مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
زندیه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مطالعه فرش به عنوان یک سند تاریخی در ارتباط باشخصیت تقی خان درانی انجام یافته است. منابع بسیاری به بررسی تاریخ کرمان عصر زندیه پرداخته و به سبب اهمیت حکومت تقی خان، به وی نیز توجه شده است. رویکردهای گوناگونی نسبت به شخصیت او در میان این منابع وجود دارد. برخی به سجایا و بعضی دیگر به رذایل اخلاقی او پرداخته اند. این مقاله با دو هدف معرفی کارکرد اسنادی قالی و تحلیل متن-بافته های مندرج بر قالی وقفی عصر زندیه، در راستای شناخت شخصیت تقی خان درانی از یک سو و تطبیق یافته ها با منابع مکتوب و درک واگرایی رویکردها به حاکم کرمان به رشته تحریر درآمده است. لذا، مساله پژوهش، معرفی اهمیت قالی به عنوان سند تاریخی با مصداق شخصیت تقی خان درانی است. درک علت ناهمگونی آرا در شناخت شخص نام برده در قالی وقفی و سایر منابع مدنظر است. ضرورت پرداختن به چنین موضوعی، اهمیت تاریخی داشته و موجب توسعه منابع مکتوب عصر زندیه(1209-1163ه.ق.) می شود که فقدان پژوهش، همواره، بدان زیان رسانیده است. گردآوری اطلاعات به روش کتاب خانه ای انجام شده و با رویکرد توصیفی، تطبیقی و تحلیلی بدان پرداخته شده است؛ در ضمن، پژوهش از نوع مطالعات اسنادی است. به نظر می رسد قالی، علاوه بر کاربرد و اغنای حس زیبایی شناسی، می تواند کارکرد اسنادی هم داشته باشد. فرضیه دیگر این که، شخصیت تقی خان درانی بازتابی متفاوت در میان متون درباری، تاریخ کرمان و کتیبه قالی وقفی عصر زندیه دارد. سروده موجود در کتیبه قالی، دال بر کارکرد تبلیغاتی دست بافته است.
مدارس علوم دینی یزد درعصر زندیه و قاجاریه
حوزههای تخصصی:
پس از ورود اسلام به ایران و فروپاشی نظام ساسانی تحصیل علم از انحصار طبقه ممتاز خارج و عمومیت یافت. با توجه به تاکید دین اسلام و نیاز جامعه ایرانی مسلمان به عالمان و مبلغان دینی و اشاعه دین و احکام آن، به امر حکام مسلمان در سراسر کشور مدارس علوم دینی بسیاری تاسیس گردید. شهر یزد به سبب موقعیت جغرافیایی و اقتصادیش نسبت به سایر شهرهای ایران و برخورداری از امنیت نسبی، مدارس علوم دینی متعددی در آن تاسیس گردیده. بر اساس منابع تاریخی موجود تاسیس مراکز علمی و مدارس در این شهر از دوران حکومت آل بویه آغاز شد و در دوران حکومت آل مظفر در یزد به اوج خود رسید. در عصر حاکمیت مغول بر ایران که بسیاری ازمراکز دینی و علمی در سراسر کشور نابود شد در یزد مدارس متعددی بنا گردید. رکود علمی در ایران پس از حملات تیمور تا عصر صفویه ادامه یافت. اما در عصر صفویه با توجه به پیوند دین و سیاست، تاسیس مدارس علوم دینی و اشاعه فقه شیعه مورد توجه شاهان و امرای صفوی قرار گرفت و مراکز علمی و مدارس مهمی در شهرها از جمله یزد مدرسه ای به نام مصلی ساخته شد. پس از زوال دولت صفویه مدارس علوم دینی نیز افول نمود. با برقراری امنیت و آرامش در عصرحاکمیت زندیه و قاجاریه تاسیس مدارس علوم دینی نیز مجددا رونق گرفت و در این دوران چندین مدرسه در یزد تاسیس شد از جمله دو مدرسه خان و شاهزاده که هر دو بنا از لحاظ معماری، استحکام و زیبایی همانند مدارس عصر صفویه است. این مدارس از زمان تاسیس تا کنون مرکز تعلیم و تربیت طلاب علوم دینی در یزد بوده است و بسیاری از علما و روحانیون مشهور معاصر در این مدارس تحصیل و تدریس نموده اند. در حال حاضر نیز مدارس علوم دینی یزد از رونق خوبی برخوردارند. در این مدارس از دوران صفویه تا کنون روش گزینش طلاب و منابع درسی تغییر یافته، اما روش تدریس، تامین منابع مالی و اداره ی آنها از گذشته تا کنون تغییری نکرده است.
بازشناسی طرح و نقش کاشی کاری های ازدست رفته ضلع شرقی ارگ کریم خان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
87 - 99
حوزههای تخصصی:
به جز شماری معرق و کاشی کاری اسلیمی، سه دسته کاشی کاری برفراز درگاه میانسرای ارگ در ضلع شرقی شامل طاق نمای میانی و دو طاق نمای شمالی و جنوبی در امتداد محور اصلی ارگ و روبروی ایوان شاه نشین قرار داشته که در دهه های گذشته و به دلایل نامعلومی از دست رفته است. شناسایی آنها می تواند بر درک موجود از معماری ارگ تأثیرگذار بوده و گوشه ای از میراث کاشی کاری زندیان را نیز آشکار نماید. پژوهش کنونی با هدف بازشناسی این آثار، در پی پاسخ به پرسش هایی بدین شرح است: 1- «طرح»، «محتوا» و «نقش» کاشی کاری های یادشده چه موضوعات و مفاهیمی را در بر دارند؟ 2- این کاشی کاری ها چه تأثیراتی بر کیفیت فضایی ارگ و درک موجود از الگوی معماری آن داشته است؟ روش تحقیق، تفسیری- تاریخی است و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان دادند که کاشی های طاقنمای میانی، نشان دهنده ایوانی آجری با فرشی افشان است که به لحاظ هندسی، قرینه ای از ایوان اصلی ارگ بوده و شامل یک مقرنس نیم کاسه در مرکز به همراه ملازمانی با لباس های زندیان در طرفین خود است. در لچکی های این طاق نما، منظره ای طبیعی با درختان، مرغان و حیواناتی نظیر شیر و خرگوش در زمینه ای صخره ای نقاشی شده که برخلاف نقش ایوان، پویا است. کاشی کاری های دو طاقنمای شمالی و جنوبی قرینه یکدیگرند و هرکدام شامل سه خدمتکار با دستار و عمامه و ظروفی از نوشیدنی و میوه در دست هستند که در طرحی شبیه به مقرنس های داخلی اتاق های ارگ ترسیم شده اند. افزون بر این، کاشی های مورد بررسی را به طورکلی می توان «به مثابه بازتاب حضور خدمت کاران ارگ»، «آینه ای دوبعدی در برابر اندام های سه بعدی بنا»، بازتانی از «جهان آرمانی در برابر جهان واقعی موجود در ارگ» و در نهایت به مثابه «الگوی زیبایی شناختی رجال دیوانی- حکومتی روزگار زند و قاجار در بناهای دیوانی و سکونتی» تلقی کرد.
نقش اقتصادی بندر لنگه درحوزه خلیج فارس (دوره زندیه و قاجار)
بندر لنگه، روزگاری از مهمترین و پررونق ترین مراکز تجارت دریایی ایران، هند، شمال آفریقا، شیخ نشینهای خلیج فارس و نواحی همجوار ساحلی بوده و دریانوردی و بازرگانی شغل اصلی مردمان بومی آن بشمار می آمده است. با توجه به اهمیت و جایگاه بندر لنگه، این مقاله با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه یی، درصدد بررسی نقش اقتصادی این بندر در حوزه خلیج فارس در دوره زندیه و قاجار است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که بندر لنگه در دوره زندیه با ورود قواسم به آن و سهولت ارتباط دریایی سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس، رونق بازرگانی فوق العاده یی یافت. در دوره قاجار نیز، بویژه در دوره دوم ناصری، این بندر تحت نظارت حکومت بنادر و جزایر به اوج رونق اقتصادی و تجاری خود رسید. سیاستهای غلط مالیاتی حکام قاجار بیشترین آسیب را به بندر لنگه وارد کرد.
حج گزاری ایرانیان در دوره افشاریه و زندیه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
155 - 172
حوزههای تخصصی:
پس از رسمی شدن مذهب شیعه جعفری در عصر صفویان، همواره میان ایران و عثمانی اصطکاک هایی وجود داشت. با توجه به اینکه سرزمین حجاز در دست دولت عثمانی بوده و آنان نیز سنی مذهب بودند؛ همواره در عصر ایشان حج گزاری ایرانیان با دشواری های فراوانی همراه بود. علاوه بر این و از سویی دیگر، اختلافات ناشی از مسائل گوناگون سیاسی، مذهبی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی که میان دولت عثمانی و سلسله های افشار و زند وجود داشت، انجام حج به وسیله ایرانیان را با دشواری هایی خاص رو به رو می ساخت؛ به طوری که گاهی حج گزاری از سوی دولت ها محدود و یا ممنوع می شد. دوران افشاری بیشتر به دلیل مذاکرات نادرشاه (1148 1160ق)، با عثمانیان با هدف به رسمیت شناختن مذهب جعفری و برگزاری نماز شیعیان در مسجدالحرام، در تاریخ حج گزاری ایرانیان شهرت دارد. در دوره زندیه چندان توجهی به این امور معطوف نشد، و تنها در حمله کریم خان زند به بصره، به عنوان یکی از دلایل حمله؛ آزار و اذیت حجاج ایرانی، توسط حاکمان محلی مورد توجه قرار گرفته است. مقاله حاضر، حج گزاری ایرانیان در پرتو روابط ایران و عثمانی در دوران افشاریه و زندیه و نیز مسیرهای حج را در این عصور مورد مطالعه قرار داده است. پرسش اصلی این پژوهش چگونگی حج گزاری ایرانیان در این دو عصر با مطالعه توصیفی، تاریخی و تحلیلی در سایه روابط این دو کشور است. پژوهش حاضر با تکیه بر اسناد و منابع موجود؛ اعم از کتابخانه ای، پایان نامه ها و مقالات مبتنی است.
