مطالب مرتبط با کلیدواژه

سوبژکتیویته


۲۱.

جایگاه دیگری در ساخت گشایی سوبژکتیویته و اخلاق: لکان و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لکان لویناس سوبژکتیویته دیگری اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۴۲۶
دغدغه و هدف اصلی در این مقاله بررسی و مقایسه جایگاه مفاهیم سوبژکتیویته، دیگربودگی و اخلاق در اندیشه لکان و لویناس است. نحوه مواجهه این دو متفکر به موضوعات مذکور با نقد و به چالش کشیدن سوبژکتیویسم عقلانی و اخلاق فلسفه مدرن همراه بوده است. بر همین اساس مرکززدایی از سوژه خودبنیاد، تقدم دیگری در شکل گیری سوبژکتیویته و بازتعریف اخلاق از جمله مبانی مشترکی است که در ارائه خوانش جدید آن ها از سوژه راهگشا بوده است. با این وجود لکان و لویناس در تلاش برای تبیین معنای دیگری، دلیل برتری آن بر سوژه و همچنین بازتعریف اخلاق تفاسیر، بینش ها و نتایج متفاوتی اتخاذ کرده اند. مدعا و یافته اصلی این نوشتار این است که نقطه گسست لکان و لویناس در پرداختن به دو وجه متفاوت دیگربودگی است که به خوانش متفاوتی از سوبژکتیویته و اخلاق نیز انجامیده است. لکان به توصیف و تبیین ساختاری می پردازد که دیگری در آن به انقیاد سوژه می پردازد و لویناس تمامیت خواهی امر همان را عامل سرکوب و نفی دیگری قلمداد می کند. چنین نگرشی آن ها را به دو نوع اخلاق مجزا نیز رهنمون ساخته است. از یک سو هسته بنیادی اخلاق نزد لکان امر واقع است که در آن امر بیکران میل همواره به شکل اختلالی در ساحت نمادین بروز می کند و خلأ و تضادهای واقعیت را افشا می کند. از سوی دیگر بنیاد اخلاق لویناس مسئولیت پذیری تقارن ناپذیر سوژه در معرض چهره دیگری است که در آن التزام و تعهد به دیگری مقدم بر هر اختیاری است.
۲۲.

معناکاوی فمنیستیِ داستان کودکانه «خط سیاه تنها» از منظر گفتمان انقلاب زبان شاعرانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انقلاب زبان شاعرانه سوبژکتیویته داستان کودک کریستوا نشانه شناسی نقد فمنیسیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۲۷۳
در تقابل با لکان که زبان را صرفا از طریق «نام پدر» در فرایند سوبژکتیویته دخیل می کرد، کریستوا علاوه بر وجه پدرانه، وجه مادرانه زبان را نیز در این فرایندِ تکوینی ملحوظ می دارد. وجه پدرانه را «نمادین» و وجه مادرانه را «نشانه ای» می خواند. «معناکاوی» روشی مرکب از نشانه شناسی و روانکاوی است برای مطالعه فرایند سوبژکتیویته سوژه دوپاره ای که برساخته دو وجه ناهمگونِ نشانه ای و نمادینِ زبان است. کریستوا قدرت و زبان را در هم تنیده و وجه نمادینِ زبان را سرکوب گرِ وجه نشانه ای می داند، لذا با تأکیدبر وجه نشانه ایِ زبان راه سرکوب ستیزی را توجه به «گفتمان شاعرانه زبان» می انگارد. برخلاف رویکردهای «تن بیگانه» و «آلوده انگاری» که با تمرکز بر «تَرک کورا» صرفا به افشای گفتمان سرکوبگر مردسالارانه می پردازند، «انقلاب زبان شاعرانه» با تمرکز بر «بازگشت به کورا»، در پی ارائه راهی برای سرکوب زدایی است. پژوهش پیش ِرو برای نخستین بار از رویکرد مذکور برای خوانش متن استفاده می کند. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی، در پی پاسخ به چگونگی تحقق آرمان شهر در سایه تعامل امر نشانه ایِ زنانه و نمادین مردانه در متن «خط سیاه تنها» است. نتیجه پژوهش، رد نظریه جدایی طلبِ فمنیسم رادیکال و تأیید آرای کریستوا است مبنی بر اینکه زنان به عنوان حاملانِ بیشینه وجه نشانه ای می توانند، با انقلاب زبان شاعرانه، در وجه نمادینِ مردانه حضور یابند.
۲۳.

آگاهی اینترسوبژکتیو و التفات به دیگری در پدیدارشناسی روح هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هگل اینترسوبژکتیویته بازشناسی دیگری آگاهی سوبژکتیویته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۴۹
هگل در فلسفه مدرن، بحرانی را تشخیص می داد که به باور او، ناشی از تناهی و جزئیت رویکرد سوبژکتیو به آگاهی، و شکاکیت و بیگانگی آگاهی با واقعیت به عنوان نتیجه آن بود؛ ازاین رو، یکی از اموری که هگل به خصوص در دوره اقامت در ینا، آن را مسئله ای اساسی برای فلسفه قلمداد می کرد، حل این بحران بود. این مقاله در صدد است تا با تمرکز بر فصل خودآگاهی از کتاب پدیدارشناسی روح ، یکی از مواقف مهم تلاش هگل برای برون رفت از بحران یادشده را که در نظریۀ بازشناسی متقابل و رویکرد اینترسوبژکتیو به آگاهی به میان می آید، بررسی و تحلیل کند. در این نوشتار نشان داده خواهد شد که چگونه اتخاذ دیدگاه فردگرایانه در آگاهی و تصدیق بی واسطگی خودآگاهی استعلایی به منزله شرط امکان آگاهی، همواره شناخت را دچار تعارضاتی اساسی می کند. همچنین، نشان داده خواهد شد برای غلبه بر تعارضات یادشده به وساطتی نیاز است که بازشناسی مفروض در تعاملات اینترسوبژکتیو آن را تأمین می کند. درنهایت، این ادعا که سوبژکتیویته نه در نوعی رابطه درونی با خود، بلکه با پذیرش و بازشناسی دیگریِ خود امکان کلیتی را می یابد که در آن شکاف میان آگاهی و واقعیت از میان می رود، به عنوان بینش مهم هگل در پدیدارشناسی برای حل بحران یادشده معرفی می شود.
۲۴.

نظریه های مختلف شیء و تاثیر آن ها در تبیین آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشیاء حساسیت درون فکنی سوبژکتیویته حوزه - خود - بودن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷ تعداد دانلود : ۲۸۸
در پدیدارشناسیِ هوسرل بیش از آنکه از جهتِ موضوعیّت داشتن در آگاهی به سوژه نگریسته شود، به آن به صورت یک اصلِ مسلّم یا شهود نگریسته شده، و این نکته مغفول مانده است که سوژه خودش به عنوانِ محتوای شناختِ ما چه جایگاهی دارد؛ آیا ما خود را صاحبِ سوژه می دانیم؟ یا خودمان را سوژه ای می دانیم که مقابل نهادِ ابژه است؟ این دو ایده هایی گمراه کننده اند! ما نه سوژه ایم و نه صاحب آن؛ ما یک عنصرِ میانِ مفاهیم را برگزیده ایم و بر آن نامِ سوژه نهاده ایم، این امری تصادفی نیست بلکه تنها جدا کردنِ یک «مجموعه ی ارجاع» از دیگر «ارجاع» ها است که ما آن را به درونِ خویش می کشیم؛ دال هایِ محض بی آنکه «چیزی» یا «حتی» مفهومی، مدلول آن ها باشند و به لحاظِ محتوا به تنهایی التفاتِ تهی اند، صرفِ حساسیتِ ما را به کار می اندازد بی آنکه چیزی ارائه کنند. در این مقاله ما جهت نگرش مان را تغییر می دهیم، یعنی از اولویت سوژه، به سوی عاملیت شیء در آگاهی به مثابه حوزه مالکیت، میان ما و دیگر اشیاء و یا دیگر اذهان تغییر جهت می دهیم.
۲۵.

تکوین آگاهی و خودآگاهی در وضع سیاسی؛ بر اساس آموزه دانش و بنیاد حق طبیعی فیشته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی خوآگاهی سوبژکتیویته فیشته وضع سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۱۸
آگاهی که یکی از مسائل کانونی ایده آلیسم آلمانی است تفسیرهای متنوعی در میان فلاسفه آلمان به خود دیده است. کانت با فرض شی فی نفسه، آگاهی را تکه تکه و در قامت سه نقد خود ارائه داد. بعد از او راینهولت و شولتسه با انتقاد از شی فی نفسه زمینه تفسیری نوآیین از آگاهی را به دست فیشته فراهم آوردند. فیشته با به حق دانستن نقد شولتسه از شی فی نفسه، آگاهی را در وحدت سوژه مطلق جمع نمود. سپس او با ایجاد نسبتی دیالکتیکی میان آگاهی، خودآگاهی و بیناسوژگانی تفسیری انقلابی از نحوه تکوین آگاهی به دست داد. در این مقاله سعی می کنیم تفسیر فیشته از آگاهی را با توجه به ارتباطی که وی میان آگاهی، خودآگاهی و بیناسوژگانی برقرار می کند توضیح داده و نحوه تقویم آگاهی و خودآگاهی را در وضع سیاسی ارائه دهیم. او ابتدا ادعا می کند که آگاهی به لحاظ منطقی در تکوین خود نیازمند نظمی است که خودآگاهی برای آن فراهم می کند و سپس نظم موجود در خودآگاهی را وابسته به ایجاد رابطه ای می داند که در فرایند به رسمیت شناسی میان سوژه ها به وقوع می پیوندد.
۲۶.

پرسش از سوژه و سوبژکتیویته پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، با تأکید بر مفهوم «پوئبلو» نزد ارتگا یی گاست(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی اِگزیستانسیالیسم سوبژکتیویته ارتگا یی گاست پوئبلو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۱۷۱
پرسش از سرشت سوژه ی پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، در نگاه نخست، غالبا دازاین خویشمند هایدگر یا وجود لنفسه (انسان مسؤول) سارتر را به خاطر می آورد. اما با توجه به مبانی هستی شناسانه، انسان شناسانه و شناختیِ منظر پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، شاید بتوان هر تعیّنِ مبتنی بر اصالت و خویشمندی- همچون دو پیشنهاد مذکور- را ناکافی و یا حتی بالکل تناقض آمیز انگاشت. اگر نقد لویناسیِ سوبژکتیویته در معنای بالا و تأکید او بر وجوه نااصیل خودبودگی دازاین صادق باشد، به نظر می رسد برای رسیدن به این سوژه و سوبژکتیویته ی ویژه باید مسیری متفاوت (یا متعارض) را پیش گرفت. نوشته ی حاضر برای ارائه ی دورنمایی از این سوژه ی پدیدارشناسانه و اگزیستانسیالیستی -آن چه در یک بررسی تاریخی، از این منظر، فاعل تاریخ شناخته شده و، در نتیجه، باید موضوع پژوهش تاریخی باشد- بر آراء خوسه ارتگا ئی گاست تمرکز خواهد کرد. اولویت «بودن» بر «داشتن» نزد مارسل، تمایز هایدگری میان «تودست بودگی» و «پیش دست بودگی»، بصیرت هوسرل مبنی بر تام پذیری همواره ناتمام ادراک اشیاء و تجربه ی «چارگانه «ی هایدگری، از جمله مهمترین بصیرت های پدیدارشناسان و اگزیستانسیالیست های راهبری است که راه را برای ارائه ی راه حلی متفاوت هموار می کنند و همگی نوید ظهور یک اگزیستانسیالیسم قومی را می دهند. نتیجه و سرجمع این بصیرت های سازنده را می توان در تعریف خاص ارتگا از «وضعیت» و همچنین «افق امکانات»، و در نهایت، مفهوم «پوئبلو» نزد او یافت. «پوئبلو»- از اصطلاحات پرتکرار در دستگاه فکری ارتگا- از طریق تفسیری ویژه می تواند آن سوژه و سوبژکتیویته ی غیرفردی و، در عین حال، غیرجهانیِ وفادار به مبانی فلسفه های پدیدارشناسانه و اگزیستانسیالیستی باشد.
۲۷.

کانت و کلیت احکام ذوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوبژکتیویته بین الاذهانی کانت ذوق نظریه ذوق کانت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۲۷۴
در این مقاله می کوشیم به دو پرسش اصلی در خصوص نظریه ذوق کانت پاسخ دهیم: نخست این که، با توجه به وجود توأمانِ عناصر سوبژکتیو و بین الاذهانی در نظریه ذوق کانت، او چه نسبتی میان حیث سوبژکتیو و حیث بین الاذهانی حکم ذوقی برقرار می کند؟ برای پاسخ به این پرسش، در بخش اول، ضمن بررسی ویژگی های منطقی حکم ذوقی نشان می دهیم که این حکم، از نظر کانت، از سویی، نوعی حکم زیباشناختی است که صدور آن در آزادی و خودآیینی کامل سوژه صورت می گیرد و از سوی دیگر، نوع خاصی از اعتبار کلی را در محتوای خود دارد. این نوع خاص از اعتبار کلی، از آن جا که صرفا بر ساختارهای استعلایی و مشترک میان تمام سوژه های حکم کننده استوار است، حیثی بین الاذهانی نیز دارد که کانت آن را به نام های کلیت سوبژکتیو، کلیت زیباشناختی و اعتبار همگانی می خواند. دوم این که کانت چگونه میان حیث سوبژکتیو و حیث بین الاذهانی حکم ذوقی نسبت برقرار می کند؟ برای پاسخ به این پرسش، در بخش دوم مدلل می کنیم که کانت، اگرچه قائل به سوبژکتیو بودن حکم ذوقی است اما این سوبژکتیویته را از نوعی خاص می داند که بین الاذهانی ، وجه دیگر آن است. برای این منظور ابتدا سعی می کنیم معنای سوبژکتیویته خاص حکم ذوقی را شرح دهیم و سپس وجه بین الاذهانی این معنای خاص را روشن کنیم. در آخر نیز نشان می دهیم که کانت بر مبنای اعتبار بین الاذهانی که در احکام ذوقی می یابد، قوه ذوق را قابلیتی برای همدلی میان سوژه ها و بیرون کشیدن آن ها از انزوا می داند.
۲۸.

سوبژکتیویته و نبوغ به مثابه شرط امکان و امکان هنر زیبا در معماری (ساختار معمارانه) نظام فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوبژکتیویته نبوغ هنر زیبا اصالت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۱۴
بحث این مقاله درباره هنر به مثابه هنر زیبا در معماری نظام کانت است. در اینجا نشان داده می شود که کانت در ابتدای کار خود تصور و تلقی واحدی از معماری نظام فلسفه خود همچون پیکره واحدی داشته است؛ پیکره واحدی که او به آن همچون یک کل می اندیشیده است. از این رو تفکر انتقادی او یک متافیزیک است. او با عبور از متافیزیک سنتی، بنیاد متافیزیک انتقادی برآمده از خرد انتقادی یعنی؛ سوبژکتیویته را آشکار کرد. همه عناصر فلسفه او بر بنیاد سوبژکتیویته شکل می گیرد. از سوی دیگر در دوره جدید هنر همچون هنر زیبا فهمیده می شود؛ چرا که هنر پیش از دوره مدرن معنای عام تری را در بر می گیرد. بنابراین نقش کارکردی، تربیتی و معرفتی و... داشته اما برای فهم رویکرد جدید به هنر از منظر فلسفه می بایست به کانت برگردیم. از این رو نشان داده می شود که هنر زیبا به مثابه محصول نبوغ در دوره جدید و در اندیشه کانت بر بنیاد سوبژکتیویته چونان شرط امکان آن بنا می شود.
۲۹.

برساخت و بازنمایی سوبژکتیویته در آثار ویلیام فاکنر (با تمرکز بر رمان خشم و هیاهو)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ناخودآگاه سوبژکتیویته محیط اجتماعی ساحت نمادین زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۲۴۲
چگونگی روند برساخت سوبژکتیویته و هویت همواره یکی از دغدغه های محوری برای رهیافت های گوناگون انتقادی در علوم انسانی به طور عام و در جامعه شناسی و روان تحلیلگری به طور خاص بوده است و از منظر های متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر بر آن است تا به بررسی فرایند شکل گیری ذهنیت و بازنمایی هویت شخصیت های رمان خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر از منظر پارادایم ساختارگرای لاکانی بپردازد. تمایزات نظری فروید و لاکان به مثابه ی دو نظریه پرداز بزرگ حوزه ی روانکاوی، راه را برای تحلیل های متفاوت در این خصوص گشوده است. مبانی نظری پژوهش حاضر عبارت است از بررسی مفاهیم انتقادی و تمایزات نظام اندیشه ی فروید و لاکان به ویژه درباره ی تعریف امر ناخودآگاه و بازتاب آن در زندگی اجتماعی سوژه و نیز نخستین مراحل روند انقیاد سوژه در محیط اجتماعی. بدین منظور رمان خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر از میان شاهکارهای ادبیات داستانی به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شده است. بررسی حاضر نشان می دهد شیوه مواجهه والدین و بزرگ ترها با کودکان و نوجوانان نقش به سزایی در برساخت سوبژکتیویته و هویت آ نها ایفا می کند. با به کارگیری مفاهیم نظری رویکرد مورد استفاده در پژوهش حاضر نظیر امیال سرکوب شده، ساختار ناخودآگاه، بیگانگی زبان شناختی، قانون نام پدر به مثابه ی نیروی ناگزیر اجتماعی و نیز دال های بزرگ نظام زبانی در نقد و بررسی رمان مذکور، نقش محوری و تاثیر اجتناب ناپذیر محیط اجتماعی در روند شکل گیری هویت سوژه ها بیش از پیش نمایان می شود. بستر اجتماعی-فرهنگی که در آن فرزندان کامپسون پرورش یافته اند در امیال ناخودآگاه و رفتار ملموس آنها قابل ملاحظه است.
۳۰.

بنیاد مسئولیت دولت مبتنی بر ماهیت دولت در اندیشه ژان ژاک روسو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روسو سوبژکتیویته قرارداد اجتماعی ماهیت دولت مسئولیت دولت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۲۴۱
از آنجا که مسئولیت دولت به پاسخگویی دولت در برابر افراد اشاره دارد، ماهیت آن بیش از هر چیز به نسبت فرد و دولت باز می گردد. این نسبت در اندیشه روسو با اتکای بر سوبژکتیویته مدرن وارد معادلات جدیدی می گردد که با رویکردهای قبل از وی بخصوص نظریه هابز متفاوت است. این مقاله با رویکردی تحلیلی به این پرسش می پردازد که «رویکرد روسو به نسبت فرد و دولت چه دلالتی بر مفهوم مسئولیت دولت دارد؟» و این نتیجه حاصل شد که با توجه به وحدت افراد و دولت در دیدگاه روسو، اساسا ثنویتی وجود ندارد که یکی در برابر دیگری مسئول باشد بلکه مسئولیت دولت در برابر افراد به معنای مسئولیت خود در برابر خود است.    
۳۱.

سوبژکتیویته زن و رهایی در اندیشه ژولیا کریستوا: ایده ای برای مشارکت امر نشانه ای خلاق در عرصه عمومی نمادین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امر نشانه ای امر نمادین رهایی جامعه مدرن سوبژکتیویته نبوغ زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۲۰۱
در فلسفه سیاسی متأخر، راه حل های متعددی برای رهایی سوژه زنانه از سرکوب و نابرابری ارائه شده است. برای مثال، فمنیست های پساساختارگرای فوکویی از امتناع دائمی زنان، فمنیست های پسامدرن بودریاری از حادسازی امر واقع مردانه، فمنیست های شالوده شکن پسااستعماری همانند اسپیواک از واکاوی دوگانه های حاکم بر عقل محوری (لوگوس سنتریسم) مردانه استعماری، فمنیست های پسامارکسیستی همانند سیلویا والبای از الحاق زنان به انقلاب سیاسی علیه سرمایه داری، فمنیست های لیبرال متأخر همانند سوزان مولر اوکین از حقوق جهان شمول و... دفاع می کنند. در این میان، به نظر می رسد ژولیا کریستوا متفکری که در مرز میان مدرنیسم و پسامدرنیسم در حرکت است راه حلی متفاوت برای مسئله سوبژکتیویته زن ارائه می کند که بنا بر فرض نگارندگان مقاله، می تواند حاوی پیشنهادهای سازنده ای برای جامعه ما در عصر حاضر باشد. بر این اساس، مقاله حاضر دو پرسش اصلی را طرح می کند: 1. راه حل کریستوا برای رهایی سوژه زنانه از سرکوب و نابرابری چیست؟ 2. این راه حل حاوی چه نتایج عملی و نظری برای جامعه ما در عصر حاضر است؟ به نظر می رسد ایده نبوغ زنانه راه حل خاص کریستوا برای رهایی سوبژکتیویته زن است که براساس آن زنان که بیش از مردان حاوی امر نشانه ای اند می توانند در امر نمادین مردانه مشارکت کنند و آن را به تعادل برسانند. همچنین، به نظر می رسد مهم ترین نتایج این نظریه برای جامعه ما نیز بدین قرار است: 1. به جای تغییرات رادیکال یا مقاومت منفی می توان از ایده مشارکت خلاقانه سوژه های نشانه ای زنانه در بافتار زبانی فرهنگی جامعه بهره برد؛ 2. مشارکت سیاسی اجتماعی زنان ایرانی مستلزم نادیده انگاشتن نهاد خانواده، نقش مادری، و ارزش های زنانه نیست. مقاله حاضر از چارچوب نظری منطق درونی برای بازخوانی کلیت اندیشه کریستوا بهره می برد. روش مقاله هم هرمنوتیک زمینه محور است.
۳۲.

زنان کرد در حوزه عمومی: زمینه ها، مؤلفه ها و فعالیت های تشکل های اجتماعیِ زنانه (مطالعه موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازپس گیری دیگریِ مذکر روابط افقی زنانگی سوبژکتیویته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۶۹
هم زمان با گشایش نسبی فضای سیاسی و برآمدن گفتمان جامعه مدنی و گسترش تقریبی حوزه عمومی در اواسط دهه 1370، زنان شهرنشین جامعه کردستان این امکان را یافتند که با ورود به حوزه عمومی تشکل هایی اجتماعی با محوریت امر زنانه و به قصد پیگیری مطالبات، حقوق و خواست های زنان پی ریزی کنند. این تشکل ها از آن زمان تاکنون، به رغم محدویت ها و موانع ساختاری بسیار، به حیات و فعالیت خود ادامه داده اند. موضوع این پژوهش چگونگی برساخته شدن سوبژکتیویته زنانه در این تشکل ها، به مثابه نمادی از حوزه عمومی، است؛ یعنی این مسئله که سوبژکتیویته زنانه در این تشکل ها در متن چه زمینه ها، مؤلفه ها و فعالیت هایی و در مواجهه با کدام نوع قواعد و عرف ها شکل می گیرد؟ و زنان چگونه در تقلای تثبیت موقعیت سوژگی خود از نو خود را در برابر دیگریِ مذکر تعریف می کنند؟ برای پاسخ به این پرسش ها، با هجده نفر از فعال ترین اعضا و بعضاً پایه گذاران تشکل های زنانه، در چهار شهر مهم استان کردستان، مصاحبه های عمیق به عمل آمده است. طبق نتایج به دست آمده، از میان مؤثرترین زمینه های شکل گیری این تشکل ها در کردستان می توان به پیشنیه های تاریخی کنشگری عمومی زنان، رشد فزاینده ورود دختران به دانشگاه ها، رواج نگرش های فمینیستی و پیوستن روزافزون زنان به نیروی کار اشاره کرد. همچنین، تعامل ها، مناسبات و فضاهایی که سوبژکتیویته زنان در این تشکل ها در متن آن ها شکل می گیرد واجد مؤلفه هایی مثل روابط افقی اعضا، زنانگی معطوف به مقاومت، محوریت فعالیت های مدنی و خشونت پرهیزی است. دست آخر اینکه فرایند تثبیت موقعیت سوژگی زنان در این تشکل ها عمدتاً از خلال تلاش آن ها برای از آنِ خود کردنِ فضاهای عمومیِ مردانه، بازپس گیری گستره های فعالیت مدنی از دیگریِ مذکر و تمرین فردیت و خودآیینی در پیشگاه عموم می گذرد. به باور زنان، بسط این تشکل ها یگانه کورسوی امید رهایی آنان از کهن الگوی مردسالاریِ بازتولیدشده در وضعیت کنونی جامعه کردستان است.
۳۳.

گونه شناسی نمایش نامه ی خانه ی عروسک اثر هنریک ایبسن از منظر فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خانه ی عروسک خوانش فمنیستی ژانر سوبژکتیویته نظریه ی دریافت یا واکنش مخاطب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۴۲
نمایش نامه ی خانه ی عروسک اثر هنریک ایبسن (1906-1828) بُرشی از یک زندگی خانوادگیِ خانواده ای خرده بورژوا در قرن نوزدهم است که به زعم خود نویسنده تلاشی است برای نشان دادن یک موقعیت انسانی (ماریسو،1970: 243). این نمایشنامه که نخستین بار در سال 1879 در کپنهاگ منتشر شد و به زعم توریل موی نخستین نمایش نامه ی مدرن ایبسن به شمار می آید بلافاصله مورد توجه بسیاری از منتقدین و متفکرین زمان خودش قرار گرفت (موی، 2006: 225) بسیاری از این منتقدین بلافاصله نمایش نامه را در گونه ی تراژدی قرار دادند. هرچند بعدها کسانی دیگر نظر دیگری درباره ی گونه ی این اثر ارایه کردند و در تراژدی بودن آن تردید کرده اند (اشتاینر، 1380: 27) اما برای نخستین بار در این مقاله است که گونه ی این نمایشنامه کمدی نامیده می شود. این مقاله سعی نموده است تا با بهره بردن از همبسته ای از نظریه ی نقد فمنیستی و نظریه ی دریافت بر این ادعای خویش صحه بگذارد و نشان دهد چگونه کاربرد نظریه ی فمنیستی در خوانش یک متن نمایشی می تواند گونه شناسی رایج در نظریه و نقد ادبی را که ساخته ی نگاه مردانه است دگرگون و گونه شناسی جایگزینی ارایه کند.
۳۴.

گفتمان، آرزو و دیوانگی در رمان آبی ترین چشم(1970) اثر تونی ماریسون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ماریسون سوبژکتیویته تحلیل گفتمان زبانشناسی نقش گرای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۳۳
مطالعه حاضر در پی آنست که رابطه بین گفتمان، زبان، سوبژکتیویته را بررسی کند. بدین منظور، رمان آبی ترین چشم (1970) اثر تونی ماریسون، نویسنده آفریقایی-آمریکایی معاصر،انتخاب شد. برای حصول این هدف، تحلیل گفتمان انتقادی و زبان شناسی نظامند نقش گرای مایکل هالیدی به عنوان چارچوب نظری و عملی پژوهش اتخاذ شد. روش تحلیل شامل انتخاب بخشهای کلیدی رمان و تحلیل آنها به کمک مقولات دستور نظامند نقش گرای مانند تحلیل فرآیندهای گذاریی، وجه ، عنصرخود ایستای فعل،وجه نما، مبتداسازی بود. سپس داده های در جداولی خلاصه و یافته های کلیدی تفسیر شدند. پراکتیس اجتماعی رمان نیز مورد بحث قرار گرفته و ارتباط آن با یافته ای بدست آمده از تحلیل های قبلی بررسی شد. آنگاه ساخت رمان براساس بینامتنیت، بیناگفتمان و بافت گذاری مجدد نیز مورد توجه قرار گرفت. پژوهشهای پیشین بر هویت مبتنی بر پارادایم فرهنگی و نژادی تمرکز کرده اند. این پژوهش با اتخاذ رویکرد گفتمانی نشان داد سوبژکتیویته امری پیچیده و چند لایه است. ساخت رمان متشکل از پراکتیس های اجتماعی گوناگون، پراکتیس های گفتمانی و شگردهای متنی است. رمان در چارچوب افق تحولات تاریخی-اجتماعی-فرهنگی جامعه سیاهپوستان و جامعه آمریکا قابل فهم است و برهمین اساس هویتی نوینی را مطرح نکرده است.
۳۵.

توضیح نسبت سوبژکتیویته هگلی با اجتماع انسانی و وضع سیاسی بر اساس پدیدارشناسی روح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوبژکتیویته روح مطلق هگل وضع سیاسی دیالکتیک وجودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
همان طور که هگل در پدیدارشناسی روح ادعا می کند سوبژکتیویته به عنوان تقدیر تاریخ آگاهی درصدد است نشان دهد که چگونه روح می کوشد به واسطه آگاهی یافتن از خود و آشتی دادن آگاهی با خودآگاهی، نسبتی دیالکتیکی میان امر ابژکتیو و امر سوبژکتیو برقرار کند و آن دو را در سوبژکتیویته موجود در ایدئالیسم مطلق آشتی دهد. مسأله اصلی مقاله حاضر این است که نشان دهد هگل چگونه و با چه امکانات مفهومی می تواند به واسطه سوبژکتیویته موجود در پدیدارشناسی روح از پس یک جانبه گرایی رئالیسم ابژکتیو و ایدئالیسم سوبژکتیو برآید؟ نگارنده برای پاسخ به این سوال تلاش می کند از طریق امکانات مفهومی آگاهی، خودآگاهی، اجتماع انسانی و وضع سیاسی به سراغ توضیح سوبژکتیویته در کتاب پدیدارشناسی روح رفته و چگونگی فعلیت یافتن مطلقِ انتزاعیِ موجود در ابتدای تاریخ آگاهی را به وسیله مفاهیم ذکرشده به نمایش بگذارد. به همین منظور توضیح داده می شود هگل با نزدیک ساختن امر مطلق به اجتماع انسانی و ایجاد دیالکتیک انتولوژیک میان خدا و «ما»ی انسانی، مطلق را در وضع سیاسی تن یافته می کند و با تن یافتگی خدا در دولت سیاسی، مطلق را هم برای خود و هم برای «ما»ی انسانی در دانش فلسفی آشکار می کند و به این ترتیب، میان قلمرو سوژه با قلمرو ابژه اتحاد دیالکتیکی برقرار می کند. نگارنده در این مقاله برای توضیح موضع خویش از روش توصیفی – تحلیلی استفاده برده است.
۳۶.

ساخت گشایی از قدرت، مقاومت و سوبژکتیویته؛ تحلیلی تطبیقی از آراء هانا آرنت و میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آرنت فوکو قدرت سوبژکتیویته عاملیت انسانی مقاومت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۶۳
مقاله حاضر تلاش کرده است تا از طریق مواجهۀ اندیشۀ هانا آرنت و میشل فوکو به بازاندیشی و بازنگری رادیکال و ریشه ای از مفاهیم قدرت، مقاومت و سوبژکتیویته بپردازد.  در وهلة نخست ممکن است تصور شود که اندیشۀ این دو متفکر بنا بر مبانی فلسفی و نظری متفاوتی که دارند، نه همسو با یکدیگر، بلکه در تقابل باشند و از همین منظر احتمال هرگونه گفتگو غیرممکن فرض شود؛ اما مدعای اصلی مقاله رهیافتی غیر از این است و بر همین اساس نه تنها زمینه ها و مبانی مشترکی در ساخت گشایی قدرت و به تبع آن بازاندیشی مفاهیم سوبژکتیویته و عاملیت انسانی در اندیشة این دو متفکر وجود دارد، بلکه باید برخی از نتایج مهم آرای سیاسی آن ها را همسو و مکمل هم دانست که نه تنها به تعمیق و توسعۀ اندیشة یکدیگر، بلکه به خلق رویکردهای جدیدی در عرصة سیاست یاری می رسانند. بدین ترتیب، پرسش های راهبر نوشتار حاضر عبارتند از: ساخت گشایی از قدرت در اندیشة آرنت و فوکو چه عاملیت و کارگزاری به سوژۀ معاصر خواهد بخشید؟ چگونه قدرت به جولانگاه مقاومت بدل و هم زمان امکان های نوینی به سوی سوژه گشوده می شود؟ یافتۀ اصلی نوشتار حاضر این است که قدرت در اندیشۀ متفکران مذکور برخلاف خوانش های سنتی و مدرن، مفهومی مثبت، خلاق و مولد است و بر پایۀ همین مفروضات در بطنِ خود مقاومت و شیوه های جدیدی از مبارزه و ایستادگی را برای سوژه به همراه دارد. اگرچه باید انتظار داشت که به دلیل تفوق امر سیاسی یا امر اجتماعی در اندیشة این دو، تفسیرشان از مقاومت، عاملیت و حتی قدرت متفاوت از یکدیگر باشد.
۳۷.

مواجهه با «دیگری» و ظهور صلح بنیادین در نهادِ سوژه امپریالسیت از منظر امانوئل لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: چهره دیگری سوبژکتیویته صلح لویناس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۵۷
موضوع این تحقیق، بررسی و تحلیل صلح بنیادین است که در پرتو مواجهه با «دیگری» در نهاد سوژه امپریالیست رخ می دهد. لویناس سوژه ای را به نمایش می گذارد که در راستای بنیان بهشتی زمینی خواسته هایش را بر جهان تحمیل نموده و به بلعیدن اغیار و فروکاستن آنها به خویش سرگرم است. سوژه خودکامه که هویتش را با خشونت و در ارتباط با اغیار شکل داده، با «دیگری» مواجه می شود که در برابر تمامیت خواهی او مقاومت می کند. ایده لویناس جهت پایان خشونت، ریشه در سوبژکتیویته ای دارد که غیرقابل فروکاست به آگاهی است و مسئولیتی نامتناهی بر سوژه تحمیل می کند. مواجهه با چهره «دیگری» از ابتدا صلح آمیز است. چهره، با متنبه ساختن سوژه برای صلح و همبستگی، او را بر انجام وظیفه بر می انگیزد و پیش از هر پرسش و انتخاب، سوژه را شخصا مسئول صلح با «دیگری» می کند؛ مسئولیتی که پیش از این در آن مستقر شده است و نمی تواند خود را از آن کنار بکشد. صلح موردنظر لویناس صلح بنیادین، اصیل و فراتر از صلح و جنگ متعارف است.
۳۸.

پرسش از سوبژکتیویته فلسفه فارابی و آینده فرهنگ فلسفی ما(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فارابی سوبژکتیویته دکارت مدرنیته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۲
اگر تا کنون فارابی را مؤسس فلسفه اسلامی دانسته اند، زین پس می توان وی را به عنوان مؤسس سوبژکتیویته ای خاص در تفکر فلسفی جهان اسلام نیز دانست. نزد برخی از فیلسوفان جهان و نیز در تفکر فلسفی معاصر ایران، به طورکلی، به امکان گفت وگو میان تفکر فلسفی کلاسیک و فلسفه های جدید اذعان شده است. اما این گفت وگو برای فلسفی اندیشان کلاسیک ایران از اهمیت مضاعفی برخوردار است چرا که چنین گفت وگویی جزو شرایط امکان حضور در افق فلسفی جدید و هم زبانی (و نه لزوماً هم رأیی) با آن است. تا کنون تمرین این گفت وگو، کم وبیش، بر محور مقولاتی فلسفی از قبیل وجود، ماهیت، علیت، حرکت، غایت، معرفت و... صورت گرفته است. پیشنهاد این مقاله آن است که می توان و حتی بایسته است که این بار با طرح یک مسئله اساسی دیگر و گشودن مسیری دیگر به ادامه این گفت وگو پرداخت. مسئله اساسیِ پیشنهادی، پرسش از سوبژکتیویته فلسفه فارابی است. فلسفه فارابی متضمن معرفت شناسی خاصی است و هر معرفت شناسی، کم وبیش، مشتمل بر نظریه یا توصیفی در باب سوژه است. حال پرسش این است که سوبژکتیویته منطوی در بحث معرفت نزد فارابی چیست؟ این پرسش از آن رو قابل اعتنا و طرح است که بنیاد مدرنیته را سوبژکتیویته تشکیل می دهد. این نوشتار تلاش می کند با الهام از روش شناسی دکارتی در استخراج سوبژکتیویته فلسفی، به استناد متون فارابی همین رویکرد را در آثار فارابی دنبال کند. در نتیجه این وجه، می توان فارابی را به عنوان بنیان گذار سوبژکتیویته اسلامی معرفی کرد.
۳۹.

نقد رویکرد سوبژکتیو ملاصدرا به عالم مثال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا عالم عقل عالم مثال قاعده امکان اشرف ابژکتیویته سوبژکتیویته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۰۱
اندیشه مرتبه مندی نظام هستی را می توان تا فیلسوفان یونان پی گرفت؛ در فلسفه و نیز در عرفان رایج در میان مسلمانان نیز نظریه «مرتبه مندی نظام هستی» نظریه ای است که علی رغم تقریرها و تبیین های متفاوت آن، مقبول افتاده و از جمله مسائل بنیادین محسوب می ِشود. ملاصدرا نیز نظام هستی را دارای مرتبه می داند اما رویکرد او به آن مراتب یکسان نیست؛ او عالم عقل و ماده را عوالمی منفصل و مستقل از ادراک انسان می داند اما عالم مثال را بر خلاف شیخ اشراق تنها به عنوان عالمی درونی، متصل و وابسته به ادراک انسان پذیرفته است. این پژوهش علاوه بر اثبات اینکه رویکرد ملاصدرا به عالم مثال، یک سره سوبژکتیو است نشان داده که چنان رویکردی به عالم مثال، با آنچه او بدان تمسک کرده تا عالم عقل منفصل و عالم ماده منفصل را اثبات کند در ناسازگاری است؛ اگر قاعده امکان اشرف و عمومیت فیض، رویکرد ابژکتیو به عالم عقل و عالم ماده را موجه سازی می کنند پس می توان با دست آویز قرار دادن آن دو قاعده، نسبت به عالم مثال نیز رویکردی ابژکتیو داشت.کلیدواژه:ملاصدرا؛ عالم عقل؛ عالم مثال؛ قاعده امکان اشرف؛ ابژکتیویته؛ سوبژکتیویته.
۴۰.

تجلی سوبژکتیویته در نظریه قانون منتسکیو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خودتعین بخشی سوبژکتیویته قانون طبیعی قانون بشری منتسکیو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۱۹
منتسکیو از اندیشمندان عصر روشنگری است که با رویکردی متفاوت به بررسی ماهیت «قانون» پرداخته است. این مقاله با رویکردی توصیفی–تحلیلی به بررسی نحوه تأثیرگذاری سوبژکتیویته بر نظریه قانون وی می پردازد. از دیدگاه منتسکیو، در دولت آزاد، هر فردی روح آزادی دارد و باید تحت اراده خویش باشد. خودآیینی اراده در حیطه اجتماع، خود را در قالب «قانون» متجلی می سازد و ازاین رو پیروی از قانون، عین آزادی است. منتسکیو اگرچه از «قانون طبیعی» سخن به میان می آورد، اندیشه او در خصوص نشأت گرفتن قانون طبیعی از حق صیانت ذات و جدایی از مدلول های لاهوتی و مابعدالطبیعی آن را به رویکرد مدرن نزدیک می کند. تحت تأثیر سوبژکتیویته، طبیعت با ورود انسان به اجتماع به پایان می رسد و قانون قراردادی جایگزین قانون طبیعی می شود. قانون بشری اگرچه تجلی اراده خودتعین بخش انسانی است، اما از ماهیت ارگانیسم اجتماعی ناشی می شود. بر این اساس، منتسکیو بر عدم دخالت دین در حوزه قانون بشری تأکید می کند. اگرچه سوبژکتیویته در اندیشه منتسکیو قابل ردیابی است، نشانه هایی از ناتمام بودن آن و وجود جنبه هایی التقاطی در نسبت ادبیات مدرن و ماقبل مدرن در برخی عبارات او قابل مشاهده است.