روان شناسی فرهنگی زن (زن و فرهنگ سابق)

روان شناسی فرهنگی زن (زن و فرهنگ سابق)

روان شناسی فرهنگی زن سال 16 بهار 1404 شماره 63 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

اثربخشی آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خود آسیب رسان دختران با طرحواره ناسازگار اولیه از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش هیجان مدار اضطراب مرگ باورهای فراشناختی رفتارهای خودآسیب رسان طرحواره های ناسازگار اولیه از منظر فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۱
هدف پژوهش حاضر،تعیین اثربخشی آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خودآسیب رسان دختران با طرحواره های ناسازگار اولیه از منظرفرهنگی بود. جامعه آماری تمامی دختران 15-25 سال با طرحواره ناسازگار اولیه در شهرستان مهریز سال 1401 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دختران با طرحواره ناسازگار اولیه بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب وبه صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هرگروه 15 نفرجایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه طرحواره ناسازگار یانگ(2005) ، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر(1970)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و هاتون(2004) و پرسشنامه رفتارخودآسیب رسان جانسون (1998) بود. گروه آزمایش، آموزش گروهی هیجان مدار را در 9 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خودآسیب رسان موثر بود. هم چنین آموزش هیجان مدار به دختران با طرحواره ناسازگار اولیه از منظر فرهنگی کمک می کند بتوانند هیجانات را مدیریت کنند و از این طریق باعث کاهش رفتارهای خودآسیب رسان در آن ها شود.
۲.

اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه فوردایس بر بهزیستی ذهنی، تاب آوری و خودکارآمدی اجتماعی در بستر فرهنگی زنان دارای همسر شهید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش شادکامی فوردایس بهزیستی ‏ذهنی تاب آوری خودکارآمدی اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۶
هدف این پژوهش اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه فوردایس بر بهزیستی ذهنی، تاب آوری و خودکارآمدی اجتماعی در بستر فرهنگی همسران شهدا بود.. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان دارای همسر شهید شهر اصفهان در اردیبهشت ماه سال 1403 بود. روش نمونه گیری هدفمند بود که از بین آن ها 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر ) و کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. روش پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود. برای گرداوری اطلاعات از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) و پرسشنامه خودکارآمدی اسمیت و بتز (2007) استفاده شد. جلسات آموزشی شادکامی فوردایس بر روی گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0≥p)؛ به عبارت دیگر آموزش شادکامی به شیوه فوردایس بر بهبود بهزیستی ذهنی، تاب آوری و خودکارآمدی اجتماعی زنان دارای همسر شهید اثربخش بود. هم چنین فرهنگ حاکم بر جامعه نیز می تواند بر روی مسائل روان شناختی زنان دارای همسر شهید تاثیرگذار باشد به گونه ای که چگونگی پیدایش و استمرار پدیده های فرهنگی و اجتماعی، از جمله شهادت و الگو بودن وابسته به آن می باشد.
۳.

ارائه مدل معادلات ساختاری روابط تعارضات زناشویی با دلزدگی زناشویی و میانجیگری تحمل پریشانی در زنان متأهل از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارضات زناشویی دلزدگی زناشویی تحمل پریشانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۹
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل معادلات ساختاری روابط تعارضات زناشویی بادلزدگی زناشویی و میانجی گری تحمل پریشانی در در زنان متاهل از منظر فرهنگی بود. جامعه آماری شامل بانوان متاهل ساکن منطقه 4 شهر مشهد بود. حجم نمونه به روش نمونه گیری دسترس با درنظر گرفتن احتمال ریزش و به منظور افزایش اعتبار نمونه 228 نفر انتخاب شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، ۲۰۰۵)، تعارضات زناشویی (ثنایی و همکاران، ۲۰۰۰) و دلزدگی زناشویی (پانیز، ۱۹۹۶) استفاده شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از نرم افزار آماریAMOSاستفاده گردید. نتایج نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم و غیرمستقیمی که در مدل نشان داده شده، معنادار است و بین تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی زنان متاهل از منظر فرهنگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از سوی دیگر بین تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی با تحمل پریشانی رابطه منفی و معنادار وجود دارد و تحمل پریشانی نقش میانجی را در رابطه تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی ایفا می کند. هم چنین یافته ها مشخص کرد که مدل از نیکویی برازش مطلوبی برخودار است.
۴.

تحلیل تطبیقی ویژگی های پوششی زنان 45-20 ساله تهرانی با آرکی تایپ آفرودیت از منظر نظریه «جین شینودا بولن»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آرکی تایپ آفرودیت جین شینودا بولن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۳
هدف پژوهش حاضربررسی تحلیل تطبیقی ویژگی های پوششی زنان 20 تا 45 ساله تهرانی دارای هویت شخصیتیِ آرکی تایپ آفرودیت از منظر نظریه جین شینودا بولن بود. جامعه پژوه ش تمامی متون روانکاوی بر اساس نظریات یونگ و پیروان مکتبش به خصوص جین شینودا بولن بود. نمون ه پژوه ش متون مرتب ط ب ا اسطوره شناسی، آرکی تایپ آفرودیت و شخصیت زنان معاصر بود. در ای ن پژوه ش جه ت گ ردآوری اطلاع ات از روش کتابخان ه ای به ص ورت فیش ب رداری از منابع مکت وب و مرتبط ب ا روانکاوی یونگ اس تفاده ش د. س پس داده ها ب ه صورت توصیف ی- تحلیلی مورد بررس ی ق رار گرفت. نتایج نشان داد که هویت شخصیتی نقش مهمی در الگوهای پوشش زنان دارد و زنان با آرکی تایپ آفرودیت و طبق نظریه جین شینودا بولن به دلیل تأثیرات فرهنگی و تاریخی، به سبک هایی گرایش دارند که زنانگی را برجسته می سازد. آرکی تایپ آفرودیت که نمایانگر جنبه های زیبایی شناسانه و جذابیت های زنانه است، به صورت ناخودآگاه (طبق نظریه یونگ) بر انتخاب های پوششی زنان تأثیر می گذارد. زنان در گروه سنی 20تا 45 ساله با استفاده از لباس ها و زیورآلات ، به دنبال تأیید اجتماعی و افزایش اعتماد به نفس خود هستند. زنان به دنبال لباسی هستند که هویت فردی و اجتماعی آن ها را به بهترین شکل نشان دهد. این انتخاب ها معمولاً تحت تأثیر نیاز به احساس جذابیت، پذیرش اجتماعی و تأیید خود دارند. زنان آفرودیت از ترکیبات متنوعی در پوشش استفاده می کنند که با ویژگی های فردی شان مرتبط است این ویژگی ها شامل استفاده از آیتم های زنانه و طراحی های مبتکرانه می باشد. در کل درک عمیق روا ن شناسی و فرهنگ زنان می تواند به طراحی موثرتر در حوزه مد و پوشاک منجر شود.
۵.

اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر استرس ادراک شده و انعطاف پذیری کنشی زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی مبتنی بر عوامل فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان متمرکز بر هیجان استرس ادراک شده انعطاف پذیری کنشی اختلال وسواس مبتنی بر عوامل فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۰
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان براسترس ادراک شده و انعطاف پذیری کنشی زنان مبتلا به اختلال وسواس مبتنی بر عوامل فرهنگی بود. جامعه آماری شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 1403 بود. نمونه پژوهش 50 زن مبتلا به اختلال وسواس فکری -عملی بود. که به روش دردسترس از بین زنان مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) گمارش شدند. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی واز نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران(1983) و پرسشنامه انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون (2003)، بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان متمرکز بر هیجان را دریافت کردند و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان متمرکز بر هیجان بر استرس ادراک شده و انعطاف پذیری کنشی زنان مبتلا به اختلال وسواس مبتنی بر فرهنگ اثربخش است و می تواند به عنوان یک درمان کمکی برای زنان مبتلا به وسواس مبتنی بر عوامل فرهنگی استفاده شود.
۶.

فرایند ساخت و شکل گیری هویت مادرانه در ازدواج زودهنگام: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت مادرانه ازدواج زودهنگام مطالعه داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۲
هدف پژوهش حاضر، بررسی فرایند ساخت و شکل گیری هویت مادرانه در ازدواج زودهنگام بود. جامعه پژوهش شامل زنانی که زیر 15 سالگی ازدواج کرده بودند. نمونه پژوهش تا حد اشباع نظری مشارکت کنندگان، 23 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش کیفی براساس نظریه داده بنیاد بود. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته با پرسش های باز و استاندارد شده بود که این اطلاعات با رویکرد نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین تحلیل و طبقه بندی شد. یافته های به دست آمده در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به ترتیب 350 کد باز، 48 مقوله فرعی و 11 مقوله اصلی بود. نتایج پژوهش نشان داد که ساخت هویت مادری بر مبنای زندگی بدون هویت کودکی و عوامل فردی و فرهنگی ازدواج به عنوان شرایط علی، فشار اجتماعی منجر به انتخاب زندگی غیرقابل اجتناب و چالش ها و مشکلات اساسی به عنوان شرایط زمینه ای، الگوهای یادگیری مادری و بحران های حاد در زندگی مشترک به عنوان شرایط مداخله ای، تغییر مسیر زندگی کودک همسری، حل مسئله ناسازگارانه و حل مسئله سازگارانه به عنوان راهبردها و سبک مادرانه کودک همسران و وضعیت رضایت از زندگی و آینده نگری آنان به عنوان پیامدها، مفهوم بندی شد.
۷.

واکاوی جایگاه فرهنگی حجاب اسلامی در ارضاء نیازهای زیستی و معنوی بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حجاب نیازهای زیستی نیازهای معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۴
هدف پژوهش حاضر، واکاوی جایگاه فرهنگی حجاب در ارضاء نیازهای زیستی و معنوی بانوان بود. جامعه پژوهش، تمامی متون مربوط به حجاب بود. نمونه پژوهش، مطالب مرتبط با حجاب و نیازهای زیستی ومعنوی بانوان بود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بود. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و به صورت فیش برداری ازمنابع مکتوب صورت گرفت. سپس داده ها به صورت توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در آیات قرآن و روایات معصومان، حدود و شرایط پوشش برای حجاب مشخص شده است. هم چنین نتایج حاکی از این است که نیازهای زیستی انسان طبق نظر مزلو، نیاز فیزیولوژیکی و نیاز به ایمنی است و نیازهای روانی-معنوی نیز شامل نیاز به تعلق پذیری و محبت، نیاز به احترام، نیاز به خودشکوفایی، نیاز ربط و تعلق به خدا، نیازهای ایمنی جویی معنوی، نیاز دوستی با خدا، نیاز به کرامت(عزت نفس و آزادگی اخلاقی)، نیاز به خودشکوفایی معنوی و تقرب به خدا بود. به عبارتی رعایت حجاب در ارضاء این نیازها در بانوان تاثیرات به سزایی دارد و با رعایت پوشش مورد توصیه در اسلام، ارضاء این نیازها نیز تسهیل می شود. در کل حجاب نقش مهمی در ارضای نیازهای زیستی و روانی-معنوی زنان دارد.
۸.

آزمون مدل ساختاری رابطه بین ترومای کودکی با اضطراب مرگ و میانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان زن از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترومای کودکی اضطراب مرگ عدم تحمل بلاتکلیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۷
هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل ساختاری رابطه بین ترومای کودکی با اضطراب مرگ و میانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان زن از منظر فرهنگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان زن دانشگاه آزاد کرج در سال 1403 بود که 249 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی-همبستگی با استفاده از معادلات ساختاری بود. شرکت کنندگان به پرسشنامه های اضطراب مرگ کالت-لستر (1969)، عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994)، و ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS برای سنجش همبستگی بین متغیرها و نرم افزار Amos برای تحلیل متغیر میانجی استفاده شد. نتایج نشان داد ترومای کودکی به طور مستقیم بر عملکرد عدم تحمل بلاتکلیفی تاثیر دارد. و عدم تحمل بلاتکلیفی نیز به طور مستقیم بر اضطراب مرگ تاثیر دارد. ترومای کودکی بر اضطراب مرگ از طریق متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی تاثیر غیرمستقیم دارد. عدم تحمل بلاتکلیفی رابطه مثبتی با هر دو متغیر دیگر دارد. هم چنین نتایج نشان داد که کاهش تجربیات تروماتیک دوران کودکی، به کاهش غیرمستقیم اضطراب مرگ منجر می شود. و عدم تحمل بلاتکلیفی نقش مهمی در این رابطه ایفا کرد. بنابراین مداخلات روان شناختی مبتنی بر فرهنگ بر بهبود تحمل بلاتکلیفی و کاهش تاثیرات ترومای کودکی و کاهش اضطراب مرگ تاثیردارد.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۵۶