مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
مدیریت کیفیت جامع
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط میان نگهداری و تعمیرات بهره ور فراگیر، مدیریت کیفیت جامع، مدیریت زنجیره تأمین، ویژگی های سازمان یادگیرنده و عملکرد عملیاتی انجام گرفته است. در راستای انجام عملیات پژوهش ابتدا با مطالعه مبانی نظری چارچوب مفهومی پژوهش ارائه شد. در مرحله بعد با تدوین و توزیع پرسشنامه بین 180 نفر از جامعه آماری پژوهش متشکل از مدیران عالی، میانی و عملیاتی آگاه نسبت به موضوع مورد بررسی شرکت های صادراتی استان گلستان بصورت تصادفی ساده توزیع، اطلاعات مورد نیاز جهت بررسی فرضیه های پژوهش جمع آوری گردید. در نهایت تعداد 146 پرسشنامه تکمیل شده برگشتی تحت پوشش تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزیی قرار گرفت. نتایج بدست آمده بر اساس این تکنیک مشخص کرد نگهداری و تعمیرات بهره ور فراگیر تأثیر مثبتی بر مدیریت کیفیت جامع دارد، درصورتی که نگهداری و تعمیرات بهره ور فراگیر نتوانسته است به تنهایی نتیجه قابل قبولی برای دستیابی به عملکرد عملیاتی بدست آورد و ملزم به وجود مدیریت کیفیت جامع برای این امر می باشد. نتیجه دیگری که بدست آمد، حاکی از تأثیر مثبت مدیریت کیفیت جامع و مدیریت زنجیره تأمین و نقش میانجی مدیریت زنجیره تأمین در دستیابی به عملکرد عملیاتی بین دو متغیر مدیریت کیفیت جامع و عملکرد عملیاتی می باشد. علاوه بر این نتایج مشخص کرد مدیریت کیفیت جامع تأثیر مثبتی بر سازمان یادگیرنده دارد و سازمان یادگیرنده نقش مهمی بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد عملیاتی شرکت های صادراتی استان گلستان دارد.
تأثیر مدیریت زنجیره تأمین پایدار بر اثربخشی سازمانی: نقش میانجی مدیریت کیفیت جامع(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش میانجی مدیریت کیفیت جامع در تأثیر مدیریت زنجیره تأمین بر اثربخشی سازمانی در کارکنان شرکت سیم و کابل ستاره یزد بود. این پژوهش از سری مطالعات همبستگی بود که با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی انجام شد. با توجه به کوچک بودن جامعه آماری مورد نظر، از روش کل شمار برای نمونه های پژوهش استفاده شد و تمامی ۹۰ نفر کارمند این شرکت به عنوان نمونهی آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های این پژوهش، پرسشنامه مدیریت زنجیره تأمین پایدار لین و همکاران (2014)، پرسشنامه مدیریت کیفیت جامع اسپینوال (۲۰۱۵) و پرسشنامه اثربخشی سازمانی بر اساس مدل کارکردهای چهارگانه پارسونز استفاده شد. از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که مدیریت زنجیره ی تأمین می تواند به صورت مستقیم بر اثربخشی و مدیریت کیفیت جامع کارکنان تأثیرگذار باشد. همچنین، نتایج آزمون سوبل (۱۸/۹) نقش میانجی گری مدیریت کیفیت جامع را تأیید کرد. نتیجهی آزمون VAF به این معنی بود که متغیر مدیریت کیفیت جامع می تواند به میزان ۴۲/۰از تأثیرات مدیریت زنجیره تأمین بر اثربخشی سازمانی را تبیین نماید. با توجه به این نتیجه به مدیران شرکت سیم و کابل ستاره یزد پیشنهاد می شود با ایجاد استراتژی هایی در مدیریت زنجیره تأمین بر مدیریت کیفیت جامع تأثیرگذاشته تا در نهایت بتوانند اثربخشی سازمانی کارکنان خود را افزایش دهند.
