مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
فلسفه اخلاق
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۶
87 - 108
حوزههای تخصصی:
نسبی گرایی اخلاقی ازمهم ترین مباحث درفلسفه اخلاق می باشد که چالش ها وواکنش های فراوانی در نگاه مومنانه ی اخلاقی و وحیانی وپساساختارگرایی اخلاقی به وجود آورده است ، درحوزه اصول وارزشهای اخلاقی ازمبانی هستی شناختی وانسان شناختی ومعرفت شناختی بهره برده،به طوری که اموری همچون:شک گرائی،عقل گرایی،کثرت گرایی وانگیزه های درونی انسان از،سلیقه،میل،احساس،لذت،رنج وجامعه وعقل ،خاستگاه نظری وعملی آن می باشند.این دیدگاه نظری ،اخلاق عملی را پایه گذاری کرده است که تحت تاثیر آن ،انسان معاصراز کمال حقیقی که در منابع اسلامی از آن خبر داده شده است ،محروم گردید.زیرا گرایش های انسانی به مبانی و پیامدهای نسبیّت گرایی اخلاقی از یک سو وابتلاء به پیامدهای آن از سوی دیگر،موجب دورشدن انسان از آموزه های وحیانی ناظر بر اخلاق مطلق وعینی می باشد که البته در آیات وروایات از آن خبر داده شده است.در این مقاله ، با شیوه تحلیل ، تبیین وتطبیق،مبناها و پیامدهای نسبیّت گرایی اخلاقی را به آیات وروایات ارجاع داده ونتیجه آن،اثبات نا کارآمدی نسبیّت گرایی وذهنیّت گرایی در اصول اخلاقی ،نسبت به هدف نهایی اخلاق خواهیم بود
وحدت قرآن و برهان در تبیین «تجسم اعمال» بر اساس هندسه فکری علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
149 - 190
معادشناسی و انسان شناسی، نقشی تعیین کننده در سعادت انسان دارد که اگر مبتنی بر نقل وحیانی و عقل برهانی باشد، می تواند زمینه ساز سعادت انسان و دوری وی از شقاوت گردد. از مهم ترین مسائل این دو عرصه، تجسم اعمال است. تجسم اعمال به معنای به شکل درآمدن عقاید، اخلاق، اوصاف، ملکات، اراده، افعال و آثار انسان و صیرورت آدمی به همان وزان است. در واقع، انسان با این امور حقیقت خود را می سازد و با همان هم محشور می شود. در این مقاله، به این مسئله بر اساس آراء و اندیشه های آیهاللّٰه جوادی آملی پرداخته می شود. ایشان در جایگاه مفسری توانمند و فیلسوفی متضلع، در زمینه تجسم اعمال با استفاده از وحی قرآنی و مبانی رصین حکمت متعالیه، به تبیین این مسئله می پردازد. در این مقاله با پرداختن به برخی اصول و امهات مقتبس از آراء وی، به ترسیم حقیقت تجسم اعمال پرداخته می شود، که با اقامه این مبانی و استخراج فروعات آن ها، نقاب از چهره مسئله تجسم اعمال به کنار رفته و از این رو تفسیری عمیق از حقایق معاد و حشر انسان ها مبرهن می گردد و بسیاری از شبهات عرصه مهمِ معاد و حشر و قیامت و کیفیت پاداش اعمال، پاسخ خود را نقد می یابند و طنین روح نواز پیوند وحی و عقل در فضای اندیشه ناب اسلام شیعی نواخته می شود، که در صورت رسیدن آن به گوش هر مستمعی در هر جای جهان، اقناع نفوس عامه و خضوع دانشمندان صادق را در پی خواهد داشت. از آنجا که تجسم اخلاق از مصادیق بارز تجسم اعمال به حساب می آید، در بخش پایانی از آن برای اثبات واقع گرایی اخلاقی و عام گرایی اخلاقی استفاده شده است.
تأثیرپذیری تفکر اخلاقی صادق هدایت از فلسفه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۸ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۹
87-106
حوزههای تخصصی:
صادق هدایت نویسنده و متفکر برجسته در حوزه ادبیات است. از جمله دغدغه های وی توجه به انسان، خودشناسی، مبارزه با جهل و خرافات و به طور کلی واژگون کردن و شناساندن فرهنگی با ارزش های نو است. فردریک نیچه فیلسوف و متفکر آلمانی نیز تأثیرگذارترین فیلسوف قرن در حوزه فرهنگ و توجه به انسان و دستاوردهای آن است. نقطه مشترک فکری هر دو اندیشمند، ساخت فرهنگی نو با پایه ریزی اصول جدید است. سعی نگارندگان در این مقاله بر آن است که بر اساس اصول مطالعات تطبیقی، مبانی فلسفی اخلاق در آثار هدایت را با توجه به فلسفه اخلاق نیچه بررسی نمایند.
جنسیت و اخلاق مراقبت در فلسفه اخلاق فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
45 - 62
حوزههای تخصصی:
دغدغه مشترک برخی اندیشمندان فمنیست واکاویِ نسبت میان جنسیت و اخلاق است. از این منظر، فمنیست ها اخلاق سنتی را به دلیل نادیده گرفتن یا کم اهمیت دانستن ارزش های فرهنگی و نیز تجربه اخلاقی زنان با نگاهی مردسالارانه نقد کرده اند. از این رو، با طرح نظریات و رویکردهای گونا گون به بازاندیشی اخلاق سنتی پرداخته و سعی کرده اند صورت بندی نوینی از نظام و مناسبات اخلاقی متناسب با مفهوم جنسیت ارائه دهند. رهیافت های زنانه به اخلاق بر روابط شخصی و اخلاق مراقبت تأکید می کنند و به ارزش روابط انسانی اهتمام می ورزند. همچنین، رهیافت های مادرانه بر ارتباط خاص بین مادران و فرزندان به منزله الگوی تعامل اخلاقی تأکید می کنند. به همین دلیل، این گونه رهیافت ها به خلاف اخلاق سنتی، که دربردارنده قواعد عام اخلاقی، بدون جانب داری و عقلانی است، رهیافت هایی قاعده گریز، جزئی نگر، متن محور، عینی و مبتنی بر عواطفی با بنیان جنسیتی اند.
بررسی تطبیقی فضیلت اخلاقی در فلسفه منسیوس و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
61 - 79
حوزههای تخصصی:
فرضیه در پاسخ به پرسش از شباهت ها و تفاوت های نگرش منسیوس و فارابی به فضیلت اخلاقی، بر پایه چارچوب نظری متاثر از برخی زوایای فلسفه اخلاق و دیدگاه های ارسطو و افلاطون بر آن است که ضمن اشتراک رویکرد کلی در فضیلت اخلاقی و مافوق طبیعت گرایی اخلاقی، منسیوس بر فضایل عملی و جزئی و فارابی بر فضایل نظری و عقلی و کلی تاکید دارند که تفاوت هایی را رقم می زند. بر این اساس منسیوس متفکری است که فطرت را منشأ جامع اخلاقیات به شمار می آورد. در حالی که فارابی اختیار عادت و تمرین را این گونه جایگاهی می دهد. منسیوس بر نیک سرشتی انسان پا فشرده و بر آن است که نیکی سرشت از بیرون به انسان تحمیل نشده است. اما فارابی از معتقدان به عاری بودن فطرت انسان از هر دو طرف نیکی و بدی است. از نظر فارابی اخلاق بیشتر اکتسابی است برخلاف منسیوس که معتقد است بیشتر فطری است.فارابی برخلاف منسیوس بر آن است که انسان می تواند از طریق اعتیاد، اخلاقی را تبدیل به ملکه سازد.
تحلیل فلسفی چگونگی ارتباط حجّت اصولی با توجیه معرفت شناختی به واسطه ی مباحث فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
383 - 409
حوزههای تخصصی:
کارآمدی فقه در عصر حاضر به عنوان یکی از شاخص ترین علوم در میان سایر شاخه های علوم اسلامی، ارتباط مستقیمی با میزان پاسخگو بودن منطق استنباطِ دینی در زمان فعلی و مقتضیات آن دارد. در همین راستا در ادبیات برخی از علمای اصولی معاصر، ضرورت تدوین فلسفه علم اصول فقه موردتوجه قرار گرفته و اقدامات اولیه ای همچون چارچوب بحث از سوی اندیشمندان این حوزه ارائه شده است. ازآنجاکه بررسی مبانی معرفتی، همواره یکی از ارکان تفکر فلسفی است، معرفت شناسی علم اصول فقه نیز بخشی از فلسفه علم اصول به حساب می آید. طبق یافته های این پژوهش از طریق توصیف و تحلیل محتوا چگونگی ارتباط حجت اصولی و توجیه معرفت شناختی یکی از مهمترین راه های تسری مباحث شناختی به مباحث اصولی محسوب می شود. در صورت اثبات این مدعا، زمینه پیاده سازی انواع نظریه های معرفتی همچون درون گرایی و برون گرایی معرفتی و سازوکارهای توجیه مثل مبناگروی و انسجام گروی در حجت اصولی مهیا خواهد شد. متعاقب این امر اجرای لوازم معرفتی هر مبنای اصولی، موجب ارتقاء نظام حجیت و تقریب منطق استنباط در شریعت اسلامی با معرفت شناسی معاصر می شود. با این وجود ارتباط شهودی حجت و توجیه به تنهایی موجب اثبات این تلازم نیست به خصوص اینکه بحث های زیادی درباره جدایی باور موجه (عقلانیت نظری) از عمل بر اساس آن (عقلانیت عملی) در معرفت شناسی وجود دارد. این مقاله درصدد اثبات ارتباط حجت اصولی با توجیه معرفت شناختی و ارئه تصویری روشن از ثمرات آن در اصول فقه است.
مقایسه دو مکتب اخلاقی «لذت گرای حسی» و «قدرت گرایی»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کوشیده است با روش «توصیفی تحلیلی» پیامدهای معیار ارزش گذاری اخلاقی در دو مکتب «لذت گرای حسی» و «قدرت گرایی» را با هم مقایسه کند. این مقایسه بر آسیب های اجتماعی این دو مکتب تأکید دارد. یافته ها حاکی از آن است که هر دو مکتب می توانند آسیب های اجتماعی بسیاری داشته باشند؛ از جمله: (1) افزایش احتمال روابط زناشویی خارج از خانواده؛ (2) کاهش انگیزه نگهداری از فرزندان معلول؛ (3) کاهش انگیزه نگهداری افراد ناتوان و سالمند؛ (4) نبرد برای کسب قدرت و مدیریت در خانواده؛ (5) افزایش احتمال طلاق؛ (6) اختلال در جامعه از طریق افزایش هرج و مرج؛ (7) ایجاد پیامدهای خطرناک سیاسی و حکومتی. با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد این مکاتب دو روی یک سکه هستند و هر دو پیامدهای مشابهی دارند و می توانند آسیب های جدی در سطح اجتماع ایجاد کنند. علت مهمی که برای بروز این مشکلات می توان بر شمرد این است که مکاتب مذکور شناخت ناقصی از هویت حقیقی انسان دارند. با شناخت هویت راستین انسان می توان معیارهای ارزش گذاری دقیق تری طراحی کرد. علاوه بر این به نظر می رسد قدرت گرایی به لذت گرایی بازگشت دارد؛ زیرا قدرت طلبی و احساس قدرت نیز نوعی لذت است، منتها این لذت مربوط به قوه غضب انسان است.
رابطه جنسیت و مسئولیت اخلاقی بر مبنای دیدگاه آیه اللّه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
31-59
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه جنسیت و مسئولیت پذیری اخلاقی از منظر آیه اللّه جوادی آملی و تطبیق آن با برخی دیدگاه ها در حوزه روان شناسی، جامعه شناسی و از منظر فمینیسم، پرداخته و در صدد پاسخ به این پرسش است که آیا مسئولیت پذیری در بُعد فردی، خانوادگی و اجتماعی جنسیت پذیر است؟ و به لحاظ اخلاقی، آیا مردان مسئولیت پذیرتر هستند یا زنان؟ بر مبنای دیدگاه آیه اللّه جوادی آملی و با توجه به یافته های این پژوهش، مسئولیت پذیری اخلاقی، جنسیت ناپذیر است و هر یک از زنان و مردان به یک میزان به لحاظ اخلاق مسئولیت پذیرند و البته، در بُعد خانوادگی، زنان از مسئولیت پذیری اخلاقی بیشتری نسبت به مردان برخوردارند. به رغم آنکه نگاه و نظر برخی روان شناسان و همچنین فمینیست ها - در خصوص مسئولیت پذیرتر بودن اخلاقی زنان در خانواده - با نگاه آیه اللّه جوادی آملی همسو و همراستاست، در زمینهٔ میزان مسئولیت پذیری زنان و مردان به لحاظ اجتماعی، اختلاف نظرهایی وجود دارد.
تقدم اخلاق بردین در اصول الکافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
28 - 51
حوزههای تخصصی:
موضوع رابطه دین و اخلاق از مباحث مهم و تأثیر گذار در فلسفه اخلاق است که شناخت صحیح آن آثار مثبتی را در عرصه های گوناگون فکری و اجتماعی در پی دارد. در این پژوهش تلاش شده با تحلیل احادیث اصول الکافی، دیدگاه پیشوایان دین در باره نسبت اخلاق با متون و منابع اسلامی شناسایی و تبیین گردد. این بررسی نشان می دهد که از نگاه احادیث این مجموعه، عقل به عنوان منبع اخلاق، بدون هیچ قید و شرطی معتبر است و اخلاق را در رتبه ای مقدم بر دین و دین را پشتیبان اخلاق قرار می دهد. از این رو، در هنگام تعارض ظواهر متون دینی با ارزش های اخلاقی باید اخلاق را ترجیح داد.
بررسی تأثیر متغیّرهای جمعیت شناختی بر اولویت مسائل فکری دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تأثیر متغیّرهای جمعیت شناختی مانند جنسیت، وضعیت تأهل، محل سکونت و معدل بر اولویت مسائل فکری در ذهن دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه صنعتی شریف است تا مشخص شود آیا جنسیت و سایر متغیّرهای جمعیت شناختی بر اولویت مسائل فکری در ذهن دانشجویان مؤثر است یا خیر؟ روش: روشِ گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی و ابزار جمع آوری آنها پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه صنعتی شریف تشکیل می دهند که از میان آنها با توجه به فرمول کوکران، 356 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه میان آنان توزیع شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، میان دختران و پسران و نیز دانشجویان با معدلهای مختلف، در اولویت بندی مسائل فکری، تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، باید اولاً، تفاوت دختران و پسران نسبت به سرفصلهای آموزشی دروس معارف اسلامی پذیرفته شود و بر مبنای آن برنامه ریزی های مناسب صورت پذیرد؛ ثانیاً، اهمیت مسائل مرتبط با خانواده متعادل برای همه دانشجویان تبیین شود.
چرایی و چگونگی مرجعیت علمی قرآن کریم؛ مرور اولیه نظریه تناسب وجودی در فلسفه اخلاق
حوزههای تخصصی:
از راه های امکان سنجی و تشخیص چگونگی مرجعیت علمی قرآن کریم نگاهی تطبیقی به مسائل دانش های گوناگون و مقایسه همان مسئله ها در قرآن است. به این منظور ابتدا، مسئله و یا مسئله هایی از هر یک از علوم انتخاب می شود و با عرضه آن به قرآن کریم، امکان مرجعیت علمی قرآن نسبت به آن دانش و چگونگی آن بررسی می شود. فلسفه اخلاق یکی از علومی است که شایسته است مسئله مرجعیت علمی قرآن کریم نسبت به آن واکاوی شود. در این مقاله با گزینش نظریه ای از فلسفه اخلاق (نظریه تناسب وجودی) چگونگی عرضه آن به قرآن کریم نشان داده می شود و با تعیین ابعاد نظریه تناسب وجودی، هر یک از ابعاد نظریه محور یک پرسش برای عرضه به قرآن کریم قرار می گیرد. با یافتن چگونگی پاسخ دهی قرآن کریم به این پرسش ها می توان به نتایجی درباره چگونگی مرجعیت علمی قرآن در برابر این نظریه به طور خاص و فلسفه اخلاق به طور عام رسید.
بررسی کاربست نظریه اخلاقی پیامدگرایی در تابع رفاه اجتماعی فایده گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۹
19 - 37
مقدمه و اهداف : از برخی سیاست های اقتصادی مانند سیاست های درآمدی انتظار می رود تغییراتی در توزیع یا بازتوزیع درآمد ایجاد کنند که به آن بایسته های رفاهی می گویند؛ مانند اینکه وضعیت فقرا بهبود یابد و از ثروت و درآمد برخی افراد جامعه کاسته شود. بایسته های رفاهی در دانش اقتصادی مربوط به رفاه اجتماعی مورد بحث و کاوش قرار می گیرند. این بایسته ها با ارزش ها و نظریه های اخلاقی کاملاً عجین اند.سابقه استفاده از نظریات اخلاقی در اقتصاد رفاه به ابتکار پیگو در وارد کردن فایده گرایی بنتام در نظریه اقتصاد رفاه خویش برمی گردد. پس از او تردیدهایی درباره صلاحیت اقتصاددانان برای ورود به قلمرو هنجاری و داوری درباره وضعیت های رفاهی مطرح شد، که در نتیجه برخی کوشیدند با محوریت بهینگی پارتو ساحت اقتصاد رفاه را از مباحث هنجاری عاری کنند؛ ولی برگسون با ابداع تابع رفاه اجتماعی نشان داد می توان نظریات اخلاق هنجاری را به گونه ای در اقتصاد رفاه وارد کرد که هم به علمیت آن خدشه ای نرسد و هم بتواند از سیاست های رفاهی هنجاری پشتیبانی کند.یکی از مهم ترین و معروف ترین نظریه های اخلاق هنجاری که از فلسفه اخلاق برای درج در تابع رفاه اجتماعی عاریه گرفته شده، نظریه فایده گرایی است. این نظریه اخلاقی در تابع رفاه فایده گرایان به عنوان اصل موضوع پذیرفته شده است؛ اما علی رغم کاربست دیدگاه اخلاقی فایده گرا در ضمن تابع رفاه اجتماعی، هنوز چگونگی ارتباط میان این مبحث اخلاقی و تابع رفاه اجتماعی چندان روشن نیست؛ از این رو به نظر می رسد پرداختن به شفاف سازی مفاهیم و ویژگی های نظریه اخلاقی فایده گرا و تابع رفاه اجتماعی، به عنوان مقدمه و تبیین چگونگی کاربست نظریه اخلاقی فایده گرا در تابع رفاه فایده گرایان از جمله مباحث ضروری است که در این جستار مورد کاوش قرار می گیرد.روش: توابع رفاه اجتماعی، در آثار مربوط به آن، به صورت توابع ریاضی و به روش ریاضی ارائه می شود؛ از سوی دیگر فایده گرایی به عنوان نظریه ای هنجاری در فلسفه اخلاق به صورت توصیفی بیان می شود. این دوگانگی در روش، ارائه مقاله ای در باره «بررسی کاربست نظریه اخلاقی پیامدگرایی در تابع رفاه اجتماعی فایده گرایان» را برای نگارنده بسیار دشوار می ساخت. از این رو به ناچار، باید عناصر اصلی تابع رفاه اجتماعی از بیان ریاضی به توصیفی تغییر داده می شد تا همگونی در روش ایجاد و در نتیجه امکان ارتباط برقرار کردن میان این دو موضوع، به ظاهر متفاوت، فراهم می شد. پس از تغییر بیان ریاضی به توصیفی، با تحلیل و موشکافی در مفاهیم تابع رفاه اجتماعی به عنوان مبحثی اقتصادی و فایده گرایی به عنوان نظریه ای در اخلاق هنجاری ارتباط میان این دو میسر شد و بحث از این کاربست به سرانجام رسید .نتایج: در بررسی کاربست پیامدگرایی در تابع رفاه اجتماعی فایده گرا ابهامات فراوانی در کار است. این مقاله مهمترین ابهامات را به شرح ذیل برطرف کرده است:توابع رفاه اجتماعی به طور مستقیم با فایده گرایی که در آن ملاک خوبی عمل نتیجه ای است که به عموم انسان ها می رسد ارتباط دارد و از آن جا که پیامدگرایی اعم از فایده گرایی و غایت گرایی اعم از پیامدگرایی است با این دو نیز بطور غیر مستقیم مرتبط می شود.* توابع رفاه اجتماعی هنجاری هستند و با اخلاق هنجاری ارتباط دارند. متغیر مستقل در این توابع از وضعیت های رفاهی همه افراد جامعه تشکیل می شود. متغیر توضیحی «رفاه اجتماعی» مطلوب در یک جامعه است که برای جامعه، باید فراهم شود. رابطه در این تابع بیان می کند: هر تغییری در وضعیت های رفاهی موجود افراد جامعه موجب چه تغییری در رفاه اجتماعی می شود.* فایده گرایی در اقتصاد رفاه پیگو می تواند عمل محور باشد؛ اما در عین حال، وی با در نظرگرفتن قاعده کاهنده بودن مطلوبیت نهایی، به قاعده محوری تن داده است.* فایده گرایی عمل محور، برخلاف قاعده محور، هم به شیوه خودگرایانه و هم به شیوه های دیگرگرایانه و کل گرایانه قابل تفسیر است.* منظور از فایده گرایی در فلسفه اخلاق کل گرایانه است. فایده گرایی کل گرایانه، در حقیقت، با رفاه کل جامعه یا افراد مرتبط ذی شعور سروکار دارد؛ البته در نظر گرفتن رفاه کل جامعه به معنای این نیست که اصلاً نیازی به در نظر گرفتن رفاه یکایک افراد در کار نیست.* تابع رفاه اجتماعی متفاوت از تابع سعادت است؛ تابع سعادت در فایده گرایی یک تابع فردی است؛ ولی تابع رفاه اجتماعی فایده گرا با تغییر در مطلوبیت های افراد جامعه سروکار دارد و شخص فاعل مورد توجه قرار نمی گیرد.بحث و نتیجه گیری: کاربست نظریه اخلاقی پیامدگرایی در تابع رفاه اجتماعی فایده گرایان این گونه تبیین می شود که در متغیر وابسته این تابع، رفاه کل جامعه به عنوان هدفی ارزشی و اخلاقی معرفی می شود و از این طریق با نظریه اخلاقی فایده گرا در فلسفه اخلاق مرتبط خواهد شد. بر اثر این ارتباط، تابع رفاه اجتماعی فایده گرایان تابعی هنجاری است؛ در این صورت، به سیاست گذاران و مجریان سیاست های رفاهی جامعه توصیه می شود آن را برای جامعه محقق کنند. در این تابع، فعل اخلاقی این است که باید مطلوبیت فرد یا افراد فقیر افزایش یابد، اما توجیه اخلاقی نیکو بودن چنین افزایش این است که با افزایش مطلوبیت فقرا، مطلوبیت کل بیش تر افزایش می یابد.متغیر مستقل و رابطه تابع در هر تابع رفاه هدف اخلاقی را بیان نمی کنند؛ بلکه ارتباط آن ها با اخلاق به تبع متغیر وابسته است. مثلاً در توابع رفاه فایده گرایان، گفته می شود اخلاقاً باید رفاه افراد فقیر(متغیر مستقل) افزایش یابد. این سخن به تبع این است که رابطه تابع بیان می کند: با افزایش رفاه افراد فقیر، در قیاس با افزایش رفاه ثروتمندان، رفاه کل که به متغیر وابسته مربوط است بیشتر افزایش می یابد.تقدیر و تشکر: از آقای دکتر گیلک به عنوان ناظر محترم این طرح و از آقایان دکتر علیزاده و دکتر رفیعی آتانی به عنوان ناقدین و نیز از مسئولین محترم پژوهشگاه حوزه و دانشگاه که با مساعدت های فراوان آن ها این پژوهش میسر گردید تشکر می شود.
تحلیل ابعاد گفتمان تساهل و مدارا در دیوان حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
309 - 337
حوزههای تخصصی:
زمینه/هدف: دیوان شمس الدین محمد حافظ شیرازی، سندی ارزشمند در اخلاق، رفتار اجتماعی و آموزه های تمدنی ایران است. یکی از مفاهیم کانونی دیوان حافظ گفتمان تساهل، و مدارا است. هدف این پژوهش تحلیل، تفسیر و تبیینِ ابعاد و تجلیات این گفتمان است.
روش/رویکرد: در این پژوهش از روش تحلیل گفتمان سه بُعدی نورمن فرکلاف و نظریات تئون وندایک درباره ایدئولوژی و شناخت استفاده شده است. در این روش داده های متنی در سه ساحت کاربردشناسی زبان، بازشناسی گزاره های مفهومی و ایدئولوژیک و کردارشناسی گفتمانی صورتبندی شده است.
یافته ها/نتایج: نتایج به دست آمده نشان می دهد که حافظ هماره از زبان محترمانه و پاکیزه و گاه طنز بهره گرفته است که تجلی گفتارشناختی تساهل و مدارا است. محوریت عشق در ایدئولوژی و جهان بینی، نسبیت فلسفی حقیقت، تکثرگرایی، تصریح به پنهان بودن حقیقت و شمول گرایی، باور به رحمت عام پروردگار، رواداری و امیدواری به لطف خدا و هستی، توصیه به مروت و مدارا از گزاره های مفهومی گفتمان تساهل و مدارا در دیوان حافظ هستند. همچنین تحلیل کردارشناختی نشان می دهد تأکید شاعر بر اخلاق خوب، همزیستی مسالمت آمیز، پوشاندن عیب و خطای دیگران، نکوهش عیب جویی و آزار، تصویر شخصیت آرمانی پیر مغان و خلق شخصیت رازناک رند نیز از جمله تجلیات تساهل و مدارا هستند.
نقش آموزش در فلسفه اخلاق ریچارد مروین هیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۴۶-۲۹
حوزههای تخصصی:
فلسفه به دنبال واکاوی امور با چارچوبی خردورزانه است که می تواند چهره موجهی به رفتارهای انسانی دهد. البته نوعا شایسته رفتارها را می توان با انتساب به اخلاق و برون دادی به نام رفتارهای اخلاقی، تبیین و تشریح کرد. استدلال عقلی و ارائه دقیق موضوعات منطبق بر عقل می تواند برای رسیدن به رفتار اخلاقی راهگشا باشد. از نظر ریچارد مروین هیر، نیل به این موضوع، نیازمند به دریافت برخی اصول به صورت پیش فرض یا حداقل پذیرش آنهاست و آنچه می تواند یاری رسان کنش های اخلاقی باشد و به آن سوق دهد، آموزش بر اساس آموزه های عقلانی با استناد به قاعده تعمیم پذیری، جهان شمولی و توصیه است که مبتنی بر توصیف گرایی است و مبانی فلسفه اخلاق هیر را تشکیل می دهد. او با استناد به چگونگی آموزش، تلقین، تمرین و مهارت را الگوی محوری معرفی کرده که در نهایت منجر به عادت در ویژگی های اخلاقی توأم با توصیه خواهد شد.
تبیین رویکرد اخلاقی حافظ؛ فردی یا اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
دغدغه اصلی این نوشتار، تبیین رویکرد اخلاقی حافظ؛ فردی یا اجتماعی است. در واقع، او فقط بخشی هر چند مهم از ادبیات فارسی نیست، بلکه در گذر قرون متمادی به یکی از سرچشه های فکری و فرهنگی و پشتوانه های روحی و معنوی فارسی زبانان تبدیل شده است. از همین روی با توجه به اهمیت اخلاق و ضرورت واکاوی و ریشه یابی وضعیت اخلاقی زمانه او، به شیوه تحلیلی-توصیفی و با استناد به اشعار حافظ، لازم است مجدانه دریابیم که این حافظ، یا به تعبیر هوشمندانه برخی، این حافظه تاریخی ما، در لوای اشعار و افکارش، مروج و مبلغ کدام نوع از مکاتب و مبانی اخلاقی است و نیز، این مکتب اخلاقی، هر چه که هست، فردی است یا اجتماعی؟ در واقع، تازگی و بداعت نوشتار حاضر در تبیین و اثبات فردی یا اجتماعی بودن اخلاق حافظی و فرق میان این دو مقوله است. نتیجه به دست آمده این که: در محبت به مردم(که اشعار حافظ لبریز از آن است)، مهم، پایه عاطفی اخلاق اجتماعی است و محبت به مردم، به خودی خود، دارای ارزش ذاتی نیست، لذا حافظ، در مقوله «اخلاق اجتماعی»، هیچ حدّ و مرزی قائل نبوده و بر رعایت آن در حق « همه» تأکید می کند
جایگاه نظریات اخلاق هنجاری در تابع رفاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از نظریات اخلاقی در اقتصاد رفاه، با ابتکار پیگو در وارد کردن مطلوبیت گرایی بنتام به نظریه اقتصاد رفاه خویش آغاز شد و اکنون بسیار گسترده شده و رابطه تنگاتنگی میان اقتصاد رفاه و فلسفه اخلاق به وجود آمده است. مسئله اصلی این پژوهش آن است که اقتصاد رفاه معاصر چگونه میان فلسفه اخلاق و اقتصاد رفاه ارتباط برقرار کرده است. از تبیین این ارتباط می توان در پژوهش های گسترده تر، نقبی به ارتباط اقتصاد رفاه با فلسفه اخلاق اسلامی زد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش، زمینه سازی برای ارائه نظریات بومی و اسلامی در اقتصاد رفاه است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از میان اقسام نظریات اخلاقی، نظریات اخلاق هنجاری به صورت اصل موضوع در اقتصاد رفاه و به طور عمده در توابع رفاه اجتماعی به کار می رود. همچنین از میان عناصر سه گانه هر تابع رفاه اجتماعی، متغیر وابسته بیشترین ارتباط را با مباحث اخلاقی و فلسفه اخلاق دارد و در حقیقت، شکل تابع رفاه از معیاری که در متغیر وابسته نهفته است مشخص می شود.
تبیین ویژگی های ارزش اخلاقی از منظر قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
7 - 34
حوزههای تخصصی:
یکی از علومی که قرآن کریم بر آن تأثیرگذار است، دانش فلسفه اخلاق و مسائل ذیل آن است و یکی از این مسائل، که مکتب های گوناگون اخلاقی دیدگاه های متفاوتی درباره آن، عرضه کردند، ویژگی های ارزش اخلاقی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی با تمرکز بر آیات قرآن، به این پرسش پاسخ داده است که از دیدگاه قرآن، ارزش اخلاقی چه ویژگی هایی دارد؟ یافته های پژوهش بیان نگر آن است که از نگاه قرآن، ارزش های اخلاقی مبتنی بر واقعیت هستند، قابلیت تبیین عقلانی دارند، دارای انسجام درونی هستند و دارای مراتب می باشند. معیار ارزش اخلاقی واحد است و ارزش های اخلاقی، ارزش های مطلقی هستند که دارای ملاک حقیقی اند و نسبیت ارزش اخلاقی مردود است.