علل و پیامدهای اجتماعی شکل گیری محله خراباتیان شیراز در عصر زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تأسیس حکومت زندیان اوضاع اجتماعی حاکم بر جامعه شهری شیراز متأثر از سیاست گذاری های هیئت حاکم به دوره جدیدی وارد شد. این تنوع اجتماعی سبب برخی تحولات در جامعه پایتخت شد. یکی از مهم ترینِ این نوع تحولات در این دوره، شکل گیری محله خراباتیان و فعالیت زنان روسپی در آنجا بود. به نظر می رسد این محله که به دنبال برنامه های اجتماعی حکومت، فعالیت خود را آغاز کرد تأثیرات مختلفی در ابعاد گوناگون جامعه شهری پایتخت برجای گذاشت. از این رو، مسئله پژوهش حاضر، بررسی علل ایجاد محله خراباتیان و پیامدهای اجتماعی آن در جامعه شهری شیرازِ عهد زندیه است. مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای به بررسی مسئله مزبور پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کنترل و مدیریت کنشگران سیاسی در شیراز، مدیریت جامعه بحران زده بعد از سقوط صفویه، انگیزه بخشی به کنشگران برای به سازی و بازسازی شهر شیراز به علاوه گرایش کریم خان زند به این گروه از زنان، در ایجاد این محله مؤثر بوده است. از طرفی، مجموعه محله خراباتیان منبع درآمدی برای حکومت زند نیز محسوب می شد. از جمله پیامدهای اجتماعیِ ایجاد این محله می توان به اختلال در بنیان خانواده ها اشاره کرد. علاوه بر آن، این نوع فعالیت اجتماعی از آنجا که با رویکرد مذهبی و اجتماعی مردم مغایرت داشت، سبب بروز برخی رفتارهای ناهنجار عرفی و شرعی از سوی بخشی از جامعه پایتخت نیز شده بود.
جایگاه و نقش آزادخان افغان در منازعات قدرت، در دوره ی گذار از افشاریه به زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
131 - 161
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و مبهم ترین مسائل در فاصله ی سقوط افشارها تا روی کار آمدن زندیه، نقش و جایگاه آزادخان افغان در منازعات و تحولات این دوره است؛ موضوعی که در سایه ی تاریخ نگاری زندیه و قاجاریه و کامیابی این دو سلسله در تشکیل حکومت، مورد غفلت قرار گرفته و به حاشیه رفته است؛ بنابراین سؤال اساسی پژوهش حاضر این است که آزادخان افغان در نزاع قدرتِ این دوره و تحولاتِ آنچه نقشی ایفا کرد؟ فرضِ مقاله این است که آزاد خان به عنوان یکی از مدعیان اصلی سلطنت، در منازعات و تحولات این دوره نقش بارزی داشت: نقش آفرینی در جنگ های جانشینیِ خاندان افشاریه، ایجاد یک هسته ی قدرت در آذربایجان و گسترش آن، مبارزات طولانی با کریم خان، فتح اصفهان و اعلام سلطنت و نیز نقش آفرینی مؤثر و سرنوشت ساز در کشمکش های زندیه و قاجاریه نشان می دهد که آزادخان نقش بسیار تعیین کننده ای در رویدادهای این دوره داشته است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که آزادخان افغان هرچند در نهایت از چرخه ی قدرت حذف شد اما جنگ ها و عملیات نظامی او موجب فرسایشی شدن جنگ های این دوره شد و روند انتقال قدرت را با تأخیر روبرو ساخت.
ایل کلهر و قدرت های حاکم از دوره صفویه تا پایان حاکمیت محمدشاه قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایل کلهر یکی از ایلات برجسته در غرب ایران است که از گذشته های دور در کوه پایه های زاگرس سکونت داشته و همچون سایر ایلات در تاریخ سیاسی و نظامی ایران نقش ایفا کرده است. این پژوهش با هدف روشن کردن جایگاه ایل کلهر در رویدادهای سیاسی و نظامی غرب کشور و با توصیف و تحلیل داده های منابع دست اول، تاریخ های محلّی و متون تحقیقی معتبر در پی پاسخگویی به این پرسش ها است که روابط ایل کلهر با حکام ایران از دوره صفویه تا پایان دوره حاکمیت محمدشاه قاجار چگونه بود؟ و این ایل چه نقش و جایگاهی در روابط ایران و عثمانی ایفا نمود؟یافته های پژوهش حاکی است که سران ایل کلهر نسبت به ایل زنگنه نفوذ و توان کمتری در قدرت و دربار شاهان صفویه داشتند، زیرا شورش های مداوم این ایل به خصوص در نیمه نخست حاکمیت این سلسله تا روزگار حکمرانی شاه عباس اول به بی توجهی قدرت حاکم به سران این ایل منجر گردید. در دوره افشاریه به دلیل درگیری های نادر با عثمانی و لزوم همراهی ایلات غرب، بهبودی نسبی در مناسبات ایل کلهر با حاکمیّت حاصل شد. در روزگار زندیه بزرگان ایل کلهر با یاری رساندن به کریم خان زند در دستیابی به سلطنت و نیز با برقراری پیوندهای خانوادگی با وی، نقش تاریخی خود را در کنار قدرت مرکزی ایفا نمودند. ایل کلهر در دوره قاجاریه و حکمرانی محّمدعلی میرزا دولتشاه بر کرمانشاه تا پایان حکومت محمدشاه قاجار نقش مؤثری در نبردهای ایران و عثمانی به عهده داشت.
بررسی و تحلیل تکاپوهای ایل مُکری در مناسبات و تحولات سیاسی دوره افشاریه و زندیه (1210-1148 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سده دوازدهم هجری ایل کُرد مُکری، مهم ترین ایل ناحیه ساوجبلاغ مُکری بود. موقعیت جغرافیایی، ساختار اجتماعی و توان بالای جمعیتی به ایل مُکری این امکان را می داد که در تحولات سیاسی و اجتماعی محیط پیرامون خود نقش مهمی را ایفا کند. تکاپوهای این ایل در منطقه مُکریان، آنان را وارد مناسباتی چندسویه می کرد که ایلات و طوایف منطقه و قدرت مرکزی طرف های دیگر آن بودند. این تکاپوها ناحیه مُکریان را نقطه کانونی حوادث و تحولات متعددی ساخته بود. نوشتار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی می کوشد ضمن شناسایی تحولات درونی ایل مُکری، به تکاپوهای ایل مُکری در مناسبات و تحولات سیاسی دوره حکومت های افشاریان و زندیان در سده دوازده هجری بپردازد و بر پایه آنچه در منابع تاریخی سده دوازدهم بازتاب یافته (از حیث پایگاه اجتماعی و خاستگاه جغرافیایی) و همچنین با بهره گیری از تحقیقات جدید به تحلیل موضوع بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که ایل مُکری در دوره حکومت های افشاریه و زندیه در صدد بوده از یک سو ضمن همکاری با حاکمیت مرکزی وارد عرصه قدرت شود و در نتیجه حاکمیت را به تأمین امنیت، که از منظری کلان زمینه ساز تحصیل و تکثیر منافع آنان در منطقه مُکریان بود وادار کند و از سویی دیگر در شرایط ضعف حکومت مرکزی، سیاست فعال منطقه ای در پیش بگیرد تا با فراهم آوردن زمینه های لازم و کافی از جمله اتحاد با دیگر ایلات منطقه و مشارکت در صدر حاکمیت محلی به جایگاه برتر و کانونی در منطقه دست یابد.
تابعیت و هویت ایرانی قبیله بنی کعب در کرانه خلیج فارس در بین ایران و عثمانی
قبیله بنی کعب یکی از قبایل مهم و تأثیرگذار در روابط بین ایران و عثمانی از زمان سلسله افشار تا عقد معاهده ارزنه الروم دوم در زمان محمدشاه قاجار بود. بنی کعب با استفاده از اوضاع آشفته ایران در دوران حکمرانی دولت های ناتوان صفویه، زندیه و قاجاریه به صورت خودمختار در فلاحیه و مناطق زیرنفوذ خود، مشکلاتی را چه در خشکی و چه در دریا برای دولت-های ایران و عثمانی ایجاد کرده و کرانه خلیج فارس را به آشوب می کشیدند. کعبی ها با استفاده از توان رزمی خود به مقابله با شاهان ایران و پاشایان بغداد و بصره که از طرف عثمانی تعیین می شدند می پرداختند و با این دو دولت قوی در منطقه می -جنگیدند. از طرفی کمپانی هند شرقی انگلیس نیز که از تسلط بنی کعب بر کرانه خلیج فارس نگران بود به دشمنی با آنها می-پرداخت. این قبیله با اینکه محدوده تحت نفوذ کمی در بین دو دولت و یک شرکتِ در اختیار داشت اما به خوبی از عهده دفاع از منطقه تحت تسلط خود برمی آمد. از آنجا که بنی کعب در قلمرو ایران می زیستند و دارای مذهب شیعه نیز بودند نسبت به دولت ایران تابعیت بیشتری داشته و همچنین در عهد افشاریه و زندیه حملات آنها بیشتر متوجه بصره در قلمرو عثمانی و کمپانی هند شرقی انگلیس بود و در لشکرکشی های شاهان ایرانی علیه عثمانی نیز حضور داشتند. بعد از اختلافات بین ایران و عثمانی در عهد قاجار و تحدید مرزها طبق معاهدات ارزنه الروم و مشخص شدن وضعیت قبایل مرزی، بنی کعب به دلیل داشتن اشتراکات سیاسی و مذهبی بیشتر با ایرانیان، تابعیت دولت ایران را پذیرفتند.
بررسی و تحلیل انگاره های استمرار روند هویت ایرانی اسلامی در تاریخ گیتی گشا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت جایگاه «خودی و دیگری» جهت مشخص کردن استمرار روند هویت ایرانی اسلامی در اندیشه نامی اصفهانی مورخ عصر زندیه و انگاره های متأثر از آن بر نگرش وی در بازتاب روایات، در نگارش گیتی گشا موضوع پژوهش حاضر است. با توجه به ماهیتِ توصیفی تحلیلی پژوهش، در این مقاله تلاش شد تا با مطالعه و معرفی و بررسى گیتی گشا از طریق درک مفهومى و روشمند گزارش هاى آن، به شناخت وجوه عمده حیات سیاسى، مذهبی و اجتماعى این برهه از تاریخ ایران دست یافت، همچنین با شناخت دیدگاه نامی اصفهانی در موضوع «خودی و دیگری»، بازتاب آن در محتوا و روش تاریخ نگاری وی بررسی شود یافته های تحقیق نشان می دهد در گیتی گشا ، قدرت لایزال کریم خان، ارادت به خاندان صفوی و هویت ایرانی به عنوان عناصر تعریف کننده و تشخص بخش «خودی» در کانون توجه نامی اصفهانی بوده است و دیگر مسائل در نزد وی تنها بازتابی از این اندیشه است. همچنین از آنجا که تفکر، بینش، زبان و مفاهیم تاریخ نگری و تاریخ نگاری (معرفت شناسی) و باورهای «خودی، دیگری» نامی اصفهانی به خوبی در تاریخ گیتی گشا به مثابه آینه ای، خود را نشان داده است، بر این مبنا به نظر می رسد هنگامی که از دیگری در مقابل خودی سخن می گوید سه نوع از آن را به شکل دیگری «مذهبی، سیاسی، فرامرزی» مدنظر آورده باشد و همگی آنها را متهم به دخالت در امور داخلی ایران می کند.
شناسایی ساختار محلات و ارزش های کالبدی مرکز شهر تاریخی شیراز پیش از اسلام تا دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۸۹)
239-216
حوزههای تخصصی:
شهر شیراز از پیشینه تاریخی غنی ای برخوردار است و در طول تاریخی همواره به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای فلات مرکزی ایران به شمار رفته است. همچنین این شهر به دلیل قرارگیری در مجاورت دشت مرودشت یکی از زیستگاه های مهم ایران در دوران هخامنشیان و ساسانیان به شمار می رفت و در دوره پس از اسلام نیز یکی از شهرهای مهم ایران محسوب می شد. این نقش و جایگاه بعد از حمله مغول ویژگی ممتازی به خود گرفت و شیراز به عنوان قطب فرهنگ و ادب ایران محسوب می شد. اهمیت سیاسی این شهر در دوره های مختلفی که به عنوان پایتخت مدنظر بود و قرارگیری آن در مرز شمالی دشت شوش، آن را تبدیل به دروازه جنوب به شمال ایران کرده است. این اهمیت و جایگاه و تأثیر آن بر ویژگی های شکلی این شهر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در فقدان مستندات قابل اتکا از شکل شهر در دوره های تاریخی، به ویژه تا طلوع حکومت صفویه، نیاز به بازنمایی تصویری روشن از سیر تحولات کالبدی این شهر بیش از پیش احساس می شود. در این مقاله با توجه به موضوعیت تاریخی آن، جمع آوری داده ها به روش توصیفی با رویکرد تاریخی- اسنادی و با بهره گیری از متون و منابع انجام شد. همچنین تحلیل داده ها و نتایج حاصل از مطالعات به روش تحلیلی- تطبیقی بود. درنهایت می توان تغییرات معماری بناها و فضاهای شهری شیراز در دوره های پیش از اسلام و بعد از اسلام تا ظهور حکومت صفویه و بعد از آن تا دوره زندیه و قاجاریه را تقسیم بندی کرد و به کمک نقشه های ارائه شده ویژگی های معماری بناها و فضاهای شهری شیراز را هر دوره به نمایش گذاشت.
خوانش حجاری نبرد رستم و اشکبوس در عمارت دیوانخانه زندیه شیراز بر اساس نظریه شمایل شناسانه اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجاری نبرد رستم و اشکبوس در عمارت دیوانخانه زندیه شیراز، دارای ویژگی های هنری و اهمیت فرهنگی اجتماعی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است. هدف، شناخت جنبه های مفهومی این اثر در بستر دوره زندیه است و در پی پاسخ به این سؤالات که نبرد رستم و اشکبوس نماد چیست و این اثر چه ارتباطی با بستر اجتماعی دوره زندیه دارد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و از روش شمایل شناسی اروین پانوفسکی در توصیف، تحلیل و تفسیر این حجاری استفاده شده است. بنابر نتایج این تصویر بخشی از روایت کاموس کشانی در شاهنامه فردوسی است که پیروزی رستم بر اشکبوس را نشان می دهد. در این حجاری شمایل کریم خان و پیروزی او بر حکومت در قالب پیروزی رستم به تصویر درآمده است. معنای درونی این اثر برای بیان شکوه و قدرت سیاسی کریم خان در دوران خود و غلبه بر دشمنان است که از نژاد پادشاهان نبوده و حکومتی مردمی دارد و به دنبال تصویرسازی صحنه های بزم و شکار نیست. انتخاب این نقش جهت حجاری در عمارت دیوانی که محل حضور و دادخواهی مردم (عوام) و دیدار سفیران (خواص) است، نمایش قدرت حکومت مردمی کریم خان در جامعه فرهنگی اجتماعی زندیه است.
مطالعۀ فنی بصریِ نقاشی گل و مرغ دورۀ زند و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدفاصل به قدرت رسیدن نادرشاه افشار تا دوره ناصرالدین شاه قاجار را باید نقطه عطفی در نقاشی گل و مرغ ایران دانست. در این دوره نقاشی گل و مرغ در مرقعات، آثار لاکی (شامل قاب آیینه، جلد کتاب و قلمدان) و نقاشی دیواری مورد توجه قرار گرفت. در مرقعات از تک بوته، در آثار لاکی از ترکیب گلشن و در تزیینات معماری از گل و گلدان، افشان و بندهای مدور استفاده شد. در این برهه پر فراز و نشیب هنرمندان ناچار به کوچ و جابه جایی بوده و سنت های نقاشی ایالتی را جابه جا می کردند. چنانچه هنرمندانی که در نقاشی های ارگ کریمخانی دوره زند مشغول بودند، به خدمت قاجار در آمده و در مرمت کاخ های صفوی گماشته شدند. شهرهایی چون اصفهان(افشار)، شیراز(زند) و تهران(قاجار) هنرمندان گل و مرغ سازی داشت که نیاز دربار تا بازار را برطرف می کردند. هدف پژوهش، مطالعه فنی بصری آثار گل و مرغ دوره زند و قاجار است. نوشتار در پی پاسخ بدین پرسش هاست: ویژگی های فنی و بصری گل و مرغ دوره زند-قاجار در آثار لاکی، مرقعات و تزیینات معماری چیست؟و عوامل تاثیرگذار بر آن کدام است؟ روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی بوده و شیوه گردآوری مطالب، کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهد عواملی چون میل به باستان گرایی، نسبت شاهان قاجاری با صفویان در نقاشی گل و مرغ در تزیینات معماری و حضور هنرمندان و سیاحان غربی و به خصوص دوربین عکاسی بر جهت گیری گل و مرغ در مرقعات تاثیرگذار بود. به دلیل جذب هنرمندان برتر به پایتخت ، این دوره فاقد سبک یا شیوه ایالتی خاصی است.
بازتاب منازل سلوک در آیینه دونگاره «درویش پیر» و«سالک جوان» از نگاره های عمارت هفت تنان عصر زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲)
109 - 118
حوزههای تخصصی:
اسناد تصویری به عنوان منابع مصور دست اول در هر دوره ای قابل توجه بوده و بیانگر الگوهای فکری و اندیشه در ادوار گوناگون است. از این حیث نقاشی های دیواری برجای مانده از عصر زندیه در بنای هفت تنان شیراز حائز اهمیت بوده و گویای اطلاعات ویژه ای از مضامین و بن مایه های ادبی و عرفانی رایج در دوره یادشده است. این پژوهش سعی دارد دونگاره از آثار موجود در تکیه هفت تنان را از منظر رمزشناسی عرفانی مورد خوانش قرار دهد. به نظر می رسد دو نگاره عمارت یادشده به منازلی از وادی های هفت گانه سلوک اشاره دارند. آلات، ادات و پوشاک دراویش در تصاویر به راهبری پژوهش کمک می کنند. تبیین جایگاه کشکول و تبرزین، منتشا و پوشاک رابطه ای معنادار با موقعیت ایشان در مسیر سلوک دارد. دونگاره از نقاشی های دیواری بنای هفت تنان شیراز از آثار عصر زندیه نمونه های مطالعاتی پژوهش حاضر هستند. تحقیق از منظر ماهیت و روش توصیفی و تحلیلی بوده و با عنایت به هدف پژوهش در دسته تحقیقات نظری جای دارد. اطلاعات گردآوری شده حاصل مطالعات کتابخانه ای و ثبت مشاهدات میدانی بوده و چارچوب نظری ملهم از نظریه بازتاب ویکتوریا الکساندر است. نتیجه مقاله گویای بازتاب مراحل طلب، معرفت و فقر و فنا در نگاره های موردپژوهش است. منتشا، چنته، چوب دستی، کشکول و تبرزین نشانه هایی مهم در انتقال معنا لحاظ شده اند. به عبارتی دیگر اشیاء و ادوات یادشده بر تعلق سالکان به مسیر سیر و سلوک دلالت دارند. تشابه بسیاری میان علائم و نشانه ها در هر دونگاره دیده می شود با این تفاوت که منتشا، بوق شاخی و حلقه در نگاره درویش سالخورده دیده نمی شود و در نگاره درویش جوان تبرزین وجود ندارد.
بررسی تحلیلی مکتب نقاشی زندیه و قاجاریه
حوزههای تخصصی:
مکتب نقاشی زند وقاجار یا به اصطلاح درست تر «پیکرنگاری درباری» به آثار نقاشی اطلاق می شود که در دوره زندیه آغاز شد و تا دوره قاجار ناصری نیز ادامه پیدا کرد. این شیوه بیشتر از تلفیق ویژگی های هنرنقاشی سنتی ایرانی با عناصر و شیوه های از نقاشی اروپایی شکل گرفت که میراث دار دوران فرنگی سازی عصر صفوی می باشد. در آن دوران پرورش هنر نقاشی بیشتر وابسته به دربار بود و شاهان و شاهزادگان مهم ترین سفارش دهندگان آثار هنری و تنها حامیان هنر بوده اند. در روزگار فتحعلی شاه، شاه که با رویکرد به گذشته درخشان سرزمین ایران چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام با پیوند این دو به یکدیگر خود را وارث شاهان گذشته ایران و تمدن آن قلمداد می کرد و با مقام نیمه خدایی که پیدا کرده بود، مجوز کاری را از روحانیون گرفت که تا پیش از آن سابقه نداشت. نقاشی دوره قاجار را می توان به دو دوره کلی تقسیم کرد: از آغاز تا اواخر سلطنت ناصرالدین شاه که نقاشان در این دوره مواردی از نقاشی خارجی را که به مذاقشان خوش می آمد، انتخاب و آن را در سنت خود ادغام کردند که تلفیق شیوه های نو و کهنه منجر به شیوه نقاشی متمایزی شد که کاملا ایرانی بود. دوره دوم مقارن با سلطنت ناصرالدین شاه و پس از او است که در این دوره روز به روز محدودیت هنر درباری آشکارتر و محسوس تر می شد و نقاشی رسمی و کلاسیک نیازهای فرهنگی و هنری زمان را برآورده نمی کرد. نگارگری قاجاری در این دوره نقاشی روی بوم رواج یافت. نقاشی ها بسیار متاثر از نقاشی غربی بودند. پرتره کشیدن خاصه بسیار مورد توجه قرار گرفت. یک شیوه دیگر نقاشی هم برای تزیین قلمدان، قاب آینه، جعبه آرایش و دیگر اشیای تزئینی به کار رفت که نقاشی زیر لاکی نامیده شد. در این شیوه نقاشی را با لایه ای از ورنی می پوشانند. نوع دیگر نقاشی این دوران گل و مرغ سازی است که در اواخر صفویه آغاز شد و در دوره قاجار رواج یافت.
نقش آفرینی خاندان های محلی در تحولات شوشتر دوره افشاریه و زندیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
177 - 204
حوزههای تخصصی:
در دوره افشاریه و زندیه، تنش ها و درگیری های بسیاری در ایران با مح وریت خاندان های محلی اتفاق افتاد. تأثیرات این منازع ات را در مناطق مختلف، از جمله شوشتر، می توان ملاحظه کرد. تحولات سیاسی و اجتماعی در شوشتر در این دوره، با محوریت خاندان های واخُوشتِی خ ان و گُرگِین بیگ گرجی، خاندان ایلدرم بیگ چرکس و خاندان های بومی همچون اعراب آل کثیر و آل مشعشع شکل گ رفت.این مقاله، با روش وصفی تحلیلی و به مدد منابع کتابخانه ای، در پی پاسخ گویی به این مسئله است که نقش خاندان های محلی در تحولات سیاسی و اجتماعی شوشتر دوره افشاریه و زندیه چه بوده است؟ یافته های پژوهش، نشان می دهد که خاندان های محلی، به میزان نفوذ در حاکمیت و توان نظامی خود، در تحولات سیاسی و اجتماعی اثرگذار بودند. ماجرای صفی میرزای دروغین، شورش علیه نادرشاه، قتل عام مردم شوشتر و کوچ اجباری مردمان آن به خراسان، از جمله مسائلی بود که خاندان محلی شوشتر، در آن نقش مؤثر داشتند.
واکاوی پایبندی به سنت های محلی زندیه در مرمت کاشیکاری هفت رنگ مسجد وکیل شیراز در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۳)
554 - 567
حوزههای تخصصی:
مسجد به عنوان یکی از نمادهای مهم فرهنگی- اجتماعی در ایران تحت تأثیر نگرش های حکومتی، با تغییرات متنوعی در ساختار و تزیینات روبه رو شده است. از مساجد مهم زندیه در شیراز مسجد وکیل است که با تزیینات کاشی هفت رنگ و معرق آراسته شده و برخی تزیینات کاشی هفت رنگ آن در دوره قاجار مرمت شده است. هدف، بررسی جایگاه سنت های محلی زندیه در مرمت کاشی هفت رنگ مسجد در دوره قاجار است و به دنبال پاسخ به این سؤال که آیا دیدگاه فرهنگی دوره قاجار در مرمت تأثیری داشته و یا همان سنت های محلی زندیه دنبال شده است. روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و پیمایشی است. نتایج بیان می دارد که نقوش در کاشی هفت رنگ در دوران زند تحت تأثیر دیدگاه قومی- ایلیاتی زندیه و برخی سنت های دوره صفویه طراحی شده و با سادگی و آراستگی همراه است که طرح ها به صورت تجریدی و انتزاعی ترسیم شده اند اما در تعمیرات صورت گرفته در دوره قاجار در مسجد وکیل که عمدتاً در دوره ناصرالدین شاه و فتحعلی شاه انجام پذیرفته است دیده می شود که طرح و رنگ در برخی بخش ها تغییر یافته و از نقوشی مانند گلدانی، پرنده و منظره پردازی و رنگ صورتی در مرمت ها استفاده شده است. نقوشی که در دوران زندیه مرسوم نبوده و در مسجد استفاده نشده است. بنابراین می توان گفت تفاوت تأثیر دیدگاه تغییر یافته قاجاریه در مرمت های صورت پذیرفته وجود دارد و پایبندی به سنت های محلی دوره زندیه در مرمت های دوران قاجار کمتر دیده می شود.
بررسی و شناخت آرایه های معماری شهری در بافت تاریخی ارسن زندیه شیراز
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
321 - 344
حوزههای تخصصی:
ارسن زندیه شیراز به عنوان یکی از شاخص ترین مجموعه های تاریخی معماری و شهرسازی ایران به شمار می رود که در آن هنر و آرایه ی بناها به شکوفایی و اوج خود رسیده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی آرایه ها، ساختار کالبدی و لایه بیرونی بناهای مجموعه زندیه شیراز و شناخت عوامل تاثیرگذار بر آن می باشد. روش تحقیق این نوشتار، توصیفی – تحلیلی است. برای تدوین چارچوب نظری پژوهش، از مطالعات کتابخانه ای و برای تحلیل آرایه های به کارفته در این مجموعه از برداشت-های میدانی استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که ابداعاتی در آرایه های این مجموعه به کار رفته است و شرایط سیاسی و اجتماعی باعث شده عواملی چون تاثیر پذیری از هنر اساطیری و باستانی، تزیینات جزیی از کالبد بودن و درونگرایی در ایجاد آرایه ها نقش داشته است و تزیینات به کار رفته در آن دارای الگوها، نشانه ها و نمادهایی است که باعث وحدت و معنابخشی آثار شده اند. این معماری همچنین از توجه به مقیاس ادراک پیاده غافل نبوده و به آرایه های گذرها و دید ناظر نیز توجه کرده است.
تحلیل مناسبات سیاسی علمای شیعه با حکومت (از صفویه تا اوایل قاجاریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
۱۰۵-۷۹
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر بررسی موقعیت علمای شیعی با حکومت های زمانه صفویه تا اوایل قاجاریه است. پرسش این است که فراز و فرود حکومت ها از دوره صفوی تا عصر ناصری چه تأثیری بر مناسبات حکومت و علمای شیعه گذاشت و واکنش دو طرف تحت تأثیر چه عواملی بود و به عبارت دیگر، تغییر حکومت ها چه تأثیری بر موقعیت و نقش علمای شیعه، به خصوص از منظر مناسبات با حاکمیت های افغان ها، افشاریه، زندیه تا اوایل قاجار گذاشت؟ این پرسش از آن بُعد اهمیت مضاعف می یابد که علمای شیعه از حکومت متعصب شیعی وارد یک دوره تسنن و یا بی توجهی نیز شدند. پژوهش با شیوه تبیین تاریخی سامان یافته و بر این فرض استوار است که مناسبات یکدست و همسانی میان علما و حکومت های صفویه، افغان ها، افشاریه، زندیه و قاجاریه مشاهده نمی شود و این روند تابع شرایط و اقتضائات تاریخی، ملاحظات و مسائل عصری است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این مناسبات متغیر با ورود علمای شیعی به ایران و در نتیجه «همکاری» آنها با حکومت صفویه صورت بندی شد. در ادامه تحت تأثیر عواملی چند رویکردهای متعارض و جدی تری میان آنها رقم خورد.