طراحی ارزیابی تولید ناب در صنایع کوچک و متوسط
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری در مسائلی مانند تولید ناب از پیچیدگی بالایی برخوردار است. این پیچیدگی از یک طرف به علت وجود واژه های زبانی است و از طرف دیگر تصمیم گیری در موضوعاتی چون تولید ناب به دانش افراد خبره وابسته است. با توجه به این که سنجش نابی اولین گام در شناخت نقاط قوت و ضعف صنایع در جهت دستیابی به اهداف تولید ناب می باشد، بنابراین نیاز است تا روش های کاربردی تر در این حوزه تدوین گردد. بر همین اساس نیز هدف این تحقیق ارائه مدلی برای ارزیابی تولید ناب با استفاده از سیستم های استنتاج فازی است. مدل ارائه شده از پنج سیستم استنتاج فازی تشکیل شده است که در دو سطح طراحی شده است. چهار سیستم سطح اول به عنوان ابزارهای موثر بر تولید ناب، نمره ای به عنوان خروجی تولید می کنند که این خروجی ها به عنوان ورودی سیستم نهایی جهت ارزیابی تولید ناب مورد استفاده قرار گرفته است. در طراحی هر یک از سیستم های استنتاج فازی از توابع عضویت مثلثی که به جهت کارایی و سهولت در استفاده انتخاب شده بودند، استفاده شده است. نتایج تدوین مدل و بکارگیری آن در یک شرکت ماشین-آلات و تجهیزات نشان می دهد که مدل ارائه شده ضمن اینکه وضعیت تولید ناب در سازمان را نشان می دهد، قادر است وضعیت سازمان را در هریک از عوامل و معیارهای موثر بر تولید ناب را نیز مشخص نماید.
بررسی میزان رضایت زبان آموزان از آموزشگاه های خصوصی زبان: تحلیل عاملی پرسش نامه سنجش کیفیت محیط های آموزشی اجوکوآل(مقاله علمی وزارت علوم)
بی شک یکی از عواملی که به ارتقای سطح کیفی برنامه های آموزشی منجر می شود بررسی کیفیت آموزش از دیدگاه دریافت کننده های این خدمات است. در محیط های آموزشگاهی آموزش زبان انگلیسی نیز بنا به رقابت انکارناپذیری که در این حوزه وجود دارد کیفیت نقش تعیین کننده ای در انتخاب آموزشگاه زبان دارد. هدف پژوهش کنونی این است که نظرات زبان آموزان دریافت کننده خدمات آموزش زبان انگلیسی را نسبت به میزان کیفیت خدمات آموزشی و امکانات آموزشگاه ها بررسی کند. یکی از مدل هایی که برای بررسی میزان کیفیت آموزش ارائه و دریافت شده مورداستفاده قرار می گیرد مدل اجوکوآل است که مخصوص مراکز آموزش عالی طراحی شده است. مدل اجوکوآل جهت ارزشیابی سطح کیفیت آموزش در مراکز آموزش عالی است که در تحقیق حاضر مورداستفاده قرار گرفته است و در قالب پنج جنبه (امکانات فیزیکی، کادر علمی، خروجی یادگیری، پاسخ گویی، و توسعه شخصیتی) و 28 آیتم مجزا به شکل یک پرسش نامه درآمده است. مدل ارزیابی کیفیت آموزشی اجوکوآل از مدل دیگری که کیفیت خدمات را بررسی می کند مستخرج شده است به نام سروکوآل[1] که به بررسی کیفیت خدمات ارائه و دریافت شده می پردازد. سروکوآل را نیز می توان بخشی از حوزه بررسی کیفیت به نام مدیریت کیفیت جامع (Total Quality Management) دانست که عبارت است از «یک سیستم و فلسفه منطقی برای [ایجاد] تغییر و مدیریت کیفیت در مؤسسات آموزش عالی» (Hammersley & Pinnington, 1999). از آنجایی که پرسش نامه اجوکوآل متناسب با شرایط آموزش عالی طراحی شده است برخی از آیتم های آن که با بافت آموزشگاهی آموزش زبان انگلیسی تناسب نداشت با نظر متخصصان حذف شد و تعداد آیتم های آن از 28 آیتم به 23 آیتم تقلیل یافت. سپس این پرسش نامه به زبان فارسی ترجمه شد. ایده کلی این مدل بررسی کیفیت آموزش بررسی انتظارات مشتریان از کیفیت آموزش دریافت شده و همچنین تجربه آنان از خدمات دریافت شده است و فاصله بین این دو نشان دهنده میزان رضایت مشتری شمرده می شود. هرچقدر انتظارات بیشتر و کیفیت کم تری تجربه شود سطح کیفیت کم تر به دست می آید و هر چقدر تجربه خدمات دریافت شده بهتر از حد انتظار مشتری باشد کیفیت آموزشی بالاتر تخمین زده می شود. شرکت کننده های این تحقیق 254 زبان آموز یک آموزشگاه خصوصی آموزش زبان انگلیسی هستند که پس از دریافت پرسش نامه ها 200 پرسش نامه موردتأیید قرار گرفت و استفاده شد. با توجه به اینکه این تحقیق در دو فاز کمی و کیفی اجرا شده است، پس از بررسی های کمّی پرسش نامه مذکور از طریق تحلیل عاملی در نرم افزار ایموس و بررسی برازش این مدل در بافت آموزشگاهی، تعدادی از شرکت کننده ها که تمایل خود را به حضور در مصاحبه اعلام کرده بودند به مصاحبه دعوت شدند. سپس، محققان براساس کدبندی نظریه زمینه موضوعات مطرح شده توسط مصاحبه شوندگان را موردبررسی قرار دادند و رابطه بین بخش های مختلف پرسش نامه و کیفیت آموزشی را بررسی کردند. نتایج حاصله از بخش کمی این تحقیق در دو شاخص مؤید برازش مدل ارائه شده است (RMSEA و CFI) و در دو شاخص دیگر شاخص های برازش در سطح مطلوبی قرار نداشتند (مقدار p برای Chi‑square و CMIN/DF). ضمن اینکه بار عاملی برای همه آیتم های این پرسش نامه قابل قبول اعلام شدند و ضرایب هم بستگی بین جنبه ها نیز در بازه مناسبی قرار داشتند. درنتیجه جهت تعمیق نتایج کمی به دست آمده مصاحبه ها نقش مهم تری پیدا کردند. در مصاحبه ها نیز عمدتاً این مدل پذیرفته شده اعلام شد، ولی برخی از جنبه های این پرسش نامه زیر سؤال رفت ازجمله ارتباط رشته آکادمیک کادر آموزشی با آموزش زبان انگلیسی. آن ها با توجه به تجربه ای که در دریافت خدمات آموزش زبان انگلیسی از دانشجویان رشته های غیرمرتبط داشته اند، عمدتاً این دو عامل را غیرمرتبط دانستند. همچنین، مصاحبه شونده ها عوامل دیگری را نیز بر کیفیت مراکز آموزش زبان انگلیسی افزودند که در این تحقیق موردبررسی قرار گرفت. عوامل افزوده شده عبارت بودند از اهمیت تعیین سطح زبان آموزان (که هیچ جایگاهی در مدل اجوکوآل نداشت) قبل از ورود به کلاس ها، هم خوانی سن زبان آموزان سر کلاس (که در آموزش عالی با توجه هم سن بودن دانشجویان چنین چالشی وجود ندارد یا بسیار ضعیف است)، وجود مشاوره های زبانی مستمر و در دسترس در محیط آموزشی و همچنین ارزیابی های و گزارش های منظم از روند رشد زبانی زبان آموزان. هر یک از این پیشنهادات را می توان درنهایت با درنظر گرفتن ملاحظات مربوطه به این مدل جهت استفاده در مراکز آموزش زبان افزود. ابعاد کیفیت آموزشی در پرسش نامه مذکور بررسی و پیشنهاداتی در جهت حذف خلل های موجود با توجه به شرایط مربوط به این بافت آموزشی ارائه شد. با توجه به گستردگی کار آموزشگاه ها و استقبال زیاد از این خدمات آموزشی، ضرورت ایجاد مدل مخصوصی
تاثیر استفاده از فناوری واقعیت مجازی بر قصد رفتاری مصرفکننده در صنعت مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
3 - 22
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری واقعیت مجازی به عنوان ابزاری نوین، توسط سازمانهای مختلف به کار گرفته شده و تحقیقات فراوانی نیز در خصوص چگونگی تاثیر آن بر رفتار مصرفکنندگان، انجام شده است. اما علیرغم مطالعات گسترده، در ایران و به ویژه در صنعت مسکن، تاکنون پژوهشی در این حوزه مشاهده نشده است و شکاف تحقیقاتی و عملی وجود دارد. از طرفی، با توجه به اپیدمی جهانی کرونا که تکرارشدنی هم به نظر میرسد، نیاز به توسعه بسترهای آنلاین و ابزارهایی در این حوزه، بیش از پیش احساس میشود. لذا با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر برای اولین بار به بررسی تاثیر استفاده از فناوری واقعیت مجازی بر قصد رفتاری مصرفکننده پرداخته است. هدف پژوهش، تعیین رابطه عوامل اثرگذار بر حس حضور هنگام استفاده از فناوری واقعیت مجازی با قصد تبلیغات و قصد حمایت مصرفکننده، با نقش میانجی تجربه خرید و تغییر در ارزش درک شده در صنعت مسکن است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی خریداران مسکن در شهر تهران است که از سایت و اپلیکیشن مسکن مجازی استفاده کردهاند. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری دردسترس استفاده شد و گردآوری دادهها توسط پرسشنامه انجام گرفت. جهت تجزیهوتحلیل دادهها، از روش مدل معادلات ساختاری با نرمافزار Amos استفاده شد. یافتهها نشان داد بین احساسات و حس حضور با واقعیت مجازی، و بین حس حضور و تجربه خرید، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. تجربه خرید بر تغییر در ارزش درک شده، و همچنین ارزش درک شده با قصد تبلیغات شفاهی و قصد حمایت، تاثیر مثبت و معنادار دارد. نقش میانجی تجربه خرید، در رابطه بین حس حضور و تغییر در ارزش درک شده و نیز نقش میانجی تغییر در ارزش درک شده در رابطه بین تجربه خرید با قصد تبلیغات شفاهی و قصد حمایت تایید شد. با توجه به جدید بودن فناوری واقعیت مجازی در ایران و به ویژه در زمینه بازار مسکن، نتایج حاصل از این پژوهش میتواند راهگشایی در زمینه استفاده از این فناوری نوین در حوزه بازاریابی باشد.
مدل سازی ساختاری نقش میانجی فرهنگ ایمنی بیمار در روابط بین مدیریت کیفیت جامع، یادگیری سازمانی و تصویر سازمانی در بخش خدمات سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
49 - 70
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تصویری که بیماران از کیفیت خدمات سلامت در ذهن دارند می توانند تا اندازه زیادی ارزیابی کلی آن ها از این سازمان ها را شکل دهد. هدف کلی این پژوهش بررسی تاثیر یادگیری سازمانی و مدیریت کیفیت جامع بر تصویر سازمان با نقش میانجی فرهنگ ایمنی بیمار در بخش خدمات سلامت است. روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و کارکنان بیمارستان ها به عنوان جامعه آماری این پژوهش برای سه متغیر مدیریت کیفیت جامع، یادگیری سازمانی و فرهنگ ایمنی بیمار لحاظ شده است. همچنین جامعه آماری برای متغیر تصویر سازمان، شامل بیمارانی بوده است که در بازه زمانی 6 ماهه به این بیمارستان ها مراجعه کرده اند. در نهایت 240 نفر از هر دو گروه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه های استاندارد بود که برای تأیید پایایی و روایی پرسش نامه ها از شاخص های آلفای کورنباخ، پایایی ترکیبی، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده توسط نرم افزارهای آماری SPSS و Smart PLS انجام شد. یافته ها: یادگیری سازمانی بر سه متغیر مدیریت کیفیت جامع، فرهنگ ایمنی بیمار و تصویر سازمان اثر مثبتی دارد. همچنین مدیریت کیفیت جامع بر فرهنگ ایمنی بیمار و تصویر سازمان اثر مثبت و معناداری دارد. برای تعیین اثر متغیر میانجی نیز از آزمون سوبل استفاده شده و نتایج، نقش میانجی گری فرهنگ ایمنی بیمار را تأیید می نماید. بنابراین فرهنگ ایمنی بیمار به عنوان متغیر میانجی بر رابطه میان دو متغیر یادگیری سازمان و مدیریت کیفیت جامع، بر تصویر سازمان اثر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: مدیران سازمان های ارائه کننده خدمات سلامت می توانند با اجرای موثر طرح های مدیریت کیفیت جامع و بهبود یادگیری سازمانی تصویر سازمان خود را در ذهن بیماران بهبود بخشند.
مدیریت کیفیت جامع در برنامه های آموزش مهندسی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۲ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۴۷
27 - 48
اغلب سازمانهای صنعتی برای تأمین نیازهای دانشی مهندسان خود دوره های فنی متعددی را برگزار کنند. از آنجا که اجرای این دوره ها متضمن سرمایه گذاری هنگفت و صرف زمان خدمتی نیروی انسانی فعال است، آگاهی از کیفیت آموزشهای اجرا شده و بازدهی حاصل از میزان اثربخش بودن آنها از مهم ترین انتظاراتی است که سازمان از نظام آموزش دارد. پاسخگویی به این انتظارات مستلزم شناسایی عوامل تأثیر گذار در برنامه ریزی و اجرای دوره ها نظیر استراتژی، اهداف و ساختار سازمانی مرکز آموزش، سازماندهی و مدیریت آن، استانداردهای آموزشی، کادر آموزشی، امکانات و تجهیزات در اختیار، فرایند یاد دهی یادگیری و ارزیابی میزان تأثیر هر یک از آنها در کمک به ایفای نقش آموزش در بهبود کیفیت محصول یا خدمات تولید شده سازمان است. در این مقاله با رویکرد به «مدیریت کیفیت جامع» به عنوان شناخته شده ترین مدل کیفی سازی، شیوه های بهبود کیفیت در برنامه های آموزش مهندسی بررسی شده است.
بررسی تاثیر مدیریت کیفیت جامع بر بهره وری آموزشی مدیران دبیرستان های منطقه 14 تهران
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
75 - 84
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مدیریت کیفیت جامع بر بهره وری آموزشی مدیران دبیرستان های منطقه 14 تهران انجام گرفت. جامعه آماری آن عبارت است از تمام مدیران و معاونین دبیرستان های پسرانه منطقه 14 تهران به تعداد 155 نفر که از بین تعداد، 111 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه چهار بعدی میتال و همکاران (2011) با پایایی 901/0 و همچنین برای بهره وری از پرسشنامه عبدالهی و بازرگان (1392) با پایایی 865/0استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های از آزمون همبستگی پیرسون در محیط spss استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد هر چهار بعد مدیریت کیفیت جامع ( بهبود مستمر= 793/0 ، کار تیمی = 801/0، آموزش کارکنان = 865/0 و ارتباطات = 623/0 ) با بهره وری آموزش دبیرستان ها همبستگی مثبت دارند. همچنین همبستگی کلی مدیریت کیفیت جامع با بهره وری آموزشی نیز برابر با 822/0 بود که نشان می دهد مدیریت کیفیت جامع می تواند بهره وری آموزشی دبیرستان ها را ارتقا دهد.
بررسی نگرش مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه نسبت به پذیرش مدیریت کیفیت جامع و رابطه آن با برخی ویژگی های جمعیت شناختی آنان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ بهار ۱۳۸۷ شماره ۱
9 - 28
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور مقایسه دو نظریه کلاسیک آزمون (CTT) و پاسخ سؤال (IRT) از نظر اندازه گیری شاخص های دقت آزمون انجام شد. روش تحقیق، از نوع کاربردی توصیفی است و برای بررسی سؤال پژوهشی، پاسخنامه های داوطلبان ورود به دانشگاه های کشور در سال 1384، در رشته علوم تجربی در آزمون اختصاصی درس زیست شناسی مورد استفاده قرار گرفت. از بین کلیه داوطلبان شرکت کننده نظام سالی - واحدی در این گروه آزمایشی، یک گروه نمونه 1000 نفری به طور تصادفی انتخاب شد و سؤال تحقیقی بر روی پاسخنامه های گروه نمونه بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد که نظریه IRT از نظر اندازه گیری شاخص های دقت آزمون بر نظریه CTT ارجحیت دارد. با توجه به نتایج تحقیق، در نظریه پاسخ سؤال، برای هر سطح توانایی، آگاهی و خطای استاندارد جداگانه ای به دست می آید که بر اساس آن می توان فهمید آزمون در کدام سطح توانایی، دارای بیشترین دقت و کمترین خطاست؛ مزیتی که نظریه کلاسیک اندازه گیری فاقد آن است
تدوین الگوی ساختاری مدیریت کیفیت جامع در فدراسیون و هیئت های کشتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۹
215 - 229
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی الگوی ساختاری شاخصه های مدیریت کیفیت جامع در فدراسیون و هیئت های کشتی کشور بود. مدیریت کیفیت جامع شامل سازماندهی کلیه ارکان و منابع سازمان برای نیل به کیفیت و برآورده کردن نیازهای مشتریان و منافع کارکنان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کمی و از حیث اجرا از نوع پژوهش های کاربردی بود. برای جمع آوری داده ها، از روش توصیفی - تحلیلی در قالب پیمایش استفاده شد. آزمودنی های این پژوهش را پس از تعیین تعداد کل افراد فعال در حوزه پژوهش (380 نفر به استناد دبیرخانه فدراسیون)، 157 نفر از کارشناسان نخبه کشتی کشور به صورت تصادفی تشکیل دادند. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش، از ابزار اندازه گیری (پرسشنامه) که در بر گیرنده هشت مولفه مدیریت کیفیت جامع (برمبنای تحلیل عاملی اکتشافی) بود، استفاده شد.
نتایج پژوهش نشان داد ساختار تعریف شده برای مدیریت کیفیت جامع 41/64 درصد از کل واریانس را تبیین کرده و درصدهای واریانس برای هر یک از عوامل هشتگانه به ترتیب برای پشتیبانی مدیریت ارشد (51/5)، ارتباط با مشتری (29/5)، ارتباط با تامین کنندگان (22/3)، مدیریت منابع انسانی (02/3)، رفتارهای کارکنان (69/2)، فرایندهای طراحی (68/2)، فرایندهای تولید (43/2) و تضمین کیفیت (07/2) بود. همچنین، با توجه به شاخص ها و خروجی های نرم افزار لیزرل می توان گفت که داده ها نسبتاً با مدل انطباق دارند و شاخص های ارائه شده، نشان دهنده آن اند که در مجموع مدل ارائه شده، مدل مناسبی است. در نهایت به نظر می رسد حصول به کیفیت و اثربخشی که دور از دسترس نباشد، داشتن تحصیلات ورزشی، سابقه مدیریتی مرتبط با حوزه کاری، ثبات شغلی، توجه به پویایی و تغییر نظام مند سازمان، مدیریت مبتنی بر کار انفرادی، اهمیت دادن به نظرات و تصمیمات کارکنان، ارزشیابی مداوم و دیگر عواملی که می توان آن ها را در سازمان های پویا و پیشرفته یافت، در زمره عوامل مهم کیفیت در فدراسیون کشتی ایران به شمار می آیند.
تدوین مدل روانشناختی مدیریت شکایات مشتریان مبتنی بر مدیریت کیفیت جامع: نقش میانجیگری رضایت شغلی
حوزههای تخصصی:
مقدمه : ضرورت وجود سیستم های رسیدگی به شکایات مشتریان در دانشگاه ها می تواند گامی در جهت بهبود و توسعه استقرار مدیریت کیفیت جامع در محصولات و خدمات دانشگاه ها شود و نیز این امر باعث می گردد رضایت شغلی در بین کارمندان دانشگاه ها بهتر و بیشتر گردد هدف: هدف این پژوهش تدوین مدل روانشناختی مدیریت شکایات مشتریان مبتنی بر مدیریت کیفیت جامع و بررسی نقش میانجیگری رضایت شغلی بود. روش: پژوهش حاضر کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی کارکنان ادارات ورزش دانشگاه های آزاد اسلامی شمال غرب کشور (320 نفر) در سال 1401 بود، 180 نفر به عنوان نمونه پژوهش به صورت تصادفی انتخاب و در پژوهش حاضر شرکت نمودند ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه مدیریت شکایات است. برای تحلیل و طراحی مدل از نرم افزار آماری و SPSS نسخه-23 استفاده شد. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد که مدیریت کیفیت جامع به طور مستقیم بر مدیریت شکایات مشتریان اثرگذار است؛ ولی تأثیر مدیریت کیفیت جامع به واسطه متغیر میانجی رضایت شغلی بر مدیریت شکایات مشتریان اثرگذار نبوده. همچنین نتایج حاکی از اثرگذاری مدیریت کیفیت جامع بر رضایت شغلی بوده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این توجه به فاکتورهای اثرگذار بر رضایت شغلی کارکنان مانند بهبود جو سازمانی، ارتقای نظام پرداخت، سبک رهبری انگیزشی و مشارکت محور و شرایط فیزیکی نیز می تواند بر نحوه پاسخگویی کارکنان به مشتریان تأثیرگذار باشد. درواقع، مدیریت کیفیت جامع با اهتمام به توانمندسازی کارکنان، ارتقای سیستم پاسخگویی، سرعت در رسیدگی به خواسته های مشتریان، احترام به ارزش های حاکم در جامعه و سازمان و همچنین برخورداری از انعطاف لازم در برابر مشتریان و خواسته های آنان می تواند سازمان را در مدیریت هر چه بهتر شکایات مشتریان و رضایت آنان کمک کننده است.
تبیین و رتبه بندی مؤلفه های کیفیت در سازمان بنادر و دریانوردی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت در سازمان ها به ویژه در بخش های حساس و استراتژیک همچون سازمان بنادر و دریانوردی، نقش حیاتی در بهره وری و رضایت مشتریان ایفا می کند. سازمان بنادر و دریانوردی کشور به عنوان یکی از رکن های کلیدی در زنجیره تأمین و لجستیک، نقش مهمی در تسهیل تجارت بین المللی و حمل ونقل دریایی دارد. هدف اصلی تحقیق حاضر تبیین و رتبه بندی مؤلفه های کیفیت در سازمان بنادر و دریانوردی کشور است. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و از طریق مصاحبه با 25 نفر از خبرگان حرفه و دانشگاه در سال 1403 صورت گرفته است. با توجه به نتایج پژوهش شش مؤلفه مدیریت کیفیت جامع، مؤلفه هزینه یابی کیفیت، مؤلفه تئوری محدودیت، مؤلفه اقدام به هنگام، مؤلفه حسابداری ناب، و مؤلفه هزینه یابی کایزن طبق نظر خبرگان استخراج گردید. یافته ها: همچنین، بر اساس نتایج آزمون فریدمن و نتایج آماره میانگین، رتبه بندی مؤلفه های کیفیت در سازمان بنادر و دریانوردی کشور به ترتیب عبارت اند از: مؤلفه مدیریت کیفیت جامع در رتبه اول، مؤلفه هزینه یابی کیفیت در رتبه دوم، مؤلفه تئوری محدودیت در رتبه سوم، مؤلفه اقدام به هنگام در رتبه چهارم، مؤلفه حسابداری ناب در رتبه پنجم، و مؤلفه هزینه یابی کایزن در رتبه ششم قرار گرفت. نتیجه گیری: شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های کیفیت در سازمان بنادر و دریانوردی کشور به این سازمان کمک می کند تا عملکرد خود را بهبود دهد، کیفیت خدمات و عملیات خود را ارتقا بخشد و بهبودهای مداوم را در نظام سازمانی خود اعمال کند.
بررسی ارتباط بین رهبری مدیران ارشد، توانمندسازی کارکنان، رضایت شغلی و رضایت مشتری در سازمان هایی با برنامه مدیریت کیفیت جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی سیستم و بهره وری سال ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
99 - 120
حوزههای تخصصی:
به عنوان یکی از متداول ترین اصطلاحات تجارت در (TQM) امروزه مدیریت کیفیت جامع پیشبرد و بهبود کیفیت، کاربرد فراوانی دارد و باعث بهبود روش های سنتی انجام کار و تجارت و درنتیجه، باعث تضمین بقای سازمان در جهان رقابتی کنونی می شود. رهبری، رضایت مشتری، مشارکت کارکنان، بهبود مستمر فرایند، مشارکت تأمین کننده و مقیاس های عملکرد، هستند. مدیریت کیفیت جامع اقدامی است هوشمندانه، آرام و مستمر که TQM مفاهیم اولیه تأثیر قابل توجهی در تأمین اهداف سازمان دارد و درنهایت، به رضایت مشتری، افزایش کارایی احترام و اعتماد TQM و بالا بردن توانایی رقابت در بازار ختم می شود. در سازمانی با فلسفه متقابل فراگیر است و انسان های خودرهبر و پرورش یافته مجریان سازمان هستند. مدیریت کیفیت جامع را می توان مشارکت تمامی افراد و اجزای سازمان از طریق کار گروهی در پیشرفت و اصلاح مستمر دانست. دو اصل رهبری مدیران ارشد و توانمندسازی کارکنان، از مهم ترین اصول مدیریت کیفیت جامع هستند و نقش مهمی در رسیدن به رضایت مشتری ایفا می کنند. با توجه به اهمیت موضوع در این مقاله، ارتباط بین رهبری مدیران ارشد، توانمندسازی کارکنان، رضایت شغلی و رضایت مشتریان در چندین سازمان خدماتی و تولیدی در ایران با در نظر گرفتن شاخص های آماری و توزیع پرسش نامه موردبررسی قرارگرفته است. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که ارتباط مثبتی بین تمامی شاخص های رهبری مدیران ارشد، توانمندسازی کارکنان، رضایت شغلی و رضایت مشتری برقرار است.
بررسی رابطه مدیریت کیفیت جامع با مزیت رقابتی در مراکز درمانی (مورد مطالعه: بیمارستان های دولتی منطقه یک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها و شرکت های تولیدی و خدماتی به منظور پاسخگویی مطلوب به نیازهای فراوان و متنوع مشتریان و نیز موفقیت در کارشان مستمراً تلاش می نمایند تا با بهره مندی از نظام های مدیریت کیفیت ازجمله مدیریت کیفیت جامع به اهداف خود نائل شوند تمامی نظام های تدوین شده در امر کیفیت، تلاش خود را معطوف به کسب اهداف استراتژیک و مزیت رقابتی گردانیده اند. هدف ما در این تحقیق بررسی رابطه مدیریت کیفیت جامع با مزیت رقابتی در مراکز درمانی تهران (بیمارستان های دولتی واقع در منطقه یک) است. شرکت کنندگان در این پژوهش 44 نفر از مدیران بخش های بیمارستان های موردمطالعه بودند. برای ارزیابی متغیر مزیت رقابتی از پرسشنامه استاندارد مزیت رقابتی هیل و جونز (2010) و برای متغیر مدیریت کیفیت جامع از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری (کولموگروف - اسمیرنوف و ضریب همبستگی پیرسون) در نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج آنالیز آماری نشان داد بین گزارش داده های مدیران بیمارستان ها و پاسخگویی، بین نقش مدیریت برتر مدیران بیمارستان ها و نوع رابطه کارکنان با مدیران بیمارستان ها با کارایی و بین فرایند مدیریت مدیران بیمارستان ها و نوآوری رابطه معناداری وجود دارد. بر این اساس نتیجه گرفتیم که مدیریت کیفیت جامع با مزیت رقابتی رابطه معنادار دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر اجرای مدیریت کیفیت جامع و تأثیر آن بر جذب مشتری (مطالعه موردی در شرکت راه آهن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اغلب سازمان ها دریافته اند که برای بقای خود باید کیفیت را برای حضور شایسته در عرصه جهانی ارتقاء دهند. کلید حل این مشکل که همه سازمان ها با آن دست به گریبان اند، در مقوله مدیریت کیفیت جامع (TQM) خلاصه شده است. درواقع عصر امروز عصر مشتری گرایی و مخاطب محوری است و میزان موفقیت هر سازمان با میزان توجه آن به مشتری، خواسته های وی و کیفیت خدمات و محصولات رابطه مستقیم دارد. هدف از این پژوهش ، بررسی عوامل مؤثر بر اجرای مدیریت کیفیت جامع و تأثیر آن برجذب مشتری در شرکت راه آهن تهران می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بوده و به صورت میدانی و کتابخانه ای انجام گرفته است. جامعه آماری مدیران و کارشناسان راه آهن تهران و با نمونه آماری که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده، 352 نفر بوده است. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه مدیریت کیفیت جامع و مشتری استفاده شده که با روش حداقل مربعات جزئی و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در اجرای مدیریت کیفیت جامع، حمایت مدیران عالی و شناسایی و آموزش کارکنان برجذب مشتری تأثیر معناداری ندارد. درعین حال، در اجرای مدیریت کیفیت جامع، عوامل فرهنگی، رضایت کارکنان و مشارکت کارکنان در تصمیم گیری برجذب مشتری تأثیر مثبت و معناداری دارد.
ارتباط مدیریت کیفیت فراگیر با اهداف آموزشی، مهارتی، پژوهشی، فناوری و فرهنگی در کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارتباط مدیریت کیفیت فراگیر با اهداف کیفی پژوهشی، فرهنگی، آموزشی، مهارتی، فناوری در کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران بود. روش انجام این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها بعد از اطمینان از اعتبار پرسش نامه ها از نرم افزار PLS در بخش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران بود. نمونه آماری کلیه کارکنان کمیته ملی بود که به صورت تمام شمار انتخاب شدند. تعداد کل نمونه آماری 84 نفر بود. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه استاندارد مدیریت کیفیت جامع (مؤسسات کیفیت فدرال امریکا،2009) و پرسش نامه محقق ساخته اهداف کیفی استفاده گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین برنامه های اهداف کیفی آموزشی کمیته ملی المپیک و مدیریت کیفیت جامع رابطه معنی داری وجود دارد (001/0=P، 57/2=T، 55/0=B)، بین میانگین برنامه های اهداف کیفی کمیته ملی المپیک تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0=p، 8/41=2χ). بین میانگین معیارهای مدیریت کیفیت جامع تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0=p، 7/34=2χ). حمایت رهبری عالی مهم ترین معیار مدیریت کیفیت جامع و اهداف فناوری مهم ترین هدف کیفی کمیته ملی است. بر اساس پاسخ نامه پرسش نامه مدیریت کیفیت جامع، بالاترین نمره مدیریت کیفیت جامع 200 است و نمره مدیریت کیفیت جامع در کمیته ملی 84/2 است و در سطح (ج) قرارگرفته است و نشان می دهند کمیته ملی المپیک شروع به یادگیری برنامه های کیفیت و بهره وری نموده است. با توجه به نتایج پژوهش استقرار سیستم مدیریت کیفیت جامع در کمیته ملی المپیک می تواند این نهاد را دررسیدن به اهداف کیفی آموزشی خود کمک کند.