ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۲۳۰۱.

تأملی در تبیین علت غایی و اتحاد آن با غایت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غایت علت غایی حقیقت علت غائی ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۲۵۲
علت غایی از مباحث مهم و کلیدی بحث علت و معلول در فلسفه اسلامی است و بحث هدف آفرینش کاملاً بدان وابسته است. در فلسفه اسلامی اولاً علت غایی به علم به غایت تفسیر شده و نیز علت غایی و غایت را حقیقت واحد قلمداد کرده اند و این امر موجب ابهامات و مشکلات خاصی شده است. این نوشتار در بخش چیستی علت غایی علم را به عنوان علت غایی مورد نقد قرار می دهد و محبت و میل و امثال آن را می پذیرد و نیز وحدت علت غایی و غایت مورد نقد قرار می گیرد و تبیین بهتر و دقیق تری ارائه خواهد شد که در آن علت غایی و غایت دو امر کاملاً متفاوت اند، ولی به نحوی به یکدیگر مرتبط اند و نیز هر فاعل و فعلی لزوماً علت غایی و یا غایت به دنبال ندارند.
۲۳۰۲.

فلسفه اعمال خیریه: از سینگر تا اسپورل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خیریه سینگر اسپورل ضرورت های زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۱۹۴
مشارکت در امور خیریه از مکانیزم های اخلاقی برای رفع فقر اقتصادی است و بحث فیلسوفانه در باب آن از دهه هفتاد میلادی۱۹۷۰م بالا گرفته است. در این مقاله، دو استدلال فلسفی مهم از سینگر و اسپوِرل پیرامون وظیفه یا فراتر از وظیفه بودن و چرایی و چگونگی مشارکت در امور خیریه صورت بندی و واکاوی شده و با روشی تحلیلی، نهایتا از منظر نویسنده نکاتی در تحلیل، نقد و تکمیل آنها بیان شده است. سینگر معتقد است افرادِ دارا اخلاقا ملزم هستند داشته های خود را به نیازمندان بدهند مگر آنکه این کمک مستلزم محرومیت از چیزهایی باشد که اخلاقا قابل مقایسه با همان نیاز و مشکل نیازمندان باشد. اسپوِرل در کنار همه نقدها مشخصا این شرط را شاق و سختگیرانه می داند و بجای آن معتقد است افراد دارا اخلاقا ملزم هستند داشته های خود را به نیازمندان بدهند اما پس از آنکه ضروریات زندگی خویش را تامین کرده باشند. در باب تعریف ضروریات زندگی نیز میان سینگر و اسپوِرل اختلاف نظر جدی وجود دارد و اسپوِرل تعریفی موسع از آن به دست می دهد که ارزش های هنری، فکری و اجتماعی را نیز در بربگیرد. همچنین سینگر منبع تامین صدقه و خیریه را مشخص نمی کند اما اسپوِرل با تفکیک درآمد مازاد از ثروت مازاد بر این باور است که ما صرفا وظیفه داریم که درآمد مازاد خویش را به نیازمندان بدهیم. بر مبنای یافته های مقاله، فقدان اولویت بندی نیازمندان و عدم تفکیک آن از اولویت بندی نیازها تا حدی در هر دو دیدگاه بالاخص دیدگاه سینگر مشهود است.
۲۳۰۳.

آگاهی پدیداری، چالشی برای فیزیکالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی ادراکی آگاهی پدیداری علم فیزیکالیسم تقلیل‏گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۳۰۰
موفقیت انکارناپذیر علم عصب شناسی در توضیح حالات روانی انسان که در گذشته بر اساس مفاهیم فراطبیعی تبیین می شدند، بسیاری از دانشمندان و فیلسوفان عصر جدید را به دفاع از روش های فیزیکالیستی در توضیح ماهیت انسان سوق داده است. بر طبق این دیدگاه، علم با شناخت ساختارهای فیزیولوژی انسان به ویژه مغز و کارکرد های آن، سرانجام قادر خواهد بود از طریق مفاهیم فیزیکیِ صرف، سرشت انسان با همه ویژگی هایش را تبیین کند. مهم ترین چالشی که همواره متوجه این دیدگاه بوده است، مسئله آگاهی و یا به تعبیر سنتی آن چگونگی رابطه ذهن و بدن است. با این حال، دانشمندان معاصر با ارائه نظریه ها و مفاهیم جدید علمی درباره سازوکارهای مغز و نسبت آن با حالات ذهنی کوشش می کنند تا از طریق علوم فیزیکی پدیده آگاهی را تبیین کنند. هدف این مقاله نشان دادن این است که آگاهی پدیداری مهم ترین چالش در برابر فیزیکالیسم  و نظریه-های طبیعت گرایانه است. با بررسی مفهوم آگاهی و تقسیم این مفهوم به دو بخش «آگاهی ادراکی» و «آگاهی پدیداری»، استدلال کرده ایم که نظریه های علمی در بهترین حالت صرفاً تبیینی از آگاهی ادراکی به دست می دهند، در حالی که چالش اصلی علوم طبیعی، تبیین آگاهی پدیداری است، لیکن آگاهی پدیداری به جهت ویژگی ذاتیِ ذهنیت، خارج از دسترس علوم فیزیکی قرار دارد، مگر اینکه علم منظر اول شخص را به رسمیت بشناسد.
۲۳۰۴.

بررسی سرشت آگاهی در خلال تفسیرهای هایدگر از فوسیس و پسوخه و انتقادهای وی از علم گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی فوسیس پسوخه تجربه زیسته علم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۳۶۲
هایدگر با بازتعریف فوسیس(φυσις) و پسوخه(Ψυχη) ارسطویی در مقام انتقاد از علم تجربی (Science) و علم گرایی(Scientism) برمی آید که بر تمام ساحات زندگی انسان و از جمله فلسفه سایه افکنده بود. از خلال این تفسیر ها و انتقادات، می توان نظرات وی را درباره آگاهی(Consciousness) استخراج کرد. در نظر وی، معنای فوسیس در زبان یونانی «وجود به ما هو وجود» است و درμορφη (صورت) که تغییر پیوستار را نشان می دهد، رخ عیان می کند. صورت که خلاء دوگانه علت فاعلی و علت غایی را برای فوسیس پر می کند در حقیقت همان آگاهی است. آگاهی که هایدگر از آن با «تجربه زیسته »(lived experience) یاد می کند، دارای لایه های مختلف رفتاری-ادراکی، اجتماعی و پیشا-شخصیِ از قبل معنادار است. هایدگر در تفسیر پسوخه به عنوان آگاهی از اصطلاحات مختلفی همچون صورت، Truth(حق)، لوگوس و مقوله استفاده و بیان می کند که آگاهی در تمام این اصطلاحات شامل یک دوگانگی است که همواره ارتباط آن با امر خارجی حفظ می شود. آگاهی برای هایدگر با هستی گره خورده است و وی همواره بر این نکته تاکید می کند که آگاهی همان ارتباط انسان یا دازاین(Dasein) با خارج است و هر چه از این ارتباط برداشت شود، در مرحله دومی است که ممکن است انتزاع یا علم یا هر چیز دیگر نام بگیرد.
۲۳۰۵.

نسبت مسئله خفای الهی با مسئله شر: بررسی دیدگاه جان شلنبرگ(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مسئله خفای الهی مسئله شر جان ال. شلنبرگ ناباوری خداناباوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۶۰
از جمله مباحثی که توجه فیلسوفان و متألهان را به خود معطوف کرده است، «نسبت مسئله خفا با مسئله شر» است. پرسش این است که چه نسبتی میان مسئله خفا و مسئله شر به لحاظ کارکرد و ساختار وجود دارد؟ به دیگر سخن، آیا مسئله خفا همان مسئله شر است؟ روی هم رفته دو دیدگاه عمده در مسئله وجود دارد: یکی مسئله خفا را به مسئله شر فرو می کاهد و آن را روایت یا مصداقی از مسئله شر می داند. دیدگاه دوم، بر استقلال مفهومی مسئله خفا پای می فشارد و آن را دست کم به لحاظ مفهومی متمایز ارزیابی می کند. جان شلنبرگ طرفدار دیدگاه دوم است که در سال 1993 برهان خفای الهی را به مثابه برهان الحادی صورت بندی کرد که یکی از مسائل بحث برانگیز در فلسفه دین معاصر می باشد. در این جستار تلاش شده با طرح نسبت های احتمالی میان این دو مسئله و بررسی آنها، نقاط قوت و ضعف هر یک از دیدگاه ها تا اندازه ای نشان داده شود. هرچند دلایل شلنبرگ برای اثبات استقلال مسئله خفا تا اندازه ای قابل توجه است، اما هنوز کافی نیست و نیازمند بررسی بیشتر است.
۲۳۰۶.

تاملی در ماهیت حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمت نظری حکمت عملی معرفت نظری معرفت عملی فضیلت عقلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲ تعداد دانلود : ۲۶۵
فیلسوفان به صورت های مختلفی حکمت را تعریف کرده اند. اکثر تعاریف ناظر به معرفت است اما در اینکه هر دو قسم معرفت نظری و عملی را شامل می شود یا محدود به یک قسم است، اتفاق نظر ندارند. تعریف حکمت به فهم یا داشتن باورهای موجه به جای معرفت یا همان باور صادق موجه، از دیگر اختلافات است. در کنار همه این اختلافات، تعریف حکمت به فضیلت، با توجه به اقسام و پیچیدگی هایی که دارد، تعریف حکمت را دشوارتر می کند. گره زدن بحث حکمت با ویژگی های حکیم در ادبیات فلسفی معاصر، با توجه به بحث های گوناگونی که درباره ضرورت هر یک از مولفه های معرفت و عمل شده است، معنای دقیق حکمت را بیشتر در ابهام فرو می برد. مقاله حاضر، ضمن تحلیل تعاریفی که فیلسوفان تحلیلی معاصر از ماهیت حکمت ارائه کرده اند، به تبیین رابطه حکمت با معرفت؛ به عنوان شرط لازم و کافی، شرط لازم نه کافی و نامشروط بودن آن به معرفت، می پردازد و پس از آن حکمت را به عنوان یک فضیلت عقلی و شرط لازم برای دستیابی به معرفت مطرح می کند. پس از ارزیابی، نشان می دهد هر چند از بین حالات مطرح شده، حالت اول با شرایط خاص، بهتر از بقیه می تواند گویای تعریف حکمت باشد، اما حکمت معنایی فراتر از معرفت گزاره ای دارد. در نهایت، بر اهمیت و ضرورت تبیین دقیق تر این پدیده تاکید می شود.
۲۳۰۷.

نحوه تحقق مفاهیم فلسفی از دیدگاه شیخ اشراق، محقق طوسی، دوانی و میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفاهیم فلسفی مفاهیم ماهوی عرض معروض هویت ماهیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۲۷۴
نحوه تحقق معانی فلسفی در فلسفه اشراق متأثر از نحوه تحقق معانی فلسفی در فلسفه مشاء است. در فلسفه مشاء نگاه حاکم و رایج در نحوه تحقق این معانی عبارت است از زیادت خارجی این معانی بر هویت معروض؛ ازاین رو شیخ اشراق بر این باور است که چون زیادت معانی فلسفی بر هویت معروض منجر به پیدایش تسلسل و اشکال های دیگر عقلی می شود، لذا حکم به نفی تحقق خارجی این معانی داد و صریحاً این معانی را به معانی منطقی ملحق کرد. پس از شیخ اشراق قریب به اتفاق فیلسوفان تا قبل از صدرالمتألهین متأثر از دیدگاه او بوده اند، لکن اغلب ایشان بر خلاف شیخ اشراق بر این باورند که هرچند محال است معانی فلسفی در خارج یافت شوند، ولی این معانی برخلاف معانی منطقی، منشأشان و یا اینکه علاوه بر منشأ، اتصافشان نیز خارجی است.
۲۳۰۸.

نقد ادله کیت مسلین مبنی بر انکار امکان تجرد نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجرد نفس ذهن داشتن کارکرد مغز مغالطه آدمک شمارش نفوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۲۶۹
یکی از کتب مهمی که از فلاسفه ذهن در ایران ترجمه شده، «درآمدی بر فلسفه ذهن» اثر کیت مسلین است. در قسمتی از این کتاب چهار دلیل آورده شده که سعی در نفی امکان ادله تجرد نفس دارد. فلاسفه اسلامی امکان تجرد نفس را مفروغ عنه دانسته و سعی در اثبات آن داشته اند. این ادله یک قدم عقب تر می آید و سعی می کند که امکان تجرد نفس را هم منکر شود و آن را دارای توالی فاسد غیرقابل قبولی بداند تا از اصل قبول تجرد نفس را نامعقول بشمارد. این مقاله ضمن بیان چهار دلیل کتاب کیت مسلین، سعی در نقد آنها و اثبات امکان تجرد نفس را به روشی عقلی دارد. این مقاله اثبات می کند ذهن داشتن همه یا هیچ نیست، با قبول تجرد نفس هنوز مغز کارکرد دارد، مغالطه آدمک هم پیش نمی آید و شمارش نفوس هم هنوز ممکن است.
۲۳۰۹.

تحلیل وجودشناختی الهیات تمثیلی توماس آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صفات مشترک حق و خلق الهیات تمثیلی توماس آکویناس زبان شناسی صفات الهی معرفت شناسی صفات الهی وجودشناسی صفات الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۹ تعداد دانلود : ۵۱۱
تحلیل صفات مشترک میان حق و خلق همواره نظریات گوناگونی را از جانب الهی دانان و سایرمتفکرین در حوزه الهیات برانگیخته است. از جمله مهمترین این نظریات الهیات تمثیلی قدیس توماس آکویناس است که از زمان طرح آن همیشه مورد توجه موافقان و مخالفان بوده است. آکویناس که با طرح حمل تمثیلی، راهی میانه اشتراک لفظی و اشتراک معنوی برای این دسته از صفات الهی ارائه داد، سخن گفتن درباره خدا را از رهگذر صفات مخلوقات جایز شمرد و الفاظ این صفات را معنادار دانست. اما با توجه به سخنان او در دو کتاب اصلی اش یعنی «جامع الهیات» و «جامع در رد گمراهان» می توان جنبه های معرفت شناختی و وجودشناختی صفات الهی را که او در طرح نظریه الهیات تمثیلی مدنظر داشته است ملاحظه نمود. در این مقاله با روشی تحلیلی توصیفی به بررسی وجودشناختی الهیات تمثیلی آکویناس پرداخته ایم و به این نتیجه دست یافته ایم که نباید الهیات تمثیلی آکویناس را تنها نظریه ای برای حل مشکل زبان دین در حوزه اسماء و صفات الهی دانست.
۲۳۱۰.

بررسی و نقد دیدگاه قاضی سعید قمی در مورد صفات خداوند با تأکید بر صفت علم الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات سلبی صفات خداوند علم حضوری و حصولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۳۶۷
قاضی سعید قمی از افاضل حکما و عرفای ایران در دوره صفویه بود. او در حکمت مشاء و اشراق تبحر داشت و دارای گرایش های عرفانی بود. قاضی در حوزه صفات الهی قائل به الهیات سلبی بود و اعتقاد داشت آنچه از وجود و صفات ممکنات می فهمیم، قابل انتساب به خداوند نیست، زیرا، اولاً خدا وجود صرف است و هیچ صفتی ندارد؛ دیگر اینکه عقل توانایی درک خدا و صفاتش را ندارد. او در بحث وجودشناسی صفات، باور به عینیت و زیادت صفات را شنیع دانسته و به تبیین نیابت ذات از صفات پرداخته است. او به طور مفصل به صفت علم خدا پرداخته و معتقد بود علم خدا آن گونه که بین حکما مشهور است، حضوری و حصولی و اجمالی نیست. نوشته حاضر بر آن است تا با نگاهی انتقادی به بررسی دیدگاه قاضی در حوزه صفات، به ویژه صفت علم خدا بپردازد و نشان دهد که دیدگاه قاضی با وجود مطابقت با ظاهر برخی روایات، به دلیل پایبندی به برخی اصول، از جمله باور به تباین کلی بین خدا و ممکنات، از یک سری ضعف های درونی رنج می برد و با برخی مبانی عقلی و یک سری روایات سازگاری ندارد.
۲۳۱۱.

معناشناسی واژه موجود و مسأله اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اشتراک معنوی خارجیت تحقق بالذات موجود بسیط موجود مشتق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۲۹۶
موجود از مفاهیم محوری در تاریخ فلسفه اسلامی است. اما این واژه و مصدر آن یعنی واژه وجود، دارای اطلاقات مختلفی است که مشهورترین آن دلالت بر موضوع مابعدالطبیعه است. این واژه بر مبنای تحلیل هیأت لفظی آن می تواند واژه ای بسیط یا مشتق باشد که بر سر تعیین مفهوم هر یک از این واژگان بسیط و مشتق و اشتراک معنوی آنها اختلاف نظر وجود دارد. این مقاله جستار از این معانی را ذیل یکی از استدلال های مشهور سهروردی در رد خارجیت وجود، محور بحث قرار می دهد. مطابق این ایراد، از فرض خارجیت وجود اشتراک لفظی واژه موجود لازم می آید. پاسخ به این ایراد با تفکیک میان دو واژه موجود بیان می شود و از تحلیل هر یک از دو پاسخ روشن می شود واژگان بسیط و مشتق موجود هر یک مشترک معنوی بوده و از این اشتراک معنوی، تحقق توأمان وجود و ماهیت در متن جهان خارج لازم می آید.
۲۳۱۲.

ارزیابی ایراد کانتوری پاتریک گریم به علم مطلق الهی با تکیه بر دیدگاه پلانتینگا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم مطلق قضیه کانتور پاتریک گریم پلانتینگا ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۲۵۴
استدلال کانتوری گریم از جمله براهینی است که در مباحث فلسفی اخیر ناسازگاری مفهوم علم مطلق را مورد هدف قرار داده است. گریم با استناد به اصل ریاضی کانتور و بر مبنای تعریف پذیرفته شده علم مطلق، یعنی علم به تمامی گزاره های صادق، وجود عالم مطلق را به دلیل عدم امکان وجود متعلق علم او، یعنی «مجموعه گزاره های صادق»، انکار می نماید. در این زمینه پاسخ های متعددی در دفاع از علم مطلق الهی از سوی متفکران مسیحی معاصر ارائه شده که یکی از مهم ترین آنها خودمتناقض دانستن این استدلال است که پلانتینگا آن را مطرح کرده است. سنت فلسفه اسلامی از جهت تبیین ماهیت علم مطلق با سنت الهیات مسیحی تفاوت مبنایی دارد. اما با توجه به ظرفیت حکمت متعالیه صدرایی، با استناد به مباحثی چون تعریف و ماهیت مجموع و همچنین شرایط تسلسل محال، می توان علاوه بر ابطال فرض استدلال گریم مبنی بر وجود حقایق بیشتری از مجموعه تمام حقایق، امکان علم عالم مطلق به سلسله نامتناهی از مجموعه حقایق را اثبات نمود.
۲۳۱۳.

تفسیر پیشگفتار هگل بر کتاب فلسفه حق و بررسی مؤلفه های اساسی فلسفه سیاسی او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هگل فلسفه حق سوبژکتیو ابژکتیو منطق امرواقع ملی گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷ تعداد دانلود : ۴۲۴
نگارنده، پیشگفتار فلسفه حق هگل را با توجه به سه شکافی که هگل در اندیشه و فرهنگ آلمانی یافته است به گونه ای بازسازی می کند که نه تنها دلیل نوشتن کتاب فلسفه حق روشن شود بلکه حتی ضرورت گسست از این شکاف ها توضیح داده شود. هگل نخست در ساحت فلسفه نظری و عملی با ایده آلیسم سوبژکتیو که صرفاً به تعینات سوژه معتقد است و جهان خارج را به عنوان امری ناشناختی رها می کند و به منطق درونی آن توجهی ندارد، مبارزه می کند و گسست سوژه و ابژه را رفع می کند. سپس در نسبتی اینهمان با فلسفه سوبژکتیو با جنبش های ملی گرای آلمانی که در پی مقاصد سودجویانه و خودسرانگی های احساسی خویش هستند، مقابله می کند و فهم «هست» یا امر بالفعل را به جای «باید»های خودسرانه فلسفه و اعتقادات سیاسی سوبژکتیو جایگزین می کند. در این راستا نه تنها با روش منطق خود، تضاد میان«سوژه/ابژه» و «هست/باید» را بر می دارد بلکه با برداشتن شکاف امر عقلانی و واقعیت خارجی به تعینات خارجی اعتبار تاریخ تحقق ایده را می دهد؛ از این طریق او می تواند فهمی جدید از دولت ایجاد کند که دربردارنده تمامی دیالکتیک های ذکر شده باشد و از این دولت در سرتاسر پیشگفتار در برابر اراده خودسرانه ای که ملی گرایی آلمانی و فلسفه سوبژکتیو به آن منجر می شوند، دفاع می کند.
۲۳۱۴.

بررسی دلالت های علم اشتدادی بر وجه سیاسی انسان کامل نزد سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان کامل خلیفه الله سهروردی وجه سیاسی عالم مثال علم اشتدادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۷۶
تحقیق و تفحص در باب معرفت شناسی که از شاخه های اساسی فلسفه دین به شمار می رود، از دیرباز مورد توجه متفکران و پژوهشگران این حوزه بوده است. ارتباط معرفت و علم شناسی دینی با حیطه سیاست دینی، یکی از مهم ترین مسائلی است که ابعاد ظرفیت اندیشه و گزاره های دینی را در اثبات برخی مسائل دینی به نمایش می گذارد. در این باب مطالعه دیدگاه سهروردی حائز اهمیت است؛ چراکه زوایای متعددی از ارتباط علم دینی با وجه سیاسی و حکومت دینی را به اثبات می رساند. بیانات او درباره نسبت انسان با مراتب هستی و حقیقت، نورانیت ادراک و اشتداد آن، زمینه استنتاج علم شناسی دینی- فلسفی را فراهم آورده که اعتبار آن با سایر نظریات حوزه فلسفه علم متفاوت است. در این علم شناسی انسان به میزان تناظر و هماهنگی با هستی، به تدریج از ظواهر محسوسات به بطن آنها رهنمون و از این طریق به حقیقت آنها نایل می گردد و علم او اشتداد می یابد. این گذر در فلسفه اشراق به وسیله عالم مثال به عنوان حلقه پیوند عالم ماده با عالم عقول امکان پذیر است و ارتباط مستقیمی با ارتقای ساحت نورانیت انسان دارد. به نظر می رسد سهروردی آموزه انسان کامل را با اهتمام به حقانیت چنین علمی بنا نموده است. هدف نوشتار حاضر این است که با روش توصیفی- تحلیلی ابعاد علم اشتدادی را بررسی و سپس آموزه انسان کامل و تبیین وجه سیاسی او در مکتب اشراق را به عنوان یکی از لوازم اهم علم اشتدادی واکاوی نماید. لزوم وجود، جنبه سیاسی و حکومتی و سایر ویژگی های انسان کامل از مواردی است که با تفطن به ابعاد علم اشتدادی قابل اثبات می گردد.
۲۳۱۵.

«تشخص» از دیدگاه غیاث الدین منصور دشتکی بر مبنای حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشخص غیاث الدین منصور دشتکی ملاصدرا وجود معقول ثانی کلی معاد جسمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۲۶۷
در بیشتر کتب فلسفی مسأله ی «تشخّص»، و تعیین ملاک آن مورد بحث قرار گرفته و اقوال مختلفی از سوی فلاسفه ابراز گشته است. این پژوهش بر آن است تا نظر «غیاث الدین منصور دشتکی شیرازی» یکی از متفکران حوزه فلسفی شیراز را در باب تشخّص بررسی نماید. با تتبّع در آثار این متفکر بر مبنای تفکر صدرایی و با روش توصیفی تحلیلی مشخص می گردد که دشتکی «تشخّص» را امری اعتباری و در زمره معقولات ثانی به شمار آورده، آن را زائد بر ماهیت و داخل در هویّت شیء می داند؛ به این معنا که تشخص وجود مستقلی در خارج ندارد و همان ماهیت متشخّصه است. غیاث الدین، ثبات شخصیت انسان را در دنیا و آخرت به استمرار ماهیتش دانسته و در باب عامل تشخّص انسان دچار تهافت گویی شده است. آنچه غیاث الدین منصور را رو در روی ملاصدرا نشانده؛ این است که مبنای تشخّص در وی اصالت ماهیت است و در ملاصدرا اصالت وجود.
۲۳۱۶.

حدوث و قدم عالَم از منظر اخوان الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حدوث قِدَم زمانی اخوان الصفا ابداع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۲۵۳
حدوث و قدم عالم، از مسائل مهمی است که همواره در فلسفه و کلام اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. نگارنده با هدف تبیین و ارزیابی نظریه اخوان الصفا – که از فیلسوفان نخسین اسلامی هستند- با تتبع در رسائل ایشان به دو دلیل بر اثبات حدوث عالم دست یافته است. دلیل اول مبتنی بر تلازم میان حدوث و معلولیت و به عبارت دیگر، تنافی میان قدم و معلولیت است. در دلیل دوم، تغییر و تبدلات موجود در عالم، دلیل بر حدوث عالم دانسته شده است. دلیل اول در عین استواری، از حیث عدم تبیین وجه تلازم میان حدوث و معلولیت، دچار نقصان است. دلیل دوم نیز از جهت عدم شمول نسبت به مجردات، اخص از مدعاست. اخوان، حدوث را مقید به قید «زمانی» نکرده اند که این امر از نقاط قوت نظریه آنان می باشد، ولی از آن جا که حدوث که همان «کون بعد العدم» است، متضمن نوعی تقدم و تأخر بوده و نیازمند به تعیین ملاک تقدم و تأخر است، لکن اخوان هیچ ملاکی برای این تقدم و تأخر ارائه نکرده اند. عدم تعرض به آراء مخالفان، از دیگر نقاط ضعف نظریه اخوان است. حاصل آن که اخوان، در بحت از حدوث و قدم عالم، جوانب مسأله را به درستی واکاوی نکرده اند.
۲۳۱۷.

تبیین و نقد طبیعت گرایی زیست شناختی جان سرل(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: طبیعت گرایی زیست شناختی ذهن مغز آگاهی ماده گرایی دوگانه گرایی سرل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۳۱۶
سرل مسئله ذهن-بدن را طبیعت گرایی زیست شناختی می نامد. به نظر وی آگاهی همانند فتوسنتز و گوارش بخشی از جهان طبیعی است و سطح زیست شناختی یعنی فرایندهای نورونی در مغز باعث ایجاد آگاهی می شوند. سرل فرض سنّتی تقسیم جهان به ذهنی و فیزیکی را منشأ مسئله ذهن-بدن می داند که هم ماده گراها و هم دوگانه گراها در آن سهیم اند. دوگانه گراها فکر می کنند به محض پذیرش واقعیت و تحویل ناپذیری آگاهی، ناچار باید دوگانه گرایی را پذیرفت. ماتریالیست نیز چنین می اندیشد که با پذیرش مفهوم طبیعت گرایانه علمی جهان مجبور به انکار واقعیت و تحویل ناپذیری آگاهی هستیم. به نظر سرل هر دو گروه می خواهند چیز درستی بگویند، اما نتیجه نادرستی می گیرند. طبیعت گرایی زیست شناختی بر آن است که قسمت درست این دو دیدگاه را حفظ و بخش نادرست آنها را حذف کند. در این نوشتار پس از تبیین نظریه سرل به بیان اشکالات متعدّد آن خواهیم پرداخت. نقدهای مقاله از سه منظر مطرح شده اند: از منظر فلسفه ذهن، فلسفه علم و فراروان شناسی.
۲۳۱۸.

ذهنی بودن زیبایی شناسی نزد کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کانت زیبایی شناسی قوه حاکمه ذهنی عینی حکم ذوق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۳ تعداد دانلود : ۳۱۸
کانت، زیبایی شناسی را در حکم ذوق منحصر می کند. قوه حاکمه، داوری زشت و زیبا را در نسبت با خوشایندی از صورت عین خارجی صادر می کند. وی حکم زیبا شناختی را نیز چون حکم شناختی، یک حکم پیشینی تلقی می کند و آنرا ذیل مقولات ماتقدم ذهنی «کمیت»، «کیفیت»، «نسبت» و «جهت» درج می کند. با این رویکرد، حکم زیبا شناختی در عین اینکه حکم «شخصی» است، باید طبق الزام پیشینی کمیت، از «کلیت» و اعتبار عمومی نیز برخوردار باشد و در همان صورت «غایت مند»ی اش، به دلیل درج در مقوله پیشینی «نسبت» باید فاقد «غایت» باشد. همچنین مقوله ماتقدم کیفیت، حکم ذوق را ملزم به عدم تعلق می نماید؛ بدین الزام، در فرایند صدور حکم زیبا شناختی هیچ علاقه مفهومی نباید دخیل باشد، حال آنکه قوه متخیله با همه امکانات مصوره اش صرفاً می تواند در بازی آزاد، به تحریض قوه فاهمه بپردازد و بدون مفهوم سازی آن به تنهایی نمی تواند حکم کلی صادر کند. این نوشتار درصدد تبیین آن است که کانت در نقد قوه حاکمه، علیرغم توفیق در برقراری نسبت میان ساحت ضروری طبیعت (نقد عقل نظری) و سپهر آزادی اخلاقی (نقد عقل عملی)، نه تنها در ژرفنای ذهنی گروی و موضوعیت نفسانی(subjectivity) درغلطیده است، بلکه تعارضات و ناسازگاری هایی را نیز بر زیبایی شناسی خود تحمیل کرده است، که در جای خود قابل نقد و بررسی است.
۲۳۱۹.

ارتقای دارایی های معنوی نهادهای رسمی و غیررسمی با غنای اخلاقی سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصالت فرد عدالت اخلاقی نهاد رسمی و غیررسمی اخلاق حرفه ای اقتصاد عدالت گرایانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۲۶۹
مروزه از سرمایه انسانی به عنوان مهمترین دارایی برای پیشرفت نهادها، سازمان ها و شرکت ها یاد می شود؛ محققان دریافته اند توسعه اصالت فردی، زیربنای خودشکوفایی و نوآوری در اجتماع و بنیادگذار پیشرفت های چشم گیر فرهنگی و بالتبع مترقی سازِ صنعت، کارآفرینی و اقتصاد است. مهمترین راه تقویت سرمایه انسانی، ارتقاءدهی معنوی به افراد است. در این میان، اخلاق فاضل و نیکوی فرد اصیل، مهمترین عامل بروز و ظهور ایده های نوین افراد و به کارگیری عملی این نیروهاست. با توجه به این حقیقت، در پژوهش حاضر، به طور توصیفی و تحلیلی بیان می شود که چگونه می توان با تأکید بر فلسفه فردِ بااخلاق به عنوان سرمایه ای که اصالت از آن اوست، تحولات کلان اجتماعی، سیاستی و اقتصادی ایجاد کرد. توجه کاربردی به اصالت فردِ خلاق و اخلاق مداری، مزیت های رقابتی در نهادها ایجاد می کند، زیرا موجب کم رنگ شدن رذایل اخلاقی می شود و حتی قبل از قوانین، تضمین سلامت دستگاه اداری و زدودن فساد را حاصل می کند. در این میان نهادها، بستری برای ظهور و بروز استعدادهای نوآورانه و نقش آفرینی افراد اخلاق مدارِ اصیل در اجرای خط مشی های بالا به پایین و پایین به بالا هستند. نقش نهادهای رسمی در خدمت، ایجاد نظم و تهیه بستر سالم حمایتی برای فعالیت فرد اصیل و نهادهای غیررسمی به عنوان تسهیل گر تمرین اخلاق فاضله و اکرام و مشارکت بازیگران سطوح پایین تر بیان شده است که چگونه منجر به بروز نوآوری، فرهنگ شایسته سالاری، رفاه معیشتی و اقتصاد عدالت گرایانه خواهد شد. 
۲۳۲۰.

فیلمسفه یا فیلم به مثابه فلسفه: جستاری در امکان فلسفه پردازی از طریق فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فیلم به مثابه ی فلسفه فیلم فلسفه فیلمسفه فلسفه پردازی استدلال تبیین شرح دفاع رد موضع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۳۰۹
نسبت میان فیلم و فلسفه به آن سادگی ها که در بدو امر به نظر می رسد نیست. از سویی، فیلسوفان به بحث در باب ماهیّت فیلم می پردازند و مثلاً می پرسند که چه چیزی یک فیلم ضبط شده را به اثری هنری تبدیل می کند؟ و، از سوی دیگر، پاره ای از فیلم سازان می کوشند تا از مضامین فلسفی در آثارشان استفاده کنند و، به تعبیری، فیلم فلسفی بسازند. امّا ماجرا به همین جا ختم نمی شود و دعوی سومی نیز در دهه های اخیر طرح شده است: این که فیلم ها می توانند فلسفه ورزی کنند. این رهیافت تازه را معمولاً «فیلم به مثابه ی فلسفه«، «فیلم فلسفه«، یا «فیلمسفه» می خوانند. استدلال های چندی در دفاع از این فرضیّه اقامه شده است و هر کدام از مدافعان این دعوی تازه، از طلایه دارانی چون کَوِل گرفته تا فیلسوفان حاضری چون وارتنبرگ و کرول، استدلال ها و تبیین های خاصّ خود را پیش نهاده اند. در جستار حاضر، از منظری دیگر، کوشیدیم تا نشان دهیم که فیلم ها از شش وجه می تواند در مقام فلسفه ورزی ایفای نقش کنند. یعنی هستند فیلم های که به شرح نکته ای فلسفی می پردازند، فیلم هایی که طرح مسأله می کنند، فیلم هایی که دفاعیّه یا ردّیّه ای بر موضعی فلسفی عرضه می دارند، فیلم هایی که برنهاد فلسفی اقامه می کنند، و فیلم هایی که در مقام استذکار و یادآوری عمل می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان