امانت، مالکیت، اعتماد، شفافیت و منزلت، انصاف، شهروندی و حساسیت متقابل تحلیل میگردند و مصادیق منشور یاد شده در ابعاد مورد مطالعه نیز ارائه میگردد.
دلائل تجرد روح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
بحث از این که روح آدمی چیست و رابطه آن با جسم کدام است، از مباحث فلسفی و رایج هر دوره بوده است. در عصر افلاطون و ارسطو دلایلی بر تجرد روح اقامه شد. تا این که بوعلی دلایل متعددی برای اثبات تجرد روح آورد و مورد نقد قرار گرفت. فخر رازی دلایل او را که گویا پراکنده بود و ایرادهای آنها را جمع آوری نمود. پس از او ملاصدرا دلایل بوعلی و فخر رازی را با بیان دیگر و توضیحات بیشتر آورد. ملا هادی سبزواری نیز همان دلایل را آورد، تا این که آیه الله حسن زاده آملی تمام دلایل تجرد روح را جمع آوری و در کتابی مستقل ارائه نمود. اما تمام آن دلیل ها با اشکال و ایراد روبه رو بودند. شهید مطهری از زاویه دیگر بر تجرد روح نگریست و امروز باید برای مطالعه تجرد روح دلایل و بسترهای دیگری را جستجو کرد.
شریعتی و جامعه شناسی دین
کارل کرش
فلسفه سینما
امنیت در اندیشه فارابی و محقق طوسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امنیت از مفاهیم بسیار با اهمیت و متطوری است که در گذشته و حال در حیات سیاسی و اجتماعی کلیه جوامع، مطرح بوده است. این واژه ها با مشتقاتش به کرات در کلام الهی و سایر منابع اسلامی آمده است . دو اندیشه پرداز و حکیم بزرگ ایرانی؛ یعنی ابونصر فارابی و خواجه نصیرالدین طوسی نیز این مفهوم را به روشنی مورد توجه عمیق خویش قرار داده اند. با توجه به جایگاه ویژه امنیت در تفکر و حوزه عمل اسلامی، این مقاله تلاش دارد تا ضمن بررسی نوع تفکر این دو اندیشمند، درباره امنیت و سازوکارهای تامین آن، هم سنخی و هم پیوندی اندیشه ای آنها را نشان دهد و بر غیر انتزاعی بودن و تجویزی بودن آرای ایشان در این باره تاکید ورزد و همچنین نوآوری ها و برخی ابداعات خاص این دو حکیم متاله را که مشابه دیدگاههای امروزی و این عصری است، خاطرنشان سازد
بررسی تطبیقی اراده الهی در فلسفه اسپینوزا و استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
این نوشتار به بررسی اراده الهی از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ، استاد مطهری و باروخ اسپینوزا می پردازد و هدف آن روشن کردن شباهت ها و تفاوت های موجود در دیدگاه های آن دو در باره این پرسش است که آیا خداوند دارای اراده است یا نه، و در صورت داشتن اراده آیا اراده او مطلق و آزاد است. جستار حاضر در این راستا به مقایسه نظریات این دو فیلسوف در مسائل زیر می پردازد: عقل الهی، اراده الهی، نسبت عقل و اراده به خداوند، قدرت خداوند، نسبت اختیار به خداوند یا قضا و قدر الهی، موجَب یا واجب بالغیر، اراده آزاد خداوند و فعلی بودن علم خداوند.
اتهام افلاطون یا کورنفورد! نقدی بر یک تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، بررسی شرح و تفسیر کورنفورد راجع به اتهام افلاطون است. اتهام این است که افلاطون نظریه «امتناع وجود اضداد در شی واحد» (= خلو شی از اضداد) را به ناحق بر ذهن و زبان پروتاگوراس می گذارد و سرانجام او را به عنوان متفکری که به نسبیت گرایی و نگرش اصالت فاعل شناسا معتقد است، معرفی می کند؛ در حالی که از نظر تاریخی پروتاکوراس به نظریه «معیت وجودی و آمیخته اضداد در خود اشیا» قایل بوده است. از نظر کورنفورد این انتساب ناروای افلاطون، خود در تفسیر نادرست قاعده انسان معیاری پروتاگوراس ریشه دارد. بدین ترتیب از نگاه کورنفورد، پروتاگوراس معرفی شده در رساله ته یه تتوس با خود پروتاگوراس واقعی و تاریخی اختلاف فاحشی دارد. کورنفورد در طرح و تایید مدعای خویش به دو مورد تاکید می کند: اول، متن رساله ته یه تتوس (خصوصا فقره 152) و دوم، گزارش سکستوس آمپیریکوس. نوشته حاضر، با بازنگری در همین دو مورد و با اتکا به آن ها، از دو چشم انداز به نقد نظریه کورنفورد می پردازد: اول، استدلال منطقی و دوم، استناد تاریخی.
نقد نظریه عدمی بودن شرور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات بسیار مهم و پردامنه در قلمرو فلسفه دین، معضل شرور است که الهیون در طول تاریخ پاسخ های گوناگونی به آن داده اند. نظریه «عدمی بودن شرور»، یکی از پاسخ هایی است که بعضی فیلسوفان الهی غربی و تمام فیلسوفان مسلمان مطرح کرده اند.
مقاله پیش رو دو هدف کلی را پی میگیرد:
1.نقد و بررسی نظریه پیش گفته و اثبات این که: اولاً، این نظریه، تأثیر چندانی در حل معضل شرور ندارد؛ ثانیاً، برخی شرور که فیلسوفان مسلمان، آنها را شر بالذّات نامیده اند، وجودی اند، نه عدمی (مانند ظلمت، مرگ و اَلَم).
2.شناساندن نظریه نگارنده که معتقد است امورِ عدمی شرّ بالذّات نیستند، بلکه شرّ بالعرض اند و تنها یک شر بالذّات وجود دارد که آن هم امری وجودی است، نه عدمی.
آیین کاتولیک و الهیات جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقدمه مقاله پس از بحث واژه شناسی به ظهورمدرنیته و عوامل دخیل در پیدایش تفکر مدرن مختصرا اشاره خواهد شد. در این باره به دیدگاه رایج درباره عامل اصلی پیدایش دوره مدرن یعنی اندیشه دکارت اشاره می شود. درادامه به چالش های مدرنیته با مسیحیت بویژه آیین کاتولیک اشاره خواهد شد. همچنین به سیر تاریخی واکنش های آیین کاتولیک به مدرنیته پرداخته می شود و گفته خواهد شد که چرا الهیات جدید نتوانست در بستر آیین کاتولیک رشد و نمو کند. در پایان به دیدگاه های یکی از الهی دانان کاتولیک(که می توان او را الهی دان جدید در الهیات کاتولیک دانست) یعنی هانس کونگ پرداخته می شود.
ناکجا آباد و خشونت
منبع:
کیان ۱۳۷۷ شماره ۴۵
حوزههای تخصصی:
نگاهی بر مبانی و آموزه های اخلاق مسیحیت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازان حوزه ی اخلاق نظام های اخلاقی را با توجه به تأثیراتی که در حوزه ی اخلاق فردی و اجتماعی دارند نقد می کنند. از جمله ی این نظام ها آموزه های اخلاقی مسیحیت است. آموزه هایی چون: اعتقاد به خداوند و ارتباط او با طبیعت و انسان ها، عقاید خاص درباره ی شخصیت و رسالت حضرت مسیح و نظریه هایی در مورد گناه و عمق گسترده ی آن، که همگی اثرات زیادی بر اخلاق مسیحیت گذاشته اند. از آنجا که درک صحیح نقدهای وارد به اخلاق مسیحیت در گرو فهم درست آموزه ها و مبانی این نظام اخلاقی است، هدف عمده ی این پژوهش به تحلیل و بررسی اخلاق مسیحیت با توجه به کتاب مقدس اختصاص دارد. از این رهگذر اخلاق مسیحیت را در دو بخش آموزه ها و مبانی بررسی می کنیم
بررسی حدوث و قدم جهان از منظر دو فیلسوف الهی ابن سینا و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا و توماس آکوئینی دو فیلسوف بر جسته مسلمان و مسیحی از مؤثر ترین فیلسوفان الهی در قرون وسطی و پس از آن بوده اند .توماس از طریق آشنایی با فلسفه مشائی به وسیله تفسیر های ابن رشد و بویژه ابن سینا از فلسفه ارسطو، به تاسیس یک نظام فلسفی مسیحی اقدام نمود. او از ابن سینا بهره های فراوان برده است هرچند تحت تاثیرنقدهای غزالی بر فلسفه، گاهی به مخالفت با ابن سینا ونقد نظرات وی پرداخته است .یکی از موارد اختلاف بین توماس و ابن سینا و شاید مهمترین مساله اختلافی بین متکلمان و فلاسفه، مسئله حدوث و قدم جهان است.
در پژوهش حاضر دیدگاه های ابن سینا و توماس مورد ارزیابی قرار گرفته و نشان داده شده است که به لحاظ فلسفی، ایرادات متکلمان و توماس برابن سینا نا تمام است و توماس به شبهاتی که ابن سینا درباره حدوث عالم دارد پاسخ قانع کننده ای ارائه نکرده است.