فرح حبیب

فرح حبیب

مدرک تحصیلی: استاد تمام، گروه شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱۸۴ مورد.
۱۶۱.

بررسی تأثیر مؤلفه زمان بر حس تعلق ساکنین از دو منظر قدمت محیط و طول مدت سکونت؛ مورد پژوهی محلات شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس تعلق به مکان طول مدت اِقامت قدمت محیط محلات شهر زنجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۳۲
حس تعلق نسبت به یک محیط پیوندی عاطفی و احساسی است که میان افراد و محیط بیرونی صورت می گیرد. مطالعات بسیاری نشان داده اند که وجود این پیوند و عمیق تر شدن آن میان شخص و محیط، نقش بسزایی در ارتقای محیط کالبدی و بروز رفتارهای اجتماعی مثبت دارد. لذا شناخت حس تعلق و عوامل موثر بر آن و راه های ارتقای آن یکی از موضوعاتی است که می تواند به ارتقای شرایط زیستی و محیط کالبدی منجر شود. از میان عوامل متعددی که بر حس تعلق افراد موثر است، عامل زمان به عنوان یکی از این عوامل موثر از دو منظر می تواند موثر باشد؛ طول مدت سکونت و قدمت محیط. در این مطالعه ضمن تحقیق بر نحوه اثر هر کدام از این عوامل بر حس تعلق ساکنین، مقایسه ای میان این دو عامل و شدت اثر هر یک بر حس تعلق انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در محلات شش گانه مورد مطالعه در شهر زنجان تشکیل می دهند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر برآورد شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد که حس تعلق در محلات مورد مطالعه، متوسط به پایین است. همچنین نتایج نشان داد که طول مدت اقامت و قدمت محیط بر حس تعلق مکانی و مولفه های آن تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین متغیرهای مورد نظر میزان تاثیر متغیر قدمت محیط بر حس تعلق مکانی بیشتر از طول مدت اقامت می باشد به گونه ای که قدمت محیط 1/27 درصد از واریانس متغیر حس تعلق مکانی را پیش بینی می کند.
۱۶۲.

تدوین اصول و معیارهای ادراک فضایی در معماری بازارهای سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازار فرآیندهای ادراکی اصول و معیارهای ادراکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۶
بازارهای سنتی ایران با سابقه کهن خود در کنار جنبه اقتصادی، از نقش فعال اجتماعی و مذهبی نیز برخوردار بوده اند؛ به این صورت که بازار به صورت همزمان یک محور مهم ارتباطی، اقتصادی و فرهنگی شهر بوده و نقش و منزلت مهمی در حیات اجتماعی شهرهای ایران داشته است. از سویی دیگر، شهروندان با فضاهای شهری به طور اعم و بازارها بطور اخص، ارتباط ادراکی خاصی برقرار می کنند که نحوه کاربست فضا و مطلوبیت از آن را نیز تعیین می کند. در واقع فضایی در شهر می تواند در راستای پاسخ دهی محیطی مطلوب باشد که از نظر شهروندان نیز قابل درک باشد که باید در فرآیند مساله گشایی طراحی شهری و بازارهای مدرن در شرایط معاصر نیز مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس مقاله حاضر به تدوین اصول و معیارهای ادراک فضایی در معماری بازارهای ایرانی پرداخته است. نتایج و یافته های تحقیق، در رابطه با «ویژگی های نظام کارکردی بازار ایرانی، تبیین مدل مفهومی نظام کالبدی بازار ایرانی، نظام ادراکی در بازار ایرانی، تبیین مدل مفهومی نظام ادراکی بازار ایرانی، نظام معنایی بازار ایرانی و تبیین مدل مفهومی نظام معنایی» بوده است و در پایان نیز مدل جامع مفهومی ادراک فضایی بازارهای سنتی ایران مورد اشاره قرار گرفته است.
۱۶۳.

تبیین هویت کالبدی معماری بناهای عمومی معاصر در حوزه جغرافیایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت کالبدی بناهای عمومی معماری بناهای عمومی معماری معاصر شهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۳۹
یکی از مهم ترین مسائل و چالشهای پیش روی جوامع در حال توسعه، هویت کالبدی بناها و نمای شهری است. شهرها، تحت تاثیر مدرنیته دچار مشکل هویت هستند و مفهوم هویت شهری در فرآیند شناخت و ادراک، پدیده ای چند بعدی و پیچیده را پیش روی ما قرار می دهد. هویت کالبدی شهرها به مقوله ای تاثیرگذار در حیات شهر تبدیل شده است. این مقاله در پی این فرضیه که هویت کالبدی شکل دهنده معماری معاصر تهران از بطن موضوع طرح بیرون می اید و هویت کالبدی حاصل و دال بر شرایط این زمانی جامعه است و پیرامون این سوال اصلی که اصول تاثیرگذار بر شکل گیری هویت کالبدی معماری معاصر بناهای عمومی شهر تهران کدامند؟ روش تحقیق در این پژوهش کیفی پیمایشی و پژوهش از نوع کاربردی می باشد و برای پاسخ به سوال پژوهش ابتدا از روش کتابخانه ای به بررسی عوامل موثر در شکل گیری هویت کالبدی بررسی، سپس به وسیله پرسشنامه مورد پرسش از کارشناسان و اساتید معماری قرار گرفته است. جامعه آماری150 نفر از اساتید معماری بوده و در نهایت از بین عوامل موثر و دارای بیشترین الویت در طراحی فضاهای با هویت ساختار فیزیکی روح زمانه، انطباق فرم وعملکرد و توجه به انسان در طراحی، بیشترین تاثیر را داشته است
۱۶۴.

بازشناسی مفهوم تعامل میدان و باغ های سلطنتی (دولتخانه های دوره صفویه)؛ بررسی رابطه دوسویه فضای عمومی با قدرت متمرکز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میدان باغ های سلطنتی دولتخانه های صفوی قدرت فضای عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۱۶۲
تشکیل دولت صفوی را می توان نقطه عطفی در روابط قدرت و تولید فضا در شهرهای ایرانی برشمرد. چرا که برای اولین بار شاهد حضور میدان های عمومی در شهرهای ایران به صورتی بودیم که عناصر اصلی و عمومی شهر در جوار آن قرار گرفته و مرکزی با قدرت سیاسی، مذهبی، اقتصادی در قلب شهر پدید آورد. در این زمان میدان همچون جلوخانی برای باغ سلطنتی نقش مهمی ایفا می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناخت چگونگی تعامل میدان و باغ های سلطنتی و به عبارتی بازشناسی نقش فضای عمومی میدان در رابطه با گفتمان قدرت متمرکز است. برای یافتن این رابطه لازم است، منابع و اسناد تاریخی درجه اول تحلیل و تفسیر شوند. لذا ماهیت این پژوهش کیفی و تاریخی است و با روش تحلیلی- توصیفی، سعی در یافتن کارکرد نمادین عناصر شهری در جریان تغییرات اجتماعی و سیاسی آن دوران دارد. رویکرد تحلیلی مورد استفاده در تفسیر نقش میدان ها در این مقاله با تاسی از مباحث مطرح شده توسط فوکو، بوردیو و نظریات اجتماعی هنری لوفور می باشد. این رویکردها سبب گردید تا دریابیم دولتخانه های صفوی، میدان را متفاوت از آنچه به معنای محل گردهمایی عمومی و مکان برقراری تعامل میان مردم وجود دارد، تغییر شکل مفهومی داده و از آن به عنوان مرکزی برای نمایش قدرت مرکزی و استفاده از قدرت های اقتصادی و مذهبی برای تقویت حکومت صفوی بهره برداری نموده است.
۱۶۵.

بررسی نقش اقتصاد مقاومتی در ارتقاء امنیت اکولوژیک در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت اقتصاد امنیت شهری امنیت اکولوژیک در شهر اقتصاد مقاومتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۶۷
امروزه بروز و ظهور معضلات و بحران های زیست محیطی، تهدیدی برای ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی کالبدی زندگی جوامع انسانی می باشد. تاجایی که طرح مسائلی چون امنیت زیست محیطی و ارائه رویکردی جامع نگر و سیستمی مانند رویکرد اکولوژیک در تأمین آن بخصوص در بستر شهر، توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است. به دلیل ارتباط دو سویه امنیت محیط زیست شهری با اقتصاد شهر و تسلط سودجویانه اقتصاد سرمایه داری و آثار مخرب آن بر منابع طبیعی، این نوشتار سعی دارد تا علاوه بر طرح مبانی امنیت اکولوژیک در شهر و مفهوم اقتصاد مقاومتی به منظور کاهش خسارات ناشی از تهدیدات زیست محیطی به تبیین جایگاه این مفهوم نوین در بهبود امنیت اکولوژیک شهر بپردازد. چرا که با توجه به خاستگاه اسلامی اقتصاد مقاومتی، عنصر طبیعت و محیط زیست در آن از جایگاه مهمی برخوردار است. در مقاله حاضر به بررسی اصول 24 گانه مندرج در سند ابلاغی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبری معظم (زیدعزه) که اثری مستقیم و غیرمستقیم بر مسایل زیست محیطی و موضوع امنیت اکولوژیک دارد، پرداخته شده است. به طور کلی این مقاله از منظر اهداف ، تحقیقی توصیفی و از منظر اقدام محقق، پژوهشی تحلیلی در خصوص امنیت اکولوژیک در شهر و رهیافت نظام اقتصاد مقاومتی در ارتقاء آن می باشد. در راستای پیشبرد این تحقیق و در چارچوب روش شناسی، روش اسنادی و البته روش تحلیل محتوا در کنار یکدیگر مورد استفاده قرار گرفته اند. کتابها و مقالات داخلی و خارجی در حوزه اکولوژی در شهر، امنیت، محیط زیست و اقتصاد مقاومتی از مراجع و منابع اصلی این مقاله می باشند. بر مبنای نتایج به دست آمده، رهیافت اقتصاد مقاومتی در جهت تحقق امنیت اکولوژیک در شهر، در دو حوزه برنامه ریزی اقتصادی و برنامه ریزی فرهنگی قرار می گیرد و اقداماتی نظیر بررسی وضع موجود فرهنگ، سرمایه انسانی و امکانات فیزیکی برای تولید، جهاد اقتصادی به عنوان مهمترین مولفه برنامه ریزی فرهنگی و برطرف کردن موانع تولید و تقویت تولید در حوزه محیط زیست و در بستر شهر را پیشنهاد می دهد. در نهایت اقتصاد مقاومتی با بالهای پر قدرت خود یعنی جهاد اقتصادی، عدالت اقتصادی و تقویت تولید، اهداف تأمین، بهبود و ترویج امنیت اکولوژیک در شهر را محقق می کند.
۱۶۶.

بررسی سازوکار مؤلفه اجتماعی- فرهنگی شهر آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۳
مقدمه: آموزش رسمی به عنوان پایه ای برای آموزش های بعدی ضروری اما ناکافی است؛ پس آموزش باید به فضایی کشیده شود که همه افراد بی هیچ محدودیتی بتوانند در آن حاضر شوند، یعنی ورود آموزش به شهر و پیوند آن با زندگی شهری. در بسیاری از کشورها، شهر به خدمت آموزش گرفته شده و تجربیات ارزنده ای به دست آمده است. حال در کشور ایران، هستند افرادی که به آموزش بی نیاز نیستند. در این شرایط در مواردی محدودیت دسترسی به آموزش به تحمیل هزینه های بسیار منجر شده است. با وجود چالش های پیش رو، ظرفیت شهر به عنوان بستر و ابزاری در خدمت آموزش برای افزایش آمادگی در حل چالش ها نادیده انگاشته شده؛ از این رو مسئله پژوهش حاضر این است که در مبحث شهر آموزش دهنده با کاربست مؤلفه اجتماعی فرهنگی، دانش موجود به قدر کافی کاربردی نیست تا ایجاد بستری مناسب برای آموزش به بزرگسالان میسر باشد و شهروندان براساس یادگیری خود از منابع آموزشی شهرها رفتار کنند. بنابراین در پژوهش پیش رو، کوشش شده است تا شکاف موجود در حوزه شهر و مؤلفه اجتماعی فرهنگی آموزش با بهره گیری از مقوله شهر آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی موفق رفع شود. به این سبب این تحقیق با هدف بررسی سازوکار مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی، در پی دستیابی به پاسخ به این پرسش ها است: الگوی مفهومی مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده در ایران مبتنی بر تجارب جهانی بر پایه چه معیارها و شاخص هایی است؟ اولویت بندی آن ها به چه ترتیب است؟ شاخص های شناسایی شده از مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده بر هر یک از ابعاد یادگیری مادام العمر چقدر مؤثر است؟ مواد و روش هاتحقیق حاضر با داشتن فلسفه تفسیرگرایانه و رویکرد استقرایی، به لحاظ راهبرد در گروه پژوهش های کاربردی (مبتنی بر هدف) و توصیفی از نوع تحلیل محتوا (از منظر ماهیت) قرار گرفته است. همچنین از حیث انتخاب دارای داده های آمیخته (کیفی کمی)، بر اساس بازه زمانی روش تک مقطعی (در نیمه دوم سال 1402)، گردآوری داده های آن به روش کتابخانه ای میدانی و ابزار اسناد و مدارک موجود و پرسشنامه خبرگان بوده است.انجام این پژوهش بر پایه پنج گام بنا نهاده شد: در وهله نخست، این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و ابزار اسناد و مدارک موجود، به بررسی مفاهیم نظری و انتخاب و معرفی 17 نمونه از تجارب موفق جهانی از شهر آموزش دهنده با توجه به ملاک های گوناگون (از جمله دسترسی به سند معتبر، به کارگیری برنامه اختصاصی در آن و حصول نتیجه موفق) پرداخت. در ادامه، پیشینه پژوهش بیان شد. در انتهای این بخش مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. در گام دوم، تجارب معرفی شده به روش تحلیل محتوا، مقایسه، دسته بندی و مقوله بندی شد و به صورت معیارها و شاخص های مؤلفه اجتماعی فرهنگی شامل معیارهای تشویق به مشارکت اجتماعی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست های آموزشی، بهبود کیفیت زندگی، حفظ هویت فرهنگی و ایجاد بنیان ایدئولوژیکی ارائه شد. در گام سوم، پرسشنامه تدوین شده ای برای خبرگان از معیارها و شاخص های شناسایی شده از مؤلفه اجتماعی فرهنگی در اختیار 10 نفر از خبرگان (متخصص شهرسازی) قرار داده شد تا آرای خودشان را در ارتباط با معیارها و شاخص های انتخاب شده ارائه کنند و منطبق با روش آمیخته (کمی کیفی)، معیارها و شاخص های کیفی به اعدادی کمی تبدیل شوند. در چهارمین گام، ابتدا پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ بررسی شد. سپس، به قصد سنجش روایی پرسشنامه روش تحلیل عاملی اکتشافی به کار گرفته شد. در این روش به منظور تأیید یا رد مناسب بودن تعداد داده های مورد نظر برای تحلیل عاملی از (KMO) و آزمون بارتلت استفاده شد. در راستای انجام روش تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج معیارها از روش مؤلفه های اصلی و برای چرخش عامل ها از روش واریماکس با نرمال سازی کیسر بهره گرفته شد. سپس معیارها و شاخص های پژوهش با به کارگیری روش فریدمن اولویت بندی شدند و پس از آن، میزان تأثیر شاخص ها بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فردی یادگیری مادام العمر با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. در گام پنجم الگوی مفهومی پژوهش ارائه شد و در نهایت نتیجه گیری تشریح شد.یافته هاابتدا از پایایی و روایی ابزار اندازه گیری پژوهش (پرسشنامه) اطمینان حاصل شد. پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ سنجیده شد. نتایج آزمون آشکار ساخت که پرسشنامه مورد استفاده از دقت لازم و پایایی برخوردار بوده است. در ادامه، با هدف سنجش روایی پرسشنامه تحلیل عاملی اکتشافی به کار گرفته شد. در این روش نخست از این مسئله اطمینان حاصل شد که آیا تعداد داده های مورد نظر برای تحلیل عاملی مناسب است یا خیر؟ به همین دلیل از شاخص KMO و آزمون بارتلت استفاده شد. مقدار شاخص KMO برابر 0/906 (بیش از 0/6) حاصل شد، بنابراین تعداد نمونه (تعداد پاسخ دهندگان) برای تحلیل عاملی کافی بوده است. همچنین مقدار sig آزمون بارتلت، برابر صفر (کمتر از 0/05) به دست آمد؛ که نشان داد تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار مدل عاملی مناسب است و فرض شناخته شده بودن ماتریس همبستگی، رد شد.در ادامه، در تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج معیارها از روش مؤلفه های اصلی و برای چرخش عامل ها از روش واریماکس با نرمال سازی کیسر بهره گرفته شد. ملاک تصمیم گیری برای بقا یا حذف سؤالات پرسشنامه از تحلیل عاملی، مقادیر اشتراک استخراجی آن ها بوده است. به علاوه، ملاک تصمیم گیری برای دسته بندی سؤالات، مقادیر ویژه بالاتراز یک و نمرات عاملی بالاتر از 0/4 در نظر گرفته شده است. در ادامه، با توجه به تحلیل های انجام شده، با حاصل شدن مقدار اشتراک استخراجی بیش از 0/5 برای همه سؤالات، لازم نیست هیچ یک از پرسش های پرسشنامه از تحلیل عاملی کنار گذاشته شود. به علاوه، با توجه به این تحلیل ها، 6 معیار با مقدار ویژه بالاتر از یک استخراج شد که همه سؤالات مربوط به مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده در این 6 معیار قرار گرفتند. همچنین با توجه به بارهای عاملی پرسش ها، هر یک از سؤالات بیشترین بار عاملی را در همان عاملی که از قبل معین شده بود، داشته اند. پس هر سؤال دقیقاً همان عاملی را اندازه گیری کرده که برای آن طراحی شده است، لذا پرسش های پرسشنامه از روایی لازم برخوردارند.به منظور بررسی اهمیت و رتبه معیارها و شاخص های مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده از آزمون فریدمن استفاده شد. مطابق نتایج حاصله، در میان معیارهای پژوهش ایجاد بنیان ایدئولوژیکی، بهبود کیفیت زندگی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست های آموزشی، تشویق به مشارکت اجتماعی و حفظ هویت فرهنگی به ترتیب با وزن 3/71، 3/54، 3/48، 3/45، 3/42 و 3/40 از بیشترین و کمترین اهمیت برخوردارند. 33 شاخص پژوهش نیز به ترتیب وزن های متفاوتی را به خود اختصاص دادند.در آخرین بخش از یافته ها، به منظور بررسی میزان تأثیر شاخص های پژوهش بر یادگیری مادام العمر از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد شاخص های پژوهش بر یادگیری مادام العمر با ضریب مسیر 0/7 بر بعد اجتماعی، 0/51 بر بعد اقتصادی، 0/50 بر بعد فرهنگی و 0/44 بر بعد فردی مؤثر بوده است.نتیجه گیریشهرهای آموزش دهنده با تأکید بر مؤلفه اجتماعی فرهنگی نقش اساسی در فرایند آموزش دارند. این شهرها از طریق ایجاد بنیان ایدئولوژیکی، بهبود کیفیت زندگی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست های آموزشی، تشویق به مشارکت اجتماعی و حفظ هویت فرهنگی، بستر مناسبی را برای توسعه فرایندهای یادگیری مادام العمر ارائه می دهند و موانع مربوط به محدودیت های زمانی و مکانی آموزش را کاهش می دهند و این امکان را فراهم می سازند که دسترسی همه افراد به یادگیری سهولت یابد. به علاوه، با غلبه بر چالش ها و تأکید بر پتانسیل ها، این شهرها به گروه های مختلفی از جامعه، شامل اقلیت ها، افراد محروم و سالمندان، فرصت های آموزشی را ارائه می دهند. این شهرها به عنوان مراکز فرصت های آموزشی، با ارتقای سطح دانش و آگاهی شهروندان، به توسعه جامعه کمک می کند. شاخص های مورد بررسی از مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده، به طور مستقیم بر ابعاد 4 گانه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فردی از یادگیری مادام العمر تأثیر دارند. این نتایج نشان می دهند اقدامات و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی که در جهت بهبود بستر یک شهر آموزش دهنده انجام می شود، می تواند به طور مستقیم به ارتقای فرایندهای یادگیری مادام العمر کمک کند.
۱۶۷.

گفتمانی تحلیلی در ماندگاری حسینیه ها به مثابه کنش پذیریِ عملکردیِ فضاهای عمومی شهری در بازتاب باورها و آیین های جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حسینیه ها ماندگاری بازتاب فرهنگی و دینی معنا فعالیت و کالبد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۸
حسینیه ها از جمله اماکن مذهبی بشمار میروند که بر اساس باورها و عقاید شیعیان از احترام و جایگاه والای برخوردار بوده و هستند. ماندگاری این فضاهای مذهبی و برگزاری مراسم آیینی عاشورا به چه دلیل می توانسته توجیه پذیر باشد؟ در مقاله حاضر با رجوه به نظریات اندیشمندان و صاحبنظرا این حوزه به دلایل ماندگاری فضاهای عمومی شهری بطور اعم و ماندگاری فضاهای حسینیه ها بطور اخص پرداخته شده است. روش پژوهش حاضر «توصیفی» و «تحلیلی» همراه با روش مطالعات میدانی و فراتحلیل بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در طرح ریزی و طراحی تکایا تقریبا الگوی مشخصی دیده می شود. تکیه ها در فرم سنتی آن؛ فضایی باز و عمومی است که فضای مربعی شکلی در تقاطع دو و یا چند گذر اصلی و فرعی قرار دارد. در اقلیم گرم و خشک تمامی ورودی ها به آن، به صورت گذرهای سرپوشیده است. از نقطه نظر بافت شهری نیز تکایا در داخل بافت مسکونی قرار گرفته اند و ارتباط نزدیکی با باهمستانها و محلات شهری دارند. در انتهای مقاله به بررسی دلایل ماندگاری حسینیه ها بر حسب نوع فعالیت، معنا و کالبد پرداخته شده و نتایجی چند در این رابطه اشاره شده است.
۱۶۸.

شناسایی مولفه های معماری موثر در برندسازی شهری (مطالعه موردی:شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر معماری برندسازی برندسازی شهری مولفه های معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
هدف: شهرها در حال تبدیل شدن به قهرمان بین مناطق جغرافیایی هستند. رقابت بین شهرها برای تثبیت اعتبار به عنوان بهترین انتخاب برای بازدیدکنندگان، سرمایه گذاران، کسب و کار در شهر، در حال تشدید است. بعضی شهرها ویژگی های منحصر به فردی دارند که سبب می شود تصویری مشخص از آنها در ذهن شکل بگیرد. این نوشتار با شناسایی اصلی ترین مولفه های معماری تاثیرگذار در برندسازی شهری شهر یزد و پس از آن مقایسه میزان تاثیرگذاری این مولفه ها باهم و اولویت بندی آنها به ترتیب اهمیت نگاشته شده است. روش: پژوهش با پرسشنامه ای که برای دو گروه، 1) گروهی 35 نفره از جامعه متخصصین 2) گروهی 110 نفره از افراد عادی تهیه شد، انجام شده است. در انتخاب نمونه گروه 1 از روش نمونه گیری گلوله برفی و برای انتخاب نمونه در گروه 2 از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. یافته ها: این تحقیق کاربردی و براساس ماهیت داده از نوع کیفی است. بررسی تمامی مولفه ها در دو جامعه آماری طبق آزمون spss انجام شد و تمامی مولفه ها بر برندسازی شهر یزد تاثیر قابل توجهی داشتند. میزان تاثیر گذاری مولفه ها بر برندسازی شهر یزد در دو جامعه آماری میان متخصصین معمار و شهرساز و بین افراد عادی از لحاظ الویت بندی تفاوت داشت. نتیجه گیری: در بین افراد عادی بافت معماری بیشترین تاثیر را بر برندسازی شهر یزد داشته و درمیان افراد متخصص نماد و نشانه ها مانند عناصری مثل بادگیر، ساباط و .... بیشترین تاثیر را در برندسازی شهر یزد داشته است.
۱۶۹.

مقایسه ای تحلیلی؛ بر چالش ها و فرصت های مؤلفه های معماری مؤثر بر برندسازی شهری یزد و رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۸۳
مقدمه: شهر به عنوان موجودی زنده، امن ترین زیستگاه برای انسان به شمار می آید که ویژگی ها و مختصات آن از طریق انسان درک می شود. این درک باعث ایجاد رشته های احساسی متعددی میان انسان ها و مکان هایی که در آن ها زندگی می کنند یا از آن ها بازدید می کنند، می شود. دنیای امروز، دنیای تصاویر و تصورات است؛ تصورات و ادراک های دیداری و شنیداری که پیام های زیادی به ذهن مخاطبان ارسال می کند. برندسازی شهری به عنوان راهکاری برای شناخته شدن غنای معماری شهر و ارتقای تاریخ، کیفیت مکان، فرهنگ و سبک زندگی افراد در نظر گرفته می شود. این مفهوم در توسعه سیاست ها و خط مشی های شهری نیز نقش اساسی دارد، زیرا هم زمان به دنبال توسعه اقتصادی و به عنوان مجرایی برای هویت شهر عمل می کند. هر یک از شهرهای ایران با توجه به ظرفیت ها، امکانات و پتانسیل های خاص خود، شهرتی منحصربه فرد دارند که آن ها را از سایر شهرها متمایز می کند. این تمایز گاهی از طریق عناصر و بناهای شاخص و معمارانه در فضای شهری شکل می گیرد. شهرهایی که ویژگی های ممتاز ندارند، در تلاش هستند تا با بازسازی معماری، هویت خود را دوباره تعریف کنند. این مقاله به بررسی و مقایسه اصلی ترین مؤلفه های معماری مؤثر در برندسازی شهری میان شهرهای یزد و رشت می پردازد. بررسی این موضوع در حوزه معماری و شهرسازی ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر بر آن است تا نخست با سنجش میزان تأثیرگذاری مؤلفه های معماری در حوزه برندسازی شهری، میزان تأثیرگذاری این مؤلفه ها را در دو شهر یزد و رشت به عنوان نمونه از شهرهای ایران که به لحاظ اقلیم، فرهنگ و مقیاس متفاوت هستند بررسی کند. همچنین، این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که مؤلفه های معماری چگونه در برندسازی دو شهر یزد و رشت تأثیرگذار است؟مواد و روش هادر این پژوهش محقق در صدد جمع آوری، تحلیل و تفسیر اطلاعاتی است که از طریق مشاهده و مصاحبه به دست می آید . در این راستا از دو رویکرد قیاسی و استقرایی بهره گرفته شده است، زیرا با توجه به سؤالات مطرح شده در پژوهش و اهداف نیاز بود تا مدل نظری و معیارهای استخراج شده از آن بررسی شود. آن بخش از پژوهش که از مفروضات قبلی درباره برندسازی شهری کمک می گیرد رویکرد قیاسی دارد. استدلال استقرایی در پژوهش در بخش مشاهدات است که فارغ از مطالعاتی که در گذشته انجام شده و با بررسی مستقیم معیارها بر نمونه های موردی است، این رویکرد در ارتباط با پارادایم تفسیرگرایی و توصیف کیفی است. روش پژوهش براساس هدف، کاربردی است و مبتنی بر رویکرد روش تحلیل محتوای کیفی است که محقق به دنبال پاسخ به این سؤال است که مؤلفه های معماری چگونه در برندسازی دو شهر یزد و رشت تأثیرگذار است. در راستای رسیدن به هدف، پرسشنامه پنج گانه مقیاس لیکرت برای مقایسه میزان تأثیرگذاری مؤلفه های معماری مؤثر بر برندسازی بین دو شهر یزد و رشت طراحی شد، همچنین در انتخاب نمونه ها از روش تصادفی ساده استفاده شده است.یافته هاپایایی پرسشنامه طراحی شده در پژوهش در نرم افزار SPSS که ابزار تحلیل داده ها نیز بود از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد. از آنجا که در پرسشنامه میزان آلفای کرونباخ بیش از 0/7 به دست آمد، پایایی پرسشنامه ها تأیید می شود. با توجه به روند استراتژی برندسازی شهری و همچنین، جانمایی و تعریف جایگاه مؤلفه های معماری تأثیرگذار بر برندسازی شهری طبق پژوهش انجام شده هریک از ریزمؤلفه های تعریف شده در دو شهر نمونه یزد و رشت بررسی شد و نتایج پرسشنامه مورد بررسی توسط نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد میان اثرگذاری مؤلفه های معماری مؤثر بر برندسازی دو شهر یزد و رشت در مقایسه مؤلفه هایی مانند رنگ، نمای شهری، بافت کهن شهری، تصویر شهری، مصالح و موقعیت مکانی و پدیده های اجتماعی فرهنگی بین دو شهر یزد و رشت تفاوت وجود دارد. در مقایسه میان دو مؤلفه اقلیم و سیاست گذاری شهری بین دو شهر یزد و رشت تفاوت چشمگیری وجود ندارد.نتیجه گیریامروزه، برندسازی شهری به یک روند جهانی تبدیل شده است که دولت ها به طور فعال آن را دنبال می کنند. شهرها در سرتاسر دنیا به دنبال ارتقای هویت و تصویر خود هستند. این ارتقا به عنوان یک برند، بر پایه این فرضیه استوار است که مردم قبلاً تصوری از آن شهر دارند. تصویر شهر در ذهن افراد از طریق پردازش ادراک و تصاویری که از آن دارند شکل می گیرد و در واقع، مردم تصاویری از شهرهای مورد علاقه خود را از پیش تصور کرده اند. برندسازی شهری نه تنها به ایجاد هویت های شهری کمک کرده، بلکه موجب الهام بخشی برای نوآوری های جدید نیز شده است. به همین دلیل، شهرهای قدیمی با فرهنگ مشخص و ویژگی های معماری قابل شناسایی، محبوب تر از شهرهایی هستند که این ویژگی ها را ندارند. برخی شهرها که فاقد ویژگی های منحصربه فرد هستند، می کوشند تا با بازسازی معماری خود و ایجاد هویت های جدید، موقعیت خود را در صحنه جهانی بهبود بخشند. داشتن برند شهری منحصربه فرد به معنای وجود یک یا چند نشانه است که به کمک آن ها می توان معنا و هویت جدیدی به مکان ها و فضاهای شهری بخشید. نتایج نشان می دهد بافت کهن شهری در یزد به عنوان عامل اصلی تأثیرگذار شناخته شده و در رشت نیز بافت کهن شهری و نمای شهری از اهمیت بالایی برخوردارند، هرچند تأثیرگذاری این عوامل در یزد بیشتر از رشت است. این پژوهش همچنین به تحلیل سایر مؤلفه ها مانند مصالح، اقلیم، رنگ، موقعیت مکانی و پدیده های فرهنگی اجتماعی پرداخته و این نتیجه به دست آمد که مؤلفه فرهنگی اجتماعی در شهر رشت تأثیرگذارتر از شهر یزد است و این نشان می دهد که تفاوت اقلیم، فرهنگ و مقیاس در دو شهر مورد بررسی بر میزان تأثیرگذاری مؤلفه های معماری مؤثر بر برندسازی شهری دو شهر یزد و رشت مؤثر است. بر اساس بررسی جامع ریزمؤلفه های معماری تأثیرگذار بر برندسازی شهری یزد و رشت، نتیجه گرفته شد که تمامی این مؤلفه ها در فرایند برندسازی شهری این دو شهر از طریق معماری نقش دارند، اما میزان تأثیرگذاری هر یک متفاوت است.
۱۷۰.

Theoretical Modeling of Effective Components on Biophilic Design of Spaces between Residential Complexes(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Intervening space Biophilic residential complexes Biophilic Design Structural-Interpretive Modeling

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۰
The construction of biophilic residential complexes is one of the new approaches to increasing the nature of the residents of residential complexes whose benefits will lead to better people's life. In recent years, in the field of architecture, biophilic residential architecture has been paid special attention and tries to consider the link between architecture and nature further. This study aims to investigate the theoretical modeling of the components affecting the biophilic design of the intervening spaces of residential complexes and the design of the relationships of these factors. The research method is descriptive-analytical in terms of applied results. A qualitative research approach was used through systematic review and purposive sampling to identify the studied components. In the section on interpretive structural modeling, expert academic opinions in architecture and Urbanism have been used through the Delphi method. Data collection tools are interviews and a two-way questionnaire, and a face validity criterion was used to assess the validity of the questionnaire. The relationships between the components affecting the biophilic design of the spaces between residential complexes have been determined using a new analytical methodology called interpretive structural modeling (ISM) and analyzed seamlessly. The findings showed that the relationship with natural systems with nine penetration power is the most effective and the strongest motivator of the biophilic design of the spaces between residential complexes and acts as the underlying stone of the model. Also, the order and complexity component with the penetration power of 4 has the least effect.
۱۷۱.

تدوین مدل مفهومی ارزیابی کیفی پوسته های ساختمانی با رویکرد زیست تقلیدی جهت بهبود اکولوژی شهری، مطالعه موردی: اقامتگاه بارین اسکی شمیرانات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوسته های ساختمانی رویکرد زیست تقلیدی اکولوژی شهری اقامتگاه بارین اسکی شمیرانات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۹۹
مطالعه حاضر با هدف تدوین مدل مفهومی جهت استفاده از رویکرد زیست تقلیدی در طراحی پوسته های ساختمانی در راستای بهبود اکولوژی شهری انجام شده است. تحقیق از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی بوده و داده های مورد نیاز به کمک مطالعات کتابخانه ای و میدانی ساختمان هایی که با رویکرد زیست تقلیدی طراحی شده بودند تأمین گردید. برای این منظور ابتدا رویکرد زیست تقلیدی شناسایی شد سپس بیست نمونه از پوسته هایی که توسط معماران در سراسر دنیا با استفاده از این رویکرد طراحی شده بودند بررسی گردید و مؤلفه ها و معیارهای مرتبط استخراج گردیدند. پس از حذف معیارهای تکراری و تنظیم آن ها نظام وابستگی معیارها سنجیده شد و به کمک فرآیند تحلیل شبکه ای با نظر سنجی از بیست تن از نخبگان و متخصصان این حوزه میزان اهمیت هر معیار مشخص گردید و با کمک نرم افزار سوپر دسیژنز وزن دهی شد. سپس برای مؤلفه های عملکردی، کالبدی و شکلی معیارها و زیرمعیارهای مربوطه با توجه به میزان اهمیت آن ها مشخص گردید و مدل مفهومی ارزیابی کیفی پوسته های ساختمانی با رویکرد زیست تقلیدی تدوین شد. نوآوری این تحقیق بررسی رویکرد زیست تقلیدی در پوسته های اجرا شده ایرانی بوده که در این راستا با استفاده از مدل ارزیابی کیفی تدوین شده، ساختمان بارین اسکی در شمیرانات ارزیابی شد تا با توجه به نقاط قوت و ضعف آن طراحان ایرانی بتوانند تصمیمات موثرتری در طراحی پوسته های ساختمانی با توجه به رویکرد زیست تقلیدی که از رویکرد های نوین پایداریست، بگیرند.
۱۷۲.

بررسی عوامل تأثیرگذار ناشی از نقش حقوق شهروندی بر افزایش مطلوبیت زندگی شهروندان (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی مطلوبیت حقوق شهروندی شهروندان شهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۷۲
هدف از انجام این مقاله، بررسی عوامل تأثیرگذار ناشی از نقش حقوق شهروندی بر افزایش مطلوبیت زندگی شهروندان می باشد. این مقاله از نوع پیمایشی با رویکرد اکتشافی و تکنیک پیمایشی، بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان شهر تهران می باشند که 360 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش کیفیت زندگی، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی است و ابزار مورداستفاده جهت سنجش آگاهی از حقوق شهروندی، پرسشنامه پژوهشگرساخته و مشتمل بر سه بعد حقوق مدنی، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی است که با استفاده از اعتبار محتوا تعیین اعتبار شده و با استفاده از آزمون مجدد، تحلیل پایایی گردید. داده های جمع آوری شده وارد نرم افزار SPSS شده و برای تجزیهوتحلیل داده ها، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند با افزایش و رعایت حقوق شهروندی، رفاه اجتماعی ایجاد می گردد و سطح معناداری آن نیز مطلوب می باشد. همچنین، با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که حقوق شهروندی و افزایش کیفیت زندگی رابطه معنادار و مستقیمی با فراهم نمودن زیرساخت ها در جامعه دارد و با افزایش زیرساخت ها در جامعه می توان شاهد ظهورحقوق شهروندی و افزایش کیفیت زندگی بود. همچنین وجود رابطه و همبستگی بین فراهم نمودن زیرساخت ها در جامعه و ظهور حقوق شهروندی و افزایش کیفیت زندگی تأیید شد.
۱۷۳.

بررسی کارکرد بادگیر یک طرفه در تهویه طبیعی مسکن روستایی استان یزد؛ مطالعه موردی: روستای بُندرآباد شهرستان اشکذر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندام اقلیمی بادگیر تهویه طبیعی مسکن روستایی CFD

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۸۹
هدف: امروزه تحقیق بر روی کارکرد بادگیرها به عنوان سامانه غیرفعال در پهنه گرم وخشک مسکن روستایی کشور جهت برقراری شرایط آسایش حرارتی بسیار حائز اهمیت است. بادگیرها به عنوان یک عنصر اقلیمی در ساخت وسازهای جدید جایگاه پیشین خود را از دست داده اند و بومیان مناطق گرم وخشک به جای این گونه اندام ها به سیستم های سرمایشی متداول نظیر کولر آبی و گازی روی آورده اند. یکی از مظاهر معماری بومی در کشورمان در پهنه گرم وخشک، استان یزد است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بادگیر یک طرفه در تأمین آسایش حرارتی از طریق تهویه طبیعی در مسکن روستایی این استان است. روش پژوهش: در این پژوهش، ابتدا به روش کیفی به صورت توصیفی تحلیلی و سپس با مطالعات میدانی از الگوی مسکن روستایی این پهنه (روستای بُندُرآباد) به بررسی روش های استفاده از باد در تهویه طبیعی این پهنه با استفاده از اندام اقلیمی بادگیر پرداخته شد. متغیر وابسته پژوهش آسایش حرارتی و متغیر مستقل سرعت باد است. در ادامه با استفاده از نرم افزار های تحلیل دینامیک سیالاتی محاسباتی (CFD) به بررسی رابطه بین متغیرها پرداخته شده است که در نهایت به بررسی تأثیر حالت های مختلف بادگیر یعنی وضع موجود، افزایش ارتفاع پایه بادگیر به میزان دو متر و کاهش ارتفاع پایه بادگیر (دو متر) منجر شد. یافته ها: مطالعات نشان می دهد عملکرد بادگیر در حالت وضع موجود که در ارتفاع چهارمتری از کف بام قرار دارد و باد به صورت عمود بر دهانه بادگیر وارد می شود بهترین عملکرد را دارد و در حالت ارتفاع بیشتر با وجود این که سرعت جریان باد در فضای مورد بررسی بیشتر است، اما سرعت جریان باد در محدوده ای است که ایجاد جریان های نامنظم در فضای مذکور (تابستان نشین) ایجاد می کند. با بررسی حالت دیگر (ارتفاع کمتر بادگیر) در بررسی شبیه سازی ها مشاهده گردید که با کم شدن ارتفاع، سرعت باد در فضای تابستان نشین کاهش می یابد و عملکرد مورد قبولی را ندارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سایر اجزا در کالبد ساختمان در تکمیل فرآیند آسایش حرارتی مؤثر بوده و با حذف هر یک از آنها، فرآیند مذکور ناقص می ماند. نتیجه گیری: پیشنهاد می گردد در این نوع مسکن از ایجاد روزنه های بزرگ در دیوار اتاق های تابستانی خودداری گردد و به جای آن از دهانه های کوچک استفاده شود که نقش تکمیلی در فرآیند تهویه طبیعی را فراهم می سازند؛ زیرا ایجاد دهانه های بزرگ باعث کاهش فشار منفی در اتاق مورد بررسی شده و فرآیند آسایش حرارتی را مختل می سازد.
۱۷۴.

مقایسه و اولویت بندی تأثیر اجزاء نما در اغتشاش بصری تک نما و جداره های شهری (نمونه موردی: منطقه 4، 14 و 15 شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تک نما اغتشاش بصری جداره شهری اجزاء معماری نما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۶۳
امروزه یکی از عوامل ایجاد اغتشاش و بی نظمی بصری، وجود نماهای شهری با ظاهری ناهنجار است. این ناهمگونی در نمای شهرهای ایران، به خصوص شهر تهران و در مجاورت خیابان های اصلی محلی، بیش ازپیش خودنمایی می کند. پرداختن به این موضوع که چه اجزایی از نما سبب ایجاد اغتشاش بصری گردیده است و احصاء مؤثرترین جزء بصری نما در این زمینه، از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف تبیین جایگاه اجزاء معماری نما و تأثیر آنها در ایجاد اغتشاش بصری و مقایسه تأثیرات در جداره و تک نماصورت گرفته است. روش پژوهش حاضر از نوع نمونه موردی، پیمایشی و کدگذاری می باشد. برای حصول به اهداف پژوهش تأثیر الحاقات، مصالح، پنجره، فرم و حجم، سبک و تزیینات، خطوط و درب در ایجاد اغتشاش بصری جداره و نما بررسی شد. به منظور شناسایی و مقایسه تأثیرات اجزاء از پرسشنامه و مطالعات میدانی و به منظور تحلیل و رتبه بندی از نرم افزار SPSS و آزمون فریدمن استفاده شده است. روش طی شده در این پژوهش در زمینه آسیب شناسی، نوآوری داشته و الگویی جهت مطالعات آسیب شناسی نما ارائه می دهد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان تأثیر معیارها در ایجاد اغتشاش بصری جداره و تک نما متفاوت است و شاخص های متفاوتی از اجزاء تک نما و جداره، در ایجاد اغتشاش بصری تأثیرگذارند. با تحلیل نتایج توسط آزمون فریدمن مشخص گردید که خطوط در جداره با امتیاز 28/5 و الحاقات در تک نما با امتیاز 20/5. بیشترین میزان تأثیر را در ایجاد اغتشاش بصری دارند. همچنین در جداره و تک نما درب کم ترین تأثیر در ایجاد اغتشاش بصری را دارد.
۱۷۵.

نهاد آموزشی و سطح دانش آموختگی: نقش سیاست های آموزشی دانشگاه آزاد واحد ساری در تبیین و توسعه دانش آموختگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشگاه ساختار فضایی تأثیرات اجتماعی اقتصادی و کالبدی محلات پیرامونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۴۴
دانشگاه آزاد اسلامی، به عنوان یک نهاد آموزشی که بیش از ربع قرن از تأسیس آن می گذرد، نقش گسترده ای در رشد و گسترش و توسعه آموزش و بالابردن سطح دانش آموختگی و تعالی افراد جامعه در ایران دارد. آموزش نیروی انسانی جهت ورود به بازار کار ازجمله فعالیت های دانشگاه ها ازجمله دانشگاه آزاد می باشد، و این فعالیت تأثیر بسیار زیادی بر رشد و توسعه کشور دارد؛ و خود نیز متأثر از این رشد و توسعه گردید و این رشد در دانشگاه به لحاظ کالبدی بسیار ملموس تر و در اذهان عموم جامعه به عنوان حقیقتی انکارناپذیر جا افتاده است. دانشگاه آزاد اسلامی در مسیر رشد و توسعه خود محیط پیرامون خویش را با خود همراه نمود و نه تنها بر کالبد و پیرامون خویش اثرگذار بوده بلکه در اکثر شهرهای کوچک و متوسط و در حال رشد توانسته ضمن تحمیل خویش بر سایر کاربری ها، مسیر توسعه شهر را تغییر داده و خود عامل تعیین چگونگی شکل گیری بافت های جدید و تکامل بافت های قدیم گردید. روش تحقیق برحسب هدف، کاربردی و شیوه مطالعه برحسب روش و ماهیت، توصیفی و تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای، اسنادی، و مطالعات میدانی (پرسش نامه) بوده است و جامعه آماری پژوهش هم شامل 370 نفر از ساکنین محلات پیرامونی است ولی جهت اطمینان 400 پرسش نامه توضیح و 385 پرسش نامه به صورت کامل پاسخ داده شد، که برای تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای تحلیلی spss  و Excell  استفاده شده است. نتایج این پژوهش بیانگر تأثیرگذاری دانشگاه در ابعاد اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی است.اهداف پژوهش:مطالعه نهادینه کردن نقش دانشگاهی و علمی برای این محدوده از شهرستان ساری.بررسی افزایش تأثیرات مثبت و کاستن از تأثیرات منفی دانشگاه بر محلات و روستاهای پیرامونی.سؤالات پژوهش:چگونه می توان با مکان یابی صحیح تأثیرات نامطلوب دانشگاه را کاهش داده و تأثیرات مطلوب آن بر رشد و پیشرفت منطقه را افزایش داد؟تغییر ساختار بافت جمعیتی و هویتی در بافت پیرامون دانشگاه در چه جهت صورت می گیرد؟
۱۷۶.

آینده پژوهی مؤلفه زیست محیطی در شهرهای آموزش دهنده: رهیافتی بر اساس تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر آموزش دهنده آموزش زیست محیطی مؤلفه زیست محیطی تجارب جهانی توسعه زیست محیطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۳۶
در عصر حاضر، چالش های زیست محیطی، ضرورت کاهش محدودیت های زمانی و مکانی آموزش زیست محیطی در شهرها را افزایش داده است و نیاز به چارچوب های آموزشی مؤثر در این زمینه احساس می شود؛ بنابراین، تحقیق پیش رو به بررسی این سؤال پرداخته که مدل مفهومی مؤلفه زیست محیطی شهر آموزش دهنده در ایران مبتنی بر تجارب جهانی بر پایه چه معیارها و شاخص هایی است، در ادامه، پژوهش حاضر با هدف آینده پژوهی مؤلفه زیست محیطی در شهرهای آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی، به بررسی معیارها و شاخص های مؤثر در این زمینه پرداخته است. این تحقیق با فلسفه تفسیرگرایانه، رویکرد استقرایی و راهبرد کاربردی، به روش توصیفی-تحلیل محتوا و با بهره گیری از داده های ترکیبی (کیفی-کمی) انجام شده است. جامعه آماری شامل 30 نفر از متخصصان شهرسازی بوده اند که به روش در دسترس انتخاب شده اند. داده ها نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با ابزار اسناد و مدارک و پرسشنامه خبرگان گردآوری شده است. یافته های پژوهش، مبتنی بر تحلیل محتوای 10 تجربه موفق جهانی و با استفاده از آزمون فریدمن و معادلات ساختاری، نشان داد که 6 معیار آگاهی ها، نگرش ها، سیاست ها، مهارت ها، رفتارها و تعاملات اجتماعی زیست محیطی، به ترتیب با وزن های 3.71، 3.54، 3.48، 3.45، 3.42 و 3.40، بر توسعه زیست محیطی و ابعاد آن شامل حفاظت از زیست بوم های آبی، استفاده بهینه از منابع طبیعی و انرژی ها، حفاظت از محیط زیست، توسعه سبز شهری، ارتقای سلامت و بهداشت عمومی، حفظ تنوع زیستی و مدیریت پسماند به ترتیب با 29.66، 28.11، 27.44، 23.33، 18.94، 17.36 و 6.70 واحد تأثیرگذار بوده است. نتایج آشکار کرد که اتخاذ رویکردی جامع با بهره گیری از ظرفیت شهر به عنوان بستری برای آموزش زیست محیطی، با تمرکز بر ارتقای آگاهی، مهارت، نگرش و رفتارهای زیست محیطی و همچنین تقویت تعاملات اجتماعی و اصلاح سیاست ها، می تواند زمینه آموزش محیط زیست و دستیابی به توسعه زیست محیطی را فراهم سازد.
۱۷۷.

ارائه شاخص های طراحی فضای باز پردیس های دانشگاهی با تکیه بر مؤلفه کنترل پذیری در جهت افزایش حضور دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنترل پذیری فضای باز پردیس های دانشگاهی حق فضاییِ کاربر حضورپذیری دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۶۴
دانشگاه به عنوان جزئی از معماری شهری، ساختاری اجتماعی است. یکی از مؤلفه های کیفیت فضایی و یکی از با ارزش ترین حقوق فضاییِ انسان، احساس کنترل فرد بر فضا است. در راستای شناسایی ابعاد، معیارها و شاخص های مؤلفه کنترل پذیری در قالب یک چارچوب مفهومی و ارائه راهکارهایی برای برنامه ریزی کالبدی فضا؛ پژوهش حاضر انجام شده است. رویکرد این پژوهش، ترکیبی است و روش آن در قسمت کیفی، تحلیل محتوا و در قسمت کمّی، پیمایشی است و ازلحاظ هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان معماری پنج واحد دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران می باشد و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G-Power، 246 نفر برآورد شده است. روایی پرسش نامه، با استفاده از روش اعتبار محتوا و تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آزمون، از طریق همسانی درونی و به شیوه آلفای کرونباخ بررسی شد. همچنین برای آزمون تأثیر کنترل پذیری بر حضور دانشجویان، از رگرسیون لُجستیک استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های مؤلفه «کنترل پذیری» که در سه بُعد کالبدی، کارکردی و ادراکی بر حضور دانشجویان مؤثر است، عبارت ا ند از: «محصوریت»، «نگهداری و بهداشت فضا»، «نظارت مصنوعی»، «کنترل قلمرو»، «انعطاف پذیری چیدمان فضایی»، «قابلیت شخصی سازی» و «مشارکت در مدیریت و نگهداری از فضا». پس از تجزیه و تحلیل داده ها، مشخص گشت که مؤثرترین بُعد در پیش بینی میزانِ حضور دانشجویان به ترتیب، بُعد کارکردی، کالبدی و ادراکی است. در رابطه با تأثیر جنسیت، مشخص می گردد ارتقاء بُعدِ ادراکیِ کنترل پذیری، بیشترین تأثیر را در افزایش حضورپذیری دانشجویان زن دارد. این مطالعه نشان داد که کنترل پذیری بر حضور بیشتر دانشجویان در فضای باز مؤثر است و به آن ها این امکان را می دهد که بر محیط فیزیکی خود کنترل داشته باشند و بتوانند محیط اطراف خود را تغییر دهند.اهداف پژوهش:تعیین شاخص های مؤلفه کنترل پذیری و تبیین یک چارچوب مفهومی جدید.بررسی تأثیر مؤلفه کنترل پذیری بر میزان حضور پذیری دانشجویان در فضای باز پردیس های دانشگاهی.سؤالات پژوهش:شاخص های مؤلفه کنترل پذیری در جهت افزایش میزان حضورپذیری کدام اند؟تأثیر شاخص های مؤلفه کنترل پذیری بر میزان حضور دانشجویان دختر و پسر در فضای باز پردیس های دانشگاهی به چه میزان است؟
۱۷۸.

