انسان، پس از آن که از خاک آفریده شد و خدای تعالی از روح خود در او دمید، به مقام تعلیم اسما باریافت. او در این هنگام، کلام و پیام خداوند را میشنید و با فرشتگان سخن میگفت.
عصیان و گناه، هبوط او به عالمی را در پی داشت که در حجاب خود کاذب و دروغین او ظاهر میشد و باز گشت آدمی به عالمی که از آن رانده شد، جز با فنا و فدا کردن خود کاذب میسور نیست.
در این مقاله، با تکیه بر نقش محوری عصیان، به بُعد تاریخی هبوط و یکی از مراحل آن اشاره میشود. مرحلهای که با تمثلات مشرکانة اساطیری آغاز شد و تا غیبت کامل آسمان و پیدایش دنیای مدرن استمرار مییابد. طلوع خورشید حقیقت از افق کرات، نقطة پایان این سقوطِ مستمر است.
وجود انسانی دارای ابعاد و مراتب مختلفی است که بعضی عقلی، برخی برزخی و بعضی دیگر وهمی و خیالی میباشند. این مراحل، با عوالم گوناگون وجود، متناسب بوده، به موازات مراحل آفرینش تصویر میشوند و برای هر یک، لذت، شادی، غم واندوه خاص آن مرتبه وجود دارد. اما بعضی از این مراتب کمال، با بهجت و سروری نامتناهی و بیکران همراه بوده که انسان را به شادی، رضایتمندی و خشنودی خاص می رساند، این نوع از شادی و سرور حقیقی به دلیل نامحدود بودنش، محیط بر انسان میباشد. محل و جایگاه شادی حقیقی در باطن وجود انسان بوده و تنها راه رسیدن به آن، برخورداری از عقلانیت و سیر و سلوک عرفانی است. طمأنینه، آرامش و وقار از نتایج شادی حقیقی میباشد. برای دستیابی به این مراحل و پاسخگویی به سؤالات گروه معارف و مبانی در رابطه با شادی، به خدمت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای حمید پارسانیا از محققین و نویسندگان صاحبنظر، رسیده و از پاسخهای مکفی و لازم ایشان در این خصوص، نهایت استفاده را نمودیم. بدین لحاظ از همکاری ایشان کمال تشکر و قدردانی را می نمائیم.
دوگانگى میان مردم و اقتدارهاى سیاسى، یکى از جدىترین مشکلات تاریخ گذشته ایران بود؛ براى حل این مشکل در دوران معاصر تا کنون هفت نظریه مطرح شده است. این نظریات غالباً ریشه در فرهنگ بومى و واقعیات عینى ایران نداشته و عملاً نتایج مثبتى به بار نیاورده است.
مقاله به تبیین ترفندی میپردازد که با ایجاد تقابل مصنوعی میان «عرفان» و «فقه»، از طرفی به تضعیف فقه و قوانین اسلامی و از سوی دیگر به تحریف «عرفان» و سوء تفسیر از آن میپردازد و میکوشد تحت پوشش نوعی عرفان قلا بی، «تساهل لیبرالی» و تکلیف گریزی و حکومت سکولار را ترویج کند.
دین ظهور اسم هادى خداوند مىباشد؛ چنانچه افراد خود را در معرض این فیض عظیم الهى قرار دهند، متنعم شوند و چون اعراض جویند، محروم گردند؛ حال آنکه با پذیرش اقناعى و آگاهانه آن، این رحمت خداوندى در باور و ایمان آنها نفوذ خواهد نمود و اجتماع به برکت انتقال باورهاى دینى، رنگ و جلوهاى الهى خواهد گرفت. اما چگونه مىشود که نسلى از چشمه گواراى دین سیراب و نسلى در برهوت تشنگى و کویر حیرانى گرفتار مىآید؟!!چه روند و شرایطى موجب تحکیم یا تزلزل اندیشهها و مفاهیم دینى در متن اجتماع مىشود؟! کدامین موانع فرهنگى پذیرش مفاهیم دینى را با مشکل مواجه مىسازد؟!...در پیگیرى پاسخ به این سؤالات در محضر صاحبنظران، حجة الاسلام والمسلمین جناب آقاى حمید پارسانیا، نویسنده و محقق در علوم اجتماعى و مدرس علوم حوزوى و جناب آقاى اسماعیل بلالى، محقق و پژوهشگر در مقطع دکتراى جامعهشناسى مىباشیم.