مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۴۱.
۵۴۲.
۵۴۳.
۵۴۴.
۵۴۵.
۵۴۶.
۵۴۷.
۵۴۸.
۵۴۹.
۵۵۰.
۵۵۱.
۵۵۲.
۵۵۳.
۵۵۴.
۵۵۵.
۵۵۶.
۵۵۷.
۵۵۸.
۵۵۹.
۵۶۰.
اعتیاد
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
97 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال کندوکاوی در سیستم معنای ذهنی زنان معتاد شهر شیراز است. فرآیند ترک در بین زنان معتاد نیاز به تحلیل و واکاوی عمیقی دارد که جنبه های گوناگون آن و فرآیند ترک مواد مخدر دقیق تر شناخته شود. بنابراین پژوهش با نظریه زمینه ای به دنبال چنین هدفی در بین زنان معتاد شهر شیراز است.روش : منطق تحقیق از نوع پژوهش های کاربردی است که با رویکرد کیفی و با استفاده از نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین انجام گرفته است. با نمونه گیری نظری و نمونه گیری هدفمند 17 مشارکت کننده انتخاب شده اند. داده های این بخش با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و مدت زمان هر مصاحبه حداقل 120 و حداکثر 180 دقیقه بوده است. در این پژوهش با مراجعه به کمپ های ترک اعتیاد، شامل خورشید تابان شیراز، مرکز راحیل سلامت شهر راز، کمپ ترک اعتیاد فرشتگان شیراز، موسسه شایستگان مهر شیراز و زنان معتاد مراجعه کننده به مرکز کاهش آسیب های اجتماعی مصاحبه ها با زنان معتاد تا اشباع نظری انجام گرفت. مصاحبه ها با توجه به مراحل سه گانه کدگزاری باز، محوری وگزینشی مورد تجزیه و تحلیل دستی قرارگرفتند. جهت افزایش قابلیت اعتماد از سه تکنیک ممیزی، مقایسه ی تحلیلی و بررسی توسط اعضاء استفاده شده است.یافته ها: با تحلیل مصاحبه ها، 65 کد بدست آمده است که تبدیل به 34 مفهوم و در نهایت 15 مقوله شده اند. در وابستگی زنان به اعتیاد شرایط زمینه ای شامل خشونت ساختاری، بی اعتمادی همگانی، خشونت فضایی، فقدان پذیرش تاثیرگذار هستند، در ادامه فرآیند و تلاش برای ترک نیز این شرایط موثرند. شرایط علی همچون تجربه پذیری، خودآگاهی، طرد و انزجار از زیست معتادانه آنها را به سمت فرآیندهای ترک کشانده است. آنان استراتژی بازاندیشی را برگزیده که از دام اعتیاد رهایی یابند. اما برای زنان این مفاهیم به صورت یک چرخه بر هم اثر دارند و باعث شده فرآیند ترک را به سبب فشارهای خانواده، جامعه و فرهنگ با چالش های گوناگونی تجربه کنند. حضور این مقوله ها در زندگی زنان، تجربه ترک را برای آنان سخت کرده است و هر یک تجربه چندین بار ترک داشته اند که با شکست روبه رو شده اند. بر همین اساس مقوله هسته «ناکامی در رهایی» برای زنان در نظر گرفته شده است که بیانگر ناتوانی زنان در ترک کردن مواد است. مقوله های محرک های مصرف مجدد، ترس، ویرانی شخصیت، زندگی های مطرود و ذهن افسرده از پیامدهای فرآیند ترک در بین زنان است که تجربه شده است. در نتیجه مقوله ها نشان داده اند فرآیند ترک برای زنان بدین گونه تجربه شده است. شرایط اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی پذیرش زنان به عنوان معتاد را دشوار کرده است و زنان در چرخه اعتیاد توان رهایی کمتری دارند.
بازخوانی فقهی و حقوقی جایگاه اعتیاد در سیاست کیفری ایران
حوزههای تخصصی:
نوع سیاست کیفریِ اتخاذی علیه اعتیاد، به جایگاه حقوقی این پدیده بستگی دارد. از جنبه فقهی، برخی قائل به تحریم و برخی قائل به عدم تحریم مصرف مواد مخدر و اعتیاد به مصرف آن هستند. طرفداران تحریم مواد مخدر هم در مبنا اختلاف دارند: برخی با استناد به ادله روایی، برخی به استناد وحدت ملاکِ مواد مخدر با مسکرات، و بسیاری نیز با استناد به دلیل ثانویِ ضرر حکم به تحریم مصرف مواد مخدر داده اند.در زمینه جایگاه حقوقی اعتیاد به مواد مخدر نیز، دو رویکردِ «جرم انگاری قانونی» و «بیماری پنداری» بین حقوقدانان و جامعه شناسان رایج است. پیامد رویکرد نخست، پیگرد قضایی و برخورد سکوبگرانه با معتاد و پیامد رویکرد دوم، آزادسازی مصرف مواد مخدر و کوشش برای کاهش آسیب آن است. در این نوشتار پس از تبیین پیوند جایگاه حقوقی اعتیاد با رویکردهای فقهی در این خصوص، نظریه «انحراف پنداری اعتیاد» و ضرورت پرهیز همزمان از جرم انگاری و بیماری پنداری اعتیاد مطرح شده و مبانی و پیامدهای آن بررسی شده است.
واکاوی اعتیاد از منظر حقوق شهروندی با نگاه به اصول و قواعد دادرسی عادلانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه همه شهروندان در قبال قوانین کیفری در حالت مساوی فرض می شوند، اما سیاست های جنایی در حال پیشرفت با لحاظ اهداف عالیه حقوق کیفری در قبال برخی اقشار اجتماعی با لحاظ میزان آسیب پذیری، تدابیری افتراقی چه در قواعد شکلی دادرسی و چه در قوانین ماهوی را ترسیم می نمایند. پیش بینی قواعد مربوط به دادرسی افتراقی اطفال و نوجوانان از این دست می باشد. معتادان اگرچه از جمله اقشار بدنام در یک جامعه به حساب می آیند اما به لحاظ وضعیت خاص جسمی، روانی که از آن رنج می برند در مواجهه با مقامات تأمین امنیت اجتماع از پلیس تا مقامات قضایی، در صورت عدم تدبیر سیاست های جنایی افتراقی پیرامون قوانین شکلی دچار چالش های جدی خواهند بود. در یک وضعیت عادی و در قبال شهروندان عادی، حق بر تفهیم و تشریح اتهام، حق بر سکوت و حتی حق بر تفهیم حق سکوت، حق داشتن وکیل و امثالهم از جمله حقوق دفاعی و شهروندی به حساب می آیند. وقتی با یک متهم معتاد آن هم در حالت خماری روبه رو هستیم، انتظار توجه متهم به حقوق دفاعی خود و استناد و استفاده از آن ها انتظار به جا و صحیحی با امعان نظر به واقعیت های روحی، جسمی و اجتماعی چنین اشخاصی به نظر نمی رسد. با پیش بینی لزوم شروع به تحقیقات با حضور یک وکیل، معاینه پزشکی، خروج متهم معتاد از خماری با تجویز داروهای مورد نیاز و سایر تضمینات دادرسی عادلانه به درستی رعایت خواهد شد.
پویایی فقه دینی در پیشگیری و مبارزه با موادمخدر و روان گردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
635 - 650
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یافتن راه کارها و شیوه های تأثیرگذار و اثربخش با جامعیت و سطح در برگیرندگی بالا در امر مبارزه و کنترل و پیش گیری از سوء مصرف مواد مخدر با توجه به حجم تأثیر و فراوانی خسارت و شدت تخریب پتانسیل بالای کشور دغدغه مهم و بیشترین سطح نیازی است که باید تدابیری اندیشیده شود. این پژوهش با بررسی احکام فقهی دینی در حوزه مواد مخدر و اعتیاد به امر مبارزه و کنترل و پیش گیری انجام شده است.مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. مواد و داده ها کیفی است و در گردآوری مطالب و داده ها از روش فیش برداری استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: فقهای اسلامی در خصوص احکام تکلیفى و احکام وضعى، نفس مواد مخدر را ملاک بررسی قرار داده اند. فقها حکم مواد را از سموم مهلکه دانسته و احکام آن را بر سایر مخدرات نیز جارى می دانند. برخى نیز به تأثیرات فردی و اجتماعى مواد مخدر را مد نظر قرار داده اند و از باب اضرار فردی و اضرار اجتماعى درباره آن حکم کرده و فتوا داده اند.نتیجه: خصوص ماهیت تأدیبی و پیش گیرانه، حاکم اسلامی محق است از باب امر به معروف و نهی از منکر و حتی ادله ضرورت حفظ و بقای نظام اسلامی در پیش گیری از آسیب ها و جرائم منتج از مواد مخدر و روان گردان سیاست و تدابیری اتخاذ کند.
الگوی مدیریت پیشگیری اجتماعی از اعتیاد بانوان به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۳۲-۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مدیریت پیشگیری اجتماعی از اعتیاد بانوان به مواد مخدر بود. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت انتظامی، مدیران مبارزه با مواد مخدر و اساتید دانشگاهی بودند که از بین آن ها 16 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: پس از فرآیند کدگذاری داده ها، 63 مضمون پایه در مرحله کدگذاری باز؛ 3 مضمون سازمان دهنده در مولفه های پیشگیری رشدمدار، جامعه مدار و محیطی؛ و 3 مضمون فراگیر حاصل شد. یافته های پژوهش در خصوص مضامین اصلی در سطح کلان نشان داد که با اتخاذ برنامه های راهبردی و جامع پیشگیری اجتماعی پیرامون رفع مشکلات اقتصادی، آگاهی بخشی، فرهنگ سازی و هم گرایی نهادهای مدنی با بخش های دولتی می توان گام های موثری در پیشگیری از اعتیاد بانوان برداشت. همچنین، در سطح میانی با اقداماتی مانند تمرکز روی نقاط آسیب پذیر، توسعه حمایت های اجتماعی و غربالگری و درمان و در سطح خرد، از طریق آموزش مهارت های فردی، توانمند سازی و تقویت باورهای دینی می توان در پیشگیری اجتماعی از اعتیاد بانوان امیدوار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که برای تدوین الگوی مناسب پیشگیری از اعتیاد زنان لازم است سه سطح کلان، میانی و خرد در نظر گرفته شود. توصیه ها شامل بازنگری سیاست ها و برنامه ها در کنار اقدامات فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و تاکید بر نهاد خانواده و توانمندسازی زنان آسیب پذیر و توجه به اصل تقدم پیشگیری بر درمان می تواند راه گشای پیشگیری اجتماعی از اعتیاد زنان باشد.
واکاوی شیوه های اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۷۸-۵۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین روش های اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر در جامعه ایران بود. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مسئولان اجرایی یا ستادی در پلیس تخصصی مبارزه با مواد مخدر فراجا، ستاد مبارزه با مواد مخدر و اساتید گروه علوم اجتماعی دانشگاه علوم انتظامی بودند که از بین آن ها 15 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: پس از فرآیند کدگذاری داده ها، 42 مضمون پایه در مرحله کدگذاری باز، 38 مضمون میانجی و 12 مضمون فراگیر حاصل شد. طبق نتایج، بسترهای مبارزه با مواد مخدر شامل شناخت و ظرفیت بخشی، اعتماد و مسئولیت اجتماعی و عناصر مؤثر شامل نهادهای اجتماعی (خانواده، مدارس، محله ها، سازمان های مردم نهاد و نهاد مذهبی) و گروه های اجتماعی (گروه های شغلی، ورزشی و مرجع) بود که بر اساس فعالیت های خانواده محور، آموزش محور، محله محور، مردم نهاد، اقتصاد محور، سلامت محور و فرهنگ محور قابل اجراست. مشارکت فراجا با محوریت « نظارت پیشگیرانه آموزش محور» مؤثر است. نتیجه گیری: تقویت بسترهای اجتماعی شدن، برنامه ریزی مناسب برای گروه های اجتماعی دارای ظرفیت مشارکت، « نظارت پیشگیرانه آموزش محور» و تقویت آموزش همه جانبه در فراجا مهم ترین راهکار اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر است.
واکاوی روش های نفوذ و خنثی سازی فشار همسالان در استفاده از مواد مخدر و دخانیات در دانشجویان خوابگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۰۸-۷۹
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی روش های نفوذ و خنثی سازی فشار همسالان در استفاده از مواد مخدر دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش دانشجویان ساکن خوابگاه های مجتمع آموزش عالی لارستان در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که براساس نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 30 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش کلایزی انجام گرفت. یافته ها: پس از تحلیل مصاحبه ها، چهار مقوله اصلی نفوذ غایب همسالان، روش های نفوذ منفعلانه، روش های نفوذ فعالانه همسالان و روش های مقابله موثر استخراج شد. مهمترین راهبرد مقابله ای موثر استفاده از چشم انداز زمان در ابعاد شغلی، تحصیلی، سلامتی و ترس از اعتیاد به مواد مخدر بود. نتیجه گیری: با توجه به موثر بودن راهبردهای مقابله موثر با نفوذ همسالان می توان از این روش ها برای آموزش رفتار اجتنابی از نفوذ همسالان استفاده نمود. این یافته می تواند راه حل چگونگی مقابله با نفوذ همسالان را برای اجرا در دستور کار مسئولان سلامت دانشگاه قرار دهد.
مقایسه زوج درمانی رفتاری تلفیقی و زوج درمانی گاتمن بر سرخوردگی زناشویی زنان با همسر درگیر اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۳۸-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مقایسه زوج درمانی رفتاری تلفیقی و زوج درمانی گاتمن بر سرخوردگی زناشویی زنان با همسر درگیر اعتیاد انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان با همسر درگیر اعتیاد مراجعه کننده به بهزیستی شهر اهواز در سال 1401 بود. درنهایت با استفاده از نمونه گیری هدفمند 45 نفر واجد شرایط ورود به پژوهش بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارش شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس سرخوردگی زناشویی (CBM، پاینز، 1996) بود. بر روی گروه های آزمایش مداخلات زوج درمانی رفتاری تلفیقی و زوج درمانی گاتمن به صورت 10 جلسه 90 دقیقه ای به شیوه گروهی و هفتگی اجرا شد. داده ها با استفاده از واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که زوج درمانی رفتاری تلفیقی و زوج درمانی گاتمن در مقایسه با گروه کنترل موجب کاهش سرخوردگی زناشویی شده است (001/0> p) و این تأثیر در مرحله پیگیری تداوم داشته است. همچنین این میزان اثربخشی زوج درمانی رفتاری تلفیقی و زوج درمانی گاتمن بر سرخوردگی زناشویی از نظر آماری تفاوت معنادار وجود نداشت (001/0< P). بر این اساس بکارگیری هر دو رویکرد درمانی بر بهبود سرخوردگی زناشویی زنان با همسر درگیر اعتیاد اثرگذار خواهد بود.
تدوین و امکان سنجی بسته آموزشی جامع مبتنی بر درمان های موج سوم بر تنظیم هیجان و علائم ترک در افراد تحت درمان اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۹۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین و امکان سنجی بسته آموزشی جامع مبتنی بر درمان های موج سوم بر تنظیم هیجان و علائم ترک در افراد تحت درمان اعتیاد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد تحت درمان اعتیاد شاغل در مجتمع چادرملو اردکان در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این افراد بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد علایم ترک (COWS، 1990) و پرسش نامه تنظیم هیجان (ERQ، 2003) بود. گروه آزمایش 10 جلسه بسته آموزشی جامع مبتنی بر درمان های موج سوم را دریافت کردند ولی گروه کنترل در لیست انتظار ماند. داده ها به روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادبا کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون توانایی تنظیم هیجان در دو گروه تفاوت معناداری در سطح 001/0P< وجود داشت اما بین میانگین پس آزمون علائم ترک دو گروه تفاوت معناداری در سطح08/0P< دیده نشد. با توجه به اثربخشی درمان های موج سوم در کاهش مشکلات بیماران تحت درمان با متادون، پیشنهاد می گردد که این درمان ها به عنوان برنامه مکمل در کنار درمان های دارویی به منظور بهبود مهارت تنظیم هیجان در مراکز درمانی مخصوص اعتیاد بکار گرفته شود.
مدل ساختاری پیش بینی استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر براساس جو عاطفی خانواده با میانجیگری تاب آوری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جو عاطفی خانواده و تاب آوری از جمله عوامل محافظت کننده در برابر مصرف مواد توسط نوجوان محسوب می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر براساس جو عاطفی خانواده با میانجیگری تاب آوری بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر مدارس دولتی شهر تهران در نیمسال تحصیلی اول و دوم 1398-1397 بود که از میان آن ها به روش نمونه برداری تصادفی چندمرحله ای 267 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس جو عاطفی خانواده، مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون و پرسشنامه استعداد اعتیاد ویراست نوجوانان بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد جو عاطفی خانواده (468/0-=β، 001/0=P) و تاب آوری (246/0-=β، 001/0=P) استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر را به صورت منفی و معنادار پیش بینی می کنند. جو عاطفی خانواده با میانجیگری تاب آوری استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر را پیش بینی می کند (083/0=β، 001/0=P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت نقش خانواده چه از لحاظ ایجاد جو عاطفی مطلوب و چه از لحاظ ایفای نقش، به عنوان الگویی مناسب در بروز رفتار تأکید دارد. پیشنهاد می شود والدین نیز با فراهم آوردن جو عاطفی مناسب فرزندان خود را از تأثیر همسالان و مصرف دخانیات و مواد محفوظ دارند.
امکان سنجی نقش فلسفه تحلیلی زبان در رفع کج فهمی ها، نسبت به سوءمصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
49 - 71
حوزههای تخصصی:
امروزه مصرفکنندگان مواد مخدر، یکی از گروه های بزرگ بیماران را در جهان تشکیل میدهند. جهانپزشکی اعلام می دارد اعتیاد درمان ندارد. چنین نظریههایی شروع ناامنی برای علوم محسوب می شوند. بی شک یکی از دلایل گمراهی در مسیر تشخیص و درمان، ابهام در زبان طبیعی و کج فهمی های زبانی مصرف کنندگان، درمانگران، مردم و در کل جامعه مرتبط با این مقوله است. یکی از راه های بنیادین خروج از این معضل، کاوشی فلسفی از رهگذر مطالعه واژگان این حوزه در چارچوب تحلیل زبانی است. زیرا فلسفه تحلیلی حاوی ظرفیت هایی در جهت کمک به رفع این کج فهمی ها است. این مقاله تلاشی است در جهت امکان سنجی و معرفی ظرفیت های فلسفه تحلیلی در ارتباط با موضوع سوء مصرف مواد مخدر و ارائه راهکار، تا با استخدام واژه شناسی تخصصی و رهیافت تحلیلی زبان، قدمی موثر در جهت تغییر نگرش نسبت به فهم موضوع برداشته شود. بنابراین، تلاش می شود تا نقطه تلاقی فلسفه تحلیلی و معضل سوء مصرف مواد مخدر، در چهار حوزه مورد بررسی قرار گیرد: 1- تجزیه ساختار پنهان زبان و رفع ابهامات ناشی از زبان طبیعی. 2- ارتباط بین معنا و کاربرد. 3- معرفت زبان و ساحت کنش های اجتماعی. 4- ارتباط بین حقیقت و کاربرد (نظریه های صدق).
تحلیل رابطه طرد اجتماعی با ظرفیت های کارآفرینی اجتماعی در ترک اعتیاد زنان و دختران معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 27
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر رابطه طرد اجتماعی با کارآفرینی اجتماعی در ترک اعتیاد زنان و دختران معتاد را بررسی می کند. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری کلیه زنان و دختران معتاد در استان خراسان رضوی هستند. نمونه گیری از مراکز نگه داری معتادان زن و انجمن معتادان گمنام انجام شده است. حجم نمونه 354 نفر بر اساس فرمول کوکران به دست آمد. شیوه نمونه گیری به شکل تصادفی از روی لیست های موجود انجام شد. یافته های جدول هم بستگی نشان می دهد که توانمندی کارآفرینی با طرد اجتماعی رابطه معکوس دارد و با افزایش میزان طرد اجتماعی توانمندی کارآفرینی در بین زنان و دختران معتاد کاهش می یابد. در تحلیل رگرسیون به عنوان مدل نهایی متغیرهایی که در شاخص طرد اجتماعی به طور هم زمان باعث کاهش توانمندی کارآفرینی اجتماعی می شوند، شامل توهین شنیدن به خاطر اعتیاد، طعنه شنیدن به خاطر اعتیاد، کم شدن معاشرت، از دست دادن شغل و قطع رابطه اجتماعی به دلیل اعتیاد است. به این ترتیب، کارآفرینی اجتماعی می تواند یکی از راهکارهایی باشد که برای غلبه بر طرد اجتماعی به افراد معتاد کمک کرده تا در مسیر ترک اعتیاد قرار بگیرند. در نتیجه گیری ظرفیت های کارآفرینی اجتماعی بر اساس شاخص طرد اجتماعی شامل ایجاد شبکه های اجتماعی مرتبط با کارآفرینی برای گروه های خاص (زنان و دختران معتاد) با کاهش تأثیرات طرد و انزوای اجتماعی به ترک اعتیاد آنها کمک می کند. نتیجه کارآفرینی خارج شدن از انزوا و طرد اجتماعی است و مسیر کارآفرینی اجتماعی برای کمک به حل مشکل طرد اجتماعی ایجاد شبکه اجتماعی با رویکرد کارآفرینی برای زنان و دختران معتاد است. این شبکه از مجموعه ای از افراد و گروه های مرتبط با کارآفرینی تشکیل می شود تا زنان و دختران معتاد را به سمت فعالیت های کارآفرینی و راه اندازی کسب وکار کمک کند.
هستی شناسی معتاد: نظریه شبکه روابط اجتماعی در اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
5 - 28
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد به این پرسش ها پاسخ بدهدکه معتاد چیست؟و چه عاملی باعث می شود که معتادان بهبودیافته، دربهبودی بمانند؟روش مطالعه پدیدارشناسانه و نظری است. داده ها با روش های کیفی و اسنادی-مطالعاتی جمع آوری شده اند. نمونه ها در مشاهده مستقیم جلسه های معتادان درحال بهبودیNA وکنگره60، جلسه های خانواده های معتادان در همسفران، نارانان و سیمانان، جلسه های گروه درمانی کلینیک تخصصی ترک اعتیاد ثامن بودند. نمونه ها در مصاحبه عمیق معتادان بهبودیافته، روانشناسان بالینی، روانپزشکان ومددکاران اجتماعی فعال در کمپ های چیتگر، ندای آرامش و وردیج و کلینیک های تخصصی ترک اعتیاد بودند. نتایج تحقیق نشان می دهند که معتاد قبل از معتاد شدن «بیماری ذهنی اعتیاد» دارد و از رویارویی با زندگی می گریزد، به عبارتی او «کاهل» لویناس است. بر اساس نتایج تحقیق «نظریه شبکه روابط اجتماعی در اعتیاد» را طرح کردیم. بر اساس این نظریه معتاد «بیماری ذهنی اعتیاد» را از شبکه روابط اجتماعی معیوبی که در آن قرار داشته، کسب کرده است و برای ماندن دربهبودی باید در شبکه روابط اجتماعی جایگزینی از معتادان بهبودیافته قرار بگیرد.
کاوش فرایندهای اجتماعی عود مصرف مواد مخدر در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 156
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سالیان اخیر، گرایش جوانان به مواد اعتیادآور رشد بی وقفه ای پیدا کرده است. هدف مطالعه حاضر، ارائه مدل پارادایمی جهت واکاوی اکتشافی شرایط علّی، زمینه ای، و مداخله گر مرتبط با پدیده عودمصرف مواد در استان خوزستان، از نگاه کارشناسان و متخصصان فعال در کلنیک های تخصصی ترک اعتیاد است. روش و داده ها: مطالعه حاضر با استفاده از روش شناسی نظریه داده بنیاد انجام شده است. داده های مورد نیاز جهت تحلیل با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق با 21 پزشک فعال در کلینیک های ترک اعتیاد استان خوزستان که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند، جمع آوری شده است. یافته ها: برمبنای مدل پارادایمی ارائه شده در مقاله، یکی از مهم ترین دلایل عود مصرف را باید در ناهماهنگی نظام سلامت با تغییرات حوزه تولید و مصرف مواد اعتیادآور لحاظ نمود. متاسفانه تمامی دستورالعمل های جاری در عرصه مواجه با سوءمصرف مواد (از مبارزه با تولید و توزیع تا پیشگیری و درمان)، همچنان منطبق بر مواد اوپیوئیدی است. از سوی دیگر، غلبه پارادایم پزشکی بر رویکردهای اجتماعی سبب شده تا سوءمصرف مواد به نوعی بیماری بیولوژیکی تقلیل پیدا کند و ازاین رو ترک مصرف به شیوه های قطع ناگهانی، سم زدایی یا کمپ های 21 روزه به مثابه درمان تلقی شود. در چنین شرایطی عود مصرف به عنوان یک پدیده طبیعی تلقی شده و علل اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی آن در حاشیه سیاست گذاری های نظام سلامت در حوزه سوءمصرف قرار گرفته است. بحث و نتیجه گیری: شناخت چندپاره از سوءمصرف مواد، سبب غلبه پارادایم ترک بر درمان شده است به نحوی که عود مصرف پیامدی غیرقابل اجتناب برای مبتلایان به اعتیاد تلقی می شود. این در حالی است که با در نظر گرفتن سوءمصرف مواد (اعتیاد)، به عنوان پدیده ای زیست اجتماعی، درمان آن به شکل کامل میسر و دسترس پذیر خواهد بود. پیام اصلی: سوءمصرف مواد پدیده ای زیست اجتماعی است که ابتلا به آن بیش از آنکه متأثر از زمینه های ژنتیکی و فرآیندهای بیوشیمیایی مصرف مواد باشد، حاصل ناکارآمدی نهادی جامعه به ویژه در حوزه فراغت است. ازاین رو، تمام تلاش ها برای درمان آن در سطح فردی ناتمام بوده و منجر به غلبه پارادایم ترک بر درمان شده است. این درحالی است که با توجه ویژه به ابعاد زیست شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی سوءمصرف مواد به مثابه یک پدیده زیست اجتماعی، می توان این بیماری را درمان نمود.
اوضاع اجتماعی متأثر از کشت و استعمال تریاک در ایران دهه 1320
حوزههای تخصصی:
با وارد شدن اقتصاد ایران به پیرامون نظام جهانی سرمایه در نیمه دوم قرن نوزدهم، دگرگونی های اساسی در اقتصاد کشور به وجود آمد. یکی از مهم ترین اثرات آن تجاری شدن بخش عمده ای از اقتصاد ارضی ایران بود که با نیاز بازارهای جهانی تنظیم شد؛ به نحوی که در دوران قاجار، تریاک به عنوان مهم ترین اقلام صادراتی تک محصولی، تجارت می شد. به طوری که رضاشاه نیز از سود حاصل از کشت، تولید و تجارت تریاک به دلیل هزینه پایین آن برای پیشبرد برنامه های نوسازی خود بهره برد. از طرفی دیگر، وجود بازار دائمی فروش آن به واسطه سفارش مداوم و تضمین خرید از سوی انگلیس، موجب شد تا به سرعت مرغوب ترین زمین های کشاورزی ایران به کاشت تریاک اختصاص یابد. نظر به اثرگذاری طولانی مدت کشت و تولید تریاک در وضعیت اجتماعی ایران، پژوهش حاضر به مطالعه و بررسی اوضاع اجتماعی متأثر از این پدیده در ایران دهه ۱۳۲۰ پرداخته است.یافته های پژوهش حاضر که در چارچوب مطالعات تاریخی و اجتماعی و از نوع توصیفی-تحلیلی و مطالعات اسنادی انجام شده است، نشان گر آن است که نتیجه عملکرد رضاشاه در کنترل کشت و توزیع تریاک در بین مردم، موجب افزایش معتادین به ویژه در سال های آغازین حکومت محمدرضا شاه شد. اما با فضای باز سیاسی ایجاد شده در دهه بیست به واسطه تغییر قدرت، مطبوعات و نیز افراد آگاه آزادانه تر به نشر مضرات تریاک برای دفع این بلیه از کشور پرداختند که از جمله نتایج آن تصویب لایحه منع کشت تریاک، دستور عدم استخدام معتادین در نهادهای دولتی و مبارزه هر چند ناموفق با استعمال تریاک در قهوه خانه ها بود.
شناسایی عوامل مؤثر بر آسیب پذیری نوجوانان در برابر اعتیاد با میانجی گری محیط مدرسه (مورد مطالعه: دبیرستان های هشتگرد)
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۵۸۰-۵۷۱
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر آسیب پذیری نوجوانان در برابر اعتیاد با میانجی گری محیط مدرسه (موردمطالعه: دبیرستان های هشتگرد) در سال تحصیلی 1402-1401 بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی و به روش همبستگی بود. جامعه آماری موردپژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهرستان هشتگرد می باشد. نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران و حجم جامعه 269 نفر انتخاب شدند و به پرسشنامه استعداد اعتیاد نوجوانان (ASQ-AV) به صورت مجازی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که مقدار خی دو برابر 582/63، درجه آزادی برابر 9 و سطح معنی داری 0/001 است. چون سطح معنی داری کمتر از 0/05 فرض صفر رد می شود؛ بنابراین بین میانگین رتبه های مؤلفه های استعداد اعتیاد اختلاف معنی داری وجود دارد. مؤلفه های استعداد اعتیاد به ترتیب از زیاد به کم به صورت زیر می باشد: رفتارهای مخاطره آمیز، نارضایتی درونی، خودمحوری، روابط مخاطره آمیز با دوستان، ایمان و معنویت پایین، غیرقابل اعتماد بودن، نارضایتی از خانواده، خودنمایی، انحراف از هنجارها و افکار مثبت نسبت به مواد؛ بنابراین نتایج این پژوهش می تواند موردتوجه سازمان آموزش وپرورش، معلمان، والدین و دانش آموزان جهت کاهش آسیب پذیری در برابر اعتیاد قرار گیرد.
اثربخشی درمان غیر فعال سازی حالت بر دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در همسران مردان بهبود یافته از اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
۳۰-۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان غیر فعال سازی حالت بر دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در همسران مردان بهبود یافته از اعتیاد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی همسران مردان بهبود یافته از اعتیاد شهر اصفهان در سال 1402 بود. از این بین، 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های دلزدگی زناشویی و میل به طلاق را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. درمان غیر فعال سازی حالت در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر دلزدگی زناشویی و میل به طلاق تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان غیرفعال سازی حالت باعث کاهش دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در گروه آزمایش شد و اثرات درمان در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود متخصصین حوزه سلامت روان و اعتیاد از این درمان به عنوان مداخله ای اثربخش در جهت کاهش مشکلات روانشناختی همسران مردان بهبود یافته از اعتیاد، بهره ببرند.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر تکانشگری و هیجات خواهی در مردان دارای سوءمصرف مواد تحت درمان با متادون شهر ایلام
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه سوءمصرف مواد و پیامدهای ناشی از آن یکی از مهمترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار می رود،مطالعه و بررسی نقش کارآمدی درمان فراشناختی ولز و تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس در زمینه کاهش تکانشگری، هیجان خواهی، افکار ناکارآمد و نگرش های مرتبط با مواد و افزایش سازگاری اجتماعی و عاطفی نقش مهمی در زندگی افراد معتاد ایفا می نمایند و همچنین می توانند زمینه کاهش پیامدهای این مساله باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و تنظیم هیجان بر تکانشگری و هیجات خواهی مردان دارای سوءمصرف مواد تحت درمان با متادون شهر ایلام بود. روش:پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد.جامعه مورد مطالعه کلیه معتادان تحت درمان با متادون مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر ایلام بودند که از بین این جامعه ،حجم نمونه به تعداد 60 نفر و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه 20 نفره( دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند.برای جمع آوری داده ها از ابزارهای پرسشنامه تکانشگری بارت (2016) و مقیاس هیجان خواهی زاکرمن (2014) استفاده شد.گروه آزمایش اول مداخلات درمان فراشناختی ولز در 8 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دوم تنظیم هیجان مبتنی بر گراس در 8 جلسه 120 دقیقه ای بصورت گروهی، هفتگی و جداگانه دریافت کردند. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نقش ابعاد روان شناختی مشکلات جنسی و رضایت جنسی در پیش بینی خودکارآمدی ترک اعتیاد در معتادان مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
37 - 52
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش ابعاد روان شناختی مشکلات جنسی و رضایت جنسی در پیش بینی خودکارآمدی ترک اعتیاد در استان مرکزی انجام گرفت.
روش: ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ شامل کلیه مردان معتاد به مواد افیونی مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد استان مرکزی در سال 1398 بود که با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه کوکران تعداد 377 مردان معتاد متأهل به صورت نمونه گیری مضاعف انتخاب شدند. جهت سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه های چندوجهی مشکلات جنسی اسنل، فیشر و والترز (1993)، خودکارآمدی ترک اعتیاد برامسون (۱۹۹۹) و پرسشنامه رضایت جنسی زناشویی لارسون (1998) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین رضایت جنسی و کنترل جنسی درونی و خودکارآمدی ترک اعتیاد رابطه مثبت و بین اضطراب جنسی، نظارت جنسی، افسردگی جنسی و قاطعیت جنسی و خودکارآمدی ترک اعتیاد در معتادان رابطه منفی معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 24 درصد از واریانس خودکارآمدی ترک اعتیاد در افراد معتاد به صورت مثبت بر اساس کنترل جنسی درونی، رضایت جنسی، افسردگی جنسی و به صورت منفی بر اساس اضطراب جنسی، قاطعیت جنسی و خود نظارتی جنسی قابل پیش بینی است. رضایت جنسی زناشویی، حرمت جنسی، اشتغال جنسی، آگاهی جنسی، انگیزش جنسی، کنترل جنسی بیرونی و ترس از رابطه جنسی نتوانستند خودکارآمدی ترک اعتیاد را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: ابعاد روان شناختی مشکلات جنسی و رضایت جنسی نقش مهمی در خودکارآمدی ترک اعتیاد دارند و شناسایی مشکلات جنسی در معتادان به مواد افیونی و انجام مداخلات درمانی جنسی و آموزش مهارت های جنسی نقش مهمی درافزایش خودکارآمدی ترک اعتیاد دارد.
رابطه هوش معنوی و بخشودگی بین فردی با نقش میانجی تاب آوری در همسران افراد تحت درمان نگهداره متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تعیین رابطه هوش معنوی و بخشودگی بین فردی با نقش میانجی تاب آوری در همسران افراد تحت درمان نگهداره متادون انجام شد. این مطالعه توصیفی-همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه همسران افراد تحت درمان نگهدارنده متادون شهر رودسر در سال 1402 بود که به روش دردسترس 219 نفر در این مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامه خود گزارشی هوش معنوی (SISRI؛ کینگ، 2008)، مقیاس بخشودگی بین فردی (IFS؛ احتشام زاده و همکاران، 1389) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC؛ کانر و دیویدسون، 2023) پاسخ دادند و در مجموع 219 پرسشنامه قابل تحلیل بوده است. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. یافته ها نشان داد که اثرات مستقیم هوش معنوی بر بخشودگی بین فردی، هوش معنوی بر تاب آوری و تاب آوری بر بخوشدگی بین فردی معنادار بود (05/0>P). یافته های حاصل از بوت استرپ نشان داد که تاب آوری در رابطه بین هوش معنوی و بخوشدگی بین فردی نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج حاکی از این است که هوش معنوی به صورت مستقیم و با نقش میانجی تاب آوری بر افزایش بخشودگی بین فردی اثر دارد.