مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
نشخوار فکری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و سلامت روان مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودکان بیش فعالی-نقص توجه 3 تا 7 ساله شهر تهران در سال 1403 تشکیل دادند، که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991) و سلامت روان (گلدبرگ، 1972) استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتایج نشان داد که طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معناداری بر کاهش نشخوار فکری در مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی داشته است. همچنین طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معناداری بر سلامت روان و مؤلفه های آن (اضطراب و بی خوابی، نارساکنش وری اجتماعی، افسردگی و نشانه های جسمی) در مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی داشته است. بنابراین می توان از آموزش برنامه طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای کاهش نشخوار فکری و افزایش سلامت روان مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی استفاده کرد.
اثربخشی درمان فراتشخیص یکپارچه بر نشخوار فکری، تحریف های شناختی و اجتناب شناختی در زنان مبتلا به اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیص یکپارچه بر نشخوار فکری، تحریف های شناختی و اجتناب شناختی در زنان مبتلا به اختلال افسردگی انجام شد. طرح پژوهش حاضر پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل زنانی بود که در سال 1403 به مراکز درمان افسردگی در شهر آبدانان مراجعه کردند. در این مطالعه، به دلیل حجم پایین جامعه و محدودیت جامعه آماری، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و 30 زن واجد شرایط به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند. داده ها با استفاده از ابزارهای استاندارد شامل پرسشنامه اجتناب شناختی سکستون و داگاس (CAQ)، پرسشنامه نشخوار فکری نالن هوکسما و مارو (1991)، پرسشنامه تحریف های شناختی عبداله زاده و سالار (1389) و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی (DASS) لایبوند و لاویبوند (1995) جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 انجام شد و در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار برای نشان دادن وضعیت داده ها و در بررسی فرضیه ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده گردید. یافته ها نشان داد که درمان فراتشخیص یکپارچه تأثیر معناداری بر کاهش نشخوار فکری، تحریف های شناختی و اجتناب شناختی در زنان مبتلا به اختلال افسردگی داشته و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم یافته است. در نتیجه، می توان نتیجه گیری کرد که این نوع درمان می تواند به عنوان یک راهکار مؤثر در بهبود وضعیت روان شناختی این گروه از بیماران مورد استفاده قرار گیرد.
الگوی ساختاری سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری و کنترل و انعطاف پذیری شناختی با افسردگی نوجوانان با نقش میانجی گر نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری تغییرات خلق و خو و رفتارهای شخص را بر اساس عوامل زمینه ای تبیین می کند و بنابراین تفاوت های فردی در حساسیت ها منجر به تفاوت هایی در پردازش می شود. علاوه بر آن نشخوار فکری به عنوان یک سبک پاسخ پایدار ارتباط نزدیکی با حفظ اختلال افسردگی اساسی دارد و یک الگوی ناسازگار از متمرکز بر افکار و احساسات منفی است. با توجه به تأثیر افسردگی بر ابعاد عاطفی، جسمی و شناختی می تواند در افراد مبتلا مشکلاتی را در توجه، حافظه و کنترل شناختی ایجاد کند، بنابراین، پژوهش های بیشتر در خصوص کنترل شناختی در اختلال افسردگی مورد نیاز است. هدف: این پژوهش با هدف الگوی ساختاری سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری و کنترل و انعطاف پذیری شناختی با افسردگی نوجوانان با نقش میانجی گر نشخوار فکری انجام شد. روش: این پژوهش ازنظر هدف بنیادی و از نظر روش یک پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند. نمونه پژوهش 347 نفر از دانش آموزان شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های از پرسشنامه های نشخوار فکری نالن هوکسما و همکاران (1991)، مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی زیگموند و اسنیت (1983)، پرسشنامه سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری کارور و وایت (1994) و پرسشنامه کنترل و انعطاف پذیری شناختی گیبرس و همکاران (2018) استفاده شد. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری و AMOS.24 و SPSS.27 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سیستم فعال سازی رفتاری، کنترل و انعطاف پذیری شناختی با نشخوار فکری و افسردگی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (05/0 P<). یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که 20 درصد از واریانس نشخوار فکری توسط کنترل و انعطاف پذیری شناختی و سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری تبیین می شود. در نهایت 29 درصد از واریانس افسردگی توسط کنترل شناختی و انعطاف پذیری و سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری و نشخوار فکری تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها استفاده از مداخلات درمانی که زمینه را برای انعطاف پذیری روانشناختی و کنترل شناختی فرام سازد می تواند در جهت کاهش نشخوار گری و علائم افسردگی کمک کننده باشد.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر ادراک طردشدگی، اضطراب اجتماعی و نشخوار فکری در نوجوانان خانواده های طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
67 - 81
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر ادراک طردشدگی، اضطراب اجتماعی و نشخوار فکری در نوجوانان خانواده های طلاق بود.روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه نوجوانان ۱۴ الی ۱۸ سال خانواده های طلاق شهرستان جویم در سال ۱۴۰۲ بود. تعداد ۳۰ نوجوان بر اساس معیارهای ورود و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله طرحواره درمانی را در ۱۰ جلسه ۴۵-۶۰ دقیقه ای دریافت نمودند. برای گردآوری اطلاعات از مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان، مقیاس طرد همسالان و مقیاس پاسخ های نشخواری استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که طرح واره درمانی گروهی باعث کاهش معنادار میانگین پس آزمون در ادراک طردشدگی، اضطراب اجتماعی و نشخوار فکری نوجوانان خانواده های طلاق شده است (05/0 >P).نتیجه گیری: طرحواره درمانی گروهی به عنوان یک مداخله مؤثر در بهبود مشکلات روان شناختی و ارتباطی نوجوانان خانواده های طلاق است.
اثرطرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر خویشتن پذیری و نشخوار فکری زنان با دیابت و پر اشتهایی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش طرحواره درمانی در مقایسه با درمان پذیرش و تعهد (ACT) با خویشتن پذیری و نشخوار فکری زنان با دیابت و پراشتهایی عصبی بود.روش: این مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه با پی گیری دو ماهه می باشد. جامعه آماری همه زنان با اختلال همزمان دیابت و پر اشتهای روانی شهر مشهد در نیمه اول سال 1402بود که به مراکز درمانی، مراجعه کرده بودند. تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی درسه گروه طرحواره درمانی ( 15 نفر)، درمان پذیرش وتعهد ( 15 نفر) و گروه گواه ( 15 نفر) تقسیم شدند. برای ارزیابی خویشتن پذیری از پرسشنامه چمبرلند و هاگا (2001) و جهت سنجش نشخوار فکری از آزمون تری نور و همکاران (۲۰۰۳) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. گروه آزمایش طرحواره درمانی تحت مداخله بسته آموزشی یانگ و همکاران (2003) و گروه آزمایش پذیرش و تعهد تحت مداخله درمانی هیز و همکاران (2012) به مدت ده جلسه یک ساعته قرار گرفتند. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد مداخله طرحواره درمانی و پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی (P<0/01)، (63/29F=) و خویشتن پذیری (P<0/01)، (83/49F=) مؤثر است و این تأثیر در مرحله پی گیری پایدار است. نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد بین دو گروه پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی تفاوت معناداری در خویشتن پذیری و نشخوار فکری وجود دارد (P<0/05)؛ بنابراین پذیرش وتعهد تأثیر بیشتری بر کاهش نشخوار فکری و افزایش خویشتن پذیری زنان داشته است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت: با آموزش رویکردهای درمانی روان شناختی مانند طرحواره و درمان پذیرش و تعهد به زنان می توان در کنترل دیابت و پیشگیری از پرخوری عصبی آنان کمک کرد. همچنین با کنترل پرخوری عصبی می توان آنان را از عوارض جانبی آسیب های جسمانی، روانی و اجتماعی پرخوری عصبی حفظ کرد و بدین ترتیب مادران سالم تر و جامعه سالم تری داشت.
مقایسه اثربخشی تحریک مستقیم فرا جمجمه ای و ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی، نشخوار فکری و نگرانی در دانشجویان دارای نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
26 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی، نشخوار فکری و نگرانی در دانشجویان دارای نشانگان افسردگی انجام شد.روش: پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری در سه گروه ذهن آگاهی، درمان تحریک مستقیم فرا جمجمه ای و کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه زنجان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند که پس از اجرای پرسشنامه اینترنتی افسردگی بک بر روی ۴۰۰ نفر، 45 نفر از افراد با نمره متوسط یا بالاتر به روش تصادفی انتخاب و به تصادف یه یکی از دو گروه آزمایش و یا کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. در هرگروه آزمایش مداخله های مربوطه انجام شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان جلسات و دو ماه بعد پس آزمون و پیگیری انجام شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) و با استفاده از نرم افزار spss26 تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: نتایج اثربخشی هر دو روش درمانی ذهن آگاهی و تحریک مستقیم فراجمجمه ای را در کاهش نشانگان افسردگی، نگرانی، نشخوار فکری و افزایش انعطاف پذیری شناختی نشان داد. تحلیل پیگیری نشان داد اثربخشی ذهن آگاهی بر افسردگی، نشخوار فکری و نگرانی بیشتر از تحریک مستقیم فراجمجمه ای بود؛ اما اثربخشی تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر افزایش انعطاف پذیری شناختی بیشتر بود.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در کاهش علائم افسردگی موثر بوده اما اثربخشی آن ها متفاوت است؛ بنابراین توجه به نشانه ها و شکایت های اختصاصی بیماران افسرده در انتخاب درمان موثر باید مدنظر قرار داده شود.
مدل یابی معادلات ساختاری وابستگی به اینترنت بر اساس نشخوار فکری و خودمهاری با نقش میانجی تنیدگی ادراک شده در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
300 - 288
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل یابی معادلات ساختاری وابستگی به اینترنت بر اساس نشخوار فکری و خودمهاری با نقش میانجی تنیدگی ادراک شده در میان نوجوانان انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه نوجوانان دختر مشغول به تحصیل در دوره دوم متوسطه شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. به این منظور تعداد 300 نفر از این افراد با استفاده از مدل کلاین(2023) و به روش نمونه گیری در دسترس(شیوه آنلاین) انتخاب شدند و به آزمون وابستگی به اینترنت(IAT)، مقیاس پاسخ نشخوار فکری(RRS)، مقیاس تنیدگی ادراک شده(PSS) و مقیاس خودمهاری فرم کوتاه(BSCS) پاسخ دادند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 تحلیل شد. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم نشخوار فکری و خودمهاری از طریق نقش میانجی تنیدگی ادراک شده بر وابستگی به اینترنت معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود و 65 درصد واریانس وابستگی به اینترنت به وسیله نشخوار فکری و خودمهاری با نقش میانجی تنیدگی ادراک شده تبیین می شود. با توجه به نتایج به دست آمده، مدیران و سیاست گذاران سازمان آموزش و پرورش می توانند از طریق فراهم نمودن شرایط رشد خودمهارگی و کاهش نشخوار فکری و تنیدگی ادراک شده، وابستگی به اینترنت دانش آموزان نوجوان را مدیریت نمایند.
اثربخشی بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق بر بهزیستی ذهنی و نشخوار فکری زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۲۵۰-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق بر بهزیستی ذهنی و نشخوار فکری زنان مطلقه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مطلقه شهر اراک در سال 1402-1401 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای (هفته ای 2 جلسه) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه بهزیستی ذهنی (SWBQ، 2003) و نشخوار فکری نولن- هوکسما و مارو (RRS، 1991) بود. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون بهزیستی ذهنی و نشخوار فکری در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت و همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود نداشت. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق روش مداخله ای مناسبی بر بهبود بهزیستی ذهنی و نشخوار فکری زنان مطلقه است.
بررسی تاثیر نشخوار فکری و کمال گرایی بر خشونت علیه زنان دارای همسر مبتلا به اختلال مصرف مواد با متغیر میانجی تاب آوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سالیان متمادی است که اعتیاد به موادمخدر به عنوان یک مشکل جهانی شناخته می شود، اختلال مصرف مواد در خانواده ها روز به روز رو به افزایش بوده و از طرفی خشونت علیه زنان به یک معضل جدی تبدیل شده است. از این رو هدف مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر نشخوار فکری و کمال گرایی بر خشونت علیه زنان با متغیر میانجی تاب آوری در بین زنان دارای همسر مبتلا به اختلال مصرف مواد بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی زنان دارای همسر مبتلا به اختلال مصرف مواد در شهر مشهد تشکیل می داد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار جی پاور برابر با ۱۳۲ نفر تعیین گردید که جهت رعایت ریزش های احتمالی بعدی تعداد ۱۶۵ نفر مورد آزمون قرار گرفتند. پرسشنامه های مورد استفاده عبارت بودند از مقیاس نشخوار فکری نولن-هوکسما و مارو، مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی، مقیاس تاب آوری کونور و دیودسون و پرسشنامه خشونت علیه زنان توسط همسر. تاب آوری به صورت مستقیم خشونت علیه زنان را پیش بینی می کند (01/0p<، 30/0-=β). بعلاوه نشخوار فکری (05/0p<، 08/0=β) و کمال گرایی (05/0p<، 08/0=β) دو متغیری بودند که به صورت غیرمستقیم و به واسطه تاب آوری بر روی خشونت علیه زنان تأثیرگذار بودند. بدین معنی که نشخوار فکری و کمال گرایی کمتر موجب افزایش تاب آوری در فرد شده و در نتیجه خشونت علیه زنان را کاهش می دهد. زنانی که تاب آوری بالاتری دارند بهتر می توانند بین عواطف مثبت و منفی خود تمایز قائل شوند. این توانایی زنان باعث می شود که آن ها هنگام روبرو شدن با خشونت همسر خود بهتر بتوانند شرایط دشوار به وجود آمده را کنترل کنند. این امر سبب می شود که روابط چنین زوجینی کمتر دستخوش چالش و خشونت شود.