مدل مفهومی برای طراحی فضای میادین مرکزی شهر، با رویکرد هویت بخشی (نمونه مطالعاتی: میدان طالقانی قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرکز شهر میدان مرکزی هویت قائم شهر میدان طالقانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۲۴
مرکز شهرها، بخشی از سرمایه های فرهنگی کشور هستند که در گذشته از شخصیت و هویت ویژه ای برخوردار بوده اند؛ با این وجود، امروزه تصویر ذهنی مردم از مراکز شهری، مجموعه ای شلوغ و پر ترافیک با معماری های یکنواخت و ناهماهنگ است و در نتیجه، تعلق خاطر به این فضاها به مرور کمتر شده است. در پژوهش حاضر به بررسی مبانی نظری مرتبط با سه موضوع مرکز شهر، میدان مرکزی و هویت پرداخته شده است. در این راستا اصول طراحی مراکز شهر، اصول طراحی میادین مرکزی و مؤلفه های موثر بر ارتقا هویت فضاهای شهری تدوین و تدقیق شده اند. پس از بررسی و تحلیل چند نمونه داخلی و خارجی، در نهایت یک مدل مفهومی جهت طراحی فضای میادین مرکزی با رویکرد هویت بخشی ارائه شده است که با استفاده از مدل به دست آمده راهکارهایی برای طراحی فضای مرکز شهر قائم شهر، به عنوان نمونه موردی پیشنهاد گردیده است.
۱۷۹.

تبیین و ارزیابی مؤلفه ها و شاخصهای نقش آفرینی شهرهای دانش بنیان در راستای توسعه منطقه ای با استفاده از تکنیک ترکیبی انتروپی شانون و تاپسیس (نمونه موردی: شهر پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهردانش توسعه منطقه ای توسعه شهری دانش بنیان شهر پردیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۲۰
توسعه دانش بنیان شهری شکل جدیدی از توسعه شهری در قرن بیست ویکم است که پتانسیل آن را دارد که توسعه اقتصادی را برای شهرهای معاصر به همراه داشته باشد. این پژوهش با هدف دستیابی به یک چارچوب بومی پیشنهادی جهت توسعه شهری دانش بنیان، به تبیین و ارزیابی مؤلفه ها و شاخصهای شهر دانش بنیان در شهر پردیس می پردازد. جهت نیل به این هدف، مؤلفه ها و شاخصهای مورد نظر با استفاده از مطالعات اسنادی و مبانی نظری و تجربی تعیین و پرسشنامه با 65 گویه، با استفاده از روش دلفی بین گروه تصمیم گیری متشکل از 40 نفر از اعضای گروه هدف توزیع گردید و به منظور استخراج شاخصهای برتر از روش z-score استفاده شد و براساس طیف لیکرت و تکنیک انتروپی، وزن مؤلفه ها و شاخصها محاسبه و برای اولویت بندی آنان، از تکنیک تاپسیس استفاده گردید. در ادامه به سؤالات پژوهش، که معیارها و شاخصهای لازم برای تبدیل شهر پردیس به شهر دانش بنیان چه هستند و اولویت آنان برای دستیابی به یک شهر دانش بنیان موفق چگونه خواهد بود، پاسخ داده شد. در واقع شش مؤلفه اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی، ادراکی، سازمان فضایی و زیرساخت شهری به عنوان مؤلفه های پیشنهادی برای توسعه شهری دانش بنیان تعیین و شاخصهای مرتبط با آنها بیان گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفه اقتصادی با ضریب نزدیکی 7878/0در رتبه اول، زیرساخت شهری با ضریب 5717/0در رتبه دوم و مدیریتی در رتبه سوم با ضریب نزدیکی 4489/0 از نظر اهمیت در شهر پردیس قرارگرفته است و در راستای هر یک از مؤلفه های نامبرده، شاخصهای مرتبط با آنان اولویت بندی شده و پیشنهادهای لازم برای تبدیل شهر پردیس به یک شهر دانش بنیان با هدف توسعه منطقه ای ارائه گردید.
۱۸۰.

خوانش تکنیک نقشه های شناختی در دستیابی به همساختی محیط و رفتار در فضاهای آموزشی (نمونه موردی: مراکز آموزش عالی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همساختی محیط و رفتار (سینومورفی) نقشه شناختی نقشه برداری رفتاری مراکز آموزش عالی تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۱۷
مقدمه: طراحی های معماری در فضاهای آموزشی بیشتر با انواع طراحی های دستوری و فرمال و اغلب به صورت نخبه گرا است که بدون مشارکت و نظر سنجی و مطالعات رفتاری صورت می گیرد. هدف: هدف اصلی این تحقیق تبیین چارچوبی راهبردی جهت دستیابی به هم ساختی محیط - رفتار پایدار (سینومورفی) در طراحی دانشکده های معماری و شهرسازی است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق مورد نظر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ متد روش توصیفی-تحلیلی می باشد. این پژوهش با رویکردی تلفیقی و استفاده از روش تحقیق پدیدار شناسی توصیفی (دیکلمن) و مشاهدات میدانی مستقیم و غیرمداخله ای به تحلیل کیفی داده ها و استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی به تحلیل کمی داده ها می پردازد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش شهر تهران است. یافته ها: در کاربست مولفه های همساختی محیط و رفتار(سینومورفی) که شش مولفه و هفت فضای داخلی دانشکده که بیشترین فراوانی تجمع دانشجویان را داشته اند مورد شناسایی قرار گرفت، این نتایج حاصل شد که دو رویکرد پارادایمیک و پارادوکسیکال بین نقشه های شناختی و نقشه برداری رفتاری وجود دارد. محصول پارادایم بر هم کنش این دو مفهوم سینومورف فضا بوده است. نتایج: می توان هم ساختی محیط و رفتار را راه حلی در جهت کاهش تعارضات یاد شده دانست. انعطاف پذیری فضا بسیار در تقویت و تشدید سینومورف فضا موثر است. استفاده از رویکرد امکان دهندگی و احتمال دهندگی فضا می تواند محصول کار که یک دانشکده اجتماعی یا دانشکده اجتماع محور است را تبیین کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان