مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
حجاب
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول مسلم در ارتباطات انسانی، به کارگیری قواعدی است که بهداشت روانی جامعه را تضمین کندوقسم عمده ای از تحقق بهداشت روانی رعایت اخلاق جنسی مخصوصا رعایت حجاب است. اهمیت موضوع حجاب و تاثیر و ارتباط آن با بهداشت روانی آنجا آشکار می گردد که شیطان در اولین رویارویی اش با انسان، تلاشی برای عریان نمودن او دارد تا وی را در موقعیت فشار روانی قرار دهد؛ لذا هدف از مقاله پیش رو که با روش مطالعه توصیفی تحلیلی صورت گرفته، پیگیری این نکته است که بین حجاب و بهداشت روانی ارتباطی تنگاتنگ برقرار است و اگر برخی به بهانه شعارِ زن، زندگی، آزادی در پی حذف حجابند، در حقیقت به دنبال افزایش فشار روانی بر جامعه هستند؛ اما تکیه بر واژه لباس در قرآن کریم از آن جهت است که این واژه در بررسی های صورت گرفته می تواند بار معنایی پوشش و آرامش را در خود داشته باشد. قرآن کریم در کنار اشاره به لباس به عنوان نماد پوشیدگی در انسانها، به نماد آرامش بخشی آن نیز توجه داشته است. در بررسی معناشناسانه، لباس(پوشاک) با ریشه "سکن" - به معنای آرامش - در یک حوزه معنایی قرار می گیرد؛ هم آیی این دو بیانگر ارتباط تنگاتنگ و اثر گذاریشان بر هم است. نتیجه اینکه حجاب در سیر تحقق خود بدون ارائه دقیق الگوهای کارآمد در بهداشت روانی – که تحت عنوان سطوح پیشگیری از آنها یاد می شود- امکان پذیر نیست؛ همچنین تحقق کامل بهداشت روانی در جامعه بدون در نظر گرفتن نقش کاربردی حجاب غیر ممکن است.
مراتب حجب هویت غیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
53 - 74
حوزههای تخصصی:
از مباحث مهم در عرفان مسئله سیر و سلوک و رفع حجاب ها در سلوک سالک است. حجاب-های ظلمانی و نورانی بسیاری وجوددارد که سالک با تهذیب نفس و عبادت و ریاضت های شرعی می تواند آن ها را رفع کرده و به مقام های بالاتر همچون توحید افعالی و توحید صفاتی و توحید ذاتی دست پیداکند. ولی آنچه قابل بررسی است و کمتر بدان پرداخته شده مسئله حجابهای ذات مقدس حق تعالی است که در این مقاله مورد تحقیق قرار گرفته و کاملاً جنبه نوآوری و ابداع دارد. منطقه «هو» و حضرت احدیت در حجاب هایی مانند عزت و قدرت و کبریایی قرارگرفته است. پس از آن در حضرت واحدیت که عالم اسما و صفات الهی است چهار اسم ذاتی «الاول» و «الاخر» و «الظاهر» و «الباطن» حجاب های نخستین و اسماء سبعه حی، قادر، مرید، سمیع، بصیر، علیم و متکلم در مرحله بعد و بقیه اسماء، حجاب های دیگر حق تعالی می باشند و از لحاظ تجلی اولین تجلی حق تعالی تجلی اسم اعظم الله می باشد که به صورت حقیقت محمدیه(ص) ظهورکرده است و ذوات مقدس اهل بیت(ع) حجاب های نورانی حق می باشند. اما از لحاظ عوالم وجودی در قوس نزول به-ترتیب اعیان ثابته حجاب ذات و عالم ارواح حجاب صفات و عالم شهادت حجاب افعال الهی می باشد.
پاسخ به انگاره ناروا بودن نهی از منکر زنان بی پروا در مسأله حجاب با تکیه بر روایت «إِذَا نُهُوا لَا یَنْتَهُونَ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آموزه های اسلامی، حفظ حجاب اجتماعی است. با این حال در جوامع اسلامی، مواردی را می توان دید که زنان مسلمان، نسبت به حفظ حجاب، پایبندی مناسبی ندارند. در سوی مقابل بنا بر ادله فراگیر برپایی فریضه امر به معروف و نهی از منکر، الزام آنها به حفظ حجاب، بایسته خواهد بود. اما این انگاره وجود دارد که اگر نهی شوندگان، نهی ناپذیر باشند، این فریضه واجب نخواهد بود. برای اثبات این انگاره به روایتی استناد شده که فرازی از آن چنین است: «إِذَا نُهُوا لَا یَنْتَهُونَ». این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره از منابع إسنادی در پی اعتبارسنجی انگاره پیش گفته است. استناد به روایت برای اثبات عدم لزوم نهی از منکر، به دو شکل متصور خواهد بود: فراگیر بودن تعلیل مندرج در روایت و ملازمه میان جواز نظر با عدم وجوب پوشش. اما این موارد برای اثبات مدعا ناتمام هستند. استظهار برگزیده از روایت برآمدهاز مؤلفه های ذیل است: شناخت موضوع محوری روایت، تبیین علل جواز نظر به زنان غیر مسلمان و انحصار حکم روایت به حوزه نهی از منکر فردی. دستاورد نوشتار این است که موضوع روایت، تنها منحصر به زنان غیر مسلمان بوده و حکم آن نیز با در نظر داشتن شرایطی مانند عدم تعمّد و جلوگیری از ایجاد حرج، تنها بر جواز نگاه به زنان غیر مسلمانان در جوامع غیر اسلامی رهنمون است و نمی توان از این روایت برای اثبات عدم وجوب نهی از منکر زنان بی حجاب در جامعه اسلامی بهره برد.
رویکرد تطبیقی علامه طباطبایی و جوادی آملی پیرامون حجاب(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
137 - 160
حوزههای تخصصی:
حجاب از مختصات جامعه اسلامی است که از دیرباز تاکنون متولیان و بزرگان دین را به خود مشغول کرده است.مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی ازجمله شخصیت های هستند که در این زمینه تأملاتی قابل توجه داشته اند. بدین جهت این نوشتار تلاش نموده است تا مسئله حجاب را از دیدگاه این دو بزرگوار موردبررسی قرار دهد. نظریات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی علیرغم نقاط مشترکی که در حکم وجوب حجاب و برخی مسائل دیگر آن باهم دارند، درعین حال تفاوت ها و اختلافاتی نیز در نوع نگاه و برداشت شان از آیات حجاب و روایات مربوطه و همچنین بر اساس اقتضائات متفاوت عصر و زمان هریک مشاهده می شود. دیدگاه این دو شخصیت در قالب دلایل عقلی و قرآنی و روایی پی گرفته شده و مدعایشان به اثبات رسیده است و در پایان، هردو دیدگاه در محک مقایسه قرارگرفته است.
حجاب و تقویت دیپلماسی عمومی گفتمان اسلامی؛ مطالعه ای از منظر برسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
117 - 141
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی عمومی یکی از مهم ترین مسائل مربوط به روابط خارجی کشورها و به طور کلی روابط بین الملل است که با توجه نوسعه فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی که امروزه فاصله های زمانی و مکانی را نیز درنوردیده اند، اهمیت و کارکرد بیشتری یافته است. دیپلماسی عمومی با تاکید بر فرهنگ، مؤلفه های غیر مادی و هنجارها، به دنبال شکل دادن به هویت ها و ذهنیت افراد در دیگر جوامع است. این مؤلفه ها مشتمل بر طیف وسیعی از موضوعات و مفاهیم بوده و نمادها و ارزش های مذهبی را نیز در بر می گیرند. بر این اساس حجاب اسلامی به عنوان نماد و یک هنجار دینی، می تواند با تأثیر بر ذهن مخاطبان و بازنمایی تصویری خاص در جوامع، واجد کارکردهای دیپلماسی عمومی برای گفتمان اسلامی باشد. مقاله حاضر به دنبال آزمون این پرسش اصلی است که حجاب اسلامی چگونه می تواند موجب تقویت دیپلماسی عمومی گفتمان اسلامی شود؟ یافته ها حکایت از آن دارد که حجاب اسلامی به واسطه وجه نمادینِ خود، از طریق نماد سازیِ غیرکلامی و تصویرسازی مثبت در برابر گفتمان های رقیب، موجب تقویت دیپلماسی عمومی گفتمان اسلامی می شود. این پژوهش میان رشته ای، از نوع کیفی بوده و با استفاده از روش تبیینی با هدف شناسایی حجاب اسلامی به عنوان نماد و ابزاری غیرکلامی و بصری، در مسیر نهادینه کردن ارزش های فرهنگی گفتمان اسلامی انجام شده و نقش و تأثیر حجاب را به عنوان مقوّم گفتمان اسلامی نشان می دهد. چنین کارکردی در ذهن نومسلمانان و غیرمسلمانان جوامع اروپایی قابل ارزیابی و شناسایی بوده و یافته های پژوهش مؤیّد همین مدعاست.
تحلیل تماتیک حجاب از منظر دختران جوان (در شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
179 - 212
حوزههای تخصصی:
تغییرات سریع و بی سابقه متأثر از جریان گذار به مدرنیته و جهانی شدن فرهنگ، چالش ها و تناقض های فراوانی را در حوزه های مختلف، ازجمله حوزه مسائل دینی و ارزشی، به ویژه مسأله پوشش و حجاب زنان موجب شده است؛ درهمین ارتباط، دختران نسل های بعد از انقلاب اسلامی در ایران از طریق بازاندیشی مسأله حجاب، سعی در تمایز بخشی خویش با دیگری داشته اند. این پژوهش با هدف واکاوی تفاوت های نگرشی سه دهه از دختران بعد از انقلاب اسلامی در باب مسأله حجاب؛ به روش تحلیل تماتیک با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با ۲۹ نفر از زنان ساکن شهر شیراز، صورت پذیرفته است. سیمای جمعیتی زنان موردمطالعه نشان داد که اغلب دارای تحصیلات دانشگاهی با میانگین سنی ۲۵ و ۱۳ نفر مقیّد و ۱۶ نفر مخالف حجاب بوده اند. یافته های این مطالعه درباره دلایل نگرش های متفاوت سه دهه از دختران در باب مسأله حجاب، در هشت مقوله حجاب ابزار جناح های سیاسی، تأیید دوستان، ارزش درونی خانواده، حجاب شخصی، حجاب مبتنی بر شرایط اجتماعی، حجاب تبعیض جنسیتی، حجاب تکلیفی و حجاب به عنوان قانون دسته بندی می شوند. بدین اساس، آن چه به عنوان نتیجه این بررسی می توان استدلال کرد، این است که رعایت حجاب و پوشش مطابق با ارزش ها و هنجارهای دینی، هنوز یکی از پاشنه آشیل های سبک زندگی اسلامی ایرانی به شمار می آید؛ هر چند که امروز زنان ما در مسأله حجاب هم در چالش بین سنت و مدرنیته درگیر شده اند، به گونه ای که سبک پوششی نسل دختران جوان ما دچار بازاندیشی شده و سبک های پوششی متفاوتی از زنان مشاهده می شود. مکتب اومانیسم و لیبرالیسم و تأثیر پدیده جهانی شدن نگاه به حجاب را در کشور تغییر داده است.
بررسی مبانی قرآنی پوشش اسلامی زن مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
131-146
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «پوشش اسلامی»، در زبان فارسی تقریباً معادل کلمه «حجاب» در زبان عربی است. امروزه، برخلاف گذشته که از کلمه «ستر» استفاده می شد، بیشتر واژه «حجاب» به کار می رود. یکی از دستورات اسلامی برای مسلمانان، مراعات حجاب در زندگی اجتماعی است. به لحاظ اهمیت نقش قرآن در زندگی مسلمانان، بررسی حجاب از نگاه قرآنی، حائز اهمیت است. هدف نوشتار کنونی، یافتن پایه های قرآنی در رابطه با ضرورت حجاب در اجتماع است. فرضیه مقاله، متکی بر این است که پوشش اسلامی و لزوم مراعات آن، یکی از آموزه های مسلم دینی و برآمده از متن قرآن است. یافته های پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به همراه اسناد و منابع کتابخانه ای در کنار شیوه استنطاقی آیات قرآن، معطوف به این است که از منظر قرآن، فرد مسلمان با در نظر گرفتن پایه های محوری و راهبردی در حیات ابدی اش، از آن جمله: معنادار بودن حیات، صعودی بودن زندگی، مواجهه انسان با شیطان، حیاء انسانی و ...، ملازم و مراقب پوشش خود باید باشد که در صورت مراعات عملی آن، می توان آثار و پیامدهای مثبت آن را در جامعه اسلامی به نظاره نشست.
الگوی راهبردهای شبکه های ماهواره ای فارسی زبان، برای تغییر نظام هنجاری جامعه ایران در مسئله حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
82 - 111
حوزههای تخصصی:
حوادث و تنش های اجتماعی و سیاسی اواخر شهریور سال 1401، نشان از تغییر هنجاری در مسئله حجاب در جامعه ایرانی داشت. یکی از کانون های عمده در این تغییر هنجاری، نقش و کارکرد منفی و موثری است که رسانه های فارسی زبان دولت های متخاصم با جمهوری اسلامی و اپوزسیون آن در این موضوع انجام داده اند. شناخت راهبردهای عملیات رسانه ای این شبکه ها، به مسئولان حوزه فرهنگ و رسانه و پژوهشگران این عرصه کمک خواهد کرد تا بتوانند در سیاست گذاری ها بر اساس دانش صحیحی از نحوه کنش این رسانه ها طراحی های لازم را صورت دهند. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی ذیل ادبیات بازنمایی، به بررسی محتوای چهار شبکه اصلی ماهواره ای پرداخته است. نتایج این تحقیق شامل چهارده محور فرعی: عادی سازی بی حجابی در برابر نامحرم، برجسته سازی رویدادهای ضد فرهنگی، عرفی سازی حجاب از امر شرعی به امر اجتماعی سکولار، هنجارزدایی از هنجارهای فرهنگی و اخلاقی جامعه فراتر از حجاب، رشد میزان برهنگی محتوای تصویری، بهره از چهره های مشهور هنری و ورزشی، استفاده از ظرفیت شعر و موسیقی، قرار دادن حجاب در برابر پیشرفت حرفه ای بانوان، راه اندازی کمپین های مجازی و رسانه ای، هزینه سازی اجتماعی برای افراد محجبه، گسترش مناسبت ها و آیین های فرهنگی غرب، استفاده از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور، استفاده از ظرفیت احساسات، مشابهت سازی گفتمانی بین جمهوری اسلامی ایران با گروههای ضد زن در هنجار حجاب و یک محور اصلی بود که نشان می دهد این رسانه ها برای تغییر هنجاری در حجاب اسلامی از چهارده راهبرد اصلی استفاده کرده اند. این راهبردها، تغییر نظام هنجاری حجاب را به عنوان هدف مشترک تعقیب کرده اند.
حجاب در همسران و دختران ائمه (ع) با تأکید بر حجاب حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س)
حوزههای تخصصی:
حجاب، مسئله ای مهم و محوری در اسلام است و جایگاه ویژه ای دارد. ائمه (ع) الگوی امت اسلامی هستند و کلامشان چراغ هدایت جامعه بشری است و حجاب دختران و همسران ایشان الگویی برای زنان مسلمان است. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که حجاب دختران و همسران ائمه(ع) با تأکید بر حجاب حضرت زهرا(س) و حضرت خدیجه (س) چگونه بوده است؟ برای همین، ابتدا معنا و مفهوم حجاب و سپس کاربرد آن در قرآن بررسی شده است.در ادامه نیز روایات اهل بیت عصمت و طهارت بیان می شود. با بررسی حجاب حضرت زینب (س) در حادثه عاشورا و حجاب حضرت فاطمه (س) در سخنرانی های ایشان، این نتیجه به دست می آید که حجاب آن بزرگواران، حجاب و پوشش کامل و مطابق با آیات قرآن بوده است، اما برخی زنان در آن دور، حجاب مناسبی نداشته اند.به همین دلیل آیاتی خطاب به زنان مؤمننازل شد که حجاب خود را به بهترین شکل رعایت کنند.
پیاده نظام اسب تروآ: نفوذ آرام اندیشه های لیبرال و سکولاریسم در دل جامعه دینی مدارس ایران با تأکید بر عفاف و حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه ادراکات معلمان دوره ابتدایی از چالش ها و زمینه های ترویج فرهنگ اسلامی با تأکید بر عفاف و حجاب در آموزش وپرورش در سال تحصیلی 1403-1402 بود. روش: پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش، شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر یزد بود. روش نمونه گیری هدف مند ملاک محور بود و تا مرحله اشباع داده ها نمونه گیری ادامه یافت. در نهایت 15 نفر از معلمان در پژوهش حاضر مشارکت داشتند. ملاک ورود، داشتن حداقل سه سال سابقه تدریس در مدارس ابتدایی و نیروی موظف و رسمی بودن آنان در آموزش وپرورش شهر یزد بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با روش کیفی تحلیل مضمون براون و کلارک، شبکه مضامین واکاوی و تجزیه وتحلیل شد. برای رسیدن به قابلیت اعتبارپذیری مطابق با «سه سویه سازی داده ها»، از تکنیک های بررسی همکار، تطبیق توسط اعضاء و خود بازبینی پژوهش گر استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش در دو حوزه احصاء و طبقه بندی شدند: چالش های موجود با مضامین اصلی: 1- آثار مثبت و منفی نوع مواجهه و برخورد، 2- تناقض در افعال و اقوال معلمان و مبلغان. زمینه های بی توجهی به فرهنگ حجاب و عفاف با مضامین اصلی: 1- جامعه، 2- بی مدیریتی و عدم حکمرانی فضای مجازی، 3- زمینه های جنسی و روان شناسانه، 4- تعامل محدود آموزش وپرورش با سایر نهادها و سازمان ها، 5- شناخت و آگاهی، 6- خانواده های بی اعتنا، 7- زمینه های سیاسی و اقتصادی، 8- نفوذ اندیشه های لیبرال و سکولار در متن جامعه دینی مدارس. نتیجه گیری: در نتیجه ترویج فرهنگ عفاف و حجاب و تبیین ابعاد مختلف آن می تواند جامعه را از این آسیب های شوم مصون داشته و حفظ کند. جهاد تبیین مسئله حجاب و هم چنین فرهنگ سازی آن نیازمند همکاری و هم افزایی همه ارگان ها و نهادها مخصوصاً آموزش وپرورش و در رأس آن مدارس و معلمان است.
روند موضوعی مطالعات حوزه حجاب در پایگاه استنادی و پایش علوم و فناوری جهان اسلام (ISC) به منظور شناسایی حوزه های پژوهشی بالغ و نوظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی ساختار مفهومی پژوهش های مرتبط با حجاب در نمایه استنادی علوم ایران می پردازد و به شناسایی زیرحوزه ها و ابعاد مهم مفهوم حجاب می پردازد. روش: این پژوهش با استفاده از فنون کتاب سنجی و تحل هم رخدادی واژگان و تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شده است. تعداد 313 مدرک از نمایه استنادی علوم ایران بررسی شد تا روند پژوهش های مربوط به حجاب در بازه زمانی 19 سال گذشته (1402-1384) را شناسایی کنند. از تحلیل خوشه ای و نمودار راهبردی برای ترسیم ساختاری مفهومی پژوهش های حوزه حجاب استفاده شده است. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل محتوایی پژوهش های حوزه حجاب نشان داد که مطالعات این حوزه در ده خوشه به شرح زیر قرار می گیرند: عفاف و حیا در آیات و روایات (1)، حجاب در متون و منابع (2)، رسانه و سبک زندگی (3)، پوشش اسلامی (4)، ادیان آسمانی و حجاب (5)، سیاست گذاری درحوزه حجاب و عفاف (6)، پوشش و امنیت اجتماعی (7)، آسیب شناسی پوشش زن (8)، تربیت اخلاقی (9) و کشف حجاب (10). علاوه بر این، با تحلیل محتوای مقالات منتشرشده درطول این دوره، موضوعات نوظهور درحوزه حجاب شناسایی شدند. نتیجه گیری: این مقاله به پژوهش گران کمک خواهد کرد تا درک جامعی از مفهوم حجاب داشته باشند و حوزه های بالقوه برای پژوهش های آینده را شناسایی کنند. پوشش اسلامی (4)، پوشش و امنیت اجتماعی (7)، آسیب شناسی پوشش زن (8)، از خوشه های نوظهور این پژوهش هستند.
واکاوی جایگاه فرهنگی حجاب اسلامی در ارضاء نیازهای زیستی و معنوی بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
81 - 93
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی جایگاه فرهنگی حجاب در ارضاء نیازهای زیستی و معنوی بانوان بود. جامعه پژوهش، تمامی متون مربوط به حجاب بود. نمونه پژوهش، مطالب مرتبط با حجاب و نیازهای زیستی ومعنوی بانوان بود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بود. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و به صورت فیش برداری ازمنابع مکتوب صورت گرفت. سپس داده ها به صورت توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در آیات قرآن و روایات معصومان، حدود و شرایط پوشش برای حجاب مشخص شده است. هم چنین نتایج حاکی از این است که نیازهای زیستی انسان طبق نظر مزلو، نیاز فیزیولوژیکی و نیاز به ایمنی است و نیازهای روانی-معنوی نیز شامل نیاز به تعلق پذیری و محبت، نیاز به احترام، نیاز به خودشکوفایی، نیاز ربط و تعلق به خدا، نیازهای ایمنی جویی معنوی، نیاز دوستی با خدا، نیاز به کرامت(عزت نفس و آزادگی اخلاقی)، نیاز به خودشکوفایی معنوی و تقرب به خدا بود. به عبارتی رعایت حجاب در ارضاء این نیازها در بانوان تاثیرات به سزایی دارد و با رعایت پوشش مورد توصیه در اسلام، ارضاء این نیازها نیز تسهیل می شود. در کل حجاب نقش مهمی در ارضای نیازهای زیستی و روانی-معنوی زنان دارد.
آسیب شناسی فقهی سیاست جنایی قضایی و اجرایی ایران در بحث حجاب و عفاف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حجاب و عفاف از موضوعات حساس و چالش برانگیز در نظام حقوقی و فرهنگی ایران است که سیاست های جنایی اتخاذ شده در این حوزه، تأثیرات عمیقی بر ساختار اجتماعی و اعتماد عمومی داشته است. این پژوهش با هدف آسیب شناسی سیاست های جنایی قضایی و اجرایی ایران در موضوع حجاب و عفاف، به بررسی نقاط ضعف، چالش ها و کاستی های موجود پرداخته و راهکارهایی برای بهبود این سیاست ها ارائه کرده است. دغدغه اصلی تحقیق این است که سیاست جنایی قضایی و اجرایی ایران در حوزه حجاب و عفاف چه ضعف ها و کاستی هایی دارد و چگونه می توان آن ها را اصلاح کرد؟ برای پاسخ به این سؤال، از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بهره گرفته شده و منابع کتابخانه ای، اسناد حقوقی، و داده های میدانی مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که سیاست جنایی قضایی در این حوزه به دلیل تمرکز بیش ازحد بر رویکردهای کیفری، منجر به افزایش حجم پرونده های قضایی مرتبط با حجاب شده و نظام قضایی را با فشار مضاعف مواجه کرده است. همچنین، استفاده از مجازات های سخت گیرانه، بدون در نظر گرفتن عوامل فرهنگی و اجتماعی، باعث کاهش مشروعیت این سیاست ها در میان اقشار مختلف جامعه شده است. در سیاست جنایی اجرایی نیز نبود هماهنگی میان نهادهای مرتبط، اجرای غیرشفاف قوانین، و عدم توجه به راهبردهای پیشگیرانه به عنوان ضعف های اساسی شناسایی شده اند. تمرکز بر برخوردهای قهری به جای اقناعی و عدم ارزیابی مستمر سیاست ها از دیگر چالش های موجود در سیاست جنایی اجرایی است که به کاهش اعتماد عمومی به نهادهای اجرایی منجر شده است. نقدهای وارده بر این سیاست ها شامل نقض آزادی های فردی و اجتماعی، تأثیرات منفی بر انسجام اجتماعی، و نبود رویکرد جامع در تدوین و اجرای سیاست های پیشگیرانه است. در بخش راهکارها نیز پیشنهاد شده که سیاست های قضایی و اجرایی از برخوردهای قهری به مداخلات اقناعی تغییر یابند، هماهنگی و شفافیت در نهادهای مرتبط تقویت شود، و از ابزارهای هوشمند و فناوری محور برای نظارت و اجرای سیاست ها استفاده شود. همچنین، تدوین راهبردهای پیشگیرانه جامع و ایجاد مکانیسم های بازخورد و ارزیابی مستمر می تواند به بهبود سیاست ها و افزایش اعتماد عمومی کمک کند. این پژوهش بر این باور است که بازنگری در سیاست های جنایی قضایی و اجرایی و حرکت به سمت سیاست های مبتنی
بررسی مفهومی و مصداقی واژه های «زینتهن» و «ما ظهر» در سوره نور و نقد دیدگاه ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۰)
67 - 88
حوزههای تخصصی:
واژگان «زینتهن» و «مَا ظهر منها» در آیه 31 سوره نور، از کلمات محوری و نقش آفرین در بحث حجاب، مواضع پوشش و مواضع مستثناست که به سبب برخی از ابهامات مفهومی و مصداقی، سبب ارائه دیدگاه های مختلف در وجوب و عدم وجوب حجاب، مواضع وجوب پوشش و مستثنیات آن شده است. مقاله حاضر با هدف تبیین مفهوم و مصداق این دو کلمه، با روش تحلیلی-تفسیری، به بررسی آنها پرداخته و به این نتیجه رسیده است که هرچند واژه «زینت» در لغت مخصوص زینت های عارضی است، ولی در استعمالات قرآنی اعم از زینت های ذاتی و عارضی است و به اندام زن نیز اطلاق می شود. همچنین مقصود از «ما ظهر منها»، زینت هایی است که به طور عادی و طبیعی پوشانده نمی شوند، نه اندامی که به صورت اتفاقی و غیر ارادی ظاهر می شوند و نه خصوص ساق پا یا لباس یا اندامی که در اصل آفرینش ظاهر هستند. بنابراین مصادیق «زینتهن» (زینت زنان) عبارت اند از: اندام زنان، زیورآلات، لباس و رنگ و روغن های آرایشی. و مصادیق «ما ظهر منها» عبارت اند از: صورت، دست و آرایش های واقع در آنها که از ممنوعیت اظهار استثنا شده اند.
حجاب زنان به مثابه مؤلفه قدرت نرم امنیت افزای حاکمیت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اسلامی زنان و خانواده سال ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸
101 - 126
حوزههای تخصصی:
پوشش بانوان همواره با عنوان یکی از مسائل بسیار مهمِ مرتبط با مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه اسلامی مطرح شده است. مباحث حجاب در گستره جامعه شناسی، بیشتر به حیطه ارتباطات اجتماعی خرد معطوف بوده و کمتر به عنوان یک امر کلی و کلان در جامعه و در قلمرو قدرت نرم به آن نگریسته شده است. پرسش اصلی تحقیق آن است که آیا حجاب و پوشش در جوامع اسلامی به عنوان مؤلفه ای تأثیرگذار در فرهنگ آن جوامع، می تواند به عنوان اهرم قدرت نرم به کار گرفته شود؟ این نوشتار به مسئله حجاب با در نظر گرفتن انگاره نهادینه شده از قدرت نرم در فرهنگ سیاسی اسلامی و با روش توصیفی-تحلیلی به بازخوانی مؤلفه ها و مبانی الزام به حجاب و بررسی تأثیر آن بر قدرت نرم در فرهنگ اسلامی پرداخته است. یافته های تحقیق عبارت است از: 1. حجاب در سیر تاریخی خود در بین ادیان و تمدن های گذشته همواره نمادی از هویت ملی و اسلامی زنان در جوامع اسلامی بوده است؛ 2. حجاب هماره درکالبد پرچمی در راستای نمایش استقلال فکری و فرهنگی زنان جوامع اسلامی نقش داشته است؛ 3. در تاریخ گذشته استعمار غرب برای تسلط بر جوامع اسلامی، حجاب را چون دژ مستحکمی دیده که برای چیرگی بر این جوامع باید با آن مبارزه می کرده است؛ 4. کارکردهای روانی– اجتماعی حجاب در جامعه همچون، حفظ و افزایش آرامش و سلامت روان جامعه و حفظ بنیان خانواده؛ پیوسته توانسته است نقش بسزایی را در حفظ امنیت اجتماعی و ملی جامعه داشته باشد.
تحلیل آموزش، پذیرش و تغییر رفتار حجاب دختران در مراحل مختلف تحول (از کودکی تا جوانی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اسلامی زنان و خانواده سال ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹
106 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، معرفی روش های تربیتی مبتنی بر دیدگاه روان شناختی در تربیت حجاب دختران است. رعایت حجاب برای زنان، آثار گسترده ای شامل احساس آرامش فردی، ارتقای حریم و حفظ جایگاه خود ارزشمندی، افزایش اعتماد به نفس، سلامت روابط اجتماعی، افزایش رضایتمندی زناشویی، افزایش اعتماد اعضای خانواده به یکدیگر، پیشگیری از آسیب های اجتماعی و غیره را به دنبال خواهد داشت. از طرف دیگر، حجاب نشانه ای از ایمان به اسلام است. در این مقاله تلاش شده است با بهره گیری از دانش روان شناسی و بر اساس رویکرد تحولی، چگونگی شکل گیری رفتار محجبانه در دختران توضیح داده شود. بر این اساس، سطح آمادگی های فرد مهم ترین مبنای نوع آموزش است. یافته ها نشان می دهد که اولاً آموزش، پذیرش و تغییر رفتار حجاب در دختران نیازمند اقدام در سال های اولیه است. ثانیاً ابتدایی ترین روش یادگیری حجاب روش یادگیری مشاهده ای و مبتنی بر وجود رفتار الگوی مؤثر در پیرامون کودک است. ثالثاً با تحول جسمی و شناختی کودک نباید از نقش عوامل بیرونی دیگر غافل شد. رابعاً بروز نگاه ها و رفتار انتقادی در دختران نباید با واکنش های غیر منطقی رو به رو شود و خامساً تکیه بر اینکه رعایت حجاب یک دستور الهی است، ضمن آنکه در مراحل سنی گوناگون قابل توصیه است، نیازمند تقویت بنیان های فکری دختران در حوزه مباحث خداشناسی است.
تحلیل گفتمان موضوع حجاب به روش پدام در مطبوعات عصر مشروطه (با تأکید بر نشریه ایرانشهر)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با شروع روند مدرنیزاسیون در ایران عصر قاجار و اوج گیری آن در مشروطه، مطالبی بی سابقه پیرامون حجاب در فضای مطبوعات آن دوره مطرح شد. پرداختن و اعتراض به مسئله حجاب زنان ایرانی در آن عصر، مسئله ای بود که به شدت عرصه سیاسی و اجتماعی ایران را حساس و برآشفته می کرد. با این حال، ادبیات جدیدی که زمینه های تغییر در وضعیت زنان ایرانی را به وجود آورد، به تدریج وارد این حوزه شد. این مقاله با روش تحلیل گفتمان پدام در پنج لایه تحلیل، از مرحله «سطحی-سطحی» تا مرحله «عمیق تر» به بررسی برخی متون مندرج در نشریات مشروطه درباره زنان می پردازد و در عین کمبود پژوهش ها در این باره و کارآیی محدود روش های تاریخی، با بیان دلایل و انگیزه ها، نقش شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن دوره، تأثیر آنها را در طرح مسئله حجاب و پیشبرد آن روشن می کند. تحصیل زنان و روشنفکران آن عصر در مدارس اروپایی، پذیرش رهبری فرهنگی اروپا، لزوم ترقی و تجدد ایران و از طرف دیگر فرو رفتگی عمیق زنان ایرانی در باورهای سنتی و کهنه در کنار مردسالاری شدید جامعه ایرانی، نقش اصلی را در موضع گیری نسبت به ترقی و رشد زنان آن عصر دارد. با بررسی مطالبی از محتوای نشریه ایرانشهر که به علت چاپ آن در خارج از ایران در بیان افکار خود محدودیت کمتری داشته است، معلوم می شود که خواسته های هم عرض اجتماعی آن عصر، مانند حق تحصیل، تساوی در حقوق و آزادی اجتماعی زنان، در کنار ادبیات انتقادی حمله به سنت ها و فرهنگ زنان و مردان ایرانی، قیاس زنان ایرانی با زنان اروپا، تمسخر نهادهای فرهنگی مانند تربیت، خانه داری و همسرداری به سبک ایرانی، به نوعی ادبیات تمهیدی، کنایی و جایگزین برای طرح مسائل حساس دینی و اجتماعی، مانند حجاب بوده است.
تحلیل سیاست کیفری ایران در برخورد با بزه بد حجابی (مطالعه موردی استان قم)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شدید ترین مکانیزم رسمی برای حمایت از یک ارزش و هنجار اجتماعی، ضمانت اجرای کیفری است. از روزگاران قدیم، دولت ها برای حفظ ارزش های مورد تأکید خود، نقض آن ارزش ها را جرم دانسته و برای آن، مجازات تعیین کرده اند. رعایت پوشش شرعی، از ضروریات دین اسلام و از هنجارهای جامعه ایران است؛ لذا عدم رعایت حجاب در تبصره ماده 638 قانون مجازات ایران، جرم انگاری شده است. اعمال کیفر می تواند تهدیدی قابل توجه برای اشخاصی باشد که اندیشه جرم بدحجابی را در سر می پرورانند و مرتکب را نیز از ارتکاب مجدد جرم بازمی دارد؛ زیرا پیشگیری در مفهوم موسع، علاوه بر اقدامات غیرکیفری، مشمول اقدامات کیفری نیز می شود. این تحقیق، با رویکرد تحلیلی- اسنادی، بدواً به بررسی اجزا و عناصر جرم از منظر قانون مجازات اسلامی می پردازد و سپس به روش مطالعه موردی و در قالب پرسشنامه، رویکرد مخاطبین در شهر قم را در موضوع جرم انگاری تحلیل می کند. نتایج تحلیل آماری این پژوهش حاکی از آن است که میان پیشگیری کیفری و کاهش بدحجابی در سطح%1 sig< رابطه معنادار مستقیم وجود داشته و قابلیت تعمیم به جامعه آماری را دارد. البته شدت این رابطه در میان گروه ها مختلف است. بیشترین شدت رابطه، مربوط به گروه روحانیون و کمترین شدت رابطه، مربوط به گروه بازاریان است.
بررسی رفتار عفیفانه مردان و زنان در دنیای واقعی و مجازی؛ مطالعه موردی: خراسان شمالی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش شناسایی آسیب های احتمالی دنیای مجازی دررابطه با عفاف و حجاب به عنوان موضوع پژوهش های اجتماعی، دینی و تربیتی است. این مقاله با روش کمّی و به شکل توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کاربران شبکه های اجتماعی ساکن استان خراسان شمالی هستند. روش نمونه گیری در دسترس و ابزار پژوهش پرسش نامه است که ضرایب همسانی درونی آن با روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. یافته های پژوهشی نشان می دهد که نگرش و رفتار افراد دررابطه با عفاف و حجاب در دنیای واقعی و مجازی به طور معنادار به هم وابسته است. به طور کلی، نمره نگرش و رفتار زنان در دنیای واقعی و مجازی، به طور معناداری بالاتر از مردان است. همچنین نمره نگرش و رفتار افراد متأهل دررابطه با عفاف و حجاب، به طور معناداری در دنیای واقعی و مجازی بالاتر از افراد مجرد است. نمره نگرش و رفتار کاربرانی که کمتر از یک ساعت از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند، دررابطه با عفاف و حجاب، به طور معناداری در دنیای واقعی و مجازی بالاتر از کاربرانی است که بیش از یک ساعت از این فضا استفاده می کنند. همچنین یافته ها نشان می دهد که زنان از مردان، افراد متأهل از مجرد و کاربران کم استفاده از کاربران پراستفاده، نمرات بهتری را در مقوله حجاب و عفاف در دنیای واقعی و دنیای مجازی دریافت کردند. درنتیجه به نظر می رسد که در برنامه های آموزشی و تربیتی، تبلیغات دینی و مانند آن، باید مردان بیش از زنان و حداقل به همان اندازه موردخطاب قرار گیرند. ارتقای سواد رسانه ای به ویژه در بین کاربران پراستفاده و افراد مجرد می تواند میزان آسیب های فضای مجازی را کاهش دهد.
واکاوی معنای واژه «جِلباب» در آیه 59 سوره احزاب و نقد دیدگاه های تفسیری پیرامون آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که در آیه 59 سوره احزاب، مفسران و برخی از فقها، از واژه جلباب در استنباط حکم پوشش زنان استفاده کرده اند و به تناسب آن، دیدگاه های مختلفی در مدلول آیه بیان شده است، بخشی از اختلاف ها، به معنای جلباب بازمی گردد. این مقاله با روش کتابخانه ای و با رویکرد انتقادی، درصدد است تا معنای دقیقی از جلباب و تفسیر آیه ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد در دیدگاه مشهور، جلباب پوشش سراسری ازجمله سر، یعنی چادر است. دیدگاه دوم جلباب را پارچه ای می داند که سر و گردن و بدن را می پوشاند. در دیدگاه دیگر، اساساً مراد از جلباب، پوشش و حجاب نیست؛ بلکه علامتی است که زنان آزاد را از دیگر زنان متمایز می کرده و یا امری تشریفاتی و مخصوص همسران پیامبر(ص)، زنان سادات و همسردار است. هر سه دیدگاه به دلیل اشکالاتی که دارد، قابل پذیرش نیست. براساس استعمالات فرامتنی جلباب، مانند استعمال عرفی در روایات و نقل های تاریخی، جلباب، بالاپوشی است که تمام بدن را دربرمی گرفته است، ولی الزاماً در معنای آن، پوشش سر وجود ندارد، هرچند قابلیت افکندن روی سر را داشته است. جلباب همچنین مختص به زنان هم نبوده است و بنابراین نحوه پوشش سر، موردنظر این آیه نیست؛ بلکه این حکم در آیه 31 نور آمده است. نتیجه اینکه آیه مورد بحث، بر طریقیت جلباب در نحوه پوشش بدن زنان - به جز سر- و عفت ورزی حداکثری دلالت می